لطفا درباره غلو در مداحی توضیح دهید. پیرامون برخی آسیب هایی که متأسفانه برخی مداحان را تهدید کرده و می نماید نکاتی بیان می شود: مداحی و روضه خوانی هنری اسلامی و مقدس است که از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مداحی و مجالس ذکر عاملی است برای پیوند مردم با مکتب اهل بیت(ع) و زمینه ای است برای آشنایی بیشتر با اهداف و روش زندگی آن بزرگواران از این رو هر آهنگ و شعر و سرودی مناسب این مجالس نیست و ممکن است سبب دور شدن از اهداف اصلی آن شود، نه تنها سبب آگاهی و هدایت نیست بلکه عاملی برای انحراف و کجروی است. متأسفانه در چند سال اخیر شاهد برپایی مجالسی هستیم که از آهنگ و اشعار و الفاظی استفاده می شود که مناسب این گونه مجالس نیست و این امر موجب ناراحتی و اعتراض مراجع عظام تقلید شده است. حضرت آیت الله مکارم شیرازی فرمودند: (عده ای در عصر و زمان ما پیدا شده اند که به نام اهل بیت(ع) کارهای خلاف شرع می کنند مثلا موسیقی های لهوی به کار می برند همچنین اخیرا عده ای غلات از ناحیه مداحان بی سواد و غیر متعهد پیدا شده است و در مورد ائمه و امام زمان(عج) و حضرت زینب(س) غلو می کنند که ظاهرالفساد است. زمان گذشته غلو یک اشکال داشت ولی امروزه علاوه بر غلو به مذهب هم ضربه می زند و دست آویزی برای دشمن است همان گونه که باید مراقب دشمن بود باید مراقب دوستان نادان هم باشیم و آنها را هدایت کنیم تا کار به غلو نکشد که موجب فساد می شود)(1). در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند (مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من) یا (همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است)، (رقاصم و رقاصم عاشق عباسم) یا (لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب) و ... را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند: - مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند. - حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود. - حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود. - حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند. - حضرت آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد. - حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(2). در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: (هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد)(3). بنابراین اشکال علماء به آهنگ ها و اشعار و الفاظی است که مناسب این مجالس نیست و زمینه انحراف کجروی در این مجالس را ایجاد می نماید علاوه بر این که دستاویزی برای دشمنان و مخالفان در زشت جلوه دادن مذهب تشیع می شود گرایش جوانان به این مجالس نیز اگر به شکل صحیح و منطقی باشد قابل قبول است اما اگر با آهنگ نامناسب و یا اشعار و الفاظ غیر صحیح همراه باشد در حقیقت جوانان را جذب آن آهنگ و یا اشعار نموده ایم نه جذب فرهنگ و مکتب اهل بیت(ع). البته این به معنای استفاده نکردن از روش های جذاب و نو نیست بلکه به معنای رعایت و توجه به معیارهای اسلامی و هدایت و راهنمایی و جهت دهی صحیح جوانان است که به یقین گرایش و توجه جوانان را به همراه خواهد داشت کما این که شاهد آن هستیم. در پایان تقاضا می شود در صورتی که شبهه ای برای شما باقی است در مکاتبات بعدی به صورت شفاف مطرح نموده تا پاسخ مناسب دریافت نمایید. پی نوشت ها: 1. درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم شیرازی، 8/7/83. 2. سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47. 3. حدیث ولایت، ج 6، ص 150. خواندن اشعاری که منافات با توحید و یگانگی خداوند متعال و صفات ثبوتیه و سلبیه او داشته باشد و یا موجب غلو و بالا بردن رتبه پیامبر یا امام به حد خدایی گردد (لا اله الا علی, لا اله الا زهرا, من حسین الله یم و ...) یا موجب توهین نسبت به پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام باشد حرام است و باید از شرکت در جلسات و تبلیغ گویندگان چنین کلمات و دیدن چنین برنامه هایی اجتناب نمود و در حد ممکن آنها را نهی از منکر نمود. از اظهار نظر در مورد شخص خاص معذوریم. بطور کلی هر یک از مداحان که اشعار و یا روش خواندن و اداره مجلس آنها مناسب با مجالس اهلبیت نباشد و یا موجب وهن مذهب باشد مورد تایید نیستند. البته ممکن است بعضی از مطالب و مجالس یک مداح خاص مفید و ارزنده و بعضی دیگر غیر مفید یا مضر باشد, لذا شاید قضاوت کلی راجع به اشخاص صحیح نباشد. البته لازم به ذکر است در مورد مداحی های بی مورد که گاهی موجب وهن اسلام و معصومین(ع) می شود مراجع عظام تقلید مخالفت خویش را به صورت فتوا اعلام نموده اند(مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید، سید محسن محمودی، انتشارات صاحب الزمان، 1380).به عنوان نمونه در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند (مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من) یا (همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است)، (رقاصم و رقاصم عاشق عباسم) یا (لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب) و ... را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند: - مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند. - حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود. - حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود. - حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند. - حضرت آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد. - حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47. 3). در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: (هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد)(حدیث ولایت، ج 6، ص 150.). متاسفانه علیرغم رعایت این مسأله از سوی برخی مداحان متأسفانه باز هم شاهد روندی می باشیم که مراسم مداحی و عزاداری اهل بیت(ع) را به جای این که در جهت بسط معارف اسلام و اهداف والای اهل بیت(ع) و تبیین سیره اجتماعی و فردی آنان، به کار برده شود، به صورت مجالسی صرفا احساسی و با حرکات وهن آلود و به دور از نتایج مثبت، درآمده است و متأسفانه برخی دستگاه ها نظیر صدا و سیما تا حدودی در دامن زدن به این جریان دخیل بوده اند (حجت الاسلام و المسلمین مروی، معاون دفتر مقام معظم رهبری، به نقل از سایت بازتاب 3/8/82). و این رسانه ملی علیرغم دقت در بسیاری از برنامه های خویش، در پخش این قبیل برنامه ها و اثرات و پیامدهای آن در جامعه، دقت لازم را نداشته است (ر.ک: از افراط در عزاداری تا جسارت به اهل بیت(ع)، محمد صادق متقی، سایت بازتاب 30/1/83). راه حل این قضیه هم این است که دستگاه های فرهنگی کشور به فعالیت مثبت فرهنگی در میان مداحان و چهره های دینی بپردازند تا احساس نشود که برای مداح شدن، تنها صدای خوب لازم است، بلکه باید علاوه بر آن به آموزش و دانسته های مذهبی و فرهنگی و شخصیت اجتماعی مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) توجه جدی شود. در ادامه بخشی از دیدگاههای مقام معظم رهبری در مورد بایسته های مداحی که در دیدار مداحان اهل بیت (ع) در سالروز تولد حضرت زهرا(س) ایراد شده ، آورده می شود: (...مطلب دیگر این است که ما این بزرگوار را با زبان های ناقصِ خودمان توصیف می کنیم. امروز هم شعرای عزیز ما همین مضمون را بارها تکرار کردند، که ما با این بیان ناقص و با این دید قاصر، فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) را توصیف می کنیم. این دید، ناظر به آن مقامات معنوی نیست. چون به آنها دسترسی نداریم، آنها را نمی فهمیم و درک نمی کنیم. گاهی تعبیراتی گفته می شود که خیلی هم دقیق نیست. مثلاً (عرش خدا زیر پای تو) یعنی چه؟ عرش خدا چیست؟ اینها خیلی روشن نیست؛ همین طور یک تعبیری است. چون می خواهند تکریم و تعظیم کنند، اما واقعیت مطلب در ذهن کوچک ما نمی گنجد، از چنین تعبیراتی استفاده می شود؛ گاهی خوب است، گاهی هم خوب نیست؛ گاهی درست است، گاهی هم درست نیست. بخشی از قضیه برای ما قابل فهم است. من می خواهم روی نکته ی کوتاهی از این بخش تکیه کنم. می خواهم عرض کنم که ارزش فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) نبود، او صدیقه ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می اندیشد و می گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می شود صدّیق؛ (اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین). (صدّیقین) پشت سر (نبیین)اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی کرد، صدّیقه ی کبری نمی شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمه ی فضائل همه ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) قطره هایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ (اشهد ان محمداً عبده و رسوله)؛ اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می شناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی کنیم: (امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک)؟ در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می گیریم؛ آیا به خاطر به دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی درباره ی خود صرف نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس های گناه آلود انسان را برآورده می کند، ما سر دو راهی قرار می گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال می داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزش های مادی و برآورنده ی هوس ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی هایی در نظر می گیرد. (و مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا)؛ خدای متعال بیهوده به مریم این قدر لطف نمی کند. این، کلام قرآن است. او با همه ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته ی این شد که مادر عیسی شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانه ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را می داند که این بنده چنین جوهری دارد و این چنین اراده ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت های بزرگ و سنگین دیگری - که هر کدام باز به نوبه ی خود اجرهای بزرگی دارد - در نظر می گیرد. (امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة)؛ خدای متعال می داند که فاطمه ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن. برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه ی زهرا نتیجه اش باید این باشد. شما برادران عزیز مداح کسانی هستید که از زبان و حنجره ی شما امواج نورانی و معطر مدیحه ی دختر پیغمبر و ائمه ی هدی (علیهم السلام) ساطع می شود و در دل مخاطبانتان می نشیند؛ این خیلی ارزش است. الان بیست وچند سال است که ما این جلسه را با همین دوستان آقای سازگار و بقیه ی دوستان داریم؛ به نظرم از سال 62 و 63 این جلسه هر سال در چنین روزی برقرار است. من بارها این مطلب را به شما عرض کرده ام که رتبت مداحی و منبر مداحی یکی از باشرافت ترین رتبه ها و منبرهاست. در این زمینه ما خیلی صحبت کرده ایم، که دیگر نمی خواهیم تکرار کنیم. امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان ها به نوای مداحان، اقبال خوبی است. می بینید مردم، استقبال می کنند، علاقه نشان می دهند، اجتماع می کنند، صحبت می کنند، پول می دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتی حساس شد، وظیفه حساس و خطیر می شود. اول جلسه، قاری عزیزمان آیاتی را تلاوت کردند که خیلی مهم است و من چند آیه قبل از آن را عرض می کنم. (یا نساء النبی من یأت منکنّ بفاحشة مبیّنة یضاعف لها العذاب ضعفین) - خطاب به زنان پیغمبر است - هر که از شما گناه کند، عذابش دو برابر است.چرا؟ زن پیغمبر چون زن پیغمبر است، اگر گناه کرد، عذابش دو برابر است. (و کان ذلک علی اللَّه یسیرا). (و من یقنُت منکنّ للَّه و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرّتین)؛ آن طرف قضیه هم همین طور است: اگر عبادت کردید، اگر کار خوب کردید، اگر عمل صالح انجام دادید، دو برابر مردمِ دیگر به شما اجر می دهیم. یعنی نماز زن پیغمبر به طور معمولی دو برابر نماز دیگران اجر دارد؛ عبادتش دو برابر عبادت دیگران اجر دارد. اگر هم خدای نکرده غیبت کسی را بکند، غیبتش دو برابر غیبت دیگران گناه دارد. بعد، آیه یی که این قاری خواندند، از این جا شروع می شود: (یا نساء النّبی لستنّ کأحد من النّساء اِن اتّقیتن)؛ شما اگر تقوا پیشه کنید، مثل دیگر زنها نیستید؛ از بقیه ی زنهای دیگر امتیاز دارید. آن وقت بعد دنباله اش می فرماید: (فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا). این، خطاب به زنهای پیغمبر است. اما زنهای پیغمبر خصوصیتی ندارند؛ خصوصیت زنهای پیغمبر، انتصاب به پیغمبر است. من و شما هر کدام انتصاب بیشتر و موقعیت خطیر و ممتازی در جامعه داشته باشیم، همین خصوصیت در ما هم هست. البته نمی گویم دو برابر - این را ادعا نمی کنم - اما با دیگر مردم فرق داریم، و من از شما بیشتر. اگر ما خطایی انجام دهیم، خطای ما مثل خطای مردمِ عادی نیست؛ سنگین تر و سخت تر است. اگر ما خدای نکرده کسی را به وادی ضلالت و گمراهی انداختیم، با عمل مشابهِ دیگری تفاوت دارد. مداح ها بدانند چه می خوانند و چه می گویند. صدای خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفای دلِ خودشان مصفا کرده اند - این همه جوان در این کشور وجود دارد - همه متوجه شماست. شما چه می خواهید به مردم بدهید؟ این که من همیشه روی آنچه می خوانید و آن چنان که می خوانید - در جلسه ی مداح ها و با افراد گوناگون - تأکید می کنم، به خاطر این حساسیت است. چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده ی از مدح ها و تمجیدهای بی معناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام اللَّه علیه) صحبت می شود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده اید و می دانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافته ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده ی آشنای با معارف فلسفیِ غرب مثل هانری کُربن را می آورد دو زانو جلوی علامه ی طباطبایی می نشاند؛ او را خاضع می کند و می شود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. می شود معارف شیعه را در همه ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوف ها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فی سبیل اللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهدای برجسته یی داشته ایم - اما شهید شدنِ این طوری در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنه ی کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد. انسان خیلی اوقات می گوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چه کار کنم، بچه ام دارد از گرسنگی یا از بی دارویی می میرد؛ این می شود یک بهانه برای انسان. انسان گاهی ملاحظه ی ناموس خودش را بیشتر از جانش می کند؛ ملاحظه ی بچه ی شیرخوارش را بیشتر از جانش می کند. انسان در این میدان برود، بچه ی شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموس اش هم باشد، همه ی اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب بن مظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوی پیچیده اش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم می شود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیده ی سی، چهل بیتی اشاره یی هم به جمال حضرت اباالفضل می کند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛ اما این که ما همه اش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، این که مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست. نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه یی یا بیست دقیقه یی شما از معارف خالی بماند. امسال دیدم بعضی از برادران مداح در ماه محرم و در دهه ی فاطمیه بحمداللَّه این نکته را رعایت کرده بودند. در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلاً رسم مداحی از قدیم این طوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان می کرد؛ مردم هم می فهمیدند و اثر هم می گذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتیِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این طوری خواهد بود. یک وقت یکی از برادران مداح می گفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمی فهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این طوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر می گذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر می گذارد. دیگران هم از این گونه اشعار دارند. بعضی از شعرا - که امروز هم بحمداللَّه در شعرها آمده بود - درباره ی عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه (علیهم السّلام) بیانات خیلی خوب و زیبایی داشتند. شعر را از لحاظ هنری، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنری، همان خاصیت عمومی هنر را دارد. خاصیت عمومی هنر این است که بدون این که خود گوینده حتّی در خیلی از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون این که مستمع توجه داشته باشد، اثر می گذارد. تأثیر شعر، نقاشی، بقیه ی انواع هنر، صدای خوش و آهنگ های خوب - که اینها همه هنر است - روی ذهن مخاطب، من حیث لایشعر به وجود می آید؛ یعنی بدون این که مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او می بخشد؛ این بهترین نوع اثرگذاری است. شما ببینید خدای متعال برای بیان عالی ترین معارف، فصیح ترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنی قرآن. می شد خدای متعال مثل حرفهای معمولی، قرآن و معارف اسلامی را با بیان معمولی بگوید؛ اما نه، خدا این را در قالب فصیح ترین و زیباترین بیان هنری ریخته، که خود قرآن هم می گوید نمی توانید مثل لفظ و ساخت هنریِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است. به خطبه های نهج البلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایی است. امیرالمؤمنین می شد معمولی حرف بزند؛ اما نه، از بیان هنری استفاده می کند؛ (و بعد فنحن امراء الکلام). خود این بزرگوارها گفته اند که ما امیران سخن ایم. واقعاً هم امیر سخن بوده اند. امیر سخن، یعنی بیان را به بهترین و شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب - که الحمدللَّه کم هم نداریم - مفاهیم خوب. نکته ی آخر هم آهنگ است. من شنیده ام در مواردی از آهنگ های نامناسب استفاده می شود. مثلاً فلان خواننده ی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقیِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه مندان به این جریان کسانی هستند که می توانند آهنگ های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی. این را هم عرض بکنم که آهنگ شادی از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که برای روزهای عید جلساتی تشکیل می دهند. بنده مخالف این کار نیستم؛ بد هم نیست که دست می زنند. البته اگر از رادیو بشنویم - که بنده خودم گاهی از رادیو شنیده ام - و شعر را درست گوش نکنیم، خیال می کنیم دارند سینه می زنند! هم لحن، سینه زنی است؛ هم آن دستی که می زنند، مثل زدن روی سینه است. این چه شادی یی شد؟! اگر برای روزهای شادی، آهنگ های مناسب - نه آهنگ های مبتذل، نه آهنگ های طاغوتی، نه آهنگ های حرام - و شیوه های خوب انتخاب کنند، مؤثرتر و بهتر است. این طور نباشد که چون به روضه خوانی عادت کرده ایم، روز شادی هم که می خواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روضه خوانی. قدیم ها می گفتند فلانی هرچه می خواند، مثنوی درمی آید؛ هر آهنگی را که شروع کند، مثنوی می شود! این طوری نباشد. به هرحال میدان شما، میدان وسیعی است؛ میدان کار و اثرگذاری است. امروز مداحان جوان بحمداللَّه خیلی هستند؛ اقبال جوانها هم خیلی زیاد است. این مزرع، بسیار مستعد و قابل بذرافشانی است. اگر خوب بذرافشانی شود، تأثیرات و محصولش فوق العاده باارزش خواهد بود. از این فرصت استفاده کنید، استفاده کنیم، نظام اسلامی استفاده کند - شعر خوب، آهنگ خوب، مضمون خوب، اجرای خوب، صدای خوب - این یک چیز استثنایی و فوق العاده خواهد بود...) (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مداحان اهل بیت (ع)،05/ 05/ 84 )
غلو در مداحی از نظر فقهی چه حکمی دارد؟
لطفا درباره غلو در مداحی توضیح دهید.
پیرامون برخی آسیب هایی که متأسفانه برخی مداحان را تهدید کرده و می نماید نکاتی بیان می شود: مداحی و روضه خوانی هنری اسلامی و مقدس است که از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مداحی و مجالس ذکر عاملی است برای پیوند مردم با مکتب اهل بیت(ع) و زمینه ای است برای آشنایی بیشتر با اهداف و روش زندگی آن بزرگواران از این رو هر آهنگ و شعر و سرودی مناسب این مجالس نیست و ممکن است سبب دور شدن از اهداف اصلی آن شود، نه تنها سبب آگاهی و هدایت نیست بلکه عاملی برای انحراف و کجروی است. متأسفانه در چند سال اخیر شاهد برپایی مجالسی هستیم که از آهنگ و اشعار و الفاظی استفاده می شود که مناسب این گونه مجالس نیست و این امر موجب ناراحتی و اعتراض مراجع عظام تقلید شده است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی فرمودند: (عده ای در عصر و زمان ما پیدا شده اند که به نام اهل بیت(ع) کارهای خلاف شرع می کنند مثلا موسیقی های لهوی به کار می برند همچنین اخیرا عده ای غلات از ناحیه مداحان بی سواد و غیر متعهد پیدا شده است و در مورد ائمه و امام زمان(عج) و حضرت زینب(س) غلو می کنند که ظاهرالفساد است. زمان گذشته غلو یک اشکال داشت ولی امروزه علاوه بر غلو به مذهب هم ضربه می زند و دست آویزی برای دشمن است همان گونه که باید مراقب دشمن بود باید مراقب دوستان نادان هم باشیم و آنها را هدایت کنیم تا کار به غلو نکشد که موجب فساد می شود)(1).
در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند (مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من) یا (همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است)، (رقاصم و رقاصم عاشق عباسم) یا (لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب) و ... را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند:
- مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند.
- حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود.
- حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود.
- حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند.
- حضرت آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد.
- حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(2).
در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: (هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد)(3).
بنابراین اشکال علماء به آهنگ ها و اشعار و الفاظی است که مناسب این مجالس نیست و زمینه انحراف کجروی در این مجالس را ایجاد می نماید علاوه بر این که دستاویزی برای دشمنان و مخالفان در زشت جلوه دادن مذهب تشیع می شود گرایش جوانان به این مجالس نیز اگر به شکل صحیح و منطقی باشد قابل قبول است اما اگر با آهنگ نامناسب و یا اشعار و الفاظ غیر صحیح همراه باشد در حقیقت جوانان را جذب آن آهنگ و یا اشعار نموده ایم نه جذب فرهنگ و مکتب اهل بیت(ع). البته این به معنای استفاده نکردن از روش های جذاب و نو نیست بلکه به معنای رعایت و توجه به معیارهای اسلامی و هدایت و راهنمایی و جهت دهی صحیح جوانان است که به یقین گرایش و توجه جوانان را به همراه خواهد داشت کما این که شاهد آن هستیم.
در پایان تقاضا می شود در صورتی که شبهه ای برای شما باقی است در مکاتبات بعدی به صورت شفاف مطرح نموده تا پاسخ مناسب دریافت نمایید.
پی نوشت ها:
1. درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم شیرازی، 8/7/83.
2. سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47.
3. حدیث ولایت، ج 6، ص 150.
خواندن اشعاری که منافات با توحید و یگانگی خداوند متعال و صفات ثبوتیه و سلبیه او داشته باشد و یا موجب غلو و بالا بردن رتبه پیامبر یا امام به حد خدایی گردد (لا اله الا علی, لا اله الا زهرا, من حسین الله یم و ...) یا موجب توهین نسبت به پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام باشد حرام است و باید از شرکت در جلسات و تبلیغ گویندگان چنین کلمات و دیدن چنین برنامه هایی اجتناب نمود و در حد ممکن آنها را نهی از منکر نمود. از اظهار نظر در مورد شخص خاص معذوریم.
بطور کلی هر یک از مداحان که اشعار و یا روش خواندن و اداره مجلس آنها مناسب با مجالس اهلبیت نباشد و یا موجب وهن مذهب باشد مورد تایید نیستند.
البته ممکن است بعضی از مطالب و مجالس یک مداح خاص مفید و ارزنده و بعضی دیگر غیر مفید یا مضر باشد, لذا شاید قضاوت کلی راجع به اشخاص صحیح نباشد. البته لازم به ذکر است در مورد مداحی های بی مورد که گاهی موجب وهن اسلام و معصومین(ع) می شود مراجع عظام تقلید مخالفت خویش را به صورت فتوا اعلام نموده اند(مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید، سید محسن محمودی، انتشارات صاحب الزمان، 1380).به عنوان نمونه در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند (مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من) یا (همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است)، (رقاصم و رقاصم عاشق عباسم) یا (لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب) و ... را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند: - مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند. - حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود. - حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود.
- حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند. - حضرت آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد. - حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47. 3). در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: (هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد)(حدیث ولایت، ج 6، ص 150.).
متاسفانه علیرغم رعایت این مسأله از سوی برخی مداحان متأسفانه باز هم شاهد روندی می باشیم که مراسم مداحی و عزاداری اهل بیت(ع) را به جای این که در جهت بسط معارف اسلام و اهداف والای اهل بیت(ع) و تبیین سیره اجتماعی و فردی آنان، به کار برده شود، به صورت مجالسی صرفا احساسی و با حرکات وهن آلود و به دور از نتایج مثبت، درآمده است و متأسفانه برخی دستگاه ها نظیر صدا و سیما تا حدودی در دامن زدن به این جریان دخیل بوده اند (حجت الاسلام و المسلمین مروی، معاون دفتر مقام معظم رهبری، به نقل از سایت بازتاب 3/8/82). و این رسانه ملی علیرغم دقت در بسیاری از برنامه های خویش، در پخش این قبیل برنامه ها و اثرات و پیامدهای آن در جامعه، دقت لازم را نداشته است (ر.ک: از افراط در عزاداری تا جسارت به اهل بیت(ع)، محمد صادق متقی، سایت بازتاب 30/1/83).
راه حل این قضیه هم این است که دستگاه های فرهنگی کشور به فعالیت مثبت فرهنگی در میان مداحان و چهره های دینی بپردازند تا احساس نشود که برای مداح شدن، تنها صدای خوب لازم است، بلکه باید علاوه بر آن به آموزش و دانسته های مذهبی و فرهنگی و شخصیت اجتماعی مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) توجه جدی شود.
در ادامه بخشی از دیدگاههای مقام معظم رهبری در مورد بایسته های مداحی که در دیدار مداحان اهل بیت (ع) در سالروز تولد حضرت زهرا(س) ایراد شده ، آورده می شود:
(...مطلب دیگر این است که ما این بزرگوار را با زبان های ناقصِ خودمان توصیف می کنیم. امروز هم شعرای عزیز ما همین مضمون را بارها تکرار کردند، که ما با این بیان ناقص و با این دید قاصر، فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) را توصیف می کنیم. این دید، ناظر به آن مقامات معنوی نیست. چون به آنها دسترسی نداریم، آنها را نمی فهمیم و درک نمی کنیم. گاهی تعبیراتی گفته می شود که خیلی هم دقیق نیست. مثلاً (عرش خدا زیر پای تو) یعنی چه؟ عرش خدا چیست؟ اینها خیلی روشن نیست؛ همین طور یک تعبیری است. چون می خواهند تکریم و تعظیم کنند، اما واقعیت مطلب در ذهن کوچک ما نمی گنجد، از چنین تعبیراتی استفاده می شود؛ گاهی خوب است، گاهی هم خوب نیست؛ گاهی درست است، گاهی هم درست نیست.
بخشی از قضیه برای ما قابل فهم است. من می خواهم روی نکته ی کوتاهی از این بخش تکیه کنم. می خواهم عرض کنم که ارزش فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) نبود، او صدیقه ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می اندیشد و می گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می شود صدّیق؛ (اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین). (صدّیقین) پشت سر (نبیین)اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی کرد، صدّیقه ی کبری نمی شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمه ی فضائل همه ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) قطره هایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ (اشهد ان محمداً عبده و رسوله)؛ اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می شناسد.
مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی کنیم: (امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک)؟ در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می گیریم؛ آیا به خاطر به دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی درباره ی خود صرف نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس های گناه آلود انسان را برآورده می کند، ما سر دو راهی قرار می گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال می داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست.
اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزش های مادی و برآورنده ی هوس ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی هایی در نظر می گیرد. (و مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا)؛ خدای متعال بیهوده به مریم این قدر لطف نمی کند. این، کلام قرآن است. او با همه ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته ی این شد که مادر عیسی شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانه ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را می داند که این بنده چنین جوهری دارد و این چنین اراده ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت های بزرگ و سنگین دیگری - که هر کدام باز به نوبه ی خود اجرهای بزرگی دارد - در نظر می گیرد. (امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة)؛ خدای متعال می داند که فاطمه ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه ی زهرا نتیجه اش باید این باشد. شما برادران عزیز مداح کسانی هستید که از زبان و حنجره ی شما امواج نورانی و معطر مدیحه ی دختر پیغمبر و ائمه ی هدی (علیهم السلام) ساطع می شود و در دل مخاطبانتان می نشیند؛ این خیلی ارزش است. الان بیست وچند سال است که ما این جلسه را با همین دوستان آقای سازگار و بقیه ی دوستان داریم؛ به نظرم از سال 62 و 63 این جلسه هر سال در چنین روزی برقرار است. من بارها این مطلب را به شما عرض کرده ام که رتبت مداحی و منبر مداحی یکی از باشرافت ترین رتبه ها و منبرهاست. در این زمینه ما خیلی صحبت کرده ایم، که دیگر نمی خواهیم تکرار کنیم. امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان ها به نوای مداحان، اقبال خوبی است.
می بینید مردم، استقبال می کنند، علاقه نشان می دهند، اجتماع می کنند، صحبت می کنند، پول می دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتی حساس شد، وظیفه حساس و خطیر می شود. اول جلسه، قاری عزیزمان آیاتی را تلاوت کردند که خیلی مهم است و من چند آیه قبل از آن را عرض می کنم. (یا نساء النبی من یأت منکنّ بفاحشة مبیّنة یضاعف لها العذاب ضعفین) - خطاب به زنان پیغمبر است - هر که از شما گناه کند، عذابش دو برابر است.چرا؟ زن پیغمبر چون زن پیغمبر است، اگر گناه کرد، عذابش دو برابر است. (و کان ذلک علی اللَّه یسیرا). (و من یقنُت منکنّ للَّه و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرّتین)؛ آن طرف قضیه هم همین طور است: اگر عبادت کردید، اگر کار خوب کردید، اگر عمل صالح انجام دادید، دو برابر مردمِ دیگر به شما اجر می دهیم. یعنی نماز زن پیغمبر به طور معمولی دو برابر نماز دیگران اجر دارد؛ عبادتش دو برابر عبادت دیگران اجر دارد. اگر هم خدای نکرده غیبت کسی را بکند، غیبتش دو برابر غیبت دیگران گناه دارد. بعد، آیه یی که این قاری خواندند، از این جا شروع می شود: (یا نساء النّبی لستنّ کأحد من النّساء اِن اتّقیتن)؛ شما اگر تقوا پیشه کنید، مثل دیگر زنها نیستید؛ از بقیه ی زنهای دیگر امتیاز دارید. آن وقت بعد دنباله اش می فرماید: (فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا). این، خطاب به زنهای پیغمبر است. اما زنهای پیغمبر خصوصیتی ندارند؛ خصوصیت زنهای پیغمبر، انتصاب به پیغمبر است. من و شما هر کدام انتصاب بیشتر و موقعیت خطیر و ممتازی در جامعه داشته باشیم، همین خصوصیت در ما هم هست. البته نمی گویم دو برابر - این را ادعا نمی کنم - اما با دیگر مردم فرق داریم، و من از شما بیشتر. اگر ما خطایی انجام دهیم، خطای ما مثل خطای مردمِ عادی نیست؛ سنگین تر و سخت تر است.
اگر ما خدای نکرده کسی را به وادی ضلالت و گمراهی انداختیم، با عمل مشابهِ دیگری تفاوت دارد. مداح ها بدانند چه می خوانند و چه می گویند. صدای خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفای دلِ خودشان مصفا کرده اند - این همه جوان در این کشور وجود دارد - همه متوجه شماست. شما چه می خواهید به مردم بدهید؟ این که من همیشه روی آنچه می خوانید و آن چنان که می خوانید - در جلسه ی مداح ها و با افراد گوناگون - تأکید می کنم، به خاطر این حساسیت است.
چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده ی از مدح ها و تمجیدهای بی معناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام اللَّه علیه) صحبت می شود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده اید و می دانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافته ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده ی آشنای با معارف فلسفیِ غرب مثل هانری کُربن را می آورد دو زانو جلوی علامه ی طباطبایی می نشاند؛ او را خاضع می کند و می شود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. می شود معارف شیعه را در همه ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوف ها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد.
ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فی سبیل اللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهدای برجسته یی داشته ایم - اما شهید شدنِ این طوری در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنه ی کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد. انسان خیلی اوقات می گوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چه کار کنم، بچه ام دارد از گرسنگی یا از بی دارویی می میرد؛ این می شود یک بهانه برای انسان. انسان گاهی ملاحظه ی ناموس خودش را بیشتر از جانش می کند؛ ملاحظه ی بچه ی شیرخوارش را بیشتر از جانش می کند.
انسان در این میدان برود، بچه ی شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموس اش هم باشد، همه ی اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب بن مظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوی پیچیده اش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم می شود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیده ی سی، چهل بیتی اشاره یی هم به جمال حضرت اباالفضل می کند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛ اما این که ما همه اش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، این که مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست.
نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه یی یا بیست دقیقه یی شما از معارف خالی بماند. امسال دیدم بعضی از برادران مداح در ماه محرم و در دهه ی فاطمیه بحمداللَّه این نکته را رعایت کرده بودند. در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلاً رسم مداحی از قدیم این طوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان می کرد؛ مردم هم می فهمیدند و اثر هم می گذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتیِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این طوری خواهد بود.
یک وقت یکی از برادران مداح می گفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمی فهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این طوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر می گذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر می گذارد. دیگران هم از این گونه اشعار دارند. بعضی از شعرا - که امروز هم بحمداللَّه در شعرها آمده بود - درباره ی عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه (علیهم السّلام) بیانات خیلی خوب و زیبایی داشتند. شعر را از لحاظ هنری، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنری، همان خاصیت عمومی هنر را دارد. خاصیت عمومی هنر این است که بدون این که خود گوینده حتّی در خیلی از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون این که مستمع توجه داشته باشد، اثر می گذارد.
تأثیر شعر، نقاشی، بقیه ی انواع هنر، صدای خوش و آهنگ های خوب - که اینها همه هنر است - روی ذهن مخاطب، من حیث لایشعر به وجود می آید؛ یعنی بدون این که مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او می بخشد؛ این بهترین نوع اثرگذاری است. شما ببینید خدای متعال برای بیان عالی ترین معارف، فصیح ترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنی قرآن. می شد خدای متعال مثل حرفهای معمولی، قرآن و معارف اسلامی را با بیان معمولی بگوید؛ اما نه، خدا این را در قالب فصیح ترین و زیباترین بیان هنری ریخته، که خود قرآن هم می گوید نمی توانید مثل لفظ و ساخت هنریِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است.
به خطبه های نهج البلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایی است. امیرالمؤمنین می شد معمولی حرف بزند؛ اما نه، از بیان هنری استفاده می کند؛ (و بعد فنحن امراء الکلام). خود این بزرگوارها گفته اند که ما امیران سخن ایم. واقعاً هم امیر سخن بوده اند. امیر سخن، یعنی بیان را به بهترین و شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب - که الحمدللَّه کم هم نداریم - مفاهیم خوب.
نکته ی آخر هم آهنگ است. من شنیده ام در مواردی از آهنگ های نامناسب استفاده می شود. مثلاً فلان خواننده ی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقیِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه مندان به این جریان کسانی هستند که می توانند آهنگ های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.
این را هم عرض بکنم که آهنگ شادی از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که برای روزهای عید جلساتی تشکیل می دهند. بنده مخالف این کار نیستم؛ بد هم نیست که دست می زنند. البته اگر از رادیو بشنویم - که بنده خودم گاهی از رادیو شنیده ام - و شعر را درست گوش نکنیم، خیال می کنیم دارند سینه می زنند! هم لحن، سینه زنی است؛ هم آن دستی که می زنند، مثل زدن روی سینه است. این چه شادی یی شد؟! اگر برای روزهای شادی، آهنگ های مناسب - نه آهنگ های مبتذل، نه آهنگ های طاغوتی، نه آهنگ های حرام - و شیوه های خوب انتخاب کنند، مؤثرتر و بهتر است. این طور نباشد که چون به روضه خوانی عادت کرده ایم، روز شادی هم که می خواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روضه خوانی. قدیم ها می گفتند فلانی هرچه می خواند، مثنوی درمی آید؛ هر آهنگی را که شروع کند، مثنوی می شود! این طوری نباشد.
به هرحال میدان شما، میدان وسیعی است؛ میدان کار و اثرگذاری است. امروز مداحان جوان بحمداللَّه خیلی هستند؛ اقبال جوانها هم خیلی زیاد است. این مزرع، بسیار مستعد و قابل بذرافشانی است. اگر خوب بذرافشانی شود، تأثیرات و محصولش فوق العاده باارزش خواهد بود. از این فرصت استفاده کنید، استفاده کنیم، نظام اسلامی استفاده کند - شعر خوب، آهنگ خوب، مضمون خوب، اجرای خوب، صدای خوب - این یک چیز استثنایی و فوق العاده خواهد بود...)
(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مداحان اهل بیت (ع)،05/ 05/ 84 )
- [سایر] نظر شما در مورد کتاب (غلو) اثر آقای صالحی نجف آبادی چیست؟
- [سایر] اگر در مورد غلو کمی توضیح بدهید چه موقع میشود که انسان غلو می کند و از کجا بفهیم که داریم غلو میکنیم؟
- [آیت الله مظاهری] هدف از عزاداری و روضه و مداحی به نظر شما چیست؟ هدف از اشک ریختن در این مجالس چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] نظر حضرتعالی در مورد مدّاحی چیست؟ و یک مدّاح اهل بیت علیهم السلام چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
- [سایر] عقد وکالت را از نظر فقهی توضیح دهید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] تعریف اقرار را از نظر فقهی بیان فرمائید؟
- [سایر] غلو کنندگان چگونه مردمی هستند؟
- [سایر] خوردن منی توسط زوجه از نظر فقهی چه حکمی دارد؟
- [سایر] زیدیه از نظر فقهی با سایر مکاتب چه فرقی دارند؟
- [سایر] زیدیه از نظر فقهی با سایر مکاتب چه فرقی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] حیوانات حرام گوشت بجز آنچه در مسأله پیش گفته شد با سربریدن ، یا شکار کردن با اسلحه ، گوشت و پوست آنها پاک میشود ، چه درنده باشند و چه غیر درنده ، حتی فیل و خرس و بوزینه (که از نظر فقهی محل اختلافاند) . ولی اگر حیوانات حرام گوشت را با سگ شکار کنند ، پاک بودنش محل اشکال است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] غیر از روزه هائی که گفته شد روزه های حرام دیگری هم هست که در کتابهای مفصّل فقهی گفته شده است.
- [آیت الله علوی گرگانی] این عمل بانک که وصول کردن سفته و یا چکها برای مشتریان بوده باشد، جائز است وگرفتن کارمزد نیز برای این عمل جائز میباشد بشرط این که بانک فقط در گرفتن اصل مبلغ سفته و یا چک دخالت داشته باشد وامّا چنانچه برایآن مبلغ سود و فائده نزولی قرار داده باشند در این صورت تصدی بانک جائز نمیباشد وگرفتن کارمزد برای وصول مبلغ سفته ویاچک از نظر فقهی از باب جعاله میباشد.
- [آیت الله سبحانی] هر گاه برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد، مثلاً بگوید اگر بدهکار قرض تو را نداد من می دهم تعهد او صحیح است ولی درصورتی قطعی می شود که بدهی او را در موقعش ندهد و ضمانت رایج در بانک ها از این قبیل است و لذا بانک اوّل به بدهکار رجوع می کند و اگر نداد، از ضامن می گیرد و از نظر فقهی این نوع ضمان از قبیل نقل ذمّه نیست بلکه ضم ذمه به ذمه است.
- [آیت الله خوئی] این عمل بانک که وصول کردن سفته و یا چکها برای مشتریان بوده باشد، جایز است و گرفتن کارمزد نیز برای این عمل جایز میباشد به شرط بانک فقط در گرفتن اصل مبلغ سفته و یا چک دخالت داشته باشد و اما چنانچه برای آن مبلغ سود و فائده نزولی قرار داده باشند در این صورت تصدی بانک جایز نمیباشد و گرفتن کارمزد برای وصول مبلغ سفته و یا چک را از نظر فقهی از باب جعاله میباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] گرچه آب چاه بر اثر افتادن چیز نجس در آن نجس نمی شود، ولی مستحب است مقداری از آن را برای هریک از اشیاء نجس بکشند و دور بریزند، این مقدار در کتابهای مفصل فقهی تعیین شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر مسلمانی باید سعی کند روش و رفتار و اخلاق او، طبق تعالیم اخلاقی و فقهی اسلام باشد تا هم خودش سعادتمند گردد و هم بر آبروی جامعه اسلامی بیفزاید.
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به گستردگی رشتههای فقه و تخصصی بودن آنها، اگر در بین چند مجتهد هر کدام در یک یا چند رشته از مسائل فقهی از دیگران اعلم باشند، وجوب تقلید از آنها در همان رشته یا رشتهها، متعیّن است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] موقعی که انسان خوابش می آید و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند، و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه می باشد، و غیر از اینها مکروهات دیگری هم در کتابهای مفصّل فقهی گفته شده است.
- [آیت الله سیستانی] آنچه از اقسام حواله و احکام فقهی آن گذشت، عیناً در حواله به اشخاص نیز جاری است، بدین معنا که شخص میتواند مبلغی را به کسی بپردازد و از او حوالهای برای شهر دیگری بگیرد و در قبال آن کارمزدی دریافت کند و یا مبلغی از کسی بگیرد و او را به شخص دیگری حواله بدهد و کارمزدی دریافت نماید.