راههای علم و آگاهی پیدا کردن نسبت به حقائق، مختلف است، بعضی مطالب با براهین و استدلالهای عقلی و برخی نیز با تجربه و مشاهده معلوم و ثابت میشوند؛ امّا نباید فراموش کرد که تنها راه علم و آگاهی پیدا کردن به یک حقیقت، تعقّل و اندیشیدن و یا تجربه نیست. چه بسا مطالبی که قابل تجربه نبوده و با براهین و ادلة عقلی نیز ثابت نمیشوند همانند تاریخ و سرگذشت پیشینیان. به خوبی روشن است که کسی از راه تجربه و یا تفکّر و اندیشیدن نمیتواند نسبت به تاریخ گذشته آگاهی پیدا کند در اینگونه موارد تنها راه کسب اطّلاعات و آگاهی، گوش سپردن به گفته تاریخ نگاران و یا کسانی است که از گذشته به هر طریقی آگاهی دارند و راستگویی آنها مُبَرهن است. واقعه عاشورا نه تنها متواتر بلکه از مسلمات تاریخی است و همه منابع تاریخی به آن پرداخته و کتابهای مستقلی در طول تاریخ اسلام درباره آن نوشته شده است.این واقعه آنقدر مسلم می باشد که رد آن بیشتر شبیه یک مزاح می باشد.جالب اینجاست که بسیاری از افرادی که در مواجهه با اینگونه حوادث تاریخی دنبال سند و مدرک معتبر می گردند،به امثال کوروش که می رسند ارائه سند و مدرک را لازم نمی دانند. اینکه در روضه ها گاهی مطالبی بیان می شود که با واقعیت تاریخی منافات دارد دلیل بر رد اصل واقعه نیست. اما اینکه چه کسی نقل کرده: شماری از افرادی که در رویداد کربلا حضور داشته و از نزدیک حادثه را دیده بودند، به گزارش آن پرداختهاند. افزون بر (امام سجاد(ع)) و (اهل بیت امام حسین(ع)) و (امامان معصوم علیهم السلام)(1) دو گروه دیگر به نقل وقایع کربلا پرداختند. گروه اول: کسانی از لشکر "عمر سعد" بودند که خود در حادثهای نقش داشتند، قاتل یا جانی بودند و عملکرد خود را نقل و یا از آن دفاع کردند. مانند: (هانی بن ثبیت حضرمی).(2) افرادی نیز بودند که فقط به گزارش این حادثه پرداخته و از درگیری و جنگ خودداری کردند مانند: (حمید بن مسلم) که از وقایع نگارانِ واقعه کربلا بود. "حمید بن مسلم" از گزارشگران رویداد کربلا است و در سپاه "عمر سعد" بود،(3) اما با توجه به تعداد زیاد سپاه کوفه وی در عملیات جنگی شرکت نداشته و کار اصلی وی ثبت حوادث بوده است. "ابو مخنف" وقایعنگارِ حادثه کربلا با یک واسطه روایاتی را از "حمید بن مسلم" به وسیله افرادی مانند "سلیمان بن ابی راشد" و "عبدالرحمان بن یزید بن جابر"(4)در مورد وقایع کربلا گزارش کرده است. گروه دوم: کسانی از همراهان امام حسین(ع) بودند که به گونهای از کشته شدن در امان ماندند با این که در حساسترین لحظات واقعه عاشورا در کربلا، همراه امام حسین(ع) حاضر بودند و شاهد وقایع تلخ آن روز بودند. 1. (حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب) وی معروف به "حسن مثنی" بود که همراه عمویش جنگید و مجروح شد و از اسب بر زمین افتاد. وقتی که کوفیان سرهای شهدا را میبریدند، وی هنوز زنده بود. "اسماء بن خارجه فزاری" که از داییهای وی بود از او شفاعت کرد و بخشیده شد. "حسن مثنی" را به کوفه برد و وی را معالجه کرد تا این که خوب شد. وی سپس به مدینه رفت.(5) 2. (قُبة بن سمعان) وی غلام "رباب"، دختر "امرء القیس"، همسر امام حسین(ع)، مادر "سکینه" و "علی اصغر"(علیهمالسلام) بود. او را به عنوان اسیر نزد "عمر سعد" آوردند و زمانی که فهمید او برده است وی را آزاد کرد.(6) "ابو مخنف" توسط "حارث بن کعب" والی، جریان خروج امام حسین(ع) را از مکه و گفتوگوی حضرت را با "ابن عباس"(7) و بخشی از جریان دیدار حضرت را با "حرّ" (8)از او نقل کرده است. 3. (مسلم بن ریاح) وی غلام حضرت علی (ع)(9) بوده که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت و پس از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وی برخی حوادث کربلا را گزارش کرده است.(10) 3. (ضحاک بن عبدالله مشرقی) وی از کسانی بود که مشروط به سپاه امام حسین(ع) پیوست و در آخرین لحظات برابر شرطی که با حضرت داشت از معرکه درگیری فرار کرد.(11) "ابو مخنف" توسط "عبدالله بن عاصم فائشی" رویدادهایی از حوادث روز عاشورا را از وی نقل میکند.(12) 5. (مرقع بن سُمامه اسدی) وی از یاران امام حسین(ع) و از تیراندازان حضرت بود، که اسیر شد و قبیلهاش برای وی امان خواستند. "ابن زیاد" هم او را به "زراره" در سرزمین بحرین(13) یا "زبده" در عمان، یا "رنده" تبعید کرد و پس از مرگ یزید و رفتن "عبیدالله" به کوفه بازگشت. شهید مطهری در اشاره به این گروه از گزارشگران واقعه کربلا مینویسند: علاوه بر نقل کسانی که در واقعه عاشورا حاضر بودهاند، چه از دشمنان و چه از دوستان (همه اینها جزئیات این حادثه را روشن کردهاند)، سه چهار نفر از دوستان امام حسین(ع) بودند که جان به سلامت بیرون بردند از جمله غلامی است به نام "عقبة بن سمعان" و این مرد از مکه همراه امام بود و وقایع نگار قضیه کربلا بوده است. وی از لشکریان اباعبدالله بود که در روز عاشورا گرفتار شد ولی چون گفت غلام هستم آزادش کردند. این مرد وقایع را نوشته است. مرد دیگری است به نام "حمید بن مسلم" که وقایع نگار لشکر "عمر بن سعد" بوده است او هم نوشته است...)(14) پینوشتها: 1. مسند الامام الشهید، عزیز الله عطاردی، ج 2، ص 134، به نقل از امام باقر، همان، ص 209، به نقل از امام رضا، همان، ص 199. و به نقل از امام صادق. 2. مقتل الحسین، مقدم، ص 280. 3. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج 8، ص 202. 4. تاریخ طبری، ج 4، ص 311. 5. حیاة الامام الحسین، سید محمد باقر قرشی، ج 3، ص 312. 6. همان، ج 3، ص 313. 7. تاریخ الطبری، ج 4، ص 287 و 289. 8. همان، ج 4، ص 308. 9. تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 223. 10. موسوعة کلمات امام حسین، ص 502. 11. تاریخ الطبری، ج 4، ص 339؛ انصار الحسین، شمس الدین، ص 47 و 54. 12. تاریخ الطبری، ج 4، ص 317 - 318 - 319. 13. قرشی، ج 3، ص 313. 14. مجموعه آثار استاد مطهری، ج 17، ص 96.
راههای علم و آگاهی پیدا کردن نسبت به حقائق، مختلف است، بعضی مطالب با براهین و استدلالهای عقلی و برخی نیز با تجربه و مشاهده معلوم و ثابت میشوند؛ امّا نباید فراموش کرد که تنها راه علم و آگاهی پیدا کردن به یک حقیقت، تعقّل و اندیشیدن و یا تجربه نیست. چه بسا مطالبی که قابل تجربه نبوده و با براهین و ادلة عقلی نیز ثابت نمیشوند همانند تاریخ و سرگذشت پیشینیان.
به خوبی روشن است که کسی از راه تجربه و یا تفکّر و اندیشیدن نمیتواند نسبت به تاریخ گذشته آگاهی پیدا کند در اینگونه موارد تنها راه کسب اطّلاعات و آگاهی، گوش سپردن به گفته تاریخ نگاران و یا کسانی است که از گذشته به هر طریقی آگاهی دارند و راستگویی آنها مُبَرهن است.
واقعه عاشورا نه تنها متواتر بلکه از مسلمات تاریخی است و همه منابع تاریخی به آن پرداخته و کتابهای مستقلی در طول تاریخ اسلام درباره آن نوشته شده است.این واقعه آنقدر مسلم می باشد که رد آن بیشتر شبیه یک مزاح می باشد.جالب اینجاست که بسیاری از افرادی که در مواجهه با اینگونه حوادث تاریخی دنبال سند و مدرک معتبر می گردند،به امثال کوروش که می رسند ارائه سند و مدرک را لازم نمی دانند.
اینکه در روضه ها گاهی مطالبی بیان می شود که با واقعیت تاریخی منافات دارد دلیل بر رد اصل واقعه نیست.
اما اینکه چه کسی نقل کرده:
شماری از افرادی که در رویداد کربلا حضور داشته و از نزدیک حادثه را دیده بودند، به گزارش آن پرداختهاند. افزون بر (امام سجاد(ع)) و (اهل بیت امام حسین(ع)) و (امامان معصوم علیهم السلام)(1) دو گروه دیگر به نقل وقایع کربلا پرداختند.
گروه اول:
کسانی از لشکر "عمر سعد" بودند که خود در حادثهای نقش داشتند، قاتل یا جانی بودند و عملکرد خود را نقل و یا از آن دفاع کردند. مانند: (هانی بن ثبیت حضرمی).(2)
افرادی نیز بودند که فقط به گزارش این حادثه پرداخته و از درگیری و جنگ خودداری کردند مانند:
(حمید بن مسلم) که از وقایع نگارانِ واقعه کربلا بود. "حمید بن مسلم" از گزارشگران رویداد کربلا است و در سپاه "عمر سعد" بود،(3) اما با توجه به تعداد زیاد سپاه کوفه وی در عملیات جنگی شرکت نداشته و کار اصلی وی ثبت حوادث بوده است. "ابو مخنف" وقایعنگارِ حادثه کربلا با یک واسطه روایاتی را از "حمید بن مسلم" به وسیله افرادی مانند "سلیمان بن ابی راشد" و "عبدالرحمان بن یزید بن جابر"(4)در مورد وقایع کربلا گزارش کرده است.
گروه دوم:
کسانی از همراهان امام حسین(ع) بودند که به گونهای از کشته شدن در امان ماندند با این که در حساسترین لحظات واقعه عاشورا در کربلا، همراه امام حسین(ع) حاضر بودند و شاهد وقایع تلخ آن روز بودند.
1. (حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب)
وی معروف به "حسن مثنی" بود که همراه عمویش جنگید و مجروح شد و از اسب بر زمین افتاد. وقتی که کوفیان سرهای شهدا را میبریدند، وی هنوز زنده بود. "اسماء بن خارجه فزاری" که از داییهای وی بود از او شفاعت کرد و بخشیده شد. "حسن مثنی" را به کوفه برد و وی را معالجه کرد تا این که خوب شد. وی سپس به مدینه رفت.(5)
2. (قُبة بن سمعان)
وی غلام "رباب"، دختر "امرء القیس"، همسر امام حسین(ع)، مادر "سکینه" و "علی اصغر"(علیهمالسلام) بود. او را به عنوان اسیر نزد "عمر سعد" آوردند و زمانی که فهمید او برده است وی را آزاد کرد.(6)
"ابو مخنف" توسط "حارث بن کعب" والی، جریان خروج امام حسین(ع) را از مکه و گفتوگوی حضرت را با "ابن عباس"(7) و بخشی از جریان دیدار حضرت را با "حرّ" (8)از او نقل کرده است.
3. (مسلم بن ریاح)
وی غلام حضرت علی (ع)(9) بوده که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت و پس از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وی برخی حوادث کربلا را گزارش کرده است.(10)
3. (ضحاک بن عبدالله مشرقی)
وی از کسانی بود که مشروط به سپاه امام حسین(ع) پیوست و در آخرین لحظات برابر شرطی که با حضرت داشت از معرکه درگیری فرار کرد.(11) "ابو مخنف" توسط "عبدالله بن عاصم فائشی" رویدادهایی از حوادث روز عاشورا را از وی نقل میکند.(12)
5. (مرقع بن سُمامه اسدی)
وی از یاران امام حسین(ع) و از تیراندازان حضرت بود، که اسیر شد و قبیلهاش برای وی امان خواستند. "ابن زیاد" هم او را به "زراره" در سرزمین بحرین(13) یا "زبده" در عمان، یا "رنده" تبعید کرد و پس از مرگ یزید و رفتن "عبیدالله" به کوفه بازگشت.
شهید مطهری در اشاره به این گروه از گزارشگران واقعه کربلا مینویسند:
علاوه بر نقل کسانی که در واقعه عاشورا حاضر بودهاند، چه از دشمنان و چه از دوستان (همه اینها جزئیات این حادثه را روشن کردهاند)، سه چهار نفر از دوستان امام حسین(ع) بودند که جان به سلامت بیرون بردند از جمله غلامی است به نام "عقبة بن سمعان" و این مرد از مکه همراه امام بود و وقایع نگار قضیه کربلا بوده است. وی از لشکریان اباعبدالله بود که در روز عاشورا گرفتار شد ولی چون گفت غلام هستم آزادش کردند. این مرد وقایع را نوشته است. مرد دیگری است به نام "حمید بن مسلم" که وقایع نگار لشکر "عمر بن سعد" بوده است او هم نوشته است...)(14)
پینوشتها:
1. مسند الامام الشهید، عزیز الله عطاردی، ج 2، ص 134، به نقل از امام باقر، همان، ص 209، به نقل از امام رضا، همان، ص 199. و به نقل از امام صادق.
2. مقتل الحسین، مقدم، ص 280.
3. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج 8، ص 202.
4. تاریخ طبری، ج 4، ص 311.
5. حیاة الامام الحسین، سید محمد باقر قرشی، ج 3، ص 312.
6. همان، ج 3، ص 313.
7. تاریخ الطبری، ج 4، ص 287 و 289.
8. همان، ج 4، ص 308.
9. تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 223.
10. موسوعة کلمات امام حسین، ص 502.
11. تاریخ الطبری، ج 4، ص 339؛ انصار الحسین، شمس الدین، ص 47 و 54.
12. تاریخ الطبری، ج 4، ص 317 - 318 - 319.
13. قرشی، ج 3، ص 313.
14. مجموعه آثار استاد مطهری، ج 17، ص 96.
- [سایر] جزئیات واقعه کربلا چگونه به ما رسیده است؟
- [سایر] حوادث واقعه کربلا چگونه به ما رسیده است؟
- [سایر] با توجه به اینکه یاران سیدالشهداء(علیه السلام) همگی کشته شدند، حادثه کربلا با این دقت در جزئیات، چگونه نقل شده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بعضی از شبهه افکنان می گویند حادثه کربلا مربوط به بیش از یک هزار سال پیش است و امروز هیچ یک از طرفین آن قضیه و نسل های آنها وجود ندارند، چرا هر سال آن را زنده می کنیم؟
- [سایر] حوادث کربلا را از چه کتاب هایی بگیریم؟
- [آیت الله بهجت] شخصی نذر کرده هر سال در عاشورا به عزاداران شربت بدهد، اگر عاشورا مصادف با زمستان سرد شود و دوران فصل مصرف شربت در نزد مردم مطلوب نباشد، آیا می تواند نذر خود را عوض کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حوادث کربلا را از چه کتابی بگیریم بهتر است؟
- [سایر] حوادث کربلا را از چه کتاب هایی بگیریم؟
- [سایر] نقش سقیفه در حادثه عاشورا چیست؟
- [سایر] لطفاً اسامی کتب معتبر و صحیح در مورد واقعة کربلا از مکه تا پایان روز عاشورا را بنویسید.
- [آیت الله علوی گرگانی] روزه روز عاشورا وروزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] روزهی روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [امام خمینی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان،مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] روزة روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزه های مستحب:
- [آیت الله سیستانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزههای مستحب