چرا قدیم در حوزه با فلسفه مخالفت می کردند؟
چرا قدیم در حوزه با فلسفه مخالفت می کردند؟ بسته به مخالفین علل و دلایل مخالفتها نیز مختلف است که به برخی از آنها اشاره می شود. 1. یکی از عوامل، وجود روایاتی در مذمت فلاسفه است که با توجه به شواهد تاریخی مراد از فلاسفه، دراین روایات کسانی هستند که تحت تأثیر کتب یونانی ویا فلسفه های الحادی گرفتار سفسطه شده بودند یا با فلسفه در مقابل دین دکان باز کرده بودند؛ ولی مخالفین فعلی متوجه این مطلب نشده اند. 2 نداشتن ذوق در علوم عقلی، چرا که همه، استعداد هر علمی را ندارند و (الناس اعداء ما جهلوا)(نهج البلاغه) 3. برخی مخالف بودند با فلسفه خواندن کسانی که استعداد فلسفه نداشتند به عبارت دیگر مخالفت آنها با عمومی شدن فلسفه بود نه با خود آن. 4. مخالفت برخی هم تقلیدیست یعنی چون برخی علمای نامدار مخالفت کرده اند اینها نیز مخالفت می کنند. 5. برخی نیز مانند ظاهرگرایان اهل سنت اساسا با عقل و تعقل در دین مخالف بودند و معتقد بودند که دین را نمی توان با عقل فهمید. 6. برخی نیز با آمیختگی دین و فلسفه مخالفند لذا اینها با فلسفه مشاء مشکلی ندارند ولی با حکمت متعالیه مخالفند. 7. برخی نیز معتقدند که خلفای عباسی با ترویج فلسفه قصد داشتند که روایات اهل بیت(ع) را از رونق بیندازند لذا از این جنبه با آن مخالفند. 8. برخی نیز فلسفه را ره آورد فرقه معتزله می دانند و مخالفت با فلسفه را مخالفت با تفکر معتزلی می دانند. 9. برخی نیز عقاید فلاسفه را مخالف با قرآن و سنت قلمداد می کنند در حالی که درمواردی پاره ای ازعقائد فلاسفه مخالف با فهم آنان از کتاب و سنت است نه لزوما مخالف با کتاب و سنت.البته در مواردی نیز چه بسا اندیشه فیلسوفی در یک مطلب خطا باشد اما نمی توان به این دلیل به طور کلی فلسفه را مردود انگاشت .
عنوان سوال:

چرا قدیم در حوزه با فلسفه مخالفت می کردند؟


پاسخ:

چرا قدیم در حوزه با فلسفه مخالفت می کردند؟

بسته به مخالفین علل و دلایل مخالفتها نیز مختلف است که به برخی از آنها اشاره می شود.
1. یکی از عوامل، وجود روایاتی در مذمت فلاسفه است که با توجه به شواهد تاریخی مراد از فلاسفه، دراین روایات کسانی هستند که تحت تأثیر کتب یونانی ویا فلسفه های الحادی گرفتار سفسطه شده بودند یا با فلسفه در مقابل دین دکان باز کرده بودند؛ ولی مخالفین فعلی متوجه این مطلب نشده اند.
2 نداشتن ذوق در علوم عقلی، چرا که همه، استعداد هر علمی را ندارند و (الناس اعداء ما جهلوا)(نهج البلاغه)
3. برخی مخالف بودند با فلسفه خواندن کسانی که استعداد فلسفه نداشتند به عبارت دیگر مخالفت آنها با عمومی شدن فلسفه بود نه با خود آن.
4. مخالفت برخی هم تقلیدیست یعنی چون برخی علمای نامدار مخالفت کرده اند اینها نیز مخالفت می کنند.
5. برخی نیز مانند ظاهرگرایان اهل سنت اساسا با عقل و تعقل در دین مخالف بودند و معتقد بودند که دین را نمی توان با عقل فهمید.
6. برخی نیز با آمیختگی دین و فلسفه مخالفند لذا اینها با فلسفه مشاء مشکلی ندارند ولی با حکمت متعالیه مخالفند.
7. برخی نیز معتقدند که خلفای عباسی با ترویج فلسفه قصد داشتند که روایات اهل بیت(ع) را از رونق بیندازند لذا از این جنبه با آن مخالفند.
8. برخی نیز فلسفه را ره آورد فرقه معتزله می دانند و مخالفت با فلسفه را مخالفت با تفکر معتزلی می دانند.
9. برخی نیز عقاید فلاسفه را مخالف با قرآن و سنت قلمداد می کنند در حالی که
درمواردی پاره ای ازعقائد فلاسفه مخالف با فهم آنان از کتاب و سنت است نه لزوما مخالف با کتاب و سنت.البته در مواردی نیز چه بسا اندیشه فیلسوفی در یک مطلب خطا باشد اما نمی توان به این دلیل به طور کلی فلسفه را مردود انگاشت .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین