بصیرتی که رهبر معظم انقلاب (آیت الله خامنه ای) به آن تأکید دارند چیست؟ در چه موضوعاتی و چگونه است؟ پرسشگر عزیز اهتمام شما به مساله بصیرت جای بسی تقدیر دارد و امیدواریم که پاسخ ما نیز بتواند شما را در مسیر افزایش بصیرت یاری نماید . پیش از اینکه به پاسخ اصلی شما بپردازیم به صورت مختصر گفتنی است بصیرت در حوزه سیاسی در دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی قابل طرح است؛ درمقام معرفتی به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در مقام رفتاری ، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه انقلاب می فرماید: ( ... نگاه توحیدی به جهان طبیعت، ...پایهی اساسی بصیرت است...حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین (ع) در جای دیگر میفرماید: (فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر) ...)(بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ، 05 آبان 1389 ) در باره ادامه به بررسی مفهوم بصیرت ، ضرورت و راههای کسب بصیرت و موانع آن توضیحاتی ارائه می گردد . مفهوم بصیرت: برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایی. دانایی. زیرکی. هوشیاری. بینش. آگاهی. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا) بصیرت در اصطلاح : شناخت روشن و یقینی از دین، تکلیف، پیشوا، حجّت خدا، راه، دوست ودشمن، حق و باطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا - جواد محدثی) شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام میدید که دیگران در آیینه هم نمیدیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص84) بنابر این بصیرت صفتی است در شخص که به او توانایی شناخت راه حق و باطل از یکدیگر را می دهد و البته همچون بسیاری از صفات نفسانی در انسان با زمینه های قبل موجود در انسان نیز در ارتباط می باشد به گونه ای که ممکن است فردی اساسا فاقد قوه و توان لازم برای تشخیص دقیق و صحیح باشد . در نتیجه چنین فردی اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبی بوده و به لحاظ مراتب علمی نیز در سطح بالایی باشد اما در مواردی که نیاز به عنصر بصیرت وجود دارد وی باید در حد یک مقلد باقی بماند و از اظهار نظرهایی که نیازمند این قوه تشخیص می باشد خودداری نماید . بصیرت قوه ای است که باید با در نظر گرفتن عوامل تقویت کننده آن و نیز رفع موانع آن ، آن را به فعلیت رساند . و ساده لوحی نیز از مواردی است که از موانع بصیرت به شمار می رود .و بنابر این از نظر امام خمینی آیت الله منتظری اگر چه فقیه و استاد بزرگی بودند اما فارغ از مراتب علمی ، ایشان نتوانسته بودند قوه بصیرت خود را تقویت نموده و در نتیجه توان شناسایی حق و باطل از یکدیگر را نداشته و به راحتی از سوی افراد نفوذی در بیتشان از قبیل منافقین و اعضای نهضت آزادی و به ویژه باند مهدی هاشمی مورد فریب قرار گرفته و در اوج مشکلات و معضلات نظام اعلامیه هایی صادر می نمودند که دشمنان از آن سوء استفاده می نمودند فلذا امام خمینی با اعتقاد به فقاهت و جایگاه علمی ایشان ، درعین حال با توجه به ساده لوحی آقای منتظری ایشان را فاقد شرایط لازم برای تصدی مسئولیت عظیم رهبری دانسته و طی نامه 6/1/68 از این مقام ایشان را عزل نمودند . به طور کلی معمولا انسانهایی که وارد عرصه های علمی و دینی می شوند دارای زمینه های بصیرت می باشند و می توانند این زمینه ها را تقویت کرده و به مرحله ای برسند که فرد بصیر نامیده شوند اما متاسفانه موانعی باعث می شود که این زمینه ها رشد و شکوفایی لازم را کسب ننمایند از جمله این موانع عبارتند از : 1- دلبستگی به دنیا حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته... بدرستی که دنیا خانه محنتهاست، و جایگاه فتنههاست، کسی که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسی که به دنبالش نباشد را ، با او بنیکوئی همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوی آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )....(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم ج2 ص 637 ) نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون (عمر سعد) ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند . مقام معظم رهبری در این خصوص در توصیه ای به جوانان عزیز بسجیان عزیز هر جای کشور که هستید این بصیرت را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک ، جلوی بصیرت ها را بگیرد . (دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور27/8/71) 2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 ) لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی های مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یکی از این سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381) چراکه وقتی جامعه ای مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نماید . علاوه بر رفع موانع ، رسیدن به بصیرت نیازمند تقویت عوامل و زمینه های بصیرت می باشد که بر خی از آنها عبارتند از : - شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود: شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصاری ص 108) لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید :فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّی یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج26 ص 7 ) هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند ..... در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مبانی اعتقادی شیعه هر کسی لیاقت قرار گرفتن در راسی حکومت را ندارد ، بلکه آن کسی شایستگی قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه های فردی و دنیایی و با پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولی فقیه گذاشته شده است . 2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل از دیگر اموریکه انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد . علی علیه السلام در این باره می فرماید : أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتی از برای کسی که نباشد فکری از برای او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود . 3-دوراندیشی در امور از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد . 4- پیروی از عالمان وارسته امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع ... الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ .... (الإحتجاج علی أهل اللجاج ج1 ص17 ) عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد 5- رعایت ایمان و تقوای الهی یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند) (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند) 6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند . حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند : فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنی بصیرتی است. و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَی الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) دایم بودن عبرت گرفتن میکشاند بسوی بصیرت. 7- ذکر و یاد الهی از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد 8-پیمودن مسیر اهل بصیرت به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد امام صادق (ع) درباره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عمق شناخت آن شهید است (کانَ عَمُّنَا الْعَبّاسُ بْنُ عَلِی نافِذَ الْبَصیرَةِ صُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم: (وَ اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بصیرت و براساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گیرم که تو همان راهی را رفتی که شهدای بدر و دیگر مجاهدان راه خدا پیمودند. (همان) . در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بدر و مجاهدان اسلام و اقتدا به صالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ... وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] . بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم . در اینجا به نمونه هایی از ویژگی اهل بصیرت اشاره می نمائیم : 1. زمان شناسی زمان شناسی و اقدام به موقع از ویژگی های برجسته اهل بصیرت می باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به موقعی از حوادث ندارد و در نتیجه نمی تواند برای جهان اسلام مفید باشد . چه بسا سخنی بی موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویی دیگر سکوت بی موقع و یا موضع گیریهای دو پهلوی به ویژه از سوی خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف جبهه حق گردد کما اینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده ای در زمانیکه باید به حمایت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند، ولی بعد از شهادت امام علیه السلام به ناگاه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده و قیام توابین را راه اندازی کردند ؛ اگرچه اقدام در جای خود امری پسندیده بود ولی دیگر نمی توانست امام حسین علیه السلام را زنده نماید . مقام معظم رهبری در دیدار خود با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، شناخت (لحظه و نیاز) و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان (توابین) چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا (لحظه) و عاشورا را نشناختند. (حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور 29/10/88) 2. شناخت فتنه و تشخیص حق از باطل یکی از ویژگی ها اهل بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق برای آنها ممکن است و در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمی شوند دوران دشوار هر انقلابی ، آن دورانی است که حق با باطل در آن ممزوج بشود... در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح ، جنگ با کسانی که می توانند شعارها را بر هدف های خودشان منطبق کنند ، بسیار بسیار دشوار است ؛ باید هوشیار بود . موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن ، هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی – البته به دور از ورود در دسته بندی های سیاسی – خودش یکی از آن خطوط ظریفی است . (سخنرانی در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه 27/6/ 1370) 3. شناخت روشن از دین اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنی دارند و برای اعتقادات خود تا پای جان فداکاری می کنند . حضرت ابوالفضل علیهالسلام به عنوان بزرگترین یاور سالار شهیدان به هنگام رزم، مطرح نموده و گفته است: والله ان قطعتم یمینی - انی احامی ابدا عن دینی به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین خود حمایت می نمایم (عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 269) . 4. شناختن دوست و دشمن شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگی های اهل بصیرت می باشد لذا مقام معظم رهبری نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان این قشر فرهیخته از جامعه را به این مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل های اسلامی دانشگاه ،به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف های روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را برای شناخت دشمن و روش های کینه ورزانه اش برای خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گری ها و فتنه گرها را بخصوص در محیط دانشجویی شناسایی و خنثی کیند ، اختلافات درون سازمانی و برون سازمانی را به حداقل برسانید . (پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 9/7/77) 5. تولی و تبری یکی دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولی و تبری و جذب و دفع و موضع گیری بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولایت از دشمنان آنها نیز تبری می جوید . قیس بن مسهّر صیداوی در میان راه مکه و کوفه، از سوی امام حسین (ع) مأموریت یافت که نامه ای به مسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند. قیس در نزدیکی کوفه در کمین مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش نیفتد. عبیدالله بن زیاد از این کار آگاهانه و جسورانه قیس، بسیار خشمگین شد و او را مجبور کرد تا به منبر رود و به حضرت علی و امام حسین (ع) ناسزا بگوید. قیس از فرصت استفاده کرد، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: مردم! حسین بن علی، بهترین خلق خداست؛ پسر دختر پیامبر است. من فرستاده او به سوی شمایم که از میان راه به اینجا آمده ام. به یاری او بشتابید! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و بر امیرمؤمنان درود فرستاد. عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالای کاخ فرو انداختند و بدین سان به شهادت رسید.( ابصارالعین، ص 112 113) . (عبرتهای عاشورا / علی اصغر الهامی نیا / مرکز تحقیقات اسلامی) 6. آگاهی از ترفندها و خدعه های دشمن اهل بصیرت خدعه ها و ترفند های دشمن را می شناسند و فریب این نیرنگها را نمی خورند . شناخت و بصیرت نسبت به این موضوع از چنان جایگاهی برخوردار است که مقام معظم رهبری آن را یکی از راههای نجات کشورهای اسلامی از سلطه استکبار جهانی برشمرده اند . ایشان در این زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی ،اشغال و سلطه گری استکبار جهانی بازگشت به اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله ) و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعی است . ملت های مسلمان باید ترفندها و خدعه های استکبار را درک کنند . امروز زمان پی بردن به این مطلب است که چرا شرق و غرب ،آمریکا ، شوروی ، ارتجاع و ایادی آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طی یازده سال گذشته بر جمهوری اسلامی ایران وارد کردند . (دیدار اقشار مختلف مردم 24/5/69) نتیجه اینکه بصیرت قوه ای است در وجود انسان که شناخت مسیر حق از باطل را آسان می کند و این مساله نیازمند قوه اولیه است تا در پناه بهره گیری از عوامل بصیرت آفرین و مبارزه باموانع بصیرت از قوه به فعل برسد و انسانهایی که در عرصه علم وارد می شوند عمدتا دارای این قوه هستند اما موانع دیگری باعث جلوگیری از فعلیت یافتن این قبیبل مسائل می شود و علت تلاشهای امام خمینی برای بازگرداندن آقای منتظری به خط نظام و هشدارهای فراوان ایشان در مورد نفوذ منافقین در بیت ایشان علیرغم اقدامات مغایر با شان ایشان ، در این نکته بود که امام خمینی آقای منتظری را به عنوان فردی عالم و فقیه دارای زمینه های بصیرت می دانستند اما معتقد بودند که نفوذ منافقین و به ویژه اعضای باند مهدی هاشمی و نیز عوامل دیگر باعث شده است تا قوه بصیرت ایشان به صورت ناقص رشد نموده و نتیجه آن نیز از دست دادن شرایط رهبری بود و امام راحل به جهت ساده لوحی که در ایشان سراغ داشتند یقین پیدا نمودند که ایشان هرگز قادر به مبارزه با موانع بصیرت نخواهند شد و درنتیجه ایشان را از مقام خود عزل نمودند . لذا رابطه ساده لوحی با عدم بصیرت این است که ساده لوحی یکی از موانع بصیرت به شمار می رود . با این وجود سخنان بالا به معنای این نیست که تنها انسانهای با سواد دارای قوه بصیرت می باشند بلکه بر اساس تعریفی که صورت گرفت انسانهای با سواد زمینه های بصیرت بالاتری دارند اما با توجه به اینکه تعریف بصیرت یعنی داشتن قوه تشخیص صحیح از سقیم ، ممکن است انسانهایی فاقد علم مصطلح باشند اما در بزنگاههایی که باید موضع گیری انجام شود به تشخیص صحیح دست بزنند واز انسانهای عالمی که در بزنگاهها مردود می شوند جلوتر بزنند همچون غلام ابی عبدالله الحسین در صحنه کربلا که علیرغم نداشتن سواد ولی به مرحله والایی از بصیرت رسیده و حاضر شد جان خود را در راه مولای خود فدا کنند در حالی که امام حسین به آنها اجازه رفتن داده بود و یا جناب حر که علیرغم اموی بودن ، با اندکی تامل راه حق را از باطل تشخیص داد و به سعادت رسید در برابر سرشناسان علمی و تقوایی همچون خواجه ربیع که حاضر به یاری امام حسین علیه السلام نشد و یا فقهای کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعی که امام را خود دعوت نمودند اما در زمانه یاری خواهی به یاری اش نرفتند و بعد از امام حسین که کار ازکار گذشته بود شمشیر برداشته و با لشکری که به نام توابین نامیده میشد علیه یزید قیام نمودند و همگی نیز بدون کوچکترین ثمری برای اسلام کشته شدند . دوست عزیز در پایان از خداوند متعال خواهانیم که قوه بصیرت را در همه ما افزایش داده و ما را موفق به ایستادگی در برابر موانع بصیرت و تلاش برای کسب عوامل بصیرت افزا نماید . برای مطالعه بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه فرمایید : - 56 نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره حوادث پس از انتخابات، جنگ نرم و بصیرت ؛ http://www.porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=2376 - بصیرت و استقامت (مجموعه سخنان مقام معظم رهبری در موضوع بصیرت) - بصیرت و عصر جنگ نرم ، غفار رضوی پور - بصیرت در نهج البلاغه (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100141520)
بصیرتی که رهبر معظم انقلاب (آیت الله خامنه ای) به آن تأکید دارند چیست؟ در چه موضوعاتی و چگونه است؟
بصیرتی که رهبر معظم انقلاب (آیت الله خامنه ای) به آن تأکید دارند چیست؟ در چه موضوعاتی و چگونه است؟
پرسشگر عزیز اهتمام شما به مساله بصیرت جای بسی تقدیر دارد و امیدواریم که پاسخ ما نیز بتواند شما را در مسیر افزایش بصیرت یاری نماید . پیش از اینکه به پاسخ اصلی شما بپردازیم به صورت مختصر گفتنی است
بصیرت در حوزه سیاسی در دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی قابل طرح است؛ درمقام معرفتی به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در مقام رفتاری ، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه انقلاب می فرماید: ( ... نگاه توحیدی به جهان طبیعت، ...پایهی اساسی بصیرت است...حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین (ع) در جای دیگر میفرماید: (فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر) ...)(بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ، 05 آبان 1389 )
در باره ادامه به بررسی مفهوم بصیرت ، ضرورت و راههای کسب بصیرت و موانع آن توضیحاتی ارائه می گردد .
مفهوم بصیرت:
برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایی. دانایی. زیرکی. هوشیاری. بینش. آگاهی. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)
بصیرت در اصطلاح :
شناخت روشن و یقینی از دین، تکلیف، پیشوا، حجّت خدا، راه، دوست ودشمن، حق و باطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا - جواد محدثی)
شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام میدید که دیگران در آیینه هم نمیدیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص84)
بنابر این بصیرت صفتی است در شخص که به او توانایی شناخت راه حق و باطل از یکدیگر را می دهد و البته همچون بسیاری از صفات نفسانی در انسان با زمینه های قبل موجود در انسان نیز در ارتباط می باشد به گونه ای که ممکن است فردی اساسا فاقد قوه و توان لازم برای تشخیص دقیق و صحیح باشد . در نتیجه چنین فردی اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبی بوده و به لحاظ مراتب علمی نیز در سطح بالایی باشد اما در مواردی که نیاز به عنصر بصیرت وجود دارد وی باید در حد یک مقلد باقی بماند و از اظهار نظرهایی که نیازمند این قوه تشخیص می باشد خودداری نماید . بصیرت قوه ای است که باید با در نظر گرفتن عوامل تقویت کننده آن و نیز رفع موانع آن ، آن را به فعلیت رساند . و ساده لوحی نیز از مواردی است که از موانع بصیرت به شمار می رود .و بنابر این از نظر امام خمینی آیت الله منتظری اگر چه فقیه و استاد بزرگی بودند اما فارغ از مراتب علمی ، ایشان نتوانسته بودند قوه بصیرت خود را تقویت نموده و در نتیجه توان شناسایی حق و باطل از یکدیگر را نداشته و به راحتی از سوی افراد نفوذی در بیتشان از قبیل منافقین و اعضای نهضت آزادی و به ویژه باند مهدی هاشمی مورد فریب قرار گرفته و در اوج مشکلات و معضلات نظام اعلامیه هایی صادر می نمودند که دشمنان از آن سوء استفاده می نمودند فلذا امام خمینی با اعتقاد به فقاهت و جایگاه علمی ایشان ، درعین حال با توجه به ساده لوحی آقای منتظری ایشان را فاقد شرایط لازم برای تصدی مسئولیت عظیم رهبری دانسته و طی نامه 6/1/68 از این مقام ایشان را عزل نمودند .
به طور کلی معمولا انسانهایی که وارد عرصه های علمی و دینی می شوند دارای زمینه های بصیرت می باشند و می توانند این زمینه ها را تقویت کرده و به مرحله ای برسند که فرد بصیر نامیده شوند اما متاسفانه موانعی باعث می شود که این زمینه ها رشد و شکوفایی لازم را کسب ننمایند از جمله این موانع عبارتند از :
1- دلبستگی به دنیا
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته...
بدرستی که دنیا خانه محنتهاست، و جایگاه فتنههاست، کسی که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسی که به دنبالش نباشد را ، با او بنیکوئی همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوی آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )....(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم ج2 ص 637 )
نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون (عمر سعد) ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند .
مقام معظم رهبری در این خصوص در توصیه ای به جوانان عزیز بسجیان عزیز هر جای کشور که هستید این بصیرت را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک ، جلوی بصیرت ها را بگیرد . (دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور27/8/71)
2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 )
لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی های مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یکی از این سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381) چراکه وقتی جامعه ای مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نماید .
علاوه بر رفع موانع ، رسیدن به بصیرت نیازمند تقویت عوامل و زمینه های بصیرت می باشد که بر خی از آنها عبارتند از :
- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصاری ص 108)
لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید :فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّی یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج26 ص 7 )
هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند .....
در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مبانی اعتقادی شیعه هر کسی لیاقت قرار گرفتن در راسی حکومت را ندارد ، بلکه آن کسی شایستگی قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه های فردی و دنیایی و با پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولی فقیه گذاشته شده است .
2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل
از دیگر اموریکه انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .
علی علیه السلام در این باره می فرماید : أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتی از برای کسی که نباشد فکری از برای او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57)
البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود .
3-دوراندیشی در امور
از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .
4- پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع ... الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ .... (الإحتجاج علی أهل اللجاج ج1 ص17 )
عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد
5- رعایت ایمان و تقوای الهی
یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند) (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند)
6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون
اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند .
حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند : فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنی بصیرتی است.
و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَی الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 )
دایم بودن عبرت گرفتن میکشاند بسوی بصیرت.
7- ذکر و یاد الهی
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد
8-پیمودن مسیر اهل بصیرت
به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد
امام صادق (ع) درباره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عمق شناخت آن شهید است (کانَ عَمُّنَا الْعَبّاسُ بْنُ عَلِی نافِذَ الْبَصیرَةِ صُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم:
(وَ اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بصیرت و براساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گیرم که تو همان راهی را رفتی که شهدای بدر و دیگر مجاهدان راه خدا پیمودند. (همان) .
در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بدر و مجاهدان اسلام و اقتدا به صالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ... وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] .
بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .
در اینجا به نمونه هایی از ویژگی اهل بصیرت اشاره می نمائیم :
1. زمان شناسی
زمان شناسی و اقدام به موقع از ویژگی های برجسته اهل بصیرت می باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به موقعی از حوادث ندارد و در نتیجه نمی تواند برای جهان اسلام مفید باشد .
چه بسا سخنی بی موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویی دیگر سکوت بی موقع و یا موضع گیریهای دو پهلوی به ویژه از سوی خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف جبهه حق گردد کما اینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده ای در زمانیکه باید به حمایت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند، ولی بعد از شهادت امام علیه السلام به ناگاه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده و قیام توابین را راه اندازی کردند ؛ اگرچه اقدام در جای خود امری پسندیده بود ولی دیگر نمی توانست امام حسین علیه السلام را زنده نماید .
مقام معظم رهبری در دیدار خود با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، شناخت (لحظه و نیاز) و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان (توابین) چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا (لحظه) و عاشورا را نشناختند. (حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور 29/10/88)
2. شناخت فتنه و تشخیص حق از باطل
یکی از ویژگی ها اهل بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق برای آنها ممکن است و در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمی شوند
دوران دشوار هر انقلابی ، آن دورانی است که حق با باطل در آن ممزوج بشود... در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح ، جنگ با کسانی که می توانند شعارها را بر هدف های خودشان منطبق کنند ، بسیار بسیار دشوار است ؛ باید هوشیار بود .
موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن ، هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی – البته به دور از ورود در دسته بندی های سیاسی – خودش یکی از آن خطوط ظریفی است . (سخنرانی در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه 27/6/ 1370)
3. شناخت روشن از دین
اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنی دارند و برای اعتقادات خود تا پای جان فداکاری می کنند .
حضرت ابوالفضل علیهالسلام به عنوان بزرگترین یاور سالار شهیدان به هنگام رزم، مطرح نموده و گفته است:
والله ان قطعتم یمینی - انی احامی ابدا عن دینی
به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین خود حمایت می نمایم (عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 269) .
4. شناختن دوست و دشمن
شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگی های اهل بصیرت می باشد لذا مقام معظم رهبری نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان این قشر فرهیخته از جامعه را به این مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل های اسلامی دانشگاه ،به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف های روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را برای شناخت دشمن و روش های کینه ورزانه اش برای خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گری ها و فتنه گرها را بخصوص در محیط دانشجویی شناسایی و خنثی کیند ، اختلافات درون سازمانی و برون سازمانی را به حداقل برسانید . (پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 9/7/77)
5. تولی و تبری
یکی دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولی و تبری و جذب و دفع و موضع گیری بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولایت از دشمنان آنها نیز تبری می جوید .
قیس بن مسهّر صیداوی در میان راه مکه و کوفه، از سوی امام حسین (ع) مأموریت یافت که نامه ای به مسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند. قیس در نزدیکی کوفه در کمین مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش نیفتد.
عبیدالله بن زیاد از این کار آگاهانه و جسورانه قیس، بسیار خشمگین شد و او را مجبور کرد تا به منبر رود و به حضرت علی و امام حسین (ع) ناسزا بگوید. قیس از فرصت استفاده کرد، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: مردم! حسین بن علی، بهترین خلق خداست؛ پسر دختر پیامبر است. من فرستاده او به سوی شمایم که از میان راه به اینجا آمده ام. به یاری او بشتابید! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و بر امیرمؤمنان درود فرستاد. عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالای کاخ فرو انداختند و بدین سان به شهادت رسید.( ابصارالعین، ص 112 113) . (عبرتهای عاشورا / علی اصغر الهامی نیا / مرکز تحقیقات اسلامی)
6. آگاهی از ترفندها و خدعه های دشمن
اهل بصیرت خدعه ها و ترفند های دشمن را می شناسند و فریب این نیرنگها را نمی خورند .
شناخت و بصیرت نسبت به این موضوع از چنان جایگاهی برخوردار است که مقام معظم رهبری آن را یکی از راههای نجات کشورهای اسلامی از سلطه استکبار جهانی برشمرده اند .
ایشان در این زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی ،اشغال و سلطه گری استکبار جهانی بازگشت به اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله ) و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعی است . ملت های مسلمان باید ترفندها و خدعه های استکبار را درک کنند . امروز زمان پی بردن به این مطلب است که چرا شرق و غرب ،آمریکا ، شوروی ، ارتجاع و ایادی آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طی یازده سال گذشته بر جمهوری اسلامی ایران وارد کردند . (دیدار اقشار مختلف مردم 24/5/69)
نتیجه اینکه بصیرت قوه ای است در وجود انسان که شناخت مسیر حق از باطل را آسان می کند و این مساله نیازمند قوه اولیه است تا در پناه بهره گیری از عوامل بصیرت آفرین و مبارزه باموانع بصیرت از قوه به فعل برسد و انسانهایی که در عرصه علم وارد می شوند عمدتا دارای این قوه هستند اما موانع دیگری باعث جلوگیری از فعلیت یافتن این قبیبل مسائل می شود و علت تلاشهای امام خمینی برای بازگرداندن آقای منتظری به خط نظام و هشدارهای فراوان ایشان در مورد نفوذ منافقین در بیت ایشان علیرغم اقدامات مغایر با شان ایشان ، در این نکته بود که امام خمینی آقای منتظری را به عنوان فردی عالم و فقیه دارای زمینه های بصیرت می دانستند اما معتقد بودند که نفوذ منافقین و به ویژه اعضای باند مهدی هاشمی و نیز عوامل دیگر باعث شده است تا قوه بصیرت ایشان به صورت ناقص رشد نموده و نتیجه آن نیز از دست دادن شرایط رهبری بود و امام راحل به جهت ساده لوحی که در ایشان سراغ داشتند یقین پیدا نمودند که ایشان هرگز قادر به مبارزه با موانع بصیرت نخواهند شد و درنتیجه ایشان را از مقام خود عزل نمودند . لذا رابطه ساده لوحی با عدم بصیرت این است که ساده لوحی یکی از موانع بصیرت به شمار می رود .
با این وجود سخنان بالا به معنای این نیست که تنها انسانهای با سواد دارای قوه بصیرت می باشند بلکه بر اساس تعریفی که صورت گرفت انسانهای با سواد زمینه های بصیرت بالاتری دارند اما با توجه به اینکه تعریف بصیرت یعنی داشتن قوه تشخیص صحیح از سقیم ، ممکن است انسانهایی فاقد علم مصطلح باشند اما در بزنگاههایی که باید موضع گیری انجام شود به تشخیص صحیح دست بزنند واز انسانهای عالمی که در بزنگاهها مردود می شوند جلوتر بزنند همچون غلام ابی عبدالله الحسین در صحنه کربلا که علیرغم نداشتن سواد ولی به مرحله والایی از بصیرت رسیده و حاضر شد جان خود را در راه مولای خود فدا کنند در حالی که امام حسین به آنها اجازه رفتن داده بود و یا جناب حر که علیرغم اموی بودن ، با اندکی تامل راه حق را از باطل تشخیص داد و به سعادت رسید در برابر سرشناسان علمی و تقوایی همچون خواجه ربیع که حاضر به یاری امام حسین علیه السلام نشد و یا فقهای کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعی که امام را خود دعوت نمودند اما در زمانه یاری خواهی به یاری اش نرفتند و بعد از امام حسین که کار ازکار گذشته بود شمشیر برداشته و با لشکری که به نام توابین نامیده میشد علیه یزید قیام نمودند و همگی نیز بدون کوچکترین ثمری برای اسلام کشته شدند .
دوست عزیز در پایان از خداوند متعال خواهانیم که قوه بصیرت را در همه ما افزایش داده و ما را موفق به ایستادگی در برابر موانع بصیرت و تلاش برای کسب عوامل بصیرت افزا نماید . برای مطالعه بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه فرمایید :
- 56 نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره حوادث پس از انتخابات، جنگ نرم و بصیرت ؛ http://www.porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=2376
- بصیرت و استقامت (مجموعه سخنان مقام معظم رهبری در موضوع بصیرت)
- بصیرت و عصر جنگ نرم ، غفار رضوی پور
- بصیرت در نهج البلاغه (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100141520)
- [سایر] آیت الله خامنه ای چه دیدگاهی در مورد فردوسی دارند؟رهبر معظم انقلاب چگونه از تخریب قبر فردوسی جلوگیری کرد؟
- [سایر] دلایل و نحوه انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب از سوی مجلس خبرگان رهبری چه بود؟
- [سایر] آیت الله سیستانی ولایت آیت الله خامنه ای را قبول دارند یا نه؟
- [سایر] آیت الله العظمی سیستانی(دامت برکاته) ولایت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت برکاته) را قبول دارند یا نه؟
- [سایر] مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مشروعیت نظام اسلامی را منوط به چه امری می دانند؟
- [سایر] در پاسخ به کسانی که از اطلاق عبارت (امام خامنه ای) به رهبر معظم انقلاب انتقاد و با آن مخالفت می کنند، چه جوابی ارائه می دهید؟
- [سایر] نظر آیت الله خامنه ای درباره ولایت مطلقه چیست؟
- [سایر] آیا باید برای مقام معظم و معزز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای لفظ امام بکار ببریم یا نه؟( یعنی بگوییم امام خامنه ای) آیا ضرورت دارد یا نه؟ اگر نه چرا به آیت الله خمینی(ره) خطاب امام خمینی گفته می شود؟ ا
- [سایر] انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای در میان این همه نایب عام به عنوان رهبر مورد تأیید کدام یکی از علما بوده است؟
- [سایر] آیا آیت الله خامنه ای نایب امام زمان (عج) هستند؟ لطفاً توضیح دهید.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.