راستش من دختری جوان هستم که مدتی پیش قصد جدایی از همسرم را گرفتم.حدود 1 سال و چند ماه عقد بودیم .با تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم .زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند. ضربه روحی شدیدی خوردم و تا ماهها از خودم و زندگی بدم می امد.تصمیم به گرفتن مهریه کردم و هنوز درگیر دادگاه هستم. چند ماه پیش یکی از پسرهای دانشگاه به طرف من امد و به من ابراز علاقه کرد ولی من رد کردم چون شرعا شوهر دارم. با این که تو این مدتی که عقد بودیم یکبار هم به سراغ من نیامد ولی من خدا را در نظر میگیرم.این اقا اصرار دارد که با هم تلفنی در ارتباط باشیم و بعد از جدایی رسمی از شوهرم به خواستگاری من می آید. به نظر شما این رابطه تا چه حد غلط و گناه است؟ من در این مدت چی کار کنم که به گناه دچار نشوم؟
راستش من دختری جوان هستم که مدتی پیش قصد جدایی از همسرم را گرفتم.حدود 1 سال و چند ماه عقد بودیم .با تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم .زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند. ضربه روحی شدیدی خوردم و تا ماهها از خودم و زندگی بدم می امد.تصمیم به گرفتن مهریه کردم و هنوز درگیر دادگاه هستم. چند ماه پیش یکی از پسرهای دانشگاه به طرف من امد و به من ابراز علاقه کرد ولی من رد کردم چون شرعا شوهر دارم. با این که تو این مدتی که عقد بودیم یکبار هم به سراغ من نیامد ولی من خدا را در نظر میگیرم.این اقا اصرار دارد که با هم تلفنی در ارتباط باشیم و بعد از جدایی رسمی از شوهرم به خواستگاری من می آید. به نظر شما این رابطه تا چه حد غلط و گناه است؟ من در این مدت چی کار کنم که به گناه دچار نشوم؟ پرسشگر گرامی؛ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه پر برکت و آرزوی ایامی سرشار از یاد حضرت حق جلّ جلاله برای شما، با توجه به تجارب بالینی این مرکز در موارد مشابه مورد شما چند مطلب را به عرض می رسانم: 1- شما در مورد زندگی قبلی خودتان توضیحی نداده اید وفقط فرموده اید که( تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم، زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند)؛ اگر شما واقعا عشق و علاقه ی شدیدی به همسر خود داشته اید و فقط مشکل شما وابستگی شدید ایشان به مادرشان بوده است باید عرض نمایم که زوج درمانگران تکنیکهای بسیار خوبی برای حل چنین معضلاتی دارند که شما و همسرتان می توانید با مراجعه به یک زوج درمانگر با تجربه، مشکل خود را با پیگیری هایی که می‌کنید حل نمایید زیرا همانطور که می دانید طلاق زشت ترین و مبغوض ترین حلال نزد خداوند متعال است برای همین با بروز اندک مشکلی نمی‌شود بر طبل طلاق کوبید. لازم به ذکر است که هزینه ی زوج درمانی بسیار کمتر از طلاق و طلاق کشی است که باید بر هزینه های مادی آن هزینه های بسیار جانفرسای مشکلات روحی و روانی را افزود. 2- چون جدا شدن از همسرتان محرز نیست، نمی توانید اقدام قطعی در مورد همسر احتمالی آینده تان بکنید زیرا: اول اینکه: چه بسا که شوهر سابقتان از موضوع بویی ببرد و علاوه بر اینکه از پرداخت مهریه سرباز زند ادعای خاصی نیز علیه شما طرح نماید! دوم اینکه: طبق تجارب بالینی ما ایجاد ارتباط و لو تلفنی و یا پیامکی باعث ایجاد وابستگی و یا دلبستگی می شود، اگر امر ازدواج با فرد جدید بنا به دلایل مختلف به سر انجام نرسد ضربه روحی و روانی دیگری خواهید خورد، زیرا واقعیت اینست که فعلا تا جدایی قطعی شما از شوهر قبلی تان همه چیز پا در هواست و لذا نمی توانید سنگ بنای زندگی جدیدتان را بر خاک ست بنا نهید! سوم اینکه: هرگز در این امر عجله نکنید و با استفاده از تجارب شکست قبلی سعی نمایید گامهای حساب شده ای که موفقیت شما را در ازدواج تضمین نماید بردارید زیرا در غیر اینصورت امکان دارد درچاهی همانند چاه سابق بیافتید مثلا اگر شما از اول می دانستید که شوهر شما وابستگی شدید به مادرش دارد یا از اول اقدام به ازدواج با ایشان نمی کردید و یا اگر هم اقدام می کردید با پیش آگاهی‌ها و تدابیر لازم وارد زندگی او می شدید. چهارم اینکه: زوج درمانگران از مقوله ای به نام ازدواج واکنشی سخن به میان می آورند که زن و یا شوهری که از هم جدا می شوند برای اینکه به همسر سابق خود ضرب شصتی نشان دهند سریعا دست به کار شده و با عجله و نسنجیده و بدون توجه به آیتمهای مختلف شخصیتی و همسانی های بایسته؛ با شخص دیگری ازدواج می نمایند، که این اشتباهی بمراتب خطرناک تر از اشتباه اول است زیرا بعد از مدت کوتاهی تعارضات شخصیتی و ناهمسانی های مختلف با زوج جدید رونمایی می‌کند و شخص خود را در مشکلی بغرنج‌تر از مشکل قبلی غوطه ور می‌بیند. پنجم اینکه: اگر چه شما در مورد شخص جدیدی که پیشنهاد ارتباط و ازدواج با شما را داده سخن زیادی به میان نیاورده اید و لذا ما نمی توانیم قضاوت صحیحی در مورد ایشان داشته باشیم؛ اما تجارب به ما می‌گوید که اینگونه افراد فقط بدنبال ارضای امیال خود می باشند و وعده خواستگاری وسیله‌ای برای‌ راضی کردن دختر به این ارتباط خارج از چهارچوب شرعی، عرفی و قانونی است. و اصرارایشان مبنی بر داشتن ارتباط تلفنی قبل از روشن شدن تکلیف شوهر شما، از یک فرد مقید به چهارچوبهای دینی و فرهنگی بعید به نظر می رسد. و دیگر اینکه باید توجه داشته باشید که ارتباط با تلفن شروع می شود ولی در حد آن باقی نمی ماند. پیشنهاد نهایی ما: 1- در یک نامه و یا پیامک به ایشان قضایا را توضیح دهید و این تماس اخرین تماس شما باشد و به ایشان بگویید که: اولا اگر خواهان ازدواج با شما است باید صبر نماید تا تکلیف زندگی مشترک قبلی شما روشن شود و دوم اینکه بعد از سپری شدن دوران عده ی طلاق از طریق خانواده ی شما برای ازدواج با شما اقدام نماید زیرا تجربه نشان داده که ادامه ارتباط تلفنی و یا پیامکی تدریجا منجر به ایجاد و تشدید دلبستگی می شود و با توجه به مطالب پیش گفته، این امر فعلا به ضرر شماست. 2- بعد از اینکه بطور رسمی از شوهر خود جدا شدید و بعد از سپری شدن دوران عده ی طلاق می توانید به ایشان اطلاع دهید که برای آشنایی بیشتر، همراه خانواده شان به منزل پدری شما مراجعه نماید و بعد از چند جلسه که تا حدی با روحیات و ویژگی های شخصیتی هم آشنا شدید به یک مشاور قبل ازدواج با تجربه مراجعه نمایید که ایشان با گرفتن تستهای شخصیتی مختلف، مصاحبه، خاطرات دوران کودکی و تاریخچه ی خانوادگی که در سه جلسه انجام می شود؛ به طرفین می گوید که آیا شما به درد هم می خورید یا نه و اگر می خورید باید چه تدابیری در زندگی اتخاذ نماییید تا ازدواج پایداری داشته باشید. مراجعه به مشاوره قبل از ازدواج به این جهت ضروری است که دوباره با مشکل مواجه نشوید و ضربه ای دیگر نخورید. اگر در این راستا سوال و یا ابهام دیگری داشتید دوباره با ما تماس بگیرید و با توضیحات بیشتر در باره مشکلتان ما را در ارئه ی پاسخی دقیقتر یاری نمایید. حامد محقق زاده
عنوان سوال:

راستش من دختری جوان هستم که مدتی پیش قصد جدایی از همسرم را گرفتم.حدود 1 سال و چند ماه عقد بودیم .با تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم .زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند. ضربه روحی شدیدی خوردم و تا ماهها از خودم و زندگی بدم می امد.تصمیم به گرفتن مهریه کردم و هنوز درگیر دادگاه هستم. چند ماه پیش یکی از پسرهای دانشگاه به طرف من امد و به من ابراز علاقه کرد ولی من رد کردم چون شرعا شوهر دارم. با این که تو این مدتی که عقد بودیم یکبار هم به سراغ من نیامد ولی من خدا را در نظر میگیرم.این اقا اصرار دارد که با هم تلفنی در ارتباط باشیم و بعد از جدایی رسمی از شوهرم به خواستگاری من می آید. به نظر شما این رابطه تا چه حد غلط و گناه است؟ من در این مدت چی کار کنم که به گناه دچار نشوم؟


پاسخ:

راستش من دختری جوان هستم که مدتی پیش قصد جدایی از همسرم را گرفتم.حدود 1 سال و چند ماه عقد بودیم .با تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم .زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند. ضربه روحی شدیدی خوردم و تا ماهها از خودم و زندگی بدم می امد.تصمیم به گرفتن مهریه کردم و هنوز درگیر دادگاه هستم. چند ماه پیش یکی از پسرهای دانشگاه به طرف من امد و به من ابراز علاقه کرد ولی من رد کردم چون شرعا شوهر دارم. با این که تو این مدتی که عقد بودیم یکبار هم به سراغ من نیامد ولی من خدا را در نظر میگیرم.این اقا اصرار دارد که با هم تلفنی در ارتباط باشیم و بعد از جدایی رسمی از شوهرم به خواستگاری من می آید. به نظر شما این رابطه تا چه حد غلط و گناه است؟ من در این مدت چی کار کنم که به گناه دچار نشوم؟

پرسشگر گرامی؛ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه پر برکت و آرزوی ایامی سرشار از یاد حضرت حق جلّ جلاله برای شما، با توجه به تجارب بالینی این مرکز در موارد مشابه مورد شما چند مطلب را به عرض می رسانم:
1- شما در مورد زندگی قبلی خودتان توضیحی نداده اید وفقط فرموده اید که( تمام علاقه و عشقی که به همسرم داشتم ایشون از من خواست که جدا شویم، زیرا وابستگی شدید به مادرشون داشتند)؛ اگر شما واقعا عشق و علاقه ی شدیدی به همسر خود داشته اید و فقط مشکل شما وابستگی شدید ایشان به مادرشان بوده است باید عرض نمایم که زوج درمانگران تکنیکهای بسیار خوبی برای حل چنین معضلاتی دارند که شما و همسرتان می توانید با مراجعه به یک زوج درمانگر با تجربه، مشکل خود را با پیگیری هایی که می‌کنید حل نمایید زیرا همانطور که می دانید طلاق زشت ترین و مبغوض ترین حلال نزد خداوند متعال است برای همین با بروز اندک مشکلی نمی‌شود بر طبل طلاق کوبید. لازم به ذکر است که هزینه ی زوج درمانی بسیار کمتر از طلاق و طلاق کشی است که باید بر هزینه های مادی آن هزینه های بسیار جانفرسای مشکلات روحی و روانی را افزود.
2- چون جدا شدن از همسرتان محرز نیست، نمی توانید اقدام قطعی در مورد همسر احتمالی آینده تان بکنید زیرا:
اول اینکه: چه بسا که شوهر سابقتان از موضوع بویی ببرد و علاوه بر اینکه از پرداخت مهریه سرباز زند ادعای خاصی نیز علیه شما طرح نماید!
دوم اینکه: طبق تجارب بالینی ما ایجاد ارتباط و لو تلفنی و یا پیامکی باعث ایجاد وابستگی و یا دلبستگی می شود، اگر امر ازدواج با فرد جدید بنا به دلایل مختلف به سر انجام نرسد ضربه روحی و روانی دیگری خواهید خورد، زیرا واقعیت اینست که فعلا تا جدایی قطعی شما از شوهر قبلی تان همه چیز پا در هواست و لذا نمی توانید سنگ بنای زندگی جدیدتان را بر خاک ست بنا نهید!
سوم اینکه: هرگز در این امر عجله نکنید و با استفاده از تجارب شکست قبلی سعی نمایید گامهای حساب شده ای که موفقیت شما را در ازدواج تضمین نماید بردارید زیرا در غیر اینصورت امکان دارد درچاهی همانند چاه سابق بیافتید مثلا اگر شما از اول می دانستید که شوهر شما وابستگی شدید به مادرش دارد یا از اول اقدام به ازدواج با ایشان نمی کردید و یا اگر هم اقدام می کردید با پیش آگاهی‌ها و تدابیر لازم وارد زندگی او می شدید.
چهارم اینکه: زوج درمانگران از مقوله ای به نام ازدواج واکنشی سخن به میان می آورند که زن و یا شوهری که از هم جدا می شوند برای اینکه به همسر سابق خود ضرب شصتی نشان دهند سریعا دست به کار شده و با عجله و نسنجیده و بدون توجه به آیتمهای مختلف شخصیتی و همسانی های بایسته؛ با شخص دیگری ازدواج می نمایند، که این اشتباهی بمراتب خطرناک تر از اشتباه اول است زیرا بعد از مدت کوتاهی تعارضات شخصیتی و ناهمسانی های مختلف با زوج جدید رونمایی می‌کند و شخص خود را در مشکلی بغرنج‌تر از مشکل قبلی غوطه ور می‌بیند.
پنجم اینکه: اگر چه شما در مورد شخص جدیدی که پیشنهاد ارتباط و ازدواج با شما را داده سخن زیادی به میان نیاورده اید و لذا ما نمی توانیم قضاوت صحیحی در مورد ایشان داشته باشیم؛ اما تجارب به ما می‌گوید که اینگونه افراد فقط بدنبال ارضای امیال خود می باشند و وعده خواستگاری وسیله‌ای برای‌ راضی کردن دختر به این ارتباط خارج از چهارچوب شرعی، عرفی و قانونی است. و اصرارایشان مبنی بر داشتن ارتباط تلفنی قبل از روشن شدن تکلیف شوهر شما، از یک فرد مقید به چهارچوبهای دینی و فرهنگی بعید به نظر می رسد. و دیگر اینکه باید توجه داشته باشید که ارتباط با تلفن شروع می شود ولی در حد آن باقی نمی ماند.
پیشنهاد نهایی ما:
1- در یک نامه و یا پیامک به ایشان قضایا را توضیح دهید و این تماس اخرین تماس شما باشد و به ایشان بگویید که: اولا اگر خواهان ازدواج با شما است باید صبر نماید تا تکلیف زندگی مشترک قبلی شما روشن شود و دوم اینکه بعد از سپری شدن دوران عده ی طلاق از طریق خانواده ی شما برای ازدواج با شما اقدام نماید زیرا تجربه نشان داده که ادامه ارتباط تلفنی و یا پیامکی تدریجا منجر به ایجاد و تشدید دلبستگی می شود و با توجه به مطالب پیش گفته، این امر فعلا به ضرر شماست.
2- بعد از اینکه بطور رسمی از شوهر خود جدا شدید و بعد از سپری شدن دوران عده ی طلاق می توانید به ایشان اطلاع دهید که برای آشنایی بیشتر، همراه خانواده شان به منزل پدری شما مراجعه نماید و بعد از چند جلسه که تا حدی با روحیات و ویژگی های شخصیتی هم آشنا شدید به یک مشاور قبل ازدواج با تجربه مراجعه نمایید که ایشان با گرفتن تستهای شخصیتی مختلف، مصاحبه، خاطرات دوران کودکی و تاریخچه ی خانوادگی که در سه جلسه انجام می شود؛ به طرفین می گوید که آیا شما به درد هم می خورید یا نه و اگر می خورید باید چه تدابیری در زندگی اتخاذ نماییید تا ازدواج پایداری داشته باشید. مراجعه به مشاوره قبل از ازدواج به این جهت ضروری است که دوباره با مشکل مواجه نشوید و ضربه ای دیگر نخورید.
اگر در این راستا سوال و یا ابهام دیگری داشتید دوباره با ما تماس بگیرید و با توضیحات بیشتر در باره مشکلتان ما را در ارئه ی پاسخی دقیقتر یاری نمایید.
حامد محقق زاده





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین