یکی از مشکلاتی که در عالم علم رخ می دهد، عدم در نظر گرفتن تمام ابعاد و جوانب یک مساله ودر نتیجه قضاوت های و نتیجه گیری های بی جا است. متخصصان ممکن است به درستی عوامل فیزیکی و شرایط بدنی ای را بیابند که به طور ویژه در همجنس گراها وجود دارد. و سایر افراد آن را ندارند. اما آیا وجود این ویژگی ها می تواند دلیلی بر مجاز بودن همجنس گرایی و بی تفاوتی نسبت به آن باشد؟ به نظر می رسد برای بررسی صحیح باید چندین مساله دیگر را در نظر گرفت: 1-انسان در اعمال خود تحت تاثیر عوامل مختلفی است. تاثیرات ژنتیکی، محیط تربیتی، نظام آموزشی و ... اما در نهایت اختیار و انتخاب خود انسان در وجود او حکمفرماست. از همین رو هیچ کس صدام را به دلیل محیط زندگی نامساعد خانواده اش، در انجام جرم و جنایت تبرئه نمی کند. و همین حکم عمومی و فطری خود دلیلی روشن است که شرایط افراد آنها را مجاز به انجام هر کاری نمی کند. علاوه بر اینکه نمونه های بسیاری می توان نشان داد که در شرایط مشابه به گونه های متفاوت عمل کرده اند، و همین دلیلی روشن است که انسان تحت تاثیر شرایطش مجبور نمی شود. بلکه تحت هر شرایطی می تواند با انتخاب و اراده خود عمل کند. نهایت آن است که در هر شرایطی، یک مسیر از سایر مسیرها هموارتر است. و البته شایان ذکر است که چون خدای متعال به میزان تلاش ها می نگرد و بنا بر آن قضاوت می کند، تفاوت ها نقصی در عدالت خدای متعال وارد نمی کنند. وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی (39 نجم) و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست. 2-همجنسگرایی به شکلی که امروزه شایع شده است، امری همیشگی و در جوامع مختلف نبوده است. و این خود قرینه ای بسیار روشن است که نشان دهد، همجنس گرایی در افراد مبتلا به آن یک امر طبیعی نبوده و نیست. و اگر چه شرایط فیزیکی می تواند در آن موثر باشد، اما تاثیر اصلی از جانب عوامل دیگری است. عواملی که انسان را حتی به سمت رابطه جنسی با حیوانات کشانده و رفتار جنسی اش را به یک نوع بیماری تبدیل کرده است. و پس از این بیماری و سوء رفتار، پزشکی نیز به اشتباه یا عمد، در خدمت توجیه این رفتار زشت قرار گرفته است. 3-انسان در مقابل خصوصیات بدنش، همیشه تسلیم نیست. بلکه اگر یک خصوصیت را بیماری بداند، به دنبال درمان آن می رود. حتی آنجایی که بیماری نیز وجود ندارد، ممکن است در صدد تغییر خصوصیات بدنی خویش باشد. مثل عمل کردن فرم و شکل بینی و ... پس چرا کسی که شرایط فیزیکی او، او را به سمت همجنس گرایی متمایل می کند، به درمان و اصلاح خود فکر نکند و خود را تسلیم ژنتیک خاص خود کند؟ و البته بسیار روشن است که همجنس گرایی خلاف زندگی صحیح بشر است. و از همین رو آن را بیماری می خوانیم. چرا که غرایز جنسی انسان، انسان را به تولید مثل و بقای بشر می کشاند امری که در همجنس گرایی وجود ندارد. و نسل بشر را با خطر مواجه می کند. البته در پایان این نکته قابل ذکر است که نمی توان به آنچه به عنوان نظریات علمی تبلیغ می شود، دلخوش داشت و همه آنها را درست دانست. حتی اگر وجود اغراضی در این باره را منتفی بدانیم (که این گونه نیست) خطاهای علمی در تجربیات کم نیستند.
با توجه به اینکه بعضی متخصصان همجنس گرایی را یک نوع بیماری می دانند، چرا آن را گناه می دانید؟
یکی از مشکلاتی که در عالم علم رخ می دهد، عدم در نظر گرفتن تمام ابعاد و جوانب یک مساله ودر نتیجه قضاوت های و نتیجه گیری های بی جا است. متخصصان ممکن است به درستی عوامل فیزیکی و شرایط بدنی ای را بیابند که به طور ویژه در همجنس گراها وجود دارد. و سایر افراد آن را ندارند. اما آیا وجود این ویژگی ها می تواند دلیلی بر مجاز بودن همجنس گرایی و بی تفاوتی نسبت به آن باشد؟
به نظر می رسد برای بررسی صحیح باید چندین مساله دیگر را در نظر گرفت:
1-انسان در اعمال خود تحت تاثیر عوامل مختلفی است. تاثیرات ژنتیکی، محیط تربیتی، نظام آموزشی و ... اما در نهایت اختیار و انتخاب خود انسان در وجود او حکمفرماست. از همین رو هیچ کس صدام را به دلیل محیط زندگی نامساعد خانواده اش، در انجام جرم و جنایت تبرئه نمی کند. و همین حکم عمومی و فطری خود دلیلی روشن است که شرایط افراد آنها را مجاز به انجام هر کاری نمی کند. علاوه بر اینکه نمونه های بسیاری می توان نشان داد که در شرایط مشابه به گونه های متفاوت عمل کرده اند، و همین دلیلی روشن است که انسان تحت تاثیر شرایطش مجبور نمی شود. بلکه تحت هر شرایطی می تواند با انتخاب و اراده خود عمل کند. نهایت آن است که در هر شرایطی، یک مسیر از سایر مسیرها هموارتر است. و البته شایان ذکر است که چون خدای متعال به میزان تلاش ها می نگرد و بنا بر آن قضاوت می کند، تفاوت ها نقصی در عدالت خدای متعال وارد نمی کنند.
وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی (39 نجم) و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.
2-همجنسگرایی به شکلی که امروزه شایع شده است، امری همیشگی و در جوامع مختلف نبوده است. و این خود قرینه ای بسیار روشن است که نشان دهد، همجنس گرایی در افراد مبتلا به آن یک امر طبیعی نبوده و نیست. و اگر چه شرایط فیزیکی می تواند در آن موثر باشد، اما تاثیر اصلی از جانب عوامل دیگری است. عواملی که انسان را حتی به سمت رابطه جنسی با حیوانات کشانده و رفتار جنسی اش را به یک نوع بیماری تبدیل کرده است. و پس از این بیماری و سوء رفتار، پزشکی نیز به اشتباه یا عمد، در خدمت توجیه این رفتار زشت قرار گرفته است.
3-انسان در مقابل خصوصیات بدنش، همیشه تسلیم نیست. بلکه اگر یک خصوصیت را بیماری بداند، به دنبال درمان آن می رود. حتی آنجایی که بیماری نیز وجود ندارد، ممکن است در صدد تغییر خصوصیات بدنی خویش باشد. مثل عمل کردن فرم و شکل بینی و ... پس چرا کسی که شرایط فیزیکی او، او را به سمت همجنس گرایی متمایل می کند، به درمان و اصلاح خود فکر نکند و خود را تسلیم ژنتیک خاص خود کند؟ و البته بسیار روشن است که همجنس گرایی خلاف زندگی صحیح بشر است. و از همین رو آن را بیماری می خوانیم. چرا که غرایز جنسی انسان، انسان را به تولید مثل و بقای بشر می کشاند امری که در همجنس گرایی وجود ندارد. و نسل بشر را با خطر مواجه می کند.
البته در پایان این نکته قابل ذکر است که نمی توان به آنچه به عنوان نظریات علمی تبلیغ می شود، دلخوش داشت و همه آنها را درست دانست. حتی اگر وجود اغراضی در این باره را منتفی بدانیم (که این گونه نیست) خطاهای علمی در تجربیات کم نیستند.
- [سایر] راهکارهایی برای درمان همجنس گرایی بفرمایید؟
- [سایر] برای درمان همجنس گرایی و کم شدن میل به همجنس چه راهکارهایی وجود دارد ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به مصیبت بار بودن بیماری ایذر، آیا آموزش گروهای مختلف سنّی در مورد راههای انتقال و نحوه پیشگیری از این بیماری را جایز می دانید؟
- [آیت الله خامنه ای] با توجه به مصیبت بار بودن بیماری ایدز، آیا آموزش گروههای مختلف سنی را در مورد راههای انتقال و نحوه پیشگیری از بیماری ایدز، جایز می دانید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا تجمّل گرایی در ادارات را به عنوان آبروی مملکت می دانید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به اختلاف نظر فقهای عظام، حضرتعالی کدام یک از گناهان و معاصی را از مصادیق تعزیر منصوص می دانید؟
- [سایر] به نظر من همجنس گرایی به هیچ عنوان اختلال یا بیماری نیست؛ چون در سال 1973 از لیست اختلالات در انجمن روانشناسان دنیا حذف شده. حالا اینکه فردی از دینی پیروی می کنه که این پدیده رو ممنوع می دونه یک بحث شخصیه. اما با یک جستجوی ساده انگلیسی در گوگل می تونید بخونید که چرا و در چه تاریخی انجمن بین المللی روانشناسان دنیا و آمریکا آن را از بیماری ها و اختلالات حذف کردند. حالا جواب شما چیست؟
- [سایر] با توجه به معیار ارزش از دیدگاه اسلام؛ یعنی قرب الاهی، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به معضلات کنونی اجتماع، که بعضاً نتیجه عدم آگاهی صحیح جوانان از مسائل جنسی است، آیا آموزش مسائل جنسی را در جامعه، برای پیشگیری از بیماری های واگیردار، با رعایت حریم خانواده، و با توجّه به سنّ نوجوانان و جوانان، و با استفاده از متون آموزشی مناسب، مجاز می دانید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا بیماری ایدز را در هر یک از زن و مرد، از عیوبی که بتوان عقد نکاح را بدون طلاق فسخ کرد می دانید؟
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] گرچه گناه قسم اوّل و سوّم و چهارم از گناه قسم دوّم بالاتر است، ولی توبه آنها فقط پشیمانی از گذشته و اصلاح خود در آینده است، مگر اینکه مظلوم توجّه به ظلم پیدا کرده باشد که در این صورت علاوه بر پشیمانی و اصلاح خود، رضایت مظلوم را نیز باید به دست آورد. امّا در قسم دوّم که به آن حقّالنّاس میگویند، باید مظلوم را راضی کند، توجّه به آن ظلم پیدا کرده باشد یا نه، مگر اینکه مظلوم به هیچ وجه راضی نشود یا ظالم قدرت کسب رضایت او را نداشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] شنیدن تهمت مانند تهمت زدن، حرام و از گناهان کبیره است و باید علاوه بر منع تهمت زننده، از کسی که تهمت به او میزنند دفاع کند و اگر قدرت ندارد یا فایده ندارد، باید گوش ندهد و اگر مجبور است که بشنود، باید توجّه به آن نداشته باشد و ترتیب اثر ندهد.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] نذر بر چند قسم است: اوّل:نذری که برای شکر نعمت دنیوی یا اخروی باشد، مثلاً بگوید: (از برای خداست بر من که اگر مرا توفیق حجّ داد یا به من فرزندی عطا نمود، فلان کار خیر را انجام دهم)، یا برای شکرِ ترک گناه یا رفع بلا یا بیماری و یا سایر مشکلات صورت بگیرد، مثلاً بگوید: (از برای خداست بر من که اگر از فلان گناه محفوظ ماندم یا بیمارم شفا یافت، فلان عمل خیر را انجام دهم)؛ به این قسم نذر که برای شکرگزاری انجام میشود (نذر بِرّ) گفته میشود. دوم:نذری که برای زَجْر (یعنی بازداشتن) خود از عمل حرام یا مکروه انجام میدهد، مثلاً میگوید: (از برای خداست بر من که اگر عمدا غیبت کردم، یک روز روزه بگیرم)؛ این قسم نذر را (نذر زَجْر) میگویند. سوم: نذری که مطلق بوده و مشروط و معلّق به چیزی نباشد، به عنوان مثال بگوید: (از برای خدا بر من است که فردا را روزه بگیرم)؛ به این قسم نذر (نذر تَبَرُّعی) میگویند.
- [آیت الله مظاهری] اگر از روی نسیان و غفلت ربا خورد گرچه گناه نکرده است، ولی باید بعد از توجّه، آنچه را گرفته است به ربا دهنده رد کند، ولی اگر از روی جهل بود، (چه جهل قصوری یا تقصیری و چه جهل به حکم یا به موضوع بود)، بعد از علم لازم نیست آنچه را ربا خورده است رد کند و از آن به بعد باید اطراف آن کار زشت که دنیا و آخرت ربا گیرنده و ربادهنده را تباه میکند نگردد. [1]. بقره، 279. [2]. حدید، 11. [3]. بقره، 276.
- [آیت الله اردبیلی] اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید یا او را به جماع مجبور نمایند به طوری که از خود اختیار نداشته باشد، روزه او باطل نمیشود؛ ولی چنانچه در بین جماع به خاطر آورد یا دیگر مجبور نباشد، باید فورا از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است و چنانچه مثلاً او را تهدید نمایند که در صورت جماع نکردن، ضرر جانی قابل توجه به وی وارد خواهند کرد و به همین جهت ناچار به جماع گردد، اگرچه معصیت نکرده و معذور بوده است، ولی باید روزه آن روز را قضا نماید.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جلال است و در روایتی از رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که کراراً جبرئیل از طرف حقّ تعالی نهی از مراء و جدال مینمود و آن اقسامی دارد: الف) پافشاری در اثبات باطل و یا در نابودی حق، و گناه این قسم در حدّ کفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است: (وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنید)[1] (و هر زورگوی لجوجی، نا امید شد.) ب) لجاجت و مشاجره در اینکه غلبه بر دیگری پیدا کند و به عبارت دیگر فخرفروشی و کشتیگرفتن در گفتگوها، و این صورت نیز از گناهان بزرگ است و مفسده فراوانی در بر دارد، بلکه منشأ گناهان دیگری است و غالب جدالها در بین مردم از این قبیل است. ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ یا از بین بردن باطل و یا ارشاد جاهل، نظیر مباحثهها و گفتارها و برخوردهای علمی که اهل علم با یکدیگر دارند، و این قسم گرچه حرام نیست، ولی باید توجّه داشت که در این گفتگوها شیطان و نفس امّاره و هوی در کمین است و چه بسیار (بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه) منجر به جدالهای حرام میشود، البته باید توجّه داشت که در همین نوع هم از الفاظ غیر مؤدّب پرهیز نمود و این قسم از جدال و مشاجره به اندازه احتیاج بلکه به اندازه ضرورت باشد. [1]. ابراهیم، 15.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام کوچک شمردن اوامر و نواهی الهی است که به آن استخفاف و بیاعتنایی به دین نیز گفته میشود، و آن اقسامی دارد: الف) واجبی از واجبات را ضدّ ارزش بداند، نظیر کسی که حجاب اسلام را ضدّ ارزش بداند و یا نماز و مانند آن را بیارزش و برای عوام مردم بداند، و این قسم از استخفاف اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر است، ولی اگر توجّه به لوازم آن نداشته باشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، علاوه بر عذابی که در اصل گناه است. ب) واجبی از واجبات و یا حرامی از محرّمات را گرچه ضدّ ارزش نمیداند، ولی در عمل به آن اهمیّت نمیدهد، نظیر کسی که با عذر غیر موجّهی نماز را ترک میکند، مثلاً در مسافرت چون وضو و نماز برای او مشکل است آن را ترک مینماید، و نظیر زنی که در میان مردم موی سرش را نمیپوشاند و یا- العیاذ باللَّه- با زینت و آرایش در میان مردم ظاهر میشود، و این قسم نیز از گناهان بزرگ است، یعنی علاوه بر گناه اصل عمل، گناه بیاعتنایی به اوامر و نواهی الهی را هم دارد. ج) تبلیغ علیه واجبی از واجبات یا تبلیغ برای حرامی از محرّمات، نظیر کسی که علیه نماز یا روزه و یا حجّ و مانند اینها تبلیغ کند و آنها را کوچک و بیارزش قلمداد نماید، و نظیر کسی که علیه حجاب تبلیغ و بیحجابی را تمدّن و ارزش وانمود کند و یا بانک منهای ربا را بیارزش و بانک ربوی را از نظر اقتصادی باارزش بداند، و معلوم است این قسم، گناهش از قسم اوّل بالاتر، بلکه اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر، و در بعضی موارد مفسد فی الارض است، و اگر ملتزم به لوازم آن نباشد گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ، بلکه در بعضی موارد حکم مفسد فی الارض را دارد.