من احساس می کنم فردی هستم که کمبود اعتماد به نفس دارم و افسرده ام. زمانی این احساس من شروع شد که اثر حادثه ای بینی ام قوسی برداشت و خیلی نافرم شد. از آن موقع نمی خواهم زیاد بیرون بروم و دوست ندارم کسی مرا از نیم رخ ببیند. وقتی با دوستانم هستم این حس کمتر به من دست می دهد و وقتی با خانواده ام هستم برعکس است. دوست ندارم در جمع غریبه ها حضور پیدا کنم و حساسیت بیشترم روی پسرها هست. لطفا بگوئید چکار کنم؟
من احساس می کنم فردی هستم که کمبود اعتماد به نفس دارم و افسرده ام. زمانی این احساس من شروع شد که اثر حادثه ای بینی ام قوسی برداشت و خیلی نافرم شد. از آن موقع نمی خواهم زیاد بیرون بروم و دوست ندارم کسی مرا از نیم رخ ببیند. وقتی با دوستانم هستم این حس کمتر به من دست می دهد و وقتی با خانواده ام هستم برعکس است. دوست ندارم در جمع غریبه ها حضور پیدا کنم و حساسیت بیشترم روی پسرها هست. لطفا بگوئید چکار کنم؟ *** از همین امروز تصمیم بگیر که عاشق زیباترین ، با اعتماد به نفس ترین و با ارزش ترین فردی که می شناسی شوی ... یعنی خودت *** پرسشگر محترم؛ همین اشراف شما به وجود این مسأله و طلب راهنمایی، نشان از ذهن زیبا و منطقی شما و گام بسیار بلندی برای رهایی از این مشکل است. *** افرادی که اعتماد به نفس خود را تنها در ظاهر می بینند ناشی از این است که توانایی ها و قابلیت هایی که دارند را دست کم یا نا دیده می گیرند. به همین دلیل در عرصه های اجتماعی که حضور پیدا می کنند چیزی جز ظاهر خود برای عرضه کردن ندارند و دائم با خود این تصور را می کنند که دیگران به ظاهر من توجه دارند و درباره آن فکر می کنند و از آن جایی که ظاهر خود را نیز کامل نمی دانند (به هر دلیلی) و دست به مقایسه با دیگران می زنند دچار اضطراب می شوند و عدم اعتماد به نفس در آن ها شکل می گیرد. برخی افراد هم به خاطر عدم رضایت از ویژگی های ظاهری خود و دست کم گرفتن توانایی هایشان ترجیح می دهند گوشه نشین شوند و در اجتماع کمتر ظاهر گردند. اگر شما جلوی این تفکرات اشتباه را بگیرید و توانمندی ها و قابلیت هایتان را در اجتماع بروز دهید به خودباوری و اعتماد به نفس نیز خواهید رسید. شما نباید روی ظاهرتان زیاد حساسیت به خرج دهید. وقتی افراد یک جامعه را زیر منحنی نرمال ببریم خواهیم دید که اکثر افراد دارای چهره و ظاهری معمولی هستند، درصد کمی زیبا هستند و درصد کمی هم زیبا نیستد.در ضمن زیبایی ظاهری امری نسبی است. هر فردی برای خود تعریفی از زیبایی ظاهری دارد. از دید ما فردی دارای چهره ای زیباست و از دید فردی دیگر همان چهره زیبا نیست. شما نباید به خاطر انحنای بینی تان نگران باشید. افراد فراوانی هستند که مادر زادی دارای انحنای بینی هستند و هیچ احساس بدی هم نسبت به خود ندارند. برای مثال (ژان رنو) (Jean Reno) بازیگر معروف سینمای فرانسه و جهان، دارای بینی بسیار بزرگ و بدقواره ای است، ولی هیچ کس به بینی او توجهی نمی کند، چرا که در عرصه بازیگری کاربلد است و یکی از بهترین بازیگران دنیاست. حتی گزارشگری از او پرسیده بود که دوست نداری بینی خود را عمل کنی، که در پاسخ گفته بود : من بینی خود را دوست دارم و هیچ وقت شکل آن را تغییر نمی دهم. این نشان از اعتماد به نفس بالای اوست، چرا که می داند توانمندی های اوست که موفقیتش را رقم می زند و نه بینی اش! برخی اوقات هم، ما زیاد نسبت به وضعیت ظاهریمان حساس هستیم (به خصوص دخترها) و فکر می کنیم از لحاظ ظاهری مورد پسند دیگران واقع نمی شویم، در حالیکه واقعیت این نیست و خیلی اوقات این تصوراتمان اشتباه است. ممکن است بینی شما حالت بدی نداشته باشد و شما به صورت اغراق آمیز آن را نافرم می دانید. به هر حال اگر مطمئنید حالت طبیعی بینی تان به هم خورده و غیر طبیعی و کاملاً مشکل زاست و نمی توانید با آن کنار بیایید، پس از مشاوره گرفتن از یک روانشناس حاذق و گرفتن تأییدیه از او، می توانید اقدام به جراحی کنید. *** در ادامه مطالبی کاربردی در زمینه دغدغه ای که مطرح کردید، خدمتتان تقدیم می گردد که امید است به شما در این زمینه کمک کند : جامع نگری و واقع‌بینی از پایه ‌های اندیشه صحیح است و زمانی می‌توان به این مهم دست یافت که جنبه ‌های مختلف هر پدیده مورد توجه قرار گیرد و از نگرش تک بعدی دوری شود. به هر چیزی نگاه کنید، دارای جنبه ‌های مثبت و منفی است؛ انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین برای اینکه نگرش صحیح و جامعی - چه از محیط اطراف و چه نسبت به خود داشته باشیم - باید به هر دو جنبه آن توجه کنیم. نقاط قوت چیزی ما را به نادیده گرفتن ضعف‌های آن نکشاند و برعکس نقاط ضعف چیزی، ما را از مشاهده مسائل مثبت و ارزشمند آن محروم نکند. روان‌شناسان می ‌گویند: انسان سالم، کسی است که خود را آن‌گونه که هست، بپذیرد؛ یعنی، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را مد نظر قرار دهد؛ زیرا بزرگ جلوه دادن نقاط قوت، به خود بزرگ‌بینی منجر می ‌شود و با برجسته کردن نقاط ضعف، احساس کهتری و ناارزنده سازی در فرد به وجود می ‌آید. انسان پخته و سالم، کسی است که به هر دو جنبه نگاه کند و از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد. *** در این زمینه توجه به نکات زیر ضروری است : 1. باید دید این ذهنیت و تصویری که از خود دارید، چقدر با واقعیت مطابق است؟! چه بسا افراد با منفی نگری و نگرش خاصی، نمی ‌توانند واقع را آن گونه که هست، مشاهده کنند. بایسته است در این باره خوب بیندیشید و از هر گونه مبالغه در این باره اجتناب کنید. 2. به فرض اینکه بینی تان برای خودتان مقبول نباشد، ولی باید دید آیا تمام هستی شما در همین مطلب خلاصه می‌ شود و هیچ نقطه قوتی در شما نیست!؟ به نظر نمی‌ رسد که از نعمت‌های وجودی دیگری برخوردار نباشید. اگر فقط اندکی در این باره بیندیشید، صدها خصوصیت مثبت و ارزشمند در خودتان می ‌یابید که به سادگی، از کنار آن گذشته‌اید و توجه چندانی به آنها نکرده‌اید. بنابراین توصیه می ‌شود آنها را به یاد آورده و برای خود بازگو کنید و به زبان آورید و یا روی کاغذی یادداشت کنید. به خود بباورانید که من از این امتیازات و ارزش‌های مثبت بهره‌مند هستم. 3. زیبایی ظاهری شاید یک امتیاز محسوب می ‌شود، اما علت موفقیت، سعادت و خوشبختی انسان نیست. افراد زیادی هستند که از وضعیت ظاهری چندانی برخوردار نیستند؛ ولی هیچ‌گاه احساس بی‌ارزشی نمی ‌کنند، بلکه احساس خوشبختی و موفقیت دارند و با آرامش زندگی می ‌کنند و با تکیه بر جنبه‌ های مثبت و ارزشمند خود بسیار شاد و با نشاط هستند. بنابراین، خوشبختی، مساوی با خوش چهره بودن نیست. 4. بسیاری از شرایط و موقعیت‌هایی که در آن واقع هستیم، در اختیار ما نیست و بر طبق ذوق و سلیقه و خواست ما شکل نگرفته است و گاهی با آرزوهای ما مطابقت ندارد و در واقع نمی‌ توانیم آن‌گونه که می ‌خواهیم شرایط و امکانات را تغییر دهیم. اما می‌ توانیم خود را با آن موقعیت‌ها منطبق کنیم و با انعطاف و اصلاح نگرش خود و پذیرفتن این واقعیت‌های خارجی به سازگاری با خود و اطراف خود بیندیشیم و عمل کنیم. *** عمل به راهکارهای ارائه شده در زیر نیز می تواند در تغییر نگاه شما موثر باشد : 1. بکوشید ارزش‌های واقعی‌تان مسائل معنوی باشد و نگرانی شما، بیشتر برای به دست آوردن زیبایی‌های باطنی باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت. درباره انواع زیبایی‌ها - اعم از ظاهری و معنوی - و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختی انسان‌ها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید. مطمئناً در خواهید یافت زیبایی‌های معنوی بسیار متنوع‌تر و نقش آفرینی آن در زندگی بیشتر و عمیق‌تر است. 2. گرچه شاید زیبایی ظاهری تان (به تصور خودتان) کمی به هم ریخته باشد ؛ ولی مگر همه چیز در زیبایی ظاهری خلاصه می ‌شود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمت‌هایی که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جای غصه خوردن در این مورد شکرگزار باشید؟ 3. در روایتی از امامان (علیهم السلام) رسیده است: در مسائل مادی همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزاری شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادی فکر کنید که دارای نقص عضوهایی چون نابینایی، فلج و مانند آن هستند ؛ ولی با روحیه‌ای بسیار بالا زندگی می ‌کنند. درباره لقمان گفته‌ اند: بسیار زشت و بدشکل بود ؛ ولی بر اثر کسب علم و معرفت، به درجه‌ ای رسید که بخشی از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سوره‌ ای نیز به نام او است. پس شما : - به جای اینکه به کمبودها، عیب‌ها و ناکامی ‌های خود فکر کنید، به موفقیت‌ها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید. - از منفی بافی نسبت به خودتان اجتناب کنید ؛ از کجا معلوم که قیافه شما با همان بینی جذاب نباشد؛ شاید این تفکرات منفی و احساس عدم اعتماد به نفس، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهری کمتر از دیگران ارزیابی کنید! چه بسا افرادی، به خصوصیات و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنی) غبطه می ‌خورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامی که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومی می ‌روید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباس‌ های خوب و زیبا بپوشید و به وضع ظاهریتان برسید (البته با رعایت کامل شرعیات و شئونات اسلامی) و به شکل بینی تان فکر نکنید. 4. در فعالیت‌های اجتماعی مثل مسجد، بسیج، کارهای هنری دسته جمعی و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و برای خود دوستان زیادی به دست آورید. 5. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشی که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازی. 6. از بیکاری و بی‌برنامگی اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب‌های مفید در زمینه ‌های علمی و مذهبی پر کنید. 7. به امور معنوی (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبی) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانه‌ای با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایی است و درد دل شما را می ‌شنود. 8. موفقیت‌های گذشته و توانمندی‌های مختلف خود را در ذهن‌تان مرور کنید. 9. از نظر جسمانی و ظاهری، خود را با دیگران مقایسه نکنید. 10. هرگاه جلوی آینه قرار گرفتید، داشتن ویژگی‌های مثبت ظاهری را به خود تلقین کنید. 11. درباره خوشبختی و سعادت مطالعه کنید و خوب درباره ملاک‌ها و معیارهای آن بیندیشید. 12. سعی کنید افکار خود را اصلاح کنید؛ یعنی تصویری مثبت از خود درست کنید؛ ریشه و اساس نگرش منفی که شما نسبت به خود پیدا کرده‌اید، همین خود پنداره منفی است و توصیه ‌هایی که شده همه برای این است که شما نگرشی که از خود دارید تغییر دهید. 13. زیبایی ظاهری، امری مطلق نیست، بلکه یک امر کاملا نسبی است. ممکن است فردی کسی را زیبا بداند در حالی که دیگری او را به هیچ وجه زیبا نداند. بنابراین، در مورد ظاهر و زیبایی‌تان، نگران نباشید. *** مطالعه کتاب‌های زیر نیز می تواند برای شما مفید باشد : 1. اعتماد به نفس راه خوشبختی، ژیلا نینوایی 2. اعتماد به نفس برتر، فیلد گیل لیندن 3. راههای غلبه بر اضطراب، دیل کارنگی 4. قدرت تفکر، ژوزف مورفی، ترجمه هوشیار رزم آرا 5. قدرت اراده، محمد حسین سروری 6. غلبه بر ترس و خستگی، ادوارد اسپنسر 7. آیین زندگی، دیل کارنگی 8. رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی 9. پیروزی فکر، مورفی نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان
عنوان سوال:

من احساس می کنم فردی هستم که کمبود اعتماد به نفس دارم و افسرده ام. زمانی این احساس من شروع شد که اثر حادثه ای بینی ام قوسی برداشت و خیلی نافرم شد. از آن موقع نمی خواهم زیاد بیرون بروم و دوست ندارم کسی مرا از نیم رخ ببیند. وقتی با دوستانم هستم این حس کمتر به من دست می دهد و وقتی با خانواده ام هستم برعکس است. دوست ندارم در جمع غریبه ها حضور پیدا کنم و حساسیت بیشترم روی پسرها هست. لطفا بگوئید چکار کنم؟


پاسخ:

من احساس می کنم فردی هستم که کمبود اعتماد به نفس دارم و افسرده ام. زمانی این احساس من شروع شد که اثر حادثه ای بینی ام قوسی برداشت و خیلی نافرم شد. از آن موقع نمی خواهم زیاد بیرون بروم و دوست ندارم کسی مرا از نیم رخ ببیند. وقتی با دوستانم هستم این حس کمتر به من دست می دهد و وقتی با خانواده ام هستم برعکس است. دوست ندارم در جمع غریبه ها حضور پیدا کنم و حساسیت بیشترم روی پسرها هست. لطفا بگوئید چکار کنم؟

*** از همین امروز تصمیم بگیر که عاشق زیباترین ، با اعتماد به نفس ترین و با ارزش ترین فردی که می شناسی شوی ... یعنی خودت ***
پرسشگر محترم؛ همین اشراف شما به وجود این مسأله و طلب راهنمایی، نشان از ذهن زیبا و منطقی شما و گام بسیار بلندی برای رهایی از این مشکل است.
*** افرادی که اعتماد به نفس خود را تنها در ظاهر می بینند ناشی از این است که توانایی ها و قابلیت هایی که دارند را دست کم یا نا دیده می گیرند. به همین دلیل در عرصه های اجتماعی که حضور پیدا می کنند چیزی جز ظاهر خود برای عرضه کردن ندارند و دائم با خود این تصور را می کنند که دیگران به ظاهر من توجه دارند و درباره آن فکر می کنند و از آن جایی که ظاهر خود را نیز کامل نمی دانند (به هر دلیلی) و دست به مقایسه با دیگران می زنند دچار اضطراب می شوند و عدم اعتماد به نفس در آن ها شکل می گیرد. برخی افراد هم به خاطر عدم رضایت از ویژگی های ظاهری خود و دست کم گرفتن توانایی هایشان ترجیح می دهند گوشه نشین شوند و در اجتماع کمتر ظاهر گردند. اگر شما جلوی این تفکرات اشتباه را بگیرید و توانمندی ها و قابلیت هایتان را در اجتماع بروز دهید به خودباوری و اعتماد به نفس نیز خواهید رسید. شما نباید روی ظاهرتان زیاد حساسیت به خرج دهید. وقتی افراد یک جامعه را زیر منحنی نرمال ببریم خواهیم دید که اکثر افراد دارای چهره و ظاهری معمولی هستند، درصد کمی زیبا هستند و درصد کمی هم زیبا نیستد.در ضمن زیبایی ظاهری امری نسبی است. هر فردی برای خود تعریفی از زیبایی ظاهری دارد. از دید ما فردی دارای چهره ای زیباست و از دید فردی دیگر همان چهره زیبا نیست. شما نباید به خاطر انحنای بینی تان نگران باشید. افراد فراوانی هستند که مادر زادی دارای انحنای بینی هستند و هیچ احساس بدی هم نسبت به خود ندارند. برای مثال (ژان رنو) (Jean Reno) بازیگر معروف سینمای فرانسه و جهان، دارای بینی بسیار بزرگ و بدقواره ای است، ولی هیچ کس به بینی او توجهی نمی کند، چرا که در عرصه بازیگری کاربلد است و یکی از بهترین بازیگران دنیاست. حتی گزارشگری از او پرسیده بود که دوست نداری بینی خود را عمل کنی، که در پاسخ گفته بود : من بینی خود را دوست دارم و هیچ وقت شکل آن را تغییر نمی دهم. این نشان از اعتماد به نفس بالای اوست، چرا که می داند توانمندی های اوست که موفقیتش را رقم می زند و نه بینی اش! برخی اوقات هم، ما زیاد نسبت به وضعیت ظاهریمان حساس هستیم (به خصوص دخترها) و فکر می کنیم از لحاظ ظاهری مورد پسند دیگران واقع نمی شویم، در حالیکه واقعیت این نیست و خیلی اوقات این تصوراتمان اشتباه است. ممکن است بینی شما حالت بدی نداشته باشد و شما به صورت اغراق آمیز آن را نافرم می دانید. به هر حال اگر مطمئنید حالت طبیعی بینی تان به هم خورده و غیر طبیعی و کاملاً مشکل زاست و نمی توانید با آن کنار بیایید، پس از مشاوره گرفتن از یک روانشناس حاذق و گرفتن تأییدیه از او، می توانید اقدام به جراحی کنید.

*** در ادامه مطالبی کاربردی در زمینه دغدغه ای که مطرح کردید، خدمتتان تقدیم می گردد که امید است به شما در این زمینه کمک کند :
جامع نگری و واقع‌بینی از پایه ‌های اندیشه صحیح است و زمانی می‌توان به این مهم دست یافت که جنبه ‌های مختلف هر پدیده مورد توجه قرار گیرد و از نگرش تک بعدی دوری شود. به هر چیزی نگاه کنید، دارای جنبه ‌های مثبت و منفی است؛ انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین برای اینکه نگرش صحیح و جامعی - چه از محیط اطراف و چه نسبت به خود داشته باشیم - باید به هر دو جنبه آن توجه کنیم. نقاط قوت چیزی ما را به نادیده گرفتن ضعف‌های آن نکشاند و برعکس نقاط ضعف چیزی، ما را از مشاهده مسائل مثبت و ارزشمند آن محروم نکند.
روان‌شناسان می ‌گویند: انسان سالم، کسی است که خود را آن‌گونه که هست، بپذیرد؛ یعنی، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را مد نظر قرار دهد؛ زیرا بزرگ جلوه دادن نقاط قوت، به خود بزرگ‌بینی منجر می ‌شود و با برجسته کردن نقاط ضعف، احساس کهتری و ناارزنده سازی در فرد به وجود می ‌آید. انسان پخته و سالم، کسی است که به هر دو جنبه نگاه کند و از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد.

*** در این زمینه توجه به نکات زیر ضروری است :
1. باید دید این ذهنیت و تصویری که از خود دارید، چقدر با واقعیت مطابق است؟! چه بسا افراد با منفی نگری و نگرش خاصی، نمی ‌توانند واقع را آن گونه که هست، مشاهده کنند. بایسته است در این باره خوب بیندیشید و از هر گونه مبالغه در این باره اجتناب کنید.
2. به فرض اینکه بینی تان برای خودتان مقبول نباشد، ولی باید دید آیا تمام هستی شما در همین مطلب خلاصه می‌ شود و هیچ نقطه قوتی در شما نیست!؟ به نظر نمی‌ رسد که از نعمت‌های وجودی دیگری برخوردار نباشید. اگر فقط اندکی در این باره بیندیشید، صدها خصوصیت مثبت و ارزشمند در خودتان می ‌یابید که به سادگی، از کنار آن گذشته‌اید و توجه چندانی به آنها نکرده‌اید. بنابراین توصیه می ‌شود آنها را به یاد آورده و برای خود بازگو کنید و به زبان آورید و یا روی کاغذی یادداشت کنید. به خود بباورانید که من از این امتیازات و ارزش‌های مثبت بهره‌مند هستم.
3. زیبایی ظاهری شاید یک امتیاز محسوب می ‌شود، اما علت موفقیت، سعادت و خوشبختی انسان نیست. افراد زیادی هستند که از وضعیت ظاهری چندانی برخوردار نیستند؛ ولی هیچ‌گاه احساس بی‌ارزشی نمی ‌کنند، بلکه احساس خوشبختی و موفقیت دارند و با آرامش زندگی می ‌کنند و با تکیه بر جنبه‌ های مثبت و ارزشمند خود بسیار شاد و با نشاط هستند. بنابراین، خوشبختی، مساوی با خوش چهره بودن نیست.
4. بسیاری از شرایط و موقعیت‌هایی که در آن واقع هستیم، در اختیار ما نیست و بر طبق ذوق و سلیقه و خواست ما شکل نگرفته است و گاهی با آرزوهای ما مطابقت ندارد و در واقع نمی‌ توانیم آن‌گونه که می ‌خواهیم شرایط و امکانات را تغییر دهیم. اما می‌ توانیم خود را با آن موقعیت‌ها منطبق کنیم و با انعطاف و اصلاح نگرش خود و پذیرفتن این واقعیت‌های خارجی به سازگاری با خود و اطراف خود بیندیشیم و عمل کنیم.

*** عمل به راهکارهای ارائه شده در زیر نیز می تواند در تغییر نگاه شما موثر باشد :
1. بکوشید ارزش‌های واقعی‌تان مسائل معنوی باشد و نگرانی شما، بیشتر برای به دست آوردن زیبایی‌های باطنی باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت. درباره انواع زیبایی‌ها - اعم از ظاهری و معنوی - و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختی انسان‌ها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید. مطمئناً در خواهید یافت زیبایی‌های معنوی بسیار متنوع‌تر و نقش آفرینی آن در زندگی بیشتر و عمیق‌تر است.
2. گرچه شاید زیبایی ظاهری تان (به تصور خودتان) کمی به هم ریخته باشد ؛ ولی مگر همه چیز در زیبایی ظاهری خلاصه می ‌شود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمت‌هایی که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جای غصه خوردن در این مورد شکرگزار باشید؟
3. در روایتی از امامان (علیهم السلام) رسیده است: در مسائل مادی همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزاری شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادی فکر کنید که دارای نقص عضوهایی چون نابینایی، فلج و مانند آن هستند ؛ ولی با روحیه‌ای بسیار بالا زندگی می ‌کنند. درباره لقمان گفته‌ اند: بسیار زشت و بدشکل بود ؛ ولی بر اثر کسب علم و معرفت، به درجه‌ ای رسید که بخشی از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سوره‌ ای نیز به نام او است.
پس شما :
- به جای اینکه به کمبودها، عیب‌ها و ناکامی ‌های خود فکر کنید، به موفقیت‌ها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید.
- از منفی بافی نسبت به خودتان اجتناب کنید ؛ از کجا معلوم که قیافه شما با همان بینی جذاب نباشد؛ شاید این تفکرات منفی و احساس عدم اعتماد به نفس، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهری کمتر از دیگران ارزیابی کنید! چه بسا افرادی، به خصوصیات و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنی) غبطه می ‌خورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامی که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومی می ‌روید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباس‌ های خوب و زیبا بپوشید و به وضع ظاهریتان برسید (البته با رعایت کامل شرعیات و شئونات اسلامی) و به شکل بینی تان فکر نکنید.
4. در فعالیت‌های اجتماعی مثل مسجد، بسیج، کارهای هنری دسته جمعی و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و برای خود دوستان زیادی به دست آورید.
5. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشی که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازی.
6. از بیکاری و بی‌برنامگی اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب‌های مفید در زمینه ‌های علمی و مذهبی پر کنید.
7. به امور معنوی (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبی) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانه‌ای با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایی است و درد دل شما را می ‌شنود.
8. موفقیت‌های گذشته و توانمندی‌های مختلف خود را در ذهن‌تان مرور کنید.
9. از نظر جسمانی و ظاهری، خود را با دیگران مقایسه نکنید.
10. هرگاه جلوی آینه قرار گرفتید، داشتن ویژگی‌های مثبت ظاهری را به خود تلقین کنید.
11. درباره خوشبختی و سعادت مطالعه کنید و خوب درباره ملاک‌ها و معیارهای آن بیندیشید.
12. سعی کنید افکار خود را اصلاح کنید؛ یعنی تصویری مثبت از خود درست کنید؛ ریشه و اساس نگرش منفی که شما نسبت به خود پیدا کرده‌اید، همین خود پنداره منفی است و توصیه ‌هایی که شده همه برای این است که شما نگرشی که از خود دارید تغییر دهید.
13. زیبایی ظاهری، امری مطلق نیست، بلکه یک امر کاملا نسبی است. ممکن است فردی کسی را زیبا بداند در حالی که دیگری او را به هیچ وجه زیبا نداند. بنابراین، در مورد ظاهر و زیبایی‌تان، نگران نباشید.

*** مطالعه کتاب‌های زیر نیز می تواند برای شما مفید باشد :
1. اعتماد به نفس راه خوشبختی، ژیلا نینوایی
2. اعتماد به نفس برتر، فیلد گیل لیندن
3. راههای غلبه بر اضطراب، دیل کارنگی
4. قدرت تفکر، ژوزف مورفی، ترجمه هوشیار رزم آرا
5. قدرت اراده، محمد حسین سروری
6. غلبه بر ترس و خستگی، ادوارد اسپنسر
7. آیین زندگی، دیل کارنگی
8. رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی
9. پیروزی فکر، مورفی

نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین