اگر به واجب الوجودی قائل نباشیم رابطه موجودات با یکدیگر به چه صورتی در خواهد آمد؟
اگر به واجب الوجودی قائل نباشیم رابطه موجودات با یکدیگر به چه صورتی در خواهد آمد؟ اگر به واجب الوجودی اعتقاد نداشته باشیم منطقاً به ممکن الوجود نیز نباید اعتقاد داشته باشیم. یا به عبارت دیگر فرض عدم واجب الوجود مساوی با فرض عدم ممکن الوجود است. توضیح مطلب این که یک موجود ، بنا به فرض عقلی نمی تواند از یکی از دوحالت خارج باشد ؛ یا واجب الوجود است ؛ یعنی عین وجود است ؛ یا ممکن الوجود است ؛ یعنی به خودی خود نه اقتضاء عدم دارد و نه اقتضاء وجود ؛ عقلا خارج از ایندو فرض ، فرض دیگری امکان ندارد. ممکن الوجود که به خودی خود نه اقتضاء وجود دارد و نه اقتضاء عدم ؛ بنا بر این برای این که موجود شود باید وجود به آن افاضه شود تا موجود گردد ؛ مثلا انسان بودن ، مساوی با موجود بودن نیست ؛ به همین علّت نیز زمانی زمین خالی از انسان بود ؛ و هر لحظه ممکن است بساط انسان از روی زمین برچیده شود ؛ پس موجود ممکن برای این که موجود باشد باید علّت آن ، وجود را به آن افاضه کند ؛ و تنها چیزی که می تواند وجود را افاضه کند خود وجود است ؛ چون عین وجود است که محتاج به وجود دهنده نیست. لذا تنها وجود است که واجب الوجود است ؛و عین موجودیّت است. بنا بر این فرض نبود واجب الوجود یعنی فرض نبود وجود ؛ و فرض نبود وجود یعنی فرض نبود وجود دهنده به ممکن الوجود ؛ و فرض نبود وجود دهنده به ممکن الوجود یعنی فرض نبود ممکن الوجود . پس با نبود واجب الوجود ، ممکن الوجودی هم نخواهد بود تا سوال از نحوه ارتباط آنها با همدیگر شود. اساسا اگر مفهوم درست واجب الوجود و ممکن الوجود فهمیده شود ، فرض وجود ممکن الوجود بدون واجب الوجود محال خواهد بود ؛ چون فرض وجود ممکن الوجود بدون واجب الوجود یعنی فرض وجود معلول بدون علّت ؛ و فرض وجود معلول بدون وجود علّت محال است ؛ چون معلول یعنی موجودی که علّت دارد ؛ پس معلول بدون علّت ، یعنی موجود دارای علّتِ بدون علّت ؛ که ذاتا متناقض است .
عنوان سوال:

اگر به واجب الوجودی قائل نباشیم رابطه موجودات با یکدیگر به چه صورتی در خواهد آمد؟


پاسخ:

اگر به واجب الوجودی قائل نباشیم رابطه موجودات با یکدیگر به چه صورتی در خواهد آمد؟


اگر به واجب الوجودی اعتقاد نداشته باشیم منطقاً به ممکن الوجود نیز نباید اعتقاد داشته باشیم. یا به عبارت دیگر فرض عدم واجب الوجود مساوی با فرض عدم ممکن الوجود است.
توضیح مطلب این که یک موجود ، بنا به فرض عقلی نمی تواند از یکی از دوحالت خارج باشد ؛ یا واجب الوجود است ؛ یعنی عین وجود است ؛ یا ممکن الوجود است ؛ یعنی به خودی خود نه اقتضاء عدم دارد و نه اقتضاء وجود ؛ عقلا خارج از ایندو فرض ، فرض دیگری امکان ندارد. ممکن الوجود که به خودی خود نه اقتضاء وجود دارد و نه اقتضاء عدم ؛ بنا بر این برای این که موجود شود باید وجود به آن افاضه شود تا موجود گردد ؛ مثلا انسان بودن ، مساوی با موجود بودن نیست ؛ به همین علّت نیز زمانی زمین خالی از انسان بود ؛ و هر لحظه ممکن است بساط انسان از روی زمین برچیده شود ؛ پس موجود ممکن برای این که موجود باشد باید علّت آن ، وجود را به آن افاضه کند ؛ و تنها چیزی که می تواند وجود را افاضه کند خود وجود است ؛ چون عین وجود است که محتاج به وجود دهنده نیست. لذا تنها وجود است که واجب الوجود است ؛و عین موجودیّت است. بنا بر این فرض نبود واجب الوجود یعنی فرض نبود وجود ؛ و فرض نبود وجود یعنی فرض نبود وجود دهنده به ممکن الوجود ؛ و فرض نبود وجود دهنده به ممکن الوجود یعنی فرض نبود ممکن الوجود . پس با نبود واجب الوجود ، ممکن الوجودی هم نخواهد بود تا سوال از نحوه ارتباط آنها با همدیگر شود.
اساسا اگر مفهوم درست واجب الوجود و ممکن الوجود فهمیده شود ، فرض وجود ممکن الوجود بدون واجب الوجود محال خواهد بود ؛ چون فرض وجود ممکن الوجود بدون واجب الوجود یعنی فرض وجود معلول بدون علّت ؛ و فرض وجود معلول بدون وجود علّت محال است ؛ چون معلول یعنی موجودی که علّت دارد ؛ پس معلول بدون علّت ، یعنی موجود دارای علّتِ بدون علّت ؛ که ذاتا متناقض است .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین