امام خامنه ای چگونه با مسئله لیبرالیسم برخورد کرده اند؟
امام خامنه ای چگونه با مسئله لیبرالیسم برخورد کرده اند؟ قطعاً رهبری یک کشور می تواند در نحوه جهت گیری نظام به سمت لیبرالیسم نقش آفرین بوده و کشور را به پرتگاه لیبرالیسم سوق دهد و یا از آن نجات دهد و به همین دلیل بود که حضرت امام خمینی ره معتقد بودند که در صورتی که آقای منتظری در جایگاه رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرند کشور را عملا به دست لیبرال ها خواهند سپرد کما اینکه شواهد تاریخی نیز حاکی از این است که لیبرال ها نیز که از صحنه سیاسی کشور طرد شده بودند تمام چشم امید خود را به دوران پس از رهبری حضرت امام خمینی ره و آغاز رهبری آقای منتظری که در آن مقطع قائم مقام رهبری به شمار می آمدند دوخته بودند که با استعفای آقای منتظری از این سمت عملا امید لیبرال ها به یاس تبدیل شد . لیبرالیسم در ایران و برخورد مقام معظم رهبری با آن : تاریخچه رشد و گسترش لیبرالیسم و تفکرات لیبرال به دوران تاریخ معاصر و به ویژه دوران پس از نهضت مشروطه که دیدگاههای منور الفکرانه در فضای جدید به سرعت رو به افزایش یافت باز می گردد و به باور برخی هم مسلکان معاصر وی ، فروغی را می توان بنیانگذار لیبرالیسم ایرانی دانست ( رامین جهانبگلو ، فروغی و بنیاد لیبرالیسم ایرانی ، ترجمه حسین فراستخواه ، نقل از سایت آفتاب ) اما لیبرالیسم در تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرنوشت دیگری یافته و فراز و فرودهای مختلفی از سر گذرانده . به عبارتی جریانات لیبرالیستی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به مدد فرصتی که حضرت امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی در اختیار یکی از سران مذهبی این جریان گذاشته و البته در عین حال از وی خواسته بودند تا بدون در نظر گرفتن وابستگی های حزبی و تعلقات گروهی ، به اداره کشور بپردازند ، به ناگاه شروع به رشد نموده و زمام امور را در تمامی عرصه های اجرایی کشور بر دست گرفت و حتی تلاش کرد تا در مسیر قانونگذاری به سبک اسلامی نیز خلل ایجاد نماید (همچون تلاش برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی به دنبال آغاز بررسی اصل مربوط به ولایت فقیه در این مجلس) ولی عدم توانایی این جریان برای همراهی با ایده های انقلابی مردم و رهبر انقلاب که در جریان استعفای دولت موقت به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریکا خود را به صورت واضح نشان داد، باعث شد تا به مرور این جریان از صحنه سیاسی کشور حذف شده و دیگربار هرگز نیز نتواند به عرصه باز گردد و حتی برخی تلاشهایی که در دوران اخیر صورت گرفت (همچون مشارکت فعال در انتخابات دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا که آزادانه در آن شرکت کرده و ذره ای با اقبال مردم مواجه نشدند) نیز کمکی به انزوای سیاسی آنان نکرد . (برای مطالعه در مورد روند لیبرالیسم در ایران رک : لیبرالیسم ایرانی ، جهاندار امیری ، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) بنابر این جریانات لیبرال در همان آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی از صحنه کشور حذف شدند ولی آنچه که در این میان باقی مانده و در واقع وقتی سخن از خطر حاکمیت لیبرالها به میان می آید بیشتر مربوط به آن می باشد تفکرات لیبرالی می باشد که در قالب های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... خود را نشان می دهند و ممکن است حتی توسط کسانی که ظاهرا ارتباطی با جریانات لیبرالیستی نداشته باشند و گاه به صورت ناخواسته اشاعه پیدا کند و آنچه که در دوران رهبری مقام معظم رهبری در زمینه گسترش لیبرالیسم ممکن است مطرح شود در واقع مربوط به همین مساله می باشد . از طرفی با بررسی دوران رهبری مقام معظم رهبری در می یابیم که اگر چه جریانهای منتسب به لیبرالیسم همچنان در این مقطع منزوی هستند اما تفکرات لیبرالیستی در سه قالب اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی به شدت فعال می شود که اولی بیشتر در دوران موسوم به سازندگی رخ می نماید و بعد سیاسی در دوران موسوم به اصلاحات بیشتر نمود پیدا می کند و بعد فرهنگی هم در هر دو مقطع فعال بوده است . اما در مورد نوع برخورد مقام معظم رهبری با هر یک از جلوه های افکار لیبرالیستی مذکور باید بدانیم که ایشان نه تنها در مواجهه با این افکار سکوت نکرده اند بلکه به عنوان رهبر و کشتیبان انقلاب اسلامی دست به اقدامات مفیدی در این زمینه زده اند که توجه به برخی از فرمایشات معظم له در این مقطع حاکی از اقداماتی است که ماهیت آن درواقع تقابل با حاکمیت چنین تفکراتی می باشد که در ادامه به تفکیک می آید : 1 - مقام معظم رهبری و لیبرالیسم اقتصادی : مقام معظم رهبری در برابر دیدگاههای اقتصاد لیبرال که در دوران پس از دفاع مقدس و به ویژه در دوران دولت سازندگی به شدت وارد جامعه شده و تلاش می کرد تا مسیر توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را از کانال لیبرالیسم اقتصادی غربی هدایت کند به طراحی و اجرای برنامه هایی پرداختند که ضمن توسعه و پیشرفت کشور مضرات دیدگاههای لیبرالی نیز حداقل کمتر دامنگیر جامعه ما گردد . ایشان در این زمینه ضمن توجه دادن مسئولان کشور به اقتصاد اسلامی که از جمله اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی نیز می باشد بر سالم سازی محیط اقتصادی ، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض ، توامان بودن عدالت اجتماعی با توسعه و پیشرفت اقتصادی و در نهایت لزوم طراحی و استفاده از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت به جای تکیه بر الگوهای وارداتی غربی به عنوان راه حل اساسی مقابله با دیدگاههای اقتصادی لیبرال که به بهانه پیشرفت و توسعه کشور خود را بر دست اندرکاران امر تحمیل می کردند تاکید داشته و دارند : ( اقتصاد کشور باید براساس‌ برنامه‌ها و سیاستهایی‌ که‌ در داخل‌ کشور تنظیم‌ و ترسیم‌ شده‌، شکوفا گردد و نه‌ با تسلیم‌ شدن‌ در برابر توصیه‌های‌ بانک‌ جهانی‌ و صندوق‌ بین‌المللی‌ پول)‌. 10/04/1380 (هر روش، توصیه و نسخه اقتصادی که این دو هدف را تأمین کند مورد قبول است و هر طرح و بحث دیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بی توجه باشد، به درد کشور و مردم نمی خورد .) (1385/11/30) (فلسفه‌ی وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه‌ی رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامه‌ریزی کنند و راهش را پیدا کنند. حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروههایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّمهایی وجود دارد: کم کردن فاصله‌ها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه‌ی حاکمیتی رایج کردن – عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها – مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدرِ مسلّمها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد.)(29/3/1385) (فساد مالی‌ و اقتصادی‌ در مسؤولان‌، موجب‌ گسترش‌ آن‌ به‌ بدنه‌ اقتصادی‌ و کل‌ کشور خواهد شد). (10/4/1380) (مبارزه‌ قاطع‌ با فساد اقتصادی‌ و مالی‌ زمینه‌ساز احساس‌ امنیت‌ برای‌ سرمایه‌گذار سالم‌ است)‌. (10/04/1380) راه‌ حل‌ مشکلات‌ کشور از لحاظ اقتصادی‌ افزایش‌ تولید و کاهش‌ مصرف‌ است‌ و دشمن‌ نیز با آگاهی‌ از این‌ مسئله‌ سیاست‌های‌ خود را در ایجاد موانع‌ و مشکلات‌ مختلف‌ و انواع‌ خباثت‌ها در صحنه‌ خارجی‌ و نیز ترویج‌ قاچاق‌ و اجناس‌ لوکس‌ بوسیله‌ عوامل‌ داخلی‌ خود متمرکز کرده‌ است‌ اما با این‌ وجود دولت‌ اسلامی‌ موفق‌ به‌ حل‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ شده‌ است‌ و ان‌شاءالله‌ با همراهی‌ مردم‌ و مسئولین‌ خباثت‌های‌ دشمن‌ بی‌اثر خواهد شد.) (08/10/1372)(نقل از سایت راسخون ، مروری بر دیدگاهها و راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) ، http://rasekhoon.net/article/show-22264.aspx ) همانگونه که مشاهده می شود بسیاری از دیدگاههایی که توسط مقام معظم رهبری ارائه می شود همچون همراهی عدالت اجتماعی با پیشرفت اقتصادی ، صرفه جویی ، مبارزه با مفاسد اقتصادی ، استفاده از الگوهای بومی و اسلامی ایرانی پیشرفت و ... در تعارض آشکار با ایده های لیبرالیسم اقتصادی و در واقع با هدف تقابل با آنها مطرح شده است . 2 – مقام معظم رهبری و لیبرالیسم سیاسی : جلوه سیاسی افکار لیبرالیستی در دوران پس از 2 خرداد 76 که اصطلاحا دوران اصلاحات نامیده شد به شدت اوج گرفت و با طرح شعارهایی همچون جامعه مدنی ، آزادی و ... ، گسترش مطبوعات و ... نمود بیشتری به خود گرفت و به دلیل عدم شفاف سازی نسبت به این مفاهیم توسط مبدعان آن ، مورد سوء استفاده فراوانی قرار گرفت و تلاشهای فراوانی شد تا از فرصت ایجاد شده به القای تفکرات لیبرالیستی در حوزه سیاست پرداخته شود که برخی از آنها به دلیل ناسازگاری با فرهنگ دینی و انقلابی مردم ایران می توانست در نهایت به هرج و مرج سیاسی منجر گردد و از طرفی سردمداران و طراحان این شعارها نیز حاضر به ابهام زدایی از شعارهای خود نبودند . در این مقطع بود که مقام معظم رهبری با طرح مفهوم (مردم سالاری دینی) و نیز طرح موضوعاتی همچون آزادی ، حقوق بشر ، جامعه مدنی به تبیین این مفاهیم از منظر اسلام و انقلاب اسلامی ، تفاوتهای آنها با انواع غربی و شرقی و نیز امتیازات نمونه های بومی آن نسبت به مشابهات دیگر آن پرداختند . 3 – مقام معظم رهبری و لیبرالیسم فرهنگی : لیبرالیسم فرهنگی نیز از جمله تفکرات لیبرالیستی بود که به دنبال پایان جنگ تحمیلی و فراهم شدن فضا برای روشنفکر نمایان از فرنگ برگشته به ایران ، به شدت فعال شد و در واقع به ابزاری برای مبارزه دشمنان نظام اسلامی با انقلاب اسلامی تبدیل شد کما اینکه یکی از فعالان این عرصه در این زمینه در آن مقطع چنین گفته بود : ما با جمهوری اسلامی، مبارزه سیاسی نخواهیم کرد، بلکه کار ما صرفاً فرهنگی و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود. (شجاع الدین شفا، نویسنده ضد انقلاب در خارج از کشور، کتاب هویت ص 19 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه) تفکرات لیبرالیستی فرهنگی مهمترین تفکراتی بود که هم در دوران سازندگی و هم در دوران اصلاحات به شدت فعال شده بود و به ویژه در دوران اخیر با طرح موضوعاتی همچون تساهل و تسامح فرهنگی به شدت به تزریق باورهای لیبرالیستی در فضای فرهنگی جامعه مشغول شده بود . در این میان مقام معظم رهبری از همان آغازین روزهای اشاعه این تفکرات با طرح موضوعاتی همچون تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی به مقابله جدی با این پدیده شوم و نامبارک برخاستند و در دوران اخیر نیز با طرح موضوع ناتوی فرهنگی خواستار مقابله با امواج آن شدند که گذری به دیدگاههای معظم له در این زمینه گویای دیدگاههای ایشان در تقابل با این موج ضد فرهنگی دارد : مقام معظم رهبری، در همان ماه های آغازین دولت سازندگی، خطاب به مسئولین مربوطه فرمودند: در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به گونه ای (است) که تا به خود بیاییم گرفتار شده ایم. (مقام معظم رهبری، 7 آذر 1368) امروز به نظر من، از همه خطرناک تر در داخل، روش های فرهنگی است. . . از اساسی ترین مسایل ما، مسایل فرهنگی است و من احساس می کنم که در زمینه ی اداره ی فرهنگ اسلامی این جامعه داریم دچار یک نوع غفلت و بی هوشی می شویم - یا شده ایم - که بایستی خیلی سریع و هوشیارانه آن را علاج کنیم. (مقام معظم رهبری، 14 آذر1369) آن طور که من احساس کرده ام و از مجموع کارهایی که دارد می شود، فهمیده ام، این است که حمله ی همه جانبه ای سازماندهی شده است. . . آن کاری که می خواهند بکنند، این است که پشت جبهه ی انقلاب را کلاً در بازوهای خودشان بگیرند، پشت جبهه ی انقلاب مردمند، خط مقدم مسؤولانند، بعد وابستگان شدید به مسئولین، بعداً هم خیل انبوه آحاد ملت، این ها فکر کردند که اگر ما بتوانیم کمندی دور این خیل انبوهی که پشت سر مسئولین بیندازیم و این ها را در اختیار بگیریم، همه چیز حل خواهد شد. . . احساس می شود که در سینما، در مطبوعات، حتی در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آن طوری در آن جا حضور دارند - در سالن های فرهنگی، در جشنواره ها و در جابه جای مناطق فرهنگی، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آن جا حاضر است و دارند کار می کنند. . . اما حالا سیاسی اش هم کرده اند. . . این کار، کار بسیار خطرناکی است. البته خطرناکی که می گوییم، نه این که بی علاج یا صعب العلاج است، نه بسیار سهل العلاج است، به شرط این که بیمار و طبیب احساس کنند که بیماری هست، اگر احساس کردند بیماری است، آن وقت دیگر صعب العلاج نیست، خیلی سهل العلاج است، خطر آن جاست که من و شما نفهمیم که چنین چیزی وجود دارد و من دارم الان عرض می کنم ما فرهنگی هستیم، ما اهل تشخیص فرهنگی هستیم، انسانی که در یک فضای فرهنگی استشمام می کند، لازم نیست دست بزند یا ببیند تا چیزی را بفهمد، امروز برای من کاملاً محسوس است. این را هم روزنامه نگاران ما، هم رادیو تلویزیون ما و هم دستگاه های تبلیغاتی ما - مثل وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و آموزش و پرورش و دیگران - بدانند، امروز مسئله این است. (مقام معظم رهبری، 23 مرداد 1370) این مسئله تهاجم فرهنگی که ما بارها روی آن تأکید کرده ایم، واقعیت روشنی است. با انکار آن ما نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد، وجود دارد. به قول امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه)، (من نام لم ینم عنه)، اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعی کن خودت را بیدار کنی، ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است کما این که اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. . . ما نبایستی چیزی را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتی در رسانه های جمعی ما، در کتاب هایی که می نویسند، در ترجمه هایی که می کنند، در شعرهایی که می سرایند، در برنامه های فرهنگی علی الظاهر بی ارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتاً شما آقایان - که عناصری فرهنگی هستید - می شنوید، همه جانبه آرایش نظامی فرهنگی بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد. . . امروز دشمن در مقابل وضع کنونی ما آن ژست و آرایش نظامی صد سال یا پنجاه سال پیش را به خود نمی گیرد. ما باید آرایش جدید دشمن را بشناسیم، اگر نشناختیم و خوابیدیم از بین رفته ایم. (مقام معظم رهبری، 20 آذر .1370) در پایان این بخش لازم به تذکر است که به طور کلی مراجعه ای به دیدگاههای مقام معظم رهبری در زمینه تفکر لیبرالیسم نشان می دهد که ایشان از جمله مهمترین منتقدان این تفکر غلط هستند و بیشترین تاثیر را در ناکارامدی تسلط آن بر کشور پس از حضرت امام (ره) داشته اند. بنابر این کسی که چنین دیدگاهی نسبت به این ایدئولوژی دارد را نمی توان عامل حرکت کشور به سمت این تفکر و ایدئولوژی دانست : لیبرال دمکراسی غرب که یک روز گفته می شد اوج تکامل فکر و عمل انسان است و بالاتر از آن چیزی وجود ندارد امروز به دست خود , خودش را رسوا کرده است این لیبرالیسم همان چیزی است که امروز ماجرای افغانستان و سالهاست مساله فلسطین را به وجود آورده است , این اومانیسم دروغین غرب همان چیزی است که پنجاه سال ملت فلسطین را ندیده می گیرد.( بیانات رهبر انقلاب در دیدار جوانان استان اصفهان 12/8/80) لیبرالیسم غربی و کمونیسم و سوسیالیسم و غیره همه امتحان خود را داده و ناتوانی خود را ثابت کرده‌اند امروز هم مانند گذشته اسلام تنها نسخه شفابخش و فرشته نجات است(بیانات مقام معظم رهبری‌در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی‌ 1376/09/18) نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی یا ناسیونالیسم افراطی یا گرایشهای چپ مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند.اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست.گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است.هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق‌ قرار داد(بیانات در نخستین اجلاس بیداری اسلامی 1390/06/26) لیبرالیسم منحرف غربی که امروزه ملتهای اروپا و آمریکا در فضای آلوده‌ی آن دست و پا می‌زنند و اخلاق و فضیلت و روابط انسانی و اساس خانواده و پیوند نسل جدید را با پدران و مادران و به طور کلی معنویت و ایمان خود را در سایه‌ی شوم آن فانی شده می‌یابند در میدان سیاست و اقتصاد توقعات نا مشروعی را از نظام اسلامی و مسؤولان بلند پایه‌ی آن مطرح می‌کند وظیفه‌ی مجلس شورای اسلامی در مرتبه‌ی اول ایستادگی در برابر این توقعات و پای فشردن بر راه روشن و صراط مستقیم اسلام و انقلاب اسلامی است و این مهمترین توقع اینجانب و ملت بزرگ و شجاع ایران از نمایندگان منتخب مردم است (پیام به مناسبت افتتاح دوره پنجم مجلس شورای اسلامی 12/3/75) هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که (کانت) و (جان استوارت میل) و دیگران چه گفته اند! ما خودمان حرف و منطق داریم....(دیدار با اساتید ودانشجویان دانشگاه مدرس ، 24/6/77) ولی امر مسلمین با اشاره به شکست و ناتوانی لیبرالیسم غربی، کمونیسم، سوسیالیسم و دیگر مکاتب بشری در حل مسائل و مشکلات جوامع انسانی فرمودند: امروز هم مانند گذشته، اسلام تنها شفابخش و فرشته نجات بشر است بشرط آن که چهره نورانی و بی‌پیرایه اسلام، از ورای تصویر تیره‌ای که دوستان نادان و غافل، کج‌فهمیها و سودطلبی‌های برخی خودیها و بویژه تبلیغات ظریف و موذیانه دشمنان ترسیم کرده است، دیده و شناخته شود.( http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=802 )
عنوان سوال:

امام خامنه ای چگونه با مسئله لیبرالیسم برخورد کرده اند؟


پاسخ:

امام خامنه ای چگونه با مسئله لیبرالیسم برخورد کرده اند؟

قطعاً رهبری یک کشور می تواند در نحوه جهت گیری نظام به سمت لیبرالیسم نقش آفرین بوده و کشور را به پرتگاه لیبرالیسم سوق دهد و یا از آن نجات دهد و به همین دلیل بود که حضرت امام خمینی ره معتقد بودند که در صورتی که آقای منتظری در جایگاه رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرند کشور را عملا به دست لیبرال ها خواهند سپرد کما اینکه شواهد تاریخی نیز حاکی از این است که لیبرال ها نیز که از صحنه سیاسی کشور طرد شده بودند تمام چشم امید خود را به دوران پس از رهبری حضرت امام خمینی ره و آغاز رهبری آقای منتظری که در آن مقطع قائم مقام رهبری به شمار می آمدند دوخته بودند که با استعفای آقای منتظری از این سمت عملا امید لیبرال ها به یاس تبدیل شد .
لیبرالیسم در ایران و برخورد مقام معظم رهبری با آن :
تاریخچه رشد و گسترش لیبرالیسم و تفکرات لیبرال به دوران تاریخ معاصر و به ویژه دوران پس از نهضت مشروطه که دیدگاههای منور الفکرانه در فضای جدید به سرعت رو به افزایش یافت باز می گردد و به باور برخی هم مسلکان معاصر وی ، فروغی را می توان بنیانگذار لیبرالیسم ایرانی دانست ( رامین جهانبگلو ، فروغی و بنیاد لیبرالیسم ایرانی ، ترجمه حسین فراستخواه ، نقل از سایت آفتاب ) اما لیبرالیسم در تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرنوشت دیگری یافته و فراز و فرودهای مختلفی از سر گذرانده . به عبارتی جریانات لیبرالیستی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به مدد فرصتی که حضرت امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی در اختیار یکی از سران مذهبی این جریان گذاشته و البته در عین حال از وی خواسته بودند تا بدون در نظر گرفتن وابستگی های حزبی و تعلقات گروهی ، به اداره کشور بپردازند ، به ناگاه شروع به رشد نموده و زمام امور را در تمامی عرصه های اجرایی کشور بر دست گرفت و حتی تلاش کرد تا در مسیر قانونگذاری به سبک اسلامی نیز خلل ایجاد نماید (همچون تلاش برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی به دنبال آغاز بررسی اصل مربوط به ولایت فقیه در این مجلس) ولی عدم توانایی این جریان برای همراهی با ایده های انقلابی مردم و رهبر انقلاب که در جریان استعفای دولت موقت به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریکا خود را به صورت واضح نشان داد، باعث شد تا به مرور این جریان از صحنه سیاسی کشور حذف شده و دیگربار هرگز نیز نتواند به عرصه باز گردد و حتی برخی تلاشهایی که در دوران اخیر صورت گرفت (همچون مشارکت فعال در انتخابات دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا که آزادانه در آن شرکت کرده و ذره ای با اقبال مردم مواجه نشدند) نیز کمکی به انزوای سیاسی آنان نکرد . (برای مطالعه در مورد روند لیبرالیسم در ایران رک : لیبرالیسم ایرانی ، جهاندار امیری ، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
بنابر این جریانات لیبرال در همان آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی از صحنه کشور حذف شدند ولی آنچه که در این میان باقی مانده و در واقع وقتی سخن از خطر حاکمیت لیبرالها به میان می آید بیشتر مربوط به آن می باشد تفکرات لیبرالی می باشد که در قالب های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... خود را نشان می دهند و ممکن است حتی توسط کسانی که ظاهرا ارتباطی با جریانات لیبرالیستی نداشته باشند و گاه به صورت ناخواسته اشاعه پیدا کند و آنچه که در دوران رهبری مقام معظم رهبری در زمینه گسترش لیبرالیسم ممکن است مطرح شود در واقع مربوط به همین مساله می باشد . از طرفی با بررسی دوران رهبری مقام معظم رهبری در می یابیم که اگر چه جریانهای منتسب به لیبرالیسم همچنان در این مقطع منزوی هستند اما تفکرات لیبرالیستی در سه قالب اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی به شدت فعال می شود که اولی بیشتر در دوران موسوم به سازندگی رخ می نماید و بعد سیاسی در دوران موسوم به اصلاحات بیشتر نمود پیدا می کند و بعد فرهنگی هم در هر دو مقطع فعال بوده است .
اما در مورد نوع برخورد مقام معظم رهبری با هر یک از جلوه های افکار لیبرالیستی مذکور باید بدانیم که ایشان نه تنها در مواجهه با این افکار سکوت نکرده اند بلکه به عنوان رهبر و کشتیبان انقلاب اسلامی دست به اقدامات مفیدی در این زمینه زده اند که توجه به برخی از فرمایشات معظم له در این مقطع حاکی از اقداماتی است که ماهیت آن درواقع تقابل با حاکمیت چنین تفکراتی می باشد که در ادامه به تفکیک می آید :
1 - مقام معظم رهبری و لیبرالیسم اقتصادی :
مقام معظم رهبری در برابر دیدگاههای اقتصاد لیبرال که در دوران پس از دفاع مقدس و به ویژه در دوران دولت سازندگی به شدت وارد جامعه شده و تلاش می کرد تا مسیر توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را از کانال لیبرالیسم اقتصادی غربی هدایت کند به طراحی و اجرای برنامه هایی پرداختند که ضمن توسعه و پیشرفت کشور مضرات دیدگاههای لیبرالی نیز حداقل کمتر دامنگیر جامعه ما گردد . ایشان در این زمینه ضمن توجه دادن مسئولان کشور به اقتصاد اسلامی که از جمله اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی نیز می باشد بر سالم سازی محیط اقتصادی ، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض ، توامان بودن عدالت اجتماعی با توسعه و پیشرفت اقتصادی و در نهایت لزوم طراحی و استفاده از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت به جای تکیه بر الگوهای وارداتی غربی به عنوان راه حل اساسی مقابله با دیدگاههای اقتصادی لیبرال که به بهانه پیشرفت و توسعه کشور خود را بر دست اندرکاران امر تحمیل می کردند تاکید داشته و دارند :
( اقتصاد کشور باید براساس‌ برنامه‌ها و سیاستهایی‌ که‌ در داخل‌ کشور تنظیم‌ و ترسیم‌ شده‌، شکوفا گردد و نه‌ با تسلیم‌ شدن‌ در برابر توصیه‌های‌ بانک‌ جهانی‌ و صندوق‌ بین‌المللی‌ پول)‌. 10/04/1380
(هر روش، توصیه و نسخه اقتصادی که این دو هدف را تأمین کند مورد قبول است و هر طرح و بحث دیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بی توجه باشد، به درد کشور و مردم نمی خورد .) (1385/11/30)
(فلسفه‌ی وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه‌ی رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامه‌ریزی کنند و راهش را پیدا کنند. حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروههایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّمهایی وجود دارد: کم کردن فاصله‌ها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه‌ی حاکمیتی رایج کردن – عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها – مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدرِ مسلّمها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد.)(29/3/1385)
(فساد مالی‌ و اقتصادی‌ در مسؤولان‌، موجب‌ گسترش‌ آن‌ به‌ بدنه‌ اقتصادی‌ و کل‌ کشور خواهد شد). (10/4/1380)
(مبارزه‌ قاطع‌ با فساد اقتصادی‌ و مالی‌ زمینه‌ساز احساس‌ امنیت‌ برای‌ سرمایه‌گذار سالم‌ است)‌. (10/04/1380)
راه‌ حل‌ مشکلات‌ کشور از لحاظ اقتصادی‌ افزایش‌ تولید و کاهش‌ مصرف‌ است‌ و دشمن‌ نیز با آگاهی‌ از این‌ مسئله‌ سیاست‌های‌ خود را در ایجاد موانع‌ و مشکلات‌ مختلف‌ و انواع‌ خباثت‌ها در صحنه‌ خارجی‌ و نیز ترویج‌ قاچاق‌ و اجناس‌ لوکس‌ بوسیله‌ عوامل‌ داخلی‌ خود متمرکز کرده‌ است‌ اما با این‌ وجود دولت‌ اسلامی‌ موفق‌ به‌ حل‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ شده‌ است‌ و ان‌شاءالله‌ با همراهی‌ مردم‌ و مسئولین‌ خباثت‌های‌ دشمن‌ بی‌اثر خواهد شد.) (08/10/1372)(نقل از سایت راسخون ، مروری بر دیدگاهها و راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) ، http://rasekhoon.net/article/show-22264.aspx )
همانگونه که مشاهده می شود بسیاری از دیدگاههایی که توسط مقام معظم رهبری ارائه می شود همچون همراهی عدالت اجتماعی با پیشرفت اقتصادی ، صرفه جویی ، مبارزه با مفاسد اقتصادی ، استفاده از الگوهای بومی و اسلامی ایرانی پیشرفت و ... در تعارض آشکار با ایده های لیبرالیسم اقتصادی و در واقع با هدف تقابل با آنها مطرح شده است .
2 – مقام معظم رهبری و لیبرالیسم سیاسی :
جلوه سیاسی افکار لیبرالیستی در دوران پس از 2 خرداد 76 که اصطلاحا دوران اصلاحات نامیده شد به شدت اوج گرفت و با طرح شعارهایی همچون جامعه مدنی ، آزادی و ... ، گسترش مطبوعات و ... نمود بیشتری به خود گرفت و به دلیل عدم شفاف سازی نسبت به این مفاهیم توسط مبدعان آن ، مورد سوء استفاده فراوانی قرار گرفت و تلاشهای فراوانی شد تا از فرصت ایجاد شده به القای تفکرات لیبرالیستی در حوزه سیاست پرداخته شود که برخی از آنها به دلیل ناسازگاری با فرهنگ دینی و انقلابی مردم ایران می توانست در نهایت به هرج و مرج سیاسی منجر گردد و از طرفی سردمداران و طراحان این شعارها نیز حاضر به ابهام زدایی از شعارهای خود نبودند . در این مقطع بود که مقام معظم رهبری با طرح مفهوم (مردم سالاری دینی) و نیز طرح موضوعاتی همچون آزادی ، حقوق بشر ، جامعه مدنی به تبیین این مفاهیم از منظر اسلام و انقلاب اسلامی ، تفاوتهای آنها با انواع غربی و شرقی و نیز امتیازات نمونه های بومی آن نسبت به مشابهات دیگر آن پرداختند .
3 – مقام معظم رهبری و لیبرالیسم فرهنگی :
لیبرالیسم فرهنگی نیز از جمله تفکرات لیبرالیستی بود که به دنبال پایان جنگ تحمیلی و فراهم شدن فضا برای روشنفکر نمایان از فرنگ برگشته به ایران ، به شدت فعال شد و در واقع به ابزاری برای مبارزه دشمنان نظام اسلامی با انقلاب اسلامی تبدیل شد کما اینکه یکی از فعالان این عرصه در این زمینه در آن مقطع چنین گفته بود : ما با جمهوری اسلامی، مبارزه سیاسی نخواهیم کرد، بلکه کار ما صرفاً فرهنگی و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود. (شجاع الدین شفا، نویسنده ضد انقلاب در خارج از کشور، کتاب هویت ص 19 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه)
تفکرات لیبرالیستی فرهنگی مهمترین تفکراتی بود که هم در دوران سازندگی و هم در دوران اصلاحات به شدت فعال شده بود و به ویژه در دوران اخیر با طرح موضوعاتی همچون تساهل و تسامح فرهنگی به شدت به تزریق باورهای لیبرالیستی در فضای فرهنگی جامعه مشغول شده بود . در این میان مقام معظم رهبری از همان آغازین روزهای اشاعه این تفکرات با طرح موضوعاتی همچون تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی به مقابله جدی با این پدیده شوم و نامبارک برخاستند و در دوران اخیر نیز با طرح موضوع ناتوی فرهنگی خواستار مقابله با امواج آن شدند که گذری به دیدگاههای معظم له در این زمینه گویای دیدگاههای ایشان در تقابل با این موج ضد فرهنگی دارد :
مقام معظم رهبری، در همان ماه های آغازین دولت سازندگی، خطاب به مسئولین مربوطه فرمودند:
در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به گونه ای (است) که تا به خود بیاییم گرفتار شده ایم. (مقام معظم رهبری، 7 آذر 1368)
امروز به نظر من، از همه خطرناک تر در داخل، روش های فرهنگی است. . . از اساسی ترین مسایل ما، مسایل فرهنگی است و من احساس می کنم که در زمینه ی اداره ی فرهنگ اسلامی این جامعه داریم دچار یک نوع غفلت و بی هوشی می شویم - یا شده ایم - که بایستی خیلی سریع و هوشیارانه آن را علاج کنیم. (مقام معظم رهبری، 14 آذر1369)
آن طور که من احساس کرده ام و از مجموع کارهایی که دارد می شود، فهمیده ام، این است که حمله ی همه جانبه ای سازماندهی شده است. . . آن کاری که می خواهند بکنند، این است که پشت جبهه ی انقلاب را کلاً در بازوهای خودشان بگیرند، پشت جبهه ی انقلاب مردمند، خط مقدم مسؤولانند، بعد وابستگان شدید به مسئولین، بعداً هم خیل انبوه آحاد ملت، این ها فکر کردند که اگر ما بتوانیم کمندی دور این خیل انبوهی که پشت سر مسئولین بیندازیم و این ها را در اختیار بگیریم، همه چیز حل خواهد شد. . . احساس می شود که در سینما، در مطبوعات، حتی در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آن طوری در آن جا حضور دارند - در سالن های فرهنگی، در جشنواره ها و در جابه جای مناطق فرهنگی، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آن جا حاضر است و دارند کار می کنند. . . اما حالا سیاسی اش هم کرده اند. . . این کار، کار بسیار خطرناکی است.
البته خطرناکی که می گوییم، نه این که بی علاج یا صعب العلاج است، نه بسیار سهل العلاج است، به شرط این که بیمار و طبیب احساس کنند که بیماری هست، اگر احساس کردند بیماری است، آن وقت دیگر صعب العلاج نیست، خیلی سهل العلاج است، خطر آن جاست که من و شما نفهمیم که چنین چیزی وجود دارد و من دارم الان عرض می کنم ما فرهنگی هستیم، ما اهل تشخیص فرهنگی هستیم، انسانی که در یک فضای فرهنگی استشمام می کند، لازم نیست دست بزند یا ببیند تا چیزی را بفهمد، امروز برای من کاملاً محسوس است. این را هم روزنامه نگاران ما، هم رادیو تلویزیون ما و هم دستگاه های تبلیغاتی ما - مثل وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و آموزش و پرورش و دیگران - بدانند، امروز مسئله این است. (مقام معظم رهبری، 23 مرداد 1370)
این مسئله تهاجم فرهنگی که ما بارها روی آن تأکید کرده ایم، واقعیت روشنی است. با انکار آن ما نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد، وجود دارد. به قول امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه)، (من نام لم ینم عنه)، اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعی کن خودت را بیدار کنی، ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است کما این که اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. . . ما نبایستی چیزی را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتی در رسانه های جمعی ما، در کتاب هایی که می نویسند، در ترجمه هایی که می کنند، در شعرهایی که می سرایند، در برنامه های فرهنگی علی الظاهر بی ارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتاً شما آقایان - که عناصری فرهنگی هستید - می شنوید، همه جانبه آرایش نظامی فرهنگی بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد. . . امروز دشمن در مقابل وضع کنونی ما آن ژست و آرایش نظامی صد سال یا پنجاه سال پیش را به خود نمی گیرد. ما باید آرایش جدید دشمن را بشناسیم، اگر نشناختیم و خوابیدیم از بین رفته ایم. (مقام معظم رهبری، 20 آذر .1370)
در پایان این بخش لازم به تذکر است که به طور کلی مراجعه ای به دیدگاههای مقام معظم رهبری در زمینه تفکر لیبرالیسم نشان می دهد که ایشان از جمله مهمترین منتقدان این تفکر غلط هستند و بیشترین تاثیر را در ناکارامدی تسلط آن بر کشور پس از حضرت امام (ره) داشته اند. بنابر این کسی که چنین دیدگاهی نسبت به این ایدئولوژی دارد را نمی توان عامل حرکت کشور به سمت این تفکر و ایدئولوژی دانست :
لیبرال دمکراسی غرب که یک روز گفته می شد اوج تکامل فکر و عمل انسان است و بالاتر از آن چیزی وجود ندارد امروز به دست خود , خودش را رسوا کرده است این لیبرالیسم همان چیزی است که امروز ماجرای افغانستان و سالهاست مساله فلسطین را به وجود آورده است , این اومانیسم دروغین غرب همان چیزی است که پنجاه سال ملت فلسطین را ندیده می گیرد.( بیانات رهبر انقلاب در دیدار جوانان استان اصفهان 12/8/80)
لیبرالیسم غربی و کمونیسم و سوسیالیسم و غیره همه امتحان خود را داده و ناتوانی خود را ثابت کرده‌اند امروز هم مانند گذشته اسلام تنها نسخه شفابخش و فرشته نجات است(بیانات مقام معظم رهبری‌در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی‌ 1376/09/18)

نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی یا ناسیونالیسم افراطی یا گرایشهای چپ مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند.اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست.گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است.هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق‌ قرار داد(بیانات در نخستین اجلاس بیداری اسلامی 1390/06/26)
لیبرالیسم منحرف غربی که امروزه ملتهای اروپا و آمریکا در فضای آلوده‌ی آن دست و پا می‌زنند و اخلاق و فضیلت و روابط انسانی و اساس خانواده و پیوند نسل جدید را با پدران و مادران و به طور کلی معنویت و ایمان خود را در سایه‌ی شوم آن فانی شده می‌یابند در میدان سیاست و اقتصاد توقعات نا مشروعی را از نظام اسلامی و مسؤولان بلند پایه‌ی آن مطرح می‌کند وظیفه‌ی مجلس شورای اسلامی در مرتبه‌ی اول ایستادگی در برابر این توقعات و پای فشردن بر راه روشن و صراط مستقیم اسلام و انقلاب اسلامی است و این مهمترین توقع اینجانب و ملت بزرگ و شجاع ایران از نمایندگان منتخب مردم است (پیام به مناسبت افتتاح دوره پنجم مجلس شورای اسلامی 12/3/75)
هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که (کانت) و (جان استوارت میل) و دیگران چه گفته اند! ما خودمان حرف و منطق داریم....(دیدار با اساتید ودانشجویان دانشگاه مدرس ، 24/6/77)
ولی امر مسلمین با اشاره به شکست و ناتوانی لیبرالیسم غربی، کمونیسم، سوسیالیسم و دیگر مکاتب بشری در حل مسائل و مشکلات جوامع انسانی فرمودند: امروز هم مانند گذشته، اسلام تنها شفابخش و فرشته نجات بشر است بشرط آن که چهره نورانی و بی‌پیرایه اسلام، از ورای تصویر تیره‌ای که دوستان نادان و غافل، کج‌فهمیها و سودطلبی‌های برخی خودیها و بویژه تبلیغات ظریف و موذیانه دشمنان ترسیم کرده است، دیده و شناخته شود.( http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=802 )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین