جوانی هستم مذهبی و معتقد، متأسفانه مدتی را به عادت بد خودارضایی مبتلا بودم. گاهی اوقات در بعضی امور تصمیم می گیرم ولی نمی توانم انجام دهم مثلا می گویم فردا روزه می گیرم، اینقدر از این اتفاقات می افتد که باورم می شود از خود هیچ اراده ای ندارم، مرا راهنمایی کنید برای حل این مشکل؟ پرسشگر گرامی قبل از هر چیزی به خاطر کار بزرگی که انجام دادهاید به شما تبریک میگوییم. آن طور که از سوالتان پیداست مثل اینکه قبلا به عمل زشت خود ارضایی مبتلا بوده اید و آن را پس از مدتی ترک کردهاید .باید بدانید که کار بسیار بزرگی انجام دادهاید و این خود نشانه از توانایی شما و قدرت اراده تان دارد .چرا که همة افراد توانایی چنین کاری را ندارند. ولی شما با ارادهای قوی و تلاش و پشتکاری بالا توانستهاید این عادت را از بین ببرید و قطعاً روز به روز شاهد اثرات مثبت و نتایج شیرین کار خود خواهید بود. اما برادر عزیز همانطور که به درستی متوجه شده اید اراده شرطی اساسی برای انجام کارها می باشد و این موضوع، یعنی اراده، در واقع رمز موفقیت انسان های بزرگ، در تمام عرصه های زندگی بوده است. هر کس به اندازه نیروی اراده اش پیشرفت می کند و می تواند در مسیر تکامل و سعادت خود گام بردارد. انسان های با اراده هم در زندگی شخصی خود موفق عمل می کنند و هم در جامعه به عنوان یک فرد تاثیر گذار و موفق مطرح می شوند. در حالی که انسان های ضعیف الاراده، افرادی ناتوان، عقب مانده، بی تحرک، شکست خورده، ناامید و ناموفق ظاهر می شوند و عملا نمی توانند در زندگی و محیط اطراف خود تاثیر مثبت بگذارند. حال که شما به دنبال تقویت نیروی اراده خود هستید بهتر است نخست شخص با اراده و فرد بیثبات و فاقد اراده را توصیف کنیم و سپس راهکارهای تقویت ارداه را تقدیم نگاهتان کنیم . شخص با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری، به خوبی تأمل کرد، تصمیم به انجام آن میگیرد و با فعالیت و ثبات قدم، آن را به اجرا در میآورد. بنابراین پافشاری بر تصمیمی غلط یا داشتن میلی قهرمانانه، ثبات قدم نخواهد بود. در مقابل فرد سست اراده، با کمترین مشکلی از انجام دادن کار، دلسرد شده و کوشش جهت تحقّق آن را متوقف میکند. کسی که اراده قوی دارد، آنچه را که با تأمل خواسته است، باکوشش و ثبات قدم به دست میآورد. شخص با اراده کسی است که دارای هدفی معقول بوده و تا موقعی که به آن نرسیده است، از تعقیب آن باز نمیایستد. مشکلات و موانع روانی یا مادی، به اراده و عزم او لطمه نمیزند و از پیشرفتش جلوگیری نمیکند. بنابراین برای تشکیل یک اراده قوی باید: یک. تعیین آگاهانه هدف یا اهداف؛ ابتدا هدف و یا اهداف دقیق و مشخص خود را از زندگی یا کاری که میخواهد انجام دهد، برای خود ترسیم کنند. طبیعی است این هدف، باید شفاف، معقول، قابل دستیابی، بدون افراط و تفریط، مطابق توان و استعداد خود واقع بینانه باشد؛ نه آرمانی و بلند پروازانه و خارج از تواناییهای وی! در غیر این صورت وقتی با مشکلات و سختیهای طاقت فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شوید و با شکستهای احتمالی به هدف مورد نظر دست نیابید؛ ناامید و دلسرد شده و از ادامه کار منصرف میگردید. همچنین از انجام کارهای دیگر منصرف شده و خود را ناتوان و بیاراده میبینید!! دو. شناخت تواناییها و استعدادها؛ همه ما در وجود خود، از استعدادهایی برخورداریم؛ کافی است این نیروها را بشناسیم و برای رسیدن به هدف، آنها را به کار گیریم. سه. برنامهریزی؛ باید برای تمام کارها و فعالیتهای شبانه روزی، برنامهای مدون و منظّم داشته باشید. بدین منظور از جدولی استفاده کنید که در ستون افقی آن، ساعات شبانه روز و در ستون عمودی، ایام هفته را یادداشت و تمام کارهای روزانه را در آن درج کنید (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و ...). هر فعالیتی را در زمان خاص خود در جدول بنویسید و هیچ زمانی را بدون کار خالی نگذارید. هر روز صبح با نگاهی به آن برنامه، به اجرای دقیق آن بپردازید و شبها قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابی کنید. شایسته است همچون یک محاسبهگر جدی و قاطع، فعالیتهای روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن آنها بررسی کنید. در صورت موفقیت، خود را تشویق و در صورت تخلّف و سهلانگاری در اجرا، تنبیه کنید. چهار. تلقین؛ تلقین به خود در تقویت اراده، اثر قابل ملاحظهای دارد؛ بنابراین هر روز جملاتی را به خود تلقین کنید؛ مانند: (من اراده لازم برای انجام کارهایم را دارم)، (هیچ چیز نمیتواند اراده ام را متزلزل کند)، (آنچه را که به نظرم انجام دادنی است، انجام میدهم و هیچ قدرتی نمیتواند مرا از آن باز دارد)، (اراده من هر روز محکمتر میشود)، (بر من لازم است که موفق شوم؛ زیرا موفقیت از آن نیرومندان است) و ... . پنج. تدریجی بودن تقویت اراده؛ برای به دست آوردن ارادهای قوی و محکم، توجه به تدریجی بودن آن و نیاز به تمرین و ممارست، امری بایسته است. گمان نکنید میتوانید به طور دفعی و بدون هیچ تلاشی، به آن دست یابید. بنابراین به راه کارهای عملی زیر توجه کرده، به آنها پایبند باشید: و اماراهکارهای کاربردی جهت تقویت اراده 1. باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجّه کنید ضعف اراده غالباً در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقی نکردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تمیز اهم و مهم، شکستهای گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهای مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزاری و برنامه ریزی ممکن است. 2. باید باور کنید چون دیگر انسانها از توانمندیهای بسیار برخوردارید و از دیگران کمتر نیستید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست کم بگیرد. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندی شکل میگیرد. 3. پس از مشورت با افراد ذی صلاح، با توجّه به امکانات و توانمندیهای واقعی خود، برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و بکوشید هرگز بی جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همهفعّالیّتها را در این برنامه بگنجانید تا زمانی خالی نماند و توجّه به فرصت بیکاری شما را سمت تأخیر انداختن کارها سوق ندهد. 4. بکوشید برای هر رفتاری انگیزهای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیریها و رفتارهای خاصّ خویش به طور کامل آگاه شوید. 5. محیط زندگی و موقعیت کاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعّالیّت را نابود سازید؛ برای مثال در موقعیتی که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی میانجامد، قرار نگیرید. برای تصمیمگیریها و اقدامات خویش امنیت روانی فراهم آورید تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگی فکری و فعّالیّت به جا را از طریق تصمیم آشکار سازید. 6. هر کاری را آسان تلقی کنید؛ زیرا در برابر اراده پولادین انسان همه سختیها آسان میگردد. به استقبال کارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید میتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید. 7. رضایت خداوند را ملاک هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی بپرهیزید. این تسلیم شدنها اراده را ضعیف و متزلزل میسازد. تقوا و رعایت حرمت دستورهای پروردگار برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده بسیار سودمند است. 8. مدتی برنامه ریزی و تصمیمات خود را با فردی ذی صلاح در میان بگذارید و از وی بخواهید مراقب باشد تا در شما دو دلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تأخیر نیندازید. 9. از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند. 10. با کسانی که روحیه و اراده قوی دارند، دوست شوید تا اراده شما نیز قوی گردد. 11. بکوشید تصمیمهاتان را با فردی با تجربه در میان نهید تا از قوت و درستی شان اطمینان یابید. پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت اقدام کنید. 12.تصمیمات به جا و پر ارزش گذشتهخود واراده قویتان در انجام آن را به یاد آورید و توجّه کنید که چون گذشته برای انجام دادن کارهای مهم آمادگی دارید. 13. در تصمیمها و فعّالیّتهای اسوهها دقّت کنید، در همسان سازی و الگوپذیری جدی باشید تا جرأت انجام کار یابید و توان تصمیمگیری و اجرا در شما تقویت شود. 14. ورزش مستمر و انجام کارهای سخت در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نکنید. 15. با تصمیمهای آسان در کارهای ساده، به تدریج خود باوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیمگیری در امور مشکل و پیچیده هموار سازید. 16. در موضوع مورد نظر تمرکز پیدا کنیدو از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید تا تصمیمگیری آسانتر صورت پذیرد. 17. پس از تدبیر و مشورت از عواقب تصمیمهای خود هراسناک نباشید و به خدا توکل کنید. پیامدهای تصمیمهاتان را که از قلمرو اندیشهتان بیرون است و با سامان دادن احتمالهای ضعیف سبب تردید و تزلزل شما میگردد، به خداوند متعال که به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آنچه پروردگار پیش میآورد، خشنود باشید. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعیتان رهنمون شود. موفق باشید .منتظر مکاتبه بعدی شما و بازخورد به کاربردن راهکارها هستیم . نویسنده: حسین رضائیان
جوانی هستم مذهبی و معتقد، متأسفانه مدتی را به عادت بد خودارضایی مبتلا بودم. گاهی اوقات در بعضی امور تصمیم می گیرم ولی نمی توانم انجام دهم مثلا می گویم فردا روزه می گیرم، اینقدر از این اتفاقات می افتد که باورم می شود از خود هیچ اراده ای ندارم، مرا راهنمایی کنید برای حل این مشکل؟
جوانی هستم مذهبی و معتقد، متأسفانه مدتی را به عادت بد خودارضایی مبتلا بودم. گاهی اوقات در بعضی امور تصمیم می گیرم ولی نمی توانم انجام دهم مثلا می گویم فردا روزه می گیرم، اینقدر از این اتفاقات می افتد که باورم می شود از خود هیچ اراده ای ندارم، مرا راهنمایی کنید برای حل این مشکل؟
پرسشگر گرامی قبل از هر چیزی به خاطر کار بزرگی که انجام دادهاید به شما تبریک میگوییم. آن طور که از سوالتان پیداست مثل اینکه قبلا به عمل زشت خود ارضایی مبتلا بوده اید و آن را پس از مدتی ترک کردهاید .باید بدانید که کار بسیار بزرگی انجام دادهاید و این خود نشانه از توانایی شما و قدرت اراده تان دارد .چرا که همة افراد توانایی چنین کاری را ندارند. ولی شما با ارادهای قوی و تلاش و پشتکاری بالا توانستهاید این عادت را از بین ببرید و قطعاً روز به روز شاهد اثرات مثبت و نتایج شیرین کار خود خواهید بود.
اما برادر عزیز همانطور که به درستی متوجه شده اید اراده شرطی اساسی برای انجام کارها می باشد و این موضوع، یعنی اراده، در واقع رمز موفقیت انسان های بزرگ، در تمام عرصه های زندگی بوده است. هر کس به اندازه نیروی اراده اش پیشرفت می کند و می تواند در مسیر تکامل و سعادت خود گام بردارد. انسان های با اراده هم در زندگی شخصی خود موفق عمل می کنند و هم در جامعه به عنوان یک فرد تاثیر گذار و موفق مطرح می شوند. در حالی که انسان های ضعیف الاراده، افرادی ناتوان، عقب مانده، بی تحرک، شکست خورده، ناامید و ناموفق ظاهر می شوند و عملا نمی توانند در زندگی و محیط اطراف خود تاثیر مثبت بگذارند.
حال که شما به دنبال تقویت نیروی اراده خود هستید بهتر است نخست شخص با اراده و فرد بیثبات و فاقد اراده را توصیف کنیم و سپس راهکارهای تقویت ارداه را تقدیم نگاهتان کنیم . شخص با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری، به خوبی تأمل کرد، تصمیم به انجام آن میگیرد و با فعالیت و ثبات قدم، آن را به اجرا در میآورد. بنابراین پافشاری بر تصمیمی غلط یا داشتن میلی قهرمانانه، ثبات قدم نخواهد بود. در مقابل فرد سست اراده، با کمترین مشکلی از انجام دادن کار، دلسرد شده و کوشش جهت تحقّق آن را متوقف میکند. کسی که اراده قوی دارد، آنچه را که با تأمل خواسته است، باکوشش و ثبات قدم به دست میآورد. شخص با اراده کسی است که دارای هدفی معقول بوده و تا موقعی که به آن نرسیده است، از تعقیب آن باز نمیایستد. مشکلات و موانع روانی یا مادی، به اراده و عزم او لطمه نمیزند و از پیشرفتش جلوگیری نمیکند.
بنابراین برای تشکیل یک اراده قوی باید:
یک. تعیین آگاهانه هدف یا اهداف؛
ابتدا هدف و یا اهداف دقیق و مشخص خود را از زندگی یا کاری که میخواهد انجام دهد، برای خود ترسیم کنند. طبیعی است این هدف، باید شفاف، معقول، قابل دستیابی، بدون افراط و تفریط، مطابق توان و استعداد خود واقع بینانه باشد؛ نه آرمانی و بلند پروازانه و خارج از تواناییهای وی! در غیر این صورت وقتی با مشکلات و سختیهای طاقت فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شوید و با شکستهای احتمالی به هدف مورد نظر دست نیابید؛ ناامید و دلسرد شده و از ادامه کار منصرف میگردید. همچنین از انجام کارهای دیگر منصرف شده و خود را ناتوان و بیاراده میبینید!!
دو. شناخت تواناییها و استعدادها؛
همه ما در وجود خود، از استعدادهایی برخورداریم؛ کافی است این نیروها را بشناسیم و برای رسیدن به هدف، آنها را به کار گیریم.
سه. برنامهریزی؛
باید برای تمام کارها و فعالیتهای شبانه روزی، برنامهای مدون و منظّم داشته باشید. بدین منظور از جدولی استفاده کنید که در ستون افقی آن، ساعات شبانه روز و در ستون عمودی، ایام هفته را یادداشت و تمام کارهای روزانه را در آن درج کنید (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و ...). هر فعالیتی را در زمان خاص خود در جدول بنویسید و هیچ زمانی را بدون کار خالی نگذارید. هر روز صبح با نگاهی به آن برنامه، به اجرای دقیق آن بپردازید و شبها قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابی کنید. شایسته است همچون یک محاسبهگر جدی و قاطع، فعالیتهای روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن آنها بررسی کنید. در صورت موفقیت، خود را تشویق و در صورت تخلّف و سهلانگاری در اجرا، تنبیه کنید.
چهار. تلقین؛
تلقین به خود در تقویت اراده، اثر قابل ملاحظهای دارد؛ بنابراین هر روز جملاتی را به خود تلقین کنید؛ مانند: (من اراده لازم برای انجام کارهایم را دارم)، (هیچ چیز نمیتواند اراده ام را متزلزل کند)، (آنچه را که به نظرم انجام دادنی است، انجام میدهم و هیچ قدرتی نمیتواند مرا از آن باز دارد)، (اراده من هر روز محکمتر میشود)، (بر من لازم است که موفق شوم؛ زیرا موفقیت از آن نیرومندان است) و ... .
پنج. تدریجی بودن تقویت اراده؛
برای به دست آوردن ارادهای قوی و محکم، توجه به تدریجی بودن آن و نیاز به تمرین و ممارست، امری بایسته است. گمان نکنید میتوانید به طور دفعی و بدون هیچ تلاشی، به آن دست یابید. بنابراین به راه کارهای عملی زیر توجه کرده، به آنها پایبند باشید:
و اماراهکارهای کاربردی جهت تقویت اراده
1. باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجّه کنید ضعف اراده غالباً در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقی نکردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تمیز اهم و مهم، شکستهای گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهای مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزاری و برنامه ریزی ممکن است.
2. باید باور کنید چون دیگر انسانها از توانمندیهای بسیار برخوردارید و از دیگران کمتر نیستید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست کم بگیرد. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندی شکل میگیرد.
3. پس از مشورت با افراد ذی صلاح، با توجّه به امکانات و توانمندیهای واقعی خود، برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و بکوشید هرگز بی جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همهفعّالیّتها را در این برنامه بگنجانید تا زمانی خالی نماند و توجّه به فرصت بیکاری شما را سمت تأخیر انداختن کارها سوق ندهد.
4. بکوشید برای هر رفتاری انگیزهای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیریها و رفتارهای خاصّ خویش به طور کامل آگاه شوید.
5. محیط زندگی و موقعیت کاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعّالیّت را نابود سازید؛ برای مثال در موقعیتی که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی میانجامد، قرار نگیرید. برای تصمیمگیریها و اقدامات خویش امنیت روانی فراهم آورید تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگی فکری و فعّالیّت به جا را از طریق تصمیم آشکار سازید.
6. هر کاری را آسان تلقی کنید؛ زیرا در برابر اراده پولادین انسان همه سختیها آسان میگردد. به استقبال کارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید میتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید.
7. رضایت خداوند را ملاک هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی بپرهیزید. این تسلیم شدنها اراده را ضعیف و متزلزل میسازد. تقوا و رعایت حرمت دستورهای پروردگار برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده بسیار سودمند است.
8. مدتی برنامه ریزی و تصمیمات خود را با فردی ذی صلاح در میان بگذارید و از وی بخواهید مراقب باشد تا در شما دو دلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تأخیر نیندازید.
9. از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند.
10. با کسانی که روحیه و اراده قوی دارند، دوست شوید تا اراده شما نیز قوی گردد.
11. بکوشید تصمیمهاتان را با فردی با تجربه در میان نهید تا از قوت و درستی شان اطمینان یابید. پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت اقدام کنید.
12.تصمیمات به جا و پر ارزش گذشتهخود واراده قویتان در انجام آن را به یاد آورید و توجّه کنید که چون گذشته برای انجام دادن کارهای مهم آمادگی دارید.
13. در تصمیمها و فعّالیّتهای اسوهها دقّت کنید، در همسان سازی و الگوپذیری جدی باشید تا جرأت انجام کار یابید و توان تصمیمگیری و اجرا در شما تقویت شود.
14. ورزش مستمر و انجام کارهای سخت در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نکنید.
15. با تصمیمهای آسان در کارهای ساده، به تدریج خود باوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیمگیری در امور مشکل و پیچیده هموار سازید.
16. در موضوع مورد نظر تمرکز پیدا کنیدو از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید تا تصمیمگیری آسانتر صورت پذیرد.
17. پس از تدبیر و مشورت از عواقب تصمیمهای خود هراسناک نباشید و به خدا توکل کنید. پیامدهای تصمیمهاتان را که از قلمرو اندیشهتان بیرون است و با سامان دادن احتمالهای ضعیف سبب تردید و تزلزل شما میگردد، به خداوند متعال که به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آنچه پروردگار پیش میآورد، خشنود باشید. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعیتان رهنمون شود.
موفق باشید .منتظر مکاتبه بعدی شما و بازخورد به کاربردن راهکارها هستیم .
نویسنده: حسین رضائیان
- [سایر] مدتی است که به خودارضایی مبتلا شده ام و نمی دانم این عمل را چگونه ترک نمایم؟ خواهش می کنم برای رهایی از مشکل مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] پسری 5ساله دارم که خجالتی است ازطرفی حساسیت بینی دارد و سریع سرما میخورد ما هم ساکن بندرعباس هستیم و من از وضعیت بهداشتی اینجا راضی نیستم نمیتوانم تصمیم بگیرم که او را به مهد بگذارم یا نه اگر نگذارم مشکل خجالتی بودنش رو چطور حل کنم ضمن اینکه خودم هم دانشجو هستم.لطفا مرا راهنمایی کنید.با تشکر
- [سایر] من در شبانه روز حدود دوازده ساعت می خوابم! مشکل من خواب زیاد است که مرا بسیار آزار می دهد! تمام اعتماد به نفسم را گرفته چون تا الان نتوانستم مشکلم را حل کنم. البته کمی افسرده هستم و می خواهم این مشکل را نیز حل کنم ؛ وقتی می خوابم با خود میگویم که امروز بعد از نماز، دیگر نمی خوابم اما به محض خواندن نماز به رختخواب رفته و می خوابم! شما را به خدا مرا راهنمایی کنید تا این عادت را کنار بگذارم؟
- [سایر] به نام خدا با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی و عرض تبریک سال نو و آرزوی داشتن سالی سرشار از خوشی مشکل اساسی که بنده دارم و مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده که چطور اصلاحش کنم این است که به نظر خودم قدرت تصمیم گیری ام بسیار ضعیف است.یعنی در شرایطی که بایستی به سرعت تصمیم بگیرم متأسفانه نمی توانم تصمیم بگیرم. مشکل دیگری که به نظر خودم از مشکل اول ناشی می شود این است که این امر به باعث عدم قاطعیت خودم در ارتباط با همسرم می شود. رک بگویم. به نظر خودم همین مشکل باعث شده که همسرم خیلی از من حساب نبرد. با اینکه همسر خوبی دارم و او به نظر نمی آید که بخواهد مرا زیر دست خود ببرد ولی همین مشکلات باعث شده که به حرفهای من خیلی توجهی نشان نمی دهد. یعنی به قولی آن قاطعیت و ابهت مردانگی (در حد لازم) را ندارم و چون اول این مشکل است در پی حل آن هستم. ضمناً این را هم بگویم که به نظر خودم یکی از دلایلش این است که شاید در 98 درصد صحبت های دوجانبه شوخی زیاد می کنم.خصوصیت اخلاقی من همین است ولی حس می کنم این شوخی زیاد در بروز عدم قاطعیت مردانگی نیز تأثیر داشته است. لطفاً راهنمایی ام کنید و اگر مقاله یا هرگونه مطلبی سراغ دارید آدرس آن بدهید. ضمن اینکه پیشاپیش این را بگویم که اگر سوالی بود باز مزاحمتان خواهم شد. با تشکر فراوان
- [سایر] با سلام خدمت مشاور محترم بنده در بیان کلماتی که دارای حروف (س) و (ز) دچار مشکل هستم یعنی سر زبانی صحبت میکنم و از دوران بچگی دچار این مشکل هستم که والدینم علت آن را تزریق دارو برای درمان زردی در دوران نوزادی بیان کرده اند من به این مشکل زیاد اهمیت نمی دادم هر چند که دوستانم گاهی مرا مسخره می کردند اما توجه نمی کردم تا زمانی که وارد دبیرستان شدم و پدرم اصرار داشت که به نزد متخصص گفتار درمانی بروم اوایل از رفتن به گفتار درمانی طفره می رفتم اما با اصرار پدرم حساسیت من نسبت به این موضوع زیاد شد و بالاخره به نزد متخصص رفتم و ایشان یکسری تمرین به من آموزش دادند و گفتند که بعد از 2یا 3 ماه به صورت عادی صحبت میکنم هفته اول این تمرینها را انجام میدادم اما به خودم میگفتم که من که به اختیار خودم ایطور حرف نمی زنم برای چه به خودم سختی بدهم و دیگر تمرین نکردم حدود یکسالی از رفتن به گفتار درمانی می گذرد از آن زمان من اعتماد به نفس را تا حدودی از دست داده ام به گونه ای که سعی میکنم در محافل عمومی زیاد صحبت نکنم زیرا فکر میکنم دیگران مرا مسخره میکنند بعد از اتمام امتحانانات مدرسه تصمیم گرفته ام که تمرینات رو شروع کنم اما نمیتوانم و میگویم من که نمی خواستم اینگونه حرف بزنم لطفا مرا راهنمایی کنید و بگویید برای رفع این مشکل چه کنم و چگونه اراده ام را قوی کنم
- [سایر] با عرض سلام وخسته نباشید دختر ی 29 ساله وپزشک هستم مدت سه سال هست که در زمینه ازدواج با مشکل روبه رو شدم وتمام درها دراین زمینه ودیگر مسایل زندگی به رویم بسته است طوری که احساس میکنم کنترل زندگی از دستم خارج شده است تا به حال چندین مورد ازدواج پس ازطی مراحل اولیه بدون هیچ گونه علتی برهم خورده است در حالی که مهمترین خواسته من اعتقادات مذهبی انها میباشد. تابه حال هرچه دعای مجرب در این زمینه بوده است انجام داده ام که نه تنها تغیری رخ نداده است بلکه بصورت عکس مستجاب شده است .از حل این مشکل عاجز شده ام. از شما خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید ایا وجود سحرو جادو در این زمینه را قبول دارید.در ضمن برای بار سوم است که برای شما نامه میفرستم ولی جوابی نمیگیرم
- [سایر] این جانب جوانی 25 ساله دارای مدرک تحصیلی مهندسی عمران و شغل آزاد با درآمدی حدوداً 900 هزار تومان در ماه می باشم .چندی پیش دختری از اقوام دور را برای ازدواج برگزیدم و به خانواده ام معرفی کردم. این خانم دانشجوی سال آخر مهندسی کامپیوتر و حافظ و قاری قرآن و از خانواده ای مذهبی می باشد، اما والدینم راضی به این وصلت نبوده و هر بار که من صحبت از ازدواج کرده ام به بهانه ای مرا سر کار گذاشته اند. قبل از این که شغلی داشته باشم آن را بهانه می کردند, این مشکل که حلّ شد درسم را بهانه کردند, درسم که تمام شد پدر بزرگم فوت کرد اکنون سه ماه است که از فوت پدربزرگم میگذرد خدمت سربازی را بهانه می کنند .در صورتی که بنده کلّا 5 ماه خدمت سربازی خواهم رفت. حال بنده حقیر این سؤالات را از محضر جناب عالی دارم: 2 – اگر خدای نکرده نعوذ بالله , بنده در اثر عدم ازدواج گناهی را مرتکب شوم که اگر ازدواج می کردم آن گناه را مرتکب نمی شدم والدینم در آن شریک هستند یا نه؟ 3 – لطفاً مرا در مورد چگونگی رفتار با والدینم راهنمایی کنید .با تشکر
- [سایر] با سلام و خسته نباشید... جوانی هستم 33 ساله و کارمند رسمی مخابرات تصمیم به ازدواج دارم. اما بعلت داشتن یک نامزدی نافرجام و یک عقد نافرجام دیگر قادر به تصمیم گیری برای ازدواج نیستم .... اخیرا مادرم نزد خانواده ای برای خواستگاری رفته و هنوز در رابطه با شکستهای قبلی من با خانواده دختر صحبتی نشده است لازم به ذکر است که من و دختر خانم هنوز یک دیگر را ندیده ایم اما مادرم بسیار از نظر ایمانی و نجابت از ایشان تعریف کرده و در جلسه اول مشخص گردید که آشنایی دوری هم با ما دارند.....می خواستم بدانم که من جهت توضیح و شرح شکستهای قبلی خود با خانواده دختر و خود ایشان کی و چه زمانی صحبت کرده و توضیح بدهم .... لازم به ذکر است که هر باری دیگر که در رابطه با شکستهایم صحبت کرده ام همه گمان میکنند که من مشکل داشته و نتوانسته ام همسر مورد نظر خود را پیدا کنم .... لطفا مرا در این رابطه و در مسله زمان گفتن مطالب راهنمایی کنید با تشکر فراوان
- [سایر] با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرارسیدن ماه ذیحجه خدمت حاج آقا من دختری 24 ساله لیسانس آمار هستم. در دوران دبیرستان چند خواستگار داشتم که پدرو مادم برای اینکه من می خواستم درس بخوانم به آنها جواب رد گفتن (البته هیچ کدام مناسب نبودند و اهل شراب و .. بودند ) خواهر کوچکتر از من ازدواج کرد ولی من دیگر پس ازآن چون در محیط روستا زندگی می کینم خواستگار نداشتم . گاهی اوقات بسیاری از اعضای فامیل به من نیش و کنایه می زنند که چون دختری چادری و با حجاب هستی و چون به تحصیل ادامه دادی و ... تا حالا رو دست پدر و مادرت ماندی که خیلی درد آور است از چند وقت پیش یکی از آشنایان که از نظر ایمانی فرد چندان معتقد نمی باشد و همسن من است تحصیلات ندارد وضع مالی خوبی ندارد می خواهد از من خواستگاری کند نمی دانم چه جوابی به او بدهم می ترسم اگر جواب مثبت بدهم نتوانم با او زندگی خوب داشته باشم و اگر جواب منفی بدهم او آخرین خواستگارم باشد لطفا مرا راهنمایی کنید که بتوانم درسترین تصمیم را بگیرم در ضمن من دختری هستم که دلم می خواهد مهریه ام پایین باشد ولی بجای عروسی به سفره حج برویم ( چون عروسی های ما بدون گناه نیست ) که فکر نکنم آنها قبول کند
- [سایر] باسلام وخسته نباشید خدمت آقای دکتر من دختری هستم که 7 ماه نامزد بودم و حدود 2.5 عقد هستم. در حدود 1.5 است که من و همسرم با هم مشکل داریم و در این مدت جر و بحث و قهر بودیم. از نظر فکری و رفتاری کاملا با هم تفاوت داریم ایشان ادم خودمحور و دیکتاتور هستند بسیار وابسته به خانواده هست و ریز اتفاقات بین من و خودشان را برای خانواده مطرح کرده و خانواده هم از هیچ دخالتی در زندگی ما کوتاهی نمیکنن. همسرم قبلا یک ازدواج ناموفق داشته و حاصل این ازدواج کوتاه یک فرزند است که با خود مادر زندگی میکند من به دلیل علاقه زیاد در زمان خواستگاری همسرم از من و به اصرار ایشان که از همسر سابقم تحقیق نکن که فقط از من بد میشنوی این کار را نکردم اما 2 هفته پیش با توجه به مشکلات زیاد بین خودمان تصمیم گرفتم که با همسر سابقش صحبت کنم همسر سابق ایشان می گوید در زمان ازدواج خانواده ایشان و مخصوصا مادر همسرم از هیچ دخالتی در زندگیشان دریغ نکرده و اینکه ایشان(همسرم) بسیار ادم ضعیف و وابسته و زرگویی بودند و اینکه در زمان ازدواجشان همسرم با دو زن شوهر دار رابطه جنسی داشته که یکی از دلایل طلاقشان بوده من نیز پی به چشم چرانی همسرم برده ام در زمان نامزدی هم مرا با دو خانواده اشنا کرد که می گفت این دو خانواده فقیر هستن و من کمکشان می کنم اما زنهای این دو خانواده به نظرم مشکوک امدن. آقای دکتر این مرد به خاطر اینکه من را از خانواده ام جدا کند از کلیه افراد خانواده ام بد می گوید در صورتی که من هیچ گونه اعتراضی به نحوی برخورد خانواده اش با خودم نمی توانم داشته باشم و مرتبا از من میخواهد که به کلیه افراد خانواده اش احترام بگذارم. من بی دقت ازداوج کردم اما نمی خواهم بی دقت وارد زندگی شوم خانواده ام مرتب می گویند این مرد زندگیت نمیشود اما ما تو را در تصمیم گیریت ازاد میگذاریم خوب فکر کن و تصمیم بگیر. در مشاجره ها همسرم اصلا خودش را مقصر نمی داند و من هر چه اصرار میکنم که به مشاوره برویم تا ما رو راهنمایی کنند می گوید من هیچ مشکلی ندارم تو نیاز داری خودت برو من میدانم چطور با تو و هر کسی رفتار کنم پس نیازی به مشاوره ندارم. نمی دانم سر دو راهی ماندم بسیار غمگین و افسرده و حساس شدم .همسرم از نظر مالی هم ورشکسته شده. و وضعیت مالی خوبی ندارد دوست دارم در انتخاب راه کمک شوم با تشکر از شما.