نشانه های ظهور برای چه بیان شده اند ؟
نشانه های ظهور برای چه بیان شده اند ؟ اطلاع از نشانه های ظهور، علاوه بر آنکه حسّ کنجکاوی انسانها را ارضا مینماید، ثمرات و برکات مهمتری را نیز به دنبال میآورد که برخی از آنها عبارت است از: 1. یقین به علم غیب و علم به آینده معصومین(ع): تحقق و رخداد ... پیشگوییها، قرنها پس از بیان آنها باعث میشود که شنونده و خواننده ناخواسته به گویندة این بیانات ایمان بیاورد. به خصوص در موارد متعددی که مطلب بیان شده بسیار فراتر از سطح فهم مخاطبان و شنوندگان این دست روایات در مقطع صدورشان باشد. 2. افزایش امید به وقوع و قرب ظهور: از آنجا که بسیاری از مطالب مطرح شده در این روایات در مقام بیان و تبیین نشانه های ظهور امام عصر(ع) هستند به طور طبیعی خوانندگان و مستمعان این نشانه ها نسبت به امام عصر(ع)، ظهور ایشان و نزدیکتر شدن این رخداد یقین بیشتری پیدا میکنند. 3. شناسایی جایگاه خود در نقشه و طرح نهایی هستی: چند هزار سال است که پس از هبوط حضرت آدم(ع)، آدمیان بر زمین زندگی میکنند و پس از ما نیز صدها و شاید هزاران سال بعد نیز این جریان زندگی برای بنی آدم ادامه داشته باشد. آنچه در دست ماست میراث تمام آنهاست که پیش از ما میزیسته اند که، باید آن را در نهایت امانتداری و حداقل به همان شکل که تحویل گرفته ایم، به نسلهای پس از خود تحویل دهیم. کوتاهی در انجام هریک از وظایفی که در این راستا برعهدة ما نهاده شده میتواند لطمات جبرانناپذیری برای ما و آیندگان ما به دنبال بیاورد. تفصیل این مطلب به مجال دیگری نیاز دارد و در اینجا نمیتوان حق آن را ادا کرد. متأسفانه بسیاری از ما خود را تنها در ظرف این چند روزه محدود و معدود دنیا مینگریم و نه تنها از آیندة بشریت که از آینده دنیایی و آخرتی خویش نیز غافلیم. فهم این نکته که از کجا آمده و به کجا میرویم و اساساً برای انجام چه مهمی ما را به صحنة هستی آوردهاند باعث میشود که رفتاری کاملاً متفاوت با آنچه اکنون انجام میدهیم از ما مشاهده شود. 4. آمادگی برای مواجهه با آسیبها و فتنه ها: دورة آخرالزّمان را به طور شاخص با انحرافات، اعوجاجات، بحرانها و آسیبها میشناسند. مسلماً افرادی که پیش از وقوع فتنه ها و بحرانها از آمدن آنها خبر دارند خود را برای مواجهه با آن مهیّا میکنند به حدّی که در مواردی میتوانند بدون ذرّهای آسیب پذیرفتن آن را پشت سر بنهند. مثال شاخص و ملموس این آمادگی بحران خشکسالی هفت سالة مصر در دوران حضرت یوسف(ع) است که تنها با خوابی و تعبیری توانستند از آن رهایی یابند و حتی از مناطق اطراف خویش مانند کنعان نیز دستگیری نمایند. شاید اگر ما هم به طور جدی به مطالعة نشانه های ظهور بپردازیم بتوانیم به چنین توفیقی دست یابیم. 5. شناسایی و ریشه یابی دقیقتر مشکلات و بحرانها: از آنجا که ما در حال حاضر از جمله ساکنان آخرالزمان به شمار میآییم میتوانیم با نگاهی گذرا به اطراف خود موارد متعددی از فتنه ها و آسیب ها را احصا کنیم که متأسفانه در تحلیلها و چارهجوییها بدون به توجه به ریشه ها و علل و اسباب اصلی افراد به ارائة راه حلی سطحی نگرانه بسنده میکنند. بدیهی است که نتیجة یک راه حلّ ساده و سطحی در بهترین حالت آن است که مشکل مرتفع نشود و در واقع، در موارد متعدد باعث دامن زدن و تشدید مشکل تا مرز چارهناپذیری میشود. 6. جهت یابی برای برنامه ریزیهای خرد و کلان اجتماعی (درونمرزی، درون دینی و مذهبی، بینالمللی): مشهور است که میگویند فهم سؤال نیمی از جواب است و تا مسئله ای را خوب نفهمیم نمیتوانیم آن را به درستی حل کنیم. با شناسایی و ریشهیابی دقیق مشکلات و نیز نفش تاریخی خود، به راحتی میتوان دریافت که چه برعهدة ماست، باید در شرایط کنونی متولّی انجام چه اموری شویم و هدف پیش روی ما چیست. شناسایی مبدأی که در آن هستیم، هدفی که باید به آن برسیم و مسیر میان مبدأ تا مقصد همان برنامه ریزی مهم و اساسی است که باید در تمامی عرصه های خرد و کلان آن را لحاظ کنیم و صد افسوس که مورد غفلت ما واقع شده است ؟
عنوان سوال:

نشانه های ظهور برای چه بیان شده اند ؟


پاسخ:

نشانه های ظهور برای چه بیان شده اند ؟

اطلاع از نشانه های ظهور، علاوه بر آنکه حسّ کنجکاوی انسانها را ارضا مینماید، ثمرات و برکات مهمتری را نیز به دنبال میآورد که برخی از آنها عبارت است از:

1. یقین به علم غیب و علم به آینده معصومین(ع): تحقق و رخداد ...
پیشگوییها، قرنها پس از بیان آنها باعث میشود که شنونده و خواننده ناخواسته به گویندة این بیانات ایمان بیاورد. به خصوص در موارد متعددی که مطلب بیان شده بسیار فراتر از سطح فهم مخاطبان و شنوندگان این دست روایات در مقطع صدورشان باشد.

2. افزایش امید به وقوع و قرب ظهور: از آنجا که بسیاری از مطالب مطرح شده در این روایات در مقام بیان و تبیین نشانه های ظهور امام عصر(ع) هستند به طور طبیعی خوانندگان و مستمعان این نشانه ها نسبت به امام عصر(ع)، ظهور ایشان و نزدیکتر شدن این رخداد یقین بیشتری پیدا میکنند.

3. شناسایی جایگاه خود در نقشه و طرح نهایی هستی: چند هزار سال است که پس از هبوط حضرت آدم(ع)، آدمیان بر زمین زندگی میکنند و پس از ما نیز صدها و شاید هزاران سال بعد نیز این جریان زندگی برای بنی آدم ادامه داشته باشد. آنچه در دست ماست میراث تمام آنهاست که پیش از ما میزیسته اند که، باید آن را در نهایت امانتداری و حداقل به همان شکل که تحویل گرفته ایم، به نسلهای پس از خود تحویل دهیم. کوتاهی در انجام هریک از وظایفی که در این راستا برعهدة ما نهاده شده میتواند لطمات جبرانناپذیری برای ما و آیندگان ما به دنبال بیاورد. تفصیل این مطلب به مجال دیگری نیاز دارد و در اینجا نمیتوان حق آن را ادا کرد. متأسفانه بسیاری از ما خود را تنها در ظرف این چند روزه محدود و معدود دنیا مینگریم و نه تنها از آیندة بشریت که از آینده دنیایی و آخرتی خویش نیز غافلیم. فهم این نکته که از کجا آمده و به کجا میرویم و اساساً برای انجام چه مهمی ما را به صحنة هستی آوردهاند باعث میشود که رفتاری کاملاً متفاوت با آنچه اکنون انجام میدهیم از ما مشاهده شود.

4. آمادگی برای مواجهه با آسیبها و فتنه ها: دورة آخرالزّمان را به طور شاخص با انحرافات، اعوجاجات، بحرانها و آسیبها میشناسند. مسلماً افرادی که پیش از وقوع فتنه ها و بحرانها از آمدن آنها خبر دارند خود را برای مواجهه با آن مهیّا میکنند به حدّی که در مواردی میتوانند بدون ذرّهای آسیب پذیرفتن آن را پشت سر بنهند. مثال شاخص و ملموس این آمادگی بحران خشکسالی هفت سالة مصر در دوران حضرت یوسف(ع) است که تنها با خوابی و تعبیری توانستند از آن رهایی یابند و حتی از مناطق اطراف خویش مانند کنعان نیز دستگیری نمایند. شاید اگر ما هم به طور جدی به مطالعة نشانه های ظهور بپردازیم بتوانیم به چنین توفیقی دست یابیم.

5. شناسایی و ریشه یابی دقیقتر مشکلات و بحرانها: از آنجا که ما در حال حاضر از جمله ساکنان آخرالزمان به شمار میآییم میتوانیم با نگاهی گذرا به اطراف خود موارد متعددی از فتنه ها و آسیب ها را احصا کنیم که متأسفانه در تحلیلها و چارهجوییها بدون به توجه به ریشه ها و علل و اسباب اصلی افراد به ارائة راه حلی سطحی نگرانه بسنده میکنند. بدیهی است که نتیجة یک راه حلّ ساده و سطحی در بهترین حالت آن است که مشکل مرتفع نشود و در واقع، در موارد متعدد باعث دامن زدن و تشدید مشکل تا مرز چارهناپذیری میشود.

6. جهت یابی برای برنامه ریزیهای خرد و کلان اجتماعی (درونمرزی، درون دینی و مذهبی، بینالمللی): مشهور است که میگویند فهم سؤال نیمی از جواب است و تا مسئله ای را خوب نفهمیم نمیتوانیم آن را به درستی حل کنیم. با شناسایی و ریشهیابی دقیق مشکلات و نیز نفش تاریخی خود، به راحتی میتوان دریافت که چه برعهدة ماست، باید در شرایط کنونی متولّی انجام چه اموری شویم و هدف پیش روی ما چیست. شناسایی مبدأی که در آن هستیم، هدفی که باید به آن برسیم و مسیر میان مبدأ تا مقصد همان برنامه ریزی مهم و اساسی است که باید در تمامی عرصه های خرد و کلان آن را لحاظ کنیم و صد افسوس که مورد غفلت ما واقع شده است ؟





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین