تحریمهای اقتصادی زندگی مردم را مختل میکند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ چرا امروز دشمن تهاجم گستردهی اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است؟ آیا دشمن زودتر از ما به نقطه ضعف ما پی برده است؟ آیا تحریمهای اقتصادی توانسته است بر اقتصاد خانوارهای ایرانی تأثیر منفی داشته باشد؟ آیا فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ و اینکه چرا در نظام اسلامی اقتصاد، بعد از اعتقاد، مهمترین رکن قیام و مقاومت علیه ظالم و استقلال سیاسی محسوب میشود؟ اقتصاد سیاسی مقاومتی اقتصاد مقاومتی یک بحث تئوریک محض مختص دانشگاه و حوزه نیست، بلکه بیشتر اقتصاد کاربردی (Applied Economy) است. اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخصهای آن ریشه در عمل دارد، نه حرف. این دیدگاه جدید به اقتصاد را میتوان با واژهی Resistive economy به مجامع علمی معرفی کرد و حتی در مفهوم دقیقتر، میتوان از واژهی اقتصاد سیاسی مقاومتی (Political Resistive Economy) استفاده کرد و برای ارزیابی آن شاخصهای اقتصاد سیاسی تعریف و استخراج نمود، زیرا این واژه یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم اقتصادی و به دنبال راهحلهای اقتصاد سیاسی میباشد که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی، نه تنها بر بحرانهای ایجادشده در عرصهی اقتصاد سیاسی فائق آید، بلکه مسیر اقتصاد را در جهتی قرار دهد که آمادگی و آیندهنگری لازم نیز اتخاذ شده باشد. القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد اقتصادی را از غفلت ایجادشده در بخش اقتصاد برهاند. اقتصاد مقاومتی مکمل جهاد اقتصادی است. اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد اسلامی بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحرانهای اقتصاد سرمایهداری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحرانهای جمعیتی، از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی نیز بهرهی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگیاجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایهداری قرار نگرفت. همچنان که مقام معظم رهبری نیز تأکید نمودند، مبارزه با اقتصاد سرمایهداری به معنای حرکت به سمت سوسیالیسم نیست. علاوه بر شناخت و رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت اقتصاد ملی، یک جنبهی اقتصاد مقاومتی میتواند جلوگیری از گرایش اقتصاد جمهوری اسلامی به تفکرات سرمایهداری و سوسیالیستی است. مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحرانهای اقتصاد سرمایهداری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحرانهای جمعیتی، از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی نیز بهرهی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگیاجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایهداری قرار نگرفت. اقتصاد مقاومتی راهحل تحریم اقتصادی اقتصاد مقاومتی را نمیتوان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوکهای خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصههای بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دههی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزهی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است. ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تکمحصولی نفت راهحل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار میدهد. نفت که میتوانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس میشود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیشبینی مشکلات اینچنینی و ارائهی راهحل لازم میباشد. اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشمانداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایهی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخشهای اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است. اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخشهای اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزهی فعالیت اقتصاد مقاومتی را میتوان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیمبندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانتخوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادیسیاسی دارد. مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایهداری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسانهاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری میشود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخشهای مختلف جامعه القا کنند. اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطهضعفهای اقتصادی دشمن به دلیل ضعف درونی و استراتژیک نمیتواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید میکند و پیشرفتهایی نیز داشته است. از جمله بخشهایی که اقتصاد مقاومتی میتواند در آنها وارد شود و از ضعفهای اساسی اقتصاد ایران محسوب میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تکمحصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایستهسالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسبوکار و بیکاری تحصیلکردهها، وجود سرمایههای سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخهی توزیع کالا به صورت عمدهفروشی و خردهفروشی در کشور، ضعف حملونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعهی اقتصادی، عدم توجه به سرمایههای اجتماعی و سرمایههای نمادین در کشور اشاره نمود. در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایهداری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس میکند. مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرمودهاند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهرهی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانکهای جمهوری اسلامی ایران، همانند بانکهای غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار دادهاند و این مسیر همچون مسیر بانکهای غربی محکوم به توقف است. کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خامفروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند. هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبههای اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آنها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زدهاند. سخن آخر اینکه (اقتصاد مقاومتی)، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد. (*) *سید پرویز جلیلیکامجو؛ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان/برهان/1391/6/28
تحریمهای اقتصادی زندگی مردم را مختل میکند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟
تحریمهای اقتصادی زندگی مردم را مختل میکند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟
چرا امروز دشمن تهاجم گستردهی اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است؟ آیا دشمن زودتر از ما به نقطه ضعف ما پی برده است؟ آیا تحریمهای اقتصادی توانسته است بر اقتصاد خانوارهای ایرانی تأثیر منفی داشته باشد؟ آیا فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ و اینکه چرا در نظام اسلامی اقتصاد، بعد از اعتقاد، مهمترین رکن قیام و مقاومت علیه ظالم و استقلال سیاسی محسوب میشود؟
اقتصاد سیاسی مقاومتی
اقتصاد مقاومتی یک بحث تئوریک محض مختص دانشگاه و حوزه نیست، بلکه بیشتر اقتصاد کاربردی (Applied Economy) است. اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخصهای آن ریشه در عمل دارد، نه حرف.
این دیدگاه جدید به اقتصاد را میتوان با واژهی Resistive economy به مجامع علمی معرفی کرد و حتی در مفهوم دقیقتر، میتوان از واژهی اقتصاد سیاسی مقاومتی (Political Resistive Economy) استفاده کرد و برای ارزیابی آن شاخصهای اقتصاد سیاسی تعریف و استخراج نمود، زیرا این واژه یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم اقتصادی و به دنبال راهحلهای اقتصاد سیاسی میباشد که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی، نه تنها بر بحرانهای ایجادشده در عرصهی اقتصاد سیاسی فائق آید، بلکه مسیر اقتصاد را در جهتی قرار دهد که آمادگی و آیندهنگری لازم نیز اتخاذ شده باشد.
القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد اقتصادی را از غفلت ایجادشده در بخش اقتصاد برهاند. اقتصاد مقاومتی مکمل جهاد اقتصادی است.
اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد اسلامی
بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحرانهای اقتصاد سرمایهداری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحرانهای جمعیتی، از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی نیز بهرهی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگیاجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایهداری قرار نگرفت.
همچنان که مقام معظم رهبری نیز تأکید نمودند، مبارزه با اقتصاد سرمایهداری به معنای حرکت به سمت سوسیالیسم نیست. علاوه بر شناخت و رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت اقتصاد ملی، یک جنبهی اقتصاد مقاومتی میتواند جلوگیری از گرایش اقتصاد جمهوری اسلامی به تفکرات سرمایهداری و سوسیالیستی است.
مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحرانهای اقتصاد سرمایهداری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحرانهای جمعیتی، از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی نیز بهرهی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگیاجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایهداری قرار نگرفت.
اقتصاد مقاومتی راهحل تحریم اقتصادی
اقتصاد مقاومتی را نمیتوان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوکهای خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصههای بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دههی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزهی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است.
ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تکمحصولی نفت راهحل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار میدهد. نفت که میتوانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس میشود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیشبینی مشکلات اینچنینی و ارائهی راهحل لازم میباشد.
اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشمانداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایهی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخشهای اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است.
اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخشهای اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزهی فعالیت اقتصاد مقاومتی را میتوان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیمبندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانتخوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادیسیاسی دارد.
مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایهداری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسانهاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری میشود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخشهای مختلف جامعه القا کنند.
اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطهضعفهای اقتصادی
دشمن به دلیل ضعف درونی و استراتژیک نمیتواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید میکند و پیشرفتهایی نیز داشته است. از جمله بخشهایی که اقتصاد مقاومتی میتواند در آنها وارد شود و از ضعفهای اساسی اقتصاد ایران محسوب میشود میتوان به این موارد اشاره کرد:
وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تکمحصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایستهسالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسبوکار و بیکاری تحصیلکردهها، وجود سرمایههای سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخهی توزیع کالا به صورت عمدهفروشی و خردهفروشی در کشور، ضعف حملونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعهی اقتصادی، عدم توجه به سرمایههای اجتماعی و سرمایههای نمادین در کشور اشاره نمود.
در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایهداری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس میکند.
مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرمودهاند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهرهی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانکهای جمهوری اسلامی ایران، همانند بانکهای غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار دادهاند و این مسیر همچون مسیر بانکهای غربی محکوم به توقف است.
کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خامفروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند.
هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبههای اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آنها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زدهاند. سخن آخر اینکه (اقتصاد مقاومتی)، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد. (*)
*سید پرویز جلیلیکامجو؛ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان/برهان/1391/6/28
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. دلیل تاکید مشاوره قبل از ازدواج چیه؟ در صورتی که تمام موارد ضروری اعم از تناسب ها:دینی فرهنگی اقتصادی تحصیلات و...رعایت بشه و همچنین معیار های انتخاب همسر:که یکی رکن و اساس اند و دیگری شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی لازم اند با چشم باز و همچنین مشورت با افراد روشن فکر انجام بشه به نظر شما باز هم ضرورتی برای مراجعه به این مراکز هست؟؟ با تشکر از شما.
- [سایر] با سلام،من در شیراز زندگی می کنم ،کارمند و با تحصیلات لیسانس روانشناسی عمومی و متاهل و از نظر اقتصادی در حد متوسط و در از نظر فرهنگی و خانوادگی (پدرو مادر خودم)مشکلی ندارم.مشکل من با شوهرم و خانواده شوهر و فکرهای وسواسی که در طول چندین سال با اونها درگیرم(فکرم در مورد بی مسئولیتی اونها و عدم توجه به آینده بچه هاشونه و پدر و مادر ایشون از هم جدا شدند و مادرش دوباره ازدواج کرده) چون عملاً با خانواده شوهرم تماسی ندارم ولی اگر شوهرم از اونها طرفداری کنه و کارها فداکاری هایی که من براش کردو رو نادی
- [سایر] سلام خانم کهتری خسته نباشید دختری هستم که صبر و حوصله ام کم است و سریع عصبانی میشوم کارهای روزانه ام را دوست دارم همگی با هم انجام دهم و با هم تمام شوند خیلی در کارهایم عجولم , جدیدا یک ماهی می شود که گاه و بی گاه چه در زمان استرس یا عصبی شدن و چه در زمانهای دیگر پشت مژه ی چشم راستم 10 تا 15 ثانیه ای می زند اما خیلی شدید نیست که کسی متوجه شود ولی خیلی عذابم میدهد, خیلی به مشکلات خانواده فکر میکنم و چون نمیتوانم کاری برای کسی انجام دهم همیشه عذاب وجدان دارم وناراحتی میکشم , در خانواده ای فرهنگی و 10 نفره که وضعیت اقتصادی مان متوسط است و در یکی از شهرستان های گرم استان فارس زندگی میکنم , مجرد هستم لطفا راهنماییم کنید تا از این وضعیت خلاص شوم
- [سایر] جناب مرادی با سلام و تشکر از جنابعالی بخاطر اهتمام و علاقه تان به ترویج فرهنگ و شیوه زندگی اسلامی . بنده از مشتریان دائمی برنامه این شبها ازمدتها پیش بخاط حضور بزرگان فرزانه و امثال شما هستم . بنده بنوان یک فرد 52 ساله خواستم خدمتتان عرض کنم که کلیه فرمایشات شما متین وقابل قبول هستند لیکن بنظر می رسداین پروژه یعنی دعوت به عمل به اخلاق اسلامی که تنها راه سعادت بشر است نیازمند هماهنگی سایر مؤلفه های اجتماعی است که بخشی از آن درحیطه عملکردی حاکمین برزندگی مردم است که مردم مستقیماً با آن سروکار دارند می باشد . فراگیری استقرار عملی اخلاق اسلامی موضوعی یک بعدی نیست واقتضا می کند که تمامی جبهه ها درفرآیندآن دخالت مؤثر داشته باشند و سهم خود را از آن قبول نمایند. لازم است جامعه بالادستی ما(حاکمین) با صراحت و جدیت بیشتری در همه امور اخلاقی اعم از اخلاق فرهنگی ، اخلاق اقتصادی و.... اهتمام در اجرای اخلاق اسلامی داشته باشد . بنظربنده این موضوع شرط لازم ورود به انتظار نتیجه مطلوب از ترویج اخلاق اسلامی درجامعه است که جنابعالی بعنوان یک دلسوزبه آن پرداخته اید اگرچه درکسوت آمربه معروف و ناهی منکر وظیفه همه ماست لیکن جنابعالی درآن کارشناس خبره ای هستید. با تشکر و دعای خیر برای جنابعالی .
- [سایر] سلام . خسته نباشید توی اصفهان زندگی می کنم . سال آخر دانشگاه ( کارشناسی رشته ی IT). در خانواده 4 فرزند هستیم و من دختر دوم هستم. و البته خواهر بزرگترم هم هنوز ازدواج نکرده. وضعیت اقتصادی معمولی داریم و هیچ وقت از نظر مالی حسرت چیزی رو نداشتیم. پدرم باز نشسته ی آموزش پرورش و مادرم به خانه دار از نظر فرهنگی در سطح بالایی هستیم و اکثر عمه و عمو هام استاد دانشگاه هستند. خب حالا اصل موضوع: توی 2 سال گذشته خاستگارای زیادی داشتم از استاد گرفته تا فامیل . از بین این افراد یک پسر درخواست داد که یک یک ترم از من بالاتر بود.رشته ی مدیریت صنعتی و از شهرستان سمیرم.با وضعیت مالی متوسط تحقیقاتم توی دانشگاه: همه می گفتند خوب پسریه. ولی فقط یک نفر که بهش سپرده بودم تحقیق کنه گفت پسر خوبی نیست ولی اصلا نتونستم مطمئن بشم که راست می گه یا نه از طرف دیگه موقعیت این پسر در حال حاضر برای ازدواج مناسب نیست.نه کار مناسبی و نه ماشین و خونه ی خوب خودش می گه اگه بدونه من موافقم خیلی زود تمام شرایط رو درست می کنه ولی اصلا نمی خوام امیدوارش کنم که بعدا مشکلی پیش بیاد. خود من هم اصلا آدم احساساتی نیستم و دوست دارم تصمیمم کاملا عاقلانه ایی بگیرم هم این فرد خیلی داره اصرار می کنه و هم از طرفی نم خوام الکی امیدوارش کنم عمه ی من مشاور هستند و با این پسر ملاقاتی داشتند.به نظرشون برای من موقعیت های بهتری هست . ولی می ترسم که این فرد تا 2 سال دیگه موقعیتش خیلی خوب بشه و اون موقع پشیمون بشم واقعا نمی دونم.اگه ممکنه راهنماییم کنید
- [سایر] سلام حاج آقا من برنامه های شما را به صورت مرتب دنبال میکنم و در حال حاضر شدیدا احتیاج به مشاوره شما دارم .من مدت کوتاهی است که با آقا پسری اشنا شدم که این اشنایی در محل کار من صورت گرفت و این اشنایی منجر به یک دوستی 3 ماهه البته فقط با اطلاع مادرم بوده این آقا به من پیشنهاد ازدواج داده بود به همین علت برای اشنایی بیشتر من حاضر شدم که با این آقا صحبتی چند ماه داشته باشم . الان از این دوستی 3 ماه میگذره که البته این اقا با خانوادشون هم به خواستگاری من آمده اند و تقریبا دیگه خانوادهها از ارتباط ما باهم اطلاع دارند مسئله من اینه که ما از لحاظ مادیات خیلی بالاتر از این خانواده قرار داریم من دختری هستم که در حال حاضر اصلا مشکلی مادی ندارم اما این اقا از لحاظ مادی در حد صفر که سرمایه ایشون در حال حاضر 7 میلیون بیشتر نیست که اونم وام گرفته البته ما از لحاظ فرهنگی یا از لحاظ اخلاقی و مذهبی با هم تفاوت زیادی نداریم حتی با امدن ایشون تو زندگی من باعث شد که من از لحاظ نوع پوشش خیلی خیلی تغییر کنم در صورتی که قبل از امدن این اقا من دختری بودم که هر مدلی که دلم میخواست بیرون میرفتم زیادم اهل نماز نبودم ولی با امدن این اقا تشویقم کرد که نماز بخونم .درکل من از لحاظ اخلاقی هیچ مشکلی با ایشون ندارم تحقیقم که رفتیم جز خوبی چیزی از این خانواده من نشنیدم تنها مسئله که بین ما هست از لحاظ مادیات با توجه به شرایط کنونی جامعه با تورم نمیشه مسائل مادی رو در نظر نگرفت انسانیت و خوبی و معرفت یک طرف قضیست ولی مادیات هم تاثیر به سزایی در شروع یک زندگی میتونه داشته باشه.شایان ذکر است که من دختری 20 ساله هستم و ایشون هم 26 ساله که از لحاظ تحصیلیم هم دارای مدرک لیسانس هستند و من دیپلم .در حال حاضر هم هم من کارمندم و هم این اقا که کارشون حسابرسی است و که ما با هم در ماه برجی 700 هزار تومن دارم .ولی باز هم با این خرجها و قیمتهایی که سر به فلک گذاشته آیا میشه یه زندگی درست کرد؟من 50 درصد به خاطر عشق و علاقه و خصوصیات خوبی که این اقا دارند حاضرم که زنشون بشم 50 درصدم به خاطر پشتیبانی پدرم هست که مطمئنن پشت منو خالی نمیکه اگه بخوام کمک مالیم به من میکنه ولی شاید غرور و شخصیت یک انسانی چنین قضیه رو برندارد من اگه میگم کمک از سر تکبر نمیگم اگه پدرم چیزی میگه یا کمکیم میکنه از سر دلسوزی پدرانه میگه و این نیست که من بخوام به اون احساس ترحم یا اینکه بخوام منتی سرش بزارم باشه این پسر از لحاظ خانواده هیج پشتوانه مالی نداره اینها یک خانوداه ای هستند که فقط از لحاظ فرهنگی و درس پیشرفت کردند و بچه ها هیچ چشم داشتی به کمک پدر و مادر ندارن ولی اگه من میخوام که این اقا را به همسری بپذیرم به کمک پدرم دلخشوم ولی تا الان این مسئله رو به ایشون نگفتم .این خانواده از روزی که به خواستگاری من امدند تا الان ما تا حالا به خونه اینها نرفتیم ولی پدر و مادر منم اصرار دارند که چون شما خودتون با هم اشنا شدید با شناخت بیشتر بشه بد وکه تا دیروز وقتی پدر و مادر من برای تحقیق برن این اقا و مادرشون رو جلوی در ببیند و به منزلشان بروند که طبق گفته های پدر و مادرم میگفتند که احساس خجالت میکردند که بد از برگشت این اقا با تماس گرفت و به خاطر اینکه پدر و مادر من اتفاقی به منزلشون رفتن و اینها وسایلی برای پذیرایی نداشتن کلی عذر خواهی کرد که از لحن صحبتش متوجه شدم که احساس میکرد پدر من با دیدن وضعیت زندگی اینها پشمون بشه در صورتی که خانواده من از این قبیل ادم های ظاهر بین نیستند .با توجه به توضیحات لازم به نظر شما این ازدواج با این فاصله طبقاتی و این خصوصیات اخلاقی مشترک و همچنین اینکه نظر پدر من در مورد این ازدواج 5050است صحیح است یا خیر ؟