گفته می¬شود تقلید به معنای رجوع جاهل به عالم است. بنابراین، افرادی باسواد و تحصیل کرده که جاهل نیستند و خود اهل تحقیق اند، چه نیاز به تقلید دارند؟ باید دانست که تنها تقلید نیکو و شایسته که مبنای عقلی و فطری دارد تقلید جاهل از عالم است اما جاهل در اینجا به معنای جاهل نسبی و کسی است که در مسائل شرعی، مجتهد و کارشناس نیست، گرچه خودش در مسائل دیگری متخصص و کارشناس باشد، و یا حتّی در مسائل فقهی از آگاهی نسبی خوبی برخوردار باشد. خودِ مجتهدین نیز در مسائل دیگر به متخصص رجوع میکنند و این را از باب رجوع جاهل به عالم و اهل خبره میدانند. نمونه بارز آن حضرت امام خمینی بود که پزشک معالج ایشان گفت: تا به حال کسی را ندیدهام که این قدر در درمان، مطیع پزشک باشد. به طور کلی مردم به طوری عادی، در زندگی روزمره خود، هر جا به کاری نیاز پیدا کنند که تخصص کافی را در آن ندارند، به متخصص و خبره آن کار رجوع میکنند. پزشک برای تعمیر ماشین خود به مکانیک رجوع میکند و مهندس برای درمان به پزشک و هیچ یک از آن¬ها، جهل خود را در آن زمینه، اهانت به خود حساب نمیکنند؛ زیرا رجوع به خبره یعنی دنبال علم و تخصصِ متخصصان رفتن. در جهان امروز، تحقیق در همه علوم برای یک نفر کاری است غیر ممکن و غیر ضروری. امروز حتی اکثر روحانیون در مسائل شرعی تقلید میکنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نکردهاند، و یا نیازی به آن احساس نمیکنند، و وقت خود را در تخصصهای دیگر علوم دینی صرف کردهاند. تقلید و رجوع جاهل به عالم و کاردان امری است که هم عقل و منطق آن را پذیرفته است و هم آیات و روایات به لزوم آن دستور دادهاند، مانند آیه (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ اگر نمیدانید از آگاهان بپرسید).(نحل، 43 و انبیا، 7) ( ذکر) به معنی آگاهی و اطلاع است و اهل ذکر مفهوم وسیعی دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینههای مختلف شامل میشود. امام صادق(ع) نیز در این زمینه فرموده است:(و امّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه)(حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 18، ص 94) ؛ هر کس از فقهای امّت ما که نفس خود را مواظبت کند و از دینش پاسداری نماید، با هوای نفس مخالفت و فرمان مولای خود را اطاعت کند؛ سزاوار است که عوام از او تقلید کنند). صرف سواد داشتن مارا از تقلید بی نیاز نمی¬سازد زیرا فهم بسیاری از آیات و روایات کار دشوار و نیازمند دانش اجتهاد است و از هر کسی ساخته نیست، باید روایات از نظر سند، جهت و حیثیت صدور، اطلاق و تقیید، عام و خاص، اجمال و وضوح، تباین و تعارضی که بین آن¬ها و جود دارد و هم چنین آیات الهی از منظر محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و دلالت و... بررسی گردد و این ملاحظه و تتبع روایات و آیات و مقایسه آنان بایک دیگر تنها از فقیه ساخته است که در این موارد تخصص دارد. بنابراین تقلید از مجتهد، دلیل بر جهالت مردم و ناآگاهی آنان نیست بلکه به معنای رجوع غیرمتخصص به متخصص است و این روش منحصر به بحث اجتهاد و تقلید نیست بلکه در تمام علوم جاری و رایج است که نه تنها ناپسند نیست بلکه ریشه عقلی و منطقی دارد.
گفته می¬شود تقلید به معنای رجوع جاهل به عالم است. بنابراین، افرادی باسواد و تحصیل کرده که جاهل نیستند و خود اهل تحقیق اند، چه نیاز به تقلید دارند؟
گفته می¬شود تقلید به معنای رجوع جاهل به عالم است. بنابراین، افرادی باسواد و تحصیل کرده که جاهل نیستند و خود اهل تحقیق اند، چه نیاز به تقلید دارند؟
باید دانست که تنها تقلید نیکو و شایسته که مبنای عقلی و فطری دارد تقلید جاهل از عالم است اما جاهل در اینجا به معنای جاهل نسبی و کسی است که در مسائل شرعی، مجتهد و کارشناس نیست، گرچه خودش در مسائل دیگری متخصص و کارشناس باشد، و یا حتّی در مسائل فقهی از آگاهی نسبی خوبی برخوردار باشد.
خودِ مجتهدین نیز در مسائل دیگر به متخصص رجوع میکنند و این را از باب رجوع جاهل به عالم و اهل خبره میدانند. نمونه بارز آن حضرت امام خمینی بود که پزشک معالج ایشان گفت: تا به حال کسی را ندیدهام که این قدر در درمان، مطیع پزشک باشد.
به طور کلی مردم به طوری عادی، در زندگی روزمره خود، هر جا به کاری نیاز پیدا کنند که تخصص کافی را در آن ندارند، به متخصص و خبره آن کار رجوع میکنند. پزشک برای تعمیر ماشین خود به مکانیک رجوع میکند و مهندس برای درمان به پزشک و هیچ یک از آن¬ها، جهل خود را در آن زمینه، اهانت به خود حساب نمیکنند؛ زیرا رجوع به خبره یعنی دنبال علم و تخصصِ متخصصان رفتن. در جهان امروز، تحقیق در همه علوم برای یک نفر کاری است غیر ممکن و غیر ضروری. امروز حتی اکثر روحانیون در مسائل شرعی تقلید میکنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نکردهاند، و یا نیازی به آن احساس نمیکنند، و وقت خود را در تخصصهای دیگر علوم دینی صرف کردهاند.
تقلید و رجوع جاهل به عالم و کاردان امری است که هم عقل و منطق آن را پذیرفته است و هم آیات و روایات به لزوم آن دستور دادهاند، مانند آیه (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ اگر نمیدانید از آگاهان بپرسید).(نحل، 43 و انبیا، 7) ( ذکر) به معنی آگاهی و اطلاع است و اهل ذکر مفهوم وسیعی دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینههای مختلف شامل میشود.
امام صادق(ع) نیز در این زمینه فرموده است:(و امّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه)(حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 18، ص 94) ؛ هر کس از فقهای امّت ما که نفس خود را مواظبت کند و از دینش پاسداری نماید، با هوای نفس مخالفت و فرمان مولای خود را اطاعت کند؛ سزاوار است که عوام از او تقلید کنند). صرف سواد داشتن مارا از تقلید بی نیاز نمی¬سازد زیرا فهم بسیاری از آیات و روایات کار دشوار و نیازمند دانش اجتهاد است و از هر کسی ساخته نیست، باید روایات از نظر سند، جهت و حیثیت صدور، اطلاق و تقیید، عام و خاص، اجمال و وضوح، تباین و تعارضی که بین آن¬ها و جود دارد و هم چنین آیات الهی از منظر محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و دلالت و... بررسی گردد و این ملاحظه و تتبع روایات و آیات و مقایسه آنان بایک دیگر تنها از فقیه ساخته است که در این موارد تخصص دارد.
بنابراین تقلید از مجتهد، دلیل بر جهالت مردم و ناآگاهی آنان نیست بلکه به معنای رجوع غیرمتخصص به متخصص است و این روش منحصر به بحث اجتهاد و تقلید نیست بلکه در تمام علوم جاری و رایج است که نه تنها ناپسند نیست بلکه ریشه عقلی و منطقی دارد.
- [سایر] تقلید به معنای رجوع جاهل به عالم است. علت اینکه مجتهدان، تقلید را بر مردم واجب کردهاند، این است که مردم را جاهل و بیسواد میدانند! همین نکته باعث میشود قشر تحصیل کرده، هرگز سراغ تقلید نروند و بگویند که اسلام، دین فطری بوده و امر فطری همگانی است نه تخصصی! پس چه ضرورتی دارد که حتما به مجتهد رجوع شود؟
- [آیت الله بهجت] اگر فردی بی سواد با راهنمایی یک عالم بدون تحقیق از کسی تقلید کند، جایز است؟
- [آیت الله اردبیلی] دو عالم از یک مرجع تقلید واحد، دو فتوای متضاد نقل میکنند، وظیفه ما تحقیق کامل است یا با عمل به یکی از آنها تکلیف ساقط میشود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی پس از رحلت آیة الله اراکی (رحمه الله) برای اینکه اعمال خود را بدون تقلید انجام نداده باشد بدون تحقیق از مجتهدی تقلید کرده است، آیا اکنون می تواند به دیگری رجوع کند؟
- [آیت الله بهجت] اگر فردی بعد از تحقیق و عدم احراز اعلمیّت، از کسی تقلید کرد، آیا می شود به غیر او که مانند اوست رجوع کند؟
- [آیت الله سبحانی] نده یک زمانی (دوران اوائل تکلیف) از یکی از مراجع بدون تحقیق تقلید نمودم سپس از مرجع خود بدون تحقیق عدول کرده ولی بار سوّم با تحقیق از مرجعی تقلید نمودم آیا تقلید بنده صحیح است؟ مسائل اختلافی قبل از تقلید را چه کنم؟
- [آیت الله بهجت] آیا می توان بدون تحقیق مرجع تقلید را انتخاب کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] تقلید از کدام یک از این دو مرجع رجحان دارد، عالمِ اعدل، یا عادلِ اعلم؟
- [آیت الله بهجت] وظیفه افرادی که تقلید نمی کنند چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] همه مراجع تقلید فعلی، بقا بر تقلید میّت را جایز میدانند. آیا میشود بدون رجوع به مرجع خاصّی بر تقلید میّت باقی ماند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] مجتهد و اعلم و واجد سایر شرایط تقلید را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: آن که خود انسان از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم و واجد سایر شرایط را بشناسد و به آن یقین یا اطمینان حاصل کند. در تشخیص مجتهد و اعلم، لازم نیست خود انسان مجتهد باشد. دوّم: آن که از راهی برای خود انسان یا برای نوع مردم در این شرایط، اطمینان حاصل شود، مثلاً عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم و واجد شرایط را تشخیص دهند، واجد شرایط بودن کسی را تصدیق کنند و از گفته آنان برای شخص انسان یا نوع مردم اطمینان پیدا شود. سوم: آن که دو مرد عالم عادل که میتوانند واجد شرایط تقلید را تشخیص دهند، بدان گواهی دهند به شرط آن که دو مرد عالم عادل دیگر با نظر آنان مخالفت ننمایند و بنا بر احتیاط واجب اگر یک نفر عالم عادل گواهی دهد باید احتیاط کرد. و چنانچه دو مرد عالم عادل یا بیشتر، به واجد شرایط تقلید بودن کسی شهادت دهند، لازم نیست انسان تحقیق کند که آیا دو مرد عالم عادل دیگر برخلاف نظر آنها شهادت میدهند یا خیر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، سپس تقلید کند، اگر اعمال سابق، مطابق فتوای این مجتهد باشد صحیح است و گرنه نظر مرجع خود را درباره¬ی آن سؤال کرده و مطابق آن عمل می¬کند، همچنین است اگر بدون تحقیق کافی از مجتهدی تقلید نموده باشد.
- [آیت الله مظاهری] در زمانی که در اعلمیّتِ مجتهدین اختلاف باشد یا مجتهدِ اعلم وجود نداشته باشد، مکلّف میتواند از هر مجتهدِ جامع الشرایطی تقلید کند. همچنین در چنین شرایطی از دو مرجع و یا بیشتر میشود تقلید کرد و رجوع از مرجعی به مرجع دیگر نیز جایز است.
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مرجع تقلید در مسألهای فتوا دهد, مقلّد او نمیتواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کند; ولی اگر فتوا ندهد, بلکه احتیاط کند, مثل اینکه بگوید (احتیاط, آن است فلان طور عمل شود)، مقلد او میتواند به فتوای مجتهد دیگر که دیگر مجتهدان از او اعلم نیستند عمل کند; همچنین است اگرمرجع تقلید بگوید (محلّ تأمل )یا (مورد اشکال) است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی فتوای مرجعی را بدون اشتباه برای مقلد او بگوید، چنانچه فتوای آن مرجع عوض شد, لازم نیست به او خبر دهد؛ ولی اگر در نقل فتوا اشتباه کند، در صورت امکان, لازم است مقلّد را آگاه کند. البتهوجوب تعلیمِ جاهل نسبت به مرجع و ناقل فتوا و عالِم دیگر, محفوظ است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] عدول، یعنی تغییر تقلید از مجتهدی به مجتهد دیگر، جایز نیست بنابر احتیاط واجب، مگر آن که مجتهد دوم اعلم باشد و اگر بدون تحقیق عدول کرده باید بازگردد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که برای نماز قضای میت اجیر شده ، باید یا مجتهد باشد یا مسائل نماز راروی تقلید صحیح بداند واگر عالم به کیفیت احتیاط باشد و احتیاط کند اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که خمس بدهکار است نمی تواند آن را به ذمه بگیرد یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود؛ باید خمس آن را بدهد؛ بلی اگر به مجتهد عادل که از او تقلید می کند یا به وکیل او رجوع کند؛ ممکن است در بعضی از موارد به آن شخص دستگردان کند تا خمس به ذمه منتقل شود.
- [آیت الله مظاهری] در صورتی که شناخت اعلم مشکل باشد، یا آنکه اهل تشخیص در شناخت اعلم اختلاف داشته باشند اعلم بودن شرط نیست، و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند، از هر کدام که بخواهد میتواند تقلید کند، بلکه میتواند در بعضی مسائل از کسی و در بعضی دیگر از دیگری تقلید نماید.