آمال و آرزوها باید چگونه باشد؟
گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق - اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق - از حجب و از غرور دل خرده ‌سنج من- شد بهره‌ ورز عشق ولی ز آرزوی عشق از این که مسائل دینی برای شما دغدغه است و بر همین اساس سوال خود را با ما در میان گذاشته اید خرسندیم و امیدواریم که خداوند متعال خواسته های سازنده ی شما را لباس عمل بپوشاند. آرزو و امید به انسان حرکت و انگیزه می دهد و موتور پیش روی به سمت رسیدن به اهداف به شمار می رود. اما باید دید هر آرزو و امیدی مفید می باشد؟ چرا آرزو های افراد با یک دیگر متفاوت است؟ برای رسیدن به جواب کامل و روشن، اموری را خدمت شما پرسشگر گرامی مطرح می کنیم: 1. طول آمل عبارت است از امیدهای بسیار در دنیا، و آرزوهای دور و دراز، و توقع زندگانی دنیا و بقای در آن و علت این نوع آرزوها نیز دو چیز است:الف- محبت به دنیا و جذابیت های او. ب- جهل و نادانی به این که همواره انسان جوان و شاداب نیست و غفلت از این که دنیا سرای عبور است نه جای ماندن. امید و آرزو که رمز حرکت و تلاش انسانها است و مانند قطرات حیاتبخش باران، سرزمین دل انسان را زنده نگه می دارد، اگر از حد بگذرد به صورت سیلابی ویرانگر در می آید و همه چیز را با خود می برد و سرانجام انسان را غرق دنیاپرستی، ظلم به خود و دیگران، جنایت و گناه می کند. به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) (طول امل ) را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسانها شمرده و فرموده است: (خصلتان اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فانه یعدل عن الحق، اما طول الامل فانه یحبب الدنیا؛ شدیدترین چیزی که از آن بر شما می ترسم دو خصلت است: پیروی از هوا و آرزوی طول و دراز؛زیرا هواپرستی شما را از حق بازمی دارد و اما آرزوی دور و دراز شما را حریص بر دنیا می کند). آرزوهای دراز همچون سرابی است که تشنگان را در بیابان زندگی به دنبال خود می کشاند و تشنه تر می سازد، بی آنکه به جایی برسند، این آرزوها چهره واقعیت ها را به گونه ای دروغین نشان می دهد و انسان به خاطر آنها درک نمی کند کجاست و به کجا می رود. 2. حس زیبایی و گرایش به آن یکی از حسهای لازم و ضروری در نهاد آدمی است. آیات عدیده ای در قرآن وجود دارد که ما را نهی و توبیخ می کند که از نعمتها و زینتهای الهی خود را محروم کنیم، مانند: (چه کسی زینت های الهی را که بر بندگانش آفریده، حرام نموده است) احزاب/33. روش زندگی چهارده معصوم – علیهم السلام – نیز به ما می آموزد که لازم است که به ظاهر خود رسیدگی کنیم. به طور مثال شخصی از امام حسن – علیه السلام – پرسید: چرا هنگام برخاستن برای نماز، لباس های خوب و زیبا می پوشی و از بهترین لباس هایتان استفاده می کنید؟ در پاسخ فرمودند: ( همانا خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد...). در مورد آیه ی که می فرماید :(لباست را بلند نکن و نگذار بر روی زمین کشیده شود) چنین بیان شده که در عصر جاهلیت، معمول بود که لباسهای خود را آن قدر بلند می کردند که روی زمین کشیده می شد و آیه ی فوق در حقیقت به مردم می گوید: پاکیزگی ظاهر لباس، از مهم ترین نشانه های شخصیت و تربیت و فرهنگ انسان است. از هر چه که موجب ناپاکی و نازیبایی می شود، دوری کنید و لباس خود را پاکیزه و تمیز نگه دارید(تفسیر نمونه، ج 25، ص 212) . سلیمان بن یحیی می گوید: روزی حضرت رضا – علیه السلام – لباس رویین خود را پوشید تا به سوی خانه ی مأمون حرکت کند. به من فرمود:(شانه را بده)، شانه ایشان را دادم، موی سر و صورتش را شانه کرد. توجه به ظاهری پاک و شایسته همواره مورد توجه بزرگان دین بوده است. 3. همت انسان و ارزش او به اندازه آرزوهای مثبت او است، هر قدر دامنه ی آنها گسترده ترباشد همت و ارزش او والاتر است. آرزوهای سازنده و بلند، انسان را به سازندگی خویش دعوت می کند و سبب تکامل و ترقی روحی او می شود. در آرزو باید بلند نظر بود و همواره چشم به قله دوخت و امید رسیدن به قله را در دل زنده نگه داشت. آرزوی مثبت و رشد یافته یعنی به کم قانع نشدن و خود و خواسته های خود را رایگان به دیگران ندادن. کسی که به کم رضایت می دهد خیلی زود از حرکت می ایستد. مثل بعضی نباشیم که فقط به فکر جهنم نرفتن هستند این به کم قانع شدن است. کودکان نیز به جهنم نمی روند پس این امر مهمی نیست بلکه قرب به حق و جانشین خدا بودند مهم است. قرآن کریم در مورد( بندگان خدا) در سوره ی فرقان آیه ی 74بیان می کند که اینها از خدا می خواهند امام و پیشرو اهل تقوا باشند. حال با تمام هیجانی که آرزو کردن دارد، چه آرزویی بکنیم که وقتی به آن رسیدیم آن قدر خسته نباشیم و آرزوهایمان همه شور و شعف خود را از دست ندهند؟ پرسشگر گرامی چه بسا به خاطر دوران جوانی این آرزو در شما پدید آمده و با گذشت این ایام به احتمال قوی آرزوی شما به شکل دیگر نمایان می شود، از شما چند سوال داریم؟ چرا جوانی مثل شما که باید به فکر کسب رشد، ترقی، پیشرفت و کمال انسانی خود باشد به این آرزوهای دست چندم دل خود را پیوند زده است؟ علت آن را در خود بیابید که این امر سبب می گردد خود آگاهی شما نسبت به خودتان افزایش یابد. چرا ما انسانها به این اندیشه نمی کنیم که به چه خاطر پا به این سرای دنیا گذاشته ایم و بعد به کجا خواهیم رفت؟ آیا این سفر ما در این دنیا بی جهت بوده؟ چرا خودمان را که گرانبهاترین مخلوقات هستیم ارزان می فروشیم و قدر خود را نمی دانیم؟ انسان در درون خود گوهرهای بی بدیلی دارد، چرا در پی یافتن گوهر های زیبای درونی خود نیستیم تا آنها را استخراج کنیم و این زیبایی را به دیگران نشان دهیم؟ و در آخر چرا آرزوهای ما در مسیر رسیدن به انسانیت خود قرار ندارد؟ به نظر می رسد اگر به این سوالات خوب پاسخ دهیم و خود را بیابیم در می یابیم که، آرزوهای کامل تر و سازنده تری وجود دارد که سزاوار است برای رسیدن به آنها تلاش کنیم. آرزوهایی که در راستای هدف خلقت ما انسانها که برای آن نیز پا به این دنیا گذاشته ایم قرار دارد. آرزوهای ما باید در راستای رشد روحی ما باشد؛ زیرا بعد از هجرت ما به جایگاه اصلی خودمان، این روح است که باقی می ماند و بدن از بین می رود و از هر آرزویی که ما در رابطه با زیبایی ظاهری داشته باشیم بعد از مدتی که سن ما بیشتر شد و دستان و صورتمان دچار تحول و تغییر گشت، چیزی جز سراب باقی نمی ماند و این از جهت روحی و روانی نیز برای ما مضر است. همواره باید آرزوی در سر بپرورانیم که با رسیدن به آن احساس آرامش و جاوانگی پیدا کنیم. به راستی چرا ما آدمیان از خود خودمان غافل گشته ایم و در آرزوی یافتن آن نیستیم؟! به نظر می رسد گاهی آن قدر دنبال آرزوهایمان می‌دویم که یادمان می‌رود، زندگی مثل یک دیکته‌ی پر غلط نیست که هی بنویسیم و پاک کنیم. غافل از این‌که یک روز اعلام می‌کنند: وقت تمام شد! ورقه‌ها بالا!!! پرسشگر گرامی در پایان لازم است خاطر نشان کنیم که اگر این تغییر و پرداختن به ظاهر خود بر اساس دستورات دینی باشد و حرامی صورت نپذیرد و سبب کار حرامی نیز نشود، شرعا اشکالی ندارد، ولی نباید به آن به صورت یک آرزوی مهم زندگی نگاه کنید. بر روی این آیات و روایات تامل کنید: (رهایشان کنید تا بخورند و بهره ور شوند و آرزو، به خود مشغول شان دارد، زود است که خواهند دانست) الحجر/ 3. امام علی علیه السلام – می فرماید: آرزو ها، مایه ی چیرگی شیطان ها بر دل غافلان است. امام صادق – علیه السلام – می فرماید: خوشا کسی که آرزوهای پوچ، او را سرگرم نکرده باشد. امام علی علیه السلام – می فرماید: هر که یقین کند که از دوستان جدا خواهد شد و در دل خاک خواهد خفت و حساب و کتابی در پیش رو دارد و آن چه بر جای می نهد به کارش نخواهد آمد و به آن چه پیش فرستاده نیازمند است، سزاوار است که رشته ی آرزو را کوتاه و دامنه ی عمل را دراز گرداند. امام علی علیه السلام – می فرماید: ... آرزوی امروز، از دو جهت در فردای روزگار به تو زیان می رساند: به سبب آن عمل را به امروز و فردا می افکنی و بر غم و اندوه خود می افزایی.
عنوان سوال:

آمال و آرزوها باید چگونه باشد؟


پاسخ:

گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق - اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق - از حجب و از غرور دل خرده ‌سنج من- شد بهره‌ ورز عشق ولی ز آرزوی عشق
از این که مسائل دینی برای شما دغدغه است و بر همین اساس سوال خود را با ما در میان گذاشته اید خرسندیم و امیدواریم که خداوند متعال خواسته های سازنده ی شما را لباس عمل بپوشاند.
آرزو و امید به انسان حرکت و انگیزه می دهد و موتور پیش روی به سمت رسیدن به اهداف به شمار می رود. اما باید دید هر آرزو و امیدی مفید می باشد؟ چرا آرزو های افراد با یک دیگر متفاوت است؟
برای رسیدن به جواب کامل و روشن، اموری را خدمت شما پرسشگر گرامی مطرح می کنیم:
1. طول آمل عبارت است از امیدهای بسیار در دنیا، و آرزوهای دور و دراز، و توقع زندگانی دنیا و بقای در آن و علت این نوع آرزوها نیز دو چیز است:الف- محبت به دنیا و جذابیت های او. ب- جهل و نادانی به این که همواره انسان جوان و شاداب نیست و غفلت از این که دنیا سرای عبور است نه جای ماندن.
امید و آرزو که رمز حرکت و تلاش انسانها است و مانند قطرات حیاتبخش باران، سرزمین دل انسان را زنده نگه می دارد، اگر از حد بگذرد به صورت سیلابی ویرانگر در می آید و همه چیز را با خود می برد و سرانجام انسان را غرق دنیاپرستی، ظلم به خود و دیگران، جنایت و گناه می کند.
به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) (طول امل ) را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسانها شمرده و فرموده است:
(خصلتان اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فانه یعدل عن الحق، اما طول الامل فانه یحبب الدنیا؛ شدیدترین چیزی که از آن بر شما می ترسم دو خصلت است: پیروی از هوا و آرزوی طول و دراز؛زیرا هواپرستی شما را از حق بازمی دارد و اما آرزوی دور و دراز شما را حریص بر دنیا می کند).
آرزوهای دراز همچون سرابی است که تشنگان را در بیابان زندگی به دنبال خود می کشاند و تشنه تر می سازد، بی آنکه به جایی برسند، این آرزوها چهره واقعیت ها را به گونه ای دروغین نشان می دهد و انسان به خاطر آنها درک نمی کند کجاست و به کجا می رود.
2. حس زیبایی و گرایش به آن یکی از حسهای لازم و ضروری در نهاد آدمی است. آیات عدیده ای در قرآن وجود دارد که ما را نهی و توبیخ می کند که از نعمتها و زینتهای الهی خود را محروم کنیم، مانند: (چه کسی زینت های الهی را که بر بندگانش آفریده، حرام نموده است) احزاب/33. روش زندگی چهارده معصوم – علیهم السلام – نیز به ما می آموزد که لازم است که به ظاهر خود رسیدگی کنیم. به طور مثال شخصی از امام حسن – علیه السلام – پرسید: چرا هنگام برخاستن برای نماز، لباس های خوب و زیبا می پوشی و از بهترین لباس هایتان استفاده می کنید؟ در پاسخ فرمودند: ( همانا خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد...).
در مورد آیه ی که می فرماید :(لباست را بلند نکن و نگذار بر روی زمین کشیده شود) چنین بیان شده که در عصر جاهلیت، معمول بود که لباسهای خود را آن قدر بلند می کردند که روی زمین کشیده می شد و آیه ی فوق در حقیقت به مردم می گوید: پاکیزگی ظاهر لباس، از مهم ترین نشانه های شخصیت و تربیت و فرهنگ انسان است. از هر چه که موجب ناپاکی و نازیبایی می شود، دوری کنید و لباس خود را پاکیزه و تمیز نگه دارید(تفسیر نمونه، ج 25، ص 212) .
سلیمان بن یحیی می گوید: روزی حضرت رضا – علیه السلام – لباس رویین خود را پوشید تا به سوی خانه ی مأمون حرکت کند. به من فرمود:(شانه را بده)، شانه ایشان را دادم، موی سر و صورتش را شانه کرد. توجه به ظاهری پاک و شایسته همواره مورد توجه بزرگان دین بوده است.
3. همت انسان و ارزش او به اندازه آرزوهای مثبت او است، هر قدر دامنه ی آنها گسترده ترباشد همت و ارزش او والاتر است. آرزوهای سازنده و بلند، انسان را به سازندگی خویش دعوت می کند و سبب تکامل و ترقی روحی او می شود.
در آرزو باید بلند نظر بود و همواره چشم به قله دوخت و امید رسیدن به قله را در دل زنده نگه داشت.
آرزوی مثبت و رشد یافته یعنی به کم قانع نشدن و خود و خواسته های خود را رایگان به دیگران ندادن. کسی که به کم رضایت می دهد خیلی زود از حرکت می ایستد. مثل بعضی نباشیم که فقط به فکر جهنم نرفتن هستند این به کم قانع شدن است. کودکان نیز به جهنم نمی روند پس این امر مهمی نیست بلکه قرب به حق و جانشین خدا بودند مهم است. قرآن کریم در مورد( بندگان خدا) در سوره ی فرقان آیه ی 74بیان می کند که اینها از خدا می خواهند امام و پیشرو اهل تقوا باشند.
حال با تمام هیجانی که آرزو کردن دارد، چه آرزویی بکنیم که وقتی به آن رسیدیم آن قدر خسته نباشیم و آرزوهایمان همه شور و شعف خود را از دست ندهند؟ پرسشگر گرامی چه بسا به خاطر دوران جوانی این آرزو در شما پدید آمده و با گذشت این ایام به احتمال قوی آرزوی شما به شکل دیگر نمایان می شود، از شما چند سوال داریم؟ چرا جوانی مثل شما که باید به فکر کسب رشد، ترقی، پیشرفت و کمال انسانی خود باشد به این آرزوهای دست چندم دل خود را پیوند زده است؟
علت آن را در خود بیابید که این امر سبب می گردد خود آگاهی شما نسبت به خودتان افزایش یابد. چرا ما انسانها به این اندیشه نمی کنیم که به چه خاطر پا به این سرای دنیا گذاشته ایم و بعد به کجا خواهیم رفت؟ آیا این سفر ما در این دنیا بی جهت بوده؟ چرا خودمان را که گرانبهاترین مخلوقات هستیم ارزان می فروشیم و قدر خود را نمی دانیم؟
انسان در درون خود گوهرهای بی بدیلی دارد، چرا در پی یافتن گوهر های زیبای درونی خود نیستیم تا آنها را استخراج کنیم و این زیبایی را به دیگران نشان دهیم؟
و در آخر چرا آرزوهای ما در مسیر رسیدن به انسانیت خود قرار ندارد؟ به نظر می رسد اگر به این سوالات خوب پاسخ دهیم و خود را بیابیم در می یابیم که، آرزوهای کامل تر و سازنده تری وجود دارد که سزاوار است برای رسیدن به آنها تلاش کنیم. آرزوهایی که در راستای هدف خلقت ما انسانها که برای آن نیز پا به این دنیا گذاشته ایم قرار دارد.
آرزوهای ما باید در راستای رشد روحی ما باشد؛ زیرا بعد از هجرت ما به جایگاه اصلی خودمان، این روح است که باقی می ماند و بدن از بین می رود و از هر آرزویی که ما در رابطه با زیبایی ظاهری داشته باشیم بعد از مدتی که سن ما بیشتر شد و دستان و صورتمان دچار تحول و تغییر گشت، چیزی جز سراب باقی نمی ماند و این از جهت روحی و روانی نیز برای ما مضر است.
همواره باید آرزوی در سر بپرورانیم که با رسیدن به آن احساس آرامش و جاوانگی پیدا کنیم. به راستی چرا ما آدمیان از خود خودمان غافل گشته ایم و در آرزوی یافتن آن نیستیم؟!
به نظر می رسد گاهی آن قدر دنبال آرزوهایمان می‌دویم که یادمان می‌رود، زندگی مثل یک دیکته‌ی پر غلط نیست که هی بنویسیم و پاک کنیم. غافل از این‌که یک روز اعلام می‌کنند: وقت تمام شد! ورقه‌ها بالا!!!
پرسشگر گرامی در پایان لازم است خاطر نشان کنیم که اگر این تغییر و پرداختن به ظاهر خود بر اساس دستورات دینی باشد و حرامی صورت نپذیرد و سبب کار حرامی نیز نشود، شرعا اشکالی ندارد، ولی نباید به آن به صورت یک آرزوی مهم زندگی نگاه کنید.
بر روی این آیات و روایات تامل کنید: (رهایشان کنید تا بخورند و بهره ور شوند و آرزو، به خود مشغول شان دارد، زود است که خواهند دانست) الحجر/ 3.
امام علی علیه السلام – می فرماید: آرزو ها، مایه ی چیرگی شیطان ها بر دل غافلان است.
امام صادق – علیه السلام – می فرماید: خوشا کسی که آرزوهای پوچ، او را سرگرم نکرده باشد.
امام علی علیه السلام – می فرماید: هر که یقین کند که از دوستان جدا خواهد شد و در دل خاک خواهد خفت و حساب و کتابی در پیش رو دارد و آن چه بر جای می نهد به کارش نخواهد آمد و به آن چه پیش فرستاده نیازمند است، سزاوار است که رشته ی آرزو را کوتاه و دامنه ی عمل را دراز گرداند.
امام علی علیه السلام – می فرماید: ... آرزوی امروز، از دو جهت در فردای روزگار به تو زیان می رساند: به سبب آن عمل را به امروز و فردا می افکنی و بر غم و اندوه خود می افزایی.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین