در عصر جاهلی یعنی زمانی که هنوز پیامبر اکرم(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستین ماه سال قرار داده بودند و سال جدید نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز میگردید.(1) علت انتخاب ماه محرم این بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمین خود باز میگشتند و قریش نیز از میزبانی حاجیان فارغ و اموال تجارتی خود را نیز در این ایام فروخته آماده تجارتی جدید میشدند. با هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در سال سیزدهم بعثت که در ماه ربیعالاول اتفاق افتاد، این حادثه تاریخی و این ماه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراین از همان سالِ نخستینِ هجرت این واقعه مبدأ تقویم مسلمانان گردید.(2) در ابتدا این تقویم به صورت ماه شماری بود به این معنا که مثلا میگفتند: (فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پیوست) شیوه تاریخ گذاری بر اساس (شمارش ماهها) قبل از هجرت حضرت محمد(ص) سابقه نداشته و پس از هجرت نیز دیری نپاییده و در سالهای پنجم و ششم هجری یا کمی دیرتر به تدریج منسوخ شد و تا حدودی جای خود را به شیوه تاریخ نگاری بر اساس: (سال شماری) داد اما بدلیل آنکه بسیار کم مورد استفاده قرار میگرفت این شیوه نیز داشت به دست فراموشی سپرده میشد. گسترش اسلام به مناطق امپراطوری ایران و روم، و بستن پیمانهای متعدد نظیر صلح، خراج، جزیه و... نیاز به تاریخی دقیق را مورد توجه قرار داد. این مسائل خلیفه دوم را بر آن داشت برای رسمیت بخشیدن به تاریخی منظم و دقیق جلسهای مشورتی برگزار نماید. به نوشته (طبری) تاریخ نویس مشهور جهان اسلام: (عمر, اصحاب پیامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاریخ را چه روزی قرار دهیم؟ امیرمومنان علی بنابیطالب(ع) فرمود: مبدأ تاریخ مسلمانان را باید از روزی قرار داد که پیامبر مهاجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود). پیشنهاد امام این بود که که ماه ربیعالاول به عنوان مبدا تقویم و روز اول ربیعالاول یعنی همان روزی که حضرت محمد (ص) از مکه خارج شدند به عنوان اولین روز تقویم رسمیت یابد. اما متاسفانه از آنجایی که عمر بن خطاب بنایش بر مقابله و تقابل با امیرالمومنین علی علیه السلام بود اصل پیشنهاد که: (تقویم مسلمانان هجری، یعنی بر اساس هجرت) باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس (رسوم عهد جاهلیت) مبدأ تاریخ را محرم همان سالی قرار میدهد که پیامبر در آن سال هجرت فرمودند که از لحاظ زمانی دو ماه و دوازده روز زودتر از رسیدن پیامبر به مدینه بود.(3) نتیجه: مبدا تاریخ مسلمانان بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی علیه السلام روز اول ربیع الاول قرار گرفت اما پیشنهاد دیگر حضرت که روز اول ربیع الاول, روز اول سال قمری قرار گیرد با مخالفت عمر بن خطاب مواجه شد و وی متاسفانه به رسم جاهلیت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد. پی نوشتها: (1). جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شریف رضی، چاپ اول، ج 8، ص 460. (2). تاریخ طبری, ج3، ص923. (3). تاریخ طبری, ج3، ص926.
در عصر جاهلی یعنی زمانی که هنوز پیامبر اکرم(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستین ماه سال قرار داده بودند و سال جدید نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز میگردید.(1) علت انتخاب ماه محرم این بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمین خود باز میگشتند و قریش نیز از میزبانی حاجیان فارغ و اموال تجارتی خود را نیز در این ایام فروخته آماده تجارتی جدید میشدند. با هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در سال سیزدهم بعثت که در ماه ربیعالاول اتفاق افتاد، این حادثه تاریخی و این ماه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراین از همان سالِ نخستینِ هجرت این واقعه مبدأ تقویم مسلمانان گردید.(2) در ابتدا این تقویم به صورت ماه شماری بود به این معنا که مثلا میگفتند: (فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پیوست) شیوه تاریخ گذاری بر اساس (شمارش ماهها) قبل از هجرت حضرت محمد(ص) سابقه نداشته و پس از هجرت نیز دیری نپاییده و در سالهای پنجم و ششم هجری یا کمی دیرتر به تدریج منسوخ شد و تا حدودی جای خود را به شیوه تاریخ نگاری بر اساس: (سال شماری) داد اما بدلیل آنکه بسیار کم مورد استفاده قرار میگرفت این شیوه نیز داشت به دست فراموشی سپرده میشد. گسترش اسلام به مناطق امپراطوری ایران و روم، و بستن پیمانهای متعدد نظیر صلح، خراج، جزیه و... نیاز به تاریخی دقیق را مورد توجه قرار داد. این مسائل خلیفه دوم را بر آن داشت برای رسمیت بخشیدن به تاریخی منظم و دقیق جلسهای مشورتی برگزار نماید. به نوشته (طبری) تاریخ نویس مشهور جهان اسلام: (عمر, اصحاب پیامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاریخ را چه روزی قرار دهیم؟ امیرمومنان علی بنابیطالب(ع) فرمود: مبدأ تاریخ مسلمانان را باید از روزی قرار داد که پیامبر مهاجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود). پیشنهاد امام این بود که که ماه ربیعالاول به عنوان مبدا تقویم و روز اول ربیعالاول یعنی همان روزی که حضرت محمد (ص) از مکه خارج شدند به عنوان اولین روز تقویم رسمیت یابد. اما متاسفانه از آنجایی که عمر بن خطاب بنایش بر مقابله و تقابل با امیرالمومنین علی علیه السلام بود اصل پیشنهاد که: (تقویم مسلمانان هجری، یعنی بر اساس هجرت) باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس (رسوم عهد جاهلیت) مبدأ تاریخ را محرم همان سالی قرار میدهد که پیامبر در آن سال هجرت فرمودند که از لحاظ زمانی دو ماه و دوازده روز زودتر از رسیدن پیامبر به مدینه بود.(3) نتیجه: مبدا تاریخ مسلمانان بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی علیه السلام روز اول ربیع الاول قرار گرفت اما پیشنهاد دیگر حضرت که روز اول ربیع الاول, روز اول سال قمری قرار گیرد با مخالفت عمر بن خطاب مواجه شد و وی متاسفانه به رسم جاهلیت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد. پی نوشتها: (1). جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شریف رضی، چاپ اول، ج 8، ص 460. (2). تاریخ طبری, ج3، ص923. (3). تاریخ طبری, ج3، ص926.
- [سایر] چرا سال قمری ازماه محرم شروع میشود مگر پیامبر(ص) در ماه ربیع الاول هجرت نکردند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به این که هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از مکّه به مدینه در ماه ربیع الاوّل صورت گرفته است، چرا ماه محرّم به عنوان مبدأ سالهای قمری و اوّلین ماه آن انتخاب شده است؟
- [سایر] نهم ربیع الاول، جشن آغاز امامت امام زمان است یا جشن عیدالزهرا ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ملاک انجام عمره در ماه قمری ، زمان محرم شدن است یا انجام عمل؟
- [سایر] با توجه به این که ماه محرم، اولین ماه قمری است و شهادت امام حسین (ع) در دهم این ماه واقع شده، چرا تحویل سال قمری را در محرم انتخاب کردند؟
- [سایر] آیا نهم ربیع الاول آغاز امامت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] چرا اسلام سال قمری را انتخاب کرد؟ برتری ماههای قمری نسبت به شمسی در چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] سال شمسی یا قمری
- [سایر] در زمان هجرت پیامبر(ص) به مدینه، چه کسی درغار همراه پیامبراکرم(ص) بود؟
- [سایر] سال هجری چند روز است؟ آیا تعداد روزهای یک سال قمری با سال های قمری دیگر تفاوت دارد؟ در صورت تفاوت چه باید کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای دادن خمس می توان معیار را سال شمسی یا قمری قرار داد.
- [آیت الله مظاهری] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند یعنی خون حیض نمیبینند، و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه می شوند یعنی خون حیض نمی بینند و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه می شوند.
- [آیت الله بهجت] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند، یعنی خون حیض نمیبینند؛ و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال قمری و زن بعد از یائسه شدن میبیند، حیض نیست.
- [آیت الله مظاهری] خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال قمری و زن بعد از یائسه شدن میبیند، حیض نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شوهر نمیتواند بیش از چهار ماه قمری نزدیکی با عیال دائمی خود را بدون رضایت وی ترک کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال قمری و زن بعد از یائسه شدن می بیند حیض نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] بچهای که بالغ نشده شرعاً نمیتواند در مال خود تصرّف کند همانگونه که در )مسأله 2097) گذشت ونشانه بالغ شدن زن، تمام شدن نه سال قمری و نشانه بالغ شدن مرد یکی از سه چیز است: اوّل تمام شدن پانزده سال قمری; دوم روییدن موی درشت، زیر شکم بالای عورت; سوم محتلم شدن یعنی بیرون آمدن منی در خواب.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بچه ای که بالغ نشده شرعاً نمی تواند در مال خود تصرف کند بلی اگر ممیّز باشد تصرف در اموال جزئی برای او مانعی ندارد. نشانه بالغ شدن یکی از سه چیز است: اول: روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت. دوّم: بیرون آمدن منی. سوّم: تمام شدن پانزده سال قمری در مرد و تمام شدن نه سال قمری در زن.