پرسش : منظور از خروج سید حسنی در زمان ظهور چیست؟ پاسخ : بر اساس احادیث و روایات، خروج سید حسنی، از نشانههای ظهور حضرت مهدی علیه السّلام است. امام صادق علیه السّلام فرمودند: سید حسنی جوانی خوش سیماست که از سرزمین دیلم و قزوین برای نصرت و یاری آل محمد صلّی الله علیه و آله قیام مینماید و با بانگی رسا و بیانی شیوا فریاد بر میآورد که به یاری آل محمد صلّی الله علیه و آله برسید و از شما طلب یاری میکند. مردان از طالقان که شوق شدید به جهاد دارند به او پاسخ مثبت میدهند.[1] شیخ عباس قمی (ره) میفرماید: سید حسنی از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است. او دعوی باطل ندارد و ادعای مهدویت یا نیابت امام زمان بودن را ندارد و مردم را به نفس خود دعوت نمیکند و از شیعیان مخلص ائمه اثنی عشر و تابع دین حق است و در بین مردم مطاع و بزرگ است و در گفتار و کردار موافق با شریعت حقّة خاتم الانبیاء محمد صلّی الله علیه و آله است، در زمان او کفر و ظلم، عالم را فراگرفته است و مردم از دست ستمگران و فاسقان در اذیت و آزار به سر میبرند. در چنین شرایطی سید حسنی برای نصرت دین استغاثه میکند و مردم او را اجابت نماید.[2] سید حسنی، پس از دوران طولانی، زمام امور مناطقی را به دست میگیرد و اندکی پیش از ظهور به سوی عراق وکوفه میرود و از دیلم و قزوین تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمان پاک میکند و سرانجام کوفه را محل اقامت خویش قرار میدهد؛ مدتی در کوفه اقامت مینمایند و سپس (خبر ظهور مهدی (عج) به ایشان میرسد، سید با یارانش به محضر حضرت مشرف میشوند و از آن حضرت مطالبة دلایل امامت و موارث انبیاء را مینماید. امام صادق علیه السّلام می فرماید: به خدا سوگند که آن جوان، حضرت را میشناسد و میداند که او برحق است، لکن مقصودش این است که حقیقت او را بر مردم و یارانش روشن کند، سپس حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء را برای او ظاهر مینماید و معجزاتی از او صادر میشود. در آن هنگام، سید حسنی و یارانش با آن حضرت بیعت میکنند، مگر چهل هزارنفر که قرآنها با خود دارند و معروف به (زیدیه) میباشند که از بیعت امتناع میورزند.[3] بیعت و میثاق سید حسنی، و یارانش بعد از قیام، با حضرت مهدی علیه السّلام در عراق و کوفه از مسلمات است، امام علی علیه السّلام فرمودند: حضرت مهدی (عج) بعد از قیام همراه لشکر خویش از مکه به طرف عراق حرکت مینماید. آن گاه سید حسنی با دوازده هزار نفر به آن حضرت ملحق میگردد و حضرت به سید حسنی میفرماید: من از تو به امر حکومت سزاوارترم، سید در جواب میگوید: دلیل و برهان تو چیست؟ حضرت به پرندهای در آسمان اشاره میکند، پرنده به کتف مبارک حضرت فرود میآید و عصای خود را در زمین فرو میبرد و عصا سبز میشود و شاخ و برگ میآورد، آن گاه سید حسنی لشکر خود را تسلیم حضرت مینماید و حسنی پرچمدار و فرماندة لشکر حضرت میگردد.[4] امام باقر علیه السّلام نیز فرمودهاند: (حضرت مهدی وارد کوفه میشود و سه پرچم آن جا به اهتزاز است و در برابر حضرت مهدی تسلیم میگردند، یکی از آن سه پرچم، پرچم سید حسنی است.)[5] منابع برای مطالعه بیشتر: 1. نشانههای ظهور، سید علی اصغر سادات مدنی، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، 1381، کل کتاب. 2. منتهی الامال، شیخ عباس قمی، انتشارات فراروی، ص 128 1217. 3. شیخ محمد جواد خراسانی، مهدی منتظر (عج)، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء، 1380، 262 268. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله : در آخر الزمان مردی از فرزندان من خروج میکند که نامش نام من است و کنیهاش کنیة من، او زمین را پس از آن که از جور و ستم پر گردیده از قسط و عدل پر میکند. (سبط ابن جوزی، تذکرةالخواص، ص 363) -------------------------------------------------------------------------------- [1] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، موسسه الوفاء بیروت، ج 53، ص 15. [2] . شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات فراروی، 1381، ص 1317. [3] . محمد باقر مجلسی، پیشین. [4] . ابن طاووس، الملاحم و الفتن، منشورات الرضی، ص 164، باب 79. [5] . محمد باقر مجلسی، پیشین، ج 53، ص 15 16.
پرسش : منظور از خروج سید حسنی در زمان ظهور چیست؟
پاسخ :
بر اساس احادیث و روایات، خروج سید حسنی، از نشانههای ظهور حضرت مهدی علیه السّلام است.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: سید حسنی جوانی خوش سیماست که از سرزمین دیلم و قزوین برای نصرت و یاری آل محمد صلّی الله علیه و آله قیام مینماید و با بانگی رسا و بیانی شیوا فریاد بر میآورد که به یاری آل محمد صلّی الله علیه و آله برسید و از شما طلب یاری میکند. مردان از طالقان که شوق شدید به جهاد دارند به او پاسخ مثبت میدهند.[1]
شیخ عباس قمی (ره) میفرماید: سید حسنی از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است. او دعوی باطل ندارد و ادعای مهدویت یا نیابت امام زمان بودن را ندارد و مردم را به نفس خود دعوت نمیکند و از شیعیان مخلص ائمه اثنی عشر و تابع دین حق است و در بین مردم مطاع و بزرگ است و در گفتار و کردار موافق با شریعت حقّة خاتم الانبیاء محمد صلّی الله علیه و آله است، در زمان او کفر و ظلم، عالم را فراگرفته است و مردم از دست ستمگران و فاسقان در اذیت و آزار به سر میبرند. در چنین شرایطی سید حسنی برای نصرت دین استغاثه میکند و مردم او را اجابت نماید.[2]
سید حسنی، پس از دوران طولانی، زمام امور مناطقی را به دست میگیرد و اندکی پیش از ظهور به سوی عراق وکوفه میرود و از دیلم و قزوین تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمان پاک میکند و سرانجام کوفه را محل اقامت خویش قرار میدهد؛ مدتی در کوفه اقامت مینمایند و سپس (خبر ظهور مهدی (عج) به ایشان میرسد، سید با یارانش به محضر حضرت مشرف میشوند و از آن حضرت مطالبة دلایل امامت و موارث انبیاء را مینماید. امام صادق علیه السّلام می فرماید: به خدا سوگند که آن جوان، حضرت را میشناسد و میداند که او برحق است، لکن مقصودش این است که حقیقت او را بر مردم و یارانش روشن کند، سپس حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء را برای او ظاهر مینماید و معجزاتی از او صادر میشود.
در آن هنگام، سید حسنی و یارانش با آن حضرت بیعت میکنند، مگر چهل هزارنفر که قرآنها با خود دارند و معروف به (زیدیه) میباشند که از بیعت امتناع میورزند.[3]
بیعت و میثاق سید حسنی، و یارانش بعد از قیام، با حضرت مهدی علیه السّلام در عراق و کوفه از مسلمات است، امام علی علیه السّلام فرمودند: حضرت مهدی (عج) بعد از قیام همراه لشکر خویش از مکه به طرف عراق حرکت مینماید. آن گاه سید حسنی با دوازده هزار نفر به آن حضرت ملحق میگردد و حضرت به سید حسنی میفرماید: من از تو به امر حکومت سزاوارترم، سید در جواب میگوید: دلیل و برهان تو چیست؟ حضرت به پرندهای در آسمان اشاره میکند، پرنده به کتف مبارک حضرت فرود میآید و عصای خود را در زمین فرو میبرد و عصا سبز میشود و شاخ و برگ میآورد، آن گاه سید حسنی لشکر خود را تسلیم حضرت مینماید و حسنی پرچمدار و فرماندة لشکر حضرت میگردد.[4]
امام باقر علیه السّلام نیز فرمودهاند: (حضرت مهدی وارد کوفه میشود و سه پرچم آن جا به اهتزاز است و در برابر حضرت مهدی تسلیم میگردند، یکی از آن سه پرچم، پرچم سید حسنی است.)[5]
منابع برای مطالعه بیشتر:
1. نشانههای ظهور، سید علی اصغر سادات مدنی، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، 1381، کل کتاب.
2. منتهی الامال، شیخ عباس قمی، انتشارات فراروی، ص 128 1217.
3. شیخ محمد جواد خراسانی، مهدی منتظر (عج)، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء، 1380، 262 268.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله :
در آخر الزمان مردی از فرزندان من خروج میکند که نامش نام من است و کنیهاش کنیة من، او زمین را پس از آن که از جور و ستم پر گردیده از قسط و عدل پر میکند.
(سبط ابن جوزی، تذکرةالخواص، ص 363)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، موسسه الوفاء بیروت، ج 53، ص 15.
[2] . شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات فراروی، 1381، ص 1317.
[3] . محمد باقر مجلسی، پیشین.
[4] . ابن طاووس، الملاحم و الفتن، منشورات الرضی، ص 164، باب 79.
[5] . محمد باقر مجلسی، پیشین، ج 53، ص 15 16.
- [سایر] منظور از خروج سید حسنی در زمان ظهور چیست؟
- [سایر] منظور از خروج سید حسنی در زمان ظهور چیست؟
- [سایر] <strong>پرسش: منظور از عوامل ظهور امام زمان (ع) چیست؟ </strong>
- [سایر] پرسش: سرنوشت شیطان در ظهور چگونه است؟
- [سایر] پرسش: ظهور امام مهدی چگونه خواهد بود؟
- [سایر] پرسش: ظهور امام مهدی چگونه خواهد بود؟
- [سایر] پرسش : چرا حضرت مهدی(ع) ظهور نمیکند؟
- [سایر] پرسش: حضرت مهدی (عج) از چه مکانی ظهور می کنند ؟
- [سایر] پرسش: یاوران حضرت مهدی هنگام ظهور چه کسانی هستند؟
- [سایر] سید حسنی دیلمی کیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند
- [آیت الله مکارم شیرازی] در چهار محل مسافر مخیّر است نماز را تمام یا شکسته بخواند: (شهر مکّه)، (شهر مدینه) (در این دو شهر تفاوتی بین شهر قدیم و جدید نیست)، (مسجد کوفه) و (حرم حضرت سیّد الشّهداء(علیه السلام)) و منظور از حرم، قسمت زیر گنبد و رواقها است. البته افضل در این موارد، نماز تمام است.
- [آیت الله وحید خراسانی] مضاربه از عقود جایزه است و هر یک از مالک و عامل می توانند مضاربه را در هر حال فسخ کنند چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از ان و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از ان
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد: 1 - بر اساس قرارداد کار را انجام دهد 2 - به امر یا در خواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
- [آیت الله سبحانی] همان طور که در حال شروع می تواند این شرط را با خدا بکند، به هنگام نذر نیز می تواند این شرط را منظور بدارد، مثلاً بگوید: (للّه علیّ که معتکف شوم به شرط آن که هر موقع خواستم اعتکاف را به هم بزنم). احکام اعتکاف:
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه تجارت سود کرد عامل سهمی را که برای او قرار داده شده مالک می شود هرچند سود قسمت نشده باشد ولی هر گونه ضرر و تلفی که حاصل شود جبران می شود و هنگام ظهور سود معامله اگر مالک راضی به قسمت نشد عامل حق ندارد او را مجبور به پذیرفتن قسمت کند و اگر عامل راضی به قسمت نشد مالک می تواند او را به پذیرفتن قسمت مجبور کند
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در صورتی که معامله مساقات به جهتی باطل باشد میوه مال مالک است و مالک باید به کسی که به گفته او تربیت درختها را انجام داده مزد آبیاری و کارهای دیگر را به مقدار معمول بدهد، ولی اگر مقدار معمول بیشتر از مقدار قرارداد باشد دادن زیادی لازم نیست و در هر حال پرداخت مزد بر مالک در دو صورت لازم نیست: اوّل: اگر تربیتکننده درختها، به قصد مجّانی کارها را انجام داده باشد. دوم: اگر مالک به قصد مجّانی تربیت درختها را به دیگری واگذار کرده و گفتار وی ظهور در بامزد بودن نداشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)