حضرت محمد درروز غدیر خم علی علیه السلام رابه عنوان مولای مسلمین برگزید منظور از مولا در آن کلام چه بود? پاسخ: قراین و دلایل زیادی وجود دارند بر این که (مولی)، در این جا، به معنای (ولی و سرپرست دینی)، است؛ یعنی کسی که از طرف خداوند مقام ولایت و سرپرستی، بر مردم، دارد. معلوم است کسی که دارای ولایت بر مردم باشد،امام و صاحب اختیار مردم است و خواسته اش برخواسته های آنان مقدم بوده و پیروی او،بر همه، واجب است. بعضی از آن قراین و دلایل به قرار زیر هستند: 1.مسأله دوستی علی (ع) آن قدر نگران کننده نبود که در آیه تبلیغ(سوره ی مائده، آیه 67)، با آن لحن داغ و تهدیدآمیز، بیان شود و پیامبر (ص)، از افشای آن،احساس خطر کند، بلکه منظور آیه تبلیغ چیزی جز ابلاغ ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) نبوده است.( مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان،پیام قرآن، ج9، ص192) 2.مسأله دوستی علی (ع) با همه مؤمنان مطلب پنهان و پیچیدهای نبود که نیاز به آن همه تأکید، بیان، متوقف ساختن آن قافله عظیم،در وسط بیابان خشک و سوزان،خطبه خواندن و گرفتن اعتراف های پی در پی از جمعیت داشته باشد، زیرا اخوت اسلامی و دوستی مسلمانان با یکدیگر از بدیهیترین مسایل اسلامی است که از آغاز اسلام وجود داشت و پیامبر (ص) بارها آن را تبلیغ کرد و بر آن تأکید نمود؛ چنان که قرآن به صراحت می گوید: (مؤمنان همه برادر یکدیگرند).( سورهی حجرات، آیه10) (مردان و زنان مؤمن یار و دوستدار یکدیگرند).( سورهی توبه، آیه71) پس منظور پیامبر (ص)، از این کارها، بیان مسأله بسیار مهم و اساسی بوده و آن عبارت است از اعلام ولایت و امامت علی (ع) و انتصاب او به این مقام.( مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ص16و پیام قرآن، همان) 3.جمله (ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم)( عیاشی، محمد، التفسیر، انتشارات علمیهی اسلامیه، تهران، [بی تا]، ج1، ص332، ح152؛ کلینی محمد، همان، ص295، ح3؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، قم، ط دوم[بی تا] ، ج1، ص489، ح5؛ عروسی حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، اسماعیلیان،ط دوم [بی تا]، ج1، ص653، ح292؛ علامه امینی، عبدالحسین، همان،ج1، ص35؛ مکارم شیرازی، ناصر،تفسیرنمونه، ج5، ص11.)در بعضی روایات و جمله (الست اولی بکم من انفسکم)( ابن ماجده محمد، سنن ابن ماجه،دارالفکر،بیروت [بی تا]، ج1، باب11، ص43،ح116.احمدبن حنبل،مسند، دارالفکر، بیروت،1398ق، ج1، ص119، ج4، ص281، 368،372، ج5، ص347؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفه، بیروت[بی تا]، ج3، ص110، 533؛ ابن مردودیه،احمد،مناقب علی بن ابی طالب (ع)،دارالحدیث، قم، ط اول،1422ق، ص240، ح349؛ ابن مغازلی،علی،مناقب علیبنابیطالب (ع)، المکتبه` الاسلامیه`، تهران،1402ق، ص19،ح24،ص25،ح36)در بیش تر روایات، که پیش از جمله (من کنت مولاه فعلی مولاه) واقع شده اند،هیچ تناسبی با بیان یک دوستی ساده یا معانی دیگر ندارند، بلکه پیغمبر (ص) با این جملهها میخواهد مردم به همان اولویت و اختیاری که آن حضرت (ص) نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف کنند. معنای اولویت پیغمبر (ص) این است که خواسته ی او برخواسته ی مردم مقدم است و هرچه بگوید و انجام دهد برای مردم حجت است، چون در حقیقت بر مردم ولایت و سرپرستی دارد. بنابراین، همان گونه که در جمله ی پیشین صحبت از اولویت و ولایت پیامبر (ص) است،در جمله بعدهم باید سخن از ولایت و اولویت به همان معنی باشد تا ارتباط معنوی و جملهی پیشین و پسین محفوظ بماند. پیامبر (ص)، در جمله بعد، میخواهد بگوید: همان اولویت و اختیاری که من نسبت به شما دارم و پیشوا و سرپرست شما هستم، برای علی (ع) نیز ثابت است. به این ترتیب معنای این چند جمله این است، چنان که در بیشتر روایات آمده که پیامبر (ص) فرمود: (آیا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟ همه گفتند: هستی . آن گاه فرمود: همین سزاواری و ولایتی که من نسبت به شما دارم، علی (ع) نیز دارد و پس از من، او مولای همه مسلمانان وجانشین من خواهد بود). 4.یکی از راه های تشخیص مراد متکلم، فهم عرف و اهل زبان از کلام او است. در مورد حدیث غدیر، کسانی که در غدیر خم حاضر بودند و نیز شاعران،ادیبان و لغویان همه از کلمهی (مولی)، در این جا، (امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختیار) را فهمیده اند،زیرا مردم در پایان مراسم غدیر به علی (ع)، به عنوان امیرالمؤمنین، سلام کردند؛ این مقام را به او تبریک گفتند و با او بیعت نمودند. این سلام ها، تبریک ها و بیعت ها از سوی مردم،در این واقعه ی تاریخی، به خصوص تبریکی که ابوبکر و عمر به او گفتند(مسند احمد بن حنبل،ج4، ص281، الکشف والبیان، ثعلبی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ط اول،1322،ج4، ص92؛ علامه امینی،عبدالحسین، همان، ص35 ؛روح المعانی آلوسی،ج6، ص194.مناوی، محمد، همان، ص218، تفسیر المنار،رشید رضا،ج6، ص465)نشان می دهد که چیزی جز مسألهی نصب به خلافت و امامت نبوده که درخور اینگونه سلام، تبریک و تهنیت و بیعت باشد؛ دوستیای که برای مسلمانان، به طور عموم، ثابت است و اعلام آن نیازی به تبریک ندارد. شعرا هم در اشعارشان (مولی) را به (امام،رهبر وسرپرست) معنا کرده اند. از جمله ی آنان حسان بن ثابت است که در روز غدیر حاضر بود و درپایان مراسم، با اجازه ی پیامبر (ص) ، حدیث غدیر را به نظم درآورد (ابن مردودیه، احمد، همان، ص121؛ ابوالفتح رازی،حسین، روضالجنان ،ج7، ص68) اهل لغت نیز (مولی) را، در این حدیث، به (ولی و سرپرست ورهبر دینی) معنا کرده اند. ازهری و ابن منظور میگویند: (ولی و مولی در زبان عرب به یک معناست. مولی در کلام عرب در موارد متعددی به کار میرود،از جملهی آنها مولای در دین است که به معنای ولی و سرپرست میباشد. این نوع مولی در این کلام خداوند آمده است: این (عاقبت نیک مؤمنان و عاقبت بد کافران) برای آن است که خداوند مولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند،اما کافران مولایی ندارند.( سورهی محمد،آیه11)یعنی برای کفار هیچ ولی و سرپرستی وجود ندارد. از این نوع مولاست مولایی که در این فرمایش پیامبر (ص) آمده است: هر کس من مولای اویم، پس علی (ع) مولای اوست. یعنی هر کس من ولی و سرپرست اویم، پس علی (ع) ولی و سرپرست اوست).( ازهری، محمد، معجم تهذیب اللغه، ص3956؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص408) این تلقی عموم حاضران، شاعران، ادیبان، لغت دانان و سایر عالمان حجت قاطع است بر معنایی که از واژه ی (مولی) در حدیث غدیر اراده شده است. با توجه به این قراین و دلایلی که ذکر شدند، دلالت حدیث غدیر بر ولایت و امامت امیرالمؤمنین، علی (ع) برای صاحبان انصاف بسی روشن است.
حضرت محمد درروز غدیر خم علی علیه السلام رابه عنوان مولای مسلمین برگزید منظور از مولا در آن کلام چه بود?
حضرت محمد درروز غدیر خم علی علیه السلام رابه عنوان مولای مسلمین برگزید منظور از مولا در آن کلام چه بود?
پاسخ: قراین و دلایل زیادی وجود دارند بر این که (مولی)، در این جا، به معنای (ولی و سرپرست دینی)، است؛ یعنی کسی که از طرف خداوند مقام ولایت و سرپرستی، بر مردم، دارد. معلوم است کسی که دارای ولایت بر مردم باشد،امام و صاحب اختیار مردم است و خواسته اش برخواسته های آنان مقدم بوده و پیروی او،بر همه، واجب است. بعضی از آن قراین و دلایل به قرار زیر هستند:
1.مسأله دوستی علی (ع) آن قدر نگران کننده نبود که در آیه تبلیغ(سوره ی مائده، آیه 67)، با آن لحن داغ و تهدیدآمیز، بیان شود و پیامبر (ص)، از افشای آن،احساس خطر کند، بلکه منظور آیه تبلیغ چیزی جز ابلاغ ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) نبوده است.( مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان،پیام قرآن، ج9، ص192)
2.مسأله دوستی علی (ع) با همه مؤمنان مطلب پنهان و پیچیدهای نبود که نیاز به آن همه تأکید، بیان، متوقف ساختن آن قافله عظیم،در وسط بیابان خشک و سوزان،خطبه خواندن و گرفتن اعتراف های پی در پی از جمعیت داشته باشد، زیرا اخوت اسلامی و دوستی مسلمانان با یکدیگر از بدیهیترین مسایل اسلامی است که از آغاز اسلام وجود داشت و پیامبر (ص) بارها آن را تبلیغ کرد و بر آن تأکید نمود؛ چنان که قرآن به صراحت می گوید:
(مؤمنان همه برادر یکدیگرند).( سورهی حجرات، آیه10)
(مردان و زنان مؤمن یار و دوستدار یکدیگرند).( سورهی توبه، آیه71)
پس منظور پیامبر (ص)، از این کارها، بیان مسأله بسیار مهم و اساسی بوده و آن عبارت است از اعلام ولایت و امامت علی (ع) و انتصاب او به این مقام.( مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ص16و پیام قرآن، همان)
3.جمله (ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم)( عیاشی، محمد، التفسیر، انتشارات علمیهی اسلامیه، تهران، [بی تا]، ج1، ص332، ح152؛ کلینی محمد، همان، ص295، ح3؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، قم، ط دوم[بی تا] ، ج1، ص489، ح5؛ عروسی حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، اسماعیلیان،ط دوم [بی تا]، ج1، ص653، ح292؛ علامه امینی، عبدالحسین، همان،ج1، ص35؛ مکارم شیرازی، ناصر،تفسیرنمونه، ج5، ص11.)در بعضی روایات و جمله (الست اولی بکم من انفسکم)( ابن ماجده محمد، سنن ابن ماجه،دارالفکر،بیروت [بی تا]، ج1، باب11، ص43،ح116.احمدبن حنبل،مسند، دارالفکر، بیروت،1398ق، ج1، ص119، ج4، ص281، 368،372، ج5، ص347؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفه، بیروت[بی تا]، ج3، ص110، 533؛ ابن مردودیه،احمد،مناقب علی بن ابی طالب (ع)،دارالحدیث، قم، ط اول،1422ق، ص240، ح349؛ ابن مغازلی،علی،مناقب علیبنابیطالب (ع)، المکتبه` الاسلامیه`، تهران،1402ق، ص19،ح24،ص25،ح36)در بیش تر روایات، که پیش از جمله (من کنت مولاه فعلی مولاه) واقع شده اند،هیچ تناسبی با بیان یک دوستی ساده یا معانی دیگر ندارند، بلکه پیغمبر (ص) با این جملهها میخواهد مردم به همان اولویت و اختیاری که آن حضرت (ص) نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف کنند. معنای اولویت پیغمبر (ص) این است که خواسته ی او برخواسته ی مردم مقدم است و هرچه بگوید و انجام دهد برای مردم حجت است، چون در حقیقت بر مردم ولایت و سرپرستی دارد.
بنابراین، همان گونه که در جمله ی پیشین صحبت از اولویت و ولایت پیامبر (ص) است،در جمله بعدهم باید سخن از ولایت و اولویت به همان معنی باشد تا ارتباط معنوی و جملهی پیشین و پسین محفوظ بماند. پیامبر (ص)، در جمله بعد، میخواهد بگوید: همان اولویت و اختیاری که من نسبت به شما دارم و پیشوا و سرپرست شما هستم، برای علی (ع) نیز ثابت است.
به این ترتیب معنای این چند جمله این است، چنان که در بیشتر روایات آمده که پیامبر (ص) فرمود:
(آیا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟ همه گفتند: هستی . آن گاه فرمود: همین سزاواری و ولایتی که من نسبت به شما دارم، علی (ع) نیز دارد و پس از من، او مولای همه مسلمانان وجانشین من خواهد بود).
4.یکی از راه های تشخیص مراد متکلم، فهم عرف و اهل زبان از کلام او است. در مورد حدیث غدیر، کسانی که در غدیر خم حاضر بودند و نیز شاعران،ادیبان و لغویان همه از کلمهی (مولی)، در این جا، (امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختیار) را فهمیده اند،زیرا مردم در پایان مراسم غدیر به علی (ع)، به عنوان امیرالمؤمنین، سلام کردند؛ این مقام را به او تبریک گفتند و با او بیعت نمودند. این سلام ها، تبریک ها و بیعت ها از سوی مردم،در این واقعه ی تاریخی، به خصوص تبریکی که ابوبکر و عمر به او گفتند(مسند احمد بن حنبل،ج4، ص281، الکشف والبیان، ثعلبی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ط اول،1322،ج4، ص92؛ علامه امینی،عبدالحسین، همان، ص35 ؛روح المعانی آلوسی،ج6، ص194.مناوی، محمد، همان، ص218، تفسیر المنار،رشید رضا،ج6، ص465)نشان می دهد که چیزی جز مسألهی نصب به خلافت و امامت نبوده که درخور اینگونه سلام، تبریک و تهنیت و بیعت باشد؛ دوستیای که برای مسلمانان، به طور عموم، ثابت است و اعلام آن نیازی به تبریک ندارد.
شعرا هم در اشعارشان (مولی) را به (امام،رهبر وسرپرست) معنا کرده اند. از جمله ی آنان حسان بن ثابت است که در روز غدیر حاضر بود و درپایان مراسم، با اجازه ی پیامبر (ص) ، حدیث غدیر را به نظم درآورد (ابن مردودیه، احمد، همان، ص121؛ ابوالفتح رازی،حسین، روضالجنان ،ج7، ص68)
اهل لغت نیز (مولی) را، در این حدیث، به (ولی و سرپرست ورهبر دینی) معنا کرده اند. ازهری و ابن منظور میگویند: (ولی و مولی در زبان عرب به یک معناست. مولی در کلام عرب در موارد متعددی به کار میرود،از جملهی آنها مولای در دین است که به معنای ولی و سرپرست میباشد. این نوع مولی در این کلام خداوند آمده است: این (عاقبت نیک مؤمنان و عاقبت بد کافران) برای آن است که خداوند مولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند،اما کافران مولایی ندارند.( سورهی محمد،آیه11)یعنی برای کفار هیچ ولی و سرپرستی وجود ندارد. از این نوع مولاست مولایی که در این فرمایش پیامبر (ص) آمده است: هر کس من مولای اویم، پس علی (ع) مولای اوست. یعنی هر کس من ولی و سرپرست اویم، پس علی (ع) ولی و سرپرست اوست).( ازهری، محمد، معجم تهذیب اللغه، ص3956؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص408)
این تلقی عموم حاضران، شاعران، ادیبان، لغت دانان و سایر عالمان حجت قاطع است بر معنایی که از واژه ی (مولی) در حدیث غدیر اراده شده است.
با توجه به این قراین و دلایلی که ذکر شدند، دلالت حدیث غدیر بر ولایت و امامت امیرالمؤمنین، علی (ع) برای صاحبان انصاف بسی روشن است.
- [سایر] چرا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) برای معرفی امام علی(علیه السلام) به جای غدیر خم، در مکه اقدام به این کار نکرد؟
- [سایر] به روایت ابن هشام: به هنگام مرگ حضرت محمد(ص)، عباس (عموی پیامبر) از حضرت علی(ع) خواست که نزد پیامبر(ص) برود و درباره جانشین آینده وی، نظر خواهی کند، اما حضرت علی از اینکار پرهیز کرد و گفت: (مرا با این سؤال کاری نیست و اگر سید(حضرت محمد) ما را منع کند یقین میباید دانست که هیچکس بعد از وی چیزی به ما ندهد). (سیرت رسول الله، ج 2، ص 1112). سؤال این است که؛ اگر حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود در غدیر خم انتخاب کرده بود، دلیل این سؤال چه بوده است؟ چرا حضرت علی در پاسخ اشارهای به ماجرای غدیر خم نکرد؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید)، همچنین این حدیث: که رسول خدا فرمود: (کلام علی بالاترین کلامها است) صحیح است؟ متن کامل و منبع را ذکر نمایید.
- [سایر] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم، امام علی علیه السلام را چگونه برای بیعت معرفی کردند؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] نام عمامهای که پیامبر اسلام(ص)در غدیر بر روی سر مبارک امام علی(ع) قرار دادند، چیست؟
- [سایر] پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) چرا و چگونه حضرت علی(علیه السلام) را در کودکی به عنوان وزیر و وصی و خلیفه خود برگزید؟
- [سایر] چرا بهائی ها علی محمد باب و حسین علی نوری را امّی معرفی می کنند؟
- [سایر] در حدیث معروف "معرفت مولا امیر المومنین" (ع) به نورانیت: (معرفتی بالنورانیة معرفة الله عزوجل و.........). فرازهایی وجود دارد از قبیل: صار محمد صاحب الجمع، و انا صاحب النشر، صار محمد صاحب الرجفه، و صرت انا صاحب الهدّه، صار محمد صاحب الحوض، و انا صاحب اللواء، صار محمد صاحب الجنة، و صرت انا صاحب النار، ...؛ لطفاً در این فرازها توضیح بفرمائید. ضمناً در فرازی دیگر مولا امیرالمومنین (ع) می فرمایند: ...، انا الحاقة، انا القارعة، انا الغاشیة، انا الصاخة ،... با عنایت به این که این اسامی از اسامی قیامت است؛ چرا امام علی (ع) این اسامی را به خود نسبت داده اند؟
- [سایر] آیا از لحاظ مقام، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام برتری دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.