مدت زیادی است که به یکی از دوستانم که دختر است و هم جنس خودم، علاقه زیادی پیدا کردم؛ او هم مرا بسیار دوست دارد اما وابستگی من بیشتر است. من دختری مؤمن و نماز خوان هستم، اما او کاملاً از نظر اعتقادی با من فرق دارد، ولی من تا کنون خیلی سعی کردم بر او تأثیر بگذارم و او را بیشتر با خدا آشنا کنم. می خواستم بدونم علاقه شدید من به او اشکال دارد و گناه است؟ من احساس یک مادر را نسبت به او دارم. گاهی اوقات مرا بوس می کند و من حس خاصی پیدا می کنم به طوری که وقتی دیگران این کار را می کنند این حس را ندارم. آیا این امر نیز اشکال دارد؟ خواهش می کنم واضح پاسخ دهید. متشکرم.
مدت زیادی است که به یکی از دوستانم که دختر است و هم جنس خودم، علاقه زیادی پیدا کردم؛ او هم مرا بسیار دوست دارد اما وابستگی من بیشتر است. من دختری مؤمن و نماز خوان هستم، اما او کاملاً از نظر اعتقادی با من فرق دارد، ولی من تا کنون خیلی سعی کردم بر او تأثیر بگذارم و او را بیشتر با خدا آشنا کنم. می خواستم بدونم علاقه شدید من به او اشکال دارد و گناه است؟ من احساس یک مادر را نسبت به او دارم. گاهی اوقات مرا بوس می کند و من حس خاصی پیدا می کنم به طوری که وقتی دیگران این کار را می کنند این حس را ندارم. آیا این امر نیز اشکال دارد؟ خواهش می کنم واضح پاسخ دهید. متشکرم. (هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبائی می بخشد) دانشجوی گرامی؛ ذهن منطقی شماست که در عبور از مشکلات و ابهامات زندگی، استفاده از نگاه تخصصی دیگران را بر می تابد و روح شفافتان است که عاقلانه ترین راه را مسیری می دانید که در امتداد انگشت اشاره دین باشد. به همراهی با شما افتخار می کنیم. به دلائل مختلفی باید به شما تبریک و آفرین بگوییم؛ اول به خاطر ایمان و تقوا و حیای زیبایی که دارید و مواظب اعمال و رفتار خود و اطرافیانتان هستید تا خدای نکرده به گناه آلوده نشوید. دوم به خاطر رعایت حد و مرز دوستی و ارتباط با دوستان خودتان، سوم به خاطر مبارزه با تمایلات نادرست درونی خودتان، چهارم به خاطر اینکه در شرایط پیش آمده راه درست و منطقی مشورت را برگزیدید و پنجم به دلیل اینکه با رعایت ادب، اما صادقانه سوال خود را با ما در میان گذاشتید. نکاتی را در پاسخ به سوال شما تقدیم می‌کنیم امیدواریم که مفید واقع شوند : 1. پرسشگر گرامی همانطور که خودتان می دانید یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیازهای عاطفی است. نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. 2. نیازهای عاطفی در دوران کودکی باید توسط والدین و مخصوصا مادر، پاسخ و به خوبی ارضاء شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اریکسون یکی از روانشناسان غرب، در این سن مرحله ای بنام صمیمیت را مطرح می نماید. جوان تمام هم و غم اش و فکر و اندیشه اش، دوستی است که برای او ارزش و اهمیت قائل است؛ به همین جهت است که روابط دوستانه اش بسیار زیاد است. بنابراین چنین حالتی در این دوران چندان غیرطبیعی نیست. 3. برخی از روان‌شناسان معتقدند اگر فردی در دوران کودکی، به طور طبیعی از والدینش محبت دریافت نکرده باشد و این نیاز عاطفی او برآورده نشده باشد، چه بسا در دوستی‌های دوران نوجوانی و جوانی خود، دچار افراط و تفریط شود. به عبارتی دیگر جوانی که نیاز به محبت را در خودش احساس می‌کند و از طرفی با والدین خود رابطه عاطفی و محبت‌آمیز خوبی ندارد، دوست دارد دیگران این نیازش را برآورده سازند که یکی از طرق ارضاء آن دوستی است، ولی متاسفانه در این دوستی گاهی دچار افراط و گاهی دچار گناه و ... می‌شود. بهترین کار در این مسائل، میانه‌روی است و زیاده‌روی و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات زیادی خواهد شد؛ این گونه دوستی‌های افراطی گاهی اثر عکس می‌گذارد و روابط دوست با انسان به جای گرمی به سردی می‌گراید. 4. دانشجوی گرامی؛ اگر به دلیل شکل‌گیری این دوستی و علاقه شما هم کاری نداشته باشیم باید به این نکته توجه داشته باشید افراط در رابطه دوستانه شما می تواند آسیب زا باشد. محبت افراطی به چیزی یا فردی، پایداری روحی انسان را کم می کند و او را از فعالیت مناسب علمی و اجتماعی و حتی رفتار صحیح با اطرافیان باز می دارد. لذا همان طور که خودتان هم معتقد هستید و رفتارها و برخوردهای شما با دوستتان هم نشان می‌دهد، بهتر است هر دوی شما سطح این دوستی را درحد طبیعی و نرمال نگه دارید و از علاقه شدید و در حد عشق به همدیگر پرهیز نمایید و با رفتار و گفتار صحیح به دوستتان نیز کمک کنید تا وضعیت به حد طبیعی برگردد. 5. برای اینکه بتوانید در ارتباط دوستانه خود جانب اعتدال را رعایت کنید علاوه بر رفتارهای صحیحی که داشتید، لازم است: - ارتباط صمیمانه خود را محدود به طرف مقابل نکنید و سعی کنید با سایر اطرافیان و هم‌کلاسی های هم جنس خود نیز روابط صمیمانه داشته باشید. - به یاد داشته باشید هدف اصلی شما از ورود به دانشگاه تحصیل علم می باشد؛ بنابراین سعی کنید با برنامه ریزی دقیق برای رسیدن به این هدف تلاش کنید. - انسان در روابط خود با دیگران نباید به گونه ای رفتار کند که ارتباط او با دیگران موجب زحمت و آسیب رساندن به سایر فعالیت های خود و طرف مقابل شود؛ بلکه در تمام روابط خود با دیگران حتی نزدیک ترین افراد به خود باید جانب اعتدال را رعایت کند. - رابطه عاطفی خودتان با خانواده مخصوصاً با پدر و مادرتان را تقویت کنید. - اگر برایتان مقدور است زود به زود به منزل سر بزنید و دیدار داشته باشید. - هنگامی که فکرتان مشغول است با خانواده تماس بگیرید و مخصوصاً با مادرتان صحبت کنید. - برای سعادت و پیشرفت ایشان و خودتان و همه دانشجویان و جوانان عزیز دعا کنید. - برای شبانه روز خود برنامه دقیق و مشخصی داشته باشید . از بیکاری اجتناب کنید و اوقات خود را بیهوده نگذرانید. در این برنامه ریزی خود، زمانی را برای همراهی با ایشان (و در صورت امکان با حضور دیگران) در نظر داشته باشید و سعی نمایید در غیر این زمان از ارتباط با ایشان یا فکر کردن در مورد ایشان خودداری نمایید. - سعی کنید رابطه دوستتان با خانواده اش را تقویت کنید. از او بخواهید که بیشتر از قبل به دیدار خانواده برود. رابطه او با مادرش را مورد تأکید قرار دهید. - با تفکر در مورد نتایج و عواقب افراط و وابستگی بین شماها، رابطه خودتان با ایشان را معتدل کنید تا هر دو روی پای خود بایستید و به کارها و فعالیت‌های دیگر خود به خوبی برسید. - قدرت تمرکز خود را تقویت کرده و سعی کنید افکار مزاحم را از خود دور کنید. 6. رفتارهای قبلی شما مشکل خاصی نداشته است لذا خودتان را سرزنش نکنید. به یاد داشته باشید نوع قضاوت و رفتار دیگران نباید موجب شود تا شما برداشت منفی نسبت به شخصیت خود پیدا کنید. 7. برخی از نیازهای عاطفی انسان تنها به واسطه ازدواج به صورت کامل پاسخ داده می شود؛ سعی کنید در صورت امکان، به ازدواج و انتخاب همسر شایسته برای خودتان و فراهم ساختن مقدمات ازدواج، بیشتر بیندیشید. اگر خواستگار مناسب داشتید بدون دلیل رد نکنید (گاهی خیلی زود، دیر می‌شود ) و به درخواست او پاسخ مناسب دهید تا در پرتو ازدواج با او نیازهای عاطفی شما از طریق ازدواج پاسخ داده شود. 8. فعالیت های مفرح مانند کوهنوردی؛ پیاده روی می تواند نقش مهمی در تعادل روحی انسان داشته باشد؛ این فعالیت ها را در برنامه روزانه خود قرار دهید. 8. در برنامه‌های جمعی و گروهی، شرکت کنید. از مراسمات مذهبی کمال استفاده را ببرید. با آرزوی موفقیت برای شما در تمام مراحل زندگی، امیدواریم با عزم راسخی که دارید و مدد گرفتن از خداوند و حضرت زهرا سلام الله علیها بتوانید بر این مساله و تمام مسائل زندگی خود به خوبی فائق آیید. به این نکته نیز توجه داشته باشید که شما وظیفه‌ای جز امر به معروف و نهی از منکر نسبت به دوستتان ندارید و بدانید که مادر او نیستید و اصرار بر تغییر افکار و عقاید و رفتارهای او نداشته باشید و از هر کاری که موجب وابسته شدن شما به یکدیگر می‌شود پرهیز کنید. نویسنده : سیدعباس ساطوریان
عنوان سوال:

مدت زیادی است که به یکی از دوستانم که دختر است و هم جنس خودم، علاقه زیادی پیدا کردم؛ او هم مرا بسیار دوست دارد اما وابستگی من بیشتر است. من دختری مؤمن و نماز خوان هستم، اما او کاملاً از نظر اعتقادی با من فرق دارد، ولی من تا کنون خیلی سعی کردم بر او تأثیر بگذارم و او را بیشتر با خدا آشنا کنم. می خواستم بدونم علاقه شدید من به او اشکال دارد و گناه است؟ من احساس یک مادر را نسبت به او دارم. گاهی اوقات مرا بوس می کند و من حس خاصی پیدا می کنم به طوری که وقتی دیگران این کار را می کنند این حس را ندارم. آیا این امر نیز اشکال دارد؟ خواهش می کنم واضح پاسخ دهید. متشکرم.


پاسخ:

مدت زیادی است که به یکی از دوستانم که دختر است و هم جنس خودم، علاقه زیادی پیدا کردم؛ او هم مرا بسیار دوست دارد اما وابستگی من بیشتر است. من دختری مؤمن و نماز خوان هستم، اما او کاملاً از نظر اعتقادی با من فرق دارد، ولی من تا کنون خیلی سعی کردم بر او تأثیر بگذارم و او را بیشتر با خدا آشنا کنم. می خواستم بدونم علاقه شدید من به او اشکال دارد و گناه است؟ من احساس یک مادر را نسبت به او دارم. گاهی اوقات مرا بوس می کند و من حس خاصی پیدا می کنم به طوری که وقتی دیگران این کار را می کنند این حس را ندارم. آیا این امر نیز اشکال دارد؟ خواهش می کنم واضح پاسخ دهید. متشکرم.

(هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبائی می بخشد)
دانشجوی گرامی؛ ذهن منطقی شماست که در عبور از مشکلات و ابهامات زندگی، استفاده از نگاه تخصصی دیگران را بر می تابد و روح شفافتان است که عاقلانه ترین راه را مسیری می دانید که در امتداد انگشت اشاره دین باشد. به همراهی با شما افتخار می کنیم.
به دلائل مختلفی باید به شما تبریک و آفرین بگوییم؛ اول به خاطر ایمان و تقوا و حیای زیبایی که دارید و مواظب اعمال و رفتار خود و اطرافیانتان هستید تا خدای نکرده به گناه آلوده نشوید. دوم به خاطر رعایت حد و مرز دوستی و ارتباط با دوستان خودتان، سوم به خاطر مبارزه با تمایلات نادرست درونی خودتان، چهارم به خاطر اینکه در شرایط پیش آمده راه درست و منطقی مشورت را برگزیدید و پنجم به دلیل اینکه با رعایت ادب، اما صادقانه سوال خود را با ما در میان گذاشتید. نکاتی را در پاسخ به سوال شما تقدیم می‌کنیم امیدواریم که مفید واقع شوند :
1. پرسشگر گرامی همانطور که خودتان می دانید یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیازهای عاطفی است. نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود.
2. نیازهای عاطفی در دوران کودکی باید توسط والدین و مخصوصا مادر، پاسخ و به خوبی ارضاء شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اریکسون یکی از روانشناسان غرب، در این سن مرحله ای بنام صمیمیت را مطرح می نماید. جوان تمام هم و غم اش و فکر و اندیشه اش، دوستی است که برای او ارزش و اهمیت قائل است؛ به همین جهت است که روابط دوستانه اش بسیار زیاد است. بنابراین چنین حالتی در این دوران چندان غیرطبیعی نیست.
3. برخی از روان‌شناسان معتقدند اگر فردی در دوران کودکی، به طور طبیعی از والدینش محبت دریافت نکرده باشد و این نیاز عاطفی او برآورده نشده باشد، چه بسا در دوستی‌های دوران نوجوانی و جوانی خود، دچار افراط و تفریط شود. به عبارتی دیگر جوانی که نیاز به محبت را در خودش احساس می‌کند و از طرفی با والدین خود رابطه عاطفی و محبت‌آمیز خوبی ندارد، دوست دارد دیگران این نیازش را برآورده سازند که یکی از طرق ارضاء آن دوستی است، ولی متاسفانه در این دوستی گاهی دچار افراط و گاهی دچار گناه و ... می‌شود. بهترین کار در این مسائل، میانه‌روی است و زیاده‌روی و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات زیادی خواهد شد؛ این گونه دوستی‌های افراطی گاهی اثر عکس می‌گذارد و روابط دوست با انسان به جای گرمی به سردی می‌گراید.
4. دانشجوی گرامی؛ اگر به دلیل شکل‌گیری این دوستی و علاقه شما هم کاری نداشته باشیم باید به این نکته توجه داشته باشید افراط در رابطه دوستانه شما می تواند آسیب زا باشد. محبت افراطی به چیزی یا فردی، پایداری روحی انسان را کم می کند و او را از فعالیت مناسب علمی و اجتماعی و حتی رفتار صحیح با اطرافیان باز می دارد. لذا همان طور که خودتان هم معتقد هستید و رفتارها و برخوردهای شما با دوستتان هم نشان می‌دهد، بهتر است هر دوی شما سطح این دوستی را درحد طبیعی و نرمال نگه دارید و از علاقه شدید و در حد عشق به همدیگر پرهیز نمایید و با رفتار و گفتار صحیح به دوستتان نیز کمک کنید تا وضعیت به حد طبیعی برگردد.
5. برای اینکه بتوانید در ارتباط دوستانه خود جانب اعتدال را رعایت کنید علاوه بر رفتارهای صحیحی که داشتید، لازم است:
- ارتباط صمیمانه خود را محدود به طرف مقابل نکنید و سعی کنید با سایر اطرافیان و هم‌کلاسی های هم جنس خود نیز روابط صمیمانه داشته باشید.
- به یاد داشته باشید هدف اصلی شما از ورود به دانشگاه تحصیل علم می باشد؛ بنابراین سعی کنید با برنامه ریزی دقیق برای رسیدن به این هدف تلاش کنید.
- انسان در روابط خود با دیگران نباید به گونه ای رفتار کند که ارتباط او با دیگران موجب زحمت و آسیب رساندن به سایر فعالیت های خود و طرف مقابل شود؛ بلکه در تمام روابط خود با دیگران حتی نزدیک ترین افراد به خود باید جانب اعتدال را رعایت کند.
- رابطه عاطفی خودتان با خانواده مخصوصاً با پدر و مادرتان را تقویت کنید.
- اگر برایتان مقدور است زود به زود به منزل سر بزنید و دیدار داشته باشید.
- هنگامی که فکرتان مشغول است با خانواده تماس بگیرید و مخصوصاً با مادرتان صحبت کنید.
- برای سعادت و پیشرفت ایشان و خودتان و همه دانشجویان و جوانان عزیز دعا کنید.
- برای شبانه روز خود برنامه دقیق و مشخصی داشته باشید . از بیکاری اجتناب کنید و اوقات خود را بیهوده نگذرانید. در این برنامه ریزی خود، زمانی را برای همراهی با ایشان (و در صورت امکان با حضور دیگران) در نظر داشته باشید و سعی نمایید در غیر این زمان از ارتباط با ایشان یا فکر کردن در مورد ایشان خودداری نمایید.
- سعی کنید رابطه دوستتان با خانواده اش را تقویت کنید. از او بخواهید که بیشتر از قبل به دیدار خانواده برود. رابطه او با مادرش را مورد تأکید قرار دهید.
- با تفکر در مورد نتایج و عواقب افراط و وابستگی بین شماها، رابطه خودتان با ایشان را معتدل کنید تا هر دو روی پای خود بایستید و به کارها و فعالیت‌های دیگر خود به خوبی برسید.
- قدرت تمرکز خود را تقویت کرده و سعی کنید افکار مزاحم را از خود دور کنید.
6. رفتارهای قبلی شما مشکل خاصی نداشته است لذا خودتان را سرزنش نکنید. به یاد داشته باشید نوع قضاوت و رفتار دیگران نباید موجب شود تا شما برداشت منفی نسبت به شخصیت خود پیدا کنید.
7. برخی از نیازهای عاطفی انسان تنها به واسطه ازدواج به صورت کامل پاسخ داده می شود؛ سعی کنید در صورت امکان، به ازدواج و انتخاب همسر شایسته برای خودتان و فراهم ساختن مقدمات ازدواج، بیشتر بیندیشید. اگر خواستگار مناسب داشتید بدون دلیل رد نکنید (گاهی خیلی زود، دیر می‌شود ) و به درخواست او پاسخ مناسب دهید تا در پرتو ازدواج با او نیازهای عاطفی شما از طریق ازدواج پاسخ داده شود. 8. فعالیت های مفرح مانند کوهنوردی؛ پیاده روی می تواند نقش مهمی در تعادل روحی انسان داشته باشد؛ این فعالیت ها را در برنامه روزانه خود قرار دهید.
8. در برنامه‌های جمعی و گروهی، شرکت کنید. از مراسمات مذهبی کمال استفاده را ببرید.
با آرزوی موفقیت برای شما در تمام مراحل زندگی، امیدواریم با عزم راسخی که دارید و مدد گرفتن از خداوند و حضرت زهرا سلام الله علیها بتوانید بر این مساله و تمام مسائل زندگی خود به خوبی فائق آیید. به این نکته نیز توجه داشته باشید که شما وظیفه‌ای جز امر به معروف و نهی از منکر نسبت به دوستتان ندارید و بدانید که مادر او نیستید و اصرار بر تغییر افکار و عقاید و رفتارهای او نداشته باشید و از هر کاری که موجب وابسته شدن شما به یکدیگر می‌شود پرهیز کنید. نویسنده : سیدعباس ساطوریان





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین