تحریم‌های اقتصادی زندگی مردم را مختل می‌کند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟
تحریم‌های اقتصادی زندگی مردم را مختل می‌کند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ چرا امروز دشمن تهاجم گسترده‌ی اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است؟ آیا دشمن زودتر از ما به نقطه ضعف ما پی برده است؟ آیا تحریم‌‌‌های اقتصادی توانسته است بر اقتصاد خانوارهای ایرانی تأثیر منفی داشته باشد؟ آیا فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ و اینکه چرا در نظام اسلامی اقتصاد، بعد از اعتقاد، مهم‌‌‌ترین رکن قیام و مقاومت علیه ظالم و استقلال سیاسی محسوب می‌‌‌شود؟ اقتصاد سیاسی مقاومتی اقتصاد مقاومتی یک بحث تئوریک محض مختص دانشگاه و حوزه نیست، بلکه بیشتر اقتصاد کاربردی (Applied Economy) است. اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخص‌‌‌های آن ریشه در عمل دارد، نه حرف. این دیدگاه جدید به اقتصاد را می‌‌‌توان با واژه‌ی Resistive economy به مجامع علمی معرفی کرد و حتی در مفهوم دقیق‌‌‌تر، می‌‌‌توان از واژه‌ی اقتصاد سیاسی مقاومتی (Political Resistive Economy) استفاده کرد و برای ارزیابی آن شاخص‌‌‌های اقتصاد سیاسی تعریف و استخراج نمود، زیرا این واژه یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم اقتصادی و به دنبال راه‌حل‌‌‌های اقتصاد سیاسی می‌‌‌باشد که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی، نه تنها بر بحران‌‌‌های ایجادشده در عرصه‌ی اقتصاد سیاسی فائق آید، بلکه مسیر اقتصاد را در جهتی قرار دهد که آمادگی و آینده‌نگری لازم نیز اتخاذ شده باشد. القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد اقتصادی را از غفلت ایجادشده در بخش اقتصاد برهاند. اقتصاد مقاومتی مکمل جهاد اقتصادی است. اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد اسلامی بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحران‌‌‌های اقتصاد سرمایه‌‌‌داری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحران‌های جمعیتی، از ظرفیت‌‌‌های اقتصاد اسلامی نیز بهره‌ی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگی‌‌اجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایه‌‌‌داری قرار نگرفت. همچنان که مقام معظم رهبری نیز تأکید نمودند، مبارزه با اقتصاد سرمایه‌‌‌داری به معنای حرکت به سمت سوسیالیسم نیست. علاوه بر شناخت و رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت اقتصاد ملی، یک جنبه‌ی اقتصاد مقاومتی می‌‌‌تواند جلوگیری از گرایش اقتصاد جمهوری اسلامی به تفکرات سرمایه‌‌‌داری و سوسیالیستی است. مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحران‌‌‌های اقتصاد سرمایه‌‌‌داری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحران‌های جمعیتی، از ظرفیت‌‌‌های اقتصاد اسلامی نیز بهره‌ی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگی‌‌اجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایه‌‌‌داری قرار نگرفت. اقتصاد مقاومتی راه‌حل تحریم اقتصادی اقتصاد مقاومتی را نمی‌‌‌توان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوک‌‌‌های خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصه‌‌‌های بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دهه‌ی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزه‌ی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است. ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تک‌محصولی نفت راه‌حل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار می‌‌‌دهد. نفت که می‌‌‌توانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس می‌‌‌شود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیش‌بینی مشکلات این‌چنینی و ارائه‌ی راه‌حل لازم می‌‌‌باشد. اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشم‌انداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایه‌ی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخش‌های اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است. اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخش‌‌‌های اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزه‌ی فعالیت اقتصاد مقاومتی را می‌‌‌توان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیم‌بندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانت‌‌‌خوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادی‌‌سیاسی دارد. مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایه‌‌‌داری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسان‌‌‌هاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری می‌‌‌شود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخش‌‌‌های مختلف جامعه القا کنند. اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطه‌ضعف‌‌‌های اقتصادی دشمن به دلیل ضعف درونی و استراتژیک نمی‌‌‌تواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید می‌‌‌کند و پیشرفت‌‌‌هایی نیز داشته است. از جمله بخش‌‌‌هایی که اقتصاد مقاومتی می‌‌‌تواند در آن‌ها وارد شود و از ضعف‌‌‌های اساسی اقتصاد ایران محسوب می‌‌‌شود می‌‌‌توان به این موارد اشاره کرد: وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تک‌محصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایسته‌سالاری علمی، ضعف نظام بانک‌داری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسب‌وکار و بیکاری تحصیل‌‌کرده‌‌‌ها، وجود سرمایه‌‌‌های سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخه‌ی توزیع کالا به صورت عمده‌فروشی و خرده‌فروشی در کشور، ضعف حمل‌ونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعه‌ی اقتصادی، عدم توجه به سرمایه‌‌‌های اجتماعی و سرمایه‌‌‌های نمادین در کشور اشاره نمود. در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایه‌داری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس می‌‌‌کند. مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرموده‌اند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهره‌ی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانک‌‌‌های جمهوری اسلامی ایران، همانند بانک‌‌‌های غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار داده‌اند و این مسیر همچون مسیر بانک‌‌‌های غربی محکوم به توقف است. کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خام‌فروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند. هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبه‌‌‌های اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آن‌ها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زده‌‌‌اند. سخن آخر اینکه (اقتصاد مقاومتی)، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد. (*) *سید پرویز جلیلی‌کامجو؛ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان/برهان/1391/6/28
عنوان سوال:

تحریم‌های اقتصادی زندگی مردم را مختل می‌کند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟


پاسخ:

تحریم‌های اقتصادی زندگی مردم را مختل می‌کند؟چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟ فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟

چرا امروز دشمن تهاجم گسترده‌ی اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است؟ آیا دشمن زودتر از ما به نقطه ضعف ما پی برده است؟ آیا تحریم‌‌‌های اقتصادی توانسته است بر اقتصاد خانوارهای ایرانی تأثیر منفی داشته باشد؟ آیا فشار اقتصادی بر مردم می‌‌‌تواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود؟ و اینکه چرا در نظام اسلامی اقتصاد، بعد از اعتقاد، مهم‌‌‌ترین رکن قیام و مقاومت علیه ظالم و استقلال سیاسی محسوب می‌‌‌شود؟

اقتصاد سیاسی مقاومتی

اقتصاد مقاومتی یک بحث تئوریک محض مختص دانشگاه و حوزه نیست، بلکه بیشتر اقتصاد کاربردی (Applied Economy) است. اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخص‌‌‌های آن ریشه در عمل دارد، نه حرف.

این دیدگاه جدید به اقتصاد را می‌‌‌توان با واژه‌ی Resistive economy به مجامع علمی معرفی کرد و حتی در مفهوم دقیق‌‌‌تر، می‌‌‌توان از واژه‌ی اقتصاد سیاسی مقاومتی (Political Resistive Economy) استفاده کرد و برای ارزیابی آن شاخص‌‌‌های اقتصاد سیاسی تعریف و استخراج نمود، زیرا این واژه یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم اقتصادی و به دنبال راه‌حل‌‌‌های اقتصاد سیاسی می‌‌‌باشد که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی، نه تنها بر بحران‌‌‌های ایجادشده در عرصه‌ی اقتصاد سیاسی فائق آید، بلکه مسیر اقتصاد را در جهتی قرار دهد که آمادگی و آینده‌نگری لازم نیز اتخاذ شده باشد.

القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد اقتصادی را از غفلت ایجادشده در بخش اقتصاد برهاند. اقتصاد مقاومتی مکمل جهاد اقتصادی است.

اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد اسلامی

بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحران‌‌‌های اقتصاد سرمایه‌‌‌داری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحران‌های جمعیتی، از ظرفیت‌‌‌های اقتصاد اسلامی نیز بهره‌ی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگی‌‌اجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایه‌‌‌داری قرار نگرفت.

همچنان که مقام معظم رهبری نیز تأکید نمودند، مبارزه با اقتصاد سرمایه‌‌‌داری به معنای حرکت به سمت سوسیالیسم نیست. علاوه بر شناخت و رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت اقتصاد ملی، یک جنبه‌ی اقتصاد مقاومتی می‌‌‌تواند جلوگیری از گرایش اقتصاد جمهوری اسلامی به تفکرات سرمایه‌‌‌داری و سوسیالیستی است.

مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحران‌‌‌های اقتصاد سرمایه‌‌‌داری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحران‌های جمعیتی، از ظرفیت‌‌‌های اقتصاد اسلامی نیز بهره‌ی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگی‌‌اجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایه‌‌‌داری قرار نگرفت.
اقتصاد مقاومتی راه‌حل تحریم اقتصادی

اقتصاد مقاومتی را نمی‌‌‌توان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوک‌‌‌های خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصه‌‌‌های بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دهه‌ی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزه‌ی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است.

ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تک‌محصولی نفت راه‌حل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار می‌‌‌دهد. نفت که می‌‌‌توانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس می‌‌‌شود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیش‌بینی مشکلات این‌چنینی و ارائه‌ی راه‌حل لازم می‌‌‌باشد.

اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشم‌انداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایه‌ی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخش‌های اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است.

اقتصاد مقاومتی لازم است در زیربخش‌‌‌های اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. حوزه‌ی فعالیت اقتصاد مقاومتی را می‌‌‌توان به 2 بخش داخلی و خارجی تقسیم‌بندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانت‌‌‌خوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادی‌‌سیاسی دارد.

مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایه‌‌‌داری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسان‌‌‌هاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری می‌‌‌شود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخش‌‌‌های مختلف جامعه القا کنند.

اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطه‌ضعف‌‌‌های اقتصادی

دشمن به دلیل ضعف درونی و استراتژیک نمی‌‌‌تواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید می‌‌‌کند و پیشرفت‌‌‌هایی نیز داشته است. از جمله بخش‌‌‌هایی که اقتصاد مقاومتی می‌‌‌تواند در آن‌ها وارد شود و از ضعف‌‌‌های اساسی اقتصاد ایران محسوب می‌‌‌شود می‌‌‌توان به این موارد اشاره کرد:

وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تک‌محصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایسته‌سالاری علمی، ضعف نظام بانک‌داری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسب‌وکار و بیکاری تحصیل‌‌کرده‌‌‌ها، وجود سرمایه‌‌‌های سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخه‌ی توزیع کالا به صورت عمده‌فروشی و خرده‌فروشی در کشور، ضعف حمل‌ونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعه‌ی اقتصادی، عدم توجه به سرمایه‌‌‌های اجتماعی و سرمایه‌‌‌های نمادین در کشور اشاره نمود.

در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایه‌داری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس می‌‌‌کند.

مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرموده‌اند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهره‌ی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانک‌‌‌های جمهوری اسلامی ایران، همانند بانک‌‌‌های غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار داده‌اند و این مسیر همچون مسیر بانک‌‌‌های غربی محکوم به توقف است.

کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خام‌فروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند.
هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبه‌‌‌های اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آن‌ها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زده‌‌‌اند. سخن آخر اینکه (اقتصاد مقاومتی)، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد. (*)

*سید پرویز جلیلی‌کامجو؛ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان/برهان/1391/6/28





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین