با توجه به شبهات موجود در جامعه کنونی ایران:آیا بایستی هدف اصلی ما حفظ نظام کنونی ایران به هر قیمتی باشد و یا آیا باید حرف ها و مسائلی که در مورد نظام و جمهوری اسلامی مطرح می شود را نادیده گرفت؟ بدون شک پس از انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 دست جنایت کاران تاریخ،از منافع و منایع مادی و معنوی این مملکت قطع شد و فرزندان این آب و خاک بر سرنوشت خود حاکم شده و به دیگران اجازه دخالت در امور را ندادند. یکی از مباحثی که همواره از سوی دشمنان قسم خورده اسلام و ملت بزرگ ایران،در جهت نابودی این نظام مطرح گردیده و در راه آن بودجه های کلانی خرج شده و می شود در حقیقت ایجاد شبهاتی بی اساس،در ابعاد سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و... علیه نظام اسلامی می باشد به این که تمام تلاش بر آن است تا از این طریق نظام ولایی ایران را که بر اساس آموزه های اسلام ناب محمدی(ص) شکل گرفته است را ناکارآمد جلوه داده تا بار دیگر سایه سنگین و شوم خود را در کشور ما حاکم نمایند.این در حالی است که آنان غافلند که این ملت سلحشور و همیشه در صحنه برای تمام ایام دست رد و به تعبیری تو دهنی محکمی به آنان زده تا این که هیچ گاه نتوانند به این سرزمین بازگردند و خواسته های شیطانی خود را پیاده سازند. در پاسخ به پرسش شما باید گفت: اولا: برای روشن شدن اصل لزوم حفظ نظام اسلامی تنها توجه شما را به چند بیان از امام راحل(ره) جلب می نمائیم. 1:( حفظ نظام، یکی از واجبات شرعیه و عقلیه است)) صحیفه امام ج11 ص 494) 2:( مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در دنیا مشاهده میشود... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند) (همان ج19ص 153) 4:(مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسندهها مکلفاند به حفظ نظام)( همان ج20 ص 127) از این بیانات بخوبی روشن می شودکه منظور امام این است که اگر ما بخواهیم اسلام حفظ شود می باید در حفظ و حراست از نظام اسلامی از هیچ تلاشی فرو گذار نکنیم چرا که در دنیای امروز این انقلاب ما است که ندای اسلام خواهی را به تمام دنیا می رساند و اگر خدای ناکرده این نظام از بین برود دیگر از اسلام نخواهیم توانست سراغی بگیریم و دشمنان اسلام تا محو کامل این دین الهی از پای نخواهند نشست. ثانیا: از آنجا که آنچه از سوی مغرضان به دین و انقلاب مطرح می شودجهت تشویش اذهان مردم و ایجاد حس نامیدی در میان آنان بوده و فاقد هیچ دلیل و سند منطقی می باشد و همان طور که خود نیز اشاره داشتید تنها چند شبهه می باشد و ارزش عقلایی ندارد لذا نباید به آن اهمیت داد و بدنبال آن راه افتاد. البته این سخن بدان معنا نیست که ما در پی حل برخی مشکلات فکری خود(که ممکن است ناخواسته نیز باشد) نباشیم و نسبت به مسائل جاری کشور به تفاوت بوده و بعضا از بیان نقدهای سازنده پرهیز کنیم بلکه می بایست برای روشن شدن برخی مسایل،از کارشناسان امر مشورت گرفته و از ذهن خود غبار شبهه را بزداییم و چه بسا که برای برخی مسائل نیز می باید به طراحی بپردازیم تا مشکلاتی اگر هم وجود دارد رفع گشته و راه برای رشد و ترقی روز افزون باز گردد و این هم امری است که در راستای اهداف انقلاب می باشد تا با آگاهی و بصیرت و قدرت هرچه تمام تر بتوانیم این راه نورانی را به بهترین وجه ادامه بدهیم. ثالثا: این که شما گفتید آیا باید به هر قیمتی نظام را حفظ کنیم دو صورت ممکن است برای آن متصور باشد: اول: این که آیا ما برای پاسداری از این نظام از تمام امکانات و توانمندی ها و به عبارتی از تمام ابزراهای مشروع باید بهره بگیریم؟ که در این صورت باید گفت می بایست و اساسا یک وظیفه است که نظام اسلامی را با تمام توان و قدرت حفظ کنیم همان گونه که در صدر اسلام چنین بوده و برای پاسداشت حکومت اسلامی نبردهای مختلفی(چه در زمان رسول خدا(ص) و چه در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) ) با دشمنان انجام پذیرفته است. بنابراین ما برای دفاع از دین می بایست در حراست و حفاظت از نظام اسلامی،از همه فرصت ها و استعدادهای خود بهره گرفته و تا پای جان به دفاع عملی و نظری از آن بپردازیم. دوم: ممکن است منظور از عبارت شما این باشد که ما در راه حفظ انقلاب آیا باید حتی از ابزارهای نامشروع نیز استفاده کنیم؟ به این که بگوییم چون هدف ما مقدس است پس می توان از راه های نامقدس نیز بهره برد. بر اساس اندیشه سیاسی اسلام نمی توان به این معنا به دفاع از یک حکومت دینی پرداخت چرا که در اسلام به ما اجازه داده نشده است که در راه اهداف مقدس از اهرم ها و ابزارهای نامشروع بهره بگیریم.در سیره معصومین(ع) نمی توان هیچ کجا سراغ گرفت که چنین عمل نموده باشند.بعنوان مثال امام حسین(ع) هر چند در قضیه قیام کربلا هدفش (که همان احیای دین خدا بود) مقدس بود ولی در این راه از هیچ ابزار نامشروع و غیر انسانی،علیه دشمنان استفاده نکرده و تمام امور را به صورت عادی به پیش برد و در این راه جان خود را فدای دین نمود.در تایید این مهم باید گفت حتی در هیچ نبردی در صدر اسلام،آغازگر آن معصومین(ع) نبوده و بلکه تنها پس از شروع تهاجمات از سوی دشمن،به دفاع از سرزمین اسلامی می پرداختند. بطور خلاصه این که بسیاری از شبهاتی که امروز علیه نظام اسلامی مطرح است از سوی دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب بوده و به منظور متزلزل کردن پایه های نظام،طرح می گردد لذا است که وظیفه شرعی و عقلی ما حکم می کند که این نظام را همواره حفظ نماییم.ولی در عین حال نباید از بیان نقدهای لازم و مفید که در راستای اهداف انقلاب می باشد پرهیز نماییم. منبع:( صحیفه امام) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100135219)
با توجه به شبهات موجود در جامعه کنونی ایران:آیا بایستی هدف اصلی ما حفظ نظام کنونی ایران به هر قیمتی باشد و یا آیا باید حرف ها و مسائلی که در مورد نظام و جمهوری اسلامی مطرح می شود را نادیده گرفت؟
با توجه به شبهات موجود در جامعه کنونی ایران:آیا بایستی هدف اصلی ما حفظ نظام کنونی ایران به هر قیمتی باشد و یا آیا باید حرف ها و مسائلی که در مورد نظام و جمهوری اسلامی مطرح می شود را نادیده گرفت؟
بدون شک پس از انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 دست جنایت کاران تاریخ،از منافع و منایع مادی و معنوی این مملکت قطع شد و فرزندان این آب و خاک بر سرنوشت خود حاکم شده و به دیگران اجازه دخالت در امور را ندادند.
یکی از مباحثی که همواره از سوی دشمنان قسم خورده اسلام و ملت بزرگ ایران،در جهت نابودی این نظام مطرح گردیده و در راه آن بودجه های کلانی خرج شده و می شود در حقیقت ایجاد شبهاتی بی اساس،در ابعاد سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و... علیه نظام اسلامی می باشد به این که تمام تلاش بر آن است تا از این طریق نظام ولایی ایران را که بر اساس آموزه های اسلام ناب محمدی(ص) شکل گرفته است را ناکارآمد جلوه داده تا بار دیگر سایه سنگین و شوم خود را در کشور ما حاکم نمایند.این در حالی است که آنان غافلند که این ملت سلحشور و همیشه در صحنه برای تمام ایام دست رد و به تعبیری تو دهنی محکمی به آنان زده تا این که هیچ گاه نتوانند به این سرزمین بازگردند و خواسته های شیطانی خود را پیاده سازند.
در پاسخ به پرسش شما باید گفت:
اولا: برای روشن شدن اصل لزوم حفظ نظام اسلامی تنها توجه شما را به چند بیان از امام راحل(ره) جلب می نمائیم.
1:( حفظ نظام، یکی از واجبات شرعیه و عقلیه است)) صحیفه امام ج11 ص 494)
2:( مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در دنیا مشاهده میشود... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند) (همان ج19ص 153)
4:(مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسندهها مکلفاند به حفظ نظام)( همان ج20 ص 127)
از این بیانات بخوبی روشن می شودکه منظور امام این است که اگر ما بخواهیم اسلام حفظ شود می باید در حفظ و حراست از نظام اسلامی از هیچ تلاشی فرو گذار نکنیم چرا که در دنیای امروز این انقلاب ما است که ندای اسلام خواهی را به تمام دنیا می رساند و اگر خدای ناکرده این نظام از بین برود دیگر از اسلام نخواهیم توانست سراغی بگیریم و دشمنان اسلام تا محو کامل این دین الهی از پای نخواهند نشست.
ثانیا: از آنجا که آنچه از سوی مغرضان به دین و انقلاب مطرح می شودجهت تشویش اذهان مردم و ایجاد حس نامیدی در میان آنان بوده و فاقد هیچ دلیل و سند منطقی می باشد و همان طور که خود نیز اشاره داشتید تنها چند شبهه می باشد و ارزش عقلایی ندارد لذا نباید به آن اهمیت داد و بدنبال آن راه افتاد.
البته این سخن بدان معنا نیست که ما در پی حل برخی مشکلات فکری خود(که ممکن است ناخواسته نیز باشد) نباشیم و نسبت به مسائل جاری کشور به تفاوت بوده و بعضا از بیان نقدهای سازنده پرهیز کنیم بلکه می بایست برای روشن شدن برخی مسایل،از کارشناسان امر مشورت گرفته و از ذهن خود غبار شبهه را بزداییم و چه بسا که برای برخی مسائل نیز می باید به طراحی بپردازیم تا مشکلاتی اگر هم وجود دارد رفع گشته و راه برای رشد و ترقی روز افزون باز گردد و این هم امری است که در راستای اهداف انقلاب می باشد تا با آگاهی و بصیرت و قدرت هرچه تمام تر بتوانیم این راه نورانی را به بهترین وجه ادامه بدهیم.
ثالثا: این که شما گفتید آیا باید به هر قیمتی نظام را حفظ کنیم دو صورت ممکن است برای آن متصور باشد:
اول: این که آیا ما برای پاسداری از این نظام از تمام امکانات و توانمندی ها و به عبارتی از تمام ابزراهای مشروع باید بهره بگیریم؟ که در این صورت باید گفت می بایست و اساسا یک وظیفه است که نظام اسلامی را با تمام توان و قدرت حفظ کنیم همان گونه که در صدر اسلام چنین بوده و برای پاسداشت حکومت اسلامی نبردهای مختلفی(چه در زمان رسول خدا(ص) و چه در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) ) با دشمنان انجام پذیرفته است.
بنابراین ما برای دفاع از دین می بایست در حراست و حفاظت از نظام اسلامی،از همه فرصت ها و استعدادهای خود بهره گرفته و تا پای جان به دفاع عملی و نظری از آن بپردازیم.
دوم: ممکن است منظور از عبارت شما این باشد که ما در راه حفظ انقلاب آیا باید حتی از ابزارهای نامشروع نیز استفاده کنیم؟ به این که بگوییم چون هدف ما مقدس است پس می توان از راه های نامقدس نیز بهره برد.
بر اساس اندیشه سیاسی اسلام نمی توان به این معنا به دفاع از یک حکومت دینی پرداخت چرا که در اسلام به ما اجازه داده نشده است که در راه اهداف مقدس از اهرم ها و ابزارهای نامشروع بهره بگیریم.در سیره معصومین(ع) نمی توان هیچ کجا سراغ گرفت که چنین عمل نموده باشند.بعنوان مثال امام حسین(ع) هر چند در قضیه قیام کربلا هدفش (که همان احیای دین خدا بود) مقدس بود ولی در این راه از هیچ ابزار نامشروع و غیر انسانی،علیه دشمنان استفاده نکرده و تمام امور را به صورت عادی به پیش برد و در این راه جان خود را فدای دین نمود.در تایید این مهم باید گفت حتی در هیچ نبردی در صدر اسلام،آغازگر آن معصومین(ع) نبوده و بلکه تنها پس از شروع تهاجمات از سوی دشمن،به دفاع از سرزمین اسلامی می پرداختند.
بطور خلاصه این که بسیاری از شبهاتی که امروز علیه نظام اسلامی مطرح است از سوی دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب بوده و به منظور متزلزل کردن پایه های نظام،طرح می گردد لذا است که وظیفه شرعی و عقلی ما حکم می کند که این نظام را همواره حفظ نماییم.ولی در عین حال نباید از بیان نقدهای لازم و مفید که در راستای اهداف انقلاب می باشد پرهیز نماییم.
منبع:( صحیفه امام) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100135219)
- [سایر] چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران مشارکت مردم به عنوان ادای تکلیف مطرح گردیده است نه حقی برای مردم؟
- [سایر] در بررسی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران توجه به چه اموری حائز اهمیت می باشد ؟
- [سایر] در بررسی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران توجه به چه اموری حائز اهمیت می باشد ؟
- [سایر] با توجه به مسائل و شبهات موجود در جامعه کنونی ایران: جنگ نرم را توضیح دهید. ما چه نقشی می توانیم داشته باشیم؟
- [سایر] گروهی از قشر جوانان با استناد به بعضی از عملکردهای نادرست که در جامعه جاری است ازجمله رفتار غیرقانونی تعدادی از نیروهای انتظامی با مردم این سؤال را مطرح می کنند که چرا باید در نظام جمهوری اسلامی شکنج
- [سایر] سؤالی از خدمت شما داشتم که سؤال مطرح شده توسط استاد از کتاب اندیشه اسلامی 1 دانشگاه می باشد. سؤال به شرح زیر است. انسان با چه روش هایی با دین مواجه می شود یا با دین رویارو می گردد؟ لطفأ جواب سؤال حداقل 10 سطر باشد. با توجه به توضیح اینکه دین که از سه جزء اصلی نظام اعتقادی و نظام اخلافی و تجربه دینی تشکیل شده و با هم رابطه پویا دارند.
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به اینکه در سنین کمتر از 18 سال کودکان و نوجوانان آنچنان رشد عقلی و فکری پیدا نکردهاند و به یک معنی مستحقّ توجّه و کمک ویژهای هستند تا بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند و با توجّه به وضعیت زندانهای فعلی که افراد در این سنین مسلمادر معرض آسیب و تأثیرات منفی زندانیان قرار میگیرند و امروزه دنیا به فکر افتاده (با تهیّه کنوانسیون حقوق کودک که مورد پذیرش بیش 186 کشور جهان نیز قرار گرفته و جمهوری اسلامی ایران نیز در سنوات اخیر با حقّ شرط به این قانون پیوسته) که نظام دادرسی ویژهای را برای افراد کمتر از 18 سال اعمال نماید و در آن سیستم عمدتااز نظام جایگزین استفاده میشود به نظر حضرتعالی با توجّه به وسعت اختیارات قضا خصوصادر تعزیرات آیا میتوان نظام دادرسی ویژهای برای آنان ترتیب داد تا در موارد تعزیری از یک نظام جایگزینی که در ترمیم شخصیت آسیب دیده آنان مؤثر است استفاده نمود مثلابه توبیخ شفاهی اکتفا نمود یا متّهم را به یک مؤسسه تخصّصی با مربیان اجتماعی که برای این منظور در نظر گرفته شده فرستاد یا صرفابه جریمه نقدی اکتفا کرد یا کار اجباری بدون حقوق به نفع مؤسسات و انجمنهای حقوقی عمومی زیر نظر و مراقبت قاضی محکوم کرد و یا به هر شیوه جدیدی که در ساختار شخصیتی آنان نقش مؤثری داشته باشد و حالت بازدارندگی خود را نیز حفظ کند حکم داد؟
- [آیت الله جوادی آملی] با عرض سلام و تحیت با توجه به این که مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران در زمینه مسائل مربوط به چاپ و نشر قرآن کریم فعالیت تحقیقاتی مینماید، مستدعی است ما را از نظر شریف خویش درباره روایت ذیل و سؤالات مطرح شده بهرهمند فرمائید. (علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن صفوان، عن ابن مسکان، عن محمّد بن الورّاق، ال: عرضت علی بن أبیعبدالله (علیهالسّلام) کتاباً فیه قرآن مختّم معشّر بالذهب و کتب فی آخره سوره بالذهب و اریته إیّاه فلم یعب فیه شیئاً إلاّ کتابه القرآن بالذهب، و قال: لایعجبنی أن یکتب القرآن إلاّ بالسواد کما کتب أوّل مرّه) (اصول کافی، جلد 2، کتاب فضل القرآن، باب النوادر، ص 621). 1. با توجه به استنباط حضرت عالی از روایت یادشده، آیا چاپ کل متن قرآن کریم با رنگی غیر از رنگ مشکی را مجاز میدانید یا خیر؟ 2. با توجه به این که در مصاحف چاپ شده در برخی از بلاد اسلامی لفظ جلاله (الله) یا بعضی از حروف به منظور آموزش قرآن، به رنگی غیر از مشکی ملاحظه میشود، آیا این کار را از نظر حضرت عالی مجاز است یا خیر؟
- [آیت الله جوادی آملی] با توجه به این که مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران در زمینه مسائل مربوط به چاپ و نشر قرآن کریم فعالیت تحقیقاتی مینماید، مستدعیست ما را از نظر شریف خویش دربارهی روایت ذیل و سؤالات مطرح شده بهرهمند فرمائید. (علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن صفوان، عن ابن مسکان، عن محمّد بن الورّاق،ال: عرضت علی بن أبی عبدالله (علیه السّلام) کتاباً فیه قرآن مختّم معشّر بالذهب و کتب فی آخره سوره بالذهب و اریته إیّاه فلم یعب فیه شیئاً إلا کتابه القرآن بالذهب و قال: لایعجبنی أن یکتب القرآن إلا بالسواد کما کتب أوّل مرّه) (اصول کافی، جلد 2، کتاب فضل القرآن، باب النوادر، ص 621). 1. با توجه به استنباط حضرت عالی از روایت یاد شده، آیا چاپ کل متن قرآن کریم با رنگی غیر از رنگ مشکی را مجاز میدانید یا خیر؟ 2. با توجه به این که در مصاحف چاپ شده در برخی از بلاد اسلامی لفظ جلاله (الله) یا بعضی از حروف به منظور آموزش قرآن، به رنگی غیر از مشکی ملاحظه میشود، آیا این کار را از نظر حضرت عالی مجاز است یا خیر؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به اصل 167 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قاضی مکلّف است طبق قانون عمل کند نه بر مبنای اجتهاد شخصی و از طرفی قضات مأذون فعلی در واقع قاضی شرع مذکور در فقه نبوده و تقریباکار قضائی حالت کارشناسی داشته و از باب تطبیق موضوع بر قوانین مقرّره میباشد و با پیشرفت روزافزون حضور زنان در مسائل و علوم مختلف، از جمله حقوق به عنوان ابزار اساسی در مسائل قضائی کنونی، بفرمائید : الف - آیا در نظام قضائی موجود، ذکوریّت شرط لازم برای تصدّی امر قضا میباشد؟ ب - آیا زنان میتوانند به عنوان قاضی تحکیم عهدهدار فصل خصومت شوند؟ ج - با توجّه به اینکه امروزه غالبارسیدگی به دعاوی دو مرحلهای است (مرحله بدوی و تجدید نظر) و در مرحله بدوی، قاضی اصدار حکم میکند به خلاف مرحله تجدید نظر که در بسیاری موارد صرفاکار آنها رسیدگی شکلی است، یعنی بررسی حکم صادره از لحاظ مطابقت و یا عدم مطابقت با قانون موضوعه، در این صورت آیا زنان میتوانند به عنوان قاضی تجدید نظر انجام وظیفه نمایند؟ د - با توجّه به اینکه در احکام قابل تجدید نظر، رأی قاضی در دادگاه بدوی قطعی نیست و در صورت اعتراض هر یک از طرفین، دادگاه تجدید نظر نیز باید رأی صادره را از لحاظ شکلی و در مواردی از لحاظ ماهوی رسیدگی کند، آیا در اینگونه موارد میتوان از زنان در دادگاه بدوی به عنوان قاضی استفاده کرد؟ ه - اگر ذکوریّت در قضا شرط باشد با توجّه به اینکه در مسائل اختصاصی زنان شهادت آنان معتبر بوده و قاضی نیز بر این اساس حکم میدهد، آیا میتوان گفت زنان در این موارد حقّ قضا دارند؟