با این که امام حسین علیه السلام و یارانشان در صحرای کربلا به شهادت رسیدند، چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
دین مبین اسلام آخرین و کامل ترین دین آسمانی است که با رسالت پیامبر آخرالزمان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم تا روز قیامت ماندگار و پایدار خواهد بود. این دین که نعمت بزرگ الهی برای بشریت شمرده می شود،[1] در حوزه های اعتقادی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی در جهت بر آوردن احتیاجات انسان پرداخته و راه و رسم زندگی سالم در دنیا و راه رسیدن به سعادت ابدی را در قالب آیات قرآن کریم و روایات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و سایر ائمه معصومین علیهم السلام بازگو نموده است. حفظ و قوام این دین در میان جامعه اسلامی به دلالت حدیث ثقلین و احادیث دیگر نبوی در گرو تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام می باشد ولی متأسفانه بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به دلایلی مسلمانان به تدریج از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و تعلیمات درست و صحیح آیات قرآن کریم فاصله گرفته و در نتیجه احادیث و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خصوص رهبری علمی، دینی و سیاسی مسلمین به فراموشی سپرده شدند به ویژه هنگامی که خلیفه دوم کتابت و نشر احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را ممنوع کرد،[2] عوامل بیشتری را برای این انحراف ایجاد نمود. این انحراف باعث گردید که رفتار خلفا و سیره آنان تا خلافت معاویة بن ابی سفیان به عنوان آموزه های راستین اسلام و اسوه برای آیندگان از طرف اکثریت مسلمانانی که از اهل بیت علیهم السلام دور شده بودند تلقی گردد و در این راستا عقایدی را به عنوان تعالیم اسلامی پذیرفته بودند که ربطی به دین اسلام نداشت، این سیاست انحرافی در زمان خلافت معاویه به جایی رسید که امام علی علیه السلام در منابر از طرف علمای درباری معاویه در خطابه های نمازهای جمعه مورد لعن قرار می گرفت.[3] این انحراف در عرصه عمل و نظر با خلافت یزید بن معاویه که از هیچ فسق و فجوری ابا نداشت به اوج خود رسید و چنین شخصی به عنوان امام مسلمین و خلیفه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از طرف بسیاری از مسلمین پذیرفته شد. اگر جلو این انحراف گرفته نمی شد به یقین این سنت سیّئه و روش حکومت امویان به خصوص حکومت یزید بن معاویه و سیره و رفتار او به عنوان حکومت اسلامی تثبیت می گردید و به مرور زمان اصول عقاید و مبانی دین مبین اسلام در تمام حوزه ها از ریشه کنده شده و از بین می رفت و اسلام ناب و واقعی در لابلای بدعت های این حکّام مدفون می گردید. این قیام امام حسین علیه السلام و نهضت عاشورا بود که جلو این انحراف را گرفت و اسلام را از نابودی نجات داد. پیروزی در غلبه نظامی و به دست گرفتن زمام حکومت و امور سیاسی منحصر نمی باشد بلکه پیروزی های نظامی معمولا مقطعی است و ماندگاری ندارد و امام حسین علیه السلام اصلا برای به دست آوردن قدرت نجنگید بلکه برای نجات اسلام از انحراف و رسوائی خاندان بنی امیه و به ویژه یزید بن معاویه قیام نمود و با کشته شدن خود و یارانش و اسارت خانواده پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بقاء و صیانت دین اسلام را تضمین و بیمه گردانید. امام حسین علیه السلام از پیش می دانست که او در این جنگ و قیام بر دستگاه حکومتی و نظامی یزید و دشمنانش پیروزی نظامی به دست نمی آورد و به او الهام شده بود که همه آنان کشته شده و خانواده شان به اسارت خواهند رفت. این مطلب را امام علیه السلام هنگام عزیمت از مکه به سوی عراق به روشنی بیان فرموده است: (الحمد لله ما شاء الله و صلی الله علی رسوله و سلّم، مرگ برای آدمیان به سان گردنبند بر گردن دختر جوان زیبنده و محتوم است چه بسیار مشتاق دیدار پیشینیان خویشم همچون اشتیاق یعقوب به یوسف برای من مصرعی انتخاب شده که به آن خواهم رسید، گویا می بینم اعضای بدنم را گرگان بیابان ها در محلّی به نام (نواویس) و (کربلا) قطعه قطعه می کنند تا شکم های گرسنه خود را سیر و انبانهای خالی خود را پر نمایند، از روز سرنوشت گریزی نیست... هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را برای دیدار خدا مهیا ساخته با ما حرکت کند که من بامدادان به خواست خدا حرکت می کنم).[4] بنابراین امام علیه السلام به قصد گرفتن حکومت و قدرت و شکست دادن ظاهری و فیزیکی یزید و دستگاه حکومتی او قیام نکرد تا به آن رسد بلکه او قیام کرد در راه نجات دین اسلام و حفظ تعالیم آن از سلطه آموزه های انحرافی و ضد اسلامی بنی امیه و دیگران که خود و یارانش کشته شوند و نتیجه آن پیروزی واقعی و اساسی بود که تا روز قیامت اثر آن ماندگار بلکه روز به روز پررنگ تر و اثرگذارتر می شود. و این چیزی است که امام علیه السلام برای آن قیام کرد و به این هدف بزرگ هم رسید. اگر به چنین هدفی که برای آن قیام نموده بود، نمی رسید، آنگاه این اشکال خود را نشان می داد که حسین علیه السلام در این جنگ شکست خورده است. ولی بر خلاف این تصور، امام حسین علیه السلام در راستای نجات اسلام ناب از زندان جهل و خصمانه بنی امیه به پیروزی ماندگار نائل گردید که به برخی از آثار این پیروزی در زیر اشاره می شود. 1. بلافاصله بعد از حادثه عاشورا مردم مدینه بر علیه یزید بن معاویه قیام کردند. و یزید شخصی به نام مسلم را به مدینه فرستاد تا مردم مدینه را سرکوب کند و به سپاهش دستور کشتن صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و هتک حرمت به ناموس آنان را صادر نمود و برای سه روز مجاز گردیدند که در شهر مدینه فجایعی بیافرینند و بعد از کشتن ده هزار نفر به ناموس آنان تجاوز کردند و با این کار ماهیت پلید شان برای مسلمانان آشکارتر ساختند و نیز بعد از این فاجعه به مکه مکرمه حمله بردند و خانه خدا را به آتش کشیدند.[5] این کار که از تبعات حادثه عاشورا بود باعث گردید که چهره غیر اسلامی امویان برای مسلمانان آشکار گردد. و این قیام و نهضت عاشورا بود که یزید و دستگاه بنی امیه را رسوا نمود و ثابت گردانید که برای این جریان که خود را به نام اسلام جا زده بودند، نه صحابه ارزش دارد و نه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و نه حتی کعبه و قبله مسلمین. 2. قیام های متعدد دیگری بر علیه خاندان بنی امیه که می خواستند چهره پاک اسلام را وارونه جلوه داده و آن را برای جهانیان تثبیت کنند، از نتایج قیام عاشورا به شمار می آید. قیام زید بن علی علیه السلام ، و سایر علویان، و قیام ابو مسلم خراسانی که موجب سقوط حکومت اموی گردید برخی از این قیام ها می باشد. بعد از سقوط دولت امویان هر چند حکومت عباسیان نیز غاصب و جائر بود لکن آنان این توانایی را نداشتند که نور اسلام ناب محمدی را که در قیام عاشورا برای مسلمین نمایان شده بود دوباره بپوشانند. 3. یکی از نتایج پر بار و بسیار مهم نهضت امام حسین علیه السلام گسترش عقاید و فقه اهل بیت علیهم السلام که همان اسلام واقعی است، توسط امامان بعد از امام حسین علیه السلام به ویژه امام باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام می باشد. زمینه به وجود آمدن آن در گرو خون امام حسین علیه السلام و یاران اوست اگر امام حسین علیه السلام قیام نکرده بود هرگز چنین شرایطی برای امامان بعدی برای بیان عقاید و احکام ناب اسلامی به وجود نمی آمد. 4. قیام عاشورا و خون ریخته شده امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت باعث گردیده که مسلمانان واقعی تحت عنوان شیعه امامیه و پیروان اهل بیت علیهم السلام در دنیا باقی بمانند، اگر نهضت عاشورا تحقق پیدا نمی کرد از کجا معلوم که مذهبی به نام اهل بیت علیهم السلام وجود می داشت؟ و از کجا معلوم که با قیام نکردن امام حسین علیه السلام بر روش و مسلک یزید مهر تأیید گذاشته شد و با نابودی اصول اصیل اسلامی همگان بر همین روش باقی می ماندند. 5. مراسم و برگزاری مجالس سخنرانی و عزاداری در طول تاریخ به مناسبت عاشورا یکی از نتایج مهم این نهضت است که در حفظ اسلام و مبانی آن نقش اساسی داشته است. و با گذشت زمان نه تنها به فراموشی سپرده نشده بلکه بیش از پیش پر رنگ تر و گسترده تر گردیده و در ضمن حفظ ارزش های اسلامی باعث جذب و هدایت دیگران به سوی راه حق گردیده است و بسیاری از نهضت های انقلابی و اسلامی مرهون قیام عاشورا می باشد و از این روست که امام خمینی (ره) فرمود: (این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است). معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حماسه حسینی، شهید مرتضی مطهری. 2. عوامل سعادت و شقاوت در واقعه کربلا، علی اصغر رضوانی. پاورقی ها: [1]. مائده / 3. [2]. جوهری، السقیفة و الفدک، بیروت، شرکة الکتبی للطباعة و النشر، 1413ق، ص76. [3]. ر.ک: عزالدین علی بن اثیر، کامل ابن اثیر، ترجمه حالت خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371ش، ج13، ص242. [4]. مقتل ابومخنف، ترجمه سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات بنی زهرا، 1378ش، ص118. [5]. ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، ترجمه جلال الدین حسینی، ص564؛ عزالدین علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ترجمه هالت و خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371ش، ج11، ص259. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

با این که امام حسین علیه السلام و یارانشان در صحرای کربلا به شهادت رسیدند، چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟


پاسخ:

دین مبین اسلام آخرین و کامل ترین دین آسمانی است که با رسالت پیامبر آخرالزمان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم تا روز قیامت ماندگار و پایدار خواهد بود. این دین که نعمت بزرگ الهی برای بشریت شمرده می شود،[1] در حوزه های اعتقادی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی در جهت بر آوردن احتیاجات انسان پرداخته و راه و رسم زندگی سالم در دنیا و راه رسیدن به سعادت ابدی را در قالب آیات قرآن کریم و روایات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و سایر ائمه معصومین علیهم السلام بازگو نموده است. حفظ و قوام این دین در میان جامعه اسلامی به دلالت حدیث ثقلین و احادیث دیگر نبوی در گرو تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام می باشد ولی متأسفانه بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به دلایلی مسلمانان به تدریج از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و تعلیمات درست و صحیح آیات قرآن کریم فاصله گرفته و در نتیجه احادیث و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خصوص رهبری علمی، دینی و سیاسی مسلمین به فراموشی سپرده شدند به ویژه هنگامی که خلیفه دوم کتابت و نشر احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را ممنوع کرد،[2] عوامل بیشتری را برای این انحراف ایجاد نمود.
این انحراف باعث گردید که رفتار خلفا و سیره آنان تا خلافت معاویة بن ابی سفیان به عنوان آموزه های راستین اسلام و اسوه برای آیندگان از طرف اکثریت مسلمانانی که از اهل بیت علیهم السلام دور شده بودند تلقی گردد و در این راستا عقایدی را به عنوان تعالیم اسلامی پذیرفته بودند که ربطی به دین اسلام نداشت، این سیاست انحرافی در زمان خلافت معاویه به جایی رسید که امام علی علیه السلام در منابر از طرف علمای درباری معاویه در خطابه های نمازهای جمعه مورد لعن قرار می گرفت.[3] این انحراف در عرصه عمل و نظر با خلافت یزید بن معاویه که از هیچ فسق و فجوری ابا نداشت به اوج خود رسید و چنین شخصی به عنوان امام مسلمین و خلیفه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از طرف بسیاری از مسلمین پذیرفته شد. اگر جلو این انحراف گرفته نمی شد به یقین این سنت سیّئه و روش حکومت امویان به خصوص حکومت یزید بن معاویه و سیره و رفتار او به عنوان حکومت اسلامی تثبیت می گردید و به مرور زمان اصول عقاید و مبانی دین مبین اسلام در تمام حوزه ها از ریشه کنده شده و از بین می رفت و اسلام ناب و واقعی در لابلای بدعت های این حکّام مدفون می گردید.
این قیام امام حسین علیه السلام و نهضت عاشورا بود که جلو این انحراف را گرفت و اسلام را از نابودی نجات داد.
پیروزی در غلبه نظامی و به دست گرفتن زمام حکومت و امور سیاسی منحصر نمی باشد بلکه پیروزی های نظامی معمولا مقطعی است و ماندگاری ندارد و امام حسین علیه السلام اصلا برای به دست آوردن قدرت نجنگید بلکه برای نجات اسلام از انحراف و رسوائی خاندان بنی امیه و به ویژه یزید بن معاویه قیام نمود و با کشته شدن خود و یارانش و اسارت خانواده پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بقاء و صیانت دین اسلام را تضمین و بیمه گردانید. امام حسین علیه السلام از پیش می دانست که او در این جنگ و قیام بر دستگاه حکومتی و نظامی یزید و دشمنانش پیروزی نظامی به دست نمی آورد و به او الهام شده بود که همه آنان کشته شده و خانواده شان به اسارت خواهند رفت. این مطلب را امام علیه السلام هنگام عزیمت از مکه به سوی عراق به روشنی بیان فرموده است: (الحمد لله ما شاء الله و صلی الله علی رسوله و سلّم، مرگ برای آدمیان به سان گردنبند بر گردن دختر جوان زیبنده و محتوم است چه بسیار مشتاق دیدار پیشینیان خویشم همچون اشتیاق یعقوب به یوسف برای من مصرعی انتخاب شده که به آن خواهم رسید، گویا می بینم اعضای بدنم را گرگان بیابان ها در محلّی به نام (نواویس) و (کربلا) قطعه قطعه می کنند تا شکم های گرسنه خود را سیر و انبانهای خالی خود را پر نمایند، از روز سرنوشت گریزی نیست... هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را برای دیدار خدا مهیا ساخته با ما حرکت کند که من بامدادان به خواست خدا حرکت می کنم).[4]
بنابراین امام علیه السلام به قصد گرفتن حکومت و قدرت و شکست دادن ظاهری و فیزیکی یزید و دستگاه حکومتی او قیام نکرد تا به آن رسد بلکه او قیام کرد در راه نجات دین اسلام و حفظ تعالیم آن از سلطه آموزه های انحرافی و ضد اسلامی بنی امیه و دیگران که خود و یارانش کشته شوند و نتیجه آن پیروزی واقعی و اساسی بود که تا روز قیامت اثر آن ماندگار بلکه روز به روز پررنگ تر و اثرگذارتر می شود. و این چیزی است که امام علیه السلام برای آن قیام کرد و به این هدف بزرگ هم رسید. اگر به چنین هدفی که برای آن قیام نموده بود، نمی رسید، آنگاه این اشکال خود را نشان می داد که حسین علیه السلام در این جنگ شکست خورده است. ولی بر خلاف این تصور، امام حسین علیه السلام در راستای نجات اسلام ناب از زندان جهل و خصمانه بنی امیه به پیروزی ماندگار نائل گردید که به برخی از آثار این پیروزی در زیر اشاره می شود.
1. بلافاصله بعد از حادثه عاشورا مردم مدینه بر علیه یزید بن معاویه قیام کردند. و یزید شخصی به نام مسلم را به مدینه فرستاد تا مردم مدینه را سرکوب کند و به سپاهش دستور کشتن صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و هتک حرمت به ناموس آنان را صادر نمود و برای سه روز مجاز گردیدند که در شهر مدینه فجایعی بیافرینند و بعد از کشتن ده هزار نفر به ناموس آنان تجاوز کردند و با این کار ماهیت پلید شان برای مسلمانان آشکارتر ساختند و نیز بعد از این فاجعه به مکه مکرمه حمله بردند و خانه خدا را به آتش کشیدند.[5]
این کار که از تبعات حادثه عاشورا بود باعث گردید که چهره غیر اسلامی امویان برای مسلمانان آشکار گردد. و این قیام و نهضت عاشورا بود که یزید و دستگاه بنی امیه را رسوا نمود و ثابت گردانید که برای این جریان که خود را به نام اسلام جا زده بودند، نه صحابه ارزش دارد و نه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و نه حتی کعبه و قبله مسلمین.
2. قیام های متعدد دیگری بر علیه خاندان بنی امیه که می خواستند چهره پاک اسلام را وارونه جلوه داده و آن را برای جهانیان تثبیت کنند، از نتایج قیام عاشورا به شمار می آید. قیام زید بن علی علیه السلام ، و سایر علویان، و قیام ابو مسلم خراسانی که موجب سقوط حکومت اموی گردید برخی از این قیام ها می باشد. بعد از سقوط دولت امویان هر چند حکومت عباسیان نیز غاصب و جائر بود لکن آنان این توانایی را نداشتند که نور اسلام ناب محمدی را که در قیام عاشورا برای مسلمین نمایان شده بود دوباره بپوشانند.
3. یکی از نتایج پر بار و بسیار مهم نهضت امام حسین علیه السلام گسترش عقاید و فقه اهل بیت علیهم السلام که همان اسلام واقعی است، توسط امامان بعد از امام حسین علیه السلام به ویژه امام باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام می باشد. زمینه به وجود آمدن آن در گرو خون امام حسین علیه السلام و یاران اوست اگر امام حسین علیه السلام قیام نکرده بود هرگز چنین شرایطی برای امامان بعدی برای بیان عقاید و احکام ناب اسلامی به وجود نمی آمد.
4. قیام عاشورا و خون ریخته شده امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت باعث گردیده که مسلمانان واقعی تحت عنوان شیعه امامیه و پیروان اهل بیت علیهم السلام در دنیا باقی بمانند، اگر نهضت عاشورا تحقق پیدا نمی کرد از کجا معلوم که مذهبی به نام اهل بیت علیهم السلام وجود می داشت؟ و از کجا معلوم که با قیام نکردن امام حسین علیه السلام بر روش و مسلک یزید مهر تأیید گذاشته شد و با نابودی اصول اصیل اسلامی همگان بر همین روش باقی می ماندند.
5. مراسم و برگزاری مجالس سخنرانی و عزاداری در طول تاریخ به مناسبت عاشورا یکی از نتایج مهم این نهضت است که در حفظ اسلام و مبانی آن نقش اساسی داشته است. و با گذشت زمان نه تنها به فراموشی سپرده نشده بلکه بیش از پیش پر رنگ تر و گسترده تر گردیده و در ضمن حفظ ارزش های اسلامی باعث جذب و هدایت دیگران به سوی راه حق گردیده است و بسیاری از نهضت های انقلابی و اسلامی مرهون قیام عاشورا می باشد و از این روست که امام خمینی (ره) فرمود: (این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است).

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حماسه حسینی، شهید مرتضی مطهری.
2. عوامل سعادت و شقاوت در واقعه کربلا، علی اصغر رضوانی.

پاورقی ها:
[1]. مائده / 3.
[2]. جوهری، السقیفة و الفدک، بیروت، شرکة الکتبی للطباعة و النشر، 1413ق، ص76.
[3]. ر.ک: عزالدین علی بن اثیر، کامل ابن اثیر، ترجمه حالت خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371ش، ج13، ص242.
[4]. مقتل ابومخنف، ترجمه سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات بنی زهرا، 1378ش، ص118.
[5]. ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، ترجمه جلال الدین حسینی، ص564؛ عزالدین علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ترجمه هالت و خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371ش، ج11، ص259.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین