به منابع و اطلاعاتی در رابطه با دین مسیحیت و تحریفات انجیل برای پاسخ گویی به شبهات نیازمندم، لطفا راهنمایی ام کنید؟ تحریف در مسیحیت یکی از منابع اصیل هر دینی، کتاب مقدس آن است که فصلالخطابِ تلقیهای گوناگون و معیار نشان دادن بدعتها و انحرافها به شمار میرود . در این کتاب آموزههای اساسی و محوری نظام اعتقادی، ارزشی و احکام عبادی مطرح شده است و به وسیله آن، میتوان ممیزات هر دینی را از دین و آیین دیگر تشخیص داد . بر اساس منابع مذهبی ما، تعدادی از پیامبران الهی (آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله ) دارای کتاب آسمانی بودهاند .(1) تمامی این کتابها از ناحیه خداوند وحی شده بود و پیامبران نامبرده نقشی جز دریافت و ابلاغ مضامین آن نداشتهاند . اما - غیر از قرآن مجید - تمامی آنها و یا بخش اصلی آنها، مفقود شده و یا متن آنها دچار تحریف گشته است . این تحریف با سه رویکرد تاریخی، نگرش محتوایی به مضامین این کتابها و قضاوت قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی اثبات میگردد و با اثبات آن، تحریف دین روشن میشود . البته رویکرد سوم تنها برای کسانی قابل قبول است که آسمانی بودن قرآن را قبول دارند؛ اما رویکردهای پیشین همگانی است؛ از این رو فقط به بیان آن دو میپردازیم. یک . رویکرد تاریخی براساس گزارشهای معتبر و مستند تاریخی کتابهای مقدس (تورات و انجیل)، در طول 1500 سال تألیف و گردآوری شده است، از همینرو علاوه بر برخورداری از شیوههای متنوع ادبی، با گذشت زمان، تحول آرام و کندی را تجربه کرده است . صرفنظر از اقلیتی ناچیز از مسیحیان - که میپندارند کتابهای مقدس (تورات و انجیل )، با همین الفاظ الهام شدهاند و خدا پیام خود را کلمه به کلمه به کاتب بشری منتقل و وی چیزهایی را که خدا املا نموده، با امانت ثبت کرده است - بیشتر مسیحیان معتقدند : که خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مؤلّفانی بشری، نوشته است و بر این اساس کتابهای مقدس، یک مؤلّف الهی و یک مولّف بشری دارد(2). جالب است بدانید تعداد کتابهای مقدس (در مجموع 46 کتاب عهد عتیق یهود و 27 کتاب عهد جدید یعنی انجیل )، براساس نوعی توافق، حاصل شده است .(3) حال وقتی تاریخ به ما نشان میدهد که بشر در تألیف کتاب مقدس دست داشته است، این کتاب دیگر مصون از خطا نخواهد بود. این مسأله موجب شد تا هر کسی، اقدام به نوشتن و گزارش روایات مربوط به دوران کوتاه رسالت عیسی و سرگذشت او کند و به نوبه خود منجر به پدید آمدن صد نوشته گشته است که هر کسی نوشته خود را صحیح میداند . از این رو براساس گزارشهای تاریخی، در اواخر قرن اول میلادی و اوایل و اواسط قرن دوم میلادی، فرقههای انجیلی متعددی به وجود آمد و اختلافها و کشمکشهای فراوانی رخ داد . طرح مؤلف بشری در کنار مؤلف الهی، در تدوین کتاب مقدس و در نتیجه تحریف آن، باعث گردید که پیامدهای ناگواری برای کتاب مقدس، به وجود آید که گزارش آن در این مجال اندک ممکن نیست .(4) در اینجا کافی است به اعتراف برخی از عالمان و اندیشمندان مسیحی بسنده کنیم : 1-1. رابرت م.گرنت(5) انطباق انجیل فعلی را با گفتههای عیسی به صراحت رد میکند و میگوید : (این بدان معنا نیست که عیسی تمام کلماتی را که گزارش شده است دقیقاً به همان شکلی که انجیل نویسان نوشتهاند گفته است).(6) 1-2 ارنست رنان؛ کتاب مقدس را نگاشته انسان دانسته، آن را همچون دیگر مکتوبات بشری مشتمل بر خطاهایی میشمارد و بر وجود داستانهای دروغین و افسانهها در آن تأکید میورزد.(7) 1-3. متکلمان لیبرال مسلم میدانند که کتاب مقدس مستقیماً وحی منزل نیست و به دست انسان نوشته شده است.(8) 1-4. بسیاری از سنت گرایان بر مرکزیت مسیح اصرار میورزند بدون اینکه بر خطاناپذیری انجیل پافشاری داشته باشند.(9) 1-5. برخی از متکلمان برجسته مسیحی مانند بریث ویت(10) میگویند نمیتوان محتویات کتاب مقدس را صادق شمرد.(11) 1-6. متکلمان نئوارتدکس(12) (الهیات رسمی - سنتی جدید) پروتستان معتقدند کتاب مقدس به خودی خود وحی الهی نبوده، یک مکتوب خطاپذیر انسانی است که به وقایع وحیانی شهادت میدهد.(13) 1-7. پل تیلیش که از متکلمان برجسته مسیحی به شمار میرود، معتقد است : (پژوهشهای تاریخی نشان دادهاند که عهد قدیم و عهد جدید در بخشهای نقلی خود، عناصر تاریخی، افسانهای و اسطوره شناختی را تلفیق میکنند و در اکثر موارد تفکیک این عناصر از یکدیگر با هر درجهای از امکانپذیری نامحتمل است... مردم، دیگران یا خودشان را بدون ایمان مسیحی قلمداد میکنند، تنها به این دلیل که به مستند بودن حکایتهای معجزهای عهد جدید اعتقادی ندارند. به طور قطع آن حکایتها مستند نیستند).(14) 1-8. توماس میشل - استاد الهیات مسیحی - بر آن است که به اعتقاد بیشتر متفکران کاتولیک، پروتستان و ارتودوکس، کتابهای مقدس، املای الهی نیست و دارای عصمت لفظی نمیباشد و گاهی نویسندگان بشری، نظریات غلط یا اطلاعات اشتباهآمیزی را در متن کتاب باقی گذاشتهاند .(15) تحریف از دیدگاه مسیحیان اعتبار کتاب مقدس همواره مورد انتقاد اندیشمندان قرار داشته اما از قرن نوزدهم میلادی، مباحث انتقادی مربوط به کتاب مقدس وارد مرحله جدیدی شده است : (بولتمان (1884 - 1976م) که بزرگترین متخصص عهد جدید در قرن بیستم لقب یافته است در اثر مهم خود، تاریخ سنت هم نظر، به ارزیابی کتاب مقدس میپردازد. از نظر او بسیاری از سخنان مکتوب عیسیعلیه السلام گفتههای خود او نیست بلکه محصول حیات جوامع مسیحی اولیه است).(16) (آدولف فون هارتاک) مورخ توانای قرن نوزدهم و بزرگترین متخصص آثار پدران در عصر خود، در مجموعه سه جلدی تاریخ اصول ایمان، این باور را مطرح کرد که انجیل تحت تأثیر فلسفه یونان تغییر یافته است. وی در پی آن بود که تاریخِ فرایند یونانی شدن مسیحیت را نشان دهد. از نظر او، مذهب ساده عیسیعلیه السلام به ویژه به واسطه تعالیم پولس، به مذهبی در مورد عیسیعلیه السلام تغییر یافته و به اصل ایمانی تجسم خدای پدر تبدیل شده است.(17) برخی دیگر از صاحبنظران به نوسازی روزافزون روایات انجیل به نفع الوهیت عیسی توجه نموده(18) و عدهای نیز در مورد تاریخ تألیف اناجیل ایراداتی را مطرح کردهاند.(19) اما شاید بتوان گفت مهمترین سند در مورد انحراف مسیحیت از دیدگاه ایشان خود کتاب مقدس است. در این کتاب (پولس) با حواریون و شخص (پطرس) که جانشین رسمی حضرت عیسیعلیه السلام است، مخالفت ورزیده، حتی آنان را به (نفاق) متهم میسازد : (اما چون پطرس به انطاکیه آمد او را روبهرو مخالفت نمودم؛ زیرا مستوجب ملامت بود... و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدی که برنابا هم در نفاق ایشان گرفتار شد).(20) مسلماً چنین برخوردی نشان از وجود انحراف در عقاید بزرگان صدر اول مسیحیت دارد.(21) دو . رویکرد محتوایی با نگرش محتوایی به مضامین کتابهای مقدس، روشن میگردد که برخی از کتب ادیان آسمانی، دچار تحریف گشتهاند ؛ چرا که اگر کتاب مقدس دچار زیاده و نقصان و تغییر در لفظ و مفاهیم نشود، هیچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستیز نخواهد داشت، حال آنکه با مراجعه به این کتابها مسائل منافی با یکدیگر و غیر عقلانی فراوان یافت میشود . وجود تناقضات در اناجیل چنان زیاد است که علامه شعرانی پس از نقل و بررسی تفصیلی 45 مورد از اشتباهات و تناقضات اناجیل مینویسد : (این بنده مؤلف از این قبیل بیش از هفتصد تحریف یادداشت کردهام. در (اظهار الحق)(22) گوید : اختلافات در انجیل به عقیده (میل) سی هزار است و به طوری که (گریسباخ) تحقیق کرده است صد و پنجاه هزار است و (شولز) که آخرین محققین ایشان است عدد آن را به تحقیق نیافته است).(23) جالب آن که اناجیل از همان آغاز در نسبنامه عیسیعلیه السلام گرفتار تناقض شدهاند. این دلیل روشن بر تحریف کتابهای مقدس است. اکنون نسبنامه آن حضرت را براساس متن (انجیل لوقا) و (انجیل متی) و کتاب (تواریخ ایام) تقدیم میداریم : انجیل لوقا باب 3 انجیل متی باب اول کتاب تواریخ ایام باب 3 یوسف یوسف - هیلی یعقوب - متثات متان - لیوی الیعازر - ملخی الیهود - یناه اکیم - یوسف صادوق - متاثیاه عازور - عاموس الیاقیم - تاحوم ابیهود - اهلی - - نکی - - ماث - - مطائیاه - - شمعی - - یوسف - - یهوداه - - یوحناه - - ریصاه - - زرو بابل زرو بابل زرو بابل شلتی ئیل شلتی ئیل پدایاه نیری یکیناه یکنیاه ملخی - یهویاقیم ادی یوشیاه یوشیاه قوصام امون امون المودام منسه منسه ائیر حزقیاه حزقیاه یوسی احاز احاز الیعازر یوثام یوثام یوریم عزریاه عزریاه متأث - امصیاه لیوی - یوآش شمعون - احزیاه یهوداه یورام یورام یوسف یهوشافاط یهوشافاط ونان اسا اسا ایلیاقیم ابیاه ابیاه میلیاه رحبعام رحبعام مئنان - - مطاثاه - - ناثان سلیمان سلیمان داود داود داود(24) نمونههایی از تحریف در کتاب مقدس در کتاب مقدس به مواردی از مصادیق تحریف برمیخوریم. ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود(25). آشنایی با این موارد میتواند زمینههای پژوهش بیشتر را فراهم کند : 1. در سِفر (پیدایش) میخوانیم : (بعد از این ایام که خدا ابراهیمعلیه السلام را امتحان کرد، به او گفت : ای ابراهیم. عرض کرد : لبیک. گفت : (اکنون پسر خود را که یگانه فرزند تو است و او را دوست میداری، یعنی (اسحاق) را بردار و بر زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم به عنوان هدیه سوختنی قربانی کن).(26) در این متن که مربوط به جریان ذبح کردن یکی از فرزندان حضرت ابراهیمعلیه السلام به دست او است، پس از عبارت (یگانه فرزند)، عبارت (یعنی اسحاق) قرار گرفته است. در حالی که عبارت صریح عهد عتیق، وعده تولد اسحاق را سیزده سال پس از تولد اسماعیل میداند.(27) یعنی اسماعیل تا چهارده سالگی تنها فرزند ابراهیم است. پس در اینجا تحریفی صورت گرفته و عبارت (یعنی اسحاق) بعداً به متن عهد عتیق اضافه شده است. اما انگیزه این تحریف چیست؟ در اعتقاد یهودیان که به مسیحیان هم انتقال یافته است، (مسیّا) یعنی همان پیامبر موعود باید از نسل اسحاق باشد و از سوی دیگر، شخص موعود از نسل شخص (مذبوح) است. تنها در صورتی که اسحاق همان شخص مذبوح باشد میتوان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در این صورت است که سیادت بنی اسرائیل و اندیشه برتری یهود تثبیت میشود و مسیحیان با استناد به همین متن، عیسیعلیه السلام را که از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانستهاند. و اگر مشخص شود که مذبوح اسماعیل بوده نه اسحاق، زیربنای بسیاری از اعتقادات یهود و مسیحیت تخریب میگردد. 2. انجیل متی، عیسیعلیه السلام را از فرزندان سلیمانبن داودعلیه السلام میداند.(28) در حالی که وی در انجیل لوقا فرزند ناتانبن داود معرفی شده است.(29) 3. در انجیل متی، عیسیعلیه السلام اعلام میکند که پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمین مدفون خواهد ماند : (زیرا هم چنان که یونس سه شبانه روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود).(30) در حالی که اناجیل دیگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپیده یکشنبه، یعنی حداکثر یک روز و دو شب میدانند(31).(32) انجیل مرقس - که قدیمیترین و کوتاهترین انجیلها است - خاطرات قدیس پطرس حواری را مطرح میکند که متضمن احساسات بشری عیسی است . در این انجیل، عیسی موجودی مافوق بشر نشان داده شده و (فرزند انسان) لقب گرفته است، اما اثری از اصل (تجسّم الهی) در پیکر عیسی و اصل ازلیت او (وجود قبل از خلقت ) دیده نمیشود . اما انجیل متی و انجیل لوقا، حاوی عباراتی است که زمینه را برای اعتقاد به تجسّم ربوبیت در پیکر عیسی آماده میکند و انجیل یوحنا، به صراحت طبیعت الوهی عیسی را - چنان که معاصرش یعنی پولس مطرح کرده بود - بیان میکند . این تهافت مشکل پیچیدهای است که اذهان اندیشمندان مسیحی را تاکنون به خود مشغول داشته و راه حلهای گوناگون اما بیحاصل در رفع آن ارائه کردهاند(33) . در انجیل یوحنا از یحییعلیه السلام پرسیده میشود : آیا تو همان ایلیای نبی الیاس هستی که قبل از فرا رسیدن روز موعود (ظهور مسیح ) باید بیاید؟ یحیی تأکید میکند : من چنین شخصی نیستم(34) ؛ بنابراین روز موعود هنوز فرا نرسیده است . اما در انجیل متی به عیسیعلیه السلام نسبت دادهاند که گفت : (اگر بخواهید قبول کنید که یحیی همان الیاس است که باید بیاید)(35) . نویسنده انجیل لوقا برای برداشتن تنافی موجود میان این دو عبارت، مسئله را به گونهای دیگر توجیه کرده، میگوید : (و او (یحیی ) به روح قوت الیاس پیشروی وی (خداوند )، خواهد خرامید)(36) . این مضامین متفاوت و متعارض، نشانگر آن است که آیات اصلی الهی - که به عیسیعلیه السلام وحی شده - دچار تحریف جدی گشته است(37) . چنان که گفته آمد با رویکرد قرآنی و روایی نیز میتوان تحریف کتابهای مقدس را نشان داد، بعضی از آیات قرآن و روایات نقل شده از امامانعلیهم السلام، نشانگر تحریف کتاب مقدس است . گزارش این دسته از نصوص در این نوشتار کوتاه مقدور نیست(38) notates ( 1) بحارالانوار، ج 51، ص 27، ح 27 . 2) نگا : الف . ویلدورانت، تاریخ تمدن، ترجمه حمید عنایت و دیگران، تهران : انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 ش )، ج 3، صص 695-721 ؛ ب . ساروخاچیکی، کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، صص 14-31؛ تهران : آموزشگاه کتاب مقدس، بیتا . 3) توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، (قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377ش )، ص 51 . 4) در این باره نگا : محمدرضا کاشفی، غرب بر امواج مسیحیت و فرهنگ، (تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی )، مبحث کتاب مقدس در فصل دوم . 5) Robert M.Grant. 6) رابرت م.گرنت، دیوید تریسی؛ تاریخچه مکاتب تفسیری و هرمنوتیکی کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدی، ص 212، تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1385. 7) همان، ص 295. 8) ایان باربور، علم و دین، ص 130 - 131. ق : همان، ص 295. 9) Barbour, Ian. Religion in an Age of Science, P.9. 10) Braithwaite. 11) جان هیک و دیگران، کلام فلسفی، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، ص 307. 12) Neo-orthodoxy. 13) Barbour Ian, Religion in an age of Science, P.11-21. 14) پل تیلیش، پویایی ایمان، ص 103. ق : رابرت م. گرنت، دیوید تریسی؛ تاریخچه مکاتب تفسیری و هرمنوتیکی کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدی، ص 294 - 296. 15) نگا : توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسینتوفیقی، (قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377 )، صص 23 - 27 . 16) تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه : روبرت آسریان، ص 446؛ تهران : نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول، 1380. 17) همان، ص 387. 18) آرچیبالد رابرتسون، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه : حسین توفیقی، ص 71؛ قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1378. 19) ر.ک : محمدرضا زیبایی نژاد، مسیحیتشناسی مقایسهای، ص 185؛ تهران : سروش، چاپ اول، 1382. 20) رساله پولس به غلاطیان، 2 : 11 - 13. 21) برگرفته از : سید محمد ادیب آل علی، مسیحیت، صص 99و 100، قم : مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه، چاپ اول، 1385. 22) ج اول، ص 165. 23) علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، راه سعادت، تحقیق : حامد فردی اردستانی، ص 282، چاپ اول، 1386، تهران : مرتضوی. 24) اقتباس از : علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، راه سعادت، ص 269 و 270، تهران : مرتضوی، چاپ اول، 1386. 25) برخی از تحریفات نیز در پاسخ پرسشهای پیشین اشاره شد. 26) پیدایش، 22 : 1. 27) همان، 17 : 25 و 18 : 1. 28) انجیل متی، 1 : 6. 29) انجیل لوقا، 3 : 31. 30) انجیل متی، 12 : 40. 31) ر.ک : انجیل متی، 27 : 57 و 28 : 1 ؛ انجیل مرقص، 15 : 42 و 16 : 1 ؛ انجیل لوقا، 23 : 53 و 24 : 1. 32) انجیل متی، 2 : 22 ؛ برگرفته از : مسیحیت، صص 100 - 102. 33) ر .ک : کلام مسیحی، صص 66-80 . 34) کتاب مقدس، انجیل یوحنا، 1 :19 . 35) متی، 11 :14 . 36) لوقا، 1 :17 . 37) در باب خردستیزی برخی از آیات کتاب مقدس ر .ک : موریس بوکای، تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه مهندس ذبیحاللَّه دبیر، (تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1368 ) . 38) در این باره نگا : محمدرضا زیبایینژاد، تاریخ و کلام مسیحیت،(قم : معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، تابستان 1375 )، صص 81-84 . دیدگاه دانشمندان در رابطه با اعتبار و وثاقت کتاب مسیحیان در قرون اخیر عدهای از دانشمندان غربی مشاهده کردهاند که بین عقاید مسیحیان و ادیان هندی تشابه عجیبی وجود دارد. آنان در مطالعات خود متوجه شدهاند که عقاید تثلیث، فدا، تصلیب و سایر مسائل اعتقادی مسیحیان عیناً در مذاهب بت پرستان وجود داشته، ولی در اعتقادات بنی اسرائیل سابقهای نداشته است. دانشمندان محقق، حتی در برابر جملههایی از انجیل، عبارتهای مشابه در کتابهای هندو و بودایی یافتهاند که حیرتشان را برانگیخته است. آنان دیدند که حتی لقبهای گوسفند خدا، فرزند خدا، بردارنده گناهان، فدا شونده و غیر اینها که به مسیحعلیه السلام اطلاق میشود، در آن مذاهب نیز هست و چون سابقه تاریخی آن ادیان بیشتر است، دانشمندان نظر دادند که اعتقادات و اصطلاحات مسیحیان در این باب باید از آن ادیان گرفته شده باشد. در سال 1974 در بیابانهای فلسطین، در غارهایی بر کرانه بحرالمیت، طومارهایی کشف شد که یک جنبش فکری را در باب مسیحیت پدید آورد. این طومارها که شامل بخشهایی از کتاب مقدس و تفاسیر و ادعیه است، حدود 2000 سال قدمت دارد یعنی خط آنها در حدود عصر مسیحعلیه السلام نوشته شده است. دانشمندان پس از مطالعه طومارها فهمیدند که آنها به فرقهای از یهودیان به نام اِسِنیان مربوط میشود. این فرقه در صحراها زندگی میکردند و افکاری عرفانی داشتند و انتظار مسیحای بنیاسرائیل را میکشیدند. آنان نوشتههای خود را در کوزه میکردند و در غارهایی در کنار بحرالمیت به ودیعت نهادند و پس از آن به سرنوشتی نامعلوم گرفتار شدند و خبری از ایشان باز نیامد. کشف این طومارها انعکاس عجیبی در محافل علمی جهان داشت. در ابتدا برخی آنها را جعلی میپنداشتند، ولی پس از آزمایشهای فنی، اعتبار آنها ثابت شد. برخی دانشمندان گفتند : طومارهای کشف شده دیدگاه علمی ما را نسبت به حضرت مسیحعلیه السلام و آغاز مسیحیت تغییر خواهد داد.(1) تا کنون هزاران کتاب درباره این طومارها نوشته شده است، از جمله کتابی به نام (مفهوم طومارهای بحرالمیت) نوشته یک روحانی آزاد اندیش مسیحی به نام (ای.پاول دیویس) که بسیار جالب توجه است. در این کتاب پس از تحقیق درباره محتویات طومارهای مذکور چنین آمده است : نظریهای که یک تن مسیحی عامی درباره پدیدآمدن مسیحیت اتخاذ میکند این است که مسیح بشارت خود را تبلیغ کرد، به عنوان مسیح و منجی مرد، از مردگان برخاست و کلیسای مسیحی را تأسیس کرد که در سراسر جهان با فعالیت حواریان گسترش یافت... . همچنین یک مسیحی عامی اظهار میدارد که عیسی یک تن یهودی بود که سنن و فرهنگ یهودی را به ارث برده بود. علاوه بر این اظهار میکند که رسولان برداشتهایی از بشارت از عیسی دیده و شنیده بودند و بر اثر تجربیات شخصی خویش دریافتند که او منجی و خداوندگار بشر و پسر خدا بوده است. به هر حال، یک عامی اعتقاد مسیحی را چنین بیان میکند و ابداً به ذهنش خطور نمیکند که مقدار زیادی از آن اعتقادات پیش از مسیحیت وجود داشته است... و نمیداند که پایه و اساس بسیاری از آن اعتقادات در کتاب مقدس یافت نمیشود. چیزی که عامی نمیداند، اما دانشمند میداند این است که در عصر مسیح و پس از آن، بت پرستان برای خدایان خود باورهایی داشتند و نامهایی میگفتند که عین آنها در عقیده مسیحی اظهار شده است. میترا(2) منجی بشریت بود، و همین طور تموز(3)، ادونیس(4) و اوزیریس(5). اعتقاد به فادی(6) بودن مسیح که سرانجام، در مسیحیت وارد شد یک اعتقاد یهودی نبود و مسیحیان نخستین در فلسطین نیز آن را باور نداشتند. مسیحای مورد انتظار یهودیان و مسیحیانِ یهودیالاصل پسر خدا نبود، بلکه پیامبری از طرف خدا بود. او بنا نبود با خون خویش کفاره گناهان دیگران شود، بلکه قرار بود که از راه ایجاد حکومت مسیحایی بر روی زمین، مردم را نجات دهد. مسیحیان یهودیالاصل به نجاتی که به ایشان اجازه دخول در آسمان دهد، چشم ندوخته بودند؛ بلکه به نجاتی که نظام جدیدی روی زمین تأسیس کند، اعتقاد داشتند و این مطلوب آنان بود، گرچه به فناپذیری روح و جاودانگی جان معتقد بودند. عقیده مسیحی هنگامی میان بت پرستان رواج یافت که عقیده به عیسی به عنوان خدای نجات بخش پدید آمد. این عقیده کاملاً بر آنچه پیش از آن بود، به ویژه میترا، منطبق میشد. همچنین روز 25 دسامبر(انقلاب شتوی) سالروز تولد میترا بود که توسط مسیحیان، سالروز تولد عیسی شد و حتی روز سبت(شنبه) یعنی هفتمین روز یهودیان که توسط خداوند در شریعت موسی(تورات) مشخص شده و خداوند آن را تقدیس کرده بود... تحت تأثیر اندیشههای میترایی به روز اول یعنی یکشنبه (Sunday)، روز خورشید فاتح، تبدیل شد. در زمان گسترده شدن مسیحیت، در حوزه مدیترانه منطقهای نبود که فکر مادر باکره و فرزند او که باید (در راه گناهان) بمیرد، وجود نداشته باشد. اصولاً زمین الههای بود که در هر بهار باکره میشد. فرزند وی میوه زمین بود که برای مردن به دنیا میآمد، و همین که میمرد در زمین دفن میشد تا تخم میوه بعدی باشد و دوره تازهای را به وجود آورد. این افسانه رستنی بود که داستان غمانگیز خداوند رهاننده و مادر غمدیده را به گونهای ماهرانه پدید آورد. گردش فصول روی زمین به گردشی مانند آن در آسمانها مربوط شد. این عقیده نیز وجود داشت که الهه باکره همان برج سنبله است که درست هنگامی که ستاره شعرای یمانی در مشرق، تولد تازه خورشید را اعلام میکند، این برج در قسمت شرقی آسمان طالع میشود. قرار گرفتن خط افق در میان سنبله رمز پذیرفته شدن مادر باکره بود که توسط خورشید عطا میشد. افسانه زمین به این گونه با افسانه آسمان درآمیخت و این دو با افکار قهرمانان واقعی و غیر واقعی عهد باستان مخلوط شدند و داستان قهرمان فداشونده پدید آمد. غاری که زادگاه عیسی محسوب شد، از پیش زادگاه هوروس بود که پس از بزرگ شدن، اوزیریس گردید و مقرر بود برای رهایی قوم خود بمیرد. ایزیس مادر غمدیده بود. تعداد زیادی از این مسلکهای معتقد به فدا وجود داشت که توسط نویسندگانی چون (فریزر) در کتاب شاخه زرین(The Goldern Bough) و دانشمند بزرگ و متخصص ادبیات یونان و روم استاد (ژیلبر موری) شرح داده شده است. در این مسلکها آیینهایی وجود داشت که پس از این، آیینهای مسیحی نامیده شد. شام آخر(عشای ربانی) به میترا پرستی تعلق داشت که از آن عاریت گرفته شد و با شام مسیحیت فلسطینی ترکیب شد. نه تنها آیینها، بلکه یک مجموعه اعتقادات از قبیل خون بره (یا ثور، گاو نر) نیز از میتراپرستی گرفته شد. نه تنها اعتقادات مذهبی، بلکه شماری از تعالیم اخلاقی نیز از مسلک کسانی که به مسیحیت میگرویدند، جذب شد. به علاوه تعالیمی اخلاقی نیز وجود دارد که از غیر آن مسلکها گرفته شده است، مانند تعالیم رواقیان. ارتباط مسیحیت با بتپرستی به اندازهای زیاداست که اگر اصولا یک هسته مسیحیت یهودیالاصل نیز در کار باشد، مسیحیت کنونی از آن بهره اندکی دارد. باید به خاطر داشت که پس از عیسی به ندرت به او معلم گفته شد. وی مسیح و نجاتدهنده و خداوندگار مسیحیان شده بود. نویسنده کتاب میافزاید : یک عامل اصیل برای فاتح ساختن مسیحای یهود در رقابت مسلکهای معتقد به فدا، پولس طرسوسی است که یک یونانی مآب و قدیس ملهم یهودی با درک ژرف از مسلک بتپرستی بود. او در ترکیب و پیوند، استادی ماهر بود و هم او نخستین کسی است که اندیشه پیوند دادن اسرائیل را به آتن و معبد اورشلیم را به قربانگاه میترایی و یَهْوَه فرقه اِسِنی را به خدای ناشناخته تپه آروپاگوس(7) در سر پروراند.(8) دانشمندان مغرب زمین کتابهای مستند و بیشماری در این باب نوشتهاند. خلاصهای از مباحث ایشان در کتاب (افسانههای بتپرستی در آیین کلیسا)(9) آمده است. در این کتاب تصاویری از قبیل تصویر تریمورتی هندوان که به نشانه تثلیث سه سر دارد، به چاپ رسیده است. یکی از القاب حضرت عیسیعلیه السلام کلمه(Logos) است که گفته میشود از فلسفههای قدیم یونان گرفته شده است. مسیحیان، به خصوص با استناد به انجیل یوحنا، ایمان دارند که عیسی انسانی است که کلمه خدا در او زیست میکند؛ یعنی پیام ازلی که خدای حکیم هر چیز را به وسیله آن آفرید، با تجسم یافتن در عیسای انسان، در میان بشر خیمه خویش را برافراشت. پیام ازلی با قرارگرفتن در عیسی، به شکل انسانی زیست میکرد که مانند همه مردم برای تحصیل لقمهای میکوشید، میخورد و مینوشید، دوستان و خویشاوندانی داشت، رنج کشید و مرد(10). در کتاب نماد گرایی خدایان و آیینهای هندو، چاپ : هند : بمبئی، هندا.پارتازاراتی. مجسمه خدایان تثلیثی بوداییان در هند و کامبوج با مجسمه تثلیث مسیحیان مقایسه شده است. ...................) Anotates (................. 1) برای مطالعه بیشتر در این موضوع، رک : دانیلو، ژان، ریشههای مسیحیت در اسناد بحر المیت، ترجمه علی مهدیزاده، قم نشر ادیان، 1383. 2) Mitra مهر، مظهر روشنایی و فروغ؛ خدایی که در رداهای هندی به همراه وارونا ذکر شده؛ ظاهراً میتراز ایزد روز و وارونا ایزد شب بوده است؛ ایزد خورشید زرتشتیان، (واژهنامه ادیان، دکتر عبدالرحیم گواهی). 3) Tmmuz خدای گیاهان نزد قوم آکاد که سومریها آن را دوموزی میخواندند. 4) Adonis خدای یونانی رشد گیاهان. 5) Osiris خدای کشاورزی در مصر باستان که با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و فرزندی به نام هوروس (خدای آفتاب) به دنیا آورد. اوزیریس به دست برادر خود به نام سِت (خدای خشکسالی) کشته شد. 6) فدا شونده. 7) کوه مریخ) اعمال رسولان، 17 :16-23. 8) Davies, A.Powell, The Meaning of the Dead Sea Scrolls, New York: New American Library, 6591,pp.98-19. 9) نوشته محمدطاهر تنیر. 10) برگرفته از : حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، قم : طه، سمت، مرکز جهان علوم اسلامی، چاپ هفتم 1384 . پیشینه تثلیث مساله تثلیث یکی از بنیادی ترین تحریفات اعتقادی در مسیحیت است اهمیت بنیادی این تحریف این است که مسیحیت را در اصلی ترین رکن دین یعنی خداشناسی از صراط مستقیم توحید ناب که رکن اساسی دعوت همه انبیای الهی بوده است خارج می سازد. در کتاب عهد جدید نصّی که بر تثلیث دلالت کند، وجود ندارد و عباراتی نظیر (پدر، پسر و روح القدس)(1) که در انجیل متی آمده است نیز دلالت روشنی بر آن ندارد. به نظر برخی از محققان، مسیحیان قرن اول و دوم خدای یگانه را میپرستیدند و از قرن سوم به بعد انگاره تثلیث و الوهیت حضرت عیسیعلیه السلام در مسیحیت راه یافت.(2) یافت نشدن نصّی بر تثلیث در عهد جدید، برخی جاهلان را تحریک کرد تا آن کتاب بشر ساخته را تحریف کنند و تثلیث را در آن جا دهند. آنان نتوانستند برای این اناجیل که محتویات معروفی داشتند، دستبرد بزنند؛ از این رو، به سراغ رساله اول یوحنا (5 : 7-8) رفتند و متنی را مبنی بر وحدت (پدر)، (کلمه) و (روحالقدس) به آنجا افزودند. با بررسی نسخههای خطی واجد و فاقد این عبارت، معلوم میشود که عبارت مذکور تنها در برخی از نسخههای خطی متأخر یافت میشود.(3) تثبیت تثلیث در شورای نیقیه یافت نشدن نصی بر تثلیث و محدودیت و ابهام عبارات مربوط به الوهیت عیسی، مسیحیان را بر آن داشت که اصطلاح (پسر خدا) را در مورد آن حضرت توسعه دهند و این اصطلاح را از معنای تشریفی به معنای حقیقی متحول کنند. در اوایل قرن چهارم اسقفی برجسته به نام آریوس(4) بر ضد اعتقاد به الوهیت عیسی قیام کرد، او بر آن بود که (پسر) (عیسی) اولین و کاملترین مخلوق است و چون متأخر از (پدر) (خدا) است، پس پیش از آنکه به وجود آید، وجود نداشت. بنابراین پرستش حضرت مسیح، پرستش یک انسان و مقدمه بتپرستی است. به دنبال این مسأله مجادلات بالا گرفت، قریب 300 اسقف به دعوت قسطنطین، نخستین قیصر مسیحی، در شهر نیقیّه آسیای صغیر به سال 325م. شورایی تشکیل دادند. این شورا قول به الوهیت عیسی را با اکثریت قاطع پذیرفت و نظر آریوس را مردود دانسته و او را تکفیر کرد(5). در قطعنامه آن شورا که به نام (قانون نیقاوی) معروف است در مورد حضرت عیسیعلیه السلام چنین میخوانیم : (عیسی مسیح پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک ذات با پدر،... او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسم شده، انسان گردید... لعنت باد بر کسانی که میگویند زمانی بود که او وجود نداشت و یا اینکه پیش از آنکه وجود یابد نبود، یا آنکه از نیستی به وجود آمد و بر کسانی که اقرار میکنند وی از ذات یا جنس دیگری است و یا آنکه پسر خدا خلق شده، یا قابل تغییر و تبدیل است).(6) از نخستین اوان مسیحیت تا دوران معاصر عالمان و دانشمندان بسیاری در میان مسیحیان به توحید روی آورده و با انگاره تثلیث به مخالفت برخاستهاند از جمله: ایرانائیوس (130 - 200م)، اریجن (185 - 254م)، لوسیان (مت 313م). این افراد همگی به جهت حمایت از توحید مورد آزار و شکنجه واقع شده و در این راه به شهادت رسیدند. ترتولیان (160 - 220) وسابلوس (قرن سوم میلادی) از مدافعان و مبلغان برجسته اندیشه توحیدی بودهاند. از موحدان عصر جدید نیز میتوان فرانسیس دیوید (1510م)، میخائیل سروتوس (1511م) ماریا سوزینی (1525م) و سوسیانوس(1539) را نام برد. از این جمع میخاییل سروتوس در اکتبر 1553 در 42 سالگی به جرم تثلیث گریزی و توحید باوری زنده زنده در آتش سوزانده شد.(7) از سوی دیگر لازم به یادآوری است که تاکنون هیچ یک از عالمان و یا فرقههای مسیحی نتوانستهاند شرح مبسوط و روشنی از تثلیث به تحریر آورند و به سبب نفوذ برخی از افکار یونانی و آیینهای غیرالهی این دین الهی را به شرک آلودند.< .) Anotates (................. 1) متی، 28 : 19. 2) بنگرید : مرضیه شنکایی، بررسی تطبیقی اسمای الهی، صص 248 - 263، تهران : سروش، اول، 1381. 3) حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 176 و 177. 4) Arius, 413 A.D. 5) DAvis. J.G, Christianity, Lising Faith, ed. Zaehner, p.75. 6) میلر، و.م، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، تهران : انتشارات حیات ابدی، 1981، ص 244 ؛ ق : حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، صص 176 - 180، قم : طه، سمت، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ هفتم، 1384. 7) جهت آگاهی بیشتر بنگرید: الف. احمد بهشتی، عیسی پیام آور اسلام، بخش ششم. ب. محمد ظهوری فر، خدا در ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام) (پایان نامه)، صص 101 - 103.
به منابع و اطلاعاتی در رابطه با دین مسیحیت و تحریفات انجیل برای پاسخ گویی به شبهات نیازمندم، لطفا راهنمایی ام کنید؟
به منابع و اطلاعاتی در رابطه با دین مسیحیت و تحریفات انجیل برای پاسخ گویی به شبهات نیازمندم، لطفا راهنمایی ام کنید؟
تحریف در مسیحیت
یکی از منابع اصیل هر دینی، کتاب مقدس آن است که فصلالخطابِ تلقیهای گوناگون و معیار نشان دادن بدعتها و انحرافها به شمار میرود . در این کتاب آموزههای اساسی و محوری نظام اعتقادی، ارزشی و احکام عبادی مطرح شده است و به وسیله آن، میتوان ممیزات هر دینی را از دین و آیین دیگر تشخیص داد . بر اساس منابع مذهبی ما، تعدادی از پیامبران الهی (آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله ) دارای کتاب آسمانی بودهاند .(1) تمامی این کتابها از ناحیه خداوند وحی شده بود و پیامبران نامبرده نقشی جز دریافت و ابلاغ مضامین آن نداشتهاند .
اما - غیر از قرآن مجید - تمامی آنها و یا بخش اصلی آنها، مفقود شده و یا متن آنها دچار تحریف گشته است .
این تحریف با سه رویکرد تاریخی، نگرش محتوایی به مضامین این کتابها و قضاوت قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی اثبات میگردد و با اثبات آن، تحریف دین روشن میشود . البته رویکرد سوم تنها برای کسانی قابل قبول است که آسمانی بودن قرآن را قبول دارند؛ اما رویکردهای پیشین همگانی است؛ از این رو فقط به بیان آن دو میپردازیم.
یک . رویکرد تاریخی
براساس گزارشهای معتبر و مستند تاریخی کتابهای مقدس (تورات و انجیل)، در طول 1500 سال تألیف و گردآوری شده است، از همینرو علاوه بر برخورداری از شیوههای متنوع ادبی، با گذشت زمان، تحول آرام و کندی را تجربه کرده است . صرفنظر از اقلیتی ناچیز از مسیحیان - که میپندارند کتابهای مقدس (تورات و انجیل )، با همین الفاظ الهام شدهاند و خدا پیام خود را کلمه به کلمه به کاتب بشری منتقل و وی چیزهایی را که خدا املا نموده، با امانت ثبت کرده است - بیشتر مسیحیان معتقدند : که خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مؤلّفانی بشری، نوشته است و بر این اساس کتابهای مقدس، یک مؤلّف الهی و یک مولّف بشری دارد(2).
جالب است بدانید تعداد کتابهای مقدس (در مجموع 46 کتاب عهد عتیق یهود و 27 کتاب عهد جدید یعنی انجیل )، براساس نوعی توافق، حاصل شده است .(3)
حال وقتی تاریخ به ما نشان میدهد که بشر در تألیف کتاب مقدس دست داشته است، این کتاب دیگر مصون از خطا نخواهد بود. این مسأله موجب شد تا هر کسی، اقدام به نوشتن و گزارش روایات مربوط به دوران کوتاه رسالت عیسی و سرگذشت او کند و به نوبه خود منجر به پدید آمدن صد نوشته گشته است که هر کسی نوشته خود را صحیح میداند .
از این رو براساس گزارشهای تاریخی، در اواخر قرن اول میلادی و اوایل و اواسط قرن دوم میلادی، فرقههای انجیلی متعددی به وجود آمد و اختلافها و کشمکشهای فراوانی رخ داد .
طرح مؤلف بشری در کنار مؤلف الهی، در تدوین کتاب مقدس و در نتیجه تحریف آن، باعث گردید که پیامدهای ناگواری برای کتاب مقدس، به وجود آید که گزارش آن در این مجال اندک ممکن نیست .(4)
در اینجا کافی است به اعتراف برخی از عالمان و اندیشمندان مسیحی بسنده کنیم :
1-1. رابرت م.گرنت(5) انطباق انجیل فعلی را با گفتههای عیسی به صراحت رد میکند و میگوید : (این بدان معنا نیست که عیسی تمام کلماتی را که گزارش شده است دقیقاً به همان شکلی که انجیل نویسان نوشتهاند گفته است).(6)
1-2 ارنست رنان؛ کتاب مقدس را نگاشته انسان دانسته، آن را همچون دیگر مکتوبات بشری مشتمل بر خطاهایی میشمارد و بر وجود داستانهای دروغین و افسانهها در آن تأکید میورزد.(7)
1-3. متکلمان لیبرال مسلم میدانند که کتاب مقدس مستقیماً وحی منزل نیست و به دست انسان نوشته شده است.(8)
1-4. بسیاری از سنت گرایان بر مرکزیت مسیح اصرار میورزند بدون اینکه بر خطاناپذیری انجیل پافشاری داشته باشند.(9)
1-5. برخی از متکلمان برجسته مسیحی مانند بریث ویت(10) میگویند نمیتوان محتویات کتاب مقدس را صادق شمرد.(11)
1-6. متکلمان نئوارتدکس(12) (الهیات رسمی - سنتی جدید) پروتستان معتقدند کتاب مقدس به خودی خود وحی الهی نبوده، یک مکتوب خطاپذیر انسانی است که به وقایع وحیانی شهادت میدهد.(13)
1-7. پل تیلیش که از متکلمان برجسته مسیحی به شمار میرود، معتقد است : (پژوهشهای تاریخی نشان دادهاند که عهد قدیم و عهد جدید در بخشهای نقلی خود، عناصر تاریخی، افسانهای و اسطوره شناختی را تلفیق میکنند و در اکثر موارد تفکیک این عناصر از یکدیگر با هر درجهای از امکانپذیری نامحتمل است... مردم، دیگران یا خودشان را بدون ایمان مسیحی قلمداد میکنند، تنها به این دلیل که به مستند بودن حکایتهای معجزهای عهد جدید اعتقادی ندارند. به طور قطع آن حکایتها مستند نیستند).(14)
1-8. توماس میشل - استاد الهیات مسیحی - بر آن است که به اعتقاد بیشتر متفکران کاتولیک، پروتستان و ارتودوکس، کتابهای مقدس، املای الهی نیست و دارای عصمت لفظی نمیباشد و گاهی نویسندگان بشری، نظریات غلط یا اطلاعات اشتباهآمیزی را در متن کتاب باقی گذاشتهاند .(15)
تحریف از دیدگاه مسیحیان
اعتبار کتاب مقدس همواره مورد انتقاد اندیشمندان قرار داشته اما از قرن نوزدهم میلادی، مباحث انتقادی مربوط به کتاب مقدس وارد مرحله جدیدی شده است : (بولتمان (1884 - 1976م) که بزرگترین متخصص عهد جدید در قرن بیستم لقب یافته است در اثر مهم خود، تاریخ سنت هم نظر، به ارزیابی کتاب مقدس میپردازد. از نظر او بسیاری از سخنان مکتوب عیسیعلیه السلام گفتههای خود او نیست بلکه محصول حیات جوامع مسیحی اولیه است).(16)
(آدولف فون هارتاک) مورخ توانای قرن نوزدهم و بزرگترین متخصص آثار پدران در عصر خود، در مجموعه سه جلدی تاریخ اصول ایمان، این باور را مطرح کرد که انجیل تحت تأثیر فلسفه یونان تغییر یافته است. وی در پی آن بود که تاریخِ فرایند یونانی شدن مسیحیت را نشان دهد.
از نظر او، مذهب ساده عیسیعلیه السلام به ویژه به واسطه تعالیم پولس، به مذهبی در مورد عیسیعلیه السلام تغییر یافته و به اصل ایمانی تجسم خدای پدر تبدیل شده است.(17)
برخی دیگر از صاحبنظران به نوسازی روزافزون روایات انجیل به نفع الوهیت عیسی توجه نموده(18) و عدهای نیز در مورد تاریخ تألیف اناجیل ایراداتی را مطرح کردهاند.(19)
اما شاید بتوان گفت مهمترین سند در مورد انحراف مسیحیت از دیدگاه ایشان خود کتاب مقدس است.
در این کتاب (پولس) با حواریون و شخص (پطرس) که جانشین رسمی حضرت عیسیعلیه السلام است، مخالفت ورزیده، حتی آنان را به (نفاق) متهم میسازد : (اما چون پطرس به انطاکیه آمد او را روبهرو مخالفت نمودم؛ زیرا مستوجب ملامت بود... و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدی که برنابا هم در نفاق ایشان گرفتار شد).(20)
مسلماً چنین برخوردی نشان از وجود انحراف در عقاید بزرگان صدر اول مسیحیت دارد.(21)
دو . رویکرد محتوایی
با نگرش محتوایی به مضامین کتابهای مقدس، روشن میگردد که برخی از کتب ادیان آسمانی، دچار تحریف گشتهاند ؛ چرا که اگر کتاب مقدس دچار زیاده و نقصان و تغییر در لفظ و مفاهیم نشود، هیچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستیز نخواهد داشت، حال آنکه با مراجعه به این کتابها مسائل منافی با یکدیگر و غیر عقلانی فراوان یافت میشود .
وجود تناقضات در اناجیل چنان زیاد است که علامه شعرانی پس از نقل و بررسی تفصیلی 45 مورد از اشتباهات و تناقضات اناجیل مینویسد : (این بنده مؤلف از این قبیل بیش از هفتصد تحریف یادداشت کردهام. در (اظهار الحق)(22) گوید : اختلافات در انجیل به عقیده (میل) سی هزار است و به طوری که (گریسباخ) تحقیق کرده است صد و پنجاه هزار است و (شولز) که آخرین محققین ایشان است عدد آن را به تحقیق نیافته است).(23)
جالب آن که اناجیل از همان آغاز در نسبنامه عیسیعلیه السلام گرفتار تناقض شدهاند. این دلیل روشن بر تحریف کتابهای مقدس است.
اکنون نسبنامه آن حضرت را براساس متن (انجیل لوقا) و (انجیل متی) و کتاب (تواریخ ایام) تقدیم میداریم :
انجیل لوقا باب 3 انجیل متی باب اول کتاب تواریخ ایام باب 3
یوسف یوسف -
هیلی یعقوب -
متثات متان -
لیوی الیعازر -
ملخی الیهود -
یناه اکیم -
یوسف صادوق -
متاثیاه عازور -
عاموس الیاقیم -
تاحوم ابیهود -
اهلی - -
نکی - -
ماث - -
مطائیاه - -
شمعی - -
یوسف - -
یهوداه - -
یوحناه - -
ریصاه - -
زرو بابل زرو بابل زرو بابل
شلتی ئیل شلتی ئیل پدایاه
نیری یکیناه یکنیاه
ملخی - یهویاقیم
ادی یوشیاه یوشیاه
قوصام امون امون
المودام منسه منسه
ائیر حزقیاه حزقیاه
یوسی احاز احاز
الیعازر یوثام یوثام
یوریم عزریاه عزریاه
متأث - امصیاه
لیوی - یوآش
شمعون - احزیاه
یهوداه یورام یورام
یوسف یهوشافاط یهوشافاط
ونان اسا اسا
ایلیاقیم ابیاه ابیاه
میلیاه رحبعام رحبعام
مئنان - -
مطاثاه - -
ناثان سلیمان سلیمان
داود داود داود(24)
نمونههایی از تحریف در کتاب مقدس
در کتاب مقدس به مواردی از مصادیق تحریف برمیخوریم. ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود(25). آشنایی با این موارد میتواند زمینههای پژوهش بیشتر را فراهم کند :
1. در سِفر (پیدایش) میخوانیم : (بعد از این ایام که خدا ابراهیمعلیه السلام را امتحان کرد، به او گفت : ای ابراهیم. عرض کرد : لبیک. گفت : (اکنون پسر خود را که یگانه فرزند تو است و او را دوست میداری، یعنی (اسحاق) را بردار و بر زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم به عنوان هدیه سوختنی قربانی کن).(26)
در این متن که مربوط به جریان ذبح کردن یکی از فرزندان حضرت ابراهیمعلیه السلام به دست او است، پس از عبارت (یگانه فرزند)، عبارت (یعنی اسحاق) قرار گرفته است.
در حالی که عبارت صریح عهد عتیق، وعده تولد اسحاق را سیزده سال پس از تولد اسماعیل میداند.(27) یعنی اسماعیل تا چهارده سالگی تنها فرزند ابراهیم است. پس در اینجا تحریفی صورت گرفته و عبارت (یعنی اسحاق) بعداً به متن عهد عتیق اضافه شده است.
اما انگیزه این تحریف چیست؟ در اعتقاد یهودیان که به مسیحیان هم انتقال یافته است، (مسیّا) یعنی همان پیامبر موعود باید از نسل اسحاق باشد و از سوی دیگر، شخص موعود از نسل شخص (مذبوح) است. تنها در صورتی که اسحاق همان شخص مذبوح باشد میتوان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در این صورت است که سیادت بنی اسرائیل و اندیشه برتری یهود تثبیت میشود و مسیحیان با استناد به همین متن، عیسیعلیه السلام را که از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانستهاند.
و اگر مشخص شود که مذبوح اسماعیل بوده نه اسحاق، زیربنای بسیاری از اعتقادات یهود و مسیحیت تخریب میگردد.
2. انجیل متی، عیسیعلیه السلام را از فرزندان سلیمانبن داودعلیه السلام میداند.(28) در حالی که وی در انجیل لوقا فرزند ناتانبن داود معرفی شده است.(29)
3. در انجیل متی، عیسیعلیه السلام اعلام میکند که پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمین مدفون خواهد ماند : (زیرا هم چنان که یونس سه شبانه روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود).(30)
در حالی که اناجیل دیگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپیده یکشنبه، یعنی حداکثر یک روز و دو شب میدانند(31).(32)
انجیل مرقس - که قدیمیترین و کوتاهترین انجیلها است - خاطرات قدیس پطرس حواری را مطرح میکند که متضمن احساسات بشری عیسی است .
در این انجیل، عیسی موجودی مافوق بشر نشان داده شده و (فرزند انسان) لقب گرفته است، اما اثری از اصل (تجسّم الهی) در پیکر عیسی و اصل ازلیت او (وجود قبل از خلقت ) دیده نمیشود . اما انجیل متی و انجیل لوقا، حاوی عباراتی است که زمینه را برای اعتقاد به تجسّم ربوبیت در پیکر عیسی آماده میکند و انجیل یوحنا، به صراحت طبیعت الوهی عیسی را - چنان که معاصرش یعنی پولس مطرح کرده بود - بیان میکند . این تهافت مشکل پیچیدهای است که اذهان اندیشمندان مسیحی را تاکنون به خود مشغول داشته و راه حلهای گوناگون اما بیحاصل در رفع آن ارائه کردهاند(33) .
در انجیل یوحنا از یحییعلیه السلام پرسیده میشود : آیا تو همان ایلیای نبی الیاس هستی که قبل از فرا رسیدن روز موعود (ظهور مسیح ) باید بیاید؟ یحیی تأکید میکند : من چنین شخصی نیستم(34) ؛ بنابراین روز موعود هنوز فرا نرسیده است . اما در انجیل متی به عیسیعلیه السلام نسبت دادهاند که گفت : (اگر بخواهید قبول کنید که یحیی همان الیاس است که باید بیاید)(35) .
نویسنده انجیل لوقا برای برداشتن تنافی موجود میان این دو عبارت، مسئله را به گونهای دیگر توجیه کرده، میگوید : (و او (یحیی ) به روح قوت الیاس پیشروی وی (خداوند )، خواهد خرامید)(36) . این مضامین متفاوت و متعارض، نشانگر آن است که آیات اصلی الهی - که به عیسیعلیه السلام وحی شده - دچار تحریف جدی گشته است(37) .
چنان که گفته آمد با رویکرد قرآنی و روایی نیز میتوان تحریف کتابهای مقدس را نشان داد، بعضی از آیات قرآن و روایات نقل شده از امامانعلیهم السلام، نشانگر تحریف کتاب مقدس است . گزارش این دسته از نصوص در این نوشتار کوتاه مقدور نیست(38)
notates (
1) بحارالانوار، ج 51، ص 27، ح 27 .
2) نگا :
الف . ویلدورانت، تاریخ تمدن، ترجمه حمید عنایت و دیگران، تهران : انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 ش )، ج 3، صص 695-721 ؛
ب . ساروخاچیکی، کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، صص 14-31؛ تهران : آموزشگاه کتاب مقدس، بیتا .
3) توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، (قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377ش )، ص 51 .
4) در این باره نگا : محمدرضا کاشفی، غرب بر امواج مسیحیت و فرهنگ، (تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی )، مبحث کتاب مقدس در فصل دوم .
5) Robert M.Grant.
6) رابرت م.گرنت، دیوید تریسی؛ تاریخچه مکاتب تفسیری و هرمنوتیکی کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدی، ص 212، تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1385.
7) همان، ص 295.
8) ایان باربور، علم و دین، ص 130 - 131. ق : همان، ص 295.
9) Barbour, Ian. Religion in an Age of Science, P.9.
10) Braithwaite.
11) جان هیک و دیگران، کلام فلسفی، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، ص 307.
12) Neo-orthodoxy.
13) Barbour Ian, Religion in an age of Science, P.11-21.
14) پل تیلیش، پویایی ایمان، ص 103. ق : رابرت م. گرنت، دیوید تریسی؛ تاریخچه مکاتب تفسیری و هرمنوتیکی کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدی، ص 294 - 296.
15) نگا : توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسینتوفیقی، (قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377 )، صص 23 - 27 .
16) تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه : روبرت آسریان، ص 446؛ تهران : نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول، 1380.
17) همان، ص 387.
18) آرچیبالد رابرتسون، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه : حسین توفیقی، ص 71؛ قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1378.
19) ر.ک : محمدرضا زیبایی نژاد، مسیحیتشناسی مقایسهای، ص 185؛ تهران : سروش، چاپ اول، 1382.
20) رساله پولس به غلاطیان، 2 : 11 - 13.
21) برگرفته از : سید محمد ادیب آل علی، مسیحیت، صص 99و 100، قم : مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه، چاپ اول، 1385.
22) ج اول، ص 165.
23) علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، راه سعادت، تحقیق : حامد فردی اردستانی، ص 282، چاپ اول، 1386، تهران : مرتضوی.
24) اقتباس از : علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، راه سعادت، ص 269 و 270، تهران : مرتضوی، چاپ اول، 1386.
25) برخی از تحریفات نیز در پاسخ پرسشهای پیشین اشاره شد.
26) پیدایش، 22 : 1.
27) همان، 17 : 25 و 18 : 1.
28) انجیل متی، 1 : 6.
29) انجیل لوقا، 3 : 31.
30) انجیل متی، 12 : 40.
31) ر.ک : انجیل متی، 27 : 57 و 28 : 1 ؛ انجیل مرقص، 15 : 42 و 16 : 1 ؛ انجیل لوقا، 23 : 53 و 24 : 1.
32) انجیل متی، 2 : 22 ؛ برگرفته از : مسیحیت، صص 100 - 102.
33) ر .ک : کلام مسیحی، صص 66-80 .
34) کتاب مقدس، انجیل یوحنا، 1 :19 .
35) متی، 11 :14 .
36) لوقا، 1 :17 .
37) در باب خردستیزی برخی از آیات کتاب مقدس ر .ک : موریس بوکای، تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه مهندس ذبیحاللَّه دبیر، (تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1368 ) .
38) در این باره نگا : محمدرضا زیبایینژاد، تاریخ و کلام مسیحیت،(قم : معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، تابستان 1375 )، صص 81-84 .
دیدگاه دانشمندان در رابطه با اعتبار و وثاقت کتاب مسیحیان
در قرون اخیر عدهای از دانشمندان غربی مشاهده کردهاند که بین عقاید مسیحیان و ادیان هندی تشابه عجیبی وجود دارد. آنان در مطالعات خود متوجه شدهاند که عقاید تثلیث، فدا، تصلیب و سایر مسائل اعتقادی مسیحیان عیناً در مذاهب بت پرستان وجود داشته، ولی در اعتقادات بنی اسرائیل سابقهای نداشته است.
دانشمندان محقق، حتی در برابر جملههایی از انجیل، عبارتهای مشابه در کتابهای هندو و بودایی یافتهاند که حیرتشان را برانگیخته است. آنان دیدند که حتی لقبهای گوسفند خدا، فرزند خدا، بردارنده گناهان، فدا شونده و غیر اینها که به مسیحعلیه السلام اطلاق میشود، در آن مذاهب نیز هست و چون سابقه تاریخی آن ادیان بیشتر است، دانشمندان نظر دادند که اعتقادات و اصطلاحات مسیحیان در این باب باید از آن ادیان گرفته شده باشد.
در سال 1974 در بیابانهای فلسطین، در غارهایی بر کرانه بحرالمیت، طومارهایی کشف شد که یک جنبش فکری را در باب مسیحیت پدید آورد. این طومارها که شامل بخشهایی از کتاب مقدس و تفاسیر و ادعیه است، حدود 2000 سال قدمت دارد یعنی خط آنها در حدود عصر مسیحعلیه السلام نوشته شده است.
دانشمندان پس از مطالعه طومارها فهمیدند که آنها به فرقهای از یهودیان به نام اِسِنیان مربوط میشود. این فرقه در صحراها زندگی میکردند و افکاری عرفانی داشتند و انتظار مسیحای بنیاسرائیل را میکشیدند. آنان نوشتههای خود را در کوزه میکردند و در غارهایی در کنار بحرالمیت به ودیعت نهادند و پس از آن به سرنوشتی نامعلوم گرفتار شدند و خبری از ایشان باز نیامد.
کشف این طومارها انعکاس عجیبی در محافل علمی جهان داشت. در ابتدا برخی آنها را جعلی میپنداشتند، ولی پس از آزمایشهای فنی، اعتبار آنها ثابت شد.
برخی دانشمندان گفتند : طومارهای کشف شده دیدگاه علمی ما را نسبت به حضرت مسیحعلیه السلام و آغاز مسیحیت تغییر خواهد داد.(1)
تا کنون هزاران کتاب درباره این طومارها نوشته شده است، از جمله کتابی به نام (مفهوم طومارهای بحرالمیت) نوشته یک روحانی آزاد اندیش مسیحی به نام (ای.پاول دیویس) که بسیار جالب توجه است. در این کتاب پس از تحقیق درباره محتویات طومارهای مذکور چنین آمده است :
نظریهای که یک تن مسیحی عامی درباره پدیدآمدن مسیحیت اتخاذ میکند این است که مسیح بشارت خود را تبلیغ کرد، به عنوان مسیح و منجی مرد، از مردگان برخاست و کلیسای مسیحی را تأسیس کرد که در سراسر جهان با فعالیت حواریان گسترش یافت... .
همچنین یک مسیحی عامی اظهار میدارد که عیسی یک تن یهودی بود که سنن و فرهنگ یهودی را به ارث برده بود. علاوه بر این اظهار میکند که رسولان برداشتهایی از بشارت از عیسی دیده و شنیده بودند و بر اثر تجربیات شخصی خویش دریافتند که او منجی و خداوندگار بشر و پسر خدا بوده است.
به هر حال، یک عامی اعتقاد مسیحی را چنین بیان میکند و ابداً به ذهنش خطور نمیکند که مقدار زیادی از آن اعتقادات پیش از مسیحیت وجود داشته است... و نمیداند که پایه و اساس بسیاری از آن اعتقادات در کتاب مقدس یافت نمیشود.
چیزی که عامی نمیداند، اما دانشمند میداند این است که در عصر مسیح و پس از آن، بت پرستان برای خدایان خود باورهایی داشتند و نامهایی میگفتند که عین آنها در عقیده مسیحی اظهار شده است.
میترا(2) منجی بشریت بود، و همین طور تموز(3)، ادونیس(4) و اوزیریس(5). اعتقاد به فادی(6) بودن مسیح که سرانجام، در مسیحیت وارد شد یک اعتقاد یهودی نبود و مسیحیان نخستین در فلسطین نیز آن را باور نداشتند.
مسیحای مورد انتظار یهودیان و مسیحیانِ یهودیالاصل پسر خدا نبود، بلکه پیامبری از طرف خدا بود. او بنا نبود با خون خویش کفاره گناهان دیگران شود، بلکه قرار بود که از راه ایجاد حکومت مسیحایی بر روی زمین، مردم را نجات دهد.
مسیحیان یهودیالاصل به نجاتی که به ایشان اجازه دخول در آسمان دهد، چشم ندوخته بودند؛ بلکه به نجاتی که نظام جدیدی روی زمین تأسیس کند، اعتقاد داشتند و این مطلوب آنان بود، گرچه به فناپذیری روح و جاودانگی جان معتقد بودند.
عقیده مسیحی هنگامی میان بت پرستان رواج یافت که عقیده به عیسی به عنوان خدای نجات بخش پدید آمد. این عقیده کاملاً بر آنچه پیش از آن بود، به ویژه میترا، منطبق میشد. همچنین روز 25 دسامبر(انقلاب شتوی) سالروز تولد میترا بود که توسط مسیحیان، سالروز تولد عیسی شد و حتی روز سبت(شنبه) یعنی هفتمین روز یهودیان که توسط خداوند در شریعت موسی(تورات) مشخص شده و خداوند آن را تقدیس کرده بود... تحت تأثیر اندیشههای میترایی به روز اول یعنی یکشنبه (Sunday)، روز خورشید فاتح، تبدیل شد.
در زمان گسترده شدن مسیحیت، در حوزه مدیترانه منطقهای نبود که فکر مادر باکره و فرزند او که باید (در راه گناهان) بمیرد، وجود نداشته باشد. اصولاً زمین الههای بود که در هر بهار باکره میشد. فرزند وی میوه زمین بود که برای مردن به دنیا میآمد، و همین که میمرد در زمین دفن میشد تا تخم میوه بعدی باشد و دوره تازهای را به وجود آورد. این افسانه رستنی بود که داستان غمانگیز خداوند رهاننده و مادر غمدیده را به گونهای ماهرانه پدید آورد.
گردش فصول روی زمین به گردشی مانند آن در آسمانها مربوط شد. این عقیده نیز وجود داشت که الهه باکره همان برج سنبله است که درست هنگامی که ستاره شعرای یمانی در مشرق، تولد تازه خورشید را اعلام میکند، این برج در قسمت شرقی آسمان طالع میشود. قرار گرفتن خط افق در میان سنبله رمز پذیرفته شدن مادر باکره بود که توسط خورشید عطا میشد. افسانه زمین به این گونه با افسانه آسمان درآمیخت و این دو با افکار قهرمانان واقعی و غیر واقعی عهد باستان مخلوط شدند و داستان قهرمان فداشونده پدید آمد.
غاری که زادگاه عیسی محسوب شد، از پیش زادگاه هوروس بود که پس از بزرگ شدن، اوزیریس گردید و مقرر بود برای رهایی قوم خود بمیرد. ایزیس مادر غمدیده بود. تعداد زیادی از این مسلکهای معتقد به فدا وجود داشت که توسط نویسندگانی چون (فریزر) در کتاب شاخه زرین(The Goldern Bough) و دانشمند بزرگ و متخصص ادبیات یونان و روم استاد (ژیلبر موری) شرح داده شده است.
در این مسلکها آیینهایی وجود داشت که پس از این، آیینهای مسیحی نامیده شد. شام آخر(عشای ربانی) به میترا پرستی تعلق داشت که از آن عاریت گرفته شد و با شام مسیحیت فلسطینی ترکیب شد.
نه تنها آیینها، بلکه یک مجموعه اعتقادات از قبیل خون بره (یا ثور، گاو نر) نیز از میتراپرستی گرفته شد. نه تنها اعتقادات مذهبی، بلکه شماری از تعالیم اخلاقی نیز از مسلک کسانی که به مسیحیت میگرویدند، جذب شد. به علاوه تعالیمی اخلاقی نیز وجود دارد که از غیر آن مسلکها گرفته شده است، مانند تعالیم رواقیان.
ارتباط مسیحیت با بتپرستی به اندازهای زیاداست که اگر اصولا یک هسته مسیحیت یهودیالاصل نیز در کار باشد، مسیحیت کنونی از آن بهره اندکی دارد.
باید به خاطر داشت که پس از عیسی به ندرت به او معلم گفته شد. وی مسیح و نجاتدهنده و خداوندگار مسیحیان شده بود.
نویسنده کتاب میافزاید : یک عامل اصیل برای فاتح ساختن مسیحای یهود در رقابت مسلکهای معتقد به فدا، پولس طرسوسی است که یک یونانی مآب و قدیس ملهم یهودی با درک ژرف از مسلک بتپرستی بود. او در ترکیب و پیوند، استادی ماهر بود و هم او نخستین کسی است که اندیشه پیوند دادن اسرائیل را به آتن و معبد اورشلیم را به قربانگاه میترایی و یَهْوَه فرقه اِسِنی را به خدای ناشناخته تپه آروپاگوس(7) در سر پروراند.(8)
دانشمندان مغرب زمین کتابهای مستند و بیشماری در این باب نوشتهاند. خلاصهای از مباحث ایشان در کتاب (افسانههای بتپرستی در آیین کلیسا)(9) آمده است. در این کتاب تصاویری از قبیل تصویر تریمورتی هندوان که به نشانه تثلیث سه سر دارد، به چاپ رسیده است.
یکی از القاب حضرت عیسیعلیه السلام کلمه(Logos) است که گفته میشود از فلسفههای قدیم یونان گرفته شده است. مسیحیان، به خصوص با استناد به انجیل یوحنا، ایمان دارند که عیسی انسانی است که کلمه خدا در او زیست میکند؛ یعنی پیام ازلی که خدای حکیم هر چیز را به وسیله آن آفرید، با تجسم یافتن در عیسای انسان، در میان بشر خیمه خویش را برافراشت. پیام ازلی با قرارگرفتن در عیسی، به شکل انسانی زیست میکرد که مانند همه مردم برای تحصیل لقمهای میکوشید، میخورد و مینوشید، دوستان و خویشاوندانی داشت، رنج کشید و مرد(10).
در کتاب نماد گرایی خدایان و آیینهای هندو، چاپ : هند : بمبئی، هندا.پارتازاراتی. مجسمه خدایان تثلیثی بوداییان در هند و کامبوج با مجسمه تثلیث مسیحیان مقایسه شده است.
...................) Anotates (.................
1) برای مطالعه بیشتر در این موضوع، رک : دانیلو، ژان، ریشههای مسیحیت در اسناد بحر المیت، ترجمه علی مهدیزاده، قم نشر ادیان، 1383.
2) Mitra مهر، مظهر روشنایی و فروغ؛ خدایی که در رداهای هندی به همراه وارونا ذکر شده؛ ظاهراً میتراز ایزد روز و وارونا ایزد شب بوده است؛ ایزد خورشید زرتشتیان، (واژهنامه ادیان، دکتر عبدالرحیم گواهی).
3) Tmmuz خدای گیاهان نزد قوم آکاد که سومریها آن را دوموزی میخواندند.
4) Adonis خدای یونانی رشد گیاهان.
5) Osiris خدای کشاورزی در مصر باستان که با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و فرزندی به نام هوروس (خدای آفتاب) به دنیا آورد. اوزیریس به دست برادر خود به نام سِت (خدای خشکسالی) کشته شد.
6) فدا شونده.
7) کوه مریخ) اعمال رسولان، 17 :16-23.
8) Davies, A.Powell, The Meaning of the Dead Sea Scrolls, New York: New American Library, 6591,pp.98-19.
9) نوشته محمدطاهر تنیر.
10) برگرفته از : حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، قم : طه، سمت، مرکز جهان علوم اسلامی، چاپ هفتم 1384 .
پیشینه تثلیث
مساله تثلیث یکی از بنیادی ترین تحریفات اعتقادی در مسیحیت است اهمیت بنیادی این تحریف این است که مسیحیت را در اصلی ترین رکن دین یعنی خداشناسی از صراط مستقیم توحید ناب که رکن اساسی دعوت همه انبیای الهی بوده است خارج می سازد. در کتاب عهد جدید نصّی که بر تثلیث دلالت کند، وجود ندارد و عباراتی نظیر (پدر، پسر و روح القدس)(1) که در انجیل متی آمده است نیز دلالت روشنی بر آن ندارد. به نظر برخی از محققان، مسیحیان قرن اول و دوم خدای یگانه را میپرستیدند و از قرن سوم به بعد انگاره تثلیث و الوهیت حضرت عیسیعلیه السلام در مسیحیت راه یافت.(2)
یافت نشدن نصّی بر تثلیث در عهد جدید، برخی جاهلان را تحریک کرد تا آن کتاب بشر ساخته را تحریف کنند و تثلیث را در آن جا دهند. آنان نتوانستند برای این اناجیل که محتویات معروفی داشتند، دستبرد بزنند؛ از این رو، به سراغ رساله اول یوحنا (5 : 7-8) رفتند و متنی را مبنی بر وحدت (پدر)، (کلمه) و (روحالقدس) به آنجا افزودند. با بررسی نسخههای خطی واجد و فاقد این عبارت، معلوم میشود که عبارت مذکور تنها در برخی از نسخههای خطی متأخر یافت میشود.(3)
تثبیت تثلیث در شورای نیقیه
یافت نشدن نصی بر تثلیث و محدودیت و ابهام عبارات مربوط به الوهیت عیسی، مسیحیان را بر آن داشت که اصطلاح (پسر خدا) را در مورد آن حضرت توسعه دهند و این اصطلاح را از معنای تشریفی به معنای حقیقی متحول کنند. در اوایل قرن چهارم اسقفی برجسته به نام آریوس(4) بر ضد اعتقاد به الوهیت عیسی قیام کرد، او بر آن بود که (پسر) (عیسی) اولین و کاملترین مخلوق است و چون متأخر از (پدر) (خدا) است، پس پیش از آنکه به وجود آید، وجود نداشت.
بنابراین پرستش حضرت مسیح، پرستش یک انسان و مقدمه بتپرستی است. به دنبال این مسأله مجادلات بالا گرفت، قریب 300 اسقف به دعوت قسطنطین، نخستین قیصر مسیحی، در شهر نیقیّه آسیای صغیر به سال 325م. شورایی تشکیل دادند. این شورا قول به الوهیت عیسی را با اکثریت قاطع پذیرفت و نظر آریوس را مردود دانسته و او را تکفیر کرد(5).
در قطعنامه آن شورا که به نام (قانون نیقاوی) معروف است در مورد حضرت عیسیعلیه السلام چنین میخوانیم : (عیسی مسیح پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک ذات با پدر،... او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسم شده، انسان گردید... لعنت باد بر کسانی که میگویند زمانی بود که او وجود نداشت و یا اینکه پیش از آنکه وجود یابد نبود، یا آنکه از نیستی به وجود آمد و بر کسانی که اقرار میکنند وی از ذات یا جنس دیگری است و یا آنکه پسر خدا خلق شده، یا قابل تغییر و تبدیل است).(6)
از نخستین اوان مسیحیت تا دوران معاصر عالمان و دانشمندان بسیاری در میان مسیحیان به توحید روی آورده و با انگاره تثلیث به مخالفت برخاستهاند از جمله:
ایرانائیوس (130 - 200م)، اریجن (185 - 254م)، لوسیان (مت 313م).
این افراد همگی به جهت حمایت از توحید مورد آزار و شکنجه واقع شده و در این راه به شهادت رسیدند.
ترتولیان (160 - 220) وسابلوس (قرن سوم میلادی) از مدافعان و مبلغان برجسته اندیشه توحیدی بودهاند.
از موحدان عصر جدید نیز میتوان فرانسیس دیوید (1510م)، میخائیل سروتوس (1511م) ماریا سوزینی (1525م) و سوسیانوس(1539) را نام برد.
از این جمع میخاییل سروتوس در اکتبر 1553 در 42 سالگی به جرم تثلیث گریزی و توحید باوری زنده زنده در آتش سوزانده شد.(7)
از سوی دیگر لازم به یادآوری است که تاکنون هیچ یک از عالمان و یا فرقههای مسیحی نتوانستهاند شرح مبسوط و روشنی از تثلیث به تحریر آورند و به سبب نفوذ برخی از افکار یونانی و آیینهای غیرالهی این دین الهی را به شرک آلودند.<
.) Anotates (.................
1) متی، 28 : 19.
2) بنگرید : مرضیه شنکایی، بررسی تطبیقی اسمای الهی، صص 248 - 263، تهران : سروش، اول، 1381.
3) حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 176 و 177.
4) Arius, 413 A.D.
5) DAvis. J.G, Christianity, Lising Faith, ed. Zaehner, p.75.
6) میلر، و.م، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، تهران : انتشارات حیات ابدی، 1981، ص 244 ؛ ق : حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، صص 176 - 180، قم : طه، سمت، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ هفتم، 1384.
7) جهت آگاهی بیشتر بنگرید:
الف. احمد بهشتی، عیسی پیام آور اسلام، بخش ششم.
ب. محمد ظهوری فر، خدا در ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام) (پایان نامه)، صص 101 - 103.
- [سایر] می خواستم بدانم که از نظر انجیل و مسیحیت هدف از خلقت انسان یا آدم چه بود لطفا جواب را با ذکر منابع بیان فرمائید.
- [سایر] مدتی است با یکی از دوستان مسیحی که در گروه شاهدان یهوه فعالیت دارد در باره اسلام و مسیحیت صحبت می کنیم .لطفا در این رابطه به سؤالات زیر پاسخ دهید: 2. با چه دلایل محکمی می توان گفت که در انجیل تحریفات وجود دارد؟ (چون مسیحیان می گویند انجیل از سوی خدا است و کلام خدا تحریف نمی شود. آنان می گویند قرآن به انجیل به عنوان کتاب هدایت، زیاد استناد کرده است.) 3. چگونه می توان به مسیحیان اثبات کرد که قرآن بر خلاف سایر کتاب ها از تحریف مصون است؟
- [سایر] میخواستم اطلاعاتی درباره دین مسیحیت و مسائل مهمی که برای این دین در طول تاریخ بوجود آمده و بعدا دچار انحراف شده را برای من توضیح دهید؟
- [سایر] من در زمینه معرفت شناسی دچار شبهاتی هستم و می خواهم مبنای فکری مکاتب مختلف را بدانم و همچنین پاسخ شبهات را به دست آورم شبهات را در سؤالات ذیل مطرح می کنم. لطفاً جهت موضوع معرفت شناسی مرا راهنمایی نموده و منابع معتبری را معرفی نمایید.
- [سایر] اطلاعاتی در رابطه با مصحف امام علی (ع) می خواستم و اینکه آیا این مصحف تایید شده از جانب سنی ها هم هست و یا اینکه آنها این مصحف را شبهه دار می دانند ؟ و درصورت شبهه داشتن، شیعه چگونه به آنها پاسخ داده است ؟ لطفا چند کتاب در رابطه با این موضوع معرفی کنید .
- [سایر] با سلام جناب آقای مرادی چند روز است که منتظر پاسخ سوال دومم هستم و خواستم در مورد منابع ویا راههای اموزش تکنیکهای تربیت کودک که در پاسخ سوال اولم فرموده بودید راهنمایی ام کنید . لطفا مرا از سردرگمی درآورید. متشکرم.
- [سایر] با اهداء سلام فرزند پسری دارم که 18 سال سن دارد. به مسائل اعتقادی و مذهبی پایبند نیست و همیشه مسائل را به تمسخر می گیرد چگونه با ایشان رفتار شود منابع موجود در این رابطه را معرفی و راهنمایی فرمایید. با تشکر
- [سایر] خوب می خواستم ببینم شما چه نقاط مثبتی در اسلام و چه نقاط منفی در مسیحیت دیدید که اسلام را انتخاب کردید. همچنین دلیل شیعه بودن شما چیست؟ اصلا شما چرا مسلمان و آن هم شیعه هستید؟ این سؤال بسیار مهمی هست که همه ما باید قادر باشیم به آن پاسخ دهیم و احیانا اگر نتوانستیم، دو راه وجود دارد که باید انتخاب کنیم: 1- انتخاب دین به صورت کور کورکی (یعنی مؤمن زاده باشیم و نه مؤمن) 2- تحقیق و به دست آوردن شواهد و مدارک کافی برای انتخاب دین ارجح و سپس انتخاب آن.
- [سایر] سلام علیکم خداوند به شما جزای خیر و توفیق بیشتر عنایت کند و خسته نباشید از پاسخگویی به اینهمه سوال از سوی نسل جوان. هممانگونه که خودتان مستحضر هستید جای خالی روحانیونی چون شما که با ایجاد رابطه مستقیم و صمیمانه با جوانان پاسخگو و راهنمایی برای مشکلاتشان باشند بشدت احساس می شود جوانان خیلی نیاز به راهنمایی دارندودر مقابل تهاجم همه جانبه فرهنگی بی دفاعند. دردلی بود که می خواستم عرض کنم، سوالی هم در باره مشکل خودم بارها فرستاده ام ولی چون پاسخ ندادید نمی دانم آیا به حضورتان نرسیده و یا مشکل مرا لاینحل تشخیص دادید. التماس دعا
- [سایر] با سلام خدمت شما بنده طلبه پایه 6هستم،میخواستم از شما راهنمایی بگرم که لطفا چند مدرسه خوب و با نظم و اساتید خوب ،برای ادامه تحصیل در پایه 7 معرفی فرمایید در شهر قم،البته نمیخوام مدرسه خیلی سختگیر باشه مدرسه،همین که طلبه رو به حال خودش رها نکنه و منظم وبا اساتید خوب باشه کافیه 2-بنده به علومی مثل بحث های کلامی و مسایل کلام جدید و پاسخگویی به شبهات جدید دین علاقه دارم،به نظرتان برای امسال یا سال دیگر چه موسسه ای خوب است هم برای ارضاء این علاقه ام ومتخصص شدن در زمینه عقاید وکلام جدید و مسایل فرق وادیان و هم از لحاظ مالی تشکر