<ul> <li></li> </ul>آیا خداوند به اندازه حقارت ما بزرگ است؟ باید توجّه داشت که واژه ی بزرگ یا بزرگتر ، درباره ی خداوند متعال به معنی بزرگی اندازه یا مقام و مرتبه ی وجودی و امثال آن نیست. چون در همه ی این معانی ، نوعی مقایسه لحاظ شده است و خدا قابل مقایسه با هیچ موجودی نیست. وقتی گفته می شود خدا بزرگ است منظور این است که او بزرگتر از آن است که با خلق خود قیاس گردد و بزرگتر از آن است که خلق ، به درک حقیقت او نائل گردند. به تعبیر دیگر خدا بزرگتر از آن است که ذهن متفکّر و قلب عارف و بلکه انبیاء قادر به ادراک کنه ذات و حقیقت او باشد. آنچه انسان از خدا می داند تنها ظهورات اسماء اوست نه کنه ذاتش. به قول امیر مومنان (ع) در خطبه اوّل نهج البلاغه: ( لَا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ : خدایی که همّتهای عالی از درکش عاجزند و غوّاصان دریای اندیشه به او دست نمی یابند.) در روایات آمده است: ( قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ فَقَالَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) حَدَّدْتَهُ فَقَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَقُولُ قَالَ قُلْ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف : روزی مردی نزد امام صادق (ع) گفت: الله اکبر ؛ امام (ع) فرمودند: از چه چیزی بزرگتر است. مرد گفت: از هر چیزی. امام فرمودند: خدا را محدود نمودی. مرد پرسید: پس چگونه بگویم؟ امام فرمودند: بگو خدا بزرگتر از آن است که به وصف درآید. ) (الکافی ، ج1 ،ص117 ) ( قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَیُّ شَیْءٍ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقُلْتُ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ فَقَالَ وَ کَانَ ثَمَّ شَیْءٌ فَیَکُونُ أَکْبَرَ مِنْهُ فَقُلْتُ وَ مَا هُوَ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف : یکی از اصحاب گوید: امام صادق (ع) به من فرمودند: خدا از کدام چیز بزرگتر است؟ گفتم: خدا بزرگتر از هر چیزی است. امام فرمودند: آیا چیزی بود که خدا بزرگتر از آن باشد؟ گفتم: پس حقیقت چیست؟ امام فرمودند: خدا بزرگتر از آن است که قابل وصف باشد.) (الکافی ،ج1 ،ص 117)
<ul> <li></li> </ul>آیا خداوند به اندازه حقارت ما بزرگ است؟
باید توجّه داشت که واژه ی بزرگ یا بزرگتر ، درباره ی خداوند متعال به معنی بزرگی اندازه یا مقام و مرتبه ی وجودی و امثال آن نیست. چون در همه ی این معانی ، نوعی مقایسه لحاظ شده است و خدا قابل مقایسه با هیچ موجودی نیست. وقتی گفته می شود خدا بزرگ است منظور این است که او بزرگتر از آن است که با خلق خود قیاس گردد و بزرگتر از آن است که خلق ، به درک حقیقت او نائل گردند. به تعبیر دیگر خدا بزرگتر از آن است که ذهن متفکّر و قلب عارف و بلکه انبیاء قادر به ادراک کنه ذات و حقیقت او باشد. آنچه انسان از خدا می داند تنها ظهورات اسماء اوست نه کنه ذاتش. به قول امیر مومنان (ع) در خطبه اوّل نهج البلاغه: ( لَا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ : خدایی که همّتهای عالی از درکش عاجزند و غوّاصان دریای اندیشه به او دست نمی یابند.)
در روایات آمده است:
( قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ فَقَالَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) حَدَّدْتَهُ فَقَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَقُولُ قَالَ قُلْ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف : روزی مردی نزد امام صادق (ع) گفت: الله اکبر ؛ امام (ع) فرمودند: از چه چیزی بزرگتر است. مرد گفت: از هر چیزی. امام فرمودند: خدا را محدود نمودی. مرد پرسید: پس چگونه بگویم؟ امام فرمودند: بگو خدا بزرگتر از آن است که به وصف درآید. ) (الکافی ، ج1 ،ص117 )
( قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَیُّ شَیْءٍ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقُلْتُ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ فَقَالَ وَ کَانَ ثَمَّ شَیْءٌ فَیَکُونُ أَکْبَرَ مِنْهُ فَقُلْتُ وَ مَا هُوَ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف : یکی از اصحاب گوید: امام صادق (ع) به من فرمودند: خدا از کدام چیز بزرگتر است؟ گفتم: خدا بزرگتر از هر چیزی است. امام فرمودند: آیا چیزی بود که خدا بزرگتر از آن باشد؟ گفتم: پس حقیقت چیست؟ امام فرمودند: خدا بزرگتر از آن است که قابل وصف باشد.) (الکافی ،ج1 ،ص 117)
- [سایر] <ul> <li></li> </ul>با توجه به اینکه ملاک احتیاج معلول به علت هستی بخش ضعف و فقر مرتبه وجودی است، آیا در مورد ملاک احتیاج معلول به علت تامه درغیر از علل هستی بخش چه می توان گفت؟
- [سایر] سلام <div>به نظر شما درامدی که یک مرد داره چطوری باید در خونه مدیریت بشه؟</div> <div>حساب مشترک داشته باشند؟</div> <div>مرد خودش خرید بره؟</div> <div>با همسر خرید برند؟</div> <div>ماهیانه به همسر مبلغی داده بشه؟</div> <div></div> <div>میشه معایب و مزایای هر کدوم رو بگین؟</div>
- [سایر] با سلام. میخواستم بدونم مصرف کدامیک از این مواد غذایی قاعده آور هستن؟ و اینکه ایا روی سقط جنین هم تاثیر دارن؟ <div>زعفران- دارچین وگرمیها.</div> <div>اثر سردیها بیشتر هست یا گرمیها... خیلی مهمه برام.اگر میشه دقیق راهنماییم کنید.</div> <div></div> <div></div>
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانوم هاشمی <div>مدت <span style="font-size: 11pt;">زیادیه که بنده خارشک گرفتم،اکثر اوقات در حال خاروندن پوست سر هستم.واقعا داره کلافم میکنه.</span> <div> <div>و از طرفیم ریزش مو گرفتم.</div> <div>و مدت 8 ماه که بیماری اگزما بوستی گرفتم.محل اگزما پشت دست بنده می باشد.<br /> <div><span style="font-size: 11pt;">این 3 بیماره واقعا کلافم کرده و احساس میکنم که این 3 بهم ارتباط دارند.پیش متخصص های طب روزم رفتم ولی هیچ فایده ای نداشت.</span></div> <div><span style="font-size: 11pt;">اگر ممکنه راهنمایم کنین ممنونم میشم.</span> <div>یاعلی</div> </div> </div> </div> </div>
- [سایر] با سلام خدمت دکتر هاشمی <div>مدت 8 ماه که منجر به بیماری اگزما شدم پشت دستم خارش عجیبی میگیره و در کنار این مشکلام مدت طلانی هست که بیماری خارشک گرفتم مدام در حال خاروندن بدنم هستم بیشترین نقطه ای که میخارونم گردن به بالاست از بس که سرم رو خاروندم تمام مو های سرم ریخت و ریزش مو گرفتم تو رو خدا یه را حلی جلو پای من بزارید.</div> <div>احساس میکنم تمام این بیماری ها به هم مرتبطه.</div> <div>خواهشا کمکم کنید</div> <div>ممنونم در پناه حق</div>
- [سایر] سلام <div>خسته نباشید.</div> <div>من زیاد خسته می شوم. در ضمن نمی توانم روی کارم تمرکز کنم.</div> <div>لطفا راهنمایی کنید</div>
- [سایر] <BR> بلوغ دختر<BR>نشانه بلوغ دختر را بیان کنید؟<BR>
- [سایر] سلام علیکم<br />خسته نباشید<br />بنده به غذا ها و نوشیدنی های ترش علاقه دارم<br />می خواستم ببینم که اگر من روزانه چهار پنج بار چای ترش بخورم برایم مشکلی پیش نمی آید؟<br />ضمنا شکر خدا مشکل خاصی هم ندارم
- [سایر] با سلام و ارزوی بهروزی <div>بنده مدت دوسه سال است که به پاهایم ساق وران سرما زده </div> <div>گاهی احساس لرز دارم ...رطوبت را احساس میکنم ...</div> <div>بعداز حمام خیلی دیر رطوبت بدنم خشک میشود همچنین اگر عرق کنم دیر خشک میشود...روغن حیوانی که میخورم بدنم گرم میشود ولی هرچه سیاه دانه و عرق نعناع خوردم اثر زیادی ندیدم .</div> <div>روده بزرگم 35 سالست التهاب دارد .سابقه سینوزیت کمی بجا مانده ..ووسواس فکری هم دارم ..ریشه ی این بیماری ایا از رود هام است </div> <div>چون بدنم به شدت اسقز کردی =ادامس ون میطلبد ومیخورم اصل صمغ ش را </div> <div> دیابت 2 وتری گلیسیرید وکمی کلسترول هم دارم ولی بفضل الهی با پیاده روی هرسه اینها بلکه این رطوبت هم دارد بهبود میابد </div> <div></div> <div>قدر خودتان وخدمت بزرگتان رابدانید که خلقی بسیار دعاگوی شما هستند </div> <div></div> <div>با تشکر فراوان ودعای خیر .منتظر جوابتان در ایمیلم هستم یا علی </div> <div></div> <div></div> <div></div> <div></div>
- [سایر] <p>سلام آقای دکتر</p> <p>آیا موم سفیدی که در علوم اسلامی و طب اسلامی بیان شده با موم سفیدی که در شمع سازی استفاده می شود فرق دارد؟</p> <p>ضمنا موم سفیدی که در علوم اسلامی و طب سنتی اسلامی بیان شده چطور تهیه میشود؟</p> <p>منتظر پاسخ شما هستم</p>
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگام غسل کردن لازم نیست نیت واجب یا مستحب کند، همین اندازه که به قصد قربت و اطاعت فرمان خدا انجام دهد کافی است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز خواندن روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است؛ مثل جائی از فرش که اسم خدا بر آن نوشته شده؛ بنابراحتیاط صحیح نیست. شرط چهارم آنکه جای نمازگزار سقفش به اندازه ای که نتواند در آنجا راست بایستد؛ کوتاه نباشد و همچنین به اندازه ای که جای رکوع و سجود نداشته باشد؛ کوچک نباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز را باید به قصد قربت یعنی برای اطاعت فرمان خدا انجام داد و لازم نیست نیت را به زبان آورد و یا در اول نماز از قلب بگذراند، همین اندازه که اگر سؤال کنند چه می کنی، بتواند جواب دهد که برای خدا نماز می خوانم کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] روزه از عبادات است و لازم است با نیت به جا آورده شود، در موقع نیت لازم نیست به زبان بگوید، یا از قلب خود بگذراند همین اندازه که در نظرش این باشد که برای اطاعت فرمان خدا از اذان صبح تا مغرب کارهایی که روزه را باطل می کند ترک نماید کافی است.
- [آیت الله مظاهری] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند، و اگر در رکوع یادش بیاید مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ______ 1) نیست خدایی غیر از خداوند بردبارِ بزرگوار. نیست خدایی غیر از خداوند برترِ بزرگ. منزّه است خداوندی که پرورش دهنده آسمانهای هفت گانه و زمینهای هفت گانه و آنچه درون آنها و میان آنهاست و آفرینده عرش بزرگ است، و تمام حمد، ویژه پرورش دهنده جهانیان است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه با سگ شکاری، حیوان وحشی حلال گوشتی را شکار کند، این حیوان با پنج شرط حلال می شود: 1 سگ طوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، بلکه همین اندازه که سگ را برای شکار تربیت کرده اند کافی است، ولو این که وقتی چشمش به شکار افتاد خودش حرکت کند و به سوی شکار برود، ولی احتیاط واجب آن است که اگر عادت دارد پیش از رسیدن صاحبش شکار را می خورد از شکار او اجتناب شود، اما اگر گاهی شکار را بخورد، یا فقط خون او را بخورد، اشکال ندارد. 2 کسی که سگ را می فرستد بنابر احتیاط واجب باید مسلمان یا بچه مسلمانی که خوب و بد را می فهمد باشد، کسی که نسبت به اهل بیت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اظهار دشمنی کند مسلمان نیست و شکار او اشکال دارد. 3 هنگام فرستادن یا حرکت کردن سگ باید نام خدا را ببرد، ولی اگر از روی فراموشی آن را ترک کند اشکال ندارد و لازم نیست پیش از فرستادن سگ نام خدا را ببرد، بلکه اگر پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است. 4 شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، بنابراین اگر سگ، شکار خود را خفه کند یا از زیادی دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست. 5 کسی که سگ را فرستاده وقتی برسد که شکار جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن وقت نباشد، اما اگر زمانی برسد که به اندازه سربریدن وقت دارد مثلاً چشم خود را حرکت می دهد یا پای بر زمین می زند، باید سر حیوان را مطابق دستور شرع ببرد وگرنه حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سگ شکاری، حیوانِ وحشی حلال گوشتی را شکار کند، با شش شرط گوشت آن پاک و حلال است: اوّل:سگ به گونهای تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، ولی اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیری نایستد، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که اگر عادت داشته باشد که پیش از رسیدن صاحب خود شکار را بخورد، از شکار آن اجتناب کنند، ولی اگر اتّفاقا شکار را بخورد، اشکال ندارد. دوم:صاحبش آن را بفرستد و اگر سرِ خود دنبال شکار رود و حیوانی را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر سرِ خود دنبال شکار رود و بعد صاحب آن بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند اگرچه به واسطه صدای صاحب آن شتاب کند بنابر احتیاط واجب، باید از خوردن آن شکار خودداری نمایند. سوم:کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد یا بچّه مسلمان که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است. چهارم:وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمدا نبرد و پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد، بنابر احتیاط واجب باید از آن شکار اجتناب نماید. پنجم:شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم:کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد یا اگر زنده باشد، به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد مثلاً حیوان چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین بزند چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر حیوان حلالگوشت وحشی را با اسلحه شکار کنند، با پنج شرط حلال و بدنش پاک است: 1 اسلحه شکار مثل کارد و شمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه و تیر، تیز باشد که بهواسطه تیز بودن، بدن حیوان را پاره کند، و اگر بهوسیله دام یا چوب و سنگ و مانند اینها حیوانی را شکار کنند بنابر اظهر پاک نمیشود و خوردن آن هم حرام است؛ و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن تیز باشد که در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند پاک و حلال است، و اگر گلوله تیز نباشد، بلکه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بکشد، یا بهسبب حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن، حیوان بمیرد، پاک و حلال بودنش، اشکال دارد. 2 کسی که شکار میکند باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله میکند، حیوانی را شکار نماید، آن شکار حلال نیست. 3 اسلحه را برای شکار کردن حیوان بهکار ببرد، و اگر مثلاً جایی را نشانهگیری کند و ناخواسته حیوانی را بکشد، آن حیوان پاک نیست و خوردن آن هم حرام است. 4 در وقت بهکار بردن اسلحه، نام خدا را ببرد و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شکار حلال نمیشود، ولی اگر فراموش کند، در صورتی که معتقد به وجوبِ بردنِ نام خدا در این هنگام بوده، و یا اگر معتقد نبوده، عادت به بردن نام خدا را داشت، اشکال ندارد. 5 وقتی به حیوان برسد که مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد؛ و چنانچه به اندازه سر بریدن وقت باشد و سر حیوان را نبُرد تا بمیرد، حرام میشود.
- [آیت الله بهجت] اگر سگ شکاری، حیوان وحشی حلالگوشتی را شکار کند، پاک و حلال بودن حیوان شش شرط دارد: 1 سگ بهطوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، ولی اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیری نایستد مانع ندارد؛ و تربیت شدن سگ به این است که غالباً موقع کشتن شکار آن را نخورد، ولی اگر اتفاقاً شکار را بخورد، اشکال ندارد. 2 صاحبش آن را بفرستد، و اگر از پیش خود دنبال شکار رود و حیوانی را شکار کند خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند که زودتر خود را به شکار برساند، اگرچه بهواسطه صدای صاحبش شتاب کند، بنابر اظهر باید از خوردن آن شکار، خودداری نمایند. 3 کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را میفهمد، و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله میکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ، حرام است. 4 وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد، و اگر عمداً نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر از روی فراموشی باشد، در صورتی که معتقد به وجوب بردن نام خدا در این هنگام بود و یا اگر معتقد نبوده عادت به بردن نام خدا داشت، اشکال ندارد، و اگر وقت فرستادن، نام خدا را عمداً نبرد و پیش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتیاط، باید از آن شکار اجتناب نمایند، اگرچه بنابراظهر مانعی ندارد. 5 شکار بهوسیله زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند، یا شکار به دلیل دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. 6 کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد، مثلاً حیوان چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین بزند، چنانچه سر حیوان را نبُرد تا بمیرد، حلال نیست. و بنابر احوط، شکارچی باید خودش را زود به شکار برساند که اگر زنده است، آن را به دستور شرع سر ببرد، و اگر عجله نکرد، چه معذور باشد یا نه، و احتمال بدهد که بعد از شکار کردن هنوز زنده بوده و بعداً مرده است، پاک و حلال بودن شکار، مشکل است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر سگ شکاری حیوان وحشی حلال گوشتی را شکار کند، پاک بودن و حلال بودن آن حیوان شش شرط دارد: اوّل - سگ به طوری تربیت شده باشد که هروقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هروقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد و نیز باید عادتش این باشد که تا صاحبش نرسد از شکار نخورد، ولی اگر اتّفاقاً شکار را بخورد، اشکال ندارد; دوم - صاحبش آن را بفرستد و اگر پیش خود دنبال شکار رود وحیوانی را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است، و اگر پیش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانک بزند که زودتر آن را بشکار برساند، و به واسطه صدای صاحبش شتاب کند، خوردن آن اشکال دارد; سوم - کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب وبد را بفهمد و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر میکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است; چهارم - وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا نبرد، آن شکار حرام است ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد; و احتیاط آنست که اکتفأ نکند به بردن نام خدا بعد از فرستادن و قبل از رسیدن به صید. پنجم - شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد پس اگر سگ شکار را خفه کند، یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست; ششم - کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد مثلاً حیوان چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین بزند، چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.