مهمترین وظیفه و هدف قوه قضائیه چیست؟ رئیس قوه قضائیه را چه کسی و برای چه مدت انتخاب می کند؟ دستگاههای زیر مجموعه قوه قضائیه کدامند؟ مهمترین معیارهایی که برای استقلال دستگاه قضائیه وجود دارد، کدامند؟
مهمترین وظیفه و هدف قوه قضائیه چیست؟ رئیس قوه قضائیه را چه کسی و برای چه مدت انتخاب می کند؟ دستگاههای زیر مجموعه قوه قضائیه کدامند؟ مهمترین معیارهایی که برای استقلال دستگاه قضائیه وجود دارد، کدامند؟ پیرامون بخش اول و سوم پرسش گفتنی است : قوه قضاییه در کشور جمهوری اسلامی ایران یکی از نهادهای حکومتی است که در عرض دو قوه مجریه و مقننه و مستقل از آن ها می باشد . هدف از این نهاد تضمین حقوق فردی و اجتماعی ، تحقق صلح ، عدالت و امنیت است. فعالیت ها و مسئولیت های قوه قضاییه اعم از مسئولیت های قضایی یا سازمانی و غیر قضایی به وسیله قانون اساسی یا قوانین عادی مشخص می شود .قوه قضاییه در جهت رسیدن به این اهداف از طریق سازمان های قضایی و غیر قضایی که زیر مجموعه آن هستند عمل می نماید. وظایف قوه قضاییه به وسیله قانون اساسی و بعضی قوانین عادی تعیین می گردد. اهم وظایف این قوه بر اساس اصل 156 قانون اساسی عبارت است از: 1. رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ، تعدیات، شکایات ، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات ، و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین می کند. 2. احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های عمومی 3. نظارت بر حسن اجرای قوانین 4. کشف جرم و تعقیب ، مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. 5. اقدام مناسب برای پیش گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین. قوه قضاییه در جهت اعمال وظایف قانونی خود سازمان های قضایی و غیر قضایی بر اساس قوانین ایجاد می کند. اصول 21، 161،168،173،174،159و158 مشخص کننده نوع این سازمان ها و مسئولیت های آنان است. برخی از این سازمان ها مانند دادگستری ها و دادگاه ها در جهت رسیدگی قضایی و برخی مانند دادسراها و دادستانی و اداراه زیر مجموعه آن مانند آگاهی و نیروهای انتظامی در جهت تعقیب و یا پیشگیری از جرایم و ایجاد نظم اجتماعی و برخی مانند سازمان بازرسی وظیفه نظارتی و بالاخره بعضی مثل پزشکی قانونی و یا ادارات ثبت در جهت کارشناسی امور کیفری و مدنی به عنوان بازوی غیر قضایی دستگاه قضا عمل می کند. (برای مطالعه بیشتر در مورد کیفیت وظایف و اختیارات قوه قضایی و گستره عمل آن می توانید به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین کتاب حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران ج 2 تالیف دکتر سید محمد هاشمی مراجعه کنید.) اما در پاسخ به بخش دوم و چهارم سوال نیز توجه به مطالب ذیل حائز اهمیت است : براساس اصول یکصد و پنجاه و هفتم و یکصد و دهم قانون اساسی تعیین و انتصاب رئیس قوه قضائیه از جمله وظایف و اختیارات مقام رهبری است . اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی پیرامون نحوه انتخاب و شرایط رئیس قوه قضائیه و مدت آن چنین بیان می دارد : ( به منظور انجام مسؤولیت های قوه قضاییه در کلیه امور قضائی و اداری و اجرایی مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضائی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رییس قوه قضاییه تعیین می نمایند که عالیترین مقام قوه قضاییه است.) در تبیین این موضوع به صورت مختصر گفتنی است که علت اصلی این موضوع ناشی از مبانی مکتبی نظام اسلامی و لزوم مشروعیت الهی آن می باشد . توضیح اینکه : دستگاه قضائی به دلیل حساسیت و نقش بنیادی اش و نیز خصیصه مکتبی اش و به منظور تحقق بخشیدن به عدالت اسلامی و پاسداری از حقوق مردم, لزوماً باید با معیارهای اسلامی منطبق باشد. قانون اساسی نیز در اصل یکصد و پنجاه و ششم خود, قوه قضائیه را (…مستقل و پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت) معرفی کرده است. اگرچه قضاوت قهراً طبق احکام الهی و توسط قضات واجد شرایط اسلامی صورت خواهد گرفت, ولی به دلیل اهمیت و حساسیت بنیادی قضا در اسلام و دقت در مکتبی بودن نظام قضائی کشور و پیش گیری از انحرافات کلی در سیستم قضائی اسلامی, نظارت ولی فقیه در این امور اجتناب ناپذیر است. و این نظارت با نصب رئیس قوه قضائیه (مطابق اصل یکصد و پنجاه و هفتم و نیز بند ششم اصل یکصد و دهم) و عفو و تخفیف مجازات محکومین (بند 11 اصل یکصد و ششم) از سوی رهبری تحقق می یابد. البته این نظارت به معنای دخالت در کار قضات عادل و نقض استقلال آن ها نبوده و صرفاً برای حفظ نظم و هم آهنگی و وحدت مدیریت جامعه و پیش گیری از انحرافات و مراعات دقیق ضوابط اسلامی است. اعمال قوه قضائیه مطابق اصل شصت و یکم قانون اساسی (به وسیله دادگاه های دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد). دادگاه ها برای انجام این وظایف باید به نحوی از سوی ولی فقیه و حاکم اسلامی مأذون باشند تا احکام آن ها نافذ و مشروع گردد. در اصل یکصد و پنجاه و ششم نیز در شمار وظایف قوه قضائیه, مواردی وجود دارد که اعمال و انجام آن ها احتیاج به تنفیذ مقام ولایت و از نظر برخی از فقها حتی تصدی آن ها احتیاج به نصب از سوی امام معصوم (ع) دارد تا مشروع تلقی شود. (حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم در امور حسبیه) که در بند یکم وظایف قوه قضائیه آمده است, شرعاً در اختیار فقیه حاکم بوده و متصدیان آن ها باید به نوعی اجازه اعمال این حاکمیت را از فقیه حاکم بگیرند تا احکامشان مشروع و نافذ باشد. همین طور (کشف جرم و تعقیب, مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام) موضوع بند چهارم وظایف قوه قضائیه در اصل یکصد و پنجاه و ششم, دقیقاً احتیاج به نظارت و تنفیذ ولی فقیه دارد و این امور اصالتاً از شئون و اختیارات ولی فقیه است. براساس اصول یکصد و پنجاه و هفتم و یکصد و دهم قانون اساسی تعیین و انتصاب رئیس قوه قضائیه از جمله وظایف و اختیارات مقام رهبری است که از این طریق, رهبری نظارت خود را بر دستگاه قضائی اعمال نموده و با تفویض قسمتی از اختیارات خود به رئیس قوه مشروعیت کل دستگاه قضائی را تأمین می کند. و بالآخره اینکه با توجه به مشروعیت الهی کلیه بخشهای نظام اسلامی و سایر مطالبی که گذشت ، انتصاب رئیس قوه قضائیه توسط مقام رهبری امری منطقی است اما نکته قابل توجه اینکه در بسیاری نظامهای سیاسی دنیا که مشروعیت خویش را بر اساس آراء مردمی تعریف می نمایند ، قوه قضائیه توسط رئیس جمهور یا ملکه و... ، انتخاب می شود. چنانکه قانون اساسی آمریکا صریح است به این که قضات دیوان عالی به وسیله رییس جمهور انتخاب و پس از تصویب مجلس سنا منصوب خواهند شد. همچنین تعیین عالی ترین مقام قضائی انگلستان از اختیارا ت ملکه است . (منابع: 1 . ولایت فقیه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی، محمد شفیعی فر ، فصلنامه حکومت اسلامی شماره 13 . 2 . حقوق اساسی جمهوری اسلامی ، مرتضی مرندی .) در پایان جهت تبین بیشتر وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه و همچنین مکانیسم های استقلال این قوه توصیه می شود به منابع حقوق اساسی جمهوری اسلانی نظیر (حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، سید محمد هاشمی، ج 2 و...) مراجعه نمائید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 6/100116643)
عنوان سوال:

مهمترین وظیفه و هدف قوه قضائیه چیست؟ رئیس قوه قضائیه را چه کسی و برای چه مدت انتخاب می کند؟ دستگاههای زیر مجموعه قوه قضائیه کدامند؟ مهمترین معیارهایی که برای استقلال دستگاه قضائیه وجود دارد، کدامند؟


پاسخ:

مهمترین وظیفه و هدف قوه قضائیه چیست؟ رئیس قوه قضائیه را چه کسی و برای چه مدت انتخاب می کند؟ دستگاههای زیر مجموعه قوه قضائیه کدامند؟ مهمترین معیارهایی که برای استقلال دستگاه قضائیه وجود دارد، کدامند؟

پیرامون بخش اول و سوم پرسش گفتنی است :
قوه قضاییه در کشور جمهوری اسلامی ایران یکی از نهادهای حکومتی است که در عرض دو قوه مجریه و مقننه و مستقل از آن ها می باشد . هدف از این نهاد تضمین حقوق فردی و اجتماعی ، تحقق صلح ، عدالت و امنیت است.
فعالیت ها و مسئولیت های قوه قضاییه اعم از مسئولیت های قضایی یا سازمانی و غیر قضایی به وسیله قانون اساسی یا قوانین عادی مشخص می شود .قوه قضاییه در جهت رسیدن به این اهداف از طریق سازمان های قضایی و غیر قضایی که زیر مجموعه آن هستند عمل می نماید. وظایف قوه قضاییه به وسیله قانون اساسی و بعضی قوانین عادی تعیین می گردد.
اهم وظایف این قوه بر اساس اصل 156 قانون اساسی عبارت است از:
1. رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات ، تعدیات، شکایات ، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات ، و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین می کند.
2. احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های عمومی
3. نظارت بر حسن اجرای قوانین
4. کشف جرم و تعقیب ، مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام.
5. اقدام مناسب برای پیش گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.
قوه قضاییه در جهت اعمال وظایف قانونی خود سازمان های قضایی و غیر قضایی بر اساس قوانین ایجاد می کند.
اصول 21، 161،168،173،174،159و158 مشخص کننده نوع این سازمان ها و مسئولیت های آنان است.
برخی از این سازمان ها مانند دادگستری ها و دادگاه ها در جهت رسیدگی قضایی و برخی مانند دادسراها و دادستانی و اداراه زیر مجموعه آن مانند آگاهی و نیروهای انتظامی در جهت تعقیب و یا پیشگیری از جرایم و ایجاد نظم اجتماعی و برخی مانند سازمان بازرسی وظیفه نظارتی و بالاخره بعضی مثل پزشکی قانونی و یا ادارات ثبت در جهت کارشناسی امور کیفری و مدنی به عنوان بازوی غیر قضایی دستگاه قضا عمل می کند.
(برای مطالعه بیشتر در مورد کیفیت وظایف و اختیارات قوه قضایی و گستره عمل آن می توانید به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین کتاب حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران ج 2 تالیف دکتر سید محمد هاشمی مراجعه کنید.)

اما در پاسخ به بخش دوم و چهارم سوال نیز توجه به مطالب ذیل حائز اهمیت است :
براساس اصول یکصد و پنجاه و هفتم و یکصد و دهم قانون اساسی تعیین و انتصاب رئیس قوه قضائیه از جمله وظایف و اختیارات مقام رهبری است . اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی پیرامون نحوه انتخاب و شرایط رئیس قوه قضائیه و مدت آن چنین بیان می دارد : ( به منظور انجام مسؤولیت های قوه قضاییه در کلیه امور قضائی و اداری و اجرایی مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضائی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رییس قوه قضاییه تعیین می نمایند که عالیترین مقام قوه قضاییه است.)
در تبیین این موضوع به صورت مختصر گفتنی است که علت اصلی این موضوع ناشی از مبانی مکتبی نظام اسلامی و لزوم مشروعیت الهی آن می باشد . توضیح اینکه : دستگاه قضائی به دلیل حساسیت و نقش بنیادی اش و نیز خصیصه مکتبی اش و به منظور تحقق بخشیدن به عدالت اسلامی و پاسداری از حقوق مردم, لزوماً باید با معیارهای اسلامی منطبق باشد. قانون اساسی نیز در اصل یکصد و پنجاه و ششم خود, قوه قضائیه را (…مستقل و پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت) معرفی کرده است. اگرچه قضاوت قهراً طبق احکام الهی و توسط قضات واجد شرایط اسلامی صورت خواهد گرفت, ولی به دلیل اهمیت و حساسیت بنیادی قضا در اسلام و دقت در مکتبی بودن نظام قضائی کشور و پیش گیری از انحرافات کلی در سیستم قضائی اسلامی, نظارت ولی فقیه در این امور اجتناب ناپذیر است. و این نظارت با نصب رئیس قوه قضائیه (مطابق اصل یکصد و پنجاه و هفتم و نیز بند ششم اصل یکصد و دهم) و عفو و تخفیف مجازات محکومین (بند 11 اصل یکصد و ششم) از سوی رهبری تحقق می یابد. البته این نظارت به معنای دخالت در کار قضات عادل و نقض استقلال آن ها نبوده و صرفاً برای حفظ نظم و هم آهنگی و وحدت مدیریت جامعه و پیش گیری از انحرافات و مراعات دقیق ضوابط اسلامی است. اعمال قوه قضائیه مطابق اصل شصت و یکم قانون اساسی (به وسیله دادگاه های دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد). دادگاه ها برای انجام این وظایف باید به نحوی از سوی ولی فقیه و حاکم اسلامی مأذون باشند تا احکام آن ها نافذ و مشروع گردد. در اصل یکصد و پنجاه و ششم نیز در شمار وظایف قوه قضائیه, مواردی وجود دارد که اعمال و انجام آن ها احتیاج به تنفیذ مقام ولایت و از نظر برخی از فقها حتی تصدی آن ها احتیاج به نصب از سوی امام معصوم (ع) دارد تا مشروع تلقی شود. (حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم در امور حسبیه) که در بند یکم وظایف قوه قضائیه آمده است, شرعاً در اختیار فقیه حاکم بوده و متصدیان آن ها باید به نوعی اجازه اعمال این حاکمیت را از فقیه حاکم بگیرند تا احکامشان مشروع و نافذ باشد. همین طور (کشف جرم و تعقیب, مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام) موضوع بند چهارم وظایف قوه قضائیه در اصل یکصد و پنجاه و ششم, دقیقاً احتیاج به نظارت و تنفیذ ولی فقیه دارد و این امور اصالتاً از شئون و اختیارات ولی فقیه است. براساس اصول یکصد و پنجاه و هفتم و یکصد و دهم قانون اساسی تعیین و انتصاب رئیس قوه قضائیه از جمله وظایف و اختیارات مقام رهبری است که از این طریق, رهبری نظارت خود را بر دستگاه قضائی اعمال نموده و با تفویض قسمتی از اختیارات خود به رئیس قوه مشروعیت کل دستگاه قضائی را تأمین می کند. و بالآخره اینکه با توجه به مشروعیت الهی کلیه بخشهای نظام اسلامی و سایر مطالبی که گذشت ، انتصاب رئیس قوه قضائیه توسط مقام رهبری امری منطقی است اما نکته قابل توجه اینکه در بسیاری نظامهای سیاسی دنیا که مشروعیت خویش را بر اساس آراء مردمی تعریف می نمایند ، قوه قضائیه توسط رئیس جمهور یا ملکه و... ، انتخاب می شود. چنانکه قانون اساسی آمریکا صریح است به این که قضات دیوان عالی به وسیله رییس جمهور انتخاب و پس از تصویب مجلس سنا منصوب خواهند شد. همچنین تعیین عالی ترین مقام قضائی انگلستان از اختیارا ت ملکه است . (منابع: 1 . ولایت فقیه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی، محمد شفیعی فر ، فصلنامه حکومت اسلامی شماره 13 . 2 . حقوق اساسی جمهوری اسلامی ، مرتضی مرندی .)
در پایان جهت تبین بیشتر وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه و همچنین مکانیسم های استقلال این قوه توصیه می شود به منابع حقوق اساسی جمهوری اسلانی نظیر (حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، سید محمد هاشمی، ج 2 و...) مراجعه نمائید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 6/100116643)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین