آیا در ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی بشارت داده اند؟
آیا در ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی بشارت داده اند؟ در انجیل یوحنا بشاراتی در بابهای 14 و 15 و 16 وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل یوحنا از آمدن شخصی پس از خود به نام فارقلیط خبر داده است و قراین زیادی گواهی می دهد که مقصود از آن پیامبر اسلام می باشد و ما برای روشن شدن مطلب متون آیات را با تعیین باب و شماره از انجیل یاد شده نقل می نماییم , اینک متون عبارات انجیل : اگر شما مرا دوست دارید , احکام مرا نگاه دارید. و من از پدر خواهم خواست تافارقلیط دیگری به شما بدهد , تا ابد با شما خواهد ماند . (این عبارت دلالت بر خاتمیت فارقلیط می کند) او روح حق و راستی است که جهان نمی تواند او را قبول کند : زیرا که او را نمی بیند و نمی شناسد , اما شما را می شناسد , زیرا که نزد شما می ماند و در شما خواهد بود . (2) من این سخنها را به شما گفته ام وقتی که با شما بودم , لکن آن فارقلیط که پدر او را به اسم من خواهد فرستاد , شما را هر چیز خواهد آموخت و هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد . (3) حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید . (4) چون آن فارقلیط که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد , روح راستی که از طرف پدر می آید او درباره من شهادت خواهد داد . (5) راست می گویم که شما را مفید است که من بروم اگر من نروم آن فارقلیط نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و او چون بیاید جهانیان رابه گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت : به گناه , زیرا که بر من ایمان نمی آورند , به صدق زیرا که نزد پدر خود می روم , و شما مرا دیگر نمی بینید , به انصاف زیرا که بر رئیس این جهان حکم جاری شده است و دیگر چیزهای بسیار دارم که به شما بگویم لیکن حالا نمی توانید متحمل شد , اما چون او بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد کرد زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت , بلکه هر آنچه می شنوند خواهد گفت . و شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود , زیرا که او آنچه از من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد . هر چه از آن پدر است از من است از این جهت گفتم که آنچه از آن من است می گیرد و به شما خبر می دهد . (6)در اینجا قراین روشنی داریم که گواهی می دهد مراد از فارقلیط پیامبری است که پس از مسیح می آید نه روح القدس :1 - نخست باید توجه کرد که از برخی از تواریخ مسیحی استفاده می شود که پیش از اسلام در میان علما و مفسرین انجیل مسلم بود که فارقلیط همان پیامبر موعود است حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده کرده و خود را فارقلیط موعود معرفی نموده اند . مثلا : منتسر که مرد ریاضت کشی بود و در قرن دوم میلادی می زیست , در سال 187در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت : من همان فارقلیط هستم که عیسی از آمدن او خبر داده است و گروهی از وی پیروی کردند . (7)2 - از آثار و تواریخ مسلم اسلامی کاملا استفاده می شود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم همگی درانتظار پیامبر موعود انجیل بودند , از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد , پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت : من گواهی می دهم که او همان پیامبری است که اهل کتاب در انتظارش هستند و همان طور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده , او نیز به نبوت پیامبر آخر الزمان بشارت داده و علائم و نشانه های او را معین کرده است . (8)وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه کرد و درباره پیامبر اسلام تحقیقاتی به عمل آورد , در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت : نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم , من می دانستم که پیامبری خواهد آمد , ولی گمان می کردم که این پیامبر از شام برخواهد خاست ... . (9)از این نصوص تاریخی استفاده می شود که آنان در انتظار پیامبری بودند و چنین انتظاری بطور مسلم ریشه انجیلی داشته است . 3 - امتیازاتی که حضرت مسیح برای فارقلیط قائل شده و شرایط و نتایجی که برای آمدن او شمرده است , این مطلب را قطعی می سازد که منظور از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود و این علائم مانع از آن است که آن را به روح القدس تفسیر نماییم توضیح این که :الف - حضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز کرد : اگر شما مرا دوست دارید , احکام مرا نگاه دارید و من از پدرم خواهم خواست تا فارقلیط دیگری به شما بدهد . اولا : از این که حضرت مسیح مهر و محبت خود را به آنها یادآوری می کند , حاکی است که او احتمال می دهد گروهی از امت او زیر بار کسی که وی به آمدنش بشارت می دهد ,نخواهند رفت و لذا از طریق تحریک عواطف می خواهد آنان را به پذیرفتن او وادارسازد و اگر منظور از فارقلیط همان روح القدس باشد , آن طور که مفسران انجیل تصور کرده اند , در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود . زیرا روح القدس پس از نزول آنچنان در قلوب و ارواح تاثیر می کند که برای کسی جای تردید و شک و انکار باقی نمی ماند , ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد , به یک چنین زمینه سازی نیاز شدید هست ; زیرا نبی موعود جز از طریق بیان و تبلیغ درقلوب و ارواح تاثیری و تصرفی نمی کند و روی این ملاحظه گروهی منصف به وی می گروند و گروهی از وی رو بر می گردانند . حضرت مسیح به این مقدار تذکر اکتفا نکرده , در آیه 29 از باب 14 در این قسمت پافشاری کرده و فرمود : الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید در صورتی که ایمان به روح القدس , نیازی به توصیه ندارد تا چه رسد به این اندازه پافشاری ثانیا : وی فرموده فارقلیط دیگری به شما خواهد داد اگر بگوییم مقصود از آن پیامبر دیگری است سخنی کاملا صحیح خواهد بود ولی اگر مقصود از آن روح القدس باشد , به کار بردن لفظ دیگر خالی از تکلف نخواهد بود زیرا روح القدس یکی است و دیگر معنی ندارد . ب - هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد ( 14 : 26 ) روح راستی که از طرف پدر می آید , درباره من شهادت خواهد داد . ( باب - 15 , جمله26 ) می گویند روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسی بر حواریان نازل گردیده ,آیا این افراد برگزیده همه دستورات او را در این مدت کوتاه فراموش کرده بودندتا روح القدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد ؟آیا شاگردان مسیح چه نیازی به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد هر دو جمله معنای صحیح خواهد داشت , زیرا امت مسیح بر اثر طول زمان و دستبرد علمای انجیل , بسیاری از دستورات او را فراموش کرده وگروهی هم آنها را به دست فراموشی سپرده بودند و حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم همه را بازگو کرد و به نبوت حضرت عیسی علیه السلام شهادت داد و گفت : اونیز مانند من پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبتهای ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعای الوهیت پیراسته ساخت . ج - اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی آید . ( 15 : 7 ) او آمدن فارقلیط را مشروط به رفتن خود کرده است و اگر مقصود روح القدس باشد نزولش بر خود او و بر حواریین مشروط به رفتن او نبوده است ; زیرا به عقیده مسیحیان روح القدس بر حواریون که حضرت مسیح خواست آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستد , نازل گردید . (10) بنابر این , هیچ گاه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است ; ولی اگر بگوییم مقصود پیامبری است صاحب شریعت - آن هم شریعت جهانی - در این صورت آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود . د - اثر نزول فارقلیط سه چیز معرفی شده است : جهان را به گناه و صدق وانصاف ملزم (11) خواهد ساخت ; به گناه زیرا به من ایمان نمی آورند . ( 16 : 8 )می دانیم طبق عقیده مسیحیان روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسی برحواریون نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود , و ازذیل آیه استفاده می شود که او بر منکران ظاهر گردد نه بر حواریون که هرگز حضرت مسیح را تکذیب نمی کردند . ولی اگر بگوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است , تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع می باشد . ه - فارقلیط درباره من ( مسیح ) شهادت خواهد داد . ( 15 : 26 ) شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود . ( 16 : 13 )شهادت بر حضرت مسیح حاکی است که وی روح القدس نیست زیرا حواریون نیازی به تصدیق او نداشتند و همچنین منظور از این که به او جلال خواهد بخشید ستایش و تعریفهایی است که پیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تکمیل کرد ; چه جلالی بالاتر از این دقت در قراین می تواند ما را به حقیقتی که محققان اسلام به آن رسیده اند رهنمون گردد , البته قراین منحصر به آنچه گفته شد نیست ; بلکه با دقت بیشتر می توان قراین دیگری به دست آورد . در پایان , مطلب قابل توجهی را که دائره المعارف بزرگ فرانسه , جلد 23 , صفحه4174 در این باره دارد از نظر خوانندگان می گذرانیم : محمد موسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است ; کلمه محمد به معنای بسیار حمد شده است و از ریشه مصدر حمد که به معنای تمجید و تجلیل است مشتق گردیده . بر حسب تصادف عجیب , نام دیگری که از همان ریشه حمد است مترادف کامل لفظ محمد می باشد و آن احمد است که احتمال قوی می رود عیسویان عربستان , آن لفظرا برای تعیین فارقلیط به کار می بردند ; احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیارمجلل , ترجمه لفظ پریکلیتوس است که اشتباها لفظ پاراکلیتوس را جای آن گذاردند . به این ترتیب , نویسندگان مذهبی مسلمان مکرر گوشزد کرده اند که مراداز این لفظ , بشارت ظهور پیامبر اسلام است . قرآن مجید نیز به طور علنی در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره می کند . (12)در تنظیم این قسمت از کتاب نفیس انیس الاعلام تالیف فخر الاسلام (عالم مسیحی مسلمان شده ) استفاده شده است . پاسخ به پرسشهای مذهبی، مکارم شیرازی - و جعفر سبحانی 1 - سوره صف , آیه 6 . 2 - انجیل یوحنا , باب 14 : 15 - 17 که در سال 1837 میلادی در لندن چاپ شده وبقیه جمله ها را نیز از همین چاپ نقل نموده ایم. معرفی سایت: بشارتهای انبیا و دیگران درباره ظهور رسول خدا(ص) www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCAAE1.HTM نمونه‌ هایی از بشارتهای ظهور حضرت محمد در عهد جدید و قدیم و انجیل و غیره. بشارتهای انبیای الهی درباره آمدن رسول خدا www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCAAE2.HTM بیان نمونه هایی از این بشارت ها در انجیل و کتاب یهودا و ... . پیامبر اکرم(ص) در عهدین www.balagh.net/persian/pro_ahl/00/01/14.htm بررسی شواهد و قراینی در عهدین که به خوبی بر پیامبر اکرم‌(ص) قابل تطبیق است. سیمای حضرت محمد(ص) در تورات و انجیل www.mohammad-prophet.com/l9.html بیان نکاتی پیرامون پیامبر اکرم از تورات و انجیل. بشارت حضرت عیسی به آمدن حضرت محمد(ص) http://www.mohammad-prophet.com/l13.html
عنوان سوال:

آیا در ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی بشارت داده اند؟


پاسخ:

آیا در ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی بشارت داده اند؟

در انجیل یوحنا بشاراتی در بابهای 14 و 15 و 16 وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل یوحنا از آمدن شخصی پس از خود به نام فارقلیط خبر داده است و قراین زیادی گواهی می دهد که مقصود از آن پیامبر اسلام می باشد و ما برای روشن شدن مطلب متون آیات را با تعیین باب و شماره از انجیل یاد شده نقل می نماییم , اینک متون عبارات انجیل : اگر شما مرا دوست دارید , احکام مرا نگاه دارید.
و من از پدر خواهم خواست تافارقلیط دیگری به شما بدهد , تا ابد با شما خواهد ماند . (این عبارت دلالت بر خاتمیت فارقلیط می کند)
او روح حق و راستی است که جهان نمی تواند او را قبول کند : زیرا که او را نمی بیند و نمی شناسد , اما شما را می شناسد , زیرا که نزد شما می ماند و در شما خواهد بود . (2) من این سخنها را به شما گفته ام وقتی که با شما بودم , لکن آن فارقلیط که پدر او را به اسم من خواهد فرستاد , شما را هر چیز خواهد آموخت و هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد . (3) حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید . (4) چون آن فارقلیط که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد , روح راستی که از طرف پدر می آید او درباره من شهادت خواهد داد . (5) راست می گویم که شما را مفید است که من بروم اگر من نروم آن فارقلیط نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و او چون بیاید جهانیان رابه گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت : به گناه , زیرا که بر من ایمان نمی آورند , به صدق زیرا که نزد پدر خود می روم , و شما مرا دیگر نمی بینید , به انصاف زیرا که بر رئیس این جهان حکم جاری شده است و دیگر چیزهای بسیار دارم که به شما بگویم لیکن حالا نمی توانید متحمل شد , اما چون او بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد کرد زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت , بلکه هر آنچه می شنوند خواهد گفت . و شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود , زیرا که او آنچه از من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد . هر چه از آن پدر است از من است از این جهت گفتم که آنچه از آن من است می گیرد و به شما خبر می دهد . (6)در اینجا قراین روشنی داریم که گواهی می دهد مراد از فارقلیط پیامبری است که پس از مسیح می آید نه روح القدس :1 - نخست باید توجه کرد که از برخی از تواریخ مسیحی استفاده می شود که پیش از اسلام در میان علما و مفسرین انجیل مسلم بود که فارقلیط همان پیامبر موعود است حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده کرده و خود را فارقلیط موعود معرفی نموده اند . مثلا : منتسر که مرد ریاضت کشی بود و در قرن دوم میلادی می زیست , در سال 187در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت : من همان فارقلیط هستم که عیسی از آمدن او خبر داده است و گروهی از وی پیروی کردند . (7)2 - از آثار و تواریخ مسلم اسلامی کاملا استفاده می شود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم همگی درانتظار پیامبر موعود انجیل بودند , از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد , پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت : من گواهی می دهم که او همان پیامبری است که اهل کتاب در انتظارش هستند و همان طور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده , او نیز به نبوت پیامبر آخر الزمان بشارت داده و علائم و نشانه های او را معین کرده است . (8)وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه کرد و درباره پیامبر اسلام تحقیقاتی به عمل آورد , در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت : نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم , من می دانستم که پیامبری خواهد آمد , ولی گمان می کردم که این پیامبر از شام برخواهد خاست ... . (9)از این نصوص تاریخی استفاده می شود که آنان در انتظار پیامبری بودند و چنین انتظاری بطور مسلم ریشه انجیلی داشته است . 3 - امتیازاتی که حضرت مسیح برای فارقلیط قائل شده و شرایط و نتایجی که برای آمدن او شمرده است , این مطلب را قطعی می سازد که منظور از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود و این علائم مانع از آن است که آن را به روح القدس تفسیر نماییم توضیح این که :الف - حضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز کرد : اگر شما مرا دوست دارید , احکام مرا نگاه دارید و من از پدرم خواهم خواست تا فارقلیط دیگری به شما بدهد . اولا : از این که حضرت مسیح مهر و محبت خود را به آنها یادآوری می کند , حاکی است که او احتمال می دهد گروهی از امت او زیر بار کسی که وی به آمدنش بشارت می دهد ,نخواهند رفت و لذا از طریق تحریک عواطف می خواهد آنان را به پذیرفتن او وادارسازد و اگر منظور از فارقلیط همان روح القدس باشد , آن طور که مفسران انجیل تصور کرده اند , در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود . زیرا روح القدس پس از نزول آنچنان در قلوب و ارواح تاثیر می کند که برای کسی جای تردید و شک و انکار باقی نمی ماند , ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد , به یک چنین زمینه سازی نیاز شدید هست ; زیرا نبی موعود جز از طریق بیان و تبلیغ درقلوب و ارواح تاثیری و تصرفی نمی کند و روی این ملاحظه گروهی منصف به وی می گروند و گروهی از وی رو بر می گردانند . حضرت مسیح به این مقدار تذکر اکتفا نکرده , در آیه 29 از باب 14 در این قسمت پافشاری کرده و فرمود : الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید در صورتی که ایمان به روح القدس , نیازی به توصیه ندارد تا چه رسد به این اندازه پافشاری ثانیا : وی فرموده فارقلیط دیگری به شما خواهد داد اگر بگوییم مقصود از آن پیامبر دیگری است سخنی کاملا صحیح خواهد بود ولی اگر مقصود از آن روح القدس باشد , به کار بردن لفظ دیگر خالی از تکلف نخواهد بود زیرا روح القدس یکی است و دیگر معنی ندارد . ب - هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد ( 14 : 26 ) روح راستی که از طرف پدر می آید , درباره من شهادت خواهد داد . ( باب - 15 , جمله26 ) می گویند روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسی بر حواریان نازل گردیده ,آیا این افراد برگزیده همه دستورات او را در این مدت کوتاه فراموش کرده بودندتا روح القدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد ؟آیا شاگردان مسیح چه نیازی به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد هر دو جمله معنای صحیح خواهد داشت , زیرا امت مسیح بر اثر طول زمان و دستبرد علمای انجیل , بسیاری از دستورات او را فراموش کرده وگروهی هم آنها را به دست فراموشی سپرده بودند و حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم همه را بازگو کرد و به نبوت حضرت عیسی علیه السلام شهادت داد و گفت : اونیز مانند من پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبتهای ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعای الوهیت پیراسته ساخت . ج - اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی آید . ( 15 : 7 ) او آمدن فارقلیط را مشروط به رفتن خود کرده است و اگر مقصود روح القدس باشد نزولش بر خود او و بر حواریین مشروط به رفتن او نبوده است ; زیرا به عقیده مسیحیان روح القدس بر حواریون که حضرت مسیح خواست آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستد , نازل گردید . (10) بنابر این , هیچ گاه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است ; ولی اگر بگوییم مقصود پیامبری است صاحب شریعت - آن هم شریعت جهانی - در این صورت آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود . د - اثر نزول فارقلیط سه چیز معرفی شده است : جهان را به گناه و صدق وانصاف ملزم (11) خواهد ساخت ; به گناه زیرا به من ایمان نمی آورند . ( 16 : 8 )می دانیم طبق عقیده مسیحیان روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسی برحواریون نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود , و ازذیل آیه استفاده می شود که او بر منکران ظاهر گردد نه بر حواریون که هرگز حضرت مسیح را تکذیب نمی کردند . ولی اگر بگوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است , تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع می باشد . ه - فارقلیط درباره من ( مسیح ) شهادت خواهد داد . ( 15 : 26 ) شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود . ( 16 : 13 )شهادت بر حضرت مسیح حاکی است که وی روح القدس نیست زیرا حواریون نیازی به تصدیق او نداشتند و همچنین منظور از این که به او جلال خواهد بخشید ستایش و تعریفهایی است که پیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تکمیل کرد ; چه جلالی بالاتر از این دقت در قراین می تواند ما را به حقیقتی که محققان اسلام به آن رسیده اند رهنمون گردد , البته قراین منحصر به آنچه گفته شد نیست ; بلکه با دقت بیشتر می توان قراین دیگری به دست آورد . در پایان , مطلب قابل توجهی را که دائره المعارف بزرگ فرانسه , جلد 23 , صفحه4174 در این باره دارد از نظر خوانندگان می گذرانیم : محمد موسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است ; کلمه محمد به معنای بسیار حمد شده است و از ریشه مصدر حمد که به معنای تمجید و تجلیل است مشتق گردیده . بر حسب تصادف عجیب , نام دیگری که از همان ریشه حمد است مترادف کامل لفظ محمد می باشد و آن احمد است که احتمال قوی می رود عیسویان عربستان , آن لفظرا برای تعیین فارقلیط به کار می بردند ; احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیارمجلل , ترجمه لفظ پریکلیتوس است که اشتباها لفظ پاراکلیتوس را جای آن گذاردند . به این ترتیب , نویسندگان مذهبی مسلمان مکرر گوشزد کرده اند که مراداز این لفظ , بشارت ظهور پیامبر اسلام است . قرآن مجید نیز به طور علنی در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره می کند . (12)در تنظیم این قسمت از کتاب نفیس انیس الاعلام تالیف فخر الاسلام (عالم مسیحی مسلمان شده ) استفاده شده است . پاسخ به پرسشهای مذهبی، مکارم شیرازی - و جعفر سبحانی 1 - سوره صف , آیه 6 . 2 - انجیل یوحنا , باب 14 : 15 - 17 که در سال 1837 میلادی در لندن چاپ شده وبقیه جمله ها را نیز از همین چاپ نقل نموده ایم.

معرفی سایت:
بشارتهای انبیا و دیگران درباره ظهور رسول خدا(ص)
www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCAAE1.HTM
نمونه‌ هایی از بشارتهای ظهور حضرت محمد در عهد جدید و قدیم و انجیل و غیره.
بشارتهای انبیای الهی درباره آمدن رسول خدا
www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCAAE2.HTM
بیان نمونه هایی از این بشارت ها در انجیل و کتاب یهودا و ... .
پیامبر اکرم(ص) در عهدین
www.balagh.net/persian/pro_ahl/00/01/14.htm
بررسی شواهد و قراینی در عهدین که به خوبی بر پیامبر اکرم‌(ص) قابل تطبیق است.
سیمای حضرت محمد(ص) در تورات و انجیل
www.mohammad-prophet.com/l9.html
بیان نکاتی پیرامون پیامبر اکرم از تورات و انجیل.
بشارت حضرت عیسی به آمدن حضرت محمد(ص)
http://www.mohammad-prophet.com/l13.html





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین