این سخن بسیار عجیب است و ریشه این سخن، جز کینه و دشمنی شدید با اسلام و ائمه نیست؛ که سبب شده چشم عده ای بسته شود و واقعیت را این گونه معکوس ببینند. البته ممکن است، سخن این افراد در عده دیگری نیز اثر کرده باشد، و آن ها را نیز دچار شبهه کرده باشد. و اگر این گروه دوم نبودند، این سوال اصلا نیازی به پاسخ نداشت. و برای پاسخ به این گروه، کافیست که کمی از مسلمات تاریخ را بازگو کنیم: پیامبر (ص) قبل از بعثت، در میان قریش زندگی کرده بود و هیچ کس جز نیکی و خیر از او سراغ نداشت و همه او را محمد امین (ص) می نامیدند. بعد از بعثت، ایشان تنها سخن حقی را بیان کرد و خدای واقعی را معرفی کرد. این جا بود که دشمنی ها، علیه ایشان شروع شد. و هر گونه توطئه ای را علیه ایشان اجرا کردند. مواردی نظیر: خاکروبه به سر ریختن، توهین، حصر اقتصادی، نقشه ترور و ... این آزار و اذیت به گونه ای شدید شد، که ایشان ناگزیر به هجرت شدند و به شهر و دیار دیگری رفتند. اما مشرکان دست بردار نبودند. و حتی نمی توانستند تحمل کنند که مسلمانان در سرزمین دیگری به طور راحت زندگی کنند. چه آنجا که سعی کردند مهاجران حبشه را باز گردانند و چه آنجا که برای اهل مدینه، نامه تهدید آمیز نوشتند و بیان کردند که به زودی به آنجا حمله می کنند تا همه را ذلیل کنند. (نامه ابوجهل به مردم مدینه) این مرحله ناگزیر جنگ هایی رخ می دهد. اما همه جنگ ها در اطراف مدینه است. یعنی لشگر کشی از جانب مشرکان است. تا اینکه بعد از مدتی پیمان صلح منعقد می شود. و باز هم مشرکان آن را نقض کرده و عده ای را می کشند. در اینجا لشگر اسلام به فتح مکه اقدام می کند. و پیامبر رحمت (ص) در مقابل عده ای که قصد انتقام داشتند، فرموند امروز روز مرحمت است! و خانه ابوسفیان را پناهگاهی برای در امان بودن اعلام کردند! با دقت در همین مقدار، متوجه می شویم که عمل یزید و یزیدیان، چیزی جز تکرار عمل ابوسفیان نبوده! و آنها دقیقا مثل جد خود عمل کردند . یعنی یزیدیان تا آن جا که توانستند، جنایت و ظلم را در مقابل خاندان پیامبر (علیهم السلام) مرتکب شدند. کما اینکه ابوسفیان نیز تا جایی که قدرت داشت، به جفا و ستم پرداخت. پس در یک طرف ماجرا، اگر قدرتی وجود داشته باشد،فقط ظلم و ستم است و اگر قدرت نباشد، نفاق و دورویی حاکم می شود. در طرف دیگر، در مواقع مغلوبه بودن فقط تحمل است. و در مواقع قدرت گذشت و بخشش است. با چنین مساله واضحی، چگونه می توان چنان قضاوت ناروایی کرد؟ حتی اگر عده ای حق و باطل یا صحیح و غلط در نظرشان کاملا یکسان باشد. در نزاع بین شرک و اسلام (در صدر اسلام ) نیز نمی توانند، دو طرف را یکسان قلمداد کنند که تنها شرایط زمانه تغییر کرده و روزی این غالب بوده و روز دیگر آن یکی و هر دو مثل هم عمل کرده اند! چه برسد به اینکه حق و باطلی در کار است و جنایت و جفای یزیدیان دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد! البته قابل فهم است که یزید اگر چه مرده است، اما منطقش به عده ای ارث رسیده و همان ها هستند که این گونه، سعی مفتضحانه ای در تبرئه یزیدیان صورت می دهند. لعنهم الله جمیعا
این سخن بسیار عجیب است و ریشه این سخن، جز کینه و دشمنی شدید با اسلام و ائمه نیست؛ که سبب شده چشم عده ای بسته شود و واقعیت را این گونه معکوس ببینند. البته ممکن است، سخن این افراد در عده دیگری نیز اثر کرده باشد، و آن ها را نیز دچار شبهه کرده باشد. و اگر این گروه دوم نبودند، این سوال اصلا نیازی به پاسخ نداشت. و برای پاسخ به این گروه، کافیست که کمی از مسلمات تاریخ را بازگو کنیم:
پیامبر (ص) قبل از بعثت، در میان قریش زندگی کرده بود و هیچ کس جز نیکی و خیر از او سراغ نداشت و همه او را محمد امین (ص) می نامیدند.
بعد از بعثت، ایشان تنها سخن حقی را بیان کرد و خدای واقعی را معرفی کرد. این جا بود که دشمنی ها، علیه ایشان شروع شد. و هر گونه توطئه ای را علیه ایشان اجرا کردند. مواردی نظیر: خاکروبه به سر ریختن، توهین، حصر اقتصادی، نقشه ترور و ...
این آزار و اذیت به گونه ای شدید شد، که ایشان ناگزیر به هجرت شدند و به شهر و دیار دیگری رفتند.
اما مشرکان دست بردار نبودند. و حتی نمی توانستند تحمل کنند که مسلمانان در سرزمین دیگری به طور راحت زندگی کنند. چه آنجا که سعی کردند مهاجران حبشه را باز گردانند و چه آنجا که برای اهل مدینه، نامه تهدید آمیز نوشتند و بیان کردند که به زودی به آنجا حمله می کنند تا همه را ذلیل کنند. (نامه ابوجهل به مردم مدینه)
این مرحله ناگزیر جنگ هایی رخ می دهد. اما همه جنگ ها در اطراف مدینه است. یعنی لشگر کشی از جانب مشرکان است. تا اینکه بعد از مدتی پیمان صلح منعقد می شود. و باز هم مشرکان آن را نقض کرده و عده ای را می کشند.
در اینجا لشگر اسلام به فتح مکه اقدام می کند. و پیامبر رحمت (ص) در مقابل عده ای که قصد انتقام داشتند، فرموند امروز روز مرحمت است! و خانه ابوسفیان را پناهگاهی برای در امان بودن اعلام کردند!
با دقت در همین مقدار، متوجه می شویم که عمل یزید و یزیدیان، چیزی جز تکرار عمل ابوسفیان نبوده! و آنها دقیقا مثل جد خود عمل کردند . یعنی یزیدیان تا آن جا که توانستند، جنایت و ظلم را در مقابل خاندان پیامبر (علیهم السلام) مرتکب شدند. کما اینکه ابوسفیان نیز تا جایی که قدرت داشت، به جفا و ستم پرداخت.
پس در یک طرف ماجرا، اگر قدرتی وجود داشته باشد،فقط ظلم و ستم است و اگر قدرت نباشد، نفاق و دورویی حاکم می شود. در طرف دیگر، در مواقع مغلوبه بودن فقط تحمل است. و در مواقع قدرت گذشت و بخشش است.
با چنین مساله واضحی، چگونه می توان چنان قضاوت ناروایی کرد؟
حتی اگر عده ای حق و باطل یا صحیح و غلط در نظرشان کاملا یکسان باشد. در نزاع بین شرک و اسلام (در صدر اسلام ) نیز نمی توانند، دو طرف را یکسان قلمداد کنند که تنها شرایط زمانه تغییر کرده و روزی این غالب بوده و روز دیگر آن یکی و هر دو مثل هم عمل کرده اند!
چه برسد به اینکه حق و باطلی در کار است و جنایت و جفای یزیدیان دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد!
البته قابل فهم است که یزید اگر چه مرده است، اما منطقش به عده ای ارث رسیده و همان ها هستند که این گونه، سعی مفتضحانه ای در تبرئه یزیدیان صورت می دهند. لعنهم الله جمیعا
- [سایر] ابوسفیان که بود و مسلمان شد و بعد از فتح مکه آیا اصلاح شد؟ و چرا در زیارت عاشورا وی لعن شده؟
- [سایر] پرسش:امام زمان چه روزی ظهور می کنند : عاشورا ، نوروز ،جمعه یا شنبه؟
- [سایر] آیا از سپاه اسلام در روز عاشورا، کسی زنده ماند؟
- [سایر] دیدگاه بزرگان معاصر مسلمان و غیر مسلمان در مورد عاشورا را بفرمایید؟
- [سایر] آیا در حادثه کربلا از غیر مسلمانان هم کسی حضور داشته است؟
- [سایر] با این که امام حسین علیه السلام و یارانشان در صحرای کربلا به شهادت رسیدند، چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
- [سایر] با این که امام حسین و یارانش در صحرای کربلا به شهادت رسیدند،چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
- [سایر] با توجه به مشکلات فعلی جهان اسلام نقل حماسه عاشورا و اهمیت دادن به آنچه دلیلی دارد؟
- [سایر] چرا مسلمانان اجازه دادند حادثه کربلا اتفاق بیفتد؟ موقعیت اهل بیت(علیهم السلام) درآْن زمان چگونه بود؟
- [سایر] نقش سقیفه در حادثه عاشورا چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] روزهی روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [امام خمینی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان،مکروه است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است، ولی مستحب است در روز عاشورا انسان، بدون قصد روزه تا عصر از خوردن و آشامیدن خودداری کند.
- [آیت الله نوری همدانی] روزة روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزه های مستحب:
- [آیت الله سیستانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزههای مستحب
- [آیت الله وحید خراسانی] روزه روز عاشورا بنابر احتیاط واجب جایز نیست و روزه روزی که انسان شک دارد که روز عرفه است یا عید قربان مکروه است