تحصیل تفکر صحیح با چه روشهایی ممکن است؟( منظورم تفکری است که از هفتاد سال عبادت برتر است) تفکر و اندیشیدن همیشه مقدمه درست انجام دادن و انجام گرفتن بوده که در کارهای اساسی و زیر بنایی خود اصلی محسوب میشده است. ارزش تدبر و تفکر تا آن جاست که رسول خدا(ص) فرمود:فکره ساعه خیر من عباده سنه اندیشیدن یک ساعت برتر است از عبادت یک سال. تفکر در چیزهایی که قرآن به آن دعوت نموده مانند: الف) تفکر و اندیشه انسان در خویش که چگونه خلق شده است و خلقت او از چه دقایق و ظرافتی و از چه قوت وضعفی بر خوردار است. قرآن می فرماید:افلم یتفکروا فی انفسهم آیا آنان در وجود خویش اندیشه نمیکنند؟ ب) تفکر در کرات فضا و آسمانها و خلقت گردش فاصله آنها و... که مسلم اندیشیدن در این امور دانش و فرهنگ انسان را بالابرده و رشد می دهد و این امر را خداوند از صفات انسانهای مؤمن می شمارد.الذین یذکرون الله قیاماو قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا... مؤمنینی که در حال ایستاده و نشسته خدا را یاد می کنند و حتی در زمانی که به پهلو دراز کشیده اند تفکر در آفرینش آسمانها و زمین مینمایند و بعد اذعان می دارند و می گویندبارالها! تو اینها را هرگز بیهوده نیافریدهای... ) اندیشیدن در مورد گذشتگان (جوامع و افراد موفق و یا شکست خورده) خود درسی فراموش نشدنی و سازنده است. پرورگار به رسولش حکایت آنان را بیان میکند و سپس امید ایجاد تفکر در شنوندگان ایجاد مینماید:فاقصص القصص لعلهم یتفکرون حکایت کن داستان و قضایای گذشتگان را شاید به تفکر و اندیشه بنشینند نگاه کنید عاقبت دروغگویان چگونه است؟ و در جای دیگر میگوید:فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین و موارد بسیاردیگری در قرآن آمده است که باید تفاسیر را در این زمینه مطالعه کرد. و در بعضی از روایات آمده است: اذا قدمت الفکر فی جمیع افعالک حسنت عواقبک هر کاری را که قبل از انجام آن تفکر کنی نتایج زیبایی در پی خواهد داشت بایدگفت که در مواردی تفکر و اندیشه نهی شده است. زیرا ممکن است مشکلات و فسادهایی را در پی داشته باشد. از آن جمله است تفکر در مورد شهوت: من کثر فکره فی اللذات غلبت علیه کسی که زیاد در شهوات و لذات بیندیشدمغلوب هواها و هوسها خواهد شد و در جای دیگر آمده است: (کسی که در معصیت و گناه تفکر کند به خودش واگذاشته میشود و تأییدات الهی از اوگرفته خواهد شد). و هم چنین نهی در تفکر ذات حضرت حق جل و علی شده است. زیرا انسان مادی نمی تواند درذات نا متناهی و نا محدود خالقش فکر کند و فکر در آن راه ندارد و به اشتباه و سیه بختی خواهد افتاد. جایگاه تقوی در تفکر صحیح : باید دانست که صرف آگاهی منطقی از روش تفکر, برای بهره مندی از تفکر صحیح کافی نیست . فاسق و کافر نیز مانند مؤمن می توانند از قواعد منطقی تفکر آگاه باشند ولی از تفکر صحیح بهره مند نیستند. مشکل آنان در کجا است ؟ انسان علاوه بر فطرت حق جو و عقل یک سلسله غرایز جسمانی نیز دارد مانند شهوت جنسی و شهوت مال و قدرت . و نیز دارای عواطفی مانند عشق و کینه و نفرت و دلباختگی و خشم و رفقت و دلسوزی و... است . هرگاه این غرایز و عواطف در حالت معتدل باشند عقل که همواره قادر به تفکر صحیح است و نیز فطرت که خوب و بد را می شناسد, (شمس / 7) می توانند انسان را نجات دهند و انسان ندای فطرت و حکم عقل را می شنود. اما هرگاه این غرایز و عواطف از حالت اعتدال خارج شوند و به افراط و تفریط کشیده شوند. برای توضیح بیشتر به چند نکته اشاره می شود: الف ) قرآن مجید می فرماید: ((ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب الذین یذکرون الله قیاماا و قعوداا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السمتوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار... ; همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و جایگزین گشتن شب به جای روز و روز به جای شب برای خردمندان نشانه هایی از قدرت پروردگار مشهورد است . آن خردمندانی که خدای را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو یاد می کنند و در خلقت آسمان ها و زمین می اندیشند که ای خدای ما تو این ها را باطل و برخلاف حکمت نیافریده ای . تویی منزه از هر باطل و خطایی پس ما را از عذاب آتش نگهدار باش )) (آل عمران , آیه ئ 191 - 190). مشاهده می کنید که : 1- دعوت به مطالعه هستی و آفرینش شده است . 2- از آن قدرتی یاد کنید که چنین عظمتی را رقم زده است . 3- توجه به اینکه این همه عظمت بدون حکمت و هدف نبوده است . 4- حال که چنین است نجات خویش را از خدای سبحان تمنا کنید, البته آیات بسیار دیگری نیز در قرآن مجید آمده است که دعوت به مطالعه نشانه های قدرت پروردگار می نماید. ب ) حضرت علی (ع ) می فرماید: ((ولو فکأروا فی عظیم القدر± و جسیم النأعمه لو جعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق و لکن القلوب علیله و البصائر مدخوله ; اگر در عظمت قدرت الهی می اندیشیدند و همچنین در فراوانی نعمت های حق تائمأل می کردند به راه راست برگشته و از عذاب سوزان می ترسیدند. ولی چه باید کرد که دل ها مریض و چشم ها معیوب گشته و از دیدن و درک کردن حقایق بازمانده اند!)). ملاحظه کنید که حضرت می فرماید: اگر در عظمت قدرت پروردگار می اندیشیدند به پیشگاهش سر خضوع فرود می آورند, و از عذاب دوزخ بر حذر می ماندند. ج ) در حدیثی است که خدای سبحان خطاب به حضرت موسی می فرماید: ای موسی نعمت های مرا برای مردم بیان کنید که در آن صورت مردم محبأت مرا در دل های خود خواهند گرفت . د ) بابا طاهر عریان در رباعی دلنشین خود می گوید: به صحرا بنگرم صحراته وینم =به دریا بنگرم دریاته وینم =به هر جا بنگرم کوه و در و دشت =نشان روی زیبای ته وینم = ه ) علامه طباطبای نیز می فرماید: جهان آیت حق است , بنابر این انسان باید به جایی برسد که همان گونه که وقتی به آیینه نگاه می کند محو در تصویر می شود و نظرش به خود آئینه جلب نمی شود. وقتی هم که کوه و در و دشت و درخت و سبزه و گل ها را دید یا پرندگان رنگارنگ یا حیوانات متنوع و ... را مشاهده نمود از آن همه کمال و زیبایی محو در جمال حق شود و خصوصیات آن اشیاص نظر او را جلب نکند, بلکه جهان را آینه ئ جمال حق ببیند. به هر حال تفاوت مردان خدا و افراد دیگر در همین است که آنها وقتی در آسمان سیر می کنند, یا در زمین سیاحت می کنند, یا در دریا شناورند, یا به زیر دریا می روند, همه جا خدا را می بینند و ذکر و شکر خدا بر زبانشان جاری است ولی دیگران با بی اعتنایی فقط به زیبایی و نظم طبیعت چشم دوخته و خدایی برایشان مطرح نیست . برخی وقتی کنار دریا می روند فقط امواج چشم آنها را خیره می سازد ولی گروهی از ورای امواج , اصل آن آب و ژرفای دریا را مشاهده می کنند. زهی خسارت که انسان از نعمت های خدا فقط لذت ببرد, ببوید و بنوشد و اشباع شود, اما هرگز به یاد منعم و آن کسی که لحظه به لحظه تدبیر آن همه نعمت و هستی را رقم زده نباشد. برای مطالعه بیشتر ر.ک : - علامه طباطبایی , تفسیر المیزان , ج 5, ص 273 - 292 (کلام فی طریق التفکر الذی یهدی الیه القرآن)، ذیل آیات 15 - 19 سوره مائده شهید مطهری , ده گفتار, گفتار دوم , ص 40 - 64 /
تحصیل تفکر صحیح با چه روشهایی ممکن است؟( منظورم تفکری است که از هفتاد سال عبادت برتر است)
تحصیل تفکر صحیح با چه روشهایی ممکن است؟( منظورم تفکری است که از هفتاد سال عبادت برتر است)
تفکر و اندیشیدن همیشه مقدمه درست انجام دادن و انجام گرفتن بوده که در کارهای اساسی و زیر بنایی خود اصلی محسوب میشده است. ارزش تدبر و تفکر تا آن جاست که رسول خدا(ص) فرمود:فکره ساعه خیر من عباده سنه اندیشیدن یک ساعت برتر است از عبادت یک سال. تفکر در چیزهایی که قرآن به آن دعوت نموده مانند: الف) تفکر و اندیشه انسان در خویش که چگونه خلق شده است و خلقت او از چه دقایق و ظرافتی و از چه قوت وضعفی بر خوردار است. قرآن می فرماید:افلم یتفکروا فی انفسهم آیا آنان در وجود خویش اندیشه نمیکنند؟ ب) تفکر در کرات فضا و آسمانها و خلقت گردش فاصله آنها و... که مسلم اندیشیدن در این امور دانش و فرهنگ انسان را بالابرده و رشد می دهد و این امر را خداوند از صفات انسانهای مؤمن می شمارد.الذین یذکرون الله قیاماو قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا... مؤمنینی که در حال ایستاده و نشسته خدا را یاد می کنند و حتی در زمانی که به پهلو دراز کشیده اند تفکر در آفرینش آسمانها و زمین مینمایند و بعد اذعان می دارند و می گویندبارالها! تو اینها را هرگز بیهوده نیافریدهای... ) اندیشیدن در مورد گذشتگان (جوامع و افراد موفق و یا شکست خورده) خود درسی فراموش نشدنی و سازنده است. پرورگار به رسولش حکایت آنان را بیان میکند و سپس امید ایجاد تفکر در شنوندگان ایجاد مینماید:فاقصص القصص لعلهم یتفکرون حکایت کن داستان و قضایای گذشتگان را شاید به تفکر و اندیشه بنشینند نگاه کنید عاقبت دروغگویان چگونه است؟ و در جای دیگر میگوید:فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین و موارد بسیاردیگری در قرآن آمده است که باید تفاسیر را در این زمینه مطالعه کرد. و در بعضی از روایات آمده است: اذا قدمت الفکر فی جمیع افعالک حسنت عواقبک هر کاری را که قبل از انجام آن تفکر کنی نتایج زیبایی در پی خواهد داشت بایدگفت که در مواردی تفکر و اندیشه نهی شده است. زیرا ممکن است مشکلات و فسادهایی را در پی داشته باشد. از آن جمله است تفکر در مورد شهوت: من کثر فکره فی اللذات غلبت علیه کسی که زیاد در شهوات و لذات بیندیشدمغلوب هواها و هوسها خواهد شد و در جای دیگر آمده است: (کسی که در معصیت و گناه تفکر کند به خودش واگذاشته میشود و تأییدات الهی از اوگرفته خواهد شد). و هم چنین نهی در تفکر ذات حضرت حق جل و علی شده است. زیرا انسان مادی نمی تواند درذات نا متناهی و نا محدود خالقش فکر کند و فکر در آن راه ندارد و به اشتباه و سیه بختی خواهد افتاد.
جایگاه تقوی در تفکر صحیح : باید دانست که صرف آگاهی منطقی از روش تفکر, برای بهره مندی از تفکر صحیح کافی نیست . فاسق و کافر نیز مانند مؤمن می توانند از قواعد منطقی تفکر آگاه باشند ولی از تفکر صحیح بهره مند نیستند. مشکل آنان در کجا است ؟ انسان علاوه بر فطرت حق جو و عقل یک سلسله غرایز جسمانی نیز دارد مانند شهوت جنسی و شهوت مال و قدرت . و نیز دارای عواطفی مانند عشق و کینه و نفرت و دلباختگی و خشم و رفقت و دلسوزی و... است . هرگاه این غرایز و عواطف در حالت معتدل باشند عقل که همواره قادر به تفکر صحیح است و نیز فطرت که خوب و بد را می شناسد, (شمس / 7) می توانند انسان را نجات دهند و انسان ندای فطرت و حکم عقل را می شنود. اما هرگاه این غرایز و عواطف از حالت اعتدال خارج شوند و به افراط و تفریط کشیده شوند.
برای توضیح بیشتر به چند نکته اشاره می شود: الف ) قرآن مجید می فرماید: ((ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب الذین یذکرون الله قیاماا و قعوداا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السمتوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار... ; همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و جایگزین گشتن شب به جای روز و روز به جای شب برای خردمندان نشانه هایی از قدرت پروردگار مشهورد است . آن خردمندانی که خدای را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو یاد می کنند و در خلقت آسمان ها و زمین می اندیشند که ای خدای ما تو این ها را باطل و برخلاف حکمت نیافریده ای . تویی منزه از هر باطل و خطایی پس ما را از عذاب آتش نگهدار باش )) (آل عمران , آیه ئ 191 - 190). مشاهده می کنید که : 1- دعوت به مطالعه هستی و آفرینش شده است . 2- از آن قدرتی یاد کنید که چنین عظمتی را رقم زده است . 3- توجه به اینکه این همه عظمت بدون حکمت و هدف نبوده است . 4- حال که چنین است نجات خویش را از خدای سبحان تمنا کنید, البته آیات بسیار دیگری نیز در قرآن مجید آمده است که دعوت به مطالعه نشانه های قدرت پروردگار می نماید. ب ) حضرت علی (ع ) می فرماید: ((ولو فکأروا فی عظیم القدر± و جسیم النأعمه لو جعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق و لکن القلوب علیله و البصائر مدخوله ; اگر در عظمت قدرت الهی می اندیشیدند و همچنین در فراوانی نعمت های حق تائمأل می کردند به راه راست برگشته و از عذاب سوزان می ترسیدند. ولی چه باید کرد که دل ها مریض و چشم ها معیوب گشته و از دیدن و درک کردن حقایق بازمانده اند!)). ملاحظه کنید که حضرت می فرماید: اگر در عظمت قدرت پروردگار می اندیشیدند به پیشگاهش سر خضوع فرود می آورند, و از عذاب دوزخ بر حذر می ماندند. ج ) در حدیثی است که خدای سبحان خطاب به حضرت موسی می فرماید: ای موسی نعمت های مرا برای مردم بیان کنید که در آن صورت مردم محبأت مرا در دل های خود خواهند گرفت . د ) بابا طاهر عریان در رباعی دلنشین خود می گوید: به صحرا بنگرم صحراته وینم =به دریا بنگرم دریاته وینم =به هر جا بنگرم کوه و در و دشت =نشان روی زیبای ته وینم = ه ) علامه طباطبای نیز می فرماید: جهان آیت حق است , بنابر این انسان باید به جایی برسد که همان گونه که وقتی به آیینه نگاه می کند محو در تصویر می شود و نظرش به خود آئینه جلب نمی شود. وقتی هم که کوه و در و دشت و درخت و سبزه و گل ها را دید یا پرندگان رنگارنگ یا حیوانات متنوع و ... را مشاهده نمود از آن همه کمال و زیبایی محو در جمال حق شود و خصوصیات آن اشیاص نظر او را جلب نکند, بلکه جهان را آینه ئ جمال حق ببیند. به هر حال تفاوت مردان خدا و افراد دیگر در همین است که آنها وقتی در آسمان سیر می کنند, یا در زمین سیاحت می کنند, یا در دریا شناورند, یا به زیر دریا می روند, همه جا خدا را می بینند و ذکر و شکر خدا بر زبانشان جاری است ولی دیگران با بی اعتنایی فقط به زیبایی و نظم طبیعت چشم دوخته و خدایی برایشان مطرح نیست . برخی وقتی کنار دریا می روند فقط امواج چشم آنها را خیره می سازد ولی گروهی از ورای امواج , اصل آن آب و ژرفای دریا را مشاهده می کنند. زهی خسارت که انسان از نعمت های خدا فقط لذت ببرد, ببوید و بنوشد و اشباع شود, اما هرگز به یاد منعم و آن کسی که لحظه به لحظه تدبیر آن همه نعمت و هستی را رقم زده نباشد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک : - علامه طباطبایی , تفسیر المیزان , ج 5, ص 273 - 292 (کلام فی طریق التفکر الذی یهدی الیه القرآن)، ذیل آیات 15 - 19 سوره مائده شهید مطهری , ده گفتار, گفتار دوم , ص 40 - 64 /
- [سایر] آیا این درست است که میگویند یک ساعت تفکّر در مورد خدا از هفتاد سال عبادت با ارزشتر است؟
- [سایر] این تفکر که «امام حسین(علیه السلام) شهید شد برای اینکه کفاره گناهان امت باشد» از کجا وارد جامعه ما شد و آیا چنین تفکری صحیح است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیا ازدواج موقت به مدت طولانی مثل هفتاد سال صحیح است و موقت محسوب میشود؟
- [سایر] در تعریف عبادت گفته شده است: یعنی، خضوع در برابر کسی که اعتقاد به خالقیت یا ربوبیت یا تأثیر استقلالی او وجود دارد. احساس می شود این تعریف جامع افراد نیست؛ مثلاً کسی را تصور کنید که نماز می خواند، ولی اصلاً حضور قلب ندارد. در مورد چنین فردی می دانیم که به هر حال عبادت می کند، ولی واقعاً می توان گفت که چنین فردی حالت خضوع دارد؟ یا کسی را تصور کنید که در حال تفکر به یک امر گناه، وضو می گیرد یا بر یزید لعنت می فرستد، یا برای کسب ثواب به 10 نفر از فقرا غذا می دهد یا زنی را فرض کنید به خاطر خدا در حال خانه داری است؛ آیا واقعاً در چنین مواردی می توان تعریف فوق را جاری دانست؟ مثلاً در مورد وصیتی که همراه با فکر گناه است، ولی صحیح است چگونه می توان گفت حالت خضوع در برابر خدا دارد؟ لطفاً تعریف دقیق از عبادت را ذکر کنید. و تک تک این مثالها را پاسخ دهید.
- [آیت الله سیستانی] من از بدو تولد در شیراز زندگی کرده و آنجا وطن من بود. حدود هفت سال پیش برای تحصیل به تهران رفته و در آنجا ساکن شدم. البته از وطن اصلیم نیز عدول نکردم پس از شش سال زندگی در تهران، حدود یک سال پیش به شیراز برگشتم. در حال حاضر در شیراز زندگی می کنم و در همانجا هم کار می کنم، اما شغلی نیز در تهران دارم. به همین دلیل قبلاً هفته ای دو روز و در حال حاضر یک هفته در میان، سه روز در تهران هستم. لازم به ذکر است که احتمال زیاد دارد دوباره به تهران برگردم و در آنجا زندگی کنم. به همین دلیل از تهران نیز عدول نکردم و در این یک سال در تهران نمازم را تمام میخواندم. می خواستم بپرسم آیا این عمل صحیح بوده یا خیر و تکلیف من چیست؟ ضمناً اگر می بایست نمازم را شکسته می خواندم تکلیف نماز و روزه این مدت چیست؟
- [سایر] با سلام و احترام من و همسرم (سن همسرم 20 سال است) می خواستیم برای ادامه تحصیل به کشور انگلستان سفر کنیم اما متاسفانه برخلاف انتظار سربازی من معاف نشدم و مجبورم این دو سال را تحمل کنم. می خواستم از شما راهنمایی بخواهم همسرم را نمیتوانم قانع کنم که منتظر اتمام سربازی من باشد ضمنا خواهر همسرم هم در لندن زندگی می کنند و از طرفی من هم دلم نمی خواهد که بخاطر من دو سال از زندگی عقب بماند و ازطرفی ترس از فراموش شدن زیبایی های دین اسلام نگرانم می کند که همسرم البته او بسیار مومن می باشد آنجا مانند خواهرش تغییر کند. از شما راهنمایی می خواهم که آیا اجازه سفر به او بدهم؟و چگونه رفتار کنم که وی اعتقادات مذهبی اش در آنجا کمرنگ نشود؟ و من را فراموش نکند؟ منظور از اعتقادات مذهبی حجاب و اسلام نه چیز دیگر . من آدم خشک مذهبی نیستم منظورم اینه خواهر زن من از وقتی رفته چندین نامزد عوض کرده و الان 29 سال سن داره و دیگه نمیخواهد ازدواج کنه من و همسرم الان نامزدیم همسرم داره از اون تقلید می کنه و این داره نگرانم میکنه. خواهر زنم با حجاب رفت و نماز می خوند و روزه می گرفت الان نه جمهوری اسلامی نه روزه نه حجاب و نه نماز هیچکدوم رو قبول نداره.
- [آیت الله خوئی] از استفتاء شما استفاده میشود که مقداری از گوسفندهای زارع که مورد مصرف خوراکی او است و از ارباح بین سال استفاده شده متعلق خمس نیست و گوسفندهایی که از منافع آنها تحصیل بقیه امور معاشی مثل خریدن لباس و گندم و غیره میشود متعلق خمس است، آیا این استفتاء صحیح است یا نه، ضمناً عرض میشود که اگر زارعی از منافع بین سال چند رأس بره برای آنکه خورده شوند تربیت کرده و بعد از یک سال یا دو سال که گذشت شیرده شده و مورد مؤونه مصرفی خوراکی او واقع شدند، اگر چه در این مدت استفاده جزئی از پشم آنها برای لباس یا فرش یا پشکل آنها برای سوخت کرده لکن هدف اصلی او از نگاه داشتن شیرا شدن آنها بوده بفرمائید آیا آن برهها باید تخمیس شود یا نه؟ و بر فرض وجوب تخمیس قیمت فعلی برهها باید لحاظ شود یا قیمت آن سال که متعلق خمس شدهاند و تخمیس نکرده مورد مؤونه خود قرار داده است باید منظور شود؟
- [سایر] سلام استاد بزرگوار وپدر مهربانم ایام نورانی ماه رضوی و ولادت اما رضا را به شما تبریک میگم میدونم شما مشغله ی زیادی دارید واین از بزرگواری ومهربانی شماست که وقت خودتون را در اختیار مردم وبخصوص جوانها میگذارید قبلا هم تو کلاس اشاره کرده بودید که به دلیل کار زیادموقع خوندن پیامها خیلی خسته هستید برای همین همیشه سعی میکردم موضوع مورد نظرم رو در سایت جستجو کنم والبته جوابم رو میگرفتم چون شما همیشه به پیامها جامع جواب میدهید اما اینبار مسائلی برام پیش اومده که احساس درماندگی میکنم و نیازمند راهنمایی شما هستم: 1-25 سال دارم لیسانس زیست شناسی-بیکار وخیلی خیلی علاقه مندم به ادامه تحصیل 2-مادرم تو زندگیش رنج زیادی کشیده واز زمانی که یادم میاد دائما به من میگفت نباید ازدواج کنم وفقط به درس فکر کنم شاید به این دلیل همیشه یه حالت ترس واضطراب نسبت به ازدواج داشتم وتا به حالا خواستگاری به منزلمون نیمده 3-سال گذشته مادرم به سرطان مبتلا شد وبعد از اتمام درمانش یعنی خرداد امسال به طور جدی تصمیم گرفتیم به خاطر روحیه ی مادرم به ... نقل مکان کنیم چون اقوام مادرم ساکن اینجا هستند 4-فرهنگ وآداب ورسوم این شهر خیلی متفاوت با فرهنگیه که من درتهران با اون بزرگ شدم اینجا درابتدای کار مادرها به خواستگاری می آیند(البته صد در صد بدون گل وشیرینی )ارزش دختر هم اینجا به جهیزیه ومهریه ی بالاست درواقع مواردی رو که شما در یادداشت الو هند جگر خوار ذکر کردید من به عینه وشدیدتر اینجا دیدم به علاوه اینجا تحصیل برای دختر خانمها اصلا مهم نیست 5-من به حضرت امام وحضرت آقا خیلی ارادت دارم اما متاسفانه اینجا از سوی فامیل ، این اعتقادم به سخره گرفته میشه واکثرا حالت تهاجمی میگیرند و توهین میکنند بیشتر مواقع سعی میکنم با روشهایی که شما گفتید بحث رو عوض کنم اما گاهی زیر بار نمیرند ومجبورم سکوت کنم با شرکت در کلاس مجردها نگاهم کلا به ازدواج تغییر کرد و تصویر خوب وروشنی از ازدواج در ذهنم ترسیم شد اما اینجا طرز فکرها خیلی متفاوته، از طرفی هنوز نتوستم با زندگی کردن تو این شهر که برای من غریبه ودوری از تهران ودوستانم خیلی خوب کنار بیام حالا موندم چی کار کنم شرمنده پیامم طولانی شد ممنون میشم اگر من رو راهنمایی کنید یکشنبه ها که میرسه خیلی دلتنگ کلاس مجردها میشم من دور سوم ثبت نام کردم وبدلیل نقل مکان ،حضورم در کلاس کوتاه بود اما خدا را به خاطرتمام لحظاتش شکر میکنم همیشه به یادتون هستم ودعاگو انشالله که خودتون و خانواده ی گلتون همیشه سلامت باشید وزندگیتون همیشه پر از خیر وبرکت باشه التماس دعا یاعلی
- [آیت الله سیستانی] فردی قبلا از یک مرجع دیگری تقلید میکرده و اکنون مرجع تقلیدش از دنیا رفته است حال در مورد مساله زیر چگونه باید عمل کند. فرد مورد نظر در شهری غیر از وطنش سرباز است و در مدت یکسالی که از خدمتش گذشته از مرجع دیگر تقلید میکرده است و اکنون از آقای سیستانی تقلید میکند لذا از طرفی اقای سیستانی میفرمایند که اگر دانشجو یا استاد یا سربازی حداقل سه روز در هفته بیش از مسافت شرعی رفت و آمد کنند و یا در سفر باشند و این برنامه برای مدتی (به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در چند سال تحصیلی) ادامه یابد؛ کثیرالسفر محسوب میشوند و نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزهشان صحیح است. مساله این است که فرد موردنظر در سال گذشته که از مرجع دیگری تقلید میکرده اند به جز جمعه ها و پنج شنبه ها و یکشنبه ها، بقییه هفته را در سفر بوده است ولی در حال حاضر که از آقای سیستانی تقلید میکند احتمال آن میرود که این وضعیت رفت و آمد تنها برای ? یا نهایتا ? ماه ادامه یابد لذا خواهشمند است بفرمایید حکم نماز و روزه ها چگونه است؟ (احتمال مورد نظر خیلی قوی نیست ودر حد ?? یا ?? درصد است)
- [سایر] بسمه تعالی . سلام . حدود 3 سال پیش در محل کارم با دختر محجبه و تحصیل کرده ای آشنا شدم . اشتباه کردم و پس از خواستگاری شخصی از او , او را به ازدواج با خود امید وار کردم . او از من 5 سال بزرگتر است . پس از اینکه هر دومان به دلایلی از آن محل بیرون آمدیم باز هم هر از چند گاهی به بهانه های مختلف یکدیگر را ملاقات کردیم . او دیگر خود را همسر من میدانست . از او 2 سال مهلت خواستم تا درس بخوانم و او قبول کرد که صبر کند . در این مدت هم به پدرم گفتم , مخالفت کرد اما به امید راضی کردنش من نیز صبر کردم . مهر 88 قصد علنی کردن و خواستگاری رسمی کردم باز نیز مخالفت شد _ ... _ پرسیدم چرا ؟ گفتند چون لر هستند . بزرگتر است . قانع نشدم . چون ازلحاظ تفکر کاملا تطابق و ترادف داریم . یعنی سن در نوع برخورد ما تاثیری ندارد .این را نه از سر احساس که به جد عرض میکنم . خلاصه من صبر و آرامش را به میان آوردم ولی پدرم ( مادرم حدود 10 سال پیش فوت کده اند ) از هیچ کاری _ از بردن آبروی من پیش خانواده ی او تا صحبت کردن با آشنایان برای راضی کردن من _ مضایقه نکرد . پدرم حتی یک بار هم برای تحقیقات نیامد . اصلا لج کرده بود و هر بار یک دلیل دیگر و غیر منطقی میاورد . یک شب در بهمن عصبانی شد یک سیلی به من زد و نشست گریه کرد , به او فحش داد , گفت قلبم درد میکند ( باور نکردم به دلایلی ) . دلیل مخالفتش را ریختن آبرویش گفت . تصمیم گرفتم به خواست پدرم عمل کنم و رابطه ام را قطع کردم با او . آن دخترحالش بد میشود و در بیمارستان بستری ( شک داشتم به این مطل باستخاره کردم بر طرف شد ) نا چار از طریق پیامک با هم ارتباط داریم .حال نمیدانم به کدام ظلم کنم ؟؟ از یک طرف آبروی پدرم میرود به ظم خودش واز طرفی آن دوختر3 سال صبر کرده حتی یک نیمچه خواستگاری هم رفتند و افسرده شده اس . درماندم. چه کنم برادر ؟