من در جمع و صحبت کردن در جمع خیلی می ترسم از جواب دادن به سوالات معلم خود نگران هستم، نگران اینکه نکند دوستانم به من بخندند. وقتی که از خونه بیرون میام بی دلیل می ترسم این ترسم این قدر زیاد است که کاملا گوشه گیر شده ام به خاطر این هم یک سال افسردگی شدید گرفتم، آیا ممکن که من مشکل هورمونی داشته باشم؟
من در جمع و صحبت کردن در جمع خیلی می ترسم از جواب دادن به سوالات معلم خود نگران هستم، نگران اینکه نکند دوستانم به من بخندند. وقتی که از خونه بیرون میام بی دلیل می ترسم این ترسم این قدر زیاد است که کاملا گوشه گیر شده ام به خاطر این هم یک سال افسردگی شدید گرفتم، آیا ممکن که من مشکل هورمونی داشته باشم؟ کم رویی یکی از حالات روانی انسان است که از طریق یادگیری به فرد منتقل می شود. همانطور که انسان به واسطه یادگیری کم رو می شود، درمان کم رویی هم از طریق یادگیری است. مهم ترین راه مقابله با کم رویی شرکت در جمع و نهراسیدن از این اقدام است، گرچه این اقدام در ابتدای کار سخت و حتی نشدنی به نظر می رسد، اما با مشاهده آثار آن تمایل به انجام آن در شما دو چندان می شود. پس تنها کاری که به شما در حل مشکلتان کمک نمی کند بلکه مشکل را دو چندان می کند گوشه گیری است. اما اینکه سوال کرده اید ممکن است مشکل هورمونی داشته باشید باید گفت:همانطور که بیان شد انسان از طریق یادگیری کم رو می شود و غدد درون ریز در کم رویی نقشی ندارد. قبل از ارائه راهکارها ذکر چند نکته اساسی ضروری به نظر می رسد: تفاوت انسان و حیوان: آیا تا به حال به تفاوت های بین انسان و حیوان توجه کرده اید؟ چه تفاوتی بین انسان و حیوان وجود دارد، قبل از خواندن جواب لحظه ای با خود تامل کنید! چه جوابی به این سوال می دهید؟ درست حدس زدید، یکی از تفاوت های انسان و حیوان قدرت اراده است. انسان با این قدرت می تواند از نمی توانم ها، توانستن بسازد. به قول معروف نمی شود و نمی توانم در قاموس انسان راهی ندارد. انسان با تکیه بر قدرت اراده خود می تواند بر تمام مشکلات بر سر راه خود فایق آید. شما نیز می توایند بر این مشکلات غلبه کنید به شرط اینکه واقعا و از صمیم قلب خواستار غلبه بر مشکل خود باشید. اصل تغییر تدریجی رفتار: همانطور که عادت انسان به یک رفتار به صورت تدریجی تحقق پیدا می کند، درمان آن نیز به صورت تدریجی و با گذشت زمان محقق می شود، پس انتظار نداشته باشید یک شبه و با انجام این راه کارها در مدت زمان کوتاه بتوانید بر مشکل خود غلبه کنید. ممکن است در ابتدای راه با شکست روبرو شوید اما هیچ گاه نا امید نشوید و دوباره برای غلبه بر مشکل خود تلاش کنید. کودکانه رفتارکنید: خردسالی را مد نظر بگیرید و رفتار های او را با دقت زیر نظر بگیرید. چه چیزی می بینید؟ تلاش کودک برای رسیدن به هدف خود خیره کننده است، او هیچ گاه از شکست نمی هراسد، برای یاد گرفتن راه رفتن هزاران بار زمین می خورد اما پس از زمین خوردن گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است دوباره از زمین بلند می شود و برای رسیدن به هدف خود تلاش می کند. پس شما نیز از شکست ترسی به خود راه ندهید و با آغوش باز از آن استقبال کنید. پرسشگر گرامی به یاد داشته باشید، تنها آگاهی از موارد زیر نمی تواند به شما کمک کند بلکه انچه در این میان موثر است، کاربرد دقیق موارد زیر است، پس با سعی وتلاش و جدیت در این مسیر گام بردارید. با ذکر این نکات به بررسی سوال شما می پردازیم: پرسشگر گرامی به نظرتان شما از لحاظ شکل ظاهری، قدرت تفکر و احساسات، استعدادهای خدادادی و... چه تفاوتی با دیگران دارید؟ آیا افرادی که از لحاظ اجتماعی و برخوردهای بین فردی از شما موفق تر هستند، از کره دیگری به زمین آمده اند؟ آیا آنان دارای ویژگی های خارق العاده ای هستند که من و شما از داشتن آن محروم هستیم؟ چه علل وعواملی موجب شده تا شما احساس نا توانی در برابر دیگران داشته باشید؟ چه وی‌ژ گی هایی در افراد دیگر وجود دارد که موجب می شود شما در برابر آنان احساس نا کارآمدی کنید؟ واقعا مشکل کار در کجاست؟ آیا این مشکل قابل حل است یا اینکه سالیان سال باید با آن دست به گریبان باشید. قبل از اینکه جواب سوال خود را مطالعه کنید از شما می خواهم از پای کامپیوتر بلند شوید و در کاغذی با دقت و مو شکافی به سوالات بالا و سوالاتی از این دست جواب بدهید. بدون شک با جواب دادن کامل به این سوالات هفتاد در صد جواب خود را دریافت می کنید. پرسشگر گرامی به نظر می رسد یکی از مشکلات اصلی شما عدم اعتماد به توانایی هایتان می باشد، تا زمانی که به توانایی ها و ظرفیت خود اعتماد نداشته باشید در برخورد با دیگران دچار مشکل می شوید و در درون خود احساس ناتوانی می کنید. پس لازم است تصویری مثبت از ویژگی ها و توانایی های خود داشته باشید و با اعتماد به این تواناییها به جنگ مشکلات و مسایل زندگی بروید.(راهکارهای اعتماد به نفس را می توانید در مکاتبات بعدی از ما بخواهید) اکنون با توجه به مطالب بالا سعی کنید راهکارهای زیر را امیدوارانه و با توکل بر خداوند متعال به کار ببندید تا از نتیجه آن بهره مند گردید: 1) شاید علت اینکه از حضور در جمع واهمه دارید، این باشد که احتمالاً شما فکر می‌کنید همواره در معرض دید و قضاوت دیگران هستید و از واکنش دیگران نسبت به اعمال و گفتار خود نگران هستید! حساسیت بیش از حد شما به نگاه و رفتار دیگران، موجب شده دچار کم‌ رویی و هراس از جمع گردید. باید بدانید این طور نیست که دیگران به همه رفتارها و گفتارهای شما دقت کنند؛ همان‌گونه که خود شما نیز به تمامی رفتار و گفتارهای دیگران توجه ندارید. علاوه بر این، باید در زندگی راحت‌تر بود و از حساسیت‌ها کم کرد؛ آیا ندیده‌اید کسانی را که در کلاس سؤال‌های پیش پا افتاده‌ای را مطرح می‌کنند یا به پرسش معلم جواب نامناسب و غلط می‌دهند و از خنده اطرافیان هیچ ناراحت نمی‌شوند؛ شما نیز از واکنش اطرافیان ناراحت نشوید و عکس العمل آنان برایتان اهمیتی نداشته باشد؛ باید دل را به دریا بزنید و سؤالات خود را همان موقع که پیش می‌آید - بدون ترس و واهمه - مطرح کنید. اوایل کمی سرخ می‌شوید و زبانتان گیر می‌کند؛ ولی پس از چند بار دیگر مشکلی نخواهید داشت. اگر هم دیگران از حرف شما بخندند، بکوشید خودتان نیز همراه آنان بخندید و از اینکه باعث شادی دیگران شده‌اید، احساس شادمانی کنید و احساس شرم و نگرانی را از خود دور کنید. 2) هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه‌ ها و عبارت‌هایی چون: (من خجالتی هستم)، (من کمرو هستم) و (من جرأت بیان ندارم) را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صدای بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم. اجازه ندهید خاطره شکست‌های قبلی به اندیشه شما راه یابد. موفقیت‌های گذشته را به خاطر آورید. 3) از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید. 4) اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه‌رو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید. 5) در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر - که بیشتر احساس راحتی می‌کنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوال‌پرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهای بزرگ‌تر و مهم‌تر گسترش دهید. 6) با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی‌کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتی ‌ها فاصله بگیرید. 7) همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایی که کمتر احساس کم‌رویی می‌کنید و شبیه کلاس است، فعّال‌تر باشید. 8)هفته ای چند بار برای خرید از خانه خارج شوید وسعی کنید ارتباط کلامی خود را با فروشنده افزایش دهید. سعی کنید تمام خرید خانه را شما انجام دهید و از آن شانه خالی نکنید. ( حتی زمانی که قصد خرید ندارید می توانید از این راهکار استفاده کنید: وارد مغازه شوید و پس سلام وعلیک وارتباط گرم با فروشنده از او در مورد قیمت یک یا چند جنس سوال کنید و پس از آن از او معذرت خواهی کنید واز مغازه خارج شوید) 9) حداقل پنج بار در هفته به بازار بروید و ویترین های مغازه ها ومناظر اطراف بازار را تماشا کنید. 10) تلاش کنید که در کارهای اجتماعی در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه مانند اردو و بازی‌ های دسته جمعی شرکت کنید نقش فعالی را بپذیرید. 11 )هنگام صحبت با دیگران یا در مقابل جمع به اعضای بدن خود (دست، پا، نحوه صحبت و...) هیچ توجهی نکنید و توجه خود را بر مطلبی که می‌گویید متمرکز کنید. 12) قبلاً مطلبی را که می‌خواهید در مقابل جمع بازگو کنید چندین بار در مقابل آینه تکرار کنید و فرض کنید که در مقابل جمع می‌باشید. 13) توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمی‌آموزید. پس از تمسخر دیگران در مراحل ابتدایی واهمه ای به دل راه ندهید و با آغوش باز از آن استقبال کنید. در اینجا به ذکر راه کارهایی می پردازیم که به شما کمک می کند تا نشاط گذشته به زندگی شما برگردد: 1. اجتناب از تنهایی؛ بکوشید به غیر از مواقعی که ضرورت دارد، در تنهایی قرار نگیرید. 2. با افکار منفی خود مقابله کنید؛ یعنی، هر وقت این افکار به شما هجوم آورد. به هر صورت ممکن خود را از چنبره آن نجات دهید؛ برای مثال خود را به کاری مانند مطالعه یا هر کار دیگری که امکان انجام آن برای شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد. 3. به جنبه‌ های مثبت خود فکر کنید و بکوشید آنها را در یک برگه‌ای به صورت فهرست، لیست کنید. 4. به جای اینکه به کمبودها، عیب‌ها و ناکامی‌ های خود بیندیشید؛ به موفقیت‌ها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند یک لیوانی است که بخشی از آن پُر است و بخشی خالی؛ به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید. فرصت‌های زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد، نگران نباشید. 5. با افراد شاداب، فعال، اجتماعی، و متدین و در عین حال مثبت‌نگر معاشرت کنید و از افرادی که همیشه وقتی با آنها مواجه می‌شوید از زندگی شکایت می‌کنند، دوری گزینید. 6. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های خود قرار داده هر روز حداقل نیم تا یک ساعت ورزش کنید. 7. هر چه می‌ توانید قرآن بخوانید و از دعاهای اهل‌بیت(ع) بهره بگیرید: (فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ)(مزمل (73)، آیه 20.) البته قرآن را با تأنی و توجه به معنا تلاوت کنید. 8. از بیکاری و بی ‌برنامگی بپرهیزید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید. 9. برای برنامه ‌ریزی اوقات شبانه‌ روزی، حتماً با مشاور گفت و گو کنید یا از دوستان موفق خود کمک بگیرید. 10. به تغذیه خود - به خصوص صبحانه - اهمیت بدهید و هیچ‌گاه بدون خوردن صبحانه، مشغول تحصیل یا مطالعه نشوید. 11. هر وقت احساس دلتنگی می‌کنید، حدود ده دقیقه دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید. 12. به مسائل معنوی - به ویژه نماز اول وقت - اهمیت فوق‌العاده بدهید. 13. با توسل به اهل‌بیت (ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست می‌آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العمل‌ها، تکنیک‌ها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. موفقیت روز افزون شما جوانان جویای دانش و دوستدار پاکی آرزوی ما است. پرسشگر گرامی پس از به کار بستن موارد بالا پس از گذشت سه ماه دوباره با ما مکاتبه کنید وما را در جریان پیشرفت خود قرار دهید تا راه کارهای تکمیلی را به شما ارایه دهیم. محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

من در جمع و صحبت کردن در جمع خیلی می ترسم از جواب دادن به سوالات معلم خود نگران هستم، نگران اینکه نکند دوستانم به من بخندند. وقتی که از خونه بیرون میام بی دلیل می ترسم این ترسم این قدر زیاد است که کاملا گوشه گیر شده ام به خاطر این هم یک سال افسردگی شدید گرفتم، آیا ممکن که من مشکل هورمونی داشته باشم؟


پاسخ:

من در جمع و صحبت کردن در جمع خیلی می ترسم از جواب دادن به سوالات معلم خود نگران هستم، نگران اینکه نکند دوستانم به من بخندند. وقتی که از خونه بیرون میام بی دلیل می ترسم این ترسم این قدر زیاد است که کاملا گوشه گیر شده ام به خاطر این هم یک سال افسردگی شدید گرفتم، آیا ممکن که من مشکل هورمونی داشته باشم؟

کم رویی یکی از حالات روانی انسان است که از طریق یادگیری به فرد منتقل می شود. همانطور که انسان به واسطه یادگیری کم رو می شود، درمان کم رویی هم از طریق یادگیری است. مهم ترین راه مقابله با کم رویی شرکت در جمع و نهراسیدن از این اقدام است، گرچه این اقدام در ابتدای کار سخت و حتی نشدنی به نظر می رسد، اما با مشاهده آثار آن تمایل به انجام آن در شما دو چندان می شود. پس تنها کاری که به شما در حل مشکلتان کمک نمی کند بلکه مشکل را دو چندان می کند گوشه گیری است. اما اینکه سوال کرده اید ممکن است مشکل هورمونی داشته باشید باید گفت:همانطور که بیان شد انسان از طریق یادگیری کم رو می شود و غدد درون ریز در کم رویی نقشی ندارد.
قبل از ارائه راهکارها ذکر چند نکته اساسی ضروری به نظر می رسد:
تفاوت انسان و حیوان:
آیا تا به حال به تفاوت های بین انسان و حیوان توجه کرده اید؟ چه تفاوتی بین انسان و حیوان وجود دارد، قبل از خواندن جواب لحظه ای با خود تامل کنید! چه جوابی به این سوال می دهید؟
درست حدس زدید، یکی از تفاوت های انسان و حیوان قدرت اراده است. انسان با این قدرت می تواند از نمی توانم ها، توانستن بسازد. به قول معروف نمی شود و نمی توانم در قاموس انسان راهی ندارد. انسان با تکیه بر قدرت اراده خود می تواند بر تمام مشکلات بر سر راه خود فایق آید. شما نیز می توایند بر این مشکلات غلبه کنید به شرط اینکه واقعا و از صمیم قلب خواستار غلبه بر مشکل خود باشید.
اصل تغییر تدریجی رفتار:
همانطور که عادت انسان به یک رفتار به صورت تدریجی تحقق پیدا می کند، درمان آن نیز به صورت تدریجی و با گذشت زمان محقق می شود، پس انتظار نداشته باشید یک شبه و با انجام این راه کارها در مدت زمان کوتاه بتوانید بر مشکل خود غلبه کنید. ممکن است در ابتدای راه با شکست روبرو شوید اما هیچ گاه نا امید نشوید و دوباره برای غلبه بر مشکل خود تلاش کنید.
کودکانه رفتارکنید:
خردسالی را مد نظر بگیرید و رفتار های او را با دقت زیر نظر بگیرید. چه چیزی می بینید؟ تلاش کودک برای رسیدن به هدف خود خیره کننده است، او هیچ گاه از شکست نمی هراسد، برای یاد گرفتن راه رفتن هزاران بار زمین می خورد اما پس از زمین خوردن گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است دوباره از زمین بلند می شود و برای رسیدن به هدف خود تلاش می کند. پس شما نیز از شکست ترسی به خود راه ندهید و با آغوش باز از آن استقبال کنید.
پرسشگر گرامی به یاد داشته باشید، تنها آگاهی از موارد زیر نمی تواند به شما کمک کند بلکه انچه در این میان موثر است، کاربرد دقیق موارد زیر است، پس با سعی وتلاش و جدیت در این مسیر گام بردارید.
با ذکر این نکات به بررسی سوال شما می پردازیم:
پرسشگر گرامی به نظرتان شما از لحاظ شکل ظاهری، قدرت تفکر و احساسات، استعدادهای خدادادی و... چه تفاوتی با دیگران دارید؟ آیا افرادی که از لحاظ اجتماعی و برخوردهای بین فردی از شما موفق تر هستند، از کره دیگری به زمین آمده اند؟ آیا آنان دارای ویژگی های خارق العاده ای هستند که من و شما از داشتن آن محروم هستیم؟ چه علل وعواملی موجب شده تا شما احساس نا توانی در برابر دیگران داشته باشید؟ چه وی‌ژ گی هایی در افراد دیگر وجود دارد که موجب می شود شما در برابر آنان احساس نا کارآمدی کنید؟ واقعا مشکل کار در کجاست؟ آیا این مشکل قابل حل است یا اینکه سالیان سال باید با آن دست به گریبان باشید. قبل از اینکه جواب سوال خود را مطالعه کنید از شما می خواهم از پای کامپیوتر بلند شوید و در کاغذی با دقت و مو شکافی به سوالات بالا و سوالاتی از این دست جواب بدهید. بدون شک با جواب دادن کامل به این سوالات هفتاد در صد جواب خود را دریافت می کنید.
پرسشگر گرامی به نظر می رسد یکی از مشکلات اصلی شما عدم اعتماد به توانایی هایتان می باشد، تا زمانی که به توانایی ها و ظرفیت خود اعتماد نداشته باشید در برخورد با دیگران دچار مشکل می شوید و در درون خود احساس ناتوانی می کنید. پس لازم است تصویری مثبت از ویژگی ها و توانایی های خود داشته باشید و با اعتماد به این تواناییها به جنگ مشکلات و مسایل زندگی بروید.(راهکارهای اعتماد به نفس را می توانید در مکاتبات بعدی از ما بخواهید)
اکنون با توجه به مطالب بالا سعی کنید راهکارهای زیر را امیدوارانه و با توکل بر خداوند متعال به کار ببندید تا از نتیجه آن بهره مند گردید:
1) شاید علت اینکه از حضور در جمع واهمه دارید، این باشد که احتمالاً شما فکر می‌کنید همواره در معرض دید و قضاوت دیگران هستید و از واکنش دیگران نسبت به اعمال و گفتار خود نگران هستید! حساسیت بیش از حد شما به نگاه و رفتار دیگران، موجب شده دچار کم‌ رویی و هراس از جمع گردید. باید بدانید این طور نیست که دیگران به همه رفتارها و گفتارهای شما دقت کنند؛ همان‌گونه که خود شما نیز به تمامی رفتار و گفتارهای دیگران توجه ندارید. علاوه بر این، باید در زندگی راحت‌تر بود و از حساسیت‌ها کم کرد؛ آیا ندیده‌اید کسانی را که در کلاس سؤال‌های پیش پا افتاده‌ای را مطرح می‌کنند یا به پرسش معلم جواب نامناسب و غلط می‌دهند و از خنده اطرافیان هیچ ناراحت نمی‌شوند؛ شما نیز از واکنش اطرافیان ناراحت نشوید و عکس العمل آنان برایتان اهمیتی نداشته باشد؛ باید دل را به دریا بزنید و سؤالات خود را همان موقع که پیش می‌آید - بدون ترس و واهمه - مطرح کنید. اوایل کمی سرخ می‌شوید و زبانتان گیر می‌کند؛ ولی پس از چند بار دیگر مشکلی نخواهید داشت. اگر هم دیگران از حرف شما بخندند، بکوشید خودتان نیز همراه آنان بخندید و از اینکه باعث شادی دیگران شده‌اید، احساس شادمانی کنید و احساس شرم و نگرانی را از خود دور کنید.
2) هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه‌ ها و عبارت‌هایی چون: (من خجالتی هستم)، (من کمرو هستم) و (من جرأت بیان ندارم) را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صدای بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم. اجازه ندهید خاطره شکست‌های قبلی به اندیشه شما راه یابد. موفقیت‌های گذشته را به خاطر آورید.
3) از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.
4) اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه‌رو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.
5) در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر - که بیشتر احساس راحتی می‌کنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوال‌پرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهای بزرگ‌تر و مهم‌تر گسترش دهید.
6) با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی‌کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتی ‌ها فاصله بگیرید.
7) همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایی که کمتر احساس کم‌رویی می‌کنید و شبیه کلاس است، فعّال‌تر باشید.
8)هفته ای چند بار برای خرید از خانه خارج شوید وسعی کنید ارتباط کلامی خود را با فروشنده افزایش دهید. سعی کنید تمام خرید خانه را شما انجام دهید و از آن شانه خالی نکنید.
( حتی زمانی که قصد خرید ندارید می توانید از این راهکار استفاده کنید: وارد مغازه شوید و پس سلام وعلیک وارتباط گرم با فروشنده از او در مورد قیمت یک یا چند جنس سوال کنید و پس از آن از او معذرت خواهی کنید واز مغازه خارج شوید)
9) حداقل پنج بار در هفته به بازار بروید و ویترین های مغازه ها ومناظر اطراف بازار را تماشا کنید.
10) تلاش کنید که در کارهای اجتماعی در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه مانند اردو و بازی‌ های دسته جمعی شرکت کنید نقش فعالی را بپذیرید.
11 )هنگام صحبت با دیگران یا در مقابل جمع به اعضای بدن خود (دست، پا، نحوه صحبت و...) هیچ توجهی نکنید و توجه خود را بر مطلبی که می‌گویید متمرکز کنید.
12) قبلاً مطلبی را که می‌خواهید در مقابل جمع بازگو کنید چندین بار در مقابل آینه تکرار کنید و فرض کنید که در مقابل جمع می‌باشید.
13) توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمی‌آموزید. پس از تمسخر دیگران در مراحل ابتدایی واهمه ای به دل راه ندهید و با آغوش باز از آن استقبال کنید.
در اینجا به ذکر راه کارهایی می پردازیم که به شما کمک می کند تا نشاط گذشته به زندگی شما برگردد:
1. اجتناب از تنهایی؛ بکوشید به غیر از مواقعی که ضرورت دارد، در تنهایی قرار نگیرید.
2. با افکار منفی خود مقابله کنید؛ یعنی، هر وقت این افکار به شما هجوم آورد. به هر صورت ممکن خود را از چنبره آن نجات دهید؛ برای مثال خود را به کاری مانند مطالعه یا هر کار دیگری که امکان انجام آن برای شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد.
3. به جنبه‌ های مثبت خود فکر کنید و بکوشید آنها را در یک برگه‌ای به صورت فهرست، لیست کنید.
4. به جای اینکه به کمبودها، عیب‌ها و ناکامی‌ های خود بیندیشید؛ به موفقیت‌ها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند یک لیوانی است که بخشی از آن پُر است و بخشی خالی؛ به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید. فرصت‌های زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد، نگران نباشید.
5. با افراد شاداب، فعال، اجتماعی، و متدین و در عین حال مثبت‌نگر معاشرت کنید و از افرادی که همیشه وقتی با آنها مواجه می‌شوید از زندگی شکایت می‌کنند، دوری گزینید.
6. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های خود قرار داده هر روز حداقل نیم تا یک ساعت ورزش کنید.
7. هر چه می‌ توانید قرآن بخوانید و از دعاهای اهل‌بیت(ع) بهره بگیرید: (فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ)(مزمل (73)، آیه 20.) البته قرآن را با تأنی و توجه به معنا تلاوت کنید.
8. از بیکاری و بی ‌برنامگی بپرهیزید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید.
9. برای برنامه ‌ریزی اوقات شبانه‌ روزی، حتماً با مشاور گفت و گو کنید یا از دوستان موفق خود کمک بگیرید.
10. به تغذیه خود - به خصوص صبحانه - اهمیت بدهید و هیچ‌گاه بدون خوردن صبحانه، مشغول تحصیل یا مطالعه نشوید.
11. هر وقت احساس دلتنگی می‌کنید، حدود ده دقیقه دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
12. به مسائل معنوی - به ویژه نماز اول وقت - اهمیت فوق‌العاده بدهید.
13. با توسل به اهل‌بیت (ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست می‌آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العمل‌ها، تکنیک‌ها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. موفقیت روز افزون شما جوانان جویای دانش و دوستدار پاکی آرزوی ما است.
پرسشگر گرامی پس از به کار بستن موارد بالا پس از گذشت سه ماه دوباره با ما مکاتبه کنید وما را در جریان پیشرفت خود قرار دهید تا راه کارهای تکمیلی را به شما ارایه دهیم.
محمد صادق آقاجانی





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین