چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم(ص) اهانت می کنند؟
چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم(ص) اهانت می کنند؟ چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم اهانت می کنند و راهکار مقابله با آن چیست؟ اینکه هر از چند گاهی قضیه فیلم یا کاریکاتور و یا کتاب موهن تکرار می شود و در هر مورد موجی از انزجار در عالم اسلام بلکه در کل مجموعه بشری به وجود می آید و در آخر با نوعی از توجیه چون آزادی بیان و امثال آن، سران آمریکا و اروپا از کنار آن می گذرند و بعضی از تحلیل گران باور می کنند که دموکراسی و التزام به لوازم آن چنین دردسری برای غرب بوجود می آورد؛ این باور اشتباه است. از تکرار قضیه مشخص می شود که غرب پشت سر قضیه است و موج خشونت و انزجار حاصل از این عمل خواسته غرب است نه چیز دیگر. غرب از این موج اعتراضی که دیدیم و کشتار سفیر و دیپلمات چه سودی می برد؟ قضیه مربوط به صهیونیستهاست. آنها می خواهند مسلمانان را در مقابل مسیحیت و سایر فِرق قرار دهند؛ اما موج خشونت همراه با تظاهرات را معلول تربیت اسلامی و عقائد آن اعلام کنند و بگویند اسلام دین خشونت و پرخاش است نه دین گفتگو و منطق. از این رو هر وقت روشنفکران غربی به دلیل مظالم و رفتارهای ضد انسانی رهبرانشان متالم می شوند و قلم بدست می گیرند و مقاله می نویسند و از هضم شدن منافع غرب در باتلاق دفاع از صهیونیستها گلایه می کنند و موجی از بیداری در عالم مسیحیت علیه صهیونیستها پیش می آید؛ فیلم یا کاریکاتور موهن تکرار می شود. در نتیجه اعتراضات و بی تابی هایی در عالم اسلام ظهور می کنند و جریانِ بیداریِ جوانانِ روشنفکرِ غربی تحت الشعاع نفرت از خشونت گرایی اسلامی قرار می گیرد و خواب سنگین بی خبری از فدا شدن در باتلاق دفاع از صهیونیستها بر روشنفکران غالب می شود. غرب در این اهانت ها همین منافع را دارد و کشته دادن موید قضیه است. برای غرب مهم امواج دافع است. صهیونیستها از بیداری مسیحیت وحشت دارند. آنها با خشن نشان دادن مسلمانان، لالائی خواب آور مسیحیت را نتیجه می گیرند. از این جهت کشته شدن سفیر و دیپلمات سوژه خوبی برای مظلوم نمایی خود و بی منطق معرفی کردن مسلمانان است و این حرکت ادامه خواهد یافت. اما راهکار مقابله با جریان توهین به مقدسات؛ می دانیم هر داروی شفابخشی عوارض جنبی دارد. منافع توهین به مقدسات برای غرب اگر داروی شفابخش باشد از قانون فوق مستثنی نیست. عوارض جنبی این کار را باید شناخت و از آن سود جست. وقتی مسئله اهانت به پیامبر بزرگ اسلام پیروان اسلام از هر فرقه را تکان می دهد و همه فرقه ها خود را در مقابل یک دشمن مشترک می بینند، قانون نانوشته دشمنِ دشمن، دوست است وارد عمل می شود. غرب سالها کار کرده تا توانسته وهابیتِ سلفی گری و القاعده و طالبان را بر ضد کانون منطق اسلام و مظهر حیات و بالندگی اسلامی یعنی پیروان اهل بیت بسیج نماید. خون آنها را مباح و کشتار آنان را ماجور معرفی کند. در همین بین اخیراً امام زاده معروفی را که زیارتگاه میلیونها تن از دوستان اهل بیت بود منهدم نمودند و استخوان امام زاده را هم با نبش قبر بیرون آوردند و از میان بردند؛ به جرم اینکه زیارت قبر بدعت است مگر قبر پیامبر اکرم (ص). همین موج نفرت از اهانت به رسول خدا موجب بیداری فریب خوردگان وهابی سلفی و طالبان و القاعده می گردد. زیرا می بینند رساترین فریاد علیه دشمنان اسلام از طرفداران اهل بیت شنیده می شود. وقتی امام راحل حکم به قتل سلمان رشدی داد شیخ قمی که همیشه در خطبه ها امام را لعن می کرد به ستایش امام راحل پرداخت. وقتی از او علت را جویا شدند گفت در بین علماء اسلام، تنها او بود که به تکلیف خود عمل کرد؛ اشتباه می کردیم. آنها که بر رهبر بزرگوار خرده می گیرند که چرا چنین بی پرده علیه آمریکا و اسرائیل موضع می گیرد سخت در اشتباهند. آنها گمان می کنند میانه روی و اعتدال برنده نهائی است؛ درحالیکه به هیچ وجه چنین نیست. اگر ارتفاع پرچمی در مقابله با ابرقدرتها و اسرائیل بیشتر از پرچم ما باشد مایوس شدگان از غرب به آن پرچم توجه خواهند کرد. ما در مقابله منطقی با غرب و اسرائیل باید بلندترین پرچم را بالا ببریم. هم با منطق، اسلام را تبرئه کنیم و هم با مقابله با اسرائیل و هوادارانش محبوبیت، پیش فِرق اسلام کسب کنیم و توطئه چند فرقه ای را خنثی کنیم. محی الدین حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری، الف، 26 شهریور 91
عنوان سوال:

چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم(ص) اهانت می کنند؟


پاسخ:

چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم(ص) اهانت می کنند؟

چرا مستکبرین به ساحت قدسی نبی اکرم اهانت می کنند و راهکار مقابله با آن چیست؟ اینکه هر از چند گاهی قضیه فیلم یا کاریکاتور و یا کتاب موهن تکرار می شود و در هر مورد موجی از انزجار در عالم اسلام بلکه در کل مجموعه بشری به وجود می آید و در آخر با نوعی از توجیه چون آزادی بیان و امثال آن، سران آمریکا و اروپا از کنار آن می گذرند و بعضی از تحلیل گران باور می کنند که دموکراسی و التزام به لوازم آن چنین دردسری برای غرب بوجود می آورد؛ این باور اشتباه است. از تکرار قضیه مشخص می شود که غرب پشت سر قضیه است و موج خشونت و انزجار حاصل از این عمل خواسته غرب است نه چیز دیگر. غرب از این موج اعتراضی که دیدیم و کشتار سفیر و دیپلمات چه سودی می برد؟ قضیه مربوط به صهیونیستهاست. آنها می خواهند مسلمانان را در مقابل مسیحیت و سایر فِرق قرار دهند؛ اما موج خشونت همراه با تظاهرات را معلول تربیت اسلامی و عقائد آن اعلام کنند و بگویند اسلام دین خشونت و پرخاش است نه دین گفتگو و منطق.

از این رو هر وقت روشنفکران غربی به دلیل مظالم و رفتارهای ضد انسانی رهبرانشان متالم می شوند و قلم بدست می گیرند و مقاله می نویسند و از هضم شدن منافع غرب در باتلاق دفاع از صهیونیستها گلایه می کنند و موجی از بیداری در عالم مسیحیت علیه صهیونیستها پیش می آید؛ فیلم یا کاریکاتور موهن تکرار می شود. در نتیجه اعتراضات و بی تابی هایی در عالم اسلام ظهور می کنند و جریانِ بیداریِ جوانانِ روشنفکرِ غربی تحت الشعاع نفرت از خشونت گرایی اسلامی قرار می گیرد و خواب سنگین بی خبری از فدا شدن در باتلاق دفاع از صهیونیستها بر روشنفکران غالب می شود.

غرب در این اهانت ها همین منافع را دارد و کشته دادن موید قضیه است. برای غرب مهم امواج دافع است. صهیونیستها از بیداری مسیحیت وحشت دارند. آنها با خشن نشان دادن مسلمانان، لالائی خواب آور مسیحیت را نتیجه می گیرند. از این جهت کشته شدن سفیر و دیپلمات سوژه خوبی برای مظلوم نمایی خود و بی منطق معرفی کردن مسلمانان است و این حرکت ادامه خواهد یافت. اما راهکار مقابله با جریان توهین به مقدسات؛ می دانیم هر داروی شفابخشی عوارض جنبی دارد. منافع توهین به مقدسات برای غرب اگر داروی شفابخش باشد از قانون فوق مستثنی نیست. عوارض جنبی این کار را باید شناخت و از آن سود جست. وقتی مسئله اهانت به پیامبر بزرگ اسلام پیروان اسلام از هر فرقه را تکان می دهد و همه فرقه ها خود را در مقابل یک دشمن مشترک می بینند، قانون نانوشته دشمنِ دشمن، دوست است وارد عمل می شود. غرب سالها کار کرده تا توانسته وهابیتِ سلفی گری و القاعده و طالبان را بر ضد کانون منطق اسلام و مظهر حیات و بالندگی اسلامی یعنی پیروان اهل بیت بسیج نماید. خون آنها را مباح و کشتار آنان را ماجور معرفی کند. در همین بین اخیراً امام زاده معروفی را که زیارتگاه میلیونها تن از دوستان اهل بیت بود منهدم نمودند و استخوان امام زاده را هم با نبش قبر بیرون آوردند و از میان بردند؛ به جرم اینکه زیارت قبر بدعت است مگر قبر پیامبر اکرم (ص). همین موج نفرت از اهانت به رسول خدا موجب بیداری فریب خوردگان وهابی سلفی و طالبان و القاعده می گردد. زیرا می بینند رساترین فریاد علیه دشمنان اسلام از طرفداران اهل بیت شنیده می شود. وقتی امام راحل حکم به قتل سلمان رشدی داد شیخ قمی که همیشه در خطبه ها امام را لعن می کرد به ستایش امام راحل پرداخت. وقتی از او علت را جویا شدند گفت در بین علماء اسلام، تنها او بود که به تکلیف خود عمل کرد؛ اشتباه می کردیم. آنها که بر رهبر بزرگوار خرده می گیرند که چرا چنین بی پرده علیه آمریکا و اسرائیل موضع می گیرد سخت در اشتباهند.

آنها گمان می کنند میانه روی و اعتدال برنده نهائی است؛ درحالیکه به هیچ وجه چنین نیست. اگر ارتفاع پرچمی در مقابله با ابرقدرتها و اسرائیل بیشتر از پرچم ما باشد مایوس شدگان از غرب به آن پرچم توجه خواهند کرد. ما در مقابله منطقی با غرب و اسرائیل باید بلندترین پرچم را بالا ببریم. هم با منطق، اسلام را تبرئه کنیم و هم با مقابله با اسرائیل و هوادارانش محبوبیت، پیش فِرق اسلام کسب کنیم و توطئه چند فرقه ای را خنثی کنیم.
محی الدین حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری، الف، 26 شهریور 91





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین