چرا ولایت فقیه فقط در ایران است و چرا باید ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری ایرانی باشند؟
چرا ولایت فقیه فقط در ایران است و چرا باید ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری ایرانی باشند؟ این سؤال در دو بخش، قابل بررسی و پژوهش است: یک. ولایت‌فقیه در ایران‌ روشن است که محدوده سؤال، فقط در دایره کشورهای اسلامی است؛ زیرا انتظار حکومت مبتنی بر ولایت فقیه در کشورهای غیراسلامی، انتظاری غیرواقع‌بینانه است. اما درباره کشورهای اسلامی چند عامل باعث شده است که این نظام در آنها تحقق نیابد: 1. در میان مذاهب اسلامی، اهتمام واقعی بر احکام و ارزش‌های والای اجتماعی اسلام، بیش از همه در مذهب تشیع وجود دارد. 2. مبانی اساسی و بنیادین اندیشه سیاسی اسلام -که زیرساخت نظریه ولایت فقیه است تنها در مذهب تشیع جایگاه حقیقی خود را یافته و در طول تاریخ از سوی عالمان ژرف‌اندیش بسط و توضیح داده شده است؛ در حالی که علمای اهل‌سنت، به جای تنقیح دقیق نظریه سیاسی اسلام، به تأیید قدرت‌های حاکم پرداخته‌اند. ایران تنها کشوری است که اکثریت قریب به اتفاق آن شیعه و مذهب رسمی آن نیز تشیع است. بنابراین طبیعی است که مبانی نظری در چنین زمینه‌ای، مجال ظهور و شکوفایی عملی داشته باشد. احکام و ارزش‌های اجتماعی، هر چند در دیگر مذاهب اسلامی نیز موجود است؛ اما اجتهاد زنده و روزآمد، تنها در مذهب تشیع وجود دارد. از این رو توانایی کشورهای اسلامی غیرشیعه در تطبیق مسائل حکومتی با اسلام، ضعیف و الگوپذیری آنان از کشورهای غیراسلامی بیشتر است. در واقع صیانت از احکام و ارزش‌های اسلامی در این کشورها، غالباً در دایره احکام فردی و بخشی از مسائل قضایی خلاصه شده است. دو. ایرانی بودن ولی فقیه و خبرگان رهبری‌ این مسأله از دو دیدگاه قابل پاسخ است: 1-2. از جهت شرعی‌ شرط ایرانی بودن از جهت شرعی در مورد ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری مطرح نیست زیرا بنا بر مبانی پذیرفته شده نزد فقها ولی فقیه از طرف امامان معصوم(ع) برای اداره و رهبری جامعه اسلامی، در زمان غیبت نصب گردیده و دارای اختیارات گسترده‌ای -همانند اختیارات معصومین(ع) در این زمینه است و شرعاً می‌تواند همه جوامع اسلامی را اداره کند. به عبارت دیگر همان گونه که اقلیم جغرافیایی، فتوای مجتهد و مرجع تقلید را شرعاً محدود نمی‌کند؛ قلمرو ولایت‌فقیه را نیز شرعاً محدود نمی‌سازد. ولایت‌فقیه نظیر جانشین پیغمبر اسلام است که ذاتاً محدودیتی ندارد؛ مگر اینکه مانع طبیعی یا سیاسی در بین باشد. در این صورت هر فقیهی که دارای شرایط رهبری و ولایت باشد، در منطقه خود کشور را اداره می‌کند. اما اگر مانعی نباشد، ملیت به معنای تعلق به سرزمین خاص ملاک نیست. 2-2. از جهت قوانین موضوعه و واقعیات موجود از نظر قوانین موضوع (قانون اساسی، قوانین عادی و...)، چنین شرطی (ایرانی بودن) نه برای رهبر ذکر شده است و نه برای نمایندگان خبرگان رهبری؛ زیرا (رهبری به عنوان شخصیت برجسته دینی و در مقام اجتهاد (و احیاناً مرجعیت) در مقابل مقلدان خود، نیازمند احراز تابعیت خاصی نیست؛ چون که احراز این مقام بر اساس ایمان و اعتقاد خلاصه می‌شود و فارغ از حدود و ثغور جغرافیایی است.هاشمی، سید محمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج 2، ص 42. خبرگان رهبری هم که بر اساس نظریه نصب کارویژه کشف و شناسایی ولی فقیه جامع شرایط را بر عهده دارند، طبیعتاً نیازمند تابعیت خاصی نیستند. بنابراین نه در قانون اساسی و نه در آیین نامه‌های داخلی مجلس خبرگان رهبری، چنین شرطی برای آنان لحاظ نگردیده است.گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سید جواد ورعی (محقق مرکز تحقیقات مجلس خبرگان رهبری). اما واقعیات موجود، وجود چنین شرطی را خصوصاً در مورد رهبری اولی‌ و اجتناب‌ناپذیر می‌کند. ولی فقیه در مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، در شرایط و اوضاع و احوالی قرار می‌گیرد که به عنوان ولایت امر منصوب خبرگان منتخب مردم ایران‌اصل 107 قانون اساسی. و عالی‌ترین مقام رسمی کشوراصل 113 قانون اساسی.، مسؤولیت‌های مهمی همچون: تعیین سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران‌اصل 110 قانون اساسی.، فرماندهی کل نیروهای مسلح و اعلان جنگ و صلح با کشورهای بیگانه‌همان.، هدایت شورای امنیت ملی‌اصل 107 و 106 قانون اساسی. و نظایر آن را بر عهده دارد که همگی مرتبط با حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی کشور و حفظ حقوق و منافع ملت ایران است. مجموعه مسؤولیت‌های مذکور، با داشتن تابعیت اصلی سازگاری بیشری دارد.جهت آگاهی بیشتر نگا: حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج‌2، ص 42. از طرف دیگر در حال حاضر کانون اصلی تشیع (ایران) است و علمای برجسته شیعه -که دارای همه شرایط باشندعمدتاً در ایران هستند؛ بنابراین عملاً ولی‌فقیه از همین سرزمین برمی‌خیزد. نمایندگان مجلس خبرگان نیز باید شناخت کافی و عمیق نسبت به ولی‌فقیه داشته باشند تا در مرحله گزینش و نیز اعمال کنترل در دوران تصدی ولایت، ارتباط دائم و پیوسته داشته باشند؛ لاجرم باید از داخل کشور انتخاب شوند. بنابراین داخلی بودن مجلس خبرگان، ناشی از وضعیت اجتماعی است؛ نه اینکه مستقیماً به دستور شرع باشد. از دیگر سو اعضای خبرگان نمایندگان مردم ایران هستند و هر یک، نماینده بخشی از ملت و نقطه‌ای از نقاط این سرزمین می‌باشد و به طور طبیعی ایرانی بودن در آن ملحوظ و نهفته است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 62/500015)
عنوان سوال:

چرا ولایت فقیه فقط در ایران است و چرا باید ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری ایرانی باشند؟


پاسخ:

چرا ولایت فقیه فقط در ایران است و چرا باید ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری ایرانی باشند؟

این سؤال در دو بخش، قابل بررسی و پژوهش است:
یک. ولایت‌فقیه در ایران‌
روشن است که محدوده سؤال، فقط در دایره کشورهای اسلامی است؛ زیرا انتظار حکومت مبتنی بر ولایت فقیه در کشورهای غیراسلامی، انتظاری غیرواقع‌بینانه است. اما درباره کشورهای اسلامی چند عامل باعث شده است که این نظام در آنها تحقق نیابد:
1. در میان مذاهب اسلامی، اهتمام واقعی بر احکام و ارزش‌های والای اجتماعی اسلام، بیش از همه در مذهب تشیع وجود دارد.
2. مبانی اساسی و بنیادین اندیشه سیاسی اسلام -که زیرساخت نظریه ولایت فقیه است تنها در مذهب تشیع جایگاه حقیقی خود را یافته و در طول تاریخ از سوی عالمان ژرف‌اندیش بسط و توضیح داده شده است؛ در حالی که علمای اهل‌سنت، به جای تنقیح دقیق نظریه سیاسی اسلام، به تأیید قدرت‌های حاکم پرداخته‌اند.
ایران تنها کشوری است که اکثریت قریب به اتفاق آن شیعه و مذهب رسمی آن نیز تشیع است. بنابراین طبیعی است که مبانی نظری در چنین زمینه‌ای، مجال ظهور و شکوفایی عملی داشته باشد.
احکام و ارزش‌های اجتماعی، هر چند در دیگر مذاهب اسلامی نیز موجود است؛ اما اجتهاد زنده و روزآمد، تنها در مذهب تشیع وجود دارد. از این رو توانایی کشورهای اسلامی غیرشیعه در تطبیق مسائل حکومتی با اسلام، ضعیف و الگوپذیری آنان از کشورهای غیراسلامی بیشتر است. در واقع صیانت از احکام و ارزش‌های اسلامی در این کشورها، غالباً در دایره احکام فردی و بخشی از مسائل قضایی خلاصه شده است.
دو. ایرانی بودن ولی فقیه و خبرگان رهبری‌
این مسأله از دو دیدگاه قابل پاسخ است:
1-2. از جهت شرعی‌
شرط ایرانی بودن از جهت شرعی در مورد ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری مطرح نیست زیرا بنا بر مبانی پذیرفته شده نزد فقها ولی فقیه از طرف امامان معصوم(ع) برای اداره و رهبری جامعه اسلامی، در زمان غیبت نصب گردیده و دارای اختیارات گسترده‌ای -همانند اختیارات معصومین(ع) در این زمینه است و شرعاً می‌تواند همه جوامع اسلامی را اداره کند. به عبارت دیگر همان گونه که اقلیم جغرافیایی، فتوای مجتهد و مرجع تقلید را شرعاً محدود نمی‌کند؛ قلمرو ولایت‌فقیه را نیز شرعاً محدود نمی‌سازد. ولایت‌فقیه نظیر جانشین پیغمبر اسلام است که ذاتاً محدودیتی ندارد؛ مگر اینکه مانع طبیعی یا سیاسی در بین باشد. در این صورت هر فقیهی که دارای شرایط رهبری و ولایت باشد، در منطقه خود کشور را اداره می‌کند. اما اگر مانعی نباشد، ملیت به معنای تعلق به سرزمین خاص ملاک نیست.
2-2. از جهت قوانین موضوعه و واقعیات موجود
از نظر قوانین موضوع (قانون اساسی، قوانین عادی و...)، چنین شرطی (ایرانی بودن) نه برای رهبر ذکر شده است و نه برای نمایندگان خبرگان رهبری؛ زیرا (رهبری به عنوان شخصیت برجسته دینی و در مقام اجتهاد (و احیاناً مرجعیت) در مقابل مقلدان خود، نیازمند احراز تابعیت خاصی نیست؛ چون که احراز این مقام بر اساس ایمان و اعتقاد خلاصه می‌شود و فارغ از حدود و ثغور جغرافیایی است.هاشمی، سید محمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج 2، ص 42.
خبرگان رهبری هم که بر اساس نظریه نصب کارویژه کشف و شناسایی ولی فقیه جامع شرایط را بر عهده دارند، طبیعتاً نیازمند تابعیت خاصی نیستند. بنابراین نه در قانون اساسی و نه در آیین نامه‌های داخلی مجلس خبرگان رهبری، چنین شرطی برای آنان لحاظ نگردیده است.گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سید جواد ورعی (محقق مرکز تحقیقات مجلس خبرگان رهبری). اما واقعیات موجود، وجود چنین شرطی را خصوصاً در مورد رهبری اولی‌ و اجتناب‌ناپذیر می‌کند.
ولی فقیه در مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، در شرایط و اوضاع و احوالی قرار می‌گیرد که به عنوان ولایت امر منصوب خبرگان منتخب مردم ایران‌اصل 107 قانون اساسی. و عالی‌ترین مقام رسمی کشوراصل 113 قانون اساسی.، مسؤولیت‌های مهمی همچون: تعیین سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران‌اصل 110 قانون اساسی.، فرماندهی کل نیروهای مسلح و اعلان جنگ و صلح با کشورهای بیگانه‌همان.، هدایت شورای امنیت ملی‌اصل 107 و 106 قانون اساسی. و نظایر آن را بر عهده دارد که همگی مرتبط با حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی کشور و حفظ حقوق و منافع ملت ایران است. مجموعه مسؤولیت‌های مذکور، با داشتن تابعیت اصلی سازگاری بیشری دارد.جهت آگاهی بیشتر نگا: حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج‌2، ص 42.
از طرف دیگر در حال حاضر کانون اصلی تشیع (ایران) است و علمای برجسته شیعه -که دارای همه شرایط باشندعمدتاً در ایران هستند؛ بنابراین عملاً ولی‌فقیه از همین سرزمین برمی‌خیزد. نمایندگان مجلس خبرگان نیز باید شناخت کافی و عمیق نسبت به ولی‌فقیه داشته باشند تا در مرحله گزینش و نیز اعمال کنترل در دوران تصدی ولایت، ارتباط دائم و پیوسته داشته باشند؛ لاجرم باید از داخل کشور انتخاب شوند. بنابراین داخلی بودن مجلس خبرگان، ناشی از وضعیت اجتماعی است؛ نه اینکه مستقیماً به دستور شرع باشد.
از دیگر سو اعضای خبرگان نمایندگان مردم ایران هستند و هر یک، نماینده بخشی از ملت و نقطه‌ای از نقاط این سرزمین می‌باشد و به طور طبیعی ایرانی بودن در آن ملحوظ و نهفته است.برای آگاهی بیشتر ر.ک: (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 62/500015)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین