با پسری هم سن خودم مدتی است رابطه دارم.از اول دوستی او خیلی ابراز علاقه نسبت به من می کند ولی از این بابت نگرانم که مبادا دروغ بگوید. چگونه او را به سمت خودم جذب کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. گفتی که ترا شوم مدار اندیشه دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه کو صبر و چه دل کانچه دلش میخوانند یک قطره خونست و هزار اندیشه خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و خوشحالیم که در ابتدای راه ذهن منطقی شما به فکر مشورت افتاده و در صداقت ایشان شک کردید. گرچه در مورد سوال شما برای ما ابهاماتی وجود دارد مثلا اینکه قبل از برقراری این رابطه با خود فکر کردید هدف شما از این رابطه چیست؟ الآن که مدتی است از رابطه شما میگذرد چی؟آیا خانواده شما و ایشان از رابطه شما با هم، باخبرند؟ آیا شما این رابطه را به نفع خود میدانید؟ چه دلیلی برای جذب کردن او به سمت خودتان دارید؟ شرایط ازدواج شما چگونه است؟ آیا این پسر تمام ملاکهای مهم در باب انتخاب همسر را به نظر شما دارند؟ به فرض اینکه این پسر به خواستگاری شما بیاید آیا فکر میکنید پدر و مادر شما با ازواج شمات موافقت کنند؟و ... اما با توجه به سوال شما و برداشتی که ما داریم سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم. شما به خوبی میدانید؛ یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت، رابطهای نزدیک وجود دارد. تمام انسانها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آنها احساس خوشبختی کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین این ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح میشود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم میگیرند همسر آینده خود را انتخاب کنند. در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است اصولی مطرح است. باید توجه داشت نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دلدادگیهای پسرانه و دلبریهای دخترانه و دلبستگیهای دو طرف، همیشه در قشر جوان وجود داشته است. البته این ارتباطها و علاقهها میتواند منشا تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات میشوند، با این حال باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشد. گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای دینی خارج میشود و به سوی بیعفتی و گناه کشیده میشود که این امر بسیار ناشایست و غیر اخلاقی است و تبعات غیر قابل جبرانی را درپی خواهد داشت. در اینجا لازم است با همدیگر علل ارتباط با جنس مخالف را مرور کنیم؛ علل و انگیزههای برقراری ارتباط با جنس مخالف برقراری ارتباط با جنس مخالف با انگیزههای مختلفی صورت میگیرد، مانند: 1. کسب شناخت برای ازدواج: انگیزه بسیاری از جوانان بویژه دخترانی که به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند، کسب اطلاعات در مورد طرف مقابل و انتخاب آگاهانه او به عنوان همسر آینده است. این گروه بر این باورند که با دوستی و ارتباط بهتر میتوانند ابعاد شخصیتی فرد را شناسایی کرد و در صورت احراز هماهنگی میتوان او را به عنوان همسر آینده برگزید؛ اما باید توجه داشت که در بسیاری از این ارتباطها، حدود و قوانین شرعی رعایت نمیشود. همچنین در بیشتر موارد، هدف، کامجویی جنسی است و شهوات جنسی به صورت ناهشیار، فرد را به طرف جنس مخالف سوق میدهد و بحث آشنا شدن با هدف ازدواج، یک سپر دفاعی و توجیه یا مکانیزم دفاعی است. لذا در این موارد باید مراقب رفتارها و برخوردها بود. 2. انگیزه جنسی: از انگیزههای دیگر ارتباط دختر و پسر، بهرهبری جنسی است. افرادی که این انگیزه را دارند، برای ارضای نیاز خود، همه ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی میکنند. البته گفتنی است این انگیزه بیشتر در پسران وجود دارد و در دختران، بیشتر تأمین عاطفی را وجهه همت خود قرار میدهند. 3. کسب وجهه اجتماعی: یکی دیگر از انگیزههای ارتباط با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را برای خود یک قدرت اجتماعی تصور میکنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب میآورند. 4. تأمین نیاز عاطفی: دختران و پسرانی که در خانواده مورد بیمحبتی قرار میگیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، همچنین خود را سرگردان و آشفته مییابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و به عبارتی دیگر به دنبال جبران کمبود محبت خود هستند. 5. اشاعه فحشا و بیعفتی؛ که نیاز به توضیح ندارد، برخی از روی علم و عمدا به چنین کارهایی دست میزنند تا فحشا را در جامعه رواج دهند و از این طریق به منافع خود برسند. 6. الگو گرفتن از جوامع غیر خودی. تا اینجا با هم انگیزههای ارتباط با جنس مخالف را دانستیم. مسأله علاقه به جنس مخالف بویژه در دوران جوانی و در سنینی که فرد آمادگی برای ازدواج دارد امری طبیعی است و گاهی اوقات بدلائلی، این میل و علاقه به فردی، ممکن است شدت بیشتری پیدا کند که این مسأله در مورد شما نیز صدق می کند یعنی ارتباط و دیدار شما با ایشان(به هر طریقی که باشد) به شدت این علاقه می افزاید یعنی علاقه عام و کلی به جنس مخالف را، روی یک فرد خاص متمرکز می کند و طبعا پیامدهای آن مضاعف می شود. اما نکته مهم این است که اسلام، همان گونه که برای تمام زندگی ما انسانها برنامه دارد، برای این امر مهم و سرنوشتساز هم دستورات کارگشایی دارد، از یک طرف میگوید؛ رابطه با نامحرم حرام است، از طرفی دیگر میگوید برای ازدواج، آن هم بعد از انجام مراسم خواستگاری رسمی(توسط والدین)، دختر و پسر میتوانند همدیگر را ببینند، با هم صحبت کنند(البته با رعایت شرایط و حدود شرعی). پس نتیجه میگیریم که قبل از مراسم خواستگاری ارتباط دختر و پسر با هم جایز نیست، علاوه بر اینکه به نفع هیچکدام و بویژه به نفع دختر نیست. در اینجا لازم می دانیم نکاتی را خدمت شما خواهر گرامی عرض کنیم: 1. با اینکه ممکن است عشق و علاقه شما، از صفای باطن شما سرچشمه گرفته و هیچ قصد سوئی در آن نیست، باید عرض کنیم ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسیار مهم و سرنوشت سازی است از این رو باید در یک حالت عادی و به دور از احساسات و بر اساس معیارهای صحیح انجام گیرد. 2. دوستیهای قبل از ازدواج از هر طریقی که باشد اعم از ارتباط حضوری، تلفنی و نامه یا از طریق ایمیل و .. در انتخاب تاثیر می گذارد و چه بسا آن قدر احساسات و عواطف را تحریک کند که عقل، منطق و شرع را تحت الشعاع قرار دهد و انسان نتواند واقعیت ها را خوب ببیند و به نحو صحیح تصمیم بگیرد به عبارت دیگر عشق و علاقه قبل از ازدواج قدرت انتخاب را کاهش می دهد به گونه ای که گاهی اوقات اصلا اراده و اختیار را از انسان سلب می کند. به همین دلیل اسلام سفارش کرده دختران و پسران به صورت مخفیانه با یکدیگر دوست نشوند یعنی بدون اطلاع خانواده و بدون مجوز شرعی ارتباط با یکدیگر برقرار نکنند. زیرا این ارتباطات آتش شهوت و نیازهای جنسی را بشدت تحریک می کند و عواقب خطرناکی برای آنها می تواند داشته باشد. 3. اگر این فردی که با شما ارتباط برقرار کرده واقعا شما را به عنوان همسر می خواهد، راه صحیح و شرعی آن اینست که با خانواده شما تماس بگیرد(یا فرد قابل اطمینانی نقش واسطه را اجرا کند) و در صورت اجازه والدین شما به صورت رسمی از شما خواستگاری کند. 4. گر چه سوء ظن به دیگران خوب نیست اما در یکی از جاهایی که انسان باید خیلی خوش گمان نباشد و احتمالات دیگر را نیز برای خود مطرح کند. همین جاهاست که چه بسا زبان چرب و نرم و بسیار مودبانه افراد در این گونه موارد فریبی بیش نباشد و در واقع برای بدام انداختن صید و طعمه باشد. حداقل شما باید این احتمال را بدهید و براحتی دل نبندید و قول و قراری هم با هم نگذارید. 5. ادامه این ارتباط اصلا به نفع شما نیست جز اینکه شما را بیش از پیش اسیر یک عشق خیالی می کند و به مرحله ای می رسید که نمی توانید خود را کنترل کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید و ممکن است حوادث بدی رخ دهد یعنی همان چیزهایی که اصلا دوست ندارید اتفاق بیفتد. زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد 6. بزرگان گفته اند (حب الشی یعمی و یصم) یعنی علاقه و دوستی چیزی (با کسی) باعث کوری و کری انسان می شود یعنی چشم عقل و فهم انسان را از کار می اندازد و فقط احساسات و عواطف حاکم می شوند و هنگامی که احساسات حاکم شد و از طرفی نیازهای طبیعی (جنسی) نیز در کنار آن قرار گرفت باعث می شود که انسان اصلا نتواند واقعیت ها را ببیند و به احتمال زیاد دچار اشتباه می شود و در واقع بجای اینکه انتخاب کند اسیر احساسات فرد می شود. 7. ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اینکه شرعا جایز نیست(چون همه مراجع میفرمایند: سلام کردن و نگاه کردن به نامحرم اگر با قصد لذت باشد، اشکال دارد) از نظر عاطفی نیز آسیب زا است زیرا هنوز معلوم نیست که شما با هم ازدواج کنید و ممکن است والدین شما اجازه ندهند که شما با هم ازدواج کنید یا بالعکس. 8. از لحاظ روان شناسی یکی از علل ایجاد افسردگی در افراد، شکل گیری دلبستگی های بیجا بین افراد و سپس گسسته شدن این دلبستگی است. همان طور که خودتان فرمودید، شاید پیشنهاد شما را رد کند، یا یک نفر دیگر را زیر سر داشته باشد، یا فقط خدای نکرده قصد کامجویی از شما را دارد، و .. راجع به بعد از آن هیچ فکر کردید.. 9. یکی از آثار چنین روابطی؛ عدم رضایت نسبت به همسر خود در آینده است، اگر میخواهید از زندگی و همسر آینده خود احساس رضایت کنید به کلی قبل از ازدواج با هیچ نامحرمی رابطه برقرار نکنید. 10. برای بدست آوردن شیرینی و لذت یک عمر زندگی پاک و زیبا با همسر آینده میارزد که خود را تا فرا رسیدن موسم ازدواج از گناه جنسی دور نگه داریم. 11. همواره از خداوند بخواهید که آنچه موجب خوشبختی و سعادت شماست نصیب و روزی شما کند و آنچه که خداوند برای شما مقدر فرمود به آن راضی باشید که سعادت شما در همان نهفته است و خیر و صلاح شما در آن قرار دارد. ای دوست دل زجفای دشمن درکش با روی نکو شراب روشن درکش با اهل هنر گوی گریبان بگشای وز نااهلان تمام دامن درکش در پایان از خداوند متعال برای شما آرزوی خوشبختی و سعادت در هر دو سرا را مسئلت میکنیم. در صورت باقی ماندن سوال یا ابهام، اطلاعات بیشتری در مورد ارتباطتان، وضعیت خانوادگی، ازدواج و سن و میزان تحصیلات هر دو، و هر آنچه که به ما در کمک به شما یاری میکند، برایمان بنویسید. سید عباس ساطوریان
با پسری هم سن خودم مدتی است رابطه دارم.از اول دوستی او خیلی ابراز علاقه نسبت به من می کند ولی از این بابت نگرانم که مبادا دروغ بگوید. چگونه او را به سمت خودم جذب کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید.
با پسری هم سن خودم مدتی است رابطه دارم.از اول دوستی او خیلی ابراز علاقه نسبت به من می کند ولی از این بابت نگرانم که مبادا دروغ بگوید. چگونه او را به سمت خودم جذب کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید.
گفتی که ترا شوم مدار اندیشه
دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
کو صبر و چه دل کانچه دلش میخوانند
یک قطره خونست و هزار اندیشه
خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و خوشحالیم که در ابتدای راه ذهن منطقی شما به فکر مشورت افتاده و در صداقت ایشان شک کردید. گرچه در مورد سوال شما برای ما ابهاماتی وجود دارد مثلا اینکه قبل از برقراری این رابطه با خود فکر کردید هدف شما از این رابطه چیست؟ الآن که مدتی است از رابطه شما میگذرد چی؟آیا خانواده شما و ایشان از رابطه شما با هم، باخبرند؟ آیا شما این رابطه را به نفع خود میدانید؟ چه دلیلی برای جذب کردن او به سمت خودتان دارید؟ شرایط ازدواج شما چگونه است؟ آیا این پسر تمام ملاکهای مهم در باب انتخاب همسر را به نظر شما دارند؟ به فرض اینکه این پسر به خواستگاری شما بیاید آیا فکر میکنید پدر و مادر شما با ازواج شمات موافقت کنند؟و ... اما با توجه به سوال شما و برداشتی که ما داریم سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم.
شما به خوبی میدانید؛ یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت، رابطهای نزدیک وجود دارد. تمام انسانها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آنها احساس خوشبختی کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین این ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح میشود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم میگیرند همسر آینده خود را انتخاب کنند. در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است اصولی مطرح است.
باید توجه داشت نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دلدادگیهای پسرانه و دلبریهای دخترانه و دلبستگیهای دو طرف، همیشه در قشر جوان وجود داشته است. البته این ارتباطها و علاقهها میتواند منشا تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات میشوند، با این حال باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشد.
گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای دینی خارج میشود و به سوی بیعفتی و گناه کشیده میشود که این امر بسیار ناشایست و غیر اخلاقی است و تبعات غیر قابل جبرانی را درپی خواهد داشت. در اینجا لازم است با همدیگر علل ارتباط با جنس مخالف را مرور کنیم؛
علل و انگیزههای برقراری ارتباط با جنس مخالف
برقراری ارتباط با جنس مخالف با انگیزههای مختلفی صورت میگیرد، مانند:
1. کسب شناخت برای ازدواج:
انگیزه بسیاری از جوانان بویژه دخترانی که به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند، کسب اطلاعات در مورد طرف مقابل و انتخاب آگاهانه او به عنوان همسر آینده است. این گروه بر این باورند که با دوستی و ارتباط بهتر میتوانند ابعاد شخصیتی فرد را شناسایی کرد و در صورت احراز هماهنگی میتوان او را به عنوان همسر آینده برگزید؛ اما باید توجه داشت که در بسیاری از این ارتباطها، حدود و قوانین شرعی رعایت نمیشود. همچنین در بیشتر موارد، هدف، کامجویی جنسی است و شهوات جنسی به صورت ناهشیار، فرد را به طرف جنس مخالف سوق میدهد و بحث آشنا شدن با هدف ازدواج، یک سپر دفاعی و توجیه یا مکانیزم دفاعی است. لذا در این موارد باید مراقب رفتارها و برخوردها بود.
2. انگیزه جنسی:
از انگیزههای دیگر ارتباط دختر و پسر، بهرهبری جنسی است. افرادی که این انگیزه را دارند، برای ارضای نیاز خود، همه ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی میکنند. البته گفتنی است این انگیزه بیشتر در پسران وجود دارد و در دختران، بیشتر تأمین عاطفی را وجهه همت خود قرار میدهند.
3. کسب وجهه اجتماعی:
یکی دیگر از انگیزههای ارتباط با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را برای خود یک قدرت اجتماعی تصور میکنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب میآورند.
4. تأمین نیاز عاطفی:
دختران و پسرانی که در خانواده مورد بیمحبتی قرار میگیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، همچنین خود را سرگردان و آشفته مییابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و به عبارتی دیگر به دنبال جبران کمبود محبت خود هستند.
5. اشاعه فحشا و بیعفتی؛ که نیاز به توضیح ندارد، برخی از روی علم و عمدا به چنین کارهایی دست میزنند تا فحشا را در جامعه رواج دهند و از این طریق به منافع خود برسند.
6. الگو گرفتن از جوامع غیر خودی.
تا اینجا با هم انگیزههای ارتباط با جنس مخالف را دانستیم. مسأله علاقه به جنس مخالف بویژه در دوران جوانی و در سنینی که فرد آمادگی برای ازدواج دارد امری طبیعی است و گاهی اوقات بدلائلی، این میل و علاقه به فردی، ممکن است شدت بیشتری پیدا کند که این مسأله در مورد شما نیز صدق می کند یعنی ارتباط و دیدار شما با ایشان(به هر طریقی که باشد) به شدت این علاقه می افزاید یعنی علاقه عام و کلی به جنس مخالف را، روی یک فرد خاص متمرکز می کند و طبعا پیامدهای آن مضاعف می شود.
اما نکته مهم این است که اسلام، همان گونه که برای تمام زندگی ما انسانها برنامه دارد، برای این امر مهم و سرنوشتساز هم دستورات کارگشایی دارد، از یک طرف میگوید؛ رابطه با نامحرم حرام است، از طرفی دیگر میگوید برای ازدواج، آن هم بعد از انجام مراسم خواستگاری رسمی(توسط والدین)، دختر و پسر میتوانند همدیگر را ببینند، با هم صحبت کنند(البته با رعایت شرایط و حدود شرعی). پس نتیجه میگیریم که قبل از مراسم خواستگاری ارتباط دختر و پسر با هم جایز نیست، علاوه بر اینکه به نفع هیچکدام و بویژه به نفع دختر نیست.
در اینجا لازم می دانیم نکاتی را خدمت شما خواهر گرامی عرض کنیم:
1. با اینکه ممکن است عشق و علاقه شما، از صفای باطن شما سرچشمه گرفته و هیچ قصد سوئی در آن نیست، باید عرض کنیم ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسیار مهم و سرنوشت سازی است از این رو باید در یک حالت عادی و به دور از احساسات و بر اساس معیارهای صحیح انجام گیرد.
2. دوستیهای قبل از ازدواج از هر طریقی که باشد اعم از ارتباط حضوری، تلفنی و نامه یا از طریق ایمیل و .. در انتخاب تاثیر می گذارد و چه بسا آن قدر احساسات و عواطف را تحریک کند که عقل، منطق و شرع را تحت الشعاع قرار دهد و انسان نتواند واقعیت ها را خوب ببیند و به نحو صحیح تصمیم بگیرد به عبارت دیگر عشق و علاقه قبل از ازدواج قدرت انتخاب را کاهش می دهد به گونه ای که گاهی اوقات اصلا اراده و اختیار را از انسان سلب می کند. به همین دلیل اسلام سفارش کرده دختران و پسران به صورت مخفیانه با یکدیگر دوست نشوند یعنی بدون اطلاع خانواده و بدون مجوز شرعی ارتباط با یکدیگر برقرار نکنند. زیرا این ارتباطات آتش شهوت و نیازهای جنسی را بشدت تحریک می کند و عواقب خطرناکی برای آنها می تواند داشته باشد.
3. اگر این فردی که با شما ارتباط برقرار کرده واقعا شما را به عنوان همسر می خواهد، راه صحیح و شرعی آن اینست که با خانواده شما تماس بگیرد(یا فرد قابل اطمینانی نقش واسطه را اجرا کند) و در صورت اجازه والدین شما به صورت رسمی از شما خواستگاری کند.
4. گر چه سوء ظن به دیگران خوب نیست اما در یکی از جاهایی که انسان باید خیلی خوش گمان نباشد و احتمالات دیگر را نیز برای خود مطرح کند. همین جاهاست که چه بسا زبان چرب و نرم و بسیار مودبانه افراد در این گونه موارد فریبی بیش نباشد و در واقع برای بدام انداختن صید و طعمه باشد. حداقل شما باید این احتمال را بدهید و براحتی دل نبندید و قول و قراری هم با هم نگذارید.
5. ادامه این ارتباط اصلا به نفع شما نیست جز اینکه شما را بیش از پیش اسیر یک عشق خیالی می کند و به مرحله ای می رسید که نمی توانید خود را کنترل کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید و ممکن است حوادث بدی رخ دهد یعنی همان چیزهایی که اصلا دوست ندارید اتفاق بیفتد.
زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
6. بزرگان گفته اند (حب الشی یعمی و یصم) یعنی علاقه و دوستی چیزی (با کسی) باعث کوری و کری انسان می شود یعنی چشم عقل و فهم انسان را از کار می اندازد و فقط احساسات و عواطف حاکم می شوند و هنگامی که احساسات حاکم شد و از طرفی نیازهای طبیعی (جنسی) نیز در کنار آن قرار گرفت باعث می شود که انسان اصلا نتواند واقعیت ها را ببیند و به احتمال زیاد دچار اشتباه می شود و در واقع بجای اینکه انتخاب کند اسیر احساسات فرد می شود.
7. ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اینکه شرعا جایز نیست(چون همه مراجع میفرمایند: سلام کردن و نگاه کردن به نامحرم اگر با قصد لذت باشد، اشکال دارد) از نظر عاطفی نیز آسیب زا است زیرا هنوز معلوم نیست که شما با هم ازدواج کنید و ممکن است والدین شما اجازه ندهند که شما با هم ازدواج کنید یا بالعکس.
8. از لحاظ روان شناسی یکی از علل ایجاد افسردگی در افراد، شکل گیری دلبستگی های بیجا بین افراد و سپس گسسته شدن این دلبستگی است. همان طور که خودتان فرمودید، شاید پیشنهاد شما را رد کند، یا یک نفر دیگر را زیر سر داشته باشد، یا فقط خدای نکرده قصد کامجویی از شما را دارد، و .. راجع به بعد از آن هیچ فکر کردید..
9. یکی از آثار چنین روابطی؛ عدم رضایت نسبت به همسر خود در آینده است، اگر میخواهید از زندگی و همسر آینده خود احساس رضایت کنید به کلی قبل از ازدواج با هیچ نامحرمی رابطه برقرار نکنید.
10. برای بدست آوردن شیرینی و لذت یک عمر زندگی پاک و زیبا با همسر آینده میارزد که خود را تا فرا رسیدن موسم ازدواج از گناه جنسی دور نگه داریم.
11. همواره از خداوند بخواهید که آنچه موجب خوشبختی و سعادت شماست نصیب و روزی شما کند و آنچه که خداوند برای شما مقدر فرمود به آن راضی باشید که سعادت شما در همان نهفته است و خیر و صلاح شما در آن قرار دارد.
ای دوست دل زجفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش
با اهل هنر گوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمام دامن درکش
در پایان از خداوند متعال برای شما آرزوی خوشبختی و سعادت در هر دو سرا را مسئلت میکنیم. در صورت باقی ماندن سوال یا ابهام، اطلاعات بیشتری در مورد ارتباطتان، وضعیت خانوادگی، ازدواج و سن و میزان تحصیلات هر دو، و هر آنچه که به ما در کمک به شما یاری میکند، برایمان بنویسید.
سید عباس ساطوریان
- [سایر] دوستی دارم حدود 10سال از من کوچک تر است و علاقه بسیاری به ارتباط با دختر دارد، نماز هم نمی خواند! چطور با او رفتار کنم که زده نشود و جذب شود؟ لطفاً مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] 1.سن من24 2.دختر. 3.دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی 4.سه سال عاشقانه وبه قصد ازدواج با پسری بودم 5.به هم خوردن رابطه 6.بعد از این ماجرا عشقم به خدا بیشتر شد 7.بدبین شدم به مردها و پسرای امروزی 8.بی اعتماد دی نسبت به انها 9.مهمتر.بی علاقه نسبت به ازدواج خواهش میکنم کمکم کنید
- [سایر] من چند ماهی است که پیش استادی برجسته آموزش "ساز" می بینم. مدتی است متوجه شده ام که او دوست دختران زیادی دارد و حتی با آنها رابطه جنسی دارد. نسبت به او بدبین شده ام و از طرفی بهتر از او استادی در این شهر نیست. او حتی به من نیز چندبار ابراز علاقه کرده است و من به دروغ به او گفته ام که شوهر دارم تا رهایم کند. با این وجود، ترس از این دارم که علاقه زیاد من به موسیقی و تبحر او در آموزش، مرا شیفته او کند. بگویید چه کنم؟ استعدادم را فدای ایمان یا ایمانم را فدای استعداد و علاقه ام کنم؟
- [سایر] سلام اقای مرادی . این هم چهارمین پیام وهمچنان امیدوار به دریافت پاسخ.دختری 21 ساله و دانشجوی ترم 3 هستم . در فعالیتهای فرهنگی دانشگاه مشارکت دارم . 4 ماه است به یکی از کارمندان دفتر که پسری 24 ساله است علاقه مند شده ام. حجب وحیا ومذهبی و اجتماعی بودن او مرا جذب کرده است . در دل علاقه ی زیادی دارم به اواما در چند تا از برخوردهایم با او رفتار به نسبت تندی داشتم تا مبادا به احساسم پی ببرد و از غرورم کاسته شود . با توجه به این غرور و ان علاقه چه کنم؟ یک راهنمایی کامل می طلبم .
- [سایر] با سلام دختری 19 ساله ام و در خانواده مذهبی بزرگ شدم چند وقت پیش با پسری 30 ساله آشنا شدم و با او قرار ملاقات داشتم فقط 1 بار اما از آن روز به بعد اسیر او شدم و به او ابراز علاقه کردم ولی او واکنش خاصی نشان نداد از آن به بعد من هم ارتباطم را با او قطع کردم ولی نمیتوانم او را فراموش کنم لطفا مرا راهنمایی کنید ... یک دنیا تشکر
- [سایر] سلام حاج آقا من نسبت به شما ارادت زیادی دارم.دو تا سوال دارم 1.مدت 3 یا چهار سال است که با قصد ازدواج با پسری ارتباط دارم.به شدت به هم وابسته هستیم.اما ایشون صداقت کافی رو با من نداشتند.یعنی تاحالا ازشون دروغ شنیدم.اما حقیقتا محبت زیادی داره بهم.ایاازدواج با ایشون صحیحه؟البته ملیت پدرشون هم افغان هست و ازین بابت هم نگرانم. 2.خاستگاری دارم که از لحاظ خانوادگی و فرهنگی بسیار شبیه هستیم فرد مناسبی ست اما نگرانم با توجه به وابستگیم به مورد قبل میتونم با این فرد زندگی خوب داشته باشم؟چه جور فراموشش کنم؟
- [سایر] من قبل از ازدواج در سن 19 سالگی با پسر اقوامم رابطه دوستی داشتم و چند بار رابطه نامشروع (در حد بغل کردن) ولی آن موقع مطمئن بودم با او ازدواج می کنم، ولی بعد به خاطر فاصلی ای که بین ما پیش آمد همه چیز فراموش شد و من بعد از چند سال با پسر دیگری ازدواج کردم. الان که به اشتباهاتم پی بردم چندین بار از خدا تقاضای بخشش کردم، ولی می ترسم که خدا گناه مرا نبخشیده باشد و در ضمن چون همسرم از این موضوع با خبر نیست می ترسم دینی بر گردن او داشته باشم. لطفا مرا در این دو مورد راهنمایی کنید که چه باید بکنم.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. یک ماه است که با یکی از فامیل های دور نامزد شده ام. هر دو شاغل هستیم. او تحصیلات پایین تری از من دارد. نامزد من در ابراز علاقه و بیان احساسات خود نسبت به من خیلی راحت می باشد. اما برای من حتی گفتن این جمله که دوستش دارم، سخت است. چون همیشه آدم کم حرف و توداری بودم. زیاد احساساتی نیستم. نامزدم اصرار زیادی دارد که من نیز مثل خودش ابراز علاقه بکنم. احساس می کنم این مسئله موجب ناراحتی و کاهش اعتماد به نفس من شده است. چون واقعاً برای من سخت است. می خواهم در این مورد مرا راهنمای
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم؛ اینجانب فارغ التحصیل رشته نمایش ، با 28 سال سن ، ساکن تهران و متآهل می باشم که علاقه ی زیادی به خواندن دروس حوزوی پیدا کرده ام ، اما با توجه به شرایط سنی حوزه های علمیه راهی برای ورود به آنجا را پیدا نمی کنم . اگر ممکن است مرا راهنمایی بفرمایید .
- [سایر] با اهداء سلام فرزند پسری دارم که 18 سال سن دارد. به مسائل اعتقادی و مذهبی پایبند نیست و همیشه مسائل را به تمسخر می گیرد چگونه با ایشان رفتار شود منابع موجود در این رابطه را معرفی و راهنمایی فرمایید. با تشکر