اینکه ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مجلس خبرگان رهبری، در دست یک نفر می باشد آیا این به معنای آن نیست که همه قدرت تصمیم گیری در کشور، در دست یک نفر می باشد؟ و به خاطر آن چنانچه مثلا رئیس ج موضوعی را که در پرسش مطرح نمودید از ابعاد مختلف قابل نقد و بررسی است که به اختصار به ذکر چند نکته بسنده می نماییم : یکم . ساختار حقوقی - سیاسی نظام جمهوی اسلامی بر اساس تفکیک قوا تنظیم شده و قوای سه گانه علی رغم همکاری و تعامل با یکدیگر از استقلال لازم برخوردار می باشند . دوم . قانون اساسی جمهوری اسلامی ، قدرت های تصمیم گیرنده کشور را مشخص نموده است و مطابق قانون اساسی نه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه مجلس خبرگان رهبری هیچ کدام حق تصمیم گیری پیرامون مسائل اجرایی کشور و ایجاد اخلال در کار دولت را ندارند. اصولاً مجمع تشخیص مصلحت، خود نهاد مستقلی در امر قانونگذاری نیست به عنوان بازوی مشورتی رهبری عمل نموده و مصوبات آن لازم است به تأیید مقام رهبری برسد . حوزه اختیارات و وظایف مجلس خبرگان رهبری نیز در ارتباط با نصب و عزل رهبری و نظارت بر عملکرد ایشان می باشد . سوم . تصدی همزمان ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام - که توسط مقام معظم رهبری انتخاب می شود - و ریاست مجلس خبرگان رهبری - که توسط جمع زیادی از کارشناسان و اسلام شناسان برجسته کشور انتخاب می شود – توسط یک نفر نه تنها از نظر قانونی منعی ندارد بلکه با توجه به پارامترهایی نظیر : 1. مشخص بودن محدوده وظایف و اختیارات هریک از این دو نهاد؛ 2 . ویژگی های دینی ، تعهد اخلاقی و انقلابی و سوابق آن؛ 3 . نظارت ها و کنترل های دقیقی که توسط مقام معظم رهبری و سایر اعضای تشکیل دهنده بر عملکرد رئیس این دو نهاد و مصوبات آن صورت می پذیرد ، راه را بر هر گونه سوئ استفاده احتمالی و ایجاد اخلال در عملکرد سایر قوا مسدود می نماید. چهارم . هر چند فضای تبلیغاتی برخی جریانات سیاسی به گونه ایست که به وجود آورنده این قبیل ابهامات و شبهات است ؛ اما بحمدالله مسئولین عالی رتبه نظام مقدس جمهوری اسلامی در کنار برخی اختلاف سلایق و دیدگاههای طبیعی پیرامون شیوه های اجرایی ، از اتحاد ، همدلی و صمیمیت بی نظیری برخوردار بوده و رعایت اصول ، ارزش های واقعی انقلاب ، منافع و مصالح نظام و جامعه اسلامی را بر هر موضوعی مقدم می شمارند . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100100909)
اینکه ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مجلس خبرگان رهبری، در دست یک نفر می باشد آیا این به معنای آن نیست که همه قدرت تصمیم گیری در کشور، در دست یک نفر می باشد؟ و به خاطر آن چنانچه مثلا رئیس ج
اینکه ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مجلس خبرگان رهبری، در دست یک نفر می باشد آیا این به معنای آن نیست که همه قدرت تصمیم گیری در کشور، در دست یک نفر می باشد؟ و به خاطر آن چنانچه مثلا رئیس ج
موضوعی را که در پرسش مطرح نمودید از ابعاد مختلف قابل نقد و بررسی است که به اختصار به ذکر چند نکته بسنده می نماییم :
یکم . ساختار حقوقی - سیاسی نظام جمهوی اسلامی بر اساس تفکیک قوا تنظیم شده و قوای سه گانه علی رغم همکاری و تعامل با یکدیگر از استقلال لازم برخوردار می باشند .
دوم . قانون اساسی جمهوری اسلامی ، قدرت های تصمیم گیرنده کشور را مشخص نموده است و مطابق قانون اساسی نه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه مجلس خبرگان رهبری هیچ کدام حق تصمیم گیری پیرامون مسائل اجرایی کشور و ایجاد اخلال در کار دولت را ندارند. اصولاً مجمع تشخیص مصلحت، خود نهاد مستقلی در امر قانونگذاری نیست به عنوان بازوی مشورتی رهبری عمل نموده و مصوبات آن لازم است به تأیید مقام رهبری برسد . حوزه اختیارات و وظایف مجلس خبرگان رهبری نیز در ارتباط با نصب و عزل رهبری و نظارت بر عملکرد ایشان می باشد .
سوم . تصدی همزمان ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام - که توسط مقام معظم رهبری انتخاب می شود - و ریاست مجلس خبرگان رهبری - که توسط جمع زیادی از کارشناسان و اسلام شناسان برجسته کشور انتخاب می شود – توسط یک نفر نه تنها از نظر قانونی منعی ندارد بلکه با توجه به پارامترهایی نظیر :
1. مشخص بودن محدوده وظایف و اختیارات هریک از این دو نهاد؛
2 . ویژگی های دینی ، تعهد اخلاقی و انقلابی و سوابق آن؛
3 . نظارت ها و کنترل های دقیقی که توسط مقام معظم رهبری و سایر اعضای تشکیل دهنده بر عملکرد رئیس این دو نهاد و مصوبات آن صورت می پذیرد ، راه را بر هر گونه سوئ استفاده احتمالی و ایجاد اخلال در عملکرد سایر قوا مسدود می نماید.
چهارم . هر چند فضای تبلیغاتی برخی جریانات سیاسی به گونه ایست که به وجود آورنده این قبیل ابهامات و شبهات است ؛ اما بحمدالله مسئولین عالی رتبه نظام مقدس جمهوری اسلامی در کنار برخی اختلاف سلایق و دیدگاههای طبیعی پیرامون شیوه های اجرایی ، از اتحاد ، همدلی و صمیمیت بی نظیری برخوردار بوده و رعایت اصول ، ارزش های واقعی انقلاب ، منافع و مصالح نظام و جامعه اسلامی را بر هر موضوعی مقدم می شمارند . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100100909)
- [سایر] وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست و رئیس این نهاد توسط چی کسی تعین می شود؟
- [سایر] رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، چندسال یکبار عوض می شود؟ اعضای آن چگونه انتخاب می شوند؟
- [سایر] سلام.آیا میتوان مجمع تشخیص مصلحت نظام را با مجلس سنا مقایسه کرد؟آیا شباهت یا تفاوتی بین مجالس سنا با مجمع تشخیص وجود دارد؟ممنون
- [سایر] چرا تشکیلاتی مانند مجلس، مجمع تشخیص مصلحت، خبرگان و... در زمان پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نبود؟
- [سایر] انتخاب و تأیید اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط چه کسی صورت میگیرد و تعداد آنها چند نفر است؟
- [سایر] انتخاب و تأیید اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط چه کسی صورت میگیرد و تعداد آنها چند نفر است؟
- [سایر] مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری ، نظام جمهوری اسلامی ایران را کشتی نجات نامیده و آنرا به این نام تعبیر کردند ناخداو مسافران این کشتی نجات کیست؟ و جهت گیری آن به چه سمتی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام سال 1372 برای تقسیم ارث ،اگر متوفی جزو اقلیت دینی، زرتشتی یا کلیمی یا مسیحی باشد و در بین ورثه اش مسلمان وجود داشته باشد، باید قواعد و عادات مسلمه متداوله در مذهب متوفی رعایت شود. حال اگر متوفی بلاوارث مسیحی باشد ،با توجه به نص روایات :: ( الامام وارث من لا وارث له) امام (ع) وارث میباشند و وصیت فقط تا میزان ثلث نافذ است. ولی در قانون دیوان عالی کشور شخص میتواند به تمام اموال وصیت کند. در حالی که قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام سال 1372 عینا رای به وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره 37 مورخ 63/9/19 را که در مورد متوفی بلا وارث مسیحی است را داده و تصویب نموده است. در این مورد وظیفه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] 4 از آن جا که سازمان تعزیرات حکومتی زیر نظر قوّه مجریّه اداره می گردد، و بر اساس مصوّبات مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیّت رسیدگی به امور محوّله را دارد; آیا تصمیمات صادره، قضایی تلقّی می گردد، یا جزء تصمیمات اداری می باشد؟ با عنایت به اصل شصتم قانون اساسی که اشعار می دارد: (اعمال قوّه مجریّه، جز در اموری که در این قانون مستقیماً بر عهده رهبری گذارده شده، از طریق رییس جمهور و وزرا است); آیا رؤسای شعب تعزیرات حکومتی منصوب از طرف قوّه مجریّه، که مأذون از ناحیه رهبری می باشند، صلاحیّت فصل خصومت، رسیدگی، صدور حکم و اعمال مجازات را دارند، یا بایستی مأذون از ناحیه رئیس قوّه قضائیّه باشند؟
- [سایر] فقهای شورای نگهبان چگونه صلاحیت رقبای خود را برای انتخابات خبرگان احراز میکنند؟ شرح یکی از شبهاتی که پس از ثبتنام اعضای شورای نگهبان در فضای مجازی به صورت گسترده مطرح شد، درباره تأیید صلاحیت اعضای خبرگان توسط شورای نگهبان است. در ادامه متن این شبهه آمده است: "تا این لحظه، به جز یک نفر (مهدی شب زنده دار)، پنج فقیه دیگر شورای نگهبان رسما نامزد مجلس خبرگان شدهاند. قانون فعلی منعی برای اینکار در نظر نگرفته اما همین قانون قید و بندها و تناقضهایی در خود دارد که فلسفه نظارت را زیر سوال میبرد. آقای رئیسجمهوری که تاکید زیادی بر قانون و اجرای آن در انتخابات دارد، بد نیست به نکات زیر توجه کند و مهیای اقدام لازم باشد. طبق تبصره 4 ماده 11 آییننامه اجرایی قانون انتخابات خبرگان، «چنانچه اعضای شورای نگهبان داوطلب نمایندگی مجلس خبرگان گردند نمیتوانند نسبت به انتخابات استانی که از آنجا داوطلب شدهاند نظارت و اتخاذ تصمیم نمایند.» خب! این ماده خیلی شفاف و صریح است. پس تا این لحظه: احمد جنتی که از تهران نامزد شده حق نظارت و اتخاذ تصمیم در مورد انتخابات استان تهران را ندارد. محمود هاشمی شاهرودی که از مشهد نامزد شده حق نظارت و اتخاذ تصمیم در مورد انتخابات استان خراسان رضوی را ندارد. محمد مومن که از قم نامزد شده حق نظارت و اتخاذ تصمیم در مورد انتخابات استان قم را ندارد. محمد رضا مدرسی یزدی که از تهران نامزد شده حق نظارت و اتخاذ تصمیم در مورد انتخابات استان تهران را ندارد. محمد یزدی هم که از تهران نامزد شده حق نظارت و اتخاذ تصمیم در مورد انتخابات استان تهران را ندارد. خب! پس تا اینجا سه نفر از فقهای شورای نگهبان نامزد استان تهران هستند و طبق قانون حق نظارت و اتخاذ تصمیم برای این استان را ندارد. دو نفر دیگر هم یکی به مشهد رفته و دیگری نامزد استان قم است. حالا در نظر داشته باشید که همین قانون (ماده 15 و 16) وظیفه تایید صلاحیتهای نامزدهای خبرگان را هم به «فقهای شورای نگهبان» سپرده است. یعنی شش عضو فقیه که تا اینجا پنج نفرشان خودشان نامزد هستند و طبق قانون هم محدودیت نظارتی و دخالت در سه استان تهران، قم و خراسان رضوی شامل حالشان میشود. حالا سوال اساسی این است که چگونه میتوان اطمینان حاصل کرد که در روند تایید صلاحیتها و نظارتها این محدودیتهای قانونی واقعا رعایت میشود! مثلا وقتی لیست اسامی نامزدهای استان تهران به شورای نگهبان میرسد و «فقهای شورا» باید بررسی را آغاز کنند، آقایان محمد یزدی و احمد جنتی و مدرسی یزدی چشم و دهانشان را میبندند و یا از اتاق بیرون میروند؟! که «دخالتی در اتخاذ تصمیم» نداشته باشند! شهروندان چگونه باید به این روند نظارت داشته باشند!؟"