آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین‌ زرتشت‌ با دین‌ اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟
آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین‌ زرتشت‌ با دین‌ اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟ از نظر تاریخی در بنیاد دین زرتشت ابهامات زیادی وجود دارد. به عقیده برخی از دانشمندان و دین شناسان، احتمالاً اصل دین زرتشت، الهی بوده و اوستا نیز کتاب مقدس آن دین است. در تعبیر قرآن از آنان، به عنوان (مجوس) یاد می‌شود. از قرآن استفاده می‌شود که مجوس از اهل کتاب هستند. بنابراین به احتمال قوی دین زرتشت، در اصل از ادیان آسمانی بوده است؛ گرچه مانند دیگر ادیان باستان، در طول تاریخ دچار تحریف‌ها و دگرگونی‌هایی شده است(1). بر این اساس علی القاعده دین زرتشت باید در اصل توحیدی بوده باشد، ولی در عین حال از نظر تاریخی، به روشنی معلوم نیست که توحیدی بوده یا ثنوی؟ (اوستا)ی موجود نیز این ابهام را رفع نمی‌کند؛ زیرا قسمت‌های مختلف این کتاب، تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد. بخش (وندیداد) اوستا صراحت در ثنویت دارد؛ ولی از بخش (گاتاها) چندان دوگانگی فهمیده نمی‌شود . بلکه بر حسب ادعای برخی از محققان، از آن، یکتایی استنباط می‌گردد . به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ اهل تحقیق معتقدند اوستای موجود اثر یک نفر نیست ؛ بلکه هر بخش آن از یک شخص است و نفوذ ثنویّت در آن، از ناحیه سوابق عقیده دو خدایی در نژاد آریا، قبل از زرتشت بوده است. اگر بخواهیم (گاتاها) را ملاک توحیدی انگاشتن آیین زرتشت قرار دهیم، نمی‌توانیم این آیین را توحیدی بدانیم؛ زیرا توحید کامل شامل امور زیر می‌شود: 1. توحید ذاتی؛ یعنی یکتایی و یگانگی خداوند. توحید ذاتی خود به دو معنا منحل می‌شود: 1-1. یگانه بودن ذات الهی و عدم تعدد خداوند. 1-2.و بساطت مطلق ذات الهی و عدم ترکب ذات. 2. توحید صفاتی؛ یعنی یگانگی ذات و صفات الهی و عدم وجود صفات زاید بر ذات. 3. توحید افعالی؛ یعنی این که تنها فاعل مستقل خداوند است؛ و خالقی جز خداوند در دار هستی وجود ندارد. اما حداکثر آنچه به استناد (گاتاها) می‌توان گفت این است که زرتشت طرفدار (توحید ذاتی) بوده است؛ یعنی، تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق می‌دانسته و آن (آهورمزدا) است و همه موجودات دیگر حتی اهریمن (انگره مئنیو ) آفریده آهورمزدا است . به عبارت دیگر زرتشت برای درخت هستی، بیش از یک ریشه قائل نبوده است . همچنین شاید بتوان زرتشت را طرفدار (توحید در عبادت) ؛ یعنی، یگانه پرست بدانیم ؛ ولی برای اینکه یک آیین، توحیدی باشد، علاوه بر توحید ذاتی و توحید در عبادت، توحید در خالقیت و ربوبیت نیز لازم است و آیین زرتشت - به حسب مدارک تاریخی - از نظر خالقیّت، کاملاً ثنوی است؛ زیرا از تعلیمات آن استفاده می‌شود که قطب مخالف (انگره مئنیو) (خرد خبیث )، (سپنت مئنیو) (خرد مقدس ) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیاء نیک است ؛ یعنی، همان اشیائی که خوب است و می‌بایست آفریده بشود. اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیاء بد است ؛ یعنی، منشأ اشیائی که نمی‌بایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آنها نیست؛ بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آنها است. مطابق این فکر، هر چند هستی دو ریشه‌ای نیست؛ ولی دو شاخه‌ای است ؛ یعنی، هستی‌ای که از آهورامزدا آغاز می‌گردد، به دو شاخه منشعب می‌شود: (شاخه نیک) که عبارت است از سپنت مئنیو و آثار نیک آن و (شاخه بد) که عبارت است از انگره مئنیو و همه آفریده‌ها و آثار بد آن. این ثنویت در آفرینش لاجرم به ثنویت و دوگانه انگاری در ربوبیت و اداره نظام هستی نیز منجر می‌شود. بنابراین اگر گاتاها را - که اصیل‌ترین، معتبرترین و توحیدی‌ترین اثری است که از زرتشت باقی مانده است - ملاک قرار دهیم، زرتشت را در شش و پنج خیر و شر، و اینکه نظام موجود، نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمی‌آید، گرفتار می‌بینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانی، جدا می‌سازد(2). مگر آن که همه اینها تحریفات و اضافات پس از زرتشت باشد و دین حقیقی او مشتمل بر همه مراتب توحید بوده و اکنون از میان ما غایب است. 1) برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید: الف. جلال الدین آشتیانی،زرتشت . ب. داود الهامی، چهره زرتشت در تاریخ. پ. مترجم مازندی، پارسیان اهل کتابند. 2) جهت آگاهی بیشتر ر .ک: مجموعه آثار شهید مطهری، عدل الهی، چاپ 9، صص 65 – 66 در رابطه با آیین زرتشت ابهامات و اشکالات متعددی وجود دارند. برخی از این اشکالات جنبه تاریخی دارند، برخی کلامی و اعتقادی‌اند، بعضی مربوط به وثاقت کتاب آسمانی و اشکالاتی نیز راجع به حوزه‌های اخلاقی و رفتاری و یا نظام اجتماعی و خانوادگی آن مربوط می‌شود. اکنون به اختصار به پاره‌ای از این موارد اشاره می‌کنیم. یک. نظرگاه تاریخی‌ اطلاع دقیقی پیرامون زمان پیدایش و ظهور زرتشت به عنوان پیامبر آیین مزدیسنی وجود ندارد. برخی از دانشمندان مانند هوسینگ در اصل وجود او تردید کرده و چون رستم و اسنفدیار شخصیتی موهوم دانسته‌اند.بنگرید: شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 14، ص 239، قم و تهران : صدرا، چاپ هشتم، 1383. بعضی تاریخ ظهور او را 600 و برخی تا 6000 سال قبل از میلاد دانسته‌اند. قول مشهور آن است که او 660 سال پیش از میلاد پا به جهان گذاشته و سی سال بعد دعوی نبوت کرده و بنگرید: همچنین در مورد این که واقعاً او پیامبری‌ 3-3. نژادگرایی و نظام طبقاتی سبب تجویز و گسترش ازدواج با محارم شده است. (کرتیر) از بنیانگذاران زرتشتی ساسانی نوشته است: (بسیار ازدواج‌ها میان محرمان برقرار نمودم). هاشم رضی، ج 1، ص 45. این مسأله همواره موجب خرده‌گیری بر آیین زرتشت گردیده است. 3-4. بی‌ارزش‌انگاری جان غیرزرتشتیان؛ در تفکر زرتشتی انسان‌ها به دو دسته: مزداپرستان (زرتشتیان) و دیوپرستان (نازرتشتیان) تقسیم می‌شوند. در این آیین اگر پزشکی در پی آموزش جراحی است باید تمرین خود را بر دیوپرستان آغاز کند. اگر سه دیوپرست به دست او مرد، دیگر نباید بر مزداپرستان پزشکی کند. وندیداد، فرگرد هفتم، بند 37 و 38. 3-5. انحصارگرایی؛ یکی از ویژگی‌های نظام اجتماعی زرتشتی سامانی انحصارگرایی در قدرت، ثروت و دانش در طبقات فرادست است. آموزش در انحصار موبدان و کاهنان بوده و طبقات فرودست به کلی از آموختن دانش محروم بودند تا آن جا که گفته‌اند: (موبد را باید لغت پهلوی غیر را نیاموزد و به عبارتی به طبقه خود. تعلیم کن). دبستان المذاهب، ص 111. چهار. نظام طبقاتی‌ جامعه ساسانی و آیین زرتشت پیوندی دو سویه دارند. از طرفی آیین ساسانی شکل خاص و ویژه‌ای به این آیین بخشیده به طوری که برخی از پژوهشگران زرتشتی موجود را شدیدا متأثر از ساسانیان دانسته‌اند. از طرف دیگر جامعه ساسانی نماد جامعه مطلوب و مورد نظر آیین‌ .بنگرید: رسول رضوی، همان ص 20. چنین جامعه‌ای شدیدا مورد حمایت و حفاظت آموزه‌ها و پیشوایان زرتشتی بوده است. زرتشت شناخته می‌شود. در این نظام جامعه از چهار طبقه متمایز تشکیل شده بود: 1. آژون (روحانیون)، 2. ارتش‌تاران، 3. کشاورزان، بنگرید : . الف. عبدالعظیم رضایی، زین‌العابدین آذرخش، تاریخ ده هزار ساله ایران، ج 2، ص 106. 4. صنعتگران‌ب. اوستا، یسنا، 19/17. در این نظام اولاً طبقات وضعیت سربسته‌ای داشته و به هیچ روی امکان ترقی از طبقه‌ای به طبقه دیگر وجود نداشت. ثانیاً طبقات فراتر امتیازات فراتر و طبقات فرودست محدودیت‌های بیشتری داشتند و جز کار و بردگی بهره‌ای نصیب شان نمی‌شد. ثالثاً امتیازات و محرومیت‌های طبقاتی جنبه ارثی داشت و نسل به نسل به اجبار و بدون امکان تغییر تداوم می‌یافت. پنج. افسانه گرایی و بت پرستی‌ وجود افسانه‌های خردگریز در اوستا یکی از ضعف‌های آیین و کتاب مقدس زرتشتی است. کریستن سن افسانه خلقت را بر اساس اوستای ساسانی چنین نقل می‌کند: (... عمر دنیا بالغ بر 12000 سال است. در سه هزار سال نخستین عالم، اوهرمزد (یا عالم روشنی) و اهریمن (یا عالم تاریکی) در جوار یکدیگر آرام می‌زیسته‌اند. این دو عالم از سه جانب نامتناهی بوده، فقط از جانب چهارم به یکدیگر محدود می‌شده‌اند. دنیای روشن در بالا و عالم ظلمانی در زیر قرار داشته و هوا فاصله آنها بوده است. مخلوقات اورمزد در این سه هزار سال در حال امکانی بودند، سپس اهریمن نور را دیده درصدد نابود کردنش برآمد. اوهرمزد که از آینده آگاهی داشت مصافی به مدت نه هزار سال با وی طرح افکند. اهریمن که فقط از ماضی آگاه بود رضا داد. آن گاه اوهرمزد به او پیشگویی کرد که این جدال با شکست عالم ظلمت خاتمه خواهد یافت. از استماع این خبر اهریمن سخت متوحش شد و مجدداً به عالم تاریکی درافتاد و سه هزار سال در آنجا بی‌حرکت بماند. اوهرمزد در این فرصت دست به آفرینش جهان زد و چون کار خلقت به پایان رسید، گاوی را بیافرید که موسوم به گاو نخستین است. پس آنگاه انسانی بزرگ خلق کرد به نام گیومرد (کیومرث) که نمونه نوع بشر بود. آنگاه اهریمن به آفریدگان او حمله برد و عناصر را بیالود و حشرات و هوام ضاره را بیافرید. اوهرمزد در پیش آسمان خندقی کند. اهریمن مکرر حمله کرد و عاقبت گاو گیومرد را بکشت اما از تخمه گیومرد که در دل خاک نهفته بود چهل سال بعد گیاهی رست که اولین زوج آدمی به اسم مشیگ و مشیانگ از او بیرون آمد. دوره آمیزش نور و ظلمت که آن را گمیزشن گویند شروع شد. انسان در این جنگ خیر و شر به نسبت اعمال نیک یا بد خود از یاران نور یا از اعوان ظلمت‌ همان، ص 168. 169. شمرده می‌شود). افسانه‌گرایی در زرتشتی گری دوره ساسانی به بنیادی‌ترین مبانی اعتقادی یعنی خداباوری نیز راه یافته است. علیرغم آن که گفته‌اند زرتشت خدای مجرد را باور داشته، اما خدای زرتشتی ساسانی دارای شکل و ریش و عصا و تاج است و هنوز که هنوز است با چنین شمایل انحطاط و تجسم یافته‌ای به عنوان آرم ملی بر روی تابلوی بسیاری از مؤسسات زرتشی عصر حاضر به چشم می‌خورد و خدا را به؛ صورت بتی بسان یک پادشاه نشان می‌دهد. جهت آگاهی بیشتر بنگرید : شهید مطهری، همان، ص 195-192. در این آیین آتش، دختر خدا شناخته می‌شود.ایران در زمان ساسانیان، ص 168. گاو به ویژه گاو نر تقدس ویژه می‌یابد. در افسانه خلقت، اول مخلوق زمینی بنگرید : الف. شهید مطهری، همان، ص 198-196. !ب. ایران در زمان ساسانیان، ص 167. فرض می‌شود و با گیومرد (کیومرث) به درجه شهادت نائل می‌گردد و بول آن از آب پاک‌کننده‌تر است. شش. احکام خردستیز و غیرعملی‌ افزون بر احکامی که در لابه‌لای مطالب پیشین اشاره شد احکام خردستیز دیگری در آیین زرتشتی وجود دارد که به پاره‌ای از آنها اشاره خواهد شد. وندیداد، فرگرد، پانزدهم، بند 6-5. یعنی مرگ ارزان که با دادن تاوان‌ 6-1. تقدیس سگ؛ در وندیداد سگ مقام بسیار بالایی دارد به طوری که اگر کسی استخوان سخت و ناجویدنی به آن بدهد یا آن را بترساند گرفتار مجازات پشوتنو بخشوده نمی‌شود همان، بند 1. دارد. نیز اگر کسی سگ آبی را بکشد باید ده هزار بسته هیزم سخت خشک، ده هزار هیزم نرم خشک از چوب‌های خوش بو، ده هزار برسم (شاخه‌های تازه بریده شده) ده هزار شیر پاک و... را به روان سگ آبی بدهد. پس ده هزار مار، ده هزار سگ نما (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغه‌ای که در خشکی زندگی می‌کند، ده هزار موردانه کش، ده هزار مورگودال کن، ده هزار کرم خاکی، و ده هزار مگس را کشته و ده هزار گودال ناپاک را پُر کند همان، بند 1 تا 18. ده‌ها کار دیگر که انسان از شنیدن آن حیران می‌شود و نیز مجازات کسی که پیکر مرده سگی را بر زمین اندازد دو هزار ضربه شلاق است. نگا : وندیداد، فرگرد ششم، بند 25-24. ق : رسول رضوی، بازکاوی تاریخ و آموزه‌های زرتشت. الف. دارمستتر، مجموعه قوانین زردشت، ترجمه موسی جوان، ص 211 و 223. .ب. سید حسن حسینی(آصف)، درجات گناه، تاوان و پتَت در دین زرتشتی(مق) هفت آسمان (فصلنامه)، ش‌28، سال هفتم، زمستان 84. 6-2. احکام بانوان؛ در اصطلاح وندیداد کلمه (دشتان) به معنی قاعدگی، عادت ماهانه زنان کاربرد دارد و احکام بسیار پیچیده و سختی به دنبال دارد، چنین زنی باید دور از دیگران و در (دشتانستان) که . جایی متروک و دور از آتش .وندیداد، فرگرد شانزدهم، بند 24 - 25. در ظرف‌های فلزی کم بها به او غذای می‌دهند لکن بایدوندیداد فرگرد شانزدهم، بند 1 - 5. بعد او را با گمیز (ادرار گاو) در دو گودال شستشو و آب و مردمان است ساکن شود غذای کم بخورد تا نیرو نگیرد می‌کنند سپس در گودال سوم با آب .همان، بند 6. و در تابستان باید 200 مورچه بکشد و اگر زمستان بود باید 200 حشره گزنده و آسیب شستشو می‌شود رسان را از بین ببرد
عنوان سوال:

آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین‌ زرتشت‌ با دین‌ اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟


پاسخ:

آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین‌ زرتشت‌ با دین‌ اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟
از نظر تاریخی در بنیاد دین زرتشت ابهامات زیادی وجود دارد. به عقیده برخی از دانشمندان و دین شناسان، احتمالاً اصل دین زرتشت، الهی بوده و اوستا نیز کتاب مقدس آن دین است. در تعبیر قرآن از آنان، به عنوان (مجوس) یاد می‌شود. از قرآن استفاده می‌شود که مجوس از اهل کتاب هستند. بنابراین به احتمال قوی دین زرتشت، در اصل از ادیان آسمانی بوده است؛ گرچه مانند دیگر ادیان باستان، در طول تاریخ دچار تحریف‌ها و دگرگونی‌هایی شده است(1). بر این اساس علی القاعده دین زرتشت باید در اصل توحیدی بوده باشد، ولی در عین حال از نظر تاریخی، به روشنی معلوم نیست که توحیدی بوده یا ثنوی؟ (اوستا)ی موجود نیز این ابهام را رفع نمی‌کند؛ زیرا قسمت‌های مختلف این کتاب، تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد. بخش (وندیداد) اوستا صراحت در ثنویت دارد؛ ولی از بخش (گاتاها) چندان دوگانگی فهمیده نمی‌شود . بلکه بر حسب ادعای برخی از محققان، از آن، یکتایی استنباط می‌گردد . به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ اهل تحقیق معتقدند اوستای موجود اثر یک نفر نیست ؛ بلکه هر بخش آن از یک شخص است و نفوذ ثنویّت در آن، از ناحیه سوابق عقیده دو خدایی در نژاد آریا، قبل از زرتشت بوده است.
اگر بخواهیم (گاتاها) را ملاک توحیدی انگاشتن آیین زرتشت قرار دهیم، نمی‌توانیم این آیین را توحیدی بدانیم؛ زیرا توحید کامل شامل امور زیر می‌شود:
1. توحید ذاتی؛ یعنی یکتایی و یگانگی خداوند. توحید ذاتی خود به دو معنا منحل می‌شود:
1-1. یگانه بودن ذات الهی و عدم تعدد خداوند.
1-2.و بساطت مطلق ذات الهی و عدم ترکب ذات.
2. توحید صفاتی؛ یعنی یگانگی ذات و صفات الهی و عدم وجود صفات زاید بر ذات.
3. توحید افعالی؛ یعنی این که تنها فاعل مستقل خداوند است؛ و خالقی جز خداوند در دار هستی وجود ندارد. اما حداکثر آنچه به استناد (گاتاها) می‌توان گفت این است که زرتشت طرفدار (توحید ذاتی) بوده است؛ یعنی، تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق می‌دانسته و آن (آهورمزدا) است و همه موجودات دیگر حتی اهریمن (انگره مئنیو ) آفریده آهورمزدا است . به عبارت دیگر زرتشت برای درخت هستی، بیش از یک ریشه قائل نبوده است . همچنین شاید بتوان زرتشت را طرفدار (توحید در عبادت) ؛ یعنی، یگانه پرست بدانیم ؛ ولی برای اینکه یک آیین، توحیدی باشد، علاوه بر توحید ذاتی و توحید در عبادت، توحید در خالقیت و ربوبیت نیز لازم است و آیین زرتشت - به حسب مدارک تاریخی - از نظر خالقیّت، کاملاً ثنوی است؛ زیرا از تعلیمات آن استفاده می‌شود که قطب مخالف (انگره مئنیو) (خرد خبیث )، (سپنت مئنیو) (خرد مقدس ) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیاء نیک است ؛ یعنی، همان اشیائی که خوب است و می‌بایست آفریده بشود. اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیاء بد است ؛ یعنی، منشأ اشیائی که نمی‌بایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آنها نیست؛ بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آنها است. مطابق این فکر، هر چند هستی دو ریشه‌ای نیست؛ ولی دو شاخه‌ای است ؛ یعنی، هستی‌ای که از آهورامزدا آغاز می‌گردد، به دو شاخه منشعب می‌شود: (شاخه نیک) که عبارت است از سپنت مئنیو و آثار نیک آن و (شاخه بد) که عبارت است از انگره مئنیو و همه آفریده‌ها و آثار بد آن. این ثنویت در آفرینش لاجرم به ثنویت و دوگانه انگاری در ربوبیت و اداره نظام هستی نیز منجر می‌شود. بنابراین اگر گاتاها را - که اصیل‌ترین، معتبرترین و توحیدی‌ترین اثری است که از زرتشت باقی مانده است - ملاک قرار دهیم، زرتشت را در شش و پنج خیر و شر، و اینکه نظام موجود، نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمی‌آید، گرفتار می‌بینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانی، جدا می‌سازد(2). مگر آن که همه اینها تحریفات و اضافات پس از زرتشت باشد و دین حقیقی او مشتمل بر همه مراتب توحید بوده و اکنون از میان ما غایب است.
1) برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید:
الف. جلال الدین آشتیانی،زرتشت .
ب. داود الهامی، چهره زرتشت در تاریخ.
پ. مترجم مازندی، پارسیان اهل کتابند.
2) جهت آگاهی بیشتر ر .ک: مجموعه آثار شهید مطهری، عدل الهی، چاپ 9، صص 65 – 66
در رابطه با آیین زرتشت ابهامات و اشکالات متعددی وجود دارند. برخی از این اشکالات جنبه تاریخی دارند، برخی کلامی و اعتقادی‌اند، بعضی مربوط به وثاقت کتاب آسمانی و اشکالاتی نیز راجع به حوزه‌های اخلاقی و رفتاری و یا نظام اجتماعی و خانوادگی آن مربوط می‌شود. اکنون به اختصار به پاره‌ای از این موارد اشاره می‌کنیم.
یک. نظرگاه تاریخی‌
اطلاع دقیقی پیرامون زمان پیدایش و ظهور زرتشت به عنوان پیامبر آیین مزدیسنی وجود ندارد. برخی از دانشمندان مانند هوسینگ در اصل وجود او تردید کرده و چون رستم و اسنفدیار شخصیتی موهوم دانسته‌اند.بنگرید: شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 14، ص 239، قم و تهران : صدرا، چاپ هشتم، 1383. بعضی تاریخ ظهور او را 600 و برخی تا 6000 سال قبل از میلاد دانسته‌اند. قول مشهور آن است که او 660 سال پیش از میلاد پا به جهان گذاشته و سی سال بعد دعوی نبوت کرده و بنگرید: همچنین در مورد این که واقعاً او پیامبری‌
3-3. نژادگرایی و نظام طبقاتی سبب تجویز و گسترش ازدواج با محارم شده است. (کرتیر) از بنیانگذاران زرتشتی ساسانی نوشته است: (بسیار ازدواج‌ها میان محرمان برقرار نمودم). هاشم رضی، ج 1، ص 45. این مسأله همواره موجب خرده‌گیری بر آیین زرتشت گردیده است.
3-4. بی‌ارزش‌انگاری جان غیرزرتشتیان؛ در تفکر زرتشتی انسان‌ها به دو دسته: مزداپرستان (زرتشتیان) و دیوپرستان (نازرتشتیان) تقسیم می‌شوند.
در این آیین اگر پزشکی در پی آموزش جراحی است باید تمرین خود را بر دیوپرستان آغاز کند. اگر سه دیوپرست به دست او مرد، دیگر نباید بر مزداپرستان پزشکی کند. وندیداد، فرگرد هفتم، بند 37 و 38.
3-5. انحصارگرایی؛ یکی از ویژگی‌های نظام اجتماعی زرتشتی سامانی انحصارگرایی در قدرت، ثروت و دانش در طبقات فرادست است.
آموزش در انحصار موبدان و کاهنان بوده و طبقات فرودست به کلی از آموختن دانش محروم بودند تا آن جا که گفته‌اند: (موبد را باید لغت پهلوی غیر را نیاموزد و به عبارتی به طبقه خود. تعلیم کن). دبستان المذاهب، ص 111.
چهار. نظام طبقاتی‌
جامعه ساسانی و آیین زرتشت پیوندی دو سویه دارند. از طرفی آیین ساسانی شکل خاص و ویژه‌ای به این آیین بخشیده به طوری که برخی از پژوهشگران زرتشتی موجود را شدیدا متأثر از ساسانیان دانسته‌اند. از طرف دیگر جامعه ساسانی نماد جامعه مطلوب و مورد نظر آیین‌ .بنگرید: رسول رضوی، همان ص 20. چنین جامعه‌ای شدیدا مورد حمایت و حفاظت آموزه‌ها و پیشوایان زرتشتی بوده است. زرتشت شناخته می‌شود.
در این نظام جامعه از چهار طبقه متمایز تشکیل شده بود:
1. آژون (روحانیون)، 2. ارتش‌تاران،
3. کشاورزان، بنگرید : .
الف. عبدالعظیم رضایی، زین‌العابدین آذرخش، تاریخ ده هزار ساله ایران، ج 2، ص 106.
4. صنعتگران‌ب. اوستا، یسنا، 19/17.
در این نظام اولاً طبقات وضعیت سربسته‌ای داشته و به هیچ روی امکان ترقی از طبقه‌ای به طبقه دیگر وجود نداشت. ثانیاً طبقات فراتر امتیازات فراتر و طبقات فرودست محدودیت‌های بیشتری داشتند و جز کار و بردگی بهره‌ای نصیب شان نمی‌شد. ثالثاً امتیازات و محرومیت‌های طبقاتی جنبه ارثی داشت و نسل به نسل به اجبار و بدون امکان تغییر تداوم می‌یافت.
پنج. افسانه گرایی و بت پرستی‌
وجود افسانه‌های خردگریز در اوستا یکی از ضعف‌های آیین و کتاب مقدس زرتشتی است.
کریستن سن افسانه خلقت را بر اساس اوستای ساسانی چنین نقل می‌کند: (... عمر دنیا بالغ بر 12000 سال است. در سه هزار سال نخستین عالم، اوهرمزد (یا عالم روشنی) و اهریمن (یا عالم تاریکی) در جوار یکدیگر آرام می‌زیسته‌اند. این دو عالم از سه جانب نامتناهی بوده، فقط از جانب چهارم به یکدیگر محدود می‌شده‌اند. دنیای روشن در بالا و عالم ظلمانی در زیر قرار داشته و هوا فاصله آنها بوده است. مخلوقات اورمزد در این سه هزار سال در حال امکانی بودند، سپس اهریمن نور را دیده درصدد نابود کردنش برآمد. اوهرمزد که از آینده آگاهی داشت مصافی به مدت نه هزار سال با وی طرح افکند. اهریمن که فقط از ماضی آگاه بود رضا داد. آن گاه اوهرمزد به او پیشگویی کرد که این جدال با شکست عالم ظلمت خاتمه خواهد یافت. از استماع این خبر اهریمن سخت متوحش شد و مجدداً به عالم تاریکی درافتاد و سه هزار سال در آنجا بی‌حرکت بماند. اوهرمزد در این فرصت دست به آفرینش جهان زد و چون کار خلقت به پایان رسید، گاوی را بیافرید که موسوم به گاو نخستین است. پس آنگاه انسانی بزرگ خلق کرد به نام گیومرد (کیومرث) که نمونه نوع بشر بود. آنگاه اهریمن به آفریدگان او حمله برد و عناصر را بیالود و حشرات و هوام ضاره را بیافرید. اوهرمزد در پیش آسمان خندقی کند. اهریمن مکرر حمله کرد و عاقبت گاو گیومرد را بکشت اما از تخمه گیومرد که در دل خاک نهفته بود چهل سال بعد گیاهی رست که اولین زوج آدمی به اسم مشیگ و مشیانگ از او بیرون آمد. دوره آمیزش نور و ظلمت که آن را گمیزشن گویند شروع شد. انسان در این جنگ خیر و شر به نسبت اعمال نیک یا بد خود از یاران نور یا از اعوان ظلمت‌ همان، ص 168. 169. شمرده می‌شود).
افسانه‌گرایی در زرتشتی گری دوره ساسانی به بنیادی‌ترین مبانی اعتقادی یعنی خداباوری نیز راه یافته است. علیرغم آن که گفته‌اند زرتشت خدای مجرد را باور داشته، اما خدای زرتشتی ساسانی دارای شکل و ریش و عصا و تاج است و هنوز که هنوز است با چنین شمایل انحطاط و تجسم یافته‌ای به عنوان آرم ملی بر روی تابلوی بسیاری از مؤسسات زرتشی عصر حاضر به چشم می‌خورد و خدا را به؛ صورت بتی بسان یک پادشاه نشان می‌دهد. جهت آگاهی بیشتر بنگرید : شهید مطهری، همان، ص 195-192. در این آیین آتش، دختر خدا شناخته می‌شود.ایران در زمان ساسانیان، ص 168. گاو به ویژه گاو نر تقدس ویژه می‌یابد. در افسانه خلقت، اول مخلوق زمینی بنگرید :
الف. شهید مطهری، همان، ص 198-196.
!ب. ایران در زمان ساسانیان، ص 167.
فرض می‌شود و با گیومرد (کیومرث) به درجه شهادت نائل می‌گردد و بول آن از آب پاک‌کننده‌تر است.
شش. احکام خردستیز و غیرعملی‌
افزون بر احکامی که در لابه‌لای مطالب پیشین اشاره شد احکام خردستیز دیگری در آیین زرتشتی وجود دارد که به پاره‌ای از آنها اشاره خواهد شد.
وندیداد، فرگرد، پانزدهم، بند 6-5. یعنی مرگ ارزان که با دادن تاوان‌
6-1. تقدیس سگ؛ در وندیداد سگ مقام بسیار بالایی دارد به طوری که اگر کسی استخوان سخت و ناجویدنی به آن بدهد یا آن را بترساند گرفتار مجازات پشوتنو بخشوده نمی‌شود همان، بند 1. دارد.
نیز اگر کسی سگ آبی را بکشد باید ده هزار بسته هیزم سخت خشک، ده هزار هیزم نرم خشک از چوب‌های خوش بو، ده هزار برسم (شاخه‌های تازه بریده شده) ده هزار شیر پاک و... را به روان سگ آبی بدهد. پس ده هزار مار، ده هزار سگ نما (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغه‌ای که در خشکی زندگی می‌کند، ده هزار موردانه کش، ده هزار مورگودال کن، ده هزار کرم خاکی، و ده هزار مگس را کشته و ده هزار گودال ناپاک را پُر کند همان، بند 1 تا 18. ده‌ها کار دیگر که انسان از شنیدن آن حیران می‌شود و نیز مجازات کسی که پیکر مرده سگی را بر زمین اندازد دو هزار ضربه شلاق است.
نگا : وندیداد، فرگرد ششم، بند 25-24. ق : رسول رضوی، بازکاوی تاریخ و آموزه‌های زرتشت.
الف. دارمستتر، مجموعه قوانین زردشت، ترجمه موسی جوان، ص 211 و 223.
.ب. سید حسن حسینی(آصف)، درجات گناه، تاوان و پتَت در دین زرتشتی(مق) هفت آسمان (فصلنامه)، ش‌28، سال هفتم، زمستان 84.
6-2. احکام بانوان؛ در اصطلاح وندیداد کلمه (دشتان) به معنی قاعدگی، عادت ماهانه زنان کاربرد دارد و احکام بسیار پیچیده و سختی به دنبال دارد، چنین زنی باید دور از دیگران و در (دشتانستان) که . جایی متروک و دور از آتش .وندیداد، فرگرد شانزدهم، بند 24 - 25. در ظرف‌های فلزی کم بها به او غذای می‌دهند لکن بایدوندیداد فرگرد شانزدهم، بند 1 - 5. بعد او را با گمیز (ادرار گاو) در دو گودال شستشو و آب و مردمان است ساکن شود غذای کم بخورد تا نیرو نگیرد می‌کنند سپس در گودال سوم با آب .همان، بند 6. و در تابستان باید 200 مورچه بکشد و اگر زمستان بود باید 200 حشره گزنده و آسیب شستشو می‌شود رسان را از بین ببرد





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین