در کتاب امدادهای غیبی استاد مطهری چه چیزهایی موجب اعراض و تنفر مردم از خدا، دین و همه معنویات می شود؟ ایشان در کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر، مقاله (خورشید دین هرگز غروب نمی کند) صفحه 46 به بعد عوامل اعراض و رویگردانی از دین می پردازند که به طور خلاصه به آن اشاره می شود: 1. ارائه مفهوم و تصویر نامعقولی از خدا و دین به مردم: ایشان می فرمایند: (مسلما علت انکار و اعراض بسیاری از افراد تحصیل کرده این است که مفاهیم مذهبی و دینی به طرز صحیحی به آنها تعلیم نشده است. در واقع آن چیزی که آنها انکار می کنند مفهوم واقعی خدا و دین نیست، چیزی دیگری است.) 2. آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هواپرستی است. ایشان می فرمایند: ( در محیط آلوده همواره موجبات تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می کند. بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست حیوانی با هر گونه احساس تعالی، اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری، منافات دارد، همه آنها را می میراند. آدم شهوت پرست نه تنها نمی تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست می دهد. آنکه اسیر شهوات است جاذبه های معنوی، اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری، کمتر در او تأثیر دارد.) 3. جنگ انداختن و برقراری ستیز میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی: (برخی از داعیان و مبلغان دینی بی خرد میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی غرایز دیگر معرفی می کنند آن را ضد و منافی و دشمن سایر فطریات بشر معرفی می کنند ... در سرشت انسان تمایلات زیادی هست، از آن جمله است تمایل به ثروت، تمایل به محبوبیت اجتماعی تمایل به علم و حقیقت جویی، تمایل به تشکیل خانواده و انتخاب همسر و امثال اینها تمایل دینی نیز یکی از این تمایلات طبیعی انسان است. هیچ تمایلی بیهوده و لغوی که احتیاج به کشتن و میراندن داشته باشد در وجود بشر نهاده نشده است. هیچ یک از این تمایلات- مذکور- با یکدیگر سرجنگ ندارند، بین آنها تضاد و تناقضی واقعی نیست. هر کدام از آنها سهم و حظی و بهره ای دارند. اگر سهم و حظ وبهره هر یک از آنها به عدالت داده شود هماهنگی کامل میان آنها برقرار می شود. ناهماهنگی و ناراحتی و جنگ و ستیزه آن گاه برمی خیزد که انسان بخواهد سهم برخی از آنها را به دیگری بدهد، یکی از گرسنه نگه دارد و دیگری را بیش از حد لازم اشباع نماید. یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته، هیچ کدام را از قلم نینداخته و برای هیچ کدام سهم بیشتری از حق طبیعی آنها نداده است. معنی فطری بودن قوانین اسلامی هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است.
در کتاب امدادهای غیبی استاد مطهری چه چیزهایی موجب اعراض و تنفر مردم از خدا، دین و همه معنویات می شود؟
در کتاب امدادهای غیبی استاد مطهری چه چیزهایی موجب اعراض و تنفر مردم از خدا، دین و همه معنویات می شود؟
ایشان در کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر، مقاله (خورشید دین هرگز غروب نمی کند) صفحه 46 به بعد عوامل اعراض و رویگردانی از دین می پردازند که به طور خلاصه به آن اشاره می شود:
1. ارائه مفهوم و تصویر نامعقولی از خدا و دین به مردم:
ایشان می فرمایند: (مسلما علت انکار و اعراض بسیاری از افراد تحصیل کرده این است که مفاهیم مذهبی و دینی به طرز صحیحی به آنها تعلیم نشده است. در واقع آن چیزی که آنها انکار می کنند مفهوم واقعی خدا و دین نیست، چیزی دیگری است.)
2. آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هواپرستی است. ایشان می فرمایند: ( در محیط آلوده همواره موجبات تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می کند. بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست حیوانی با هر گونه احساس تعالی، اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری، منافات دارد، همه آنها را می میراند. آدم شهوت پرست نه تنها نمی تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست می دهد. آنکه اسیر شهوات است جاذبه های معنوی، اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری، کمتر در او تأثیر دارد.)
3. جنگ انداختن و برقراری ستیز میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی:
(برخی از داعیان و مبلغان دینی بی خرد میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی غرایز دیگر معرفی می کنند آن را ضد و منافی و دشمن سایر فطریات بشر معرفی می کنند ... در سرشت انسان تمایلات زیادی هست، از آن جمله است تمایل به ثروت، تمایل به محبوبیت اجتماعی تمایل به علم و حقیقت جویی، تمایل به تشکیل خانواده و انتخاب همسر و امثال اینها تمایل دینی نیز یکی از این تمایلات طبیعی انسان است. هیچ تمایلی بیهوده و لغوی که احتیاج به کشتن و میراندن داشته باشد در وجود بشر نهاده نشده است.
هیچ یک از این تمایلات- مذکور- با یکدیگر سرجنگ ندارند، بین آنها تضاد و تناقضی واقعی نیست. هر کدام از آنها سهم و حظی و بهره ای دارند. اگر سهم و حظ وبهره هر یک از آنها به عدالت داده شود هماهنگی کامل میان آنها برقرار می شود. ناهماهنگی و ناراحتی و جنگ و ستیزه آن گاه برمی خیزد که انسان بخواهد سهم برخی از آنها را به دیگری بدهد، یکی از گرسنه نگه دارد و دیگری را بیش از حد لازم اشباع نماید. یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته، هیچ کدام را از قلم نینداخته و برای هیچ کدام سهم بیشتری از حق طبیعی آنها نداده است. معنی فطری بودن قوانین اسلامی هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است.
- [سایر] کتاب های استاد مطهری را نام ببرید؟
- [سایر] میشه اشکالات کتاب حسین وارث آدم شهید مطهری(ره) رو بگید؟
- [سایر] خلاصه ای از کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد مطهری را می خواستم؟
- [سایر] در سیر مطلعاتی کتب شهید مطهری ترتیب کتاب ها از ساده به مشکل چگونه است؟
- [سایر] سلام خدا قوت . حاج آقا رفتم طبق توصیهای حضرت عالی رفتم یکی از کتابای شهید مطهری رو ورداشتم بخونم اما هیچی حالیم نشد ؟!کتاب توحید یا یه کتابی بوداصلا تو مقدمشم موندم !راهنمایی کنید .ممنون
- [سایر] استاد مطهری در کتاب «فطرت» گفته اند که عاشق، خیال معشوق را بیشتر از خود او می خواهد، لطفا در این مورد توضیح دهید؟
- [سایر] چرا شهید مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی میفرماید: نقش فقیه در یک کشور اسلامی نقش ایدئولوک است نه یک نقش یک حاکم.
- [سایر] سلام سوالی داشتم.در ایام اعتکاف اگر کتاب های شهید مطهری یا دیگران را بخوانیم ایراد دارد باور بفرمایید که به راهنمایی شما نیازمندیم مشهد رفتید برامان دعا کنید.ما محتاج دعای شماییم
- [سایر] فرق بین (إحسان) و (جُود) چیست؟ (در کتاب بیست گفتار شهید مطهری چند سطری توضیح داده است که این دو با هم متفاوت هستند) آیا احسان از جود بالاتر میباشد یا برعکس؟ اصلاً احسان چیست و جود چیست؟!
- [سایر] من در حال مطالعه بر روی کتاب مقتضیات زمان استاد مطهری هستم حال این سوال برایم پپیش آمده که : چه اصولی در اسلام ثابت است وبا گذر زمان قابل تغییر نیست و چگونه میتوان آن را شناخت ؟ با تشکر
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب ، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد ، به حوادثی که در سراسر عالم بر مسلمین می گذرد بخصوص حوادث منطقه خود ، آشنا باشد . مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد . چنان شجاع باشد که در راه خدا از مَلامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد ، در اظهارحق و اِبْطال باطل بر حسب شرایط زمان ومکان صراحت داشته باشد ، اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز وعمل به روش صُلَحاو اولیاء خد ا را که موجب تأثیر کلام او در مردم است رعایت کند ، کارهای او با مَواعِظْ و وعد وعیدهایش تطبیق نماید ، از آنچه که موجب سَبُکی او و کلامش می شود حتّی از قبیل پر گوئی ، شوخی و بیهوده گوئی بپرهیزد وهمة امور را تنها برای خداوند رعایت کند وهدفش اِعْراض از دنیا پرستی و ریاست طلبی باشد که سرسلسة همة گناهان است تا کلامش در جان مردم ، مُؤَثِّرْ افتد .
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.
- [آیت الله سیستانی] کسی که معترف به خدا یا به یگانگی او نباشد و همچنین غُلاة یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهمالسلام را خدا خوانده ، یا بگویند خدا در او حلول کرده است و خوارج و نواصب یعین آنهایی که به ائمه علیهمالسلام اظهار دشمنی مینمایند نجسند ، و همچنین است کسی که نبوّت یا یکی از ضروریات دین ، مانند نماز و روزه را منکر شود ، اگر به نحوی باشد که مستلزم تکذیب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بشود هر چند فی الجمله . و امّا اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و مجوس محکوم به طهارتاند .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام که دنیا و آخرت انسان را تباه میکند غنا و موسیقی است، و قرآن شریف آن را موجب ضلالت و گمراهی، بلکه موجب استهزاء دین میداند: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین)[1] (و برخی از مردم کسانی هستند که سخن بیهوده را خریدارند تا مردم را بی هیچ دانشی از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را به ریشخند گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود.) و مراد از غنا در اینجا آن صوتی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد، چنانکه مراد از موسیقی در اینجا آن آهنگی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد، به حوادثی که در سراسر عالم بر مسلمین می گذرد به خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد. چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مکان صراحت داشته باشد، اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولیاء خدا را که موجب تأثیر کلام او در مردم است رعایت کند، کارهای او با مواعظ و وعد و وعیدهایش تطبیق نماید، از آنچه که موجب سبکی او و کلامش می شود حتی از قبیل پرگوئی، شوخی و بیهوده گوئی بپرهیزد و همه این امور را تنها برای خداوند رعایت کند و هدفش اعراض از دنیاپرستی و ریاست طلبی باشد که سرسلسله همه گناهان است تا کلامش در جان مردم مؤثر افتد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.