اسلام، دین فطری بوده و امر فطری همگانی است نه تخصصی، پس چه ضرورتی دارد که حتما به مجتهد رجوع و از او تقلید شود؟
اسلام، دین فطری بوده و امر فطری همگانی است نه تخصصی، پس چه ضرورتی دارد که حتما به مجتهد رجوع و از او تقلید شود؟ نخست باید دانست که منظور از فطری بودن، گاهی به معنای (بدیهی بودن) نزد همگان است و گاهی به معنای (مورد قبول بودن) نزد همگان است. درباره (تقلید) به معنای رجوع به کارشناس در اموری که آدمی نسبت به آن ناآگاه است، از مواردی است که مورد قبول نزد همگان است و فطری می باشد. در واقع مغالطه ای که برخی دچار آن شده اند آن است که امور تخصصی را اموری غیر فطری می¬دانند در حالی که منظور از فطری بودن دین اسلام و احکام اسلامی آن است که اگر علت و حکمت موجود در احکام برای انسان¬ها روشن شود و تمام مفاسد و مصالح مترتب بر یک حکم شرعی برای عقل انسان آشکار شود هر شخصی بنا بر فطرت مشترک آن حکم را قبول خواهد کرد ولی این بدان معنا نیست که همه اشخاص مفاسد و مصالح احکام را بدانند. مانند خردسالی که به حکم فطرت به چیزهای لذت بخش گرایش دارد ولی چه بسا برخی کارهای لذت بخش در اختیار او نباشد و یا به آن آگاه نباشد، در این صورت وظیفه بزرگترهاست که به خاطر تجربه ای که در شناخت لذایذ دارند دیگران را راهنمایی کنند. در مورد احکام شرعی نیز همین طور است شخص فقیه اعلم به خاطر تخصصی که در شناخت احکام که بر اساس مفاسد و مصالح است صلاحیت دارد مصادیق احکام و نوع آنان را برای دیگر افراد مشخص کند و پذیرش گفته های متخصص از سوی دیگران، مورد قبول و مورد تأیید همگان است و این همان فطری بودن تقلید است. چنان که برخی بزرگان گفته اند: (وقتی کسی از دانش و تخصصی برخوردار است و دیگران از آن محروم هستند عقل و فطرت انسان ایجاب می¬کند که از آن عالم در زمینه تخصصش پیروی شود و حرف او مورد پذیرش قرار گیرد و همه عقلای عالم، از تمام اقوام و نژادها و پیروان همه ادیان و مذاهب، فطری بودن و عقلانی بودن مراجعه جاهل به عالم و تقلید از او را می¬پذیرند و این مساله قابل انکار نیست).(مصباح یزدی، نقش تقلید در زندگی انسان، پیشین، ص 43)
عنوان سوال:

اسلام، دین فطری بوده و امر فطری همگانی است نه تخصصی، پس چه ضرورتی دارد که حتما به مجتهد رجوع و از او تقلید شود؟


پاسخ:

اسلام، دین فطری بوده و امر فطری همگانی است نه تخصصی، پس چه ضرورتی دارد که حتما به مجتهد رجوع و از او تقلید شود؟

نخست باید دانست که منظور از فطری بودن، گاهی به معنای (بدیهی بودن) نزد همگان است و گاهی به معنای (مورد قبول بودن) نزد همگان است.
درباره (تقلید) به معنای رجوع به کارشناس در اموری که آدمی نسبت به آن ناآگاه است، از مواردی است که مورد قبول نزد همگان است و فطری می باشد. در واقع مغالطه ای که برخی دچار آن شده اند آن است که امور تخصصی را اموری غیر فطری می¬دانند در حالی که منظور از فطری بودن دین اسلام و احکام اسلامی آن است که اگر علت و حکمت موجود در احکام برای انسان¬ها روشن شود و تمام مفاسد و مصالح مترتب بر یک حکم شرعی برای عقل انسان آشکار شود هر شخصی بنا بر فطرت مشترک آن حکم را قبول خواهد کرد ولی این بدان معنا نیست که همه اشخاص مفاسد و مصالح احکام را بدانند. مانند خردسالی که به حکم فطرت به چیزهای لذت بخش گرایش دارد ولی چه بسا برخی کارهای لذت بخش در اختیار او نباشد و یا به آن آگاه نباشد، در این صورت وظیفه بزرگترهاست که به خاطر تجربه ای که در شناخت لذایذ دارند دیگران را راهنمایی کنند. در مورد احکام شرعی نیز همین طور است شخص فقیه اعلم به خاطر تخصصی که در شناخت احکام که بر اساس مفاسد و مصالح است صلاحیت دارد مصادیق احکام و نوع آنان را برای دیگر افراد مشخص کند و پذیرش گفته های متخصص از سوی دیگران، مورد قبول و مورد تأیید همگان است و این همان فطری بودن تقلید است. چنان که برخی بزرگان گفته اند: (وقتی کسی از دانش و تخصصی برخوردار است و دیگران از آن محروم هستند عقل و فطرت انسان ایجاب می¬کند که از آن عالم در زمینه تخصصش پیروی شود و حرف او مورد پذیرش قرار گیرد و همه عقلای عالم، از تمام اقوام و نژادها و پیروان همه ادیان و مذاهب، فطری بودن و عقلانی بودن مراجعه جاهل به عالم و تقلید از او را می¬پذیرند و این مساله قابل انکار نیست).(مصباح یزدی، نقش تقلید در زندگی انسان، پیشین، ص 43)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین