آیا ولی فقیه می تواند با ولایت مطلقه ای که دارد احکام الهی را تغییر دهد؟ آیت الله جوادی آملی پیرامون ولایت مطلقه فقیه و ضوابط اجرای آن چنین بیان می دارند؟ :(از برهان ضرورت وجود ناظم و رهبر برای جامعهٴاسلامی و نیز از نیابت فقیه جامع الشرایط از امام عصر (علیهالسلام) در دوران غیبت آن حضرت به خوبی روشن میگردد که ولیّ فقیه، همهٴاختیارات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهمالسلام) در ادارهٴ جامعه را داراست؛ زیرا او در غیبت امام عصر (عج)، متولّی دین است و باید اسلام را در همهٴ ابعاد و احکام گوناگون اجتماعیاش اجرا نماید. و چنین مسئولیتی , نیازمند اختیارات متناسب با آن است . از این رو نمی توان از یک سو وظیفه اجرای احکام دین در گستره وسیع آن را بر عهده ولی فقیه قرار داد ولی قدرت لازم و ابزار مناسب آن را در اختیار او نگذاشت . این سخن که فقیه جامع الشرایط، همه اختیارات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهمالسلام) که در اداره جامعه نقش دارند را داراست.بدان معناست که فقیه و حاکم اسلامی، محدوده ولایت مطلقه اش تا آنجایی است که ضرورت نظم جامعه اسلامی اقتضا میکند اوّلا؛ و ثانیاً به شأن نبوّت و امامت و عصمت پیامبر و امام مشروط نباشد و بنابراین، آن گونه از اختیاراتی که آن بزرگان از جهت عصمت و امامت و نبوّت خود داشتهاند، از اختیارات فقیه جامع الشرایط خارج است و اگر مثلا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنابر شأن نبوّت و عصمت خود، دربارهٴ ازدواج دو نفر که خارج از مسألهٴ اجتماع و ضرورت ادارهٴ جامعه است نظری صادر فرموده و آنان را به ازدواج دعوت و امر نموده اند، در چنین مواردی، ولیّ فقیه، اختیاری ندارد و هر موردی از اختیارات آن بزرگان که ثابت شد منوط و مشروط به سمتهای اختصاصی آنان میباشد و مربوط به ادارهٴجامعه نیست مانند نماز عیدَیْن که در عصر خود امام زمان (ارواحنا فداه) واجب است از حوزهٴ اختیارات فقیه خارج میگردد.مقصود از (ولایت مطلقه)، ولایت مطلقه در اجرای احکام اسلام است؛ یعنی فقیه و حاکم اسلامی، ولایت مطلقهاش، محدود به حیطهٴ اجراست نه اینکه بتواند احکام اسلام را تغییر دهد اوّلاً؛ و ثانیاً در مقام اجراء نیز، مطلق به این معنا نیست که هر گونه میل داشت، احکام را اجرا کند، بلکه اجرای احکام اسلامی نیز باید توسط راهکارهایی که خود شرع مقدس و عقل ناب و خالص بیان نمودهاند، صورت گیرد.از اینرو، حاکم اسلامی در عصر غیبت امام زمان (عج)، همانند دیگر مسلمانان، بنده محض و تسلیم مطلق قوانین خداست و برای اجرای همه جانبه آن قوانین تلاش میکند و اگر در موارد تزاحم، یکی از احکام را تعطیل میکند، اوّلاَ بر اساس قاعده عقلی و نقلی (تقدیم اَهمّ بر مهم) است و ثانیاً تعطیل حکم، به معنای اجرا نشدن آن به طور موقّت است و هیچ گاه سبب تغییر در احکام خداوند نمیشود.) ( عبد الله جوادی آملی ،ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، پیشین ، ص 248-250)
آیا ولی فقیه می تواند با ولایت مطلقه ای که دارد احکام الهی را تغییر دهد؟
آیت الله جوادی آملی پیرامون ولایت مطلقه فقیه و ضوابط اجرای آن چنین بیان می دارند؟ :(از برهان ضرورت وجود ناظم و رهبر برای جامعهٴاسلامی و نیز از نیابت فقیه جامع الشرایط از امام عصر (علیهالسلام) در دوران غیبت آن حضرت به خوبی روشن میگردد که ولیّ فقیه، همهٴاختیارات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهمالسلام) در ادارهٴ جامعه را داراست؛ زیرا او در غیبت امام عصر (عج)، متولّی دین است و باید اسلام را در همهٴ ابعاد و احکام گوناگون اجتماعیاش اجرا نماید. و چنین مسئولیتی , نیازمند اختیارات متناسب با آن است . از این رو نمی توان از یک سو وظیفه اجرای احکام دین در گستره وسیع آن را بر عهده ولی فقیه قرار داد ولی قدرت لازم و ابزار مناسب آن را در اختیار او نگذاشت . این سخن که فقیه جامع الشرایط، همه اختیارات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهمالسلام) که در اداره جامعه نقش دارند را داراست.بدان معناست که فقیه و حاکم اسلامی، محدوده ولایت مطلقه اش تا آنجایی است که ضرورت نظم جامعه اسلامی اقتضا میکند اوّلا؛ و ثانیاً به شأن نبوّت و امامت و عصمت پیامبر و امام مشروط نباشد و بنابراین، آن گونه از اختیاراتی که آن بزرگان از جهت عصمت و امامت و نبوّت خود داشتهاند، از اختیارات فقیه جامع الشرایط خارج است و اگر مثلا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنابر شأن نبوّت و عصمت خود، دربارهٴ ازدواج دو نفر که خارج از مسألهٴ اجتماع و ضرورت ادارهٴ جامعه است نظری صادر فرموده و آنان را به ازدواج دعوت و امر نموده اند، در چنین مواردی، ولیّ فقیه، اختیاری ندارد و هر موردی از اختیارات آن بزرگان که ثابت شد منوط و مشروط به سمتهای اختصاصی آنان میباشد و مربوط به ادارهٴجامعه نیست مانند نماز عیدَیْن که در عصر خود امام زمان (ارواحنا فداه) واجب است از حوزهٴ اختیارات فقیه خارج میگردد.مقصود از (ولایت مطلقه)، ولایت مطلقه در اجرای احکام اسلام است؛ یعنی فقیه و حاکم اسلامی، ولایت مطلقهاش، محدود به حیطهٴ اجراست نه اینکه بتواند احکام اسلام را تغییر دهد اوّلاً؛ و ثانیاً در مقام اجراء نیز، مطلق به این معنا نیست که هر گونه میل داشت، احکام را اجرا کند، بلکه اجرای احکام اسلامی نیز باید توسط راهکارهایی که خود شرع مقدس و عقل ناب و خالص بیان نمودهاند، صورت گیرد.از اینرو، حاکم اسلامی در عصر غیبت امام زمان (عج)، همانند دیگر مسلمانان، بنده محض و تسلیم مطلق قوانین خداست و برای اجرای همه جانبه آن قوانین تلاش میکند و اگر در موارد تزاحم، یکی از احکام را تعطیل میکند، اوّلاَ بر اساس قاعده عقلی و نقلی (تقدیم اَهمّ بر مهم) است و ثانیاً تعطیل حکم، به معنای اجرا نشدن آن به طور موقّت است و هیچ گاه سبب تغییر در احکام خداوند نمیشود.) ( عبد الله جوادی آملی ،ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، پیشین ، ص 248-250)
- [سایر] آیا برای وحدت ولی فقیه با مبنای ولایت مطلقه تشریعیه دلیل روایی وجود دارد؟
- [سایر] آیا برای وحدت ولی فقیه با مبنای ولایت مطلقه تشریعیه دلیل روایی وجود دارد؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه مطلقه است و درست است که در خصوص مقام معظم ولی فقیه نیز بگوییم «ولایت مطلقه»؟
- [سایر] نگاهی تحلیلی به تقریر آیتالله خامنه ای از ولایت مطلقة فقیه؟ دیدگاه آیت الله خامنه ای در مورد ولایت مطلقه فقیه و حدود اختیارات ولی فقیه چیست ؟
- [سایر] چه عوامل در تغییر احکام الهی دخالت دارند. لطفاً به مواردی از آن اشاره نمایید؟
- [سایر] چه عوامل در تغییر احکام الهی دخالت دارند. لطفاً به مواردی از آن اشاره نمایید؟
- [سایر] تفاوت پاپ با ولی فقیه چیست؟ حدود اختیارات پاپ در احکام و مسائل اجتماعی چه قدر است؟
- [سایر] نصب در عبارت (نصب الهی ولی فقیه) به چه معناست؟
- [سایر] دیدگاه آیت الله العظمی بروجردی رل در مورد اختیارات ولی فقیه بیان نمایید آیا ایشان معتقد به مطلقه بودن اختیارات ولی فقیه بودند؟
- [آیت الله خامنه ای] در صورت تعارض فتوای ولی امر مسلمین با فتوای مرجعی در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وظیفه شرعی مسلمانان چیست؟ آیا معیاری برای تفکیک احکام صادره از طرف مراجع تقلید و ولی فقیه وجود دارد؟ مثلاً اگر نظر مرجع تقلید با نظر ولی فقیه در مسأله موسیقی اختلاف داشته باشد، متابعت از کدامیک از آنان واجب و مجزی است؟ به طور کلی احکام حکومتی که در آن نظر ولی فقیه بر فتوای مراجع تقلید برتری دارد، کدام است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنانی که (عادت عددیه) دارند یعنی شماره روزهای حیض آنها در دو ماه پشت سر هم یک اندازه است، ولی وقت آن تغییر می کند، آنها باید در همان چند روز به احکام حائض عمل کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مسجد خراب هم شود نمی توانند آن را بفروشند ، یا داخل ملک و جاده نمایند . مگر اینکه ولی فقیه بر اساس مصالح مهمتری اجازه بدهد .
- [آیت الله مظاهری] تغییر جنسیت (بر فرض امکان) یعنی مرد خود را زن، یا زن خود را مرد و یا خنثی خود را مرد یا زن نماید، اگر داعی عقلایی در آن باشد مانعی ندارد و در احکام، حال فعلی او مناط است.
- [آیت الله جوادی آملی] .بنا بر احتیاط واجب برای یاد دادن احکام واجبِ نماز مزد نگیرند و مسئول اموال بیت المال باید نیاز یاد دهنده احکام واجب نماز را برطرف نماید. دریافت مزد برای یاد دادن احکام مستحبِ نماز, جایز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بر کاسب لازم است احکام خرید و فروش را در موارد محلّ ابتلاء یاد بگیرد، تا در اثر ندانستن احکام، به حرام گرفتار نشود، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده: کسی که میخواهد خرید و فروش کند، باید احکام آن را یاد بگیرد و اگر پیش از یاد گرفتن احکام آن خرید و فروش کند، به واسطه گرفتار شدن معاملههای باطل و شبههناک به هلاکت میافتد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان دوّم در روز جمعه بِدْعَتْ وحرام است . احکام نمازجمعه
- [آیت الله خوئی] شخص کاسب سزاوار است احکام خرید و فروش در موارد محل ابتلاء را یاد بگیرد چنانچه از حضرت صادق (ع) روایت شده است: کسی که میخواهد خرید و فروش کند، باید احکام آن را یاد بگیرد و اگر پیش از یاد گرفتن احکام آن، خرید و فروش کند، به واسطة معاملههای باطل و شبههناک به هلاکت میافتد.
- [آیت الله جوادی آملی] .معادنی که در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر جزء انفال است و استخراج آنها منوط به اذن امام معصوم(ع) یا ولیّ فقیه است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان نمیتواند برخی از مسائل را از یک مجتهد و برخی دیگر را از مجتهد دیگر تقلید کند، ولی اگر یکی از مجتهدین در یک باب از احکام - مثلاً در باب نماز - از دیگران اعلم باشد و مجتهد دیگر در باب دیگر - مثلاً روزه - اعلم باشد، باید در احکام نماز از مجتهد اول و در احکام روزه از مجتهد دوم تقلید کند.