در مورد احکام و اصول اعتقادی دین یهود کمی توضیح دهید ضمنا چرا این دین این قدر قوم گرا است؟ اصول عقاید و باورهای دین یهود یهودیان بر این باوراند که شریعت یکی است و ابتدا و انتهای آن با حضرت موسی است. قبل از موسی شریعت و دینی نبوده؛ آنچه بوده، حدود عقلی و احکام مصلحتی بوده است. پس از موسی نیز شریعت و احکام دیگری نبوده و نخواهد بود، زیرا نسخ احکام و دستورات الهی جایز نیست. نسخ یعنی بداء و بداء بر پروردگار روا نیست. یهود مدعی است که موسی گفته است آئین من هرگز منسوخ نخواهد شد. در این رابطه یهودیان سه دیدگاه دارند: گروهی بر آنند که نسخ در شرایع عقلا جایز نیست. گروهی می گویند: عقلا جایز است ولی شرع آن را منع کرده؛ به همین جهت موسی گفته است که دین من منسوخ نخواهد شد. و گروه سوم می گویند: نسخ شریعت (نه عقلا و نه شرعا) جایز نیست. بدون شک جامعه ای که در فقر اقتصادی می سوزد، دعوت آن جامعه به معنویت و اخلاق و تقوی، احمقانه ترین کاری است که می توان کرد! جامعه نو بنیاد یهود نیز بحرانهای اقتصادی بسیاری را متحمل شد. یهودیان در پی آوارگی و سرگردانی چهل ساله در صحرای سینا به انحطاط اخلاقی دردناکی گرویدند. در تورات، سفر خروج، به این واقعیت اعتراف شده است: اگر درخت همسایه خود را به گرو گرفتی، آن را قبل از غروب آفتاب به او رد کن، زیرا که فقط پوشش او برای بدن او است. پس در چه چیز بخوابد. و اگر نزد من فریاد برآورد، هر آینه اجابت خواهم فرمود. فقر مطلق یهود آنان را به ستیزه جوئی با موسی واداشت. این وضعیت پس از مرگ موسی تجدید شد و این بار به فحشا انجامید. رهبران مذهبی یهود، به وضع احکام جزائی سختی پناه بردند. خاخامهای یهود که متولیان رسمی دین موسی شده بودند و خود در رفاه و راحتی می زیستند، برای اجرای اخلاق، قوانین و احکام جزائی شدیدی از قبیل سنگسار کردن زانی و زانیه و لاطی و ملوط و.. . وضع کردند. عدم بکارت عروس نشانی از بی عفتی بود و دختر سنگسار می شد. خشونت اخلاقی معلول این فقر مطلق بود. روحیه درندگی و آدم کشی در یهودیان آواره تقویت شد. آنان برای توجیه وضع روحی و روانی خود، خداوند (یهوه ) را خدائی خونخوار و بی رحم معرفی می کردند. یهودیان به مرز نهایی بی رحمی و قساوت رسیدند و در برخوردها حیوان و انسان و نبات را نابود می کردند. آنان بر هر جا دست می یافتند، کلیه مظاهر حیات را می سوختند. آنان برای توجیه این جنایات آیاتی در تورات می ساختند. این قوم فاقد هر گونه اخلاق انسانی بودند. یهودیان با پاکی و طهارت و نظافت بیگانه بودند و به انواع بیماریها مبتلا می شدند و قربانیان بسیاری می دادند. این وضعیت اخلاقی همچنان جزء سیره اخلاقی و زندگی یهودیان است. قوم یهود مردمی گمراه و خود خواه اند، گرچه آنان خود را قوم برگزیده خدا می دانند. آنان این مطلب را به سلیمان نسبت می دهند که می گفت: خدای ما عظیم ترین خدایان است. احکام جزائی و حقوقی یهود بدون شک متاءثر از فرهنگها، مذاهب و ادیان مجاور است، احکام و قوانین جامعه مصری، جامعه بابلی و جامعه ایرانی در تورات راه یافته است. احکام جزائی تورات با قوانین حمورابی بابل شباهت بسیار دارد. ده فرمان موسی (ع) در سِفْرِ خروج باب بیستم تورات آمده است که چون موسی در کوه طور (سینا) به حضور یهوه رسید، با او حرف زد و پیمان بست. علامت قوس و قزح در آسمان به منزله امضای یهوه در پائین قرارداد است. این قرارداد در همه جا بر لوح سنگی نوشته شد. در این الواح ده فرمان نگاشته شده است؛ یعنی فرامین دهگانه که در میان یهودیان احترام فراوانی دارد. فرامین دهگانه چنین است: 1- من یهوه خدای تو که تو را از زمین مصر از خانه غلامی بیرون آوردم، خدایان دیگری غیر از من نباشد. 2- صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پائین در زمین است و از آنچه در آب زیرزمین است، برای خود مساز. نزد آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما، زیرا من که یهوه خدای تو می باشم، خدای غیور هستم که انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانکه مرا دشمن دارند، می گیرم. و تا هزار پشت بر آنانکه مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند، رحمت می کنم. 3- نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل ببرد، بی گناه نخواهد شمرد. 4- روز شنبه را یاد کن تا آن را تقدیس نمائی. شش روز مشغول باش و همه کارهای خود را بجا آور. اما روز هفتمین، سَبْتِ یَهْوَه، خدای تو است. در آن هیچ کار مکن، تو و پسرت و دخترت و غلامت و کنیزت و بهیمه ات و مهمان تو که درون دروازه های تو باشد. زیرا که در شش روز خداوند آسمان و زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست، بساخت و در روز هفتم آرام فرمود، از این سبب خداوند روز هفتم را مبارک خواند و آن را تقدیس نمود. 5- پدر و مادر خود را احترام نما تا روزهای تو در زمینی که یهوه خدایت به تو می بخشد، دراز شود. 6- قتل مکن. 7- زنا مکن. 8- دزدی مکن. 9- بر همسایه خود شهادت دروغ مده. 10- به خانه همسایه خود طمع مورز و به زن همسایه ات و غلامش و کنیزش و گاو و الاغش و به هیچ چیزی که از آن همسایه تو باشد، طمع مکن. برخی معتقدند که الواح و احکام دهگانه موسی متأثر از قانون حمورابی است و به نظر عده ای دیگر احکام دهگانه ای که بر موسی نازل شده، غیر از احکام ده گانه مذکور است. در تاریخ انبیاء آمده است که: چون موسی از کوه طور سینا دیرتر از موعد مقرّر بازگشت، گروهی از بنی اسرائیل به عبادت گوساله طلائی و زرینی که سامری ساخته بود، اقدام کردند و مذبح برای او بنا نمودند و اطرافش به رقص و پای کوبی پرداختند. لذا موسی پس از بازگشت، آنان را سرزنش نمود و از ثروت آنان کم نمود و از اموال، طلا و جواهرات را که برای ساختن تابوت از آنان گرفته بود، صرف تقویت تشکیلات و لشکری نمود که از فرزندان لاویان که از قوم خود موسی و از سار اسباط دیگر دلیرتر بودند؛ و دیگر این که اقدام به قتل عام گوساله پرستان نمود. قرآن به این موضوع اشاره کرده است. قرآن ساختن گوساله را به شخص سامری نسبت داده؛ و ساحت مقدس هارون که وزیر و وصی موسی بود، از این تهمت منزّه است. خیمه یهود و صندوق تورات موسی پس از دریافت فرامین دهگانه به میان قوم خود بازگشت و سپس مذبحی در دامنه کوه با دوازده ستون به شماره دوازده سبط بنی اسرائیل بنا نهاد و عمل قربانی شروع گردید. موسی نصف خون حیوانات قربانی شده را گرفته، در لگن ها ریخت و نصف خون را بر مذبح پاشید. و خون در لگن ها را بر قوم خود پاشید و گفت: اینک این خون عهدی است که خداوند این سخنان با شما بسته است. پس از موسی دستور داد خیمه ای مخصوص عبادت بر پا کردند که آن را خیمه عهد می گفتند و هر وقت قبیله ای فرود می آمد، آن خیمه را با رعایت آداب و به احترام، خادمان مخصوص (که گویند از سبط لاوی بوده اند و از نسل ایشان بعدها کهنه یهود بوجود آمد) در پیشاپیش اردوگاه برمی افراشتند و موسی بدرون آن می رفته و به سکوت و انقطاع تمام کلام یهوه را استماع می فرموده است. روایات و اخبار قدیمه حاکی است که در اندرون آن خیمه صندوقی نیز می نهاده اند با محتوای دو لوح سنگی که بر روی آن نصّ میثاق الهی با قوم اسرائیل منقّش بوده است. و این همان تابوت عهد یا صندوق تورات است که در تاریخ قوم اسرائیل بعدها نقش مهم و آثار عطیه حیاتی داشته است و قوم اسرائیل هر وقت حرکت می کرده، آن صندوق را با حرمت فراوان در ارابه نهاده و پیشاپیش خود روان می داشته اند و حتی در هنگام جنگ ها آن را با خود برده و از آن فیض و امداد می جسته اند؛ و هیچ کس جز طبقه کهنه و ربانیون نمی بایستی آن را لمس کند. اگر کسی مرتکب چنین گناهی می شد، هر آئینه روحی قادر و توانا که درون آن نهفته بود، او را هلاک می ساخت. جان ناس می گوید: بزرگترین عملی که موسی انجام داد، برقراری ارتباط بین مومنین و خداوند بود. این ارتباط، بنا به برخی روایات در طور سینا یا در جبل هورب یا در دهنه خلیج عقبه و یا در جنوب بحرالمیّت برقرار دشه است. آنچه را که موسی آورد، ده فرمان نام گرفت و بعدها آن را بسط داده، تورات پدید آمد. هر چند که معلوم نیست متن موجود تورات منطبق با اصل باشد. اصول سیزده گانه یهود اصول دهگانه فوق، در میان قوم اسرائیل رواج داشت و بعدها علماء یهود با استفاده از تورات و سایر کتب عهد عتیق اصولی برای ملت یهود و دیانت خود تدوین نمودند که مهمترین آن، اصول سیزده گانه ای است که بوسیله موسی بن شمعون(موسی بن میمون) در سال 1204 میلادی قرائت شد: 1- (وجود خدا) خداوند حاضر و ناظر است. 2- (یگانگی او)خداوند یکتا است. 3- (مجرد بودن او) خداوند جسم و شبیه کسی نیست. 4- (نداشتن زمان )خداوند قدیم و ازلی است. 5- (قابل تقرب بودن از راه عبادت)هیچکس را جز او نباید عبادت کرد. 6- (برتر بودن حضرت موسی (ع ))سرور است بر همه پیامبران. 7- (حکمت او در امور) بر افکار نوع انسان واقف است. 8- (اعتقاد به نبوت ) نبوت حضرت موسی صحیح است. 9-. (اعتقاد به آسمانی بودن تورات ) تورات از جانب خداوند است. 10- (عدم جواز نسخ احکام )غیر قابل تغییر و تبدیل است. 11- (عدالت )خداوند، ظالم را مجازات می کند و عادل را پاداش نیک می دهد. 12- (آمدن مسیحای موعود) سلطان مسیح از نسل داود ظهور خواهد کرد. 13- (قیامت و جاودانگی نفس آدمی ) مردگان مستعد زنده شدن می باشند. یهودشناسان معتقدند که احکام دهگانه دارای عباراتی متعلق به عهد پیدایش (سفر تثنیه ) است. احکام دهگانه در قرن هفتم ق. م. در ادبیات اسرائیل وارد گردید، زیرا با توجه به مندرجات آن، عقاید آن دوره را منعکس می سازد. این عقاید نباید شخصیت موسی را تغییر دهد و او را به صورت موجودی الهی و افسانه ای درآورد. موسی حقیقت وجودی در تاریخ داشته است. نقش اساسی موسی نجات قوم اسرائیل و ایجاد وحدت ملی در میان آنان است. احکام دهگانه منسوب به موسی بخش زیبائی از ادبیات دین یهود را تشکیل می دهد. خدا در یهودیت یهودیت (مانند اسلام و مسیحیت ) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت موسی (ع ) تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کرده اند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل می شوند و به گونه هایی از شرک روی می آورند. این مساءله هیچ گاه نظر پژوهشگران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانسته اند که ادیان دو گونه اند: الف ) ادیانی که مردم را از شرک بر حذر می دارند، مانند ادیان ابراهیمی ب ) ادیانی که شرک را به مردم تعلیم می دهند، مانند ادیان شرقی. نام خاص خدا در دین یهود یهوه یعنی باشنده (موجود) است. این نام بسیار احترام دارد و بر زبان آوردن آن حتی از طریق قرائت تورات حرام است. بر اثر این تحریم، کسی تلفظ حقیقی آن را نمی داند و گاهی در کتابهای علمی مغرب زمین، از باب احتیاط آن را بدون حرکت (YHWH) ثبت می کنند. اما گروهی از محققان برآنند که تلفظ حقیقی آن یهوه است. هنگامی که معبد سلیمان بر پا بود، بالاترین مقام مذهبی یهود حق داشت سالی یک بار در روز عاشورای تقویم یهودی (دهم ماه تشری، در اوایل پاییز)، در قدس الاقداس آن معبد، نام یهوه را بر زبان آورد و دعا کند. هنگام تلاوت تورات نام مزبور به ادونای به معنای آقای من تبدیل می شود و حرکات همین کلمه را روی آن می گذارند؛ از این رو، گاهی آن را یهوه ضبط کرده اند. یکی دیگر از نامهای خدا اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3: 14 و در برخی ادعیه اسلامی (مانند دعای شب عرفه ) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است. عبادات یهودیان عبادات یهود در قربانی خلاصه می شود. یهودیان ادعیه ای نیز دارند که در کنیسه می خوانند. نماز یهودیان فصلی از زبور داود است که روزی سه بار می خوانند. یهودیان روزه می گیرند که در ایام مختلف سال یهودی برگزار می شود: 1- روزه کیپور؛ ایام نهم و دهم ما تشرین، نخستین ماه یهودی از سال یهودی، به مدت 25 ساعت روزه می گیرند. در سفر لاویان باب 23 آمده است: جان های خود را ذیل سازید، از شام تا شام سبت و اشباط. 2- روزه فوریم یا پوریم که به شکرانه نجات از قتل عام گرفته می شود. 3- روزه کدلیا، روز سوم ماه تشرین است. این روزی است که کدلیا حاکم بیت المقدس، معبد سلیمان را با 82 تن از یهودیان در آتش سوخت. 4- روزه عقیبیا در روز پنجم ماه تشرین. و این روز، به پاس گرامی داشت خاطره خاخام عقیبیا است که او را مجبور به پرستش بت نمودند و او زیر بار نرفت و آنقدر مقاومت کرد تا از گرسنگی درگذشت. این حادثه در سال 153 میلادی اتفاق افتاده است. 5- روزه عذاب؛ در زمان داود پیامبر، خداوند بر بنی اسرائیل غضب نموده، ایشان را به مرگ و قحطی تهدید نمود. یهودیان، از ترس، آن روز را روزه می گیرند. 6- روزه صدقیا؛ روز ششم از ماه حسوان، پس از آن که بخت النصر اورشلیم را تسخیر کرد، فرزندان صدقیا را در برابر چشمان او بکشت و او صبر و تحمل نمود. یهودیان به پاس این مقاومت و ابراز همدردی با صدقیا پادشاه یهود، روزه می گیرند. 7- روزه یهویاقیم؛ در بیستم ماه کیلو، ارمیای نبی پیشگوئی اسارت یهود و ویرانی بیت المقدس را کرد و توسط یهویاقیم پادشاه یهود به زندان افتاد. 8- روزه تلما؛ تلما پادشاه روم، یهود را وادار کرد که به زور تورات را به یونانی ترجمه کنند. این روز را که هشتم ماه طبیثت بود، روزه می گیرند. 9- روزه فتنه؛ در دوازدهم ماه شفط، اولاد بنیامین مانند قوم لوط به فسق و فجور اقدام کردند. 10- روزه محاصره اورشلیم توسط بخت النصر، که درد هم ماه طبیثت است. قربانیهای یهود 1- قربانی بی کوریم؛ یعنی نخستین فرزند ذکور، اولین مولود از اغنام و احشام، اولین محصول، اولین میوه و.. . که باید قربانی بدهند. به این صورت که نخستین ها را از هر چیز باید به روحانی بدهند و او آن ها را با تشریفات ویژه ای می سوزاند. ولی فرزند اول خود را به او داده و از او می خرند. در این باره در تورات سفارش بسیار شده است. این مراسم یادآور آن است که در مصر فرعون به کشتار کودکان بنی اسرائیل پرداخت. 2- قربانی دائمی؛ این قربانی در اغلب اعیاد مرسوم است. قربانی باید که گوسفند و گاو و بز و قوچ سالمی باشد. قربانی را در مذبح مقدس (قدس الا قدس ) برای رضایت یهوه قربانی می کنند. این قربانی عکس العملی است در برابر بت پرستی و گاو پرستی مصریان و.. . 3- قربانی کیپور؛ کفاره. هر گاه کسی گناهی مرتکب شود، باید قربانی بدهد. این قربانی در معبد و طی مراسم ویژه ای انجام می شود. تقویت احساس نژاد پرستی و ملی گرایی نیز از ویژگی های قوم یهود است. مرحوم علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیات 49 تا 54 سوره بقره اشاره میکند که:بنی اسرائیل جامعه ای بودند که قومیّت در آنها شدید بود، چون یک تن بودند . در نتیجه ، اگه عملی از بعضی سر میزد همه بدان راضی می شدند. لیون سیمون محقّق برجسته ی یهودی نیز معتقد است: آیین یهود بر خلاف مسیحیّت به هیچ وجه رستگاری روح فرد را بشارت نمیدهد ، همه ی ایده ها و مفاهیم یهودیّت با هستی قوم یهود ، گره خورده است. یکی دیگر از چهره های تاریخی صهیونیسم می گوید: هر یهودی ، خواه ناخواه ، به شدّت با کلّ ملّت یهود متّحد است و دین یهود بیش از هر چیز ، وطن پرستی یهود است . از منظر یهودیان ، قوم گرایی افراطی و ملّی گرایی به مثابه ی دین آسمانی تلّقی شده است . درست بر خلاف قرآن که می فرماید: در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. http://www.tahoordanesh.co منبع: کتاب آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی
در مورد احکام و اصول اعتقادی دین یهود کمی توضیح دهید ضمنا چرا این دین این قدر قوم گرا است؟
در مورد احکام و اصول اعتقادی دین یهود کمی توضیح دهید ضمنا چرا این دین این قدر قوم گرا است؟
اصول عقاید و باورهای دین یهود
یهودیان بر این باوراند که شریعت یکی است و ابتدا و انتهای آن با حضرت موسی است. قبل از موسی شریعت و دینی نبوده؛ آنچه بوده، حدود عقلی و احکام مصلحتی بوده است. پس از موسی نیز شریعت و احکام دیگری نبوده و نخواهد بود، زیرا نسخ احکام و دستورات الهی جایز نیست. نسخ یعنی بداء و بداء بر پروردگار روا نیست. یهود مدعی است که موسی گفته است آئین من هرگز منسوخ نخواهد شد. در این رابطه یهودیان سه دیدگاه دارند: گروهی بر آنند که نسخ در شرایع عقلا جایز نیست. گروهی می گویند: عقلا جایز است ولی شرع آن را منع کرده؛ به همین جهت موسی گفته است که دین من منسوخ نخواهد شد. و گروه سوم می گویند: نسخ شریعت (نه عقلا و نه شرعا) جایز نیست. بدون شک جامعه ای که در فقر اقتصادی می سوزد، دعوت آن جامعه به معنویت و اخلاق و تقوی، احمقانه ترین کاری است که می توان کرد! جامعه نو بنیاد یهود نیز بحرانهای اقتصادی بسیاری را متحمل شد. یهودیان در پی آوارگی و سرگردانی چهل ساله در صحرای سینا به انحطاط اخلاقی دردناکی گرویدند. در تورات، سفر خروج، به این واقعیت اعتراف شده است: اگر درخت همسایه خود را به گرو گرفتی، آن را قبل از غروب آفتاب به او رد کن، زیرا که فقط پوشش او برای بدن او است. پس در چه چیز بخوابد. و اگر نزد من فریاد برآورد، هر آینه اجابت خواهم فرمود. فقر مطلق یهود آنان را به ستیزه جوئی با موسی واداشت. این وضعیت پس از مرگ موسی تجدید شد و این بار به فحشا انجامید. رهبران مذهبی یهود، به وضع احکام جزائی سختی پناه بردند. خاخامهای یهود که متولیان رسمی دین موسی شده بودند و خود در رفاه و راحتی می زیستند، برای اجرای اخلاق، قوانین و احکام جزائی شدیدی از قبیل سنگسار کردن زانی و زانیه و لاطی و ملوط و.. . وضع کردند. عدم بکارت عروس نشانی از بی عفتی بود و دختر سنگسار می شد. خشونت اخلاقی معلول این فقر مطلق بود. روحیه درندگی و آدم کشی در یهودیان آواره تقویت شد. آنان برای توجیه وضع روحی و روانی خود، خداوند (یهوه ) را خدائی خونخوار و بی رحم معرفی می کردند. یهودیان به مرز نهایی بی رحمی و قساوت رسیدند و در برخوردها حیوان و انسان و نبات را نابود می کردند. آنان بر هر جا دست می یافتند، کلیه مظاهر حیات را می سوختند. آنان برای توجیه این جنایات آیاتی در تورات می ساختند. این قوم فاقد هر گونه اخلاق انسانی بودند. یهودیان با پاکی و طهارت و نظافت بیگانه بودند و به انواع بیماریها مبتلا می شدند و قربانیان بسیاری می دادند. این وضعیت اخلاقی همچنان جزء سیره اخلاقی و زندگی یهودیان است. قوم یهود مردمی گمراه و خود خواه اند، گرچه آنان خود را قوم برگزیده خدا می دانند. آنان این مطلب را به سلیمان نسبت می دهند که می گفت: خدای ما عظیم ترین خدایان است. احکام جزائی و حقوقی یهود بدون شک متاءثر از فرهنگها، مذاهب و ادیان مجاور است، احکام و قوانین جامعه مصری، جامعه بابلی و جامعه ایرانی در تورات راه یافته است. احکام جزائی تورات با قوانین حمورابی بابل شباهت بسیار دارد.
ده فرمان موسی (ع)
در سِفْرِ خروج باب بیستم تورات آمده است که چون موسی در کوه طور (سینا) به حضور یهوه رسید، با او حرف زد و پیمان بست. علامت قوس و قزح در آسمان به منزله امضای یهوه در پائین قرارداد است. این قرارداد در همه جا بر لوح سنگی نوشته شد. در این الواح ده فرمان نگاشته شده است؛ یعنی فرامین دهگانه که در میان یهودیان احترام فراوانی دارد. فرامین دهگانه چنین است:
1- من یهوه خدای تو که تو را از زمین مصر از خانه غلامی بیرون آوردم، خدایان دیگری غیر از من نباشد.
2- صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پائین در زمین است و از آنچه در آب زیرزمین است، برای خود مساز. نزد آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما، زیرا من که یهوه خدای تو می باشم، خدای غیور هستم که انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانکه مرا دشمن دارند، می گیرم. و تا هزار پشت بر آنانکه مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند، رحمت می کنم.
3- نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل ببرد، بی گناه نخواهد شمرد.
4- روز شنبه را یاد کن تا آن را تقدیس نمائی. شش روز مشغول باش و همه کارهای خود را بجا آور. اما روز هفتمین، سَبْتِ یَهْوَه، خدای تو است. در آن هیچ کار مکن، تو و پسرت و دخترت و غلامت و کنیزت و بهیمه ات و مهمان تو که درون دروازه های تو باشد. زیرا که در شش روز خداوند آسمان و زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست، بساخت و در روز هفتم آرام فرمود، از این سبب خداوند روز هفتم را مبارک خواند و آن را تقدیس نمود.
5- پدر و مادر خود را احترام نما تا روزهای تو در زمینی که یهوه خدایت به تو می بخشد، دراز شود.
6- قتل مکن.
7- زنا مکن.
8- دزدی مکن.
9- بر همسایه خود شهادت دروغ مده.
10- به خانه همسایه خود طمع مورز و به زن همسایه ات و غلامش و کنیزش و گاو و الاغش و به هیچ چیزی که از آن همسایه تو باشد، طمع مکن.
برخی معتقدند که الواح و احکام دهگانه موسی متأثر از قانون حمورابی است و به نظر عده ای دیگر احکام دهگانه ای که بر موسی نازل شده، غیر از احکام ده گانه مذکور است. در تاریخ انبیاء آمده است که: چون موسی از کوه طور سینا دیرتر از موعد مقرّر بازگشت، گروهی از بنی اسرائیل به عبادت گوساله طلائی و زرینی که سامری ساخته بود، اقدام کردند و مذبح برای او بنا نمودند و اطرافش به رقص و پای کوبی پرداختند. لذا موسی پس از بازگشت، آنان را سرزنش نمود و از ثروت آنان کم نمود و از اموال، طلا و جواهرات را که برای ساختن تابوت از آنان گرفته بود، صرف تقویت تشکیلات و لشکری نمود که از فرزندان لاویان که از قوم خود موسی و از سار اسباط دیگر دلیرتر بودند؛ و دیگر این که اقدام به قتل عام گوساله پرستان نمود. قرآن به این موضوع اشاره کرده است. قرآن ساختن گوساله را به شخص سامری نسبت داده؛ و ساحت مقدس هارون که وزیر و وصی موسی بود، از این تهمت منزّه است.
خیمه یهود و صندوق تورات
موسی پس از دریافت فرامین دهگانه به میان قوم خود بازگشت و سپس مذبحی در دامنه کوه با دوازده ستون به شماره دوازده سبط بنی اسرائیل بنا نهاد و عمل قربانی شروع گردید. موسی نصف خون حیوانات قربانی شده را گرفته، در لگن ها ریخت و نصف خون را بر مذبح پاشید. و خون در لگن ها را بر قوم خود پاشید و گفت: اینک این خون عهدی است که خداوند این سخنان با شما بسته است. پس از موسی دستور داد خیمه ای مخصوص عبادت بر پا کردند که آن را خیمه عهد می گفتند و هر وقت قبیله ای فرود می آمد، آن خیمه را با رعایت آداب و به احترام، خادمان مخصوص (که گویند از سبط لاوی بوده اند و از نسل ایشان بعدها کهنه یهود بوجود آمد) در پیشاپیش اردوگاه برمی افراشتند و موسی بدرون آن می رفته و به سکوت و انقطاع تمام کلام یهوه را استماع می فرموده است. روایات و اخبار قدیمه حاکی است که در اندرون آن خیمه صندوقی نیز می نهاده اند با محتوای دو لوح سنگی که بر روی آن نصّ میثاق الهی با قوم اسرائیل منقّش بوده است. و این همان تابوت عهد یا صندوق تورات است که در تاریخ قوم اسرائیل بعدها نقش مهم و آثار عطیه حیاتی داشته است و قوم اسرائیل هر وقت حرکت می کرده، آن صندوق را با حرمت فراوان در ارابه نهاده و پیشاپیش خود روان می داشته اند و حتی در هنگام جنگ ها آن را با خود برده و از آن فیض و امداد می جسته اند؛ و هیچ کس جز طبقه کهنه و ربانیون نمی بایستی آن را لمس کند. اگر کسی مرتکب چنین گناهی می شد، هر آئینه روحی قادر و توانا که درون آن نهفته بود، او را هلاک می ساخت. جان ناس می گوید: بزرگترین عملی که موسی انجام داد، برقراری ارتباط بین مومنین و خداوند بود. این ارتباط، بنا به برخی روایات در طور سینا یا در جبل هورب یا در دهنه خلیج عقبه و یا در جنوب بحرالمیّت برقرار دشه است. آنچه را که موسی آورد، ده فرمان نام گرفت و بعدها آن را بسط داده، تورات پدید آمد. هر چند که معلوم نیست متن موجود تورات منطبق با اصل باشد.
اصول سیزده گانه یهود
اصول دهگانه فوق، در میان قوم اسرائیل رواج داشت و بعدها علماء یهود با استفاده از تورات و سایر کتب عهد عتیق اصولی برای ملت یهود و دیانت خود تدوین نمودند که مهمترین آن، اصول سیزده گانه ای است که بوسیله موسی بن شمعون(موسی بن میمون) در سال 1204 میلادی قرائت شد:
1- (وجود خدا) خداوند حاضر و ناظر است.
2- (یگانگی او)خداوند یکتا است.
3- (مجرد بودن او) خداوند جسم و شبیه کسی نیست.
4- (نداشتن زمان )خداوند قدیم و ازلی است.
5- (قابل تقرب بودن از راه عبادت)هیچکس را جز او نباید عبادت کرد.
6- (برتر بودن حضرت موسی (ع ))سرور است بر همه پیامبران.
7- (حکمت او در امور) بر افکار نوع انسان واقف است.
8- (اعتقاد به نبوت ) نبوت حضرت موسی صحیح است.
9-. (اعتقاد به آسمانی بودن تورات ) تورات از جانب خداوند است.
10- (عدم جواز نسخ احکام )غیر قابل تغییر و تبدیل است.
11- (عدالت )خداوند، ظالم را مجازات می کند و عادل را پاداش نیک می دهد.
12- (آمدن مسیحای موعود) سلطان مسیح از نسل داود ظهور خواهد کرد.
13- (قیامت و جاودانگی نفس آدمی ) مردگان مستعد زنده شدن می باشند.
یهودشناسان معتقدند که احکام دهگانه دارای عباراتی متعلق به عهد پیدایش (سفر تثنیه ) است. احکام دهگانه در قرن هفتم ق. م. در ادبیات اسرائیل وارد گردید، زیرا با توجه به مندرجات آن، عقاید آن دوره را منعکس می سازد. این عقاید نباید شخصیت موسی را تغییر دهد و او را به صورت موجودی الهی و افسانه ای درآورد. موسی حقیقت وجودی در تاریخ داشته است. نقش اساسی موسی نجات قوم اسرائیل و ایجاد وحدت ملی در میان آنان است. احکام دهگانه منسوب به موسی بخش زیبائی از ادبیات دین یهود را تشکیل می دهد.
خدا در یهودیت
یهودیت (مانند اسلام و مسیحیت ) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت موسی (ع ) تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کرده اند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل می شوند و به گونه هایی از شرک روی می آورند. این مساءله هیچ گاه نظر پژوهشگران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانسته اند که ادیان دو گونه اند:
الف ) ادیانی که مردم را از شرک بر حذر می دارند، مانند ادیان ابراهیمی
ب ) ادیانی که شرک را به مردم تعلیم می دهند، مانند ادیان شرقی.
نام خاص خدا در دین یهود یهوه یعنی باشنده (موجود) است. این نام بسیار احترام دارد و بر زبان آوردن آن حتی از طریق قرائت تورات حرام است. بر اثر این تحریم، کسی تلفظ حقیقی آن را نمی داند و گاهی در کتابهای علمی مغرب زمین، از باب احتیاط آن را بدون حرکت (YHWH) ثبت می کنند. اما گروهی از محققان برآنند که تلفظ حقیقی آن یهوه است. هنگامی که معبد سلیمان بر پا بود، بالاترین مقام مذهبی یهود حق داشت سالی یک بار در روز عاشورای تقویم یهودی (دهم ماه تشری، در اوایل پاییز)، در قدس الاقداس آن معبد، نام یهوه را بر زبان آورد و دعا کند. هنگام تلاوت تورات نام مزبور به ادونای به معنای آقای من تبدیل می شود و حرکات همین کلمه را روی آن می گذارند؛ از این رو، گاهی آن را یهوه ضبط کرده اند. یکی دیگر از نامهای خدا اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3: 14 و در برخی ادعیه اسلامی (مانند دعای شب عرفه ) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است.
عبادات یهودیان
عبادات یهود در قربانی خلاصه می شود. یهودیان ادعیه ای نیز دارند که در کنیسه می خوانند. نماز یهودیان فصلی از زبور داود است که روزی سه بار می خوانند. یهودیان روزه می گیرند که در ایام مختلف سال یهودی برگزار می شود:
1- روزه کیپور؛ ایام نهم و دهم ما تشرین، نخستین ماه یهودی از سال یهودی، به مدت 25 ساعت روزه می گیرند. در سفر لاویان باب 23 آمده است: جان های خود را ذیل سازید، از شام تا شام سبت و اشباط.
2- روزه فوریم یا پوریم که به شکرانه نجات از قتل عام گرفته می شود.
3- روزه کدلیا، روز سوم ماه تشرین است. این روزی است که کدلیا حاکم بیت المقدس، معبد سلیمان را با 82 تن از یهودیان در آتش سوخت.
4- روزه عقیبیا در روز پنجم ماه تشرین. و این روز، به پاس گرامی داشت خاطره خاخام عقیبیا است که او را مجبور به پرستش بت نمودند و او زیر بار نرفت و آنقدر مقاومت کرد تا از گرسنگی درگذشت. این حادثه در سال 153 میلادی اتفاق افتاده است.
5- روزه عذاب؛ در زمان داود پیامبر، خداوند بر بنی اسرائیل غضب نموده، ایشان را به مرگ و قحطی تهدید نمود. یهودیان، از ترس، آن روز را روزه می گیرند.
6- روزه صدقیا؛ روز ششم از ماه حسوان، پس از آن که بخت النصر اورشلیم را تسخیر کرد، فرزندان صدقیا را در برابر چشمان او بکشت و او صبر و تحمل نمود. یهودیان به پاس این مقاومت و ابراز همدردی با صدقیا پادشاه یهود، روزه می گیرند.
7- روزه یهویاقیم؛ در بیستم ماه کیلو، ارمیای نبی پیشگوئی اسارت یهود و ویرانی بیت المقدس را کرد و توسط یهویاقیم پادشاه یهود به زندان افتاد.
8- روزه تلما؛ تلما پادشاه روم، یهود را وادار کرد که به زور تورات را به یونانی ترجمه کنند. این روز را که هشتم ماه طبیثت بود، روزه می گیرند.
9- روزه فتنه؛ در دوازدهم ماه شفط، اولاد بنیامین مانند قوم لوط به فسق و فجور اقدام کردند.
10- روزه محاصره اورشلیم توسط بخت النصر، که درد هم ماه طبیثت است.
قربانیهای یهود
1- قربانی بی کوریم؛ یعنی نخستین فرزند ذکور، اولین مولود از اغنام و احشام، اولین محصول، اولین میوه و.. . که باید قربانی بدهند. به این صورت که نخستین ها را از هر چیز باید به روحانی بدهند و او آن ها را با تشریفات ویژه ای می سوزاند. ولی فرزند اول خود را به او داده و از او می خرند. در این باره در تورات سفارش بسیار شده است. این مراسم یادآور آن است که در مصر فرعون به کشتار کودکان بنی اسرائیل پرداخت.
2- قربانی دائمی؛ این قربانی در اغلب اعیاد مرسوم است. قربانی باید که گوسفند و گاو و بز و قوچ سالمی باشد. قربانی را در مذبح مقدس (قدس الا قدس ) برای رضایت یهوه قربانی می کنند. این قربانی عکس العملی است در برابر بت پرستی و گاو پرستی مصریان و.. .
3- قربانی کیپور؛ کفاره. هر گاه کسی گناهی مرتکب شود، باید قربانی بدهد. این قربانی در معبد و طی مراسم ویژه ای انجام می شود.
تقویت احساس نژاد پرستی و ملی گرایی نیز از ویژگی های قوم یهود است.
مرحوم علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیات 49 تا 54 سوره بقره اشاره میکند که:بنی اسرائیل جامعه ای بودند که قومیّت در آنها شدید بود، چون یک تن بودند . در نتیجه ، اگه عملی از بعضی سر میزد همه بدان راضی می شدند.
لیون سیمون محقّق برجسته ی یهودی نیز معتقد است: آیین یهود بر خلاف مسیحیّت به هیچ وجه رستگاری روح فرد را بشارت نمیدهد ، همه ی ایده ها و مفاهیم یهودیّت با هستی قوم یهود ، گره خورده است.
یکی دیگر از چهره های تاریخی صهیونیسم می گوید: هر یهودی ، خواه ناخواه ، به شدّت با کلّ ملّت یهود متّحد است و دین یهود بیش از هر چیز ، وطن پرستی یهود است .
از منظر یهودیان ، قوم گرایی افراطی و ملّی گرایی به مثابه ی دین آسمانی تلّقی شده است . درست بر خلاف قرآن که می فرماید:
در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.
http://www.tahoordanesh.co منبع: کتاب آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی
- [سایر] اصول اعتقادی و احکام فرقه بهائیت چگونه است؟
- [سایر] اصول اعتقادی علویه چیست؟
- [آیت الله بهجت] آیا به نظر حضرتعالی زمان مکلف شدن به اصول دین همان زمان مکلف شدن به احکام شرعی است؟ یا تفاوتی بین این دو وجود دارد؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی خوب در زمینه اصول عقاید، احکام اخلاق، تاریخ منطق و فلسفه اصول فقه پیشنهاد بدهید. کتاب ها متقن و جامع باشد کتاب های ساده و از نویسندگان بی تجربه نباشد.
- [آیت الله بهجت] آثار بی اعتقادی به اصول ایمان چیست؟
- [آیت الله بهجت] در این عصر مستضعف اعتقادی (در اصول اسلام و در اصول ایمان) به چه کسی اطلاق می شود؟
- [آیت الله بهجت] کسی که در پی تحقیق از اصول دین است و هنوز اعتقادی به دین اسلام پیدا نکرده است، آیا نماز بر او واجب است؟
- [سایر] ولایت فقیه نه از اصول دین است و نه از فروع دین[1]، چرا این قدر روی آن پافشاری می شود؟
- [سایر] مراد از تقلیدی نبودن اصول دین چیست و چگونه میتوان با تحقیق به این اصول رسید؟
- [آیت الله سیستانی] دلایل عقلی برای اصول دین؟
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدّس به آن اهمیّت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروری اسلام، باید ملاحظه این اهمیّت بشود و مجرّدِ خوف ضرر، موجب سقوط وجوب آن نمیشود؛ پس اگر حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروری اسلام بر بذل جان و مال توقّف داشته باشد، بذل آن واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی اگر از گفته غیر به عقاید دینی یقین پیدا کند در حکم به مسلمان بودن او کافی است، و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند، و عده دیگر می گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند، آن را به جا آورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شخص مسلمان باید به اصول دین از روی دلیل اعتقاد پیدا کند و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید؛ یعنی بدون سؤال از دلیل گفته کسی را قبول کند. ولی در احکام دین در غیر ضروریات باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد؛ یا از مجتهد تقلید کند؛ یعنی به دستور او رفتار نماید؛ یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است؛ مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست؛ آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند؛ آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند؛ لازم است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله بروجردی] عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفتهی کسی را قبول کند؛ ولی در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید یا از راه احتیاط طوری به وظیفهی خود عمل نماید که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّهی دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله خوئی] شخص مسلمان باید به اصول دین از روی دلیل اعتقاد کند و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون سؤال از دلیل، گفتة کسی را قبول کند. ولی در احکام دین در غیر ضروریات و قطعیات باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بهدست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی بدون سؤال از دلیل بهدستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفة خود عمل نماید، که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است مثلًا اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عده دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.