با عرض سلام به دلایل متعدد در شرف طلاق هستم و فرزندم چهار ماه است پدر خود را ندیده است پدرش هم تمایلی به دیدن او ندارد و اصلا معلوم نیست که در حال حاضر در داخل کشور است یا خارج . پسرم به شدت بیتابی میکند و او را می خواهد او را بسیار دوست دارد ولی من اصلا از پدرش بد نمیگویم ولی انگار این تنها راه حل است خواهشمندم راهنمایی بفرمایید .
با عرض سلام به دلایل متعدد در شرف طلاق هستم و فرزندم چهار ماه است پدر خود را ندیده است پدرش هم تمایلی به دیدن او ندارد و اصلا معلوم نیست که در حال حاضر در داخل کشور است یا خارج . پسرم به شدت بیتابی میکند و او را می خواهد او را بسیار دوست دارد ولی من اصلا از پدرش بد نمیگویم ولی انگار این تنها راه حل است خواهشمندم راهنمایی بفرمایید . با سلام وعرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با این مجموعه تداوم داشته باشد. در ضمن از تاخیری که در امر پاسخ دهی به دلیل نقص فنی بوجود آمد از شما عذر خواهی می کنیم. خواهر گرامی ای کاش درباره علت چنین تصمیمی برای ما بیشتر سخن می گفتید و برای ما در این باره توضیحات بیشتری بیان می کردید؛ به هر حال ما فرض را بر این می گذاریم که شما به این نتیجه رسیده اید که بهترین تصمیم برای شما و فرزندتان جدایی از شوهرتان است و حتی اوضاع آنقدر وخیم است که نمی توانید برای شیرین شدن زندگی کودکان زندگی مشترک با همسرتان را ادامه دهید و تداوم زندگی مشترک برای فرزندتان هم می تواند آسیب هایی را بدنبال داشته باشد؛ فقط در یک کلام از شما می خواهم درباره این جمله فکر کنید: طلاق راه حل مسئله نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است؛ در صورت صلاحدید شما می توانیم بیشتر در این باره با شما سخن بگوئیم. در زندگی گاه شرایطی به وجود می آید که تصمیم گیری والدین با خواسته های فرزندانشان همخوانی ندارد. طلاق یکی از مهم ترین مواردی است که موقعیت فرزندان را در خانواده به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد. به طوری که گستره طلاق تا سال ها بر روی فرزندان باقی می ماند. جدایی برای والدین می تواند پایانی برای درگیری ها و اختلافات به وجود آمده باشد اما سرآغاز مشکلات فرزندان برای سازگاری با موقعیت جدید است و کودکان طلاق گرفتار ناهنجاری های عاطفی بیشتری می شوند. زمانی که زن و شوهری از یکدیگر جدا می شوند؛ فرزند آنان با آسیب های گوناگون روانی مواجه می شوند بویژه زمانی که فرزند با والدی که به دلیل طلاق از او جدا شده است ارتباط شدید عاطفی داشته باشد؛ آنچه که در این میان اهمیت دارد؛‌ تلاش شما برای به حداقل رساندن این آسیب ها می باشد؛ سازگاری بهتر و سریع‌تر کودک با طلاق و جدایی والدین عمدتا بستگی به این دارد که والدین چگونه با یکدیگر و نیز با کودکشان تعامل دارند. چند نکته بسیار مهم وجود دارند که والدین در هنگام طلاق باید حتما به‌خاطر داشته باشند؛ پس با تمام جدیت موارد زیر را بکار گیرید تا بتوانید زندگی توام با آرامشی را برای فرزند خود رقم بزنید: 1. هرگز در مورد مسائلی که به جدایی و طلاق می شود و به نوعی به کودک شما مربوط می شود؛ در حضور کودکتان با دیگران بحث ‌و گفتگو نکنید. 2. در ابتدا لازم نیست فرزند خود را نسبت به طلاق و جدایی آگاه کنید. البته پس از گذشت مدتی با توجه به توان ذهنی و عاطفی کودک می توانید در این باره با او صحبت کنید؛ لازم نیست درباره جزئیات با او سخن بگوئید چراکه کودکان مایل به شنیدن شرح کامل و پیچیده این که چرا جدایی رخ می دهد، نیستند ولی می خواهند اطمینان حاصل کنند که در این جریان آنها مقصر نیستند و برایشان توضیح داده شود که مامان و بابا احساس می کنند که خیلی با هم اختلاف دارند ولی هر دو او را دوست دارند. باید همه مسائل مربوط به کودک برای آنها روشن بیان شود. به عنوان مثال کدام یک از والدین دیگر در آن خانه زندگی نخواهد کرد و یا جزئیات زندگی روزانه در مورد این که چه کسی آنها را از مدرسه به خانه می آورد و... 3. سعی کنید از احساسات فرزند خود آگاهی پیدا کنید و احساسات او را در این زمینه درک کنید. 4. زمانی که او بهانه پدر خود را می گیرد به هیچ عنوان با تندی و پرخاش با او برخورد نکنید؛ چرا که چنین رفتارهایی می تواند به روحیه فرزند شما آسیب شدید برساند و او را بحران روانی مواجه کند. 5. سعی کنید از بین اقوام خود مردی را که فرزندتان به او علاقه دارد را انتخاب کنید و از او بخواهید که ارتباط عاطفی خود را فرزندتان افزایش دهد تا او جای پدر خود را احساس نکند. در این بین وسعت حمایت های خانوادگی نیز ارزشمند است؛ شما باید از سایر اعضا خانواده هم بخواهید تا به خوبی نقش حمایتی در قبال فرزند شما را ایفا کنند. برای مثال یک مادربزرگ دلسوز می تواند به حل برخی از مشکلات رفتاری به وجود آمده در کودک کمک کند. 6.از آنجا که طلاق و جدایی از یکی از والدین برای کودک می تواند بسیار شکننده باشد؛ ممکن است با برخی رفتار ها و کج خلقی هایی از سوی فرزند خود روبرو شوید که تحمل آن برای شما سخت باشد؛ در چنین مواقعی بهترین کار صبور بودن و حفظ آرامش است. 7. به یاد داشته باشید کودک به طور فطری به والدین خود علاقه دارد؛ پس هیچ گاه سعی کنید در حضور او از پدرش بد نگوئید. بچه‌ها به‌خوبی می‌فهمند که آنها مخلوطی از هر دو والد هستند. چنانچه شما به‌طور مداوم از همسرتان بد بگویید و وی را مقصر و یک آدم نادرست قلمداد کنید، آنگاه کودک شما حتی شاید به خودش نیز شک کنند. 8. از صحبت ها، کارهای و وسائلی که موجب می شود که یاد و خاطره پدرش در ذهن او مجسم شود به شدت پرهیز کنید. 9.برنامه زندگی فرزند خود را به گونه ای تنظیم کنید که حتی یک لحظه هم بیکار نباشد. 10. سعی کنید اکثر اوقات در جمع باشد و از تنها بودن او به شدت پرهیز کنید. 11. به او اطمینان دهید که در تمام لحظات در کنار او هستید و به هیچ عنوان از او جدا نمی شوید و از او مراقبت مستمر اعم از جسمانی و یا روانی می کنید. 12. هیچ گاه درباره رفتار های نادرست پدرش که موجب جدایی شما از او شده بود؛ سخن نگوئید. 13. تلاش کنید همسرتان را بیابید و وضعیت فرزندتان را کاملا برای او شرح دهید یا از واسطه‌ای که هم با او در ارتباط است و هم بر او نفوذ فکری دارد، بخواهید این کار را برایتان انجام دهد تا گفتگوی تلفنی پدر و فرزند یا دیدارهای دوره‌ای، از فشار روانی این ماجرا بکاهد. دوباره با ما سخن بگوئید. نویسنده:محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

با عرض سلام به دلایل متعدد در شرف طلاق هستم و فرزندم چهار ماه است پدر خود را ندیده است پدرش هم تمایلی به دیدن او ندارد و اصلا معلوم نیست که در حال حاضر در داخل کشور است یا خارج . پسرم به شدت بیتابی میکند و او را می خواهد او را بسیار دوست دارد ولی من اصلا از پدرش بد نمیگویم ولی انگار این تنها راه حل است خواهشمندم راهنمایی بفرمایید .


پاسخ:

با عرض سلام به دلایل متعدد در شرف طلاق هستم و فرزندم چهار ماه است پدر خود را ندیده است پدرش هم تمایلی به دیدن او ندارد و اصلا معلوم نیست که در حال حاضر در داخل کشور است یا خارج . پسرم به شدت بیتابی میکند و او را می خواهد او را بسیار دوست دارد ولی من اصلا از پدرش بد نمیگویم ولی انگار این تنها راه حل است خواهشمندم راهنمایی بفرمایید .

با سلام وعرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با این مجموعه تداوم داشته باشد. در ضمن از تاخیری که در امر پاسخ دهی به دلیل نقص فنی بوجود آمد از شما عذر خواهی می کنیم. خواهر گرامی ای کاش درباره علت چنین تصمیمی برای ما بیشتر سخن می گفتید و برای ما در این باره توضیحات بیشتری بیان می کردید؛ به هر حال ما فرض را بر این می گذاریم که شما به این نتیجه رسیده اید که بهترین تصمیم برای شما و فرزندتان جدایی از شوهرتان است و حتی اوضاع آنقدر وخیم است که نمی توانید برای شیرین شدن زندگی کودکان زندگی مشترک با همسرتان را ادامه دهید و تداوم زندگی مشترک برای فرزندتان هم می تواند آسیب هایی را بدنبال داشته باشد؛ فقط در یک کلام از شما می خواهم درباره این جمله فکر کنید: طلاق راه حل مسئله نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است؛ در صورت صلاحدید شما می توانیم بیشتر در این باره با شما سخن بگوئیم.
در زندگی گاه شرایطی به وجود می آید که تصمیم گیری والدین با خواسته های فرزندانشان همخوانی ندارد. طلاق یکی از مهم ترین مواردی است که موقعیت فرزندان را در خانواده به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد. به طوری که گستره طلاق تا سال ها بر روی فرزندان باقی می ماند. جدایی برای والدین می تواند پایانی برای درگیری ها و اختلافات به وجود آمده باشد اما سرآغاز مشکلات فرزندان برای سازگاری با موقعیت جدید است و کودکان طلاق گرفتار ناهنجاری های عاطفی بیشتری می شوند.
زمانی که زن و شوهری از یکدیگر جدا می شوند؛ فرزند آنان با آسیب های گوناگون روانی مواجه می شوند بویژه زمانی که فرزند با والدی که به دلیل طلاق از او جدا شده است ارتباط شدید عاطفی داشته باشد؛ آنچه که در این میان اهمیت دارد؛‌ تلاش شما برای به حداقل رساندن این آسیب ها می باشد؛ سازگاری بهتر و سریع‌تر کودک با طلاق و جدایی والدین عمدتا بستگی به این دارد که والدین چگونه با یکدیگر و نیز با کودکشان تعامل دارند. چند نکته بسیار مهم وجود دارند که والدین در هنگام طلاق باید حتما به‌خاطر داشته باشند؛ پس با تمام جدیت موارد زیر را بکار گیرید تا بتوانید زندگی توام با آرامشی را برای فرزند خود رقم بزنید:
1. هرگز در مورد مسائلی که به جدایی و طلاق می شود و به نوعی به کودک شما مربوط می شود؛ در حضور کودکتان با دیگران بحث ‌و گفتگو نکنید.
2. در ابتدا لازم نیست فرزند خود را نسبت به طلاق و جدایی آگاه کنید. البته پس از گذشت مدتی با توجه به توان ذهنی و عاطفی کودک می توانید در این باره با او صحبت کنید؛ لازم نیست درباره جزئیات با او سخن بگوئید چراکه کودکان مایل به شنیدن شرح کامل و پیچیده این که چرا جدایی رخ می دهد، نیستند ولی می خواهند اطمینان حاصل کنند که در این جریان آنها مقصر نیستند و برایشان توضیح داده شود که مامان و بابا احساس می کنند که خیلی با هم اختلاف دارند ولی هر دو او را دوست دارند. باید همه مسائل مربوط به کودک برای آنها روشن بیان شود. به عنوان مثال کدام یک از والدین دیگر در آن خانه زندگی نخواهد کرد و یا جزئیات زندگی روزانه در مورد این که چه کسی آنها را از مدرسه به خانه می آورد و...
3. سعی کنید از احساسات فرزند خود آگاهی پیدا کنید و احساسات او را در این زمینه درک کنید.
4. زمانی که او بهانه پدر خود را می گیرد به هیچ عنوان با تندی و پرخاش با او برخورد نکنید؛ چرا که چنین رفتارهایی می تواند به روحیه فرزند شما آسیب شدید برساند و او را بحران روانی مواجه کند.
5. سعی کنید از بین اقوام خود مردی را که فرزندتان به او علاقه دارد را انتخاب کنید و از او بخواهید که ارتباط عاطفی خود را فرزندتان افزایش دهد تا او جای پدر خود را احساس نکند. در این بین وسعت حمایت های خانوادگی نیز ارزشمند است؛ شما باید از سایر اعضا خانواده هم بخواهید تا به خوبی نقش حمایتی در قبال فرزند شما را ایفا کنند. برای مثال یک مادربزرگ دلسوز می تواند به حل برخی از مشکلات رفتاری به وجود آمده در کودک کمک کند.
6.از آنجا که طلاق و جدایی از یکی از والدین برای کودک می تواند بسیار شکننده باشد؛ ممکن است با برخی رفتار ها و کج خلقی هایی از سوی فرزند خود روبرو شوید که تحمل آن برای شما سخت باشد؛ در چنین مواقعی بهترین کار صبور بودن و حفظ آرامش است.
7. به یاد داشته باشید کودک به طور فطری به والدین خود علاقه دارد؛ پس هیچ گاه سعی کنید در حضور او از پدرش بد نگوئید. بچه‌ها به‌خوبی می‌فهمند که آنها مخلوطی از هر دو والد هستند. چنانچه شما به‌طور مداوم از همسرتان بد بگویید و وی را مقصر و یک آدم نادرست قلمداد کنید، آنگاه کودک شما حتی شاید به خودش نیز شک کنند.
8. از صحبت ها، کارهای و وسائلی که موجب می شود که یاد و خاطره پدرش در ذهن او مجسم شود به شدت پرهیز کنید.
9.برنامه زندگی فرزند خود را به گونه ای تنظیم کنید که حتی یک لحظه هم بیکار نباشد.
10. سعی کنید اکثر اوقات در جمع باشد و از تنها بودن او به شدت پرهیز کنید.
11. به او اطمینان دهید که در تمام لحظات در کنار او هستید و به هیچ عنوان از او جدا نمی شوید و از او مراقبت مستمر اعم از جسمانی و یا روانی می کنید.
12. هیچ گاه درباره رفتار های نادرست پدرش که موجب جدایی شما از او شده بود؛ سخن نگوئید.
13. تلاش کنید همسرتان را بیابید و وضعیت فرزندتان را کاملا برای او شرح دهید یا از واسطه‌ای که هم با او در ارتباط است و هم بر او نفوذ فکری دارد، بخواهید این کار را برایتان انجام دهد تا گفتگوی تلفنی پدر و فرزند یا دیدارهای دوره‌ای، از فشار روانی این ماجرا بکاهد.
دوباره با ما سخن بگوئید.
نویسنده:محمد صادق آقاجانی





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین