دیدگاه اخلاقی نیچه، به دلیل نقش محوری و بنیادینی که به مفهوم «قدرت» می دهد، به نام «قدرت گرایی» و «ارادۀ معطوف به قدرت» معروف شده است. نیچه بر این باور است که برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید که چه کاری موجب تقویت حس قدرت گرایی می شود و چه کاری موجب تضعیف این حس خواهد شد؛ کارهای نوع اول، فضیلت و کارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می آیند. در این مکتب، کمال مساوی با توانایی، و نقص مساوی با عجز و ناتوانی است و حتی خوبی و بدی هم با همین‏ مقیاس و معیار سنجیده می ‏شود. با توجه به این که کمال حقیقی انسان از دیدگاه اسلام «قرب الاهی» است، در نقد مکتب قدرت گرایی گفته می شود: دین اسلام به معنای درست، قدرت را می پذیرد، ولی نه آن قدرتی که نیچه برای انسان معرّفی می کند که سر از قدرت هیتلری در آورد، بلکه قدرت و توانایی که از آن، صفات عالی انسانیّت برخیزد و در کمال قدرت و توانایی؛ مهربانی، رحم، شفقت و احسان از آن نمود و ظهور پیدا کند. دست یابی به توانایی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی به عنوان فضیلت نیازمند دو عنصر اصلی است تا بتوان از این میل فطری، فضیلت به بار آید و رذیلت بخشکد. و آن دو عنصر عبارت است از: دین کامل و متناسب با فطرت و عقل سلیم انسانی، و هدف مقدّس.
با توجه به معیار ارزش از دیدگاه اسلام؛ یعنی قرب الاهی، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟
دیدگاه اخلاقی نیچه، به دلیل نقش محوری و بنیادینی که به مفهوم «قدرت» می دهد، به نام «قدرت گرایی» و «ارادۀ معطوف به قدرت» معروف شده است. نیچه بر این باور است که برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید که چه کاری موجب تقویت حس قدرت گرایی می شود و چه کاری موجب تضعیف این حس خواهد شد؛ کارهای نوع اول، فضیلت و کارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می آیند. در این مکتب، کمال مساوی با توانایی، و نقص مساوی با عجز و ناتوانی است و حتی خوبی و بدی هم با همین مقیاس و معیار سنجیده می شود. با توجه به این که کمال حقیقی انسان از دیدگاه اسلام «قرب الاهی» است، در نقد مکتب قدرت گرایی گفته می شود: دین اسلام به معنای درست، قدرت را می پذیرد، ولی نه آن قدرتی که نیچه برای انسان معرّفی می کند که سر از قدرت هیتلری در آورد، بلکه قدرت و توانایی که از آن، صفات عالی انسانیّت برخیزد و در کمال قدرت و توانایی؛ مهربانی، رحم، شفقت و احسان از آن نمود و ظهور پیدا کند. دست یابی به توانایی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی به عنوان فضیلت نیازمند دو عنصر اصلی است تا بتوان از این میل فطری، فضیلت به بار آید و رذیلت بخشکد. و آن دو عنصر عبارت است از: دین کامل و متناسب با فطرت و عقل سلیم انسانی، و هدف مقدّس.
- [سایر] معیار تعیین محدوده آزادی بیان از دیدگاه اسلام چیست؟
- [سایر] ضمن نقد و بررسی نظریّه ایمان گرایی توضیح دهید آیا چنین نظریّهای در اسلام وجود دارد؟
- [سایر] آیا اسلام یک دین منطقی است؟ و عقل از دیدگاه اسلام در کجاها ارزش دارد؟
- [سایر] از دیدگاه فقهی، حکمت اصلی تفاوت قیمت نقد و نسیه در چیست؟ آیا اصطلاح: للاجل قسط من الثمن مبنای فقهی دارد؟ آیا از نظر اسلام جایی وجود دارد که برای زمان ارزش مستقلی در نظر گرفته شده باشد؟
- [سایر] با توجّه به این که مردگان قدرت بر شنوایی ندارند! صحّت جواز توسّل در اسلام، چگونه قابل توجیه است؟
- [سایر] با سلام من پیرو مکتب جعفری و احکام را به استناد آموزه های صدرائی به کار می بندم، لذا هیچ مرجعی را به رسمیت نمی شناسم و خود را نیازمند تقلید ندیدم و اولین سؤالم این است در قرآن خداوند فرمود: لا اکراه فی الدّین قد تبیّن الرّشد من الغیّ و الخ، چرا وقتی وارد فروعات دین که قابل آموزش و تحقیق است در مکتب شیعه الزام و اکراه تقلید پیش می آید؟ آیا این با دستور الاهی منافات ندارد؟ حال آن که در مورد مفتی ها که رعایت اصول اتحاد -که رکن اصلی اسلام است- را نمی کنند مولای متقیان در خطبه 18 نهج البلاغه فرموده که مورد مذمّت هستند، چرا باید اختلافات را از دستورات الاهی پذیرفت و از سخنان رهبری مولا تخطی کرد؟ چرا تقلید، نه تحقیق و آموزش؟
- [سایر] آیا در دین اسلام و حکومت اسلامی زمانی که گروه احساس قدرت کرد حق حمله به کشورهای دیگه جهت تبلیغ دین رو داره یا نه؟ اگر به این شکل هست (این دوست ما می گفت با توجه به حمله های مسلمونها تو اوایل اسلام این دیدگاه شما رو نشون می ده و اگه تو کشور ایتالیا هم مسلمونها تعدادشون زیاد بشه و احساس قدرت کنند، حتما سعی در تغییر قانون خواهند داشت. پس دولت ایتالیا کار درستی می کنه که جلوی مهاجرت مسلمونها رو به این کشور داره میگیره و من هیچ جوابی نداشتم)، واقعا می خوام بدونم از لحاظ اسلام به چه شکل هست چون مطالعات من هم نشون می ده که اگر مسلمونها قدرت داشته باشند باید سیستم را تغییر بدهند. ولی نمی دونم منابعم درست بوده یا نه. ممنون می شم اگه پاسخ من رو بدید.
- [سایر] با سلام و سپاس فراوان به خاطر زحمات با ارزش شما. سؤالی داشتم در رابطه با بحث نظارت بر قدرت به طور اعم و نظارت فقها بر مجلس به طور اخص. و اینکه از چه زمانی بحث نظارت در فقه شیعه مورد توجه علما شیعه قرار گرفته است؟ پیشاپیش از زحمات شما سپاسگزارم
- [آیت الله بهجت] با توجه به مسأله تورم هر ساله در بازار و کاهش ارزش و قدرت خرید ریال، زمین وخانه و اجناس اضافه قیمت صوری و ظاهری پیدا می کنند، بهای ریالی آن ها زیاد می شود ولی در واقع ارزش آن ها تغییر نکرده و یا به اندازه افزایش ظاهری تغییر نکرده است. با این حساب اگر بخواهیم بر اساس همین افزایش قیمت ظاهری و ریالی، خمس اموال را حساب کرده و بدهیم، بعد از چند سال چیزی از سرمایه برایمان نمی ماند، علاوه بر این که به مخارج زندگی هم نمی رسیم. بفرمایید ملاک در ترقّی قیمت اجناس چیست؟ محاسبه ارزش آن ها با توجه به ارزش ریال و پول ارایه شده توسط بانک مرکزی است یا قیمت دلار و یا چیز دیگر؟
- [سایر] 1. از آن جا که در اسلام همه چیز در ارتباط با کمال نهایی انسان مورد توجه و ارزش گذاری قرار گرفته است (کمال رسیدن به خدا) با ذکر مثال هایی چگونگی این ارزش را توضیح دهید؟2. بر اساس نگرش فوق جایگاه و نقش هر یک از حوزه های فردی، اجتماعی و سیاسی (مدیریت و اداره امور) در نیل انسان به کمال نهایی را توضیح دهید؟