رسول مکرم اسلام (ص) از نسل حضرت اسماعیل هستند. و همین مساله ظاهرا برای یهودیان انگیزه ای ساخته، تا با توانمندی های خود در زمینه تحریف، اسحاق را به عنوان ذبیح معرفی کنند و این مساله را از افتخارات رسول اکرم (ص) حذف کنند. و به تبع این غرض یهودیان، روایاتی از سوی یهودیان تازه مسلمان شده جعل شد (اسرائیلیات) و در بین مسلمانان مطرح شد که در نتیجه آن بعضی از مسلمانان نیز معتقد هستند، ذبیح اسحاق بوده است.[1] این در حالی است که پیامبر (ص) خود را فرزند دو ذبیح معرفی می کنند که یکی از آنها اسماعیل بوده و دیگری پدرشان عبدالله بوده که طبق نذر عبدالمطلب به عنوان ذبیح قرعه به نامشان افتاد.[2] و عبد اللّه عبّاس نیز می گوید یهویان دروغ گفتند که ذبیح اسحاق بوده، ذبیح اسماعیل بوده است.[3] و روایات شیعه در معرفی حضرت اسماعیل به عنوان ذبیح بسیار است. در قرآن نیز مساله به صراحت بیان نشده است. اما آنچه با ظواهر آیات مختلف قرآن هماهنگ است این است که ذبیح" اسماعیل" بوده است، زیرا: در یک جا می خوانیم: (وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ[صافات/112] ما او را بشارت به اسحاق دادیم که پیامبری بود از صالحان) این تعبیر به خوبی نشان می دهد که خداوند بشارت به تولد اسحاق را بعد از این ماجرا و به خاطر فداکاریهای ابراهیم به او داد، بنا بر این ماجرای ذبح مربوط به او نبود. بعلاوه هنگامی که خداوند نبوت کسی را بشارت میدهد، مفهومش این است که زنده میماند، و این با مساله ذبح در کودکی سازگار نیست. ثانیا: در آیه 71 سوره هود می خوانیم: (فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ: ما او را به تولد اسحاق بشارت دادیم و نیز به تولد یعقوب بعد از اسحاق) این آیه نشان می دهد که ابراهیم مطمئن بود اسحاق می ماند و فرزندی همچون یعقوب از او به وجود می آید، بنا بر این نوبتی برای ذبح باقی نخواهد ماند."[4] همچنین زمانی که حضرت ابراهیم(ع) امر الاهی مبنی بر ذبح را با فرزند خویش در میان میگذارد، وی با قبول این مسئله خود را برای امتثال امر الاهی مهیا و صبور میداند و خطاب به پدر خویش میفرماید: (قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ)[صافات/102] از سوی دیگر، خداوند در قرآن، اسماعیل(ع) را به صبر توصیف، آنجا که میگوید: (وَ إِسْمَعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابرین )[انبیاء/85] [1]. بعضی از اهل تسنن معتقدند که ذبیح اسحاق بوده : تفسیر نمونه، ج19، ص11. [2]. تفسیر القمی، ج2، ص 226. [3]. رک:روض الجنان، ج16، ص 211. [4]. تفسیر نمونه، ج19، ص 119.
رسول مکرم اسلام (ص) از نسل حضرت اسماعیل هستند. و همین مساله ظاهرا برای یهودیان انگیزه ای ساخته، تا با توانمندی های خود در زمینه تحریف، اسحاق را به عنوان ذبیح معرفی کنند و این مساله را از افتخارات رسول اکرم (ص) حذف کنند. و به تبع این غرض یهودیان، روایاتی از سوی یهودیان تازه مسلمان شده جعل شد (اسرائیلیات) و در بین مسلمانان مطرح شد که در نتیجه آن بعضی از مسلمانان نیز معتقد هستند، ذبیح اسحاق بوده است.[1]
این در حالی است که پیامبر (ص) خود را فرزند دو ذبیح معرفی می کنند که یکی از آنها اسماعیل بوده و دیگری پدرشان عبدالله بوده که طبق نذر عبدالمطلب به عنوان ذبیح قرعه به نامشان افتاد.[2]
و عبد اللّه عبّاس نیز می گوید یهویان دروغ گفتند که ذبیح اسحاق بوده، ذبیح اسماعیل بوده است.[3]
و روایات شیعه در معرفی حضرت اسماعیل به عنوان ذبیح بسیار است.
در قرآن نیز مساله به صراحت بیان نشده است. اما آنچه با ظواهر آیات مختلف قرآن هماهنگ است این است که ذبیح" اسماعیل" بوده است، زیرا:
در یک جا می خوانیم: (وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ[صافات/112] ما او را بشارت به اسحاق دادیم که پیامبری بود از صالحان)
این تعبیر به خوبی نشان می دهد که خداوند بشارت به تولد اسحاق را بعد از این ماجرا و به خاطر فداکاریهای ابراهیم به او داد، بنا بر این ماجرای ذبح مربوط به او نبود.
بعلاوه هنگامی که خداوند نبوت کسی را بشارت میدهد، مفهومش این است که زنده میماند، و این با مساله ذبح در کودکی سازگار نیست.
ثانیا: در آیه 71 سوره هود می خوانیم: (فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ: ما او را به تولد اسحاق بشارت دادیم و نیز به تولد یعقوب بعد از اسحاق) این آیه نشان می دهد که ابراهیم مطمئن بود اسحاق می ماند و فرزندی همچون یعقوب از او به وجود می آید، بنا بر این نوبتی برای ذبح باقی نخواهد ماند."[4]
همچنین زمانی که حضرت ابراهیم(ع) امر الاهی مبنی بر ذبح را با فرزند خویش در میان میگذارد، وی با قبول این مسئله خود را برای امتثال امر الاهی مهیا و صبور میداند و خطاب به پدر خویش میفرماید: (قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ)[صافات/102] از سوی دیگر، خداوند در قرآن، اسماعیل(ع) را به صبر توصیف، آنجا که میگوید: (وَ إِسْمَعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابرین )[انبیاء/85]
[1]. بعضی از اهل تسنن معتقدند که ذبیح اسحاق بوده : تفسیر نمونه، ج19، ص11.
[2]. تفسیر القمی، ج2، ص 226.
[3]. رک:روض الجنان، ج16، ص 211.
[4]. تفسیر نمونه، ج19، ص 119.
- [سایر] این که در برخی از نوشتهها ادعا شده است، ذبیح حضرت ابراهیم(ع) اسحاق بوده نه اسماعیل، آیا این ادعا صحت دارد؟
- [سایر] چرا خداوند به جای وحی به حضرت ابراهیم(ع) برای ذبح حضرت اسماعیل(ع) در خواب به او الهام کرد؟
- [سایر] در کتاب پیدایش آمده که خدا به ابراهیم گفت از ساره برای تو فرزندی خواهد بود که من او را برکت خواهم داد و از او امت زیادی به وجود خواهم آورد؛ابراهیم خندید و گفت همان اسماعیل را منظور بدار، خدا گفت درخواست تو در مورد اسماعیل اجابت شد لیکن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت در این مورد جواب محققان اسلامی چیست؟ چون برکت فرزند و امت زیاد به هر دو فرزند داده شد ولی خدا عهد خود را با نسل اسحاق استوار کرده و خدا هرگز سخنانش تغییر پذیر نیست ،طبق این آیه خوب یهودیان درست می گفتند که پیامبری باید از خاندان یهود باشد نه اسماعیل؟
- [سایر] حکمت جایگزین کردن گوسفند به جای حضرت اسماعیل که قرار بود توسط پدرش ذبح شود چیست؟
- [سایر] حکمت جایگزین کردن گوسفند به جای حضرت اسماعیل که قرار بود توسط پدرش ذبح شود چیست؟
- [سایر] آیا امامزادگان: سید اسحاق، عبدالله در ساوه، برادران امام رضا (ع) هستند؟
- [سایر] 1. قبور پیامبرانی؛ مانند حضرت شعیب، لوط، یوسف، یونس، آدم، موسی، اسرائیل، اسحاق، ابراهیم، هارون، داوود، سلیمان، ادریس، عیسی، یحیی، زکریا و نوح(ع) کجا واقع شده است؟ 2. چگونه ممکن است برخی پیامبران؛ مانند یونس(ع) که در عراق بوده، در ایران دفن شده باشند؟ آیا میشود نام پیامبران مدفون در ایران را نام ببرید.
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی نماز طواف را به اعتقاد اینکه حجر اسماعیل مقام ابراهیم است در حجر اسماعیل خوانده چه باید بکند
- [سایر] آیا حضرت اسماعیل(ع) به کربلا هجرت کرده بود؟ آیا حرف زدن گوسفند با حضرت اسماعیل در مورد کربلا واقعیت دارد؟
- [سایر] لطفا در مورد اسحاق دبیری عوضی که از وهابیون افراطی بوده است توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.