نظر اسلام نسبت به پولس مسیحی چیست؟
در روایات مذمتی نسبت به کسی که مسیحیت را به انحراف دچار کرده بیان شده و اسم او را هم بولس اعلام کرده است: امام کاضم (ع) می فرمایند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌ای است بنام (سقر). از زمانی که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است. اگر خداوند به اندازه سر سوزنی به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش می ‌زند. و همانا جهنمیها از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای اهل این دره آماده نموده است، گریزانند. و همانا بدون شک در این دره کوهی است که همه کسانی که در این دره هستند از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان این کوه مهیا نموده است، گریزان هستند. و همانا بدون شک در این کوه شعبی است که همه ساکنان این کوه از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان آن آماده نموده است، گریزان هستند. و همانا بدون شک در این شعب چاهی است که همه ساکنان این دره از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان این چاه مهیا نموده است، گریزانند. و همانا بدون شک در این چاه افعیی است که همه اهل این چاه از پلیدی، بدبویی، کثیفی و سمهایی که خداوند عزّ و جلّ در نیش آن برای اهلش مهیا نموده است، گریزان هستند. و همانا و بدون تردید در شکم این افعی هفت صندوق است که پنج نفر از امتهای گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند. عرض کردم فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟ فرمودند: آن پنج نفر عبارتند از: (قابیل) که (هابیل) را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم علیه السّلام در باره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده می‌کنم و می‌میرانم، فرعون که گفت: من بالاترین خدای شما هستم، یهودا که گروهی را یهودی نمود، بولس که عده‌ای را مسیحی نمود.[1]   و مطابق منابع دیگر نیز پولس مشهور همان کسی است که مسیحیان را منحرف کرده است: "پولس در ابتدا یهودی متعصّبی بود که نصاری را اذیت میکرد و در کارشان اخلال مینمود، ناگاه بطور بی‌سابقه تغییر عقیده داد و گفت: در حالت بیهوشی مسیح مرا لمس کرد و از اسائه ادب نسبت به پیروانش ملامت و منع نمود و من بمسیح ایمان آوردم و مرا مأمور کرد تا در ترویج انجیل بکوشم. پولس همان است که ارکان مسیحیّت فعلی را محکم کرد و گفت: (ایمان بمسیح در نجات انسان کافی است و احتیاج بعمل نیست) و پولس بود که گوشت خوک و میته را بر نصاری حلال کرد و از ختنه و از بسیار چیزها که در تورات بود نهی کرد با آنکه تورات مورد تصدیق انجیل بود و جز اشیاء معدودی از محرّمات تورات را حلال نکرد".[2] و حتی با استناد به خود کتاب مقدس نیز مطالبی علیه پولس به دست آورد. از جمله در کتاب مقدس مطالبی درباره دشمنی او با مسیحیان وجود دارد: کتاب مقدس نام وی را در داستان شهادت استیفان که برگزیده حواریان بود، مطرح کرده است. پولس در زمره مخالفان استیفان و دست‌اندرکار شکنجه وی بود[3] پس از این ماجرا زمانی که آگاهی یافت که مسیح پیروانی در دمشق پیدا کرده است از یک کاهن بزرگ اجازه گرفت تا به آنجا برود و آنان را توقیف کند و با زنجیر به اورشلیم آورد. و آنچه از توبه و بازگشت پولس مطرح شده، قابل اعتماد نیست. چرا که اولا روایات نقل این ماجرا با یکدیگر تناقضاتی دارند. مثلا در یک روایت آمده است کسانی که همراه پولس بودند (آوا را نیک می‌‌شنیدند، لیک کسی را نمی‌‌دیدند)[4] اما در روایت دیگر می‌‌گوید که همراهان پولس (نور را نیک بدیدند، لیک ندای آن کس را که با من سخن گفت نشنیدند)[5] علاوه بر این، داستان ایمان آوردن پولس و تأیید وی از سوی حواریان، تنها در کتاب اعمال رسولان آمده است. نویسندة کتاب اعمال رسولان، یعنی لوقا، از دوستان پولس، است. از سوی دیگر لوقا نه در زمره حواریان است و نه دلیلی بر تأیید سخنان وی از طرف حواریان در دست داریم. بنابراین، ما با ادعای رسالت پولس و هدایت یافتنش از روح‌القدس تنها به واسطه خود او و طرفدارانش آشنا می‌شویم. همپنین از نوشته‌های پولس برمی‌آید که او در ضمن موعظه اجرت می‌گرفته است. او در رسالة اول به قرنتیان می‌نویسد: (آیا اختیار خوردن و آشامیدن نداریم؟... یا من و برنابا به‌تنهایی مختار نیستیم که کار کنیم؟ کیست که هرگز از خرجی خود جنگ کند و یا کیست که تاکستانی را غرس نموده از میوه‌اش نخورد یا کیست که گله‌ای بچراند و از شیر گله ننوشد؟)[6] او در موارد دیگری نیز در این باره در نامه‌های خود سخن گفته است.[7] شاید به همین دلیل بود که کلیسای کورنت پولس را به سوءاستفاده مادی از تبلیغ متهم کرد. و در نهایت رساله‌های پولس به‌وضوح نشان‌دهندة ادبیاتی خاص در تبیین و تبلیغ آیین مسیحیت است؛ ادبیاتی که تفاوت بسیاری با ادبیات عیسی دارد. پولس به تعالیم عیسی اشاره نمی‌کند، عنوان ناصری را به کار نمی‌برد، مطلبی را به حواریان، که ملازمان مسیح بودند، نسبت نمی‌دهد و مرجعی برای تأیید سخنان خود معرفی نمی‌کند. شاید علت این امر آن است که پولس هرگز عیسی را ندیده بود و آنچه درباره عیسی می‌دانست از مردم فراگرفته بود. آثار پولس برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی چندان کمکی نمی‌کنند؛ زیرا عیسای مورد نظر او عیسایی است که در رؤیا و تجربة شخصی‌اش شناخته است. شاید بتوان ادعا کرد که پولس عیسایی غیر از آنچه رسولان دیده‌اند، خلق و معرفی کرده است. خود پولس نیز، در رساله‌اش به غلاطیان، به این نکته اشاره می‌کند: (اما ای برادران، شما را اعلام می‌کنم از انجیلی که من بدان اشارت دادم که به طریق انسان نیست؛ زیرا که من آن را از انسان نیافتم و نیاموختم، مگر به کشف عیسی مسیح)[8] [1]. جامع الأخبار، ص: 144. [2]. قاموس قرآن، ج‌7، ص: 20. [3]. اعمال رسولان، 7: 58. [4]. اعمال رسولان 9: 7. [5]. همان 22: 9. [6]. اول‌قرنتیان، 9: 4-8. [7]. اول قرنتیان، 16: 1-4؛ دوم قرنتیان، 11: 8؛ فیلپیان، 4: 15. [8]. غلاطیان،1: 11-12.
عنوان سوال:

نظر اسلام نسبت به پولس مسیحی چیست؟


پاسخ:

در روایات مذمتی نسبت به کسی که مسیحیت را به انحراف دچار کرده بیان شده و اسم او را هم بولس اعلام کرده است:

امام کاضم (ع) می فرمایند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌ای است بنام (سقر). از زمانی که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است. اگر خداوند به اندازه سر سوزنی به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش می ‌زند. و همانا جهنمیها از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای اهل این دره آماده نموده است، گریزانند.

و همانا بدون شک در این دره کوهی است که همه کسانی که در این دره هستند از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان این کوه مهیا نموده است، گریزان هستند.

و همانا بدون شک در این کوه شعبی است که همه ساکنان این کوه از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان آن آماده نموده است، گریزان هستند. و همانا بدون شک در این شعب چاهی است که همه ساکنان این دره از گرما، بدبویی، کثیفی و عذابهایی که خداوند برای ساکنان این چاه مهیا نموده است، گریزانند. و همانا بدون شک در این چاه افعیی است که همه اهل این چاه از پلیدی، بدبویی، کثیفی و سمهایی که خداوند عزّ و جلّ در نیش آن برای اهلش مهیا نموده است، گریزان هستند. و همانا و بدون تردید در شکم این افعی هفت صندوق است که پنج نفر از امتهای گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند.

عرض کردم فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟ فرمودند: آن پنج نفر عبارتند از: (قابیل) که (هابیل) را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم علیه السّلام در باره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده می‌کنم و می‌میرانم، فرعون که گفت: من بالاترین خدای شما هستم، یهودا که گروهی را یهودی نمود، بولس که عده‌ای را مسیحی نمود.[1]
 
و مطابق منابع دیگر نیز پولس مشهور همان کسی است که مسیحیان را منحرف کرده است: "پولس در ابتدا یهودی متعصّبی بود که نصاری را اذیت میکرد و در کارشان اخلال مینمود، ناگاه بطور بی‌سابقه تغییر عقیده داد و گفت: در حالت بیهوشی مسیح مرا لمس کرد و از اسائه ادب نسبت به پیروانش ملامت و منع نمود و من بمسیح ایمان آوردم و مرا مأمور کرد تا در ترویج انجیل بکوشم.

پولس همان است که ارکان مسیحیّت فعلی را محکم کرد و گفت: (ایمان بمسیح در نجات انسان کافی است و احتیاج بعمل نیست) و پولس بود که گوشت خوک و میته را بر نصاری حلال کرد و از ختنه و از بسیار چیزها که در تورات بود نهی کرد با آنکه تورات مورد تصدیق انجیل بود و جز اشیاء معدودی از محرّمات تورات را حلال نکرد".[2]

و حتی با استناد به خود کتاب مقدس نیز مطالبی علیه پولس به دست آورد. از جمله در کتاب مقدس مطالبی درباره دشمنی او با مسیحیان وجود دارد: کتاب مقدس نام وی را در داستان شهادت استیفان که برگزیده حواریان بود، مطرح کرده است. پولس در زمره مخالفان استیفان و دست‌اندرکار شکنجه وی بود[3] پس از این ماجرا زمانی که آگاهی یافت که مسیح پیروانی در دمشق پیدا کرده است از یک کاهن بزرگ اجازه گرفت تا به آنجا برود و آنان را توقیف کند و با زنجیر به اورشلیم آورد.

و آنچه از توبه و بازگشت پولس مطرح شده، قابل اعتماد نیست. چرا که اولا روایات نقل این ماجرا با یکدیگر تناقضاتی دارند. مثلا در یک روایت آمده است کسانی که همراه پولس بودند (آوا را نیک می‌‌شنیدند، لیک کسی را نمی‌‌دیدند)[4] اما در روایت دیگر می‌‌گوید که همراهان پولس (نور را نیک بدیدند، لیک ندای آن کس را که با من سخن گفت نشنیدند)[5] علاوه بر این، داستان ایمان آوردن پولس و تأیید وی از سوی حواریان، تنها در کتاب اعمال رسولان آمده است. نویسندة کتاب اعمال رسولان، یعنی لوقا، از دوستان پولس، است. از سوی دیگر لوقا نه در زمره حواریان است و نه دلیلی بر تأیید سخنان وی از طرف حواریان در دست داریم. بنابراین، ما با ادعای رسالت پولس و هدایت یافتنش از روح‌القدس تنها به واسطه خود او و طرفدارانش آشنا می‌شویم.


همپنین از نوشته‌های پولس برمی‌آید که او در ضمن موعظه اجرت می‌گرفته است. او در رسالة اول به قرنتیان می‌نویسد: (آیا اختیار خوردن و آشامیدن نداریم؟... یا من و برنابا به‌تنهایی مختار نیستیم که کار کنیم؟ کیست که هرگز از خرجی خود جنگ کند و یا کیست که تاکستانی را غرس نموده از میوه‌اش نخورد یا کیست که گله‌ای بچراند و از شیر گله ننوشد؟)[6] او در موارد دیگری نیز در این باره در نامه‌های خود سخن گفته است.[7] شاید به همین دلیل بود که کلیسای کورنت پولس را به سوءاستفاده مادی از تبلیغ متهم کرد.


و در نهایت رساله‌های پولس به‌وضوح نشان‌دهندة ادبیاتی خاص در تبیین و تبلیغ آیین مسیحیت است؛ ادبیاتی که تفاوت بسیاری با ادبیات عیسی دارد. پولس به تعالیم عیسی اشاره نمی‌کند، عنوان ناصری را به کار نمی‌برد، مطلبی را به حواریان، که ملازمان مسیح بودند، نسبت نمی‌دهد و مرجعی برای تأیید سخنان خود معرفی نمی‌کند. شاید علت این امر آن است که پولس هرگز عیسی را ندیده بود و آنچه درباره عیسی می‌دانست از مردم فراگرفته بود. آثار پولس برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی چندان کمکی نمی‌کنند؛ زیرا عیسای مورد نظر او عیسایی است که در رؤیا و تجربة شخصی‌اش شناخته است. شاید بتوان ادعا کرد که پولس عیسایی غیر از آنچه رسولان دیده‌اند، خلق و معرفی کرده است. خود پولس نیز، در رساله‌اش به غلاطیان، به این نکته اشاره می‌کند: (اما ای برادران، شما را اعلام می‌کنم از انجیلی که من بدان اشارت دادم که به طریق انسان نیست؛ زیرا که من آن را از انسان نیافتم و نیاموختم، مگر به کشف عیسی مسیح)[8]

[1]. جامع الأخبار، ص: 144.
[2]. قاموس قرآن، ج‌7، ص: 20.
[3]. اعمال رسولان، 7: 58.
[4]. اعمال رسولان 9: 7.
[5]. همان 22: 9.
[6]. اول‌قرنتیان، 9: 4-8.
[7]. اول قرنتیان، 16: 1-4؛ دوم قرنتیان، 11: 8؛ فیلپیان، 4: 15.
[8]. غلاطیان،1: 11-12.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین