لطفا پیرامون دیدگاه اشو درباره خدا، توضیح بفرمائید. بیانات اشو در بارة خدا بسیار مختلف و متفاوت است. گاهی خدا را همان (کل) یا (هستی مطلق) میداند. در عبارات فراوانی تأکید دارد که خدا شخص نیست. در جایی بر تجربی بودن خدا تصریح میکند و در جایی دیدگاههایش خدایی ناقص، پر از عیب و ابهام و رمزآلود را به مخاطب معرفی میکند؛ که به برخی از آنها اشاره میشود: خدا همان هستی مطلق است! اشو در عبارات متعددی معتقد و مدعی است که خدا چیزی جز همان (کل) یا هستی مطلق نیست.1 اشو خدا را فقط بهانهای میداند که احساسات ما نسبت به کل ابراز شود. چرا که در واقع کل، الهی است و هنگامی که ما لبریز احساس الوهی شویم با کل هستی یکی میشویم.2 انسان فقط میتواند با کل که همان خدا هست، موفق باشد نه بر ضد آن 3 و خداوند همان براهمن است. براهمن همان هستی کل است که به نظر اشو از طریق چاکرای ششم شناخته میشود.4 نتیجه این سخنان این است که از نظر اشو انسان همان خداست و خداوند همان انسان است! چرا که انسان و خدا در واقع یک چیز بیشتر نیستند 5 و انسان بخشی از هستی الهی است و بنابراین هرگز از خدا جدا نیست و در واقع او با خداوند یگانه است!6 از نظر اشو ما نه جسم هستیم و نه ذهن، ما سراسر آگاهی هستیم و این آگاهی مطلق یعنی خدا.7 طبق نظر اشو بدن انسانها و ذهنها از یکدیگر جداست اما هستی انسانها یکی است و با شناخت یک نفر میتوان کل هستی را که همان خداست، شناخت.8 سرانجام اینکه اشو معتقد است خداوند در جایی درختی سبز است، در جایی دیگر ستارهای درخشان و در جایی دیگر فاخته و در جایی یک گل و در جایی یک کودک و در جایی دیگر یک رودخانه است.9 عشق بالاتر از خداست! با توجه به اهمیت فوقالعادهای که اشو برای عشق قائل است، هیچ چیز را بالاتر از آن نمیداند؛ حتی خدا و دین را! او معتقد است تنها یک دین وجود دارد و آن دین عشق و تنها یک خدا وجود دارد و آن خدای عشق و جشن و شکر سرور است.10 سکس را حل کن! اشو که ریشه تمام مشکلات و حوادث را سکس و غریزه جنسی میداند، در باره وصال به خدا نیز سکس را مهمترین توصیه خود قرار میدهد و با صراحت تمام میآورد که تا مسأله سکس حل نشود انسان به خدا نمیرسد و جستجوی خداوند بدون سکس امکانپذیر نیست! (آزموده من این است: هر روز به انسانها بر میخورم، و آنها میآیند و میگویند که در پی خداوند هستند. هر چه بیشتر آنها را میسنجم، بیشتر در مییابم که مشکل آنها سکس است. اما اگر به آنها بگویم که دشواری آنها به مسائل جنسی باز میگردد، به ایشان بر میخورد و باد شخصیتشان خالی میشود. اما، راستی این است که سکس مسأله اصلی است و تا زمانی که آن مسأله حل نشود، جستجوی خداوند امکانناپذیر است ...بنابر این من سکس را مسأله اصلی میشمارم.)!11 1. همان، یک فنجان چای، ص 15 و 346 و 347؛ ضربان قلب حقیقت مطلق، ص25 و 75. 2. همان، راز بزرگ، ص 251. 3. همان، خلاقیت، ص 60. 4. همان، تعلیمات تانترا، ص 150. 5. همان، راز بزرگ، ص 147. 6. همان، عشق، رقص زندگی، ص 130. 7. همان، مراقبه، شور سرمستی، ص 195. 8. همان، مزهای از ملکوت، ص 73. 9. همان، و آنگاه نبودم، ص 92. 10. همان، اینک برکهای کهن، ص 37. 11. همان، مراقبه ، هنر وجد و سرور، ص 83. ............... نام نویسنده: سید روحالله موسویزاده
اشو درباره خدا چه دیدگاهی دارد؟
لطفا پیرامون دیدگاه اشو درباره خدا، توضیح بفرمائید.
بیانات اشو در بارة خدا بسیار مختلف و متفاوت است. گاهی خدا را همان (کل) یا (هستی مطلق) میداند. در عبارات فراوانی تأکید دارد که خدا شخص نیست. در جایی بر تجربی بودن خدا تصریح میکند و در جایی دیدگاههایش خدایی ناقص، پر از عیب و ابهام و رمزآلود را به مخاطب معرفی میکند؛ که به برخی از آنها اشاره میشود: خدا همان هستی مطلق است!
اشو در عبارات متعددی معتقد و مدعی است که خدا چیزی جز همان (کل) یا هستی مطلق نیست.1 اشو خدا را فقط بهانهای میداند که احساسات ما نسبت به کل ابراز شود. چرا که در واقع کل، الهی است و هنگامی که ما لبریز احساس الوهی شویم با کل هستی یکی میشویم.2
انسان فقط میتواند با کل که همان خدا هست، موفق باشد نه بر ضد آن 3 و خداوند همان براهمن است. براهمن همان هستی کل است که به نظر اشو از طریق چاکرای ششم شناخته میشود.4
نتیجه این سخنان این است که از نظر اشو انسان همان خداست و خداوند همان انسان است! چرا که انسان و خدا در واقع یک چیز بیشتر نیستند 5 و انسان بخشی از هستی الهی است و بنابراین هرگز از خدا جدا نیست و در واقع او با خداوند یگانه است!6
از نظر اشو ما نه جسم هستیم و نه ذهن، ما سراسر آگاهی هستیم و این آگاهی مطلق یعنی خدا.7
طبق نظر اشو بدن انسانها و ذهنها از یکدیگر جداست اما هستی انسانها یکی است و با شناخت یک نفر میتوان کل هستی را که همان خداست، شناخت.8
سرانجام اینکه اشو معتقد است خداوند در جایی درختی سبز است، در جایی دیگر ستارهای درخشان و در جایی دیگر فاخته و در جایی یک گل و در جایی یک کودک و در جایی دیگر یک رودخانه است.9
عشق بالاتر از خداست!
با توجه به اهمیت فوقالعادهای که اشو برای عشق قائل است، هیچ چیز را بالاتر از آن نمیداند؛ حتی خدا و دین را! او معتقد است تنها یک دین وجود دارد و آن دین عشق و تنها یک خدا وجود دارد و آن خدای عشق و جشن و شکر سرور است.10
سکس را حل کن!
اشو که ریشه تمام مشکلات و حوادث را سکس و غریزه جنسی میداند، در باره وصال به خدا نیز سکس را مهمترین توصیه خود قرار میدهد و با صراحت تمام میآورد که تا مسأله سکس حل نشود انسان به خدا نمیرسد و جستجوی خداوند بدون سکس امکانپذیر نیست!
(آزموده من این است: هر روز به انسانها بر میخورم، و آنها میآیند و میگویند که در پی خداوند هستند. هر چه بیشتر آنها را میسنجم، بیشتر در مییابم که مشکل آنها سکس است. اما اگر به آنها بگویم که دشواری آنها به مسائل جنسی باز میگردد، به ایشان بر میخورد و باد شخصیتشان خالی میشود. اما، راستی این است که سکس مسأله اصلی است و تا زمانی که آن مسأله حل نشود، جستجوی خداوند امکانناپذیر است ...بنابر این من سکس را مسأله اصلی میشمارم.)!11
1. همان، یک فنجان چای، ص 15 و 346 و 347؛ ضربان قلب حقیقت مطلق، ص25 و 75.
2. همان، راز بزرگ، ص 251.
3. همان، خلاقیت، ص 60.
4. همان، تعلیمات تانترا، ص 150.
5. همان، راز بزرگ، ص 147.
6. همان، عشق، رقص زندگی، ص 130.
7. همان، مراقبه، شور سرمستی، ص 195.
8. همان، مزهای از ملکوت، ص 73.
9. همان، و آنگاه نبودم، ص 92.
10. همان، اینک برکهای کهن، ص 37.
11. همان، مراقبه ، هنر وجد و سرور، ص 83.
...............
نام نویسنده:
سید روحالله موسویزاده
- [سایر] وهابیت در مورد خدا چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] وهابیت در مورد خدا چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] هندو ها در مورد خدا چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت در مورد خدا چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] وهابیت در مورد جسمانیت خدا چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] عرفان اشو را چگونه عرفانی است، در مورد عرفان اُشو توضیح دهید؟
- [سایر] درباره اشو توضیح دهید؟
- [سایر] مراقبه از منظر اشو چه جایگاهی دارد لطفا بیان فرمایید؟
- [سایر] رابطه اشو و عرفان های هندوئی چیست لطفا توضیح دهید؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره تبعیّت و پیروی از سخنان بزرگان چیست؟ مثلاً سخنان اشو، زرتشت، و دیگران؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترکنماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین میگذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده
- [آیت الله مظاهری] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید فقط برای خداوند عالم نماز بخواند پس کسی که ریا کند یعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است خواه فقط برای مردم باشد یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد
- [آیت الله وحید خراسانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانی را بر زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد؛ اشکال ندارد و گرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده:
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد؛ یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.