من چگونه به اصول دین معتقد شوم؟
من چگونه به اصول دین معتقد شوم؟ آدمی ، موجودی دارای عقل و فکر است و بدین وسیله بایستی راه حق را بشناسد و به آن ملتزم گردد .در این مسیر، گروهی از مردم صرفاً مقلدند؛ یعنی آن که در عقایدخود چون و چندی ندارند و به راحتی مسلکی را بر می گزینند؛ حال حق باشد یا باطل ! گروهی دیگر اهل فکر و تحقیق اند .این گروه نیز برخی باپی گیری راه دستیابی به حقیقت ، به آن واصل می گردند و گروهی نیز به دلایل مختلف ، سرگردان و متحیر در راه می مانند؛ حال یا به منکری غیر قابل هدایت تبدیل می شوند و یا آن که دست و پایی زده و راهی برای خویش پیدا می کنند .مسلماً ارزش این گروه ( اهل فکر ) ، با گروه اول برابر نیست . البته انحراف اینان نیز با آنان قابل مقایسه نیست . در مسیر دست یابی به حقیقت وواقعیت ، باید چند نکته را مد نظر قرار داد: الف) ایمان و معرفت ، متاع کم بهایی نیست که بتوان آن را به هر قیمتی به دست آورد؛ بلکه متاعی است که قیمت آن ، تمام هستی و موجودیت آدمی است . بنابراین نباید تصور کردکه بدون زحمت ، این گوهر گران بها صید می گردد و به طور اتفاقی به دست می آید .امام هشتم ( ع ) فرمود : ( ( خیری در میان مردم ، کمتر از یقین توزیع نشده است ) ) ، (بحارالانوار، ج 2، ص 51 ). امام صادق ( ع ) نیز فرمود : ( ( خداوند آسایش و دلخوشی را در یقین و رضا قرار داده است و غم و اندوه را در شک و غضب ) ) ، (همان ، ج 2، ص 57). حال چگونه باید این متاع را به چنگ آورد و از دغدغه ها رهایی یافت ؟ مسلم است که نیاز به تلاش علمی وفکری منظم و روش مند دارد تا فرد بتواند برای خود جهانی معنادار بسازد ودر آن به ( ( حیات طیبه ) ) دسترسی پیدا کند .در این مسیر، رهزنان بسیاراند وداعیه ها فراوان . از نخستین روزهای تاریخ بشر، این دغدغه ها وجود داشته ودارد؛ ولی باید دید در این وادی پر حیرت ، که به فرموده قرآن : ( ( همانند سرابی است در بیابان که تشنه ، آن را آب می پندارد، ولی وقتی به آن می رسد چیزی نیست ) ) چه باید کرد؟ در دنیایی که هر روز ندایی از گوشه ای به گوش می رسد و آدمی را به سوی خویش دعوت می کند، چگونه باید راه را از چاه شناخت ؟ روشن است که در این عرصه هر چه تلاش صورت گیرد کم است و این تلاش بهایی است که هر کس بایستی برای کسب معرفت بپردازد .برای این منظور، باید گام به گام به تحکیم مبانی عقیدتی پرداخت و آن را استحکام بخشید تا دستگاه فکری و سازمان آن ، از ارتعاشات در امان بماند و دچار آسیب و صدمه نگردد. راهی وجود دارد که آدمی ،از تحیر و سرگردانی نجات یابد و اندیشه او ثبت گردد؛ چنان که قرآن فرموده است : ( ( خداوند مؤمنان را با گفتاری ( عقیده ) ثابت ، در دنیا تثبیت خواهد کرد ) ). هیچ راه روشنی جز راه پیامبران وجود ندارد و همه مدعیان این راه ، طفلی بیش نیستند که با یافتن چند لفظ، هم خود را به بیراهه می افکنند و هم دیگران را به تباهی می کشانند .جنگ هفتاد و دو ملت همه راعذر بنه =چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند= برادر عزیز! سر و صدابسیار است و داعیه ها فراوان ؛ روشن ترین توصیه ای که می توانیم به شماداشته باشیم ، همان است که رسول خدا ( ص ) فرمود : ( ( وقتی فتنه ها همانندپاره های تاریک شب ، شما را فرا گرفت بر شما باد به قرآن ... همانا قرآن برترین راهنما برای ارایه بهترین راه است ) ). بنابراین در گام اول پرسش هایتان را در نظر داشته باشید وانگهی با تدبر در قرآن ، به سیر بپردازید. اگر فهم متن قرآن برای شما دشوار شد، از ترجمه های خوب آن بهره ببرید و اگر درجایی ، از ترجمه نیز چیزی عاید شما شد، به کتاب های تفسیر مراجعه کنید.توصیه دیگر ما مطالعه یک دوره کامل کتاب های شهید مطهری است. توصیه های زیر نیز برای شما راهگشای خوبی خواهد بود: 1- مواجهه معقول با شک و تردیدها. 2- مطالعه در اسرار شگرف خلقت وزیبایی های نظام آفرینش. 3- مطالعه پیرامون الطاف و رحمت های الهی بربندگان. 4
عنوان سوال:

من چگونه به اصول دین معتقد شوم؟


پاسخ:

من چگونه به اصول دین معتقد شوم؟

آدمی ، موجودی دارای عقل و فکر است و بدین وسیله بایستی راه حق را بشناسد و به آن ملتزم گردد .در این مسیر، گروهی از مردم صرفاً مقلدند؛ یعنی آن که در عقایدخود چون و چندی ندارند و به راحتی مسلکی را بر می گزینند؛ حال حق باشد یا باطل ! گروهی دیگر اهل فکر و تحقیق اند .این گروه نیز برخی باپی گیری راه دستیابی به حقیقت ، به آن واصل می گردند و گروهی نیز به دلایل مختلف ، سرگردان و متحیر در راه می مانند؛ حال یا به منکری غیر قابل هدایت تبدیل می شوند و یا آن که دست و پایی زده و راهی برای خویش پیدا می کنند .مسلماً ارزش این گروه ( اهل فکر ) ، با گروه اول برابر نیست . البته انحراف اینان نیز با آنان قابل مقایسه نیست . در مسیر دست یابی به حقیقت وواقعیت ، باید چند نکته را مد نظر قرار داد: الف) ایمان و معرفت ، متاع کم بهایی نیست که بتوان آن را به هر قیمتی به دست آورد؛ بلکه متاعی است که قیمت آن ، تمام هستی و موجودیت آدمی است . بنابراین نباید تصور کردکه بدون زحمت ، این گوهر گران بها صید می گردد و به طور اتفاقی به دست می آید .امام هشتم ( ع ) فرمود : ( ( خیری در میان مردم ، کمتر از یقین توزیع نشده است ) ) ، (بحارالانوار، ج 2، ص 51 ). امام صادق ( ع ) نیز فرمود : ( ( خداوند آسایش و دلخوشی را در یقین و رضا قرار داده است و غم و اندوه را در شک و غضب ) ) ، (همان ، ج 2، ص 57). حال چگونه باید این متاع را به چنگ آورد و از دغدغه ها رهایی یافت ؟ مسلم است که نیاز به تلاش علمی وفکری منظم و روش مند دارد تا فرد بتواند برای خود جهانی معنادار بسازد ودر آن به ( ( حیات طیبه ) ) دسترسی پیدا کند .در این مسیر، رهزنان بسیاراند وداعیه ها فراوان . از نخستین روزهای تاریخ بشر، این دغدغه ها وجود داشته ودارد؛ ولی باید دید در این وادی پر حیرت ، که به فرموده قرآن : ( ( همانند سرابی است در بیابان که تشنه ، آن را آب می پندارد، ولی وقتی به آن می رسد چیزی نیست ) ) چه باید کرد؟ در دنیایی که هر روز ندایی از گوشه ای به گوش می رسد و آدمی را به سوی خویش دعوت می کند، چگونه باید راه را از چاه شناخت ؟ روشن است که در این عرصه هر چه تلاش صورت گیرد کم است و این تلاش بهایی است که هر کس بایستی برای کسب معرفت بپردازد .برای این منظور، باید گام به گام به تحکیم مبانی عقیدتی پرداخت و آن را استحکام بخشید تا دستگاه فکری و سازمان آن ، از ارتعاشات در امان بماند و دچار آسیب و صدمه نگردد. راهی وجود دارد که آدمی ،از تحیر و سرگردانی نجات یابد و اندیشه او ثبت گردد؛ چنان که قرآن فرموده است : ( ( خداوند مؤمنان را با گفتاری ( عقیده ) ثابت ، در دنیا تثبیت خواهد کرد ) ). هیچ راه روشنی جز راه پیامبران وجود ندارد و همه مدعیان این راه ، طفلی بیش نیستند که با یافتن چند لفظ، هم خود را به بیراهه می افکنند و هم دیگران را به تباهی می کشانند .جنگ هفتاد و دو ملت همه راعذر بنه =چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند= برادر عزیز! سر و صدابسیار است و داعیه ها فراوان ؛ روشن ترین توصیه ای که می توانیم به شماداشته باشیم ، همان است که رسول خدا ( ص ) فرمود : ( ( وقتی فتنه ها همانندپاره های تاریک شب ، شما را فرا گرفت بر شما باد به قرآن ... همانا قرآن برترین راهنما برای ارایه بهترین راه است ) ). بنابراین در گام اول پرسش هایتان را در نظر داشته باشید وانگهی با تدبر در قرآن ، به سیر بپردازید. اگر فهم متن قرآن برای شما دشوار شد، از ترجمه های خوب آن بهره ببرید و اگر درجایی ، از ترجمه نیز چیزی عاید شما شد، به کتاب های تفسیر مراجعه کنید.توصیه دیگر ما مطالعه یک دوره کامل کتاب های شهید مطهری است. توصیه های زیر نیز برای شما راهگشای خوبی خواهد بود: 1- مواجهه معقول با شک و تردیدها. 2- مطالعه در اسرار شگرف خلقت وزیبایی های نظام آفرینش. 3- مطالعه پیرامون الطاف و رحمت های الهی بربندگان. 4





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین