سلام خواستم بپرسم برای ترک وسواس به پاکی و نجسی باید چه کنم در ضمن من همیشه در نماز و غسل و وضو شک دارم فکر میکنم اشتباه انجام داده ام کمکم کنید تا از این مشکلات رهایی یابم
سلام خواستم بپرسم برای ترک وسواس به پاکی و نجسی باید چه کنم در ضمن من همیشه در نماز و غسل و وضو شک دارم فکر میکنم اشتباه انجام داده ام کمکم کنید تا از این مشکلات رهایی یابم با عرض سلام و سپاس ازاینکه مر کز ما را جهت پاسخ به پرسش خود برگزیده اید، خواهر گرامی در سوالتان عناوین مشکلات خود را ذکر کرده اید اما از دادن اطلاعاتی در مورد این مشکلات غفلت کرده اید و نفرموده اید که مثلا مشکلات شما از کی شروع شده، و به نظر خودتان چه عاملی موجب پیدایش آن شده، و یا مثلا بهتر بود مقداری در مورد خانواده ی خود و ویژگی اعضاء آن اطلاعاتی به ما می دادید با توجه به اینکه وسواس با تمام انواعی که دارد از اختلالات اضطرابی شمرده می شود، و گاهی اضطراب ریشه در مسائل خانوادگی دارد، به نظرتان علت اضطرابتان چیست، تا چه اندازه دروناً مقید به دین هستید زیرا تقید به ظواهر دین و بی توجهی به باطن دین می تواند برخی از مشکلات را برای دین داران بوحود بیاورد و همانگونه که عمل به ظواهر لازم است توجه به محتوای درونی دین هم ضروری است، از نگرشهای مختلف در زمینه اجتماعی و سیاسی سخنی به میان نیاورده زیرا گاهی از اوقات داشتن برخی شبهات اجتماعی و سیاسی می تواند منشاء اضطراب باشد، از چگونگی عمل به واجبات و مستحبات و رغبت و عدم رغبت خود به آنها سخنی به میان نیاورده اید، از سایر فعالیتهای اجتماعی و یا اشتغال به برخی تفریحات سالم و یا احیانا نا سالم سخنی به میان نیاورده اید زیرا تفریحات سالم مانند رفتن به استخر، ورزشهای سبک، رفتن به مسافرت و غیره در زندگی امروز ضرورت دارد و ترک آن می تواند موجب بروز برخی از مشکلات روحی و روانی گردد. از احساس خود در حین نماز خواندن وغسل کردن و وضو گرفتن و بعد از آن چیزی نگفته اید زیرا تحلیل این حالات می تواند راهگشای ما برای ارائه ی برخی از راهکارها باشد، اما به هرحال ما با توجه به تجربیات خود نکاتی را به شما عرض می نماییم و پاسخ تفصیلی را به توضیحات تفصیلی شما وا می نهیم. آلپورت که یکی از روانشناسان معروف و مذهبی است در زمینه ی روانشناسی دین نیز کارهای درخشانی انجام داده است، که یکی از این تحقیقات بررسی جهت گیری مذهبی افراد بوده که وی این جهت گیری را به جهت گیری درون سو و برون سو تقسیم کرده، انگیزه وی برای تحقیق، این سوال بوده که چرا برخی از افراد مذهبی کاملا از مزایای دین داری سود می برند و دارای آرامش روحی و روانی در زندگی فردی و اجتماعی هستند و از سلامت روان برخوردارند اما برخی دیگر با اینکه در شمار افراد مذهبی به حساب می آیند دارای آشفتگی ها و مشکلات روحی و روانی می باشند و مذهبی بودن هیچ کمکی به آنها در زمینه ی سلامت روان نکرده است. ایشان بعد از تحقیقات بسیار و دیدن کیس های مختلف به این نتیجه می رسد که کسانی که جهت گیری مذهبی شان درون سو است یعنی دین را بخاطر خدا می خواهند و انگیزه ای بجز تقرب به خدا ندارند، در آنها آموزه های دینی بخوبی موثر افتاده و ناخود خواسته از مزایای دینداری که آرامش روحی و روانی از جمله آنها است بهره مند می شوند و در مقابل کسانی که جهت گیری مذهبی شان برون سو است یعنی دین را بخاطر مزایای آن می خواهند سودی از دینداری خود نمی برند. در این راستا می شود بحث توحید و شرک را مطرح نمود که توحید تکوینا باعث ارتقاء معنوی انسان می شود و شرک اگر چه ظاهر مذهبی داشته باشد موجب در جا زدن شخص و در نهایت سقوط او به مرحله حیوانیت می شود. توضیح مطلب آنکه کسانی که هنوز از خود میان بینی خارج نشده اند و مرکز همه خواسته و فعایتهایشان را خود پرستی تشکیل می دهد و به عبارتی همه چیز را برای خود می خواهند حتی مذهب را هم برای خود می خواهند یعنی می خواهند که مذهب نفعی برای آنها داشته باشد و در مسیر منافع آنان قرار گیرد و چون این نوع مذهبی بودن شرک است ( زیرا مذهب و اعمال مذهبی باید قربتاً الی الله باشد تا رشد روحی بیاورد) باعث ارتقاء رتبه معنوی آنها نمی شود. این بحث در مورد افراد وسواسی که محتوای وسواسشان دینی است نیز جریان دارد شخص وسواسی می گوید که چرا این اعمال مذهبی که من به این شدت انجام می دهم نه تنها موجب ارتقاء معنوی من نمی شود بلکه روز بروز باعث تاریکتر شدن قلبم می شود! ما در جواب می گوییم که عملی موجب ارتقاء معنوی می شود که به قصد قربت به خدا انجام پذرد در حالی که عمل شما اگر چه در ظاهر دینی است اما برای آرام شدن خودتان صورت می پذیرد و دلیل آن اینست که خدا وند در بسیاری از موارد به وسواسی می گوید که مثلا به شک خود اعتنا نکن ولی آدم وسواسی به تبعیت از شیطان و برای آرامش خود پشت سر هم اعمال را تکرار میکند و واضح است که این عمل به قصد تقرب بخدا صورت نمی گیرد و برای آرام کردن درون خود انجام می شود لذا نه تنها موجب رشد معنوی نمی شود بلکه تدریجا بخاطر شرک آمیز بودن کدورت قلب نیز به همراه می آورد و در پایان نیز او را به کام بی دینی کامل می کشاند. و اما در برای پاسخ به سوال شما که در مورد وسواس پاکی و نجسی و شک وسواس گونه در مورد وضو و غسل و نماز بود، ناگزیر هستیم بحثی هرچند کوتاه در بارة وسواس و انواع آن داشته باشیم. وسواس معادل انگلیسیobssession است ولی برخی معتقدند که وسواس معادل خوبی برای این واژه نیست زیرا نقطة مرکزی در آنچه که به نام وسواس مشهور است (گیردادن) است و بهتر است که معادل واژة فوق را (گیر دادن) بدانیم زیرا گیر دادنِ بیمار گونه ویژگی مشترک تمام انواع و اقسام وسواس است. وسواس از نظر محتوا، در یک تقسیم بندی کلی به سه قسم تقسیم می شود1- وسواس فکری که محتوایش فکری است؛ در این قسم شخص به گیردادن های فکر خود که بصورت اجباری دائما تکرار می شوند و شخص را راحت نمی گذارند مبتلا می شود. یعنی یک فکر خاصی بدون اراده او و بصورت آزار دهنده ای در ذهن او تکرار می شود و شخص را بیچاره می سازد که اگر فرد اقدام به درمان آن نکند این اختلال پیشرفت کرده و حتی امکان دارد شخص را به حد جنون برساند. این قسم خود به چندین دسته تقسیم می شود مثل وسواس تکرار اعدا در ذهن و وسواس تکرار یک جمله در ذهن و........... 2- وسواس عملی که محتوایش عمل است، در این قسم شخص به طور ناخود خواسته مبادرت به تکرار یک عمل می کند، مثلا موی های ریش ویا دست خود را می‌کند، درب خانه را قفل می‌کند و بعد از اینکه چند قدم از خانه دور شد دوباره باز می‌گردد و قفل درب را باز بینی می‌کند و دوباره بعد از چند ثانیه باز می گردد و همین کار را تکرار می کند.که این قسم نیز به دسته های مختلفی همانندوسواس دقت وسواس شستوشو وغیره تقسیم می شئد. 3- وسواسی که محتوایش فکری عملی است، گاهی دو قسم ذکر شده؛ باهم ترکیب شده و قسم سومی به نام وسواس فکری و عملی که در اصطلاح روانشناسی علامت اختصاری آن OCD (obsession compulsion disorder) به معنی اختلال وسواس فکری وعملی می باشد، درست می کنند. در این قسم شخصی که دچار وسواس فکری است، برای رهایی از فشارهای افکاری که بصورت آزاردهنده ای در ذهن او تکرار می‌شوند و دست از سر او برنمی دارند؛ به تکرار یک عمل روی می آورد تا آن فکر مزاحم دمی او را راحت بگذارد. مثلا فکری در ذهن شخص که به او می گوید دستت نجس است، دائما و به صورت آزار دهنده ای تکرار می شود و شخص برای رهایی دست خود را می شوید و چون دوباره آن فکر بطور ناخواسته ای تکرار می شود شخص دوباره برای رهایی شستن دست خود را تکرار می کند و دائما این عمل تکرار می شود. معمولا وسواس یک مبنای زیست شناختی(biological) دارد، در این صورت شخص مبتلا به وسواس و بویژه در نوع شدید آن، باید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روان پزشک) مراجعه نماید تا با شروع درمان بوسیله دارو تا حدی بتواند بر خود مسلط شود و بعد از آن مداخلات روان درمانی و رفتار درمانی برای بهبود وضیت شخص مبتلا به وسواس شروع می شود. تکنیکهای کنترل و توقف فکر و غرقه سازی بهترین و متداول ترین روش برای درمان انواع وسواس می باشد ولی همانطور که گفته شد در وسواسهای شدید ابتدا باید درمان دارویی صورت پذیرد. نکته ی دیگر اینکه چون وسواس از اختلالات اضطرابی به حساب می آید آموزش تنش زدایی(relaxation) می توانی کمک زیادی به کنترل آن بنماید شما می توانید این فن بیسار کاربردی را با مراجعه به مراکز روان درمانی و مشاوره فراگیرید. نکته دیگری که اشاره به می تواند در جهت حل مشکل شما مفید باشد انتخاب سبک زندگی است، افراد با توجه به باورهای پایه ای خود که در روانشناسی از آنها به عنوان روان بنه و یا اسکیما یاد می شود و در طی سالیان طولانی تجربه و آموخته شده، برای زندگی خود سبکهای خاصی را برمی‌گزینند که اگر آن باورهای پایه ای اشتباه باشد این سبکهای زندگی نیز اشتباه و آسیب زا خواهد بود لذا اگر مایل بودید که در این زمینه بحثهای بیشتری با شما داشته باشیم، سوالاتی را که در ابتدای پاسخ مطرح کردیم و نیز برخی از موضوعاتی که می تواند در جهت تحلیل و بررسی سبک زندگی شما مفید باشد را برای ما ارسال دارید. و نکته پایانی اینکه افکار زاید و وسواس گونه که منجر به اعمال وسواس گونه می شود ریشه در وقت زاید دارد، لذا توصیه ی رفتار درمانی ما به شما اینست که برای رهایی از وسواس باید خودتان را شدیدا درگیر فعایتهای علمی، حرفه ای، هنری، ورزشی، تفریحی بکنید تا ذهن تان مجالی برای اشتغال به این گونه افکار زاید پیدا نکند. منتظر تماس بعدی شما هستیم امید است که مارا از دعای خیر خود در این ایام خدایی و پربرکت فراموش نفرمایید. غلامرضا مهرانفر
عنوان سوال:

سلام خواستم بپرسم برای ترک وسواس به پاکی و نجسی باید چه کنم در ضمن من همیشه در نماز و غسل و وضو شک دارم فکر میکنم اشتباه انجام داده ام کمکم کنید تا از این مشکلات رهایی یابم


پاسخ:

سلام خواستم بپرسم برای ترک وسواس به پاکی و نجسی باید چه کنم در ضمن من همیشه در نماز و غسل و وضو شک دارم فکر میکنم اشتباه انجام داده ام کمکم کنید تا از این مشکلات رهایی یابم

با عرض سلام و سپاس ازاینکه مر کز ما را جهت پاسخ به پرسش خود برگزیده اید، خواهر گرامی در سوالتان عناوین مشکلات خود را ذکر کرده اید اما از دادن اطلاعاتی در مورد این مشکلات غفلت کرده اید و نفرموده اید که مثلا مشکلات شما از کی شروع شده، و به نظر خودتان چه عاملی موجب پیدایش آن شده، و یا مثلا بهتر بود مقداری در مورد خانواده ی خود و ویژگی اعضاء آن اطلاعاتی به ما می دادید با توجه به اینکه وسواس با تمام انواعی که دارد از اختلالات اضطرابی شمرده می شود، و گاهی اضطراب ریشه در مسائل خانوادگی دارد، به نظرتان علت اضطرابتان چیست، تا چه اندازه دروناً مقید به دین هستید زیرا تقید به ظواهر دین و بی توجهی به باطن دین می تواند برخی از مشکلات را برای دین داران بوحود بیاورد و همانگونه که عمل به ظواهر لازم است توجه به محتوای درونی دین هم ضروری است، از نگرشهای مختلف در زمینه اجتماعی و سیاسی سخنی به میان نیاورده زیرا گاهی از اوقات داشتن برخی شبهات اجتماعی و سیاسی می تواند منشاء اضطراب باشد، از چگونگی عمل به واجبات و مستحبات و رغبت و عدم رغبت خود به آنها سخنی به میان نیاورده اید، از سایر فعالیتهای اجتماعی و یا اشتغال به برخی تفریحات سالم و یا احیانا نا سالم سخنی به میان نیاورده اید زیرا تفریحات سالم مانند رفتن به استخر، ورزشهای سبک، رفتن به مسافرت و غیره در زندگی امروز ضرورت دارد و ترک آن می تواند موجب بروز برخی از مشکلات روحی و روانی گردد. از احساس خود در حین نماز خواندن وغسل کردن و وضو گرفتن و بعد از آن چیزی نگفته اید زیرا تحلیل این حالات می تواند راهگشای ما برای ارائه ی برخی از راهکارها باشد، اما به هرحال ما با توجه به تجربیات خود نکاتی را به شما عرض می نماییم و پاسخ تفصیلی را به توضیحات تفصیلی شما وا می نهیم.
آلپورت که یکی از روانشناسان معروف و مذهبی است در زمینه ی روانشناسی دین نیز کارهای درخشانی انجام داده است، که یکی از این تحقیقات بررسی جهت گیری مذهبی افراد بوده که وی این جهت گیری را به جهت گیری درون سو و برون سو تقسیم کرده، انگیزه وی برای تحقیق، این سوال بوده که چرا برخی از افراد مذهبی کاملا از مزایای دین داری سود می برند و دارای آرامش روحی و روانی در زندگی فردی و اجتماعی هستند و از سلامت روان برخوردارند اما برخی دیگر با اینکه در شمار افراد مذهبی به حساب می آیند دارای آشفتگی ها و مشکلات روحی و روانی می باشند و مذهبی بودن هیچ کمکی به آنها در زمینه ی سلامت روان نکرده است. ایشان بعد از تحقیقات بسیار و دیدن کیس های مختلف به این نتیجه می رسد که کسانی که جهت گیری مذهبی شان درون سو است یعنی دین را بخاطر خدا می خواهند و انگیزه ای بجز تقرب به خدا ندارند، در آنها آموزه های دینی بخوبی موثر افتاده و ناخود خواسته از مزایای دینداری که آرامش روحی و روانی از جمله آنها است بهره مند می شوند و در مقابل کسانی که جهت گیری مذهبی شان برون سو است یعنی دین را بخاطر مزایای آن می خواهند سودی از دینداری خود نمی برند. در این راستا می شود بحث توحید و شرک را مطرح نمود که توحید تکوینا باعث ارتقاء معنوی انسان می شود و شرک اگر چه ظاهر مذهبی داشته باشد موجب در جا زدن شخص و در نهایت سقوط او به مرحله حیوانیت می شود. توضیح مطلب آنکه کسانی که هنوز از خود میان بینی خارج نشده اند و مرکز همه خواسته و فعایتهایشان را خود پرستی تشکیل می دهد و به عبارتی همه چیز را برای خود می خواهند حتی مذهب را هم برای خود می خواهند یعنی می خواهند که مذهب نفعی برای آنها داشته باشد و در مسیر منافع آنان قرار گیرد و چون این نوع مذهبی بودن شرک است ( زیرا مذهب و اعمال مذهبی باید قربتاً الی الله باشد تا رشد روحی بیاورد) باعث ارتقاء رتبه معنوی آنها نمی شود. این بحث در مورد افراد وسواسی که محتوای وسواسشان دینی است نیز جریان دارد شخص وسواسی می گوید که چرا این اعمال مذهبی که من به این شدت انجام می دهم نه تنها موجب ارتقاء معنوی من نمی شود بلکه روز بروز باعث تاریکتر شدن قلبم می شود! ما در جواب می گوییم که عملی موجب ارتقاء معنوی می شود که به قصد قربت به خدا انجام پذرد در حالی که عمل شما اگر چه در ظاهر دینی است اما برای آرام شدن خودتان صورت می پذیرد و دلیل آن اینست که خدا وند در بسیاری از موارد به وسواسی می گوید که مثلا به شک خود اعتنا نکن ولی آدم وسواسی به تبعیت از شیطان و برای آرامش خود پشت سر هم اعمال را تکرار میکند و واضح است که این عمل به قصد تقرب بخدا صورت نمی گیرد و برای آرام کردن درون خود انجام می شود لذا نه تنها موجب رشد معنوی نمی شود بلکه تدریجا بخاطر شرک آمیز بودن کدورت قلب نیز به همراه می آورد و در پایان نیز او را به کام بی دینی کامل می کشاند.
و اما در برای پاسخ به سوال شما که در مورد وسواس پاکی و نجسی و شک وسواس گونه در مورد وضو و غسل و نماز بود، ناگزیر هستیم بحثی هرچند کوتاه در بارة وسواس و انواع آن داشته باشیم. وسواس معادل انگلیسیobssession است ولی برخی معتقدند که وسواس معادل خوبی برای این واژه نیست زیرا نقطة مرکزی در آنچه که به نام وسواس مشهور است (گیردادن) است و بهتر است که معادل واژة فوق را (گیر دادن) بدانیم زیرا گیر دادنِ بیمار گونه ویژگی مشترک تمام انواع و اقسام وسواس است.
وسواس از نظر محتوا، در یک تقسیم بندی کلی به سه قسم تقسیم می شود1- وسواس فکری که محتوایش فکری است؛ در این قسم شخص به گیردادن های فکر خود که بصورت اجباری دائما تکرار می شوند و شخص را راحت نمی گذارند مبتلا می شود. یعنی یک فکر خاصی بدون اراده او و بصورت آزار دهنده ای در ذهن او تکرار می شود و شخص را بیچاره می سازد که اگر فرد اقدام به درمان آن نکند این اختلال پیشرفت کرده و حتی امکان دارد شخص را به حد جنون برساند. این قسم خود به چندین دسته تقسیم می شود مثل وسواس تکرار اعدا در ذهن و وسواس تکرار یک جمله در ذهن و........... 2- وسواس عملی که محتوایش عمل است، در این قسم شخص به طور ناخود خواسته مبادرت به تکرار یک عمل می کند، مثلا موی های ریش ویا دست خود را می‌کند، درب خانه را قفل می‌کند و بعد از اینکه چند قدم از خانه دور شد دوباره باز می‌گردد و قفل درب را باز بینی می‌کند و دوباره بعد از چند ثانیه باز می گردد و همین کار را تکرار می کند.که این قسم نیز به دسته های مختلفی همانندوسواس دقت وسواس شستوشو وغیره تقسیم می شئد. 3- وسواسی که محتوایش فکری عملی است، گاهی دو قسم ذکر شده؛ باهم ترکیب شده و قسم سومی به نام وسواس فکری و عملی که در اصطلاح روانشناسی علامت اختصاری آن OCD (obsession compulsion disorder) به معنی اختلال وسواس فکری وعملی می باشد، درست می کنند. در این قسم شخصی که دچار وسواس فکری است، برای رهایی از فشارهای افکاری که بصورت آزاردهنده ای در ذهن او تکرار می‌شوند و دست از سر او برنمی دارند؛ به تکرار یک عمل روی می آورد تا آن فکر مزاحم دمی او را راحت بگذارد. مثلا فکری در ذهن شخص که به او می گوید دستت نجس است، دائما و به صورت آزار دهنده ای تکرار می شود و شخص برای رهایی دست خود را می شوید و چون دوباره آن فکر بطور ناخواسته ای تکرار می شود شخص دوباره برای رهایی شستن دست خود را تکرار می کند و دائما این عمل تکرار می شود.
معمولا وسواس یک مبنای زیست شناختی(biological) دارد، در این صورت شخص مبتلا به وسواس و بویژه در نوع شدید آن، باید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روان پزشک) مراجعه نماید تا با شروع درمان بوسیله دارو تا حدی بتواند بر خود مسلط شود و بعد از آن مداخلات روان درمانی و رفتار درمانی برای بهبود وضیت شخص مبتلا به وسواس شروع می شود. تکنیکهای کنترل و توقف فکر و غرقه سازی بهترین و متداول ترین روش برای درمان انواع وسواس می باشد ولی همانطور که گفته شد در وسواسهای شدید ابتدا باید درمان دارویی صورت پذیرد. نکته ی دیگر اینکه چون وسواس از اختلالات اضطرابی به حساب می آید آموزش تنش زدایی(relaxation) می توانی کمک زیادی به کنترل آن بنماید شما می توانید این فن بیسار کاربردی را با مراجعه به مراکز روان درمانی و مشاوره فراگیرید.
نکته دیگری که اشاره به می تواند در جهت حل مشکل شما مفید باشد انتخاب سبک زندگی است، افراد با توجه به باورهای پایه ای خود که در روانشناسی از آنها به عنوان روان بنه و یا اسکیما یاد می شود و در طی سالیان طولانی تجربه و آموخته شده، برای زندگی خود سبکهای خاصی را برمی‌گزینند که اگر آن باورهای پایه ای اشتباه باشد این سبکهای زندگی نیز اشتباه و آسیب زا خواهد بود لذا اگر مایل بودید که در این زمینه بحثهای بیشتری با شما داشته باشیم، سوالاتی را که در ابتدای پاسخ مطرح کردیم و نیز برخی از موضوعاتی که می تواند در جهت تحلیل و بررسی سبک زندگی شما مفید باشد را برای ما ارسال دارید.
و نکته پایانی اینکه افکار زاید و وسواس گونه که منجر به اعمال وسواس گونه می شود ریشه در وقت زاید دارد، لذا توصیه ی رفتار درمانی ما به شما اینست که برای رهایی از وسواس باید خودتان را شدیدا درگیر فعایتهای علمی، حرفه ای، هنری، ورزشی، تفریحی بکنید تا ذهن تان مجالی برای اشتغال به این گونه افکار زاید پیدا نکند. منتظر تماس بعدی شما هستیم امید است که مارا از دعای خیر خود در این ایام خدایی و پربرکت فراموش نفرمایید.
غلامرضا مهرانفر





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین