اگر در مورد غلو کمی توضیح بدهید چه موقع میشود که انسان غلو می کند و از کجا بفهیم که داریم غلو میکنیم؟ غلو در لغت به معنی تجاوز از حد است. قرآن خطاب به اهل کتاب میفرماید: (یا أَهلَ الکِتابِ لا تَغلُوا فِی دینِکُم وَ لا تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلاّ الحَق) ؛ سوره نسا، آیه 171.ای اهل کتاب در دین خود، غلو (تجاوز از حد) نکنید، و درباره خدا غیر از حق نگویید. قرآن کریم آنان را از این جهت از غلو نهی میکند که در حق حضرت مسیح(ع) از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانستهاند. پس از درگذشت پیامبر گرامی اسلام(ص) گروههایی درباره حضرت علی(ع) و یا سایر پیشوایان معصوم(ع) از مرز حق تجاوز کردند و مقاماتی را برای ایشان قایل شدند که ویژه خداست. از این جهت آنان را (غلاة) یا (غالیان) (جمع غالی) نامیدهاند. شیخ مفید(ره) میگوید: (غالیان، گروههایی هستند که به اسلام تظاهر نموده ولی برای امیر مؤمنان و پیشوایان از فرزندان او(ع)، الوهیت و نبوت قایل شدهاند و آنان را با صفاتی معرفی کردهاند که از مرز حقیقت فراتر است.تصحیح اعتقادات الامامیة، الشیخ المفید، ص 131، (فصل فی الغلو و التفویض)، (دارالمفید، 1414 ه ق). علامه مجلسی - اعلی اللَّه مقامه - مینویسد: (غلو درباره پیامبر و پیشوایان، این است که آنها را خدا بنامیم یا در عبادت و پرستش، ایشان را شریک خدا بینگاریم؛ یا آفرینش و روزی را از آنِ آنها بدانیم؛ یا معتقد شویم خدا در آنها حلول کرده است؛ یا بگوییم آنان بدون الهام از جانب خدا از غیب آگاهند؛ یا امامان را پیامبر بدانیم، یا تصور کنیم که شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بینیاز میسازد و تکالیف را از ما برمیدارد).بحارالانوار، ج 25، ص 346، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق). امیرالمؤمنان و فرزندان پاک او(ع) پیوسته از غالیان دوری جسته و بر آنها لعنت فرستادهاند. ما در این جا تنها به نقل یک حدیث بسنده میکنیم. امام صادق(ع) به پیروانش چنین دستور میدهد: (إِحذَرُوا عَلَی شَبَابِکُمُ الْغُلاةَ لایُفْسِدُوهُمْ فإِن الْغُلاةَ شَر خَلْقِ اللَّهِ یُصَغرُونَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ یَدعُونَ الربُوبِیةَ لِعبادِ اللَّه)بحارالانوار، ج 25، ص 265، ح 6، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404). بر جوانان خود از غالیان بترسید تا مبادا باورهای دینی آنها را فاسد سازند. حقا که غالیان بدترین مردمند. آنان میکوشند که از عظمت خدا بکاهند و برای بندگان خدا ربوبیت را اثبات کنند. از این جهت، تظاهر غالیان به اسلام بیارزش است و بزرگان اسلام آنها را کافر میدانند. همچنین شیخ صدوق در اعتقادات خود مینویسد: (اعتقاد ما درباره غالیان این است که آنان کافر به خدایند و بدتر از یهود و نصاری، مجوس و قدریه قدریه، گروهی از معتزله هستند که معتقدند هر انسانی خالق اعمالش است و کفر و معاصی به تقدیر خدا نیست. و حروریهاند حروریه، فرقهای از خوارجند. ر.ک: الاعتقادات فی دین الامامیه، شیخ صدوق، ص 97. و از تمام اهل بدعت بدترند. یادآور میشویم در عین این که باید از غلو پرهیز نمود، نباید هر نوع فضیلتی درباره پیامبران و اولیای الهی را بدون معیار غلو دانست. به هر روی غلو مصادیق بارز و روشنی دارد و مصادیقی مشتبه و غیر صریح. برای این که ما از خطر غلو آسوده باشیم تنها راه عرضه عقاید خود به نصوص و ادله معتبر دینی است. هر اعتقادی نسبت به کسی فراتر از آنچه ادله معتبر دینی دلالت کند را می توان غلو خواند و باید از آن پرهیزکرد.
اگر در مورد غلو کمی توضیح بدهید چه موقع میشود که انسان غلو می کند و از کجا بفهیم که داریم غلو میکنیم؟
اگر در مورد غلو کمی توضیح بدهید چه موقع میشود که انسان غلو می کند و از کجا بفهیم که داریم غلو میکنیم؟
غلو در لغت به معنی تجاوز از حد است. قرآن خطاب به اهل کتاب میفرماید: (یا أَهلَ الکِتابِ لا تَغلُوا فِی دینِکُم وَ لا تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلاّ الحَق) ؛ سوره نسا، آیه 171.ای اهل کتاب در دین خود، غلو (تجاوز از حد) نکنید، و درباره خدا غیر از حق نگویید. قرآن کریم آنان را از این جهت از غلو نهی میکند که در حق حضرت مسیح(ع) از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانستهاند.
پس از درگذشت پیامبر گرامی اسلام(ص) گروههایی درباره حضرت علی(ع) و یا سایر پیشوایان معصوم(ع) از مرز حق تجاوز کردند و مقاماتی را برای ایشان قایل شدند که ویژه خداست. از این جهت آنان را (غلاة) یا (غالیان) (جمع غالی) نامیدهاند.
شیخ مفید(ره) میگوید: (غالیان، گروههایی هستند که به اسلام تظاهر نموده ولی برای امیر مؤمنان و پیشوایان از فرزندان او(ع)، الوهیت و نبوت قایل شدهاند و آنان را با صفاتی معرفی کردهاند که از مرز حقیقت فراتر است.تصحیح اعتقادات الامامیة، الشیخ المفید، ص 131، (فصل فی الغلو و التفویض)، (دارالمفید، 1414 ه ق).
علامه مجلسی - اعلی اللَّه مقامه - مینویسد: (غلو درباره پیامبر و پیشوایان، این است که آنها را خدا بنامیم یا در عبادت و پرستش، ایشان را شریک خدا بینگاریم؛ یا آفرینش و روزی را از آنِ آنها بدانیم؛ یا معتقد شویم خدا در آنها حلول کرده است؛ یا بگوییم آنان بدون الهام از جانب خدا از غیب آگاهند؛ یا امامان را پیامبر بدانیم، یا تصور کنیم که شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بینیاز میسازد و تکالیف را از ما برمیدارد).بحارالانوار، ج 25، ص 346، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق).
امیرالمؤمنان و فرزندان پاک او(ع) پیوسته از غالیان دوری جسته و بر آنها لعنت فرستادهاند. ما در این جا تنها به نقل یک حدیث بسنده میکنیم. امام صادق(ع) به پیروانش چنین دستور میدهد: (إِحذَرُوا عَلَی شَبَابِکُمُ الْغُلاةَ لایُفْسِدُوهُمْ فإِن الْغُلاةَ شَر خَلْقِ اللَّهِ یُصَغرُونَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ یَدعُونَ الربُوبِیةَ لِعبادِ اللَّه)بحارالانوار، ج 25، ص 265، ح 6، (مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404). بر جوانان خود از غالیان بترسید تا مبادا باورهای دینی آنها را فاسد سازند. حقا که غالیان بدترین مردمند. آنان میکوشند که از عظمت خدا بکاهند و برای بندگان خدا ربوبیت را اثبات کنند.
از این جهت، تظاهر غالیان به اسلام بیارزش است و بزرگان اسلام آنها را کافر میدانند. همچنین شیخ صدوق در اعتقادات خود مینویسد: (اعتقاد ما درباره غالیان این است که آنان کافر به خدایند و بدتر از یهود و نصاری، مجوس و قدریه قدریه، گروهی از معتزله هستند که معتقدند هر انسانی خالق اعمالش است و کفر و معاصی به تقدیر خدا نیست. و حروریهاند حروریه، فرقهای از خوارجند. ر.ک: الاعتقادات فی دین الامامیه، شیخ صدوق، ص 97. و از تمام اهل بدعت بدترند. یادآور میشویم در عین این که باید از غلو پرهیز نمود، نباید هر نوع فضیلتی درباره پیامبران و اولیای الهی را بدون معیار غلو دانست. به هر روی غلو مصادیق بارز و روشنی دارد و مصادیقی مشتبه و غیر صریح. برای این که ما از خطر غلو آسوده باشیم تنها راه عرضه عقاید خود به نصوص و ادله معتبر دینی است. هر اعتقادی نسبت به کسی فراتر از آنچه ادله معتبر دینی دلالت کند را می توان غلو خواند و باید از آن پرهیزکرد.
- [آیت الله اردبیلی] مقدار زیادی بادام را در آب کمتر از کُر خیس میکنیم تا آب به داخل آن نفوذ کند. سپس دست نجس ما با آب برخورد میکند و آب نجس میشود؛ ولی بلافاصله آب را خالی میکنیم. در این صورت فقط ظاهر بادامها نجس است یا باطن آنها هم نجس شده است و چگونه پاک میشود؟
- [سایر] غلو در مداحی از نظر فقهی چه حکمی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] گاهی موقع گفتن تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام در تعقیب نماز، در تعداد آن شک میکنیم. در این صورت، آیا تسبیحات را از سر بگیریم یا خیر؟
- [آیت الله سیستانی] نماز مغرب و عشا چه موقع قضا میشود؟
- [آیت الله اردبیلی] بعد از خواندن نماز احتیاط، یقین میکنیم نمازی که خوانده بودیم، کامل بوده و احتیاجی به نماز احتیاط نداشته و یا این که یقین میکنیم نمازمان ناقص بوده و با نماز احتیاط کامل شده است. آیا اکنون وظیفه جدیدی متوجه ما میشود یا همان نماز کافی است؟
- [سایر] چگونه در مورد اهل بیت علیهم السلام معتقد باشیم تا به غلو نگراییم؟
- [سایر] غلو کنندگاه درباره ی امیر المؤمنین علیه السلام، از مصادیق کدام گروهها هستند؟
- [سایر] نظر شما در مورد کتاب (غلو) اثر آقای صالحی نجف آبادی چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا غلوْ سهم، یا سهمین برای فحص موضوعیّت دارد، یا طریقیّت؟
- [سایر] جنبش نرم افزاری چیست؟ از چه موقع آغاز شده است؟ چه اهدافی را دنبال می کند؟ (لطفا توضیحات کامل و گویا بدهید.)
- [آیت الله نوری همدانی] موقعی که انسان خوابش می آید و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند . و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه می باشد و غیر اینها مکروهات دیگری هم در کتابهای مفصل گفته شده است . مواردی که میشود نماز واجب راشکست:
- [آیت الله مظاهری] موقعی که انسان قضای سجده یا تشهّد فراموش شده را به جا میآورد، بلکه در موقع سجده سهو هم باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
- [آیت الله علوی گرگانی] موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهّد فراموش شده را بجا میآورد، بلکه بنابر احتیاط در موقع سجده سهو هم باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
- [آیت الله سیستانی] موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهّد فراموش شده را بجا میآورد باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند . و احتیاط مستحب آن است که در موقع بجا آوردن سجده سهو نیز خود را بپوشاند .
- [امام خمینی] موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهد فراموش شده را بجامی آورد، بلکه بنابر احتیاط واجب در موقع سجده سهو هم، باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
- [آیت الله بروجردی] موقعی که انسان قضای سجدهی فراموش شده یا تشهّد فراموش شده را به جا میآورد، بلکه بنا بر احتیاط واجب در موقع سجدهی سهو هم باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
- [آیت الله خوئی] موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهد فراموش شده را بهجا میآورد باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند، احتیاط مستحب آن است که در موقع بهجا آوردن سجدة سهو نیز خود بپوشاند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهد فراموش شده را به جا می آورد باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند و احتیاط مستحب آن است که در موقع به جا آوردن سجده سهو نیز خود را بپوشاند.
- [آیت الله نوری همدانی] موقعی که انسان قضای سجدة فراموش شده یا تشهد فراموش شده را بجا می آورد ، بلکه بنابر احتیاط واجب در موقع سجدة سهو هم ، باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . موقعی که انسان قضای سجده فراموش شده یا تشهد فراموش شده را به جا می آورد، بلکه بنابر احتیاط واجب در موقع سجده سهو هم باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.