به عنوان مقدمه باید عرض کنم از میان موجودات، فقط انسان ویژگی تکلیف را داراست و این از امتیازات و افتخارات اوست که از سوی خدای هستی، فرمان می یابد و عهده دار انجام کارها و وظایفی می شود که خواسته پروردگار جهان است. یکی از بزرگان، همیشه سالگرد بلوغ خود را که مرحله رسیدن به (تکلیف) است جشن می گرفت و می گفت: در چنین روزی، لیاقت مسئولیت پذیری و انجام تکالیف الهی را یافته ام. روز رسیدن به تکلیف، روز مبارکی است و شایسته است که برای آن (جشن تکلیف) گرفت. اما در پاسخ این سوال : اولا این فرض که پسر پانزده سالگی باید روزه بگیرد، خیلی دقیق نیست. سن بلوغ سه نشانه دارد که با آمدن هر کدام روزه و نماز و ... واجب می شود و چه بسا اکثر پسران قبل پانزده سالگی بالغ شوند. هر کسی که محتلم شود یعنی در خواب جنب شود یا موی زبر زیر شکم او (بالای آلت تناسلی) رشد کند، بالغ است اگر چه پانزده سالش نشده باشد.(1) ثانیا دختر هم ضرورتا نباید در نه سالگی روزه بگیرد، چون شرط تکلیف، توانایی است اگر دختر یا هر انسانی توانایی لازم را نداشت، روزه بر او واجب نیست هر چند که بالغ شده باشد. البته اگر بعدا توانا شد، باید قضای آن را بگیرد. اما اینکه چرا یکی از معیارهای بلوغ یعنی همان سن در دختر و پسر فرق می کند، باید بگوییم : بلوغ شرعی همان چیزی است که از آن به سن تکلیف تعبیر می شود. بلوغ شرعی بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبیعی پایه ریزی شده است. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی میرسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز میگردد. بنا بر این بلوغ شرعی دختران بر پسران بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای هم آهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. (2) زودرس بودن بلوغ جنسی در دختران، باعث قرار گرفتن آنان در معرض گناه میشود، اما با توجه به تکلیف دختران، زمینه پیشگیری از گناه و واکسینه شدن از خطاها در آنان ایجاد میشود، چرا که جوان را در پیشگاه خدا قرار داده و تکلیف متوجه او شده است. دوم این که اندیشه و عقل دختران زودتر از پسران شکفته میشود . دلیلش آن است که دختران قبل از پسران زبان میگشایند و زودتر از آنان آغاز سخن میکنند. با توجه به رابطه غیر قابل انکاری که بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست میآید که دستگاه فکری دختران زودتر از پسران به کار میافتد. (3) پی نوشت ها: 1.1.توضیح المسائل مراجع , ج 2 مسئله 2252 . 3. همان، ص 135.
به عنوان مقدمه باید عرض کنم از میان موجودات، فقط انسان ویژگی تکلیف را داراست و این از امتیازات و افتخارات اوست که از سوی خدای هستی، فرمان می یابد و عهده دار انجام کارها و وظایفی می شود که خواسته پروردگار جهان است.
یکی از بزرگان، همیشه سالگرد بلوغ خود را که مرحله رسیدن به (تکلیف) است جشن می گرفت و می گفت: در چنین روزی، لیاقت مسئولیت پذیری و انجام تکالیف الهی را یافته ام. روز رسیدن به تکلیف، روز مبارکی است و شایسته است که برای آن (جشن تکلیف) گرفت.
اما در پاسخ این سوال :
اولا این فرض که پسر پانزده سالگی باید روزه بگیرد، خیلی دقیق نیست. سن بلوغ سه نشانه دارد که با آمدن هر کدام روزه و نماز و ... واجب می شود و چه بسا اکثر پسران قبل پانزده سالگی بالغ شوند.
هر کسی که محتلم شود یعنی در خواب جنب شود یا موی زبر زیر شکم او (بالای آلت تناسلی) رشد کند، بالغ است اگر چه پانزده سالش نشده باشد.(1)
ثانیا دختر هم ضرورتا نباید در نه سالگی روزه بگیرد، چون شرط تکلیف، توانایی است اگر دختر یا هر انسانی توانایی لازم را نداشت، روزه بر او واجب نیست هر چند که بالغ شده باشد. البته اگر بعدا توانا شد، باید قضای آن را بگیرد. اما اینکه چرا یکی از معیارهای بلوغ یعنی همان سن در دختر و پسر فرق می کند، باید بگوییم :
بلوغ شرعی همان چیزی است که از آن به سن تکلیف تعبیر می شود. بلوغ شرعی بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبیعی پایه ریزی شده است. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی میرسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز میگردد. بنا بر این بلوغ شرعی دختران بر پسران بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای هم آهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. (2)
زودرس بودن بلوغ جنسی در دختران، باعث قرار گرفتن آنان در معرض گناه میشود، اما با توجه به تکلیف دختران، زمینه پیشگیری از گناه و واکسینه شدن از خطاها در آنان ایجاد میشود، چرا که جوان را در پیشگاه خدا قرار داده و تکلیف متوجه او شده است.
دوم این که اندیشه و عقل دختران زودتر از پسران شکفته میشود . دلیلش آن است که دختران قبل از پسران زبان میگشایند و زودتر از آنان آغاز سخن میکنند. با توجه به رابطه غیر قابل انکاری که بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست میآید که دستگاه فکری دختران زودتر از پسران به کار میافتد. (3)
پی نوشت ها:
1.1.توضیح المسائل مراجع , ج 2 مسئله 2252 .
3. همان، ص 135.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] برای دختر بچه ها درسن 9 سالگی روزه گرفتن مشقت دارد آیا میتوانند بخاطر ضعف و ناتوانی روزه نگیرند؟ آیا تکلیف آنان چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا اجرای مجازات های اسلامی نسبت به فرد تازه به بلوغ رسیده (دختر 9 ساله و پسر 15 ساله) منوط به احراز رشد عقلانی آنها می باشد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] در شرع مقدّس اسلام که دختر در 9 سالگی بالغ می شود اگر روزه گرفتن برایش مشکل داشته باشد و افطار کند بعد، قضا لازم است یا خیر؟
- [آیت الله خوئی] کسی که نمیدانسته - یعنی جاهل مقصر بوده - که علامت بلوغ منحصر به سن 15 و 9 سال در پسر و دختر نیست، و بعداً فهمید، آیا عباداتی را که ترک کرده، قضا و کفاره دارد یا خیر؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به تعارض روایات 9 سالگی با روایات 10 سالگی و 13 سال خصوصابا موثقه عمار ساباطی (وسائلالشیعه ج 1 ص 32 باب 4 ج 12) و با توجّه به عدم تطابق آنها با واقعیّت خارجی (حیض نشدن دختر در 9 سالگی) نظر مبارک را در صورت مصلحت صریحادر باب بلوغ دختران بیان فرمائید؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی به وجود یکی از علائم بلوغ قبل از 15 سالگی یقین دارد اما از روی جهل به مسأله یعنی اینکه زمان مکلّف شدن را فقط با تمام شدن 15 سال قمری می دانسته و این را نمی دانسته که یکی از علائم بلوغ را ببیند باید به تکالیف عمل کند الان حکم نماز و روزه های فوت شده اش چیست؟ آیا به روزه ها کفّاره تعلّق می گیردیا نه؟
- [سایر] آیا پیامبر با عایشه در سن 9 سالگی ازدواج کرد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] دختری در سن 9 سالگی از روی نادانی روزه خود را در ماه رمضان افطار می نماید آیا کفّاره تعلق می گیرد؟
- [سایر] با سلام وقت بخیر من از 9 سالگی تا به الان مدتی رو روزه گرفتم و مدتی نه . دقیق نمیدونم چند سال روزه قضا دارم . چون ضعف بدنی دارم و لاغر روزه نمیتونستم بگیرم میخوام بدونم کفاره روزه های نگرفته ی من از 9 سالگی تا 29 سالگی تقریبا تمام 20 سال رو بخوام به فقیر پرداخت کنم چقد میشه ؟؟؟؟ و اینکه برای نمازهای قضا شده در کتاب گنجهای معنوی یک نماز صد رکعتی است که گفته شده معادل صد سال نماز قضا محسوب میشه بخونم کفایت میکنه یکبار خوندش یا باید چند بار تکرار بشه ؟//
- [سایر] سلام می خواستم ببینم بر چه اساسی سن تکلیف دختر و پسر شروع می شود؟ چرا اهل سنت سن تکلیف دختران را از زمان بلوغ طبیعی می دانند و ما شیعیان از 9 سالگی؟ لطفا توضیح کامل همراه با سند بدهید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوهی پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوهی دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد سهم پسر دختر 13 و سهم دختر پسر 23 خواهد بود و در صورت متعدّد بودن نوادگان، سهم پسر دو برابر سهم دختر است، بنابراین نوادگان دختری 13 سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ببرد و نوادگان پسری هم 23 سهم خود را به این شکل تقسیم میکنند.
- [آیت الله سبحانی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر میت اولاد نداشته باشد نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میت را می برد مثلا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد مال را سه قسمت می کنند یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند
- [آیت الله سیستانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوه پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را میبرد ، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را میبرد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ، و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت را به پسرِ دختر ، و دو قسمت را به دخترِ پسر میدهند . و در ارث بردن نوهها ، نبودن پدر و مادر شرط نیست . ارث دسته دوم
- [آیت الله نوری همدانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوة پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را می برد و نوة دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را می برد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت می کنند ، یک قسمت را به پسر دختر ، و دو قسمت را به دختر پسر ، می دهند . ارث دستة دوّم
- [آیت الله بهجت] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او، اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او، اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد؛ مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند. ارث طبقه دوم