من می خوام با دختری ازدواج کنم که 4 سال از خودم بزرگتره با این توضیح که به علت بیبی فیس بودنش (ریز نقش بودن صورتش) هیچ کس باور نمی کنه که اون از من بزرگتره.آیا این میتونه به عنوان یک معیار مثبت تلقی بشه؟ درباره بقیه معیارها دختر فوق العاده ای هست.منظور بنده به لحاظ معیارهای اخلاقی و انسانی است.لطفا جواب بدهید.
من می خوام با دختری ازدواج کنم که 4 سال از خودم بزرگتره با این توضیح که به علت بیبی فیس بودنش (ریز نقش بودن صورتش) هیچ کس باور نمی کنه که اون از من بزرگتره.آیا این میتونه به عنوان یک معیار مثبت تلقی بشه؟ درباره بقیه معیارها دختر فوق العاده ای هست.منظور بنده به لحاظ معیارهای اخلاقی و انسانی است.لطفا جواب بدهید. همانطور که می دانید ازدواج یکی از مسائل مهم زندگی هر انسانی است زیرا در همه ابعاد زندگی تأثیر دارد و ازدواج موفق می‌تواند باعث پیشرفت انسان در زمینه‌های مختلف شود کما اینکه اگر ازدواج ناموفق باشد مشکلات زیادی را برای انسان به وجود می‌آورد و مانع رشد و ترقی می شود. بنابراین باید با این امر مهم سنجیده برخورد کرد و از هر گونه شتابزدگی، یک جانبه گرایی، ظاهر بینی و سطحی نگری اجتناب کرد. دوست گرامی، گفتنی است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد و این مطلب که حتماً زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد و معیار اساسی خوشبختی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسأله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی، نسبی می باشد. تأیید چنین ازدواج‌هایی از سوی ما با این شرط است که دختر و پسر معیارهای انتخاب مناسب را بیشتر از حد معمول و مورد لزوم دارا باشند و این تفاوت سن در ظاهر دختر (چهره و اندام) مشخص نباشد. ضمن اینکه تفاوت نیز از یکی دو سال فراتر نرود لذا پیشنهاد ما عدم اقدام برای ازدواج است . زیرا از آنجایی که از یک سو حق سرپرستی و مدیریت خانواده و نفقه زن به عهده مرد است از یک سو و بلوغ جنسی و بیولوژی زن چند سالی زودتر ازمرد است (البته بلوغ شناختی زن از مرد جلوتر نیست)، بنابراین از مجموع این قرائن استفاده می شود که برای اینکه مرد از عهده این مسؤولیت ها برآید و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمین کند و هم خانواده را مدیریت کند باید سن او بیشتر از زن باشد. فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر تقریباً بین 3 تا 7 سال است؛ یعنی پسر بزرگتر باشد. اینکه توصیه می شود در ازدواج باید پسر بزرگتر باشد به خاطر اینست که: 1. وقتی سن زن چند سالی کمتر از مرد باشد اطاعت پذیری او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بیشتر و راحت تر خواهد بود مضافا بر اینکه زن همیشه دوست دارد همسرش فردی، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئنی برای او باشد و اگر زن و مرد از نظر سنی در یک سطح باشند هیچ گاه زن چنین تصوری را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش می بیند اما اگر شوهر چند سالی بزرگتر باشد و از تجارب بیشتری برخوردار باشد زن احساس می کند همسر او کسی است که شایستگی های لازم را برای اداره منزل دارد و می تواند در پناه او یک زندگی آرامش بخش داشت. 2. مرد ممکن است در زمینه دیگری آسیب پذیر شود یعنی بعلت این اختلاف سن احساس کوچکی، عدم توانایی اداره زندگی، اطلاعت پذیری محض، عدم همسر داری و ... را نماید و از طرف دیگر زن خود را عقل برتر و در اداره و مدیریت زندگی خود را تنها بداند و زود احساس خستگی نماید. 3. نقطه نظرات خانواده ها و فرهنگ جامعه هم مهم است. به هر حال این یک واقعیتی است که در جامعه و فرهنگ ما وجود دارد و شما هم می خواهید در این جامعه و بین این خانواده ها زندگی کنید. پیوند ازدواج به معنای پیوند دختر و پسر نیست بلکه پیوند دو خانواده است پس باید به این موضوع هم توجه کرده و آن را در انتخاب همسر و شریک زندگی خود مورد ملاحظه قرار داده و به عبارت دیگر یه آن احترام بگذارید. 4. زن به دلیل زایمان، شیر دادن و ... زودتر از مرد شکسته می شود و بزرگ بودن زن باعث می شود بعد از یک دهه زندگی و آوردن چند فرزند شادابی زن در حد شادابی و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبیت او نزد شوهر کم شود بنابراین برای پیشگیری از مسئله کاملا طبیعی و زیستی بهتر است این تفاوت سنی همواره بین زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط کافی برخوردار باشد و مطلوبیت او نزد شوهرش کاسته نشود. 5.مدت باروری در خانمها محدود و در آقایان نامحدود بوده و قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود. اما در صورتی که دختر و پسر همدیگر را به خوبی درک کنند و از نظر جسمی به هم بیایند و تحمل سرزنش احتمالی اطرافیان را داشته باشند، بزرگ تر بودن دختر قابل جبران است. البته به شرط این که ویژگی های دیگر دختر از جهت تحصیلات و خانواده و زیبایی برتری چشم گیری داشته باشد. وجود این ویژگی ها سن دختر را پوشش می دهد و جبران خواهد کرد. پس اگر دختر دارای ویژگی های ممتازی باشد و پسر و دختر و خانواده های طرفین بپذیرند، مسأله بیشتر بودن سن دختر قابل جبران است و مشکل جدی به وجود نمی آورد به ویژه اگر از نظر ظاهری و جسمی مثل شما دختر ظریفتر باشد. در ادامه به نکات زیر توجه نمایید: 1. انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید: الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( اگر تمایل خود را در مکاتبات بعدی نسبت به دیافت معیارهای دینی و روانشناختی اعلام نمایید، آنها را تقدیم خواهیم کرد). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید) ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ، نباید مشروط شوید) خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند. 2. اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. (توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گوییم). 3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر 16 ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است. 4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود. 5 – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست. 6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشان منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند. در پایان برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید. نویسنده: زهرا محمدی
عنوان سوال:

من می خوام با دختری ازدواج کنم که 4 سال از خودم بزرگتره با این توضیح که به علت بیبی فیس بودنش (ریز نقش بودن صورتش) هیچ کس باور نمی کنه که اون از من بزرگتره.آیا این میتونه به عنوان یک معیار مثبت تلقی بشه؟ درباره بقیه معیارها دختر فوق العاده ای هست.منظور بنده به لحاظ معیارهای اخلاقی و انسانی است.لطفا جواب بدهید.


پاسخ:

من می خوام با دختری ازدواج کنم که 4 سال از خودم بزرگتره با این توضیح که به علت بیبی فیس بودنش (ریز نقش بودن صورتش) هیچ کس باور نمی کنه که اون از من بزرگتره.آیا این میتونه به عنوان یک معیار مثبت تلقی بشه؟ درباره بقیه معیارها دختر فوق العاده ای هست.منظور بنده به لحاظ معیارهای اخلاقی و انسانی است.لطفا جواب بدهید.

همانطور که می دانید ازدواج یکی از مسائل مهم زندگی هر انسانی است زیرا در همه ابعاد زندگی تأثیر دارد و ازدواج موفق می‌تواند باعث پیشرفت انسان در زمینه‌های مختلف شود کما اینکه اگر ازدواج ناموفق باشد مشکلات زیادی را برای انسان به وجود می‌آورد و مانع رشد و ترقی می شود. بنابراین باید با این امر مهم سنجیده برخورد کرد و از هر گونه شتابزدگی، یک جانبه گرایی، ظاهر بینی و سطحی نگری اجتناب کرد.
دوست گرامی، گفتنی است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد و این مطلب که حتماً زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد و معیار اساسی خوشبختی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسأله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی، نسبی می باشد.
تأیید چنین ازدواج‌هایی از سوی ما با این شرط است که دختر و پسر معیارهای انتخاب مناسب را بیشتر از حد معمول و مورد لزوم دارا باشند و این تفاوت سن در ظاهر دختر (چهره و اندام) مشخص نباشد. ضمن اینکه تفاوت نیز از یکی دو سال فراتر نرود لذا پیشنهاد ما عدم اقدام برای ازدواج است . زیرا از آنجایی که از یک سو حق سرپرستی و مدیریت خانواده و نفقه زن به عهده مرد است از یک سو و بلوغ جنسی و بیولوژی زن چند سالی زودتر ازمرد است (البته بلوغ شناختی زن از مرد جلوتر نیست)، بنابراین از مجموع این قرائن استفاده می شود که برای اینکه مرد از عهده این مسؤولیت ها برآید و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمین کند و هم خانواده را مدیریت کند باید سن او بیشتر از زن باشد. فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر تقریباً بین 3 تا 7 سال است؛ یعنی پسر بزرگتر باشد. اینکه توصیه می شود در ازدواج باید پسر بزرگتر باشد به خاطر اینست که:
1. وقتی سن زن چند سالی کمتر از مرد باشد اطاعت پذیری او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بیشتر و راحت تر خواهد بود مضافا بر اینکه زن همیشه دوست دارد همسرش فردی، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئنی برای او باشد و اگر زن و مرد از نظر سنی در یک سطح باشند هیچ گاه زن چنین تصوری را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش می بیند اما اگر شوهر چند سالی بزرگتر باشد و از تجارب بیشتری برخوردار باشد زن احساس می کند همسر او کسی است که شایستگی های لازم را برای اداره منزل دارد و می تواند در پناه او یک زندگی آرامش بخش داشت.
2. مرد ممکن است در زمینه دیگری آسیب پذیر شود یعنی بعلت این اختلاف سن احساس کوچکی، عدم توانایی اداره زندگی، اطلاعت پذیری محض، عدم همسر داری و ... را نماید و از طرف دیگر زن خود را عقل برتر و در اداره و مدیریت زندگی خود را تنها بداند و زود احساس خستگی نماید.
3. نقطه نظرات خانواده ها و فرهنگ جامعه هم مهم است. به هر حال این یک واقعیتی است که در جامعه و فرهنگ ما وجود دارد و شما هم می خواهید در این جامعه و بین این خانواده ها زندگی کنید. پیوند ازدواج به معنای پیوند دختر و پسر نیست بلکه پیوند دو خانواده است پس باید به این موضوع هم توجه کرده و آن را در انتخاب همسر و شریک زندگی خود مورد ملاحظه قرار داده و به عبارت دیگر یه آن احترام بگذارید.
4. زن به دلیل زایمان، شیر دادن و ... زودتر از مرد شکسته می شود و بزرگ بودن زن باعث می شود بعد از یک دهه زندگی و آوردن چند فرزند شادابی زن در حد شادابی و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبیت او نزد شوهر کم شود بنابراین برای پیشگیری از مسئله کاملا طبیعی و زیستی بهتر است این تفاوت سنی همواره بین زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط کافی برخوردار باشد و مطلوبیت او نزد شوهرش کاسته نشود.
5.مدت باروری در خانمها محدود و در آقایان نامحدود بوده و قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود.
اما در صورتی که دختر و پسر همدیگر را به خوبی درک کنند و از نظر جسمی به هم بیایند و تحمل سرزنش احتمالی اطرافیان را داشته باشند، بزرگ تر بودن دختر قابل جبران است. البته به شرط این که ویژگی های دیگر دختر از جهت تحصیلات و خانواده و زیبایی برتری چشم گیری داشته باشد. وجود این ویژگی ها سن دختر را پوشش می دهد و جبران خواهد کرد. پس اگر دختر دارای ویژگی های ممتازی باشد و پسر و دختر و خانواده های طرفین بپذیرند، مسأله بیشتر بودن سن دختر قابل جبران است و مشکل جدی به وجود نمی آورد به ویژه اگر از نظر ظاهری و جسمی مثل شما دختر ظریفتر باشد.
در ادامه به نکات زیر توجه نمایید:
1. انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( اگر تمایل خود را در مکاتبات بعدی نسبت به دیافت معیارهای دینی و روانشناختی اعلام نمایید، آنها را تقدیم خواهیم کرد). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ، نباید مشروط شوید)
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
2. اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. (توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گوییم).
3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر 16 ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.
4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.
5 – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشان منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند.
در پایان برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید.
نویسنده: زهرا محمدی





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین