اجبار در حجاب چرا؟
روشن است که تمام جوامع کم و بیش محدودیت هایی را بر اساس اصول و موازین حقوقی و اخلاقی آن جامعه وضع می‌کنند و جامعه آزاد مطلق نداریم. حتی در جامعه غربی امروز که خود را به عنوان جامعه باز و آزاد معرفی می‌کند، محدودیت‌هایی وجود دارد. محدودیت‌های آن جامعه بر اساس اصول خاصی که خود تعریف می‌کنند اعمال می‌شود. حتی در برخی از آن جوامع مشاهده می‌شود که برای نوع پوشش مردان و زنان نیز محدودیت‌های قانونی وضع شده است، یا مثلاً اگر خوردن مشروبات الکلی را آزاد می‌دانند، در هنگام رانندگی شخص را جریمه کرده و ممانعت به عمل می‌آورند. این مسئله در جامعه دینی نیز وجود دارد، با این تفاوت که در جامعه دینی احترام به قوانین دینی و مراعات آن که جنبه علنی و اجتماعی دارند، نیز مد نظر قرار می‌گیرد. بدیهی است کسانی که در یک جامعه دینی زندگی می‌کنند باید احترام ارزش‌های دینی را داشته باشند و گناهان علنی را انجام ندهند، اگر چه اصلاً مسلمان نباشند یا اعتقاد هم نداشته باشند. چنین شخصی در اعتقاد و باور داشتن یا نداشتن آزاد است و جوابگوی اعتقاد و اعمال و تکالیف خود در نزد خدا است، اما مراعات و احترام به قوانین اجتماعی و در مسئله ای مانند حجاب، حفظ عفت عمومی در جامعه دینی لازم است. مسئله حفظ عفت عمومی و تعادل اخلاقی جامعه به عنوان یک حق انسانی و هنجار اجتماعی شناخته می‌شود. و آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممکن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیب‌های روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیان‌های اجتماع مانند خانواده گردد. در چنین شرایطی این مسئله از یک موضوع شخصی خارج شده و یک موضوع اجتماعی تلقی می‌شود. بدیهی است که در چنین صورتی در هر جامعه‌ای، آزادی‌های فردی به جهت منافع اجتماعی محدود می‌شود و این موضوع در هر جامعه‌ای وجود دارد. در جوامع غربی نیز بسیاری از موارد به عنوان مصلحت‌های اجتماعی تصور شده و به جهت آنها آزادی‌های فردی محدود می‌شود. زنی که بدون پوشش کامل یا با پوشش برهنه‌نما و اغواگرانه در جامعه حضور پیدا می‌کند، خودش گناه کرده و نهی از منکر او نیز واجب است و نبابد اجازه گناه کردن آشکار و علنی به او داد، زیرا او آزادی و امنیت روحی و روانی اجتماع بخصوص مردان جوان را خدشه‌دار کرده و عفت اجتماعی را نیز خدشه‌دار نموده است. یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‌ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً (احزاب/59) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: (جلبابها [روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. بدیهی است که جوانان اجتماع باید از سلامت روحی و اجتماعی بهره‌مند باشند و محیط جامعه برای آنان محیط سالم و عفیفی باشد و هنگام حضور اجتماعی عوامل فریب و انحراف و گناه آنان را احاطه نکند و این وظیفه حکومت است که این امنیت را فراهم آورد و حضور اغواگرانه زنان را ممنوع سازد و رعایت پوشش متین و موقر را برای حضور اجتماعی لازم بشمرد. البته برای سالم ماندن جامعه، وظیفه منحصر به زنان نیست. و مردان نیز وظایفی درباره حفظ دیدگان خود دارند: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی‌ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ (نور/30) به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه‌تر است خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است. و نباید مساله را یک جانبه دید. بلکه برای حفظ عفت جامعه باید تمام افراد جامعه را نسبت به آن مکلف کرد. و شرایط تکلیف را به گونه ای دید که امکان انجام آن سنگین نباشد. اگر بخواهیم فقط مردان را مکلف به حفظ نگاه کنیم و زنان را در هر نوع جلوه گری ای آزاد بگذاریم ، مثل این است که کسی را با فشار از لبه پشت بام به سمت پایین هل بدهیم و بگوییم که خودش وظیفه حفظ جانش را دارد و به دیگران ربطی ندارد! با حفظ عفت در جامعه، طبیعی است که حضور زن و مرد در جامعه، حضور جنسیتی نبوده و آن ها به عنوان یک انسان در جامعه حاضر می شوند و در نتیجه آن، نیازهای جنسیتی انسان به شکل متعادل در محیط خانواده قرار داده می شود و از اینکه تمام استعدادهای انسان، قربانی شهواتش شود، جلوگیری می شود. روشن است که با این اقدام، مجال تنوع طلبی مردان تا حد بسیاری از بین می رود و زنان نیز از این فایده بهره مند می شوند و در جامعه ای زندگی می کنند که در کانون خانواده آن عشق وجود دارد و مردان به همسران خویش، راضی و خشنود هستند. و تجربه غرب در این مسائل پیش روی هر عاقلی است که با دیدگان باز، اشتباه را ترک کند.
عنوان سوال:

اجبار در حجاب چرا؟


پاسخ:

روشن است که تمام جوامع کم و بیش محدودیت هایی را بر اساس اصول و موازین حقوقی و اخلاقی آن جامعه وضع می‌کنند و جامعه آزاد مطلق نداریم. حتی در جامعه غربی امروز که خود را به عنوان جامعه باز و آزاد معرفی می‌کند، محدودیت‌هایی وجود دارد. محدودیت‌های آن جامعه بر اساس اصول خاصی که خود تعریف می‌کنند اعمال می‌شود.
حتی در برخی از آن جوامع مشاهده می‌شود که برای نوع پوشش مردان و زنان نیز محدودیت‌های قانونی وضع شده است، یا مثلاً اگر خوردن مشروبات الکلی را آزاد می‌دانند، در هنگام رانندگی شخص را جریمه کرده و ممانعت به عمل می‌آورند. این مسئله در جامعه دینی نیز وجود دارد، با این تفاوت که در جامعه دینی احترام به قوانین دینی و مراعات آن که جنبه علنی و اجتماعی دارند، نیز مد نظر قرار می‌گیرد. بدیهی است کسانی که در یک جامعه دینی زندگی می‌کنند باید احترام ارزش‌های دینی را داشته باشند و گناهان علنی را انجام ندهند، اگر چه اصلاً مسلمان نباشند یا اعتقاد هم نداشته باشند. چنین شخصی در اعتقاد و باور داشتن یا نداشتن آزاد است و جوابگوی اعتقاد و اعمال و تکالیف خود در نزد خدا است، اما مراعات و احترام به قوانین اجتماعی و در مسئله ای مانند حجاب، حفظ عفت عمومی در جامعه دینی لازم است.
مسئله حفظ عفت عمومی و تعادل اخلاقی جامعه به عنوان یک حق انسانی و هنجار اجتماعی شناخته می‌شود. و آزاد بودن شخص در نوع پوشش ممکن است موجب به هم خوردن تعادل اخلاقی جامعه، گسترش محرک غریزه جنسی و فساد اخلاقی، ایجاد آسیب‌های روانی و اجتماعی و تزلزل در بنیان‌های اجتماع مانند خانواده گردد.
در چنین شرایطی این مسئله از یک موضوع شخصی خارج شده و یک موضوع اجتماعی تلقی می‌شود. بدیهی است که در چنین صورتی در هر جامعه‌ای، آزادی‌های فردی به جهت منافع اجتماعی محدود می‌شود و این موضوع در هر جامعه‌ای وجود دارد.
در جوامع غربی نیز بسیاری از موارد به عنوان مصلحت‌های اجتماعی تصور شده و به جهت آنها آزادی‌های فردی محدود می‌شود.
زنی که بدون پوشش کامل یا با پوشش برهنه‌نما و اغواگرانه در جامعه حضور پیدا می‌کند، خودش گناه کرده و نهی از منکر او نیز واجب است و نبابد اجازه گناه کردن آشکار و علنی به او داد، زیرا او آزادی و امنیت روحی و روانی اجتماع بخصوص مردان جوان را خدشه‌دار کرده و عفت اجتماعی را نیز خدشه‌دار نموده است.

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‌ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً (احزاب/59) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: (جلبابها [روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
بدیهی است که جوانان اجتماع باید از سلامت روحی و اجتماعی بهره‌مند باشند و محیط جامعه برای آنان محیط سالم و عفیفی باشد و هنگام حضور اجتماعی عوامل فریب و انحراف و گناه آنان را احاطه نکند و این وظیفه حکومت است که این امنیت را فراهم آورد و حضور اغواگرانه زنان را ممنوع سازد و رعایت پوشش متین و موقر را برای حضور اجتماعی لازم بشمرد.

البته برای سالم ماندن جامعه، وظیفه منحصر به زنان نیست. و مردان نیز وظایفی درباره حفظ دیدگان خود دارند:
قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی‌ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ (نور/30) به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه‌تر است خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

و نباید مساله را یک جانبه دید. بلکه برای حفظ عفت جامعه باید تمام افراد جامعه را نسبت به آن مکلف کرد. و شرایط تکلیف را به گونه ای دید که امکان انجام آن سنگین نباشد. اگر بخواهیم فقط مردان را مکلف به حفظ نگاه کنیم و زنان را در هر نوع جلوه گری ای آزاد بگذاریم ، مثل این است که کسی را با فشار از لبه پشت بام به سمت پایین هل بدهیم و بگوییم که خودش وظیفه حفظ جانش را دارد و به دیگران ربطی ندارد!
با حفظ عفت در جامعه، طبیعی است که حضور زن و مرد در جامعه، حضور جنسیتی نبوده و آن ها به عنوان یک انسان در جامعه حاضر می شوند و در نتیجه آن، نیازهای جنسیتی انسان به شکل متعادل در محیط خانواده قرار داده می شود و از اینکه تمام استعدادهای انسان، قربانی شهواتش شود، جلوگیری می شود.
روشن است که با این اقدام، مجال تنوع طلبی مردان تا حد بسیاری از بین می رود و زنان نیز از این فایده بهره مند می شوند و در جامعه ای زندگی می کنند که در کانون خانواده آن عشق وجود دارد و مردان به همسران خویش، راضی و خشنود هستند.
و تجربه غرب در این مسائل پیش روی هر عاقلی است که با دیدگان باز، اشتباه را ترک کند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین