آیا سبک فعلی ولایت فقیه در کشور برداشت خاص امام خمینی از متن دین داشت؟ اگر نه پس چرا آیت الله بروجردی در مقابل رضا شاه سکوت کرد و حتی رابطه حسنه هم با او داشت ؟آیا ایشان دیدگاه سکولاریستی داشتند؟ تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط ، هر چند از نظر سیاسی در جهان معاصر دیدگاهی جدید است اما از منظر فقهی و اندیشه اسلامی ، از سابقه طولانی در آموزه های اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار می باشد . فقهای بزرگی همچون صاحب جواهر ره , محقق کرکی ومرحوم نراقی و مرحوم امام و بسیاری دیگر ازفقها در آثار خویش با استناد به ادله عقلی و نقلی ، به اثبات و ضرورت ولایت فقیه پرداخته اند . به عنوان نمونه حضرت آیت الله بروجردی ره در مورد ولایت فقیه با استناد به ادله عقلی ضرورت حکومت و ولایه فقیه را به اثبات رسانده و معتقدند :اگر حتی دلالت روایات بر ولایت فقیه را ناتمام بدانیم , از طریق استدلال عقلی نیز می توان آن را اثبات نمود . ایشان این گونه استدلال نموده اند که اولا, انسان نیازهای اجتماعی دارد ثانیا, دین اسلام به این نیازها اهمیت داده و بسیاری از احکام آن در مورد اجتماع و سیاست است که اجرای آن احتیاج به رهبری دارد و اجرای ان را به مسلمان تفویض نموده است ثالثا, امامان معصوم که شیعیان خویش را از رجوع به طاغوتها و قضات جور بر حذر داشته اند , به یقین فردی را به عنوان مرجع برگزیده اند , آن هم برای رفع خصومتها , تصرف در اموال غایبان و قاصران , دفاع از حوزه اسلام و دیگر امور مهمی که شارع راضی به ترک و اهمال آنها نیست . رابعا , تعیین و نصب مرجع از سوی آنان منحصر در فقیه جامع الشرایط است زیرا هیچ کس قائل به نصب غیر فقیه نشده است . بنابر این امر دائر بین عدم نصب و نصب فقیه عادل است و چون بطلان فرض اول روشن است از این رو نصب فقیه قطعی است و مقبوله عمربن حنظله نیز در شمار شواهد و مویدات خواهد بود .( سید محمد حسین طباطبایی بروجردی ,البدر الزاهر , تقریرات مباحث آیت الله بروجردی ,قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه , ص 52 ) آیتالله بروجردی(ره) و رژیم پهلوی : در مورد آیتالله بروجردی(ره) و نحوه برخورد ایشان با رژیم شاه گفتنی است که یکی از مهمترین مؤلّفههایی که در تصمیمگیری یک مرجع مذهبی برای برخورد با مفاسد و مظالم دستگاه حکومتی بسیار مؤثر است، مناسبت بودن شرایط محیطی و اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه است. شواهد و قرائنی بسیار زیادی حاکی از آن است که چنین آمادگی در زمان ایشان برای برپایی قیام همه جانبه علیه رژیم وجود نداشت. به علاوه انحرافات رژیم در آن زمان به اندازه زمان قیام امام(ره) نبود و هر چه زمان میگذشت، انحرافات شاه نیز بیشتر میشد. به همین جهت میبینیم امام(ره) تا سال 1342 رسماً و به صورت علنی در مقابل رژیم شاه، قیام نکردند و بیشتر با نصیحت اصلاح شاه نوشتند و وقتی که انحرافات و استبداد شاه، فزونی گرفت، مبارزه جدی را در پیش گرفتند. البته مطلب یاد شده به این معنا است که آیتالله بروجردی هیچ اقدامی علیه رژیم انجام ندادند؛ بلکه بر عکس یکی از عوامل تعیین کننده پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی را فراهم آوردند و آن تثبیت و گسترش نقش محوری، مرجعیت در جامعه اسلامی بود. علاوه بر این آیتالله بروجردی در واقعه مشروطه از نزدیکان مرحوم آیتالله خراسانی بود و به خوبی میداشت که پس از رخنه ایادی بیگانه در امر مشروطیت و شهادت شیخ فضل الله نوری، مرحوم آخوند چگونه از اقدامات خود پشیمان شده و از دخالت در امور سیاسی هراس داشت. آیتالله بروجردی(ره) در این باره میفرماید: (از آن موقع که دیدم مرحوم استاد آخوند و مرحوم نائینی که آن هم زحمت در تأسیس و تداوم کار مشروطه محتمل شده بودند... حالت وسوسهای برای من پیدا شده است که تا یک واقعه سیاسی پیش میآید، از اقدام فوری حتی الامکان پرهیز میکنم. مبادا کاری به زیان مسلمین انجام گیرد. خیلیها به این وسوسه و اضطراب من در امر سیاست ایراد میگیرند؛ ولی من هم نمیتوانم جز این رفتاری داشته باشم). با وجود عوامل یاد شده، آیتالله بروجردی هرگاه احساس میکرد خطر جدّی، اسلام و مسلمین را تهدید میکند، موضعی تند میگرفت و اقدامات لازم را انجام میداد که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود: 1. هرگاه به ایشان خبر میرسید که رژیم شاه در صدد است با تحریک بیگانگان، به اقداماتی مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است بزند، چند بار هشدار میداد؛ مبنی بر این که اگر کارهای پشت پرده عملی شود، من از کشور خارج خواهم شد. رژیم شاه نیز از بیم عکس العمل مردم، دست نگاه میداشت تا پس از رحلت آن مرحوم نیات شوم خود را عملی سازد. بعد از رحلت ایشان در سال 1340 ش، رژیم در سال 1341 در لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، قید قسم به قرآن و شرط اسلام و ذکوریت را برداشت و... . 2. اقدامات فرهنگی ایشان در جهت مبارزه با مفاسد رژیم شاه عبارت بود از: الف) الزامی کردن درس تعلیمات دینی در برنامههای درسی دانشآموزان؛ ب) مبارزه با مظاهر آتشپرستی؛ ج) مباره علیه بهاییها؛ د) تأسیس مدارس دینی و احداث مساجد و... . 3. ایشان در مقابل وضعیت فرهنگی و اجتماعی مسلمانان جهان نیز بسیار حسّاس بود و اقدامات اساسی انجام دادند؛ مانند: الف) تلاش و کوشش رسمی برای وحدت مسلمانان با تأسیس و توسعه دار التقریب مصر؛ ب) پس از تشکیل دولت اسرائیل در دی ماه 1326 ه.ش و آغاز نخستین جنگ اعراب و اسرائیل، طی تلگرافی (به زبان عربی) ضمن محکوم کردن اقدامات صهیونیستها، برای پیروزی اعراب مسلمان در جنگ، دعا نمودند. ج) تأسیس مسجد هامبورگ در آلمان و...( برای اطلاع بیشتر ر.ک: 1. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ص 25، و 562 2. حجةالاسلام فلسفی، خاطرات و مبارزات، ص 180 3. جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، ص 78.) در یک جمع بندی پاسخ این قسمت از سوال در چند بخش قابل بررسی است: الف) دلایل عدم قیام آیتالله بروجردی(ره) در مقابل رژیم شاه: برای برپایی و ایجاد قیام و انقلاب، عواملی از قبیل آمادگی مردم برای همکاری و مشارکت گسترده، وجود انگیزهای قوی در آنان برای تحمّل مشقّات و... لازم است؛ ولی در زمان حیات ایشان، مجموعه این زمینهها آماده و مهیّا نبودند. آیتاللهبروجردی در کنار کمک به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت. وی میدانست که مردم برای تحمّل دشواریها آمادگی ندارند و اگر با فشار نیروهای دولتی رو به رو شدند، مرجعیت را تنها میگذارند. بنابراین زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمیدید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندن کامل وی را، موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان میدانست. پس گاه با وی مدارا میکرد تا آن جوان مغرور، جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد. البته در برخی مواقع به شدیدترین صورت ممکن، در برابر نقشههای او میایستاد، (ر.ک: مجله حوزه، سال هشتم، شماره 1 و 2، ص 115 و ص 116). نکته دیگر این که عوامل و ایادی استعمار، با گذاشتن عناصر سرسپرده خود در اطراف آن مرحوم، از رسیدن هر گونه خبر و گزارش و اطلاعی به ایشان در مورد اوضاع اسفبار ایران و ملّت اسلام به شدت جلوگیری میکردند عدهای نیز، شیادانه موضع ایشان را به نفع رژیم جلوه میدادند و در میان مردم ایشان را یاور و پشتیبان شاه وانمود میکردند البته حضرت امام(ره) با جدیت تمام این توطئه را خنثی کرده و نقش مشاوری کاردان برای آیت الله بروجردی را ایفا میکردند، (ر.ک: نهضت امام خمینی، ج 1، ص 97).(ر.ک: خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ص 205 - 171).
آیا سبک فعلی ولایت فقیه در کشور برداشت خاص امام خمینی از متن دین داشت؟ اگر نه پس چرا آیت الله بروجردی در مقابل رضا شاه سکوت کرد و حتی رابطه حسنه هم با او داشت ؟آیا ایشان دیدگاه سکولاریستی داشتند؟
آیا سبک فعلی ولایت فقیه در کشور برداشت خاص امام خمینی از متن دین داشت؟ اگر نه پس چرا آیت الله بروجردی در مقابل رضا شاه سکوت کرد و حتی رابطه حسنه هم با او داشت ؟آیا ایشان دیدگاه سکولاریستی داشتند؟
تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط ، هر چند از نظر سیاسی در جهان معاصر دیدگاهی جدید است اما از منظر فقهی و اندیشه اسلامی ، از سابقه طولانی در آموزه های اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار می باشد . فقهای بزرگی همچون صاحب جواهر ره , محقق کرکی ومرحوم نراقی و مرحوم امام و بسیاری دیگر ازفقها در آثار خویش با استناد به ادله عقلی و نقلی ، به اثبات و ضرورت ولایت فقیه پرداخته اند . به عنوان نمونه حضرت آیت الله بروجردی ره در مورد ولایت فقیه با استناد به ادله عقلی ضرورت حکومت و ولایه فقیه را به اثبات رسانده و معتقدند :اگر حتی دلالت روایات بر ولایت فقیه را ناتمام بدانیم , از طریق استدلال عقلی نیز می توان آن را اثبات نمود . ایشان این گونه استدلال نموده اند که اولا, انسان نیازهای اجتماعی دارد ثانیا, دین اسلام به این نیازها اهمیت داده و بسیاری از احکام آن در مورد اجتماع و سیاست است که اجرای آن احتیاج به رهبری دارد و اجرای ان را به مسلمان تفویض نموده است ثالثا, امامان معصوم که شیعیان خویش را از رجوع به طاغوتها و قضات جور بر حذر داشته اند , به یقین فردی را به عنوان مرجع برگزیده اند , آن هم برای رفع خصومتها , تصرف در اموال غایبان و قاصران , دفاع از حوزه اسلام و دیگر امور مهمی که شارع راضی به ترک و اهمال آنها نیست . رابعا , تعیین و نصب مرجع از سوی آنان منحصر در فقیه جامع الشرایط است زیرا هیچ کس قائل به نصب غیر فقیه نشده است . بنابر این امر دائر بین عدم نصب و نصب فقیه عادل است و چون بطلان فرض اول روشن است از این رو نصب فقیه قطعی است و مقبوله عمربن حنظله نیز در شمار شواهد و مویدات خواهد بود .( سید محمد حسین طباطبایی بروجردی ,البدر الزاهر , تقریرات مباحث آیت الله بروجردی ,قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه , ص 52 )
آیتالله بروجردی(ره) و رژیم پهلوی :
در مورد آیتالله بروجردی(ره) و نحوه برخورد ایشان با رژیم شاه گفتنی است که یکی از مهمترین مؤلّفههایی که در تصمیمگیری یک مرجع مذهبی برای برخورد با مفاسد و مظالم دستگاه حکومتی بسیار مؤثر است، مناسبت بودن شرایط محیطی و اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه است. شواهد و قرائنی بسیار زیادی حاکی از آن است که چنین آمادگی در زمان ایشان برای برپایی قیام همه جانبه علیه رژیم وجود نداشت. به علاوه انحرافات رژیم در آن زمان به اندازه زمان قیام امام(ره) نبود و هر چه زمان میگذشت، انحرافات شاه نیز بیشتر میشد. به همین جهت میبینیم امام(ره) تا سال 1342 رسماً و به صورت علنی در مقابل رژیم شاه، قیام نکردند و بیشتر با نصیحت اصلاح شاه نوشتند و وقتی که انحرافات و استبداد شاه، فزونی گرفت، مبارزه جدی را در پیش گرفتند. البته مطلب یاد شده به این معنا است که آیتالله بروجردی هیچ اقدامی علیه رژیم انجام ندادند؛ بلکه بر عکس یکی از عوامل تعیین کننده پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی را فراهم آوردند و آن تثبیت و گسترش نقش محوری، مرجعیت در جامعه اسلامی بود. علاوه بر این آیتالله بروجردی در واقعه مشروطه از نزدیکان مرحوم آیتالله خراسانی بود و به خوبی میداشت که پس از رخنه ایادی بیگانه در امر مشروطیت و شهادت شیخ فضل الله نوری، مرحوم آخوند چگونه از اقدامات خود پشیمان شده و از دخالت در امور سیاسی هراس داشت. آیتالله بروجردی(ره) در این باره میفرماید: (از آن موقع که دیدم مرحوم استاد آخوند و مرحوم نائینی که آن هم زحمت در تأسیس و تداوم کار مشروطه محتمل شده بودند... حالت وسوسهای برای من پیدا شده است که تا یک واقعه سیاسی پیش میآید، از اقدام فوری حتی الامکان پرهیز میکنم. مبادا کاری به زیان مسلمین انجام گیرد. خیلیها به این وسوسه و اضطراب من در امر سیاست ایراد میگیرند؛ ولی من هم نمیتوانم جز این رفتاری داشته باشم). با وجود عوامل یاد شده، آیتالله بروجردی هرگاه احساس میکرد خطر جدّی، اسلام و مسلمین را تهدید میکند، موضعی تند میگرفت و اقدامات لازم را انجام میداد که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود: 1. هرگاه به ایشان خبر میرسید که رژیم شاه در صدد است با تحریک بیگانگان، به اقداماتی مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است بزند، چند بار هشدار میداد؛ مبنی بر این که اگر کارهای پشت پرده عملی شود، من از کشور خارج خواهم شد. رژیم شاه نیز از بیم عکس العمل مردم، دست نگاه میداشت تا پس از رحلت آن مرحوم نیات شوم خود را عملی سازد. بعد از رحلت ایشان در سال 1340 ش، رژیم در سال 1341 در لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، قید قسم به قرآن و شرط اسلام و ذکوریت را برداشت و... . 2. اقدامات فرهنگی ایشان در جهت مبارزه با مفاسد رژیم شاه عبارت بود از: الف) الزامی کردن درس تعلیمات دینی در برنامههای درسی دانشآموزان؛ ب) مبارزه با مظاهر آتشپرستی؛ ج) مباره علیه بهاییها؛ د) تأسیس مدارس دینی و احداث مساجد و... . 3. ایشان در مقابل وضعیت فرهنگی و اجتماعی مسلمانان جهان نیز بسیار حسّاس بود و اقدامات اساسی انجام دادند؛ مانند: الف) تلاش و کوشش رسمی برای وحدت مسلمانان با تأسیس و توسعه دار التقریب مصر؛ ب) پس از تشکیل دولت اسرائیل در دی ماه 1326 ه.ش و آغاز نخستین جنگ اعراب و اسرائیل، طی تلگرافی (به زبان عربی) ضمن محکوم کردن اقدامات صهیونیستها، برای پیروزی اعراب مسلمان در جنگ، دعا نمودند. ج) تأسیس مسجد هامبورگ در آلمان و...( برای اطلاع بیشتر ر.ک: 1. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ص 25، و 562 2. حجةالاسلام فلسفی، خاطرات و مبارزات، ص 180 3. جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، ص 78.)
در یک جمع بندی پاسخ این قسمت از سوال در چند بخش قابل بررسی است:
الف) دلایل عدم قیام آیتالله بروجردی(ره) در مقابل رژیم شاه:
برای برپایی و ایجاد قیام و انقلاب، عواملی از قبیل آمادگی مردم برای همکاری و مشارکت گسترده، وجود انگیزهای قوی در آنان برای تحمّل مشقّات و... لازم است؛ ولی در زمان حیات ایشان، مجموعه این زمینهها آماده و مهیّا نبودند. آیتاللهبروجردی در کنار کمک به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت. وی میدانست که مردم برای تحمّل دشواریها آمادگی ندارند و اگر با فشار نیروهای دولتی رو به رو شدند، مرجعیت را تنها میگذارند. بنابراین زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمیدید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندن کامل وی را، موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان میدانست. پس گاه با وی مدارا میکرد تا آن جوان مغرور، جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد. البته در برخی مواقع به شدیدترین صورت ممکن، در برابر نقشههای او میایستاد، (ر.ک: مجله حوزه، سال هشتم، شماره 1 و 2، ص 115 و ص 116). نکته دیگر این که عوامل و ایادی استعمار، با گذاشتن عناصر سرسپرده خود در اطراف آن مرحوم، از رسیدن هر گونه خبر و گزارش و اطلاعی به ایشان در مورد اوضاع اسفبار ایران و ملّت اسلام به شدت جلوگیری میکردند عدهای نیز، شیادانه موضع ایشان را به نفع رژیم جلوه میدادند و در میان مردم ایشان را یاور و پشتیبان شاه وانمود میکردند البته حضرت امام(ره) با جدیت تمام این توطئه را خنثی کرده و نقش مشاوری کاردان برای آیت الله بروجردی را ایفا میکردند، (ر.ک: نهضت امام خمینی، ج 1، ص 97).(ر.ک: خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ص 205 - 171).
- [سایر] آیا سبک فعلی ولایت فقیه در کشور برداشتی است که فقط امام خمینی (ره) از متن دین داشت؟ اگر نه پس چرا آیت الله بروجردی در مقابل رضا شاه سکوت کرد و حتی رابطه حسنه هم با او داشت و مانند امام دنبال این سبک از ولایت فقیه نبود؟
- [سایر] نظر ایت الله بروجردی در مورد ولایت فقیه؟
- [سایر] چرا فقها ار جمله بروجردی طباطبایی و... غیر از امام خمینی دمکراسی غربی را قبول داشتند و با حکومت های فاسد که اکثریت مردم قبول داشتند مبارزه نکردند و اصلا امام خمینی را همراهی نکردند؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) پیش از سال 1341 و در زمان مرحوم آیت الله بروجردی (ره) نهضت خود را آغاز نکرد؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) پیش از سال 1341 و در زمان مرحوم آیت الله بروجردی (ره) نهضت خود را آغاز نکرد؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) پیش از سال 1341 و در زمان مرحوم آیت الله بروجردی (ره) نهضت خود را آغاز نکرد؟
- [سایر] آیت الله بروجردی چگونه ولایت فقیه در عصر غیبت را اثبات می نمایند ؟
- [سایر] روحانیت در عصر رضاخان با او همکاری کردند؟ آیت الله بروجردی چرا مخالف شاه نبود؟
- [سایر] آیا از علامه طباطبایی و آیت الله بروجردی در خصوص مسأله ولایت فقیه مطلبی و یا نظری در این خصوص وجود دارد؟
- [سایر] دیدگاه آیت الله العظمی بروجردی رل در مورد اختیارات ولی فقیه بیان نمایید آیا ایشان معتقد به مطلقه بودن اختیارات ولی فقیه بودند؟