چرا خدا از حضرت ابراهیم(ع) خواست تا کعبه را بنا کند؟ اصلا فلسفه وجود خانه کعبه چیست؟ در این رابطه چه کتابی با قلمی زیبا و جذاب می توانم پیدا کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. فلسفه و دلیل اصلی ساختن کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع) را می توان تعیین مرکزی برای وحدت امت های توحیدی و خدا جوی دانست و آن را در فلسفه حج جستجو نمود, از این رو شگفت ترین حکمتی که در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگی است که در حد اعلای مفهوم انسانیت، به برکت اسلام، به وجود می آید. عالم و جاهد، کوچک و بزرگ، زن و مرد، سیاه و سفید و از هر نژاد دیگر، همه و همه با دو قطعه لباس سفید، با جدی ترین چهره حیات، در کنار یک (کانون) و براساس یک (قانون) می جوشند، می روند، می دوند، می نشینند و برمی خیزند و این خیزش و خروش و رفت و بازگشت و چرخیدن و گردیدن همه در یک جهت و در یک خط و در یک مدار و بر یک محور است. تضادها و تنوعاتی که انسانها را از یکدیگر جدا کرده و از هر کدام در برابر یکدیگر گرگی درنده ساخته و آنان را به جنگ و پیکار با یکدیگر واداشته است، مبدل به هماهنگی و وحدتی می گردد که تنها در شعرها، و شعارها و گفتار مبلغان و آرمان اعلای انسانی دیده می شود. این احساس همبستگی و هماهنگی است که اگر ادامه یابد و مربیان جوامع، آن را به طور جدی در آموزش و پرورش بکار گیرند بسیاری از دردها و رنجهای اجتماعی درمان خواهد شد 1 . حضرت علی(ع) در فرازی دیگر از نهج البلاغه و در بیان فلسفه مشکلات سفر حج می فرمایند: آیا مشاهده نمی کنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم(ع) تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می رسانند، و نه نفعی دارند و نه می شنوند. این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ ترین مکانها، بی گیاه ترین زمینها، و کم فاصله ترین دره ها، در میان کوههای خشن، سنگریزه های فراوان، و چشمه های کم آب، و آبادی های از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند. تا مردم با قلبهای مملو از عشق، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، دره های عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند. شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد کعبه (لااله الاالله) بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، بدنهای پرگرد و غبار در حرکت باشند. لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح کردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مکان های انجام مراسم حج را در میان باغ ها و نهرها، و سرزمین سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد دارای خانه ها و کاخ های بسیار، و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پر آب در وسط باغستانی شادی آفرین، و جاده های آباد قرار می داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر می شد. اگر پایه ها و بنیان کعبه، و سنگ هایی که در ساختمان آن، به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب ها اثر می گذاشت، و وسوسه های پنهانی او در مردم کارگر بود. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها می آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می خواند، و به اقسام گرفتاری ها مبتلا می سازد، تا تکبر و خودپسندی را از دل هایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را بر روی آنها بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را در اختیارشان گذارد. )2 این مناسک بزرگ همانگونه که در قبل بدان اشاره گردید دارای چهار بعد است که هر یک از دیگری ریشه دارتر و پرسودتر است، لذا نظر به اهمیت این ابعاد آنها را مورد بررسی قرار می دهیم: 1- بعد اخلاقی: مهمترین فلسفه حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسان ها به وجود می آورد، مراسم احرام انسان را به کلی از تبلیغات مادی و امتیازات ظاهری و لباس های رنگارنگ و زر و زیور بیرون می برد و یا تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازی که از وظایف محرم است او را از جان ماده جدا کرده و در عالمی از نور و روحانیت و صفا فرو می برد، و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ها و مدال ها را بر دوش خود احساس می کنند یکمرتبه سبکبار و راحت و آسوده می کند. سپس مراسم دیگر حج یکی پس از دیگری انجام می گیرد. مراسمی که علاقه های معنوی انسان را لحظه به لحظه با خدایش محکمتر و رابطه او را نزدیکتر و قویتر می سازد، او را از گذشته تاریک و گناه آلودش بریده و به آینده ای روشن و پر از صفا و نور پیوند می دهد. مخصوصا توجه به این حقیقت که مراسم حج در هر قدم یادآور خاطرات ابراهیم بت شکن، و اسماعیل ذبیح الله و مادرش هاجر است. مجاهدت ها و گذشت ها و ایثارگری آنها را لحظه به لحظه در برابر چشمان انسان مجسم می کند، و نیز توجه به اینکه سرزمین مکه عموما و مسجدالحرام و خانه کعبه و محل طواف خصوصا یادآور خاطرات پیامبر اسلام و پیشوایان بزرگ را می بیند و صدای آوای حماسه های آنها را می شنود. آری اینها همه دست به دست هم می دهند و زمینه یک انقلاب اخلاقی را در دل های آماده فراهم می سازند، به گونه ای توصیف ناشدنی ورق زندگانی انسان را برمی گردانند و صفحه نوینی در حیات او آغاز می کنند. بی جهت نیست که در روایات اسلامی می خوانیم، کسی که حج را بطور کامل انجام دهد:(یخرج من ذنوبه کهیئته یوم ولدته امه) یعنی: از گناهان خود بیرون می آید همانند روزی که از مادر متولد شده. آری حج برای مسلمانان یک تولد ثانوی است، تولدی که آغازگر یک زندگی نوین انسانی می باشد البته احتیاج به یادآوری ندارد که این برکات و آثار- و آنچه بعدا به آن اشاره خواهیم کرد- نه برای کسانی است که از حج تنها به پوسته ای از آن قناعت کرده و مغز آن را بدور افکنده اند و نه برای آنها که حج را وسیله تفریح و سیر و سیاحت و یا تظاهر و ریا و تهیه وسایل مادی و شخصی قرار داده و هرگز به روح آن واقف نشده اند سهم آنها همان است که به آن رسیده اند 3. 2- بعد سیاسی: به گفته یکی از فقهای بزرگ اسلام مراسم حج در عین اینکه خالص ترین و عمیق ترین عبادت را عرضه می کند، موثرترین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاسی اسلام است. روح عبادت توجه به خدا ، و روح سیاست توجه به خلق خداست، این دو در حج آنچنان به هم آمیخته اند که تار و پود در پارچه. حج عامل موثری برای وحدت صفوف مسلمانان است . حج عامل مبارزه با تعصبات ملی و نژادپرستی و محدود نشدن در حصار مرزهای جغرافیایی است. حج وسیله ای است برای انتقال اخبار سیاسی کشورهای اسلامی از هر نقطه به نقطه دیگر، بالاخره حج عامل موثری است برای شکستن زنجیرهای اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمین. به همین دلیل در آن ایام که حاکمان جبار همچون بنی امیه و بنی عباس بر سرزمین های مقدس اسلامی حکومت می کردند و هرگونه تماس میان قشرهای مسلمان را زیرنظر گرفتند تا هر حرکت آزادی بخشی را سرکوب کنند، فرا رسیدن موسم حج دریچه ای بود به سوی آزادی و تماس قشرهای جامعه بزرگ اسلامی با یکدیگر و طرح مسائل مختلف سیاسی. روی همین جهت امیر مومنان علی (ع) به هنگامی که فلسفه فرائض و عبادات را می شمرد درباره حج می گوید:(الحج تقویه للدین) (خداوند مراسم حج را برای تقویت آئین اسلام تشریع کرده). بی جهت نیست که یکی از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پرمعنی خود می گوید:(وای به حال مسلمانان اگر معنی حج را نفهمند، و وای به حال دشمنانشان اگر معنی حج را درک کنند.) و حتی در روایات اسلامی، حج به عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادی که حتی پیرمردان و پیرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن می توانند شکوه و عظمت امت اسلامی را منعکس سازند و با حلقه های تو در توی نمازگزاران گردخانه خدا و سردادن آوای وحدت و تکبیر پشت دشمنان اسلام را بلرزانند. همچنین از بعد سیاسی این مطلب در اندیشه و گفتار بزرگان کشورمان تجلی یافته است از آن جمله می توان به قسمتی از پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام در هفتم مهرماه سال 1358 اشاره کرد: (جهات سیاسی زیادی در اجتماع گرانبهای حج می باشد، از آن جمله گرفتاری های اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است که در گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح و با مشورت از راه حل ها مطلع و در برگشت به کشورهای اسلامی در مجامع عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند و با ایجاد جبهه مستضعفین و وحدت کلمه و شعار لااله الاالله از تحت اسارت قدرت های شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه کنند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و وحدت کلمه مسلمانان جهان را خواستارم 4. 3- بعد فرهنگی: ارتباط قشرهای مسلمان در ایام حج می تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و انتقال فکرها در آید. مخصوصاً با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعی و واقعی همه قشرهای مسلمانان جهان است چرا که در انتخاب افراد برای رفتن به زیارت خانه خدا هیچ عامل مصنوعی مؤثر نیست و زوار کعبه از میان تمام گروه ها، نژادها، زبان هایی که مسلمانان به آن تکلم می کنند برخاسته و در آن جمع می شوند. لذا در روایات اسلامی می خوانیم: (یکی از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول خدا به تمام جهان اسلام است.) (هشام بن حکم) که از دوستان دانشمند امام صادق(ع) است می گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم، فرمود: (ان الله خلق الخق و... یعنی: (خداوند این بندگان را آفرید... و فرمان هایی در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در (آئین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهی سرمایه های تجارتی را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند... و برای اینکه آثار پیامبر(ص) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نکنند.) به همین دلیل در دوران های خفقان باری که خلفا و سلاطین جور اجازه نشر این احکام را به مسلمانان نمی دادند آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل می کردند و با تماس گرفتن با ائمه هدی و علمای بزرگ دین پرده از چهره قوانین اسلام و سنت پیامبر(ص) برمی داشتند، از سوی دیگر حج می تواند، مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگی شود و اندیشمندان جهان اسلام را در ایامی که در مکه هستند گردهم آورند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند. اصولا یکی از بدبختی های بزرگ این است که مرزهای کشور اسلامی سبب جدائی فرهنگی آنها می گردد و موجب می شود مسلمانان هر کشور تنها به خود بیندیشند، که دراین صورت جامعه واحد اسلامی پاره پاره و نابود می گردد، آری حج می تواند جلوی این سرنوشت شوم را بگیرد. و چه جالب می فرماید، امام صادق(ع) در ذیل همان روایت هشام بن حکم: (ولو کان کل قوم انما یتکلمون علی بلادهم و...) یعنی: اگر هر قوم و ملتی تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند تنها به مسائلی که در آن است بیندیشند همگی نابود می گردند و کشورهایشان ویران می شود، منافع آنها ساقط می گردد و اخبار واقعی در پشت پرده قرار می گیرد 5. 4- بعد اقتصادی: برخلاف آنچه بعضی فکر می کنند، استفاده از کنگره عظیم حج برای تقویت پایه های اقتصادی کشورهای اسلامی نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روایات اسلامی یکی از فلسفه های آن را تشکیل می دهد چه مانعی دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینه های مبادلاتی و تجارتی را در میان خود به گونه ای فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنان بریزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشدکه این دنیا پرستی نیست، عین عبادت است و جهاد. لذا در همان روایت (هشام بن حکم) از امام صادق(ع) ضمن بیان فلسفه های حج صریحاً به این موضوع اشاره شده بود که یکی از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادی است. در حدیث دیگری از همان امام(ع) در تفسیر آیه (لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم) می خوانیم که فرمود: (فاذا احل الرجل من احرامه و قضی فلیشتر لیبع فی الموسم) یعنی: هنگامی که انسان از احرام بیرون آید و مناسک حج را بجا آورد در همان موسم حج خرید و فروش کند. (و این موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه دارای ثواب است) همین معنی در ذیل حدیثی که از (امام علی بن موسی الرضا(ع) به طور مشروح در بیان فلسفه های حج وارد شده است آمده و در پایان آن می فرماید: (لیشهدوا منافع لهم). اشاره به اینکه آیه (لیشهدوا منافع لهم) هم منافع معنوی را شامل می شود و هم منافع مادی را که از یک نظر همه معنوی است. این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که تجارت و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد در این سفر روحانی نبایستی موجبات تفرقه و جدایی مسلمانان را از یکدیگر فراهم سازد همچنانکه امام علی(ع) در نامه ای به یکی از استانداران خود چنین می نگارد: (به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج اجرت مسکن نگیرند. زیرا که خداوند سبحان فرمود: (سواءالعاکف فیه و الباد...) یعنی: عاکف (اهل مکه) و بادی (زائرانی که از دیگر شهرها به حج می آید در مکه یکسانند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفیق عنایت فرماید.) 6 کوتاه سخن اینکه این عبادت بزرگ اگر بطور صحیح و کامل مورد بهره برداری قرار گیرد و زوارخانه خدا در آن ایام که در آن سرزمین مقدس حضور فعال دارند و دلهایشان آماده است از این فرصت بزرگ برای حل مشکلات گوناگون جامعه اسلامی با تشکیل کنگره های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کنند، این عبادت می تواند از هر نظر مشکل گشا باشد و شاید به همین دلیل است که امام صادق(ع) می فرماید: (لایزال الدین قائماً ما قامت الکعبه یعنی: مادام که خانه کعبه برپا است اسلام هم برپا است.) همچنین امام علی(ع) فرمود: (خانه خدا را فراموش نکنید که اگر فراموش کنید هلاک خواهید شد. و دیگر آنکه فرمود: (الله الله فی بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا یعنی: خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان، هرگز آن را خالی نگذارید که اگر آن را ترک گوئید مهلت الهی از شما برداشته می شود. لذا به علت اهمیت این موضوع است که فصلی در روایات اسلامی تحت این عنوان گشوده شده است که اگر یکسال مسلمانان بخواهند حج را تعطیل کنند بر حکومت اسلامی واجب است که آنها را به مکه بفرستد 7 پی نوشت: 1-حج یا پرچم پیروز حق ص59 2- نهج البلاغه خطبه 192 3- تفسیر نمونه- ج 14 ص 76 4- وحدت اسلامی- ص 103 5- تفسیر نمونه- ج 14 ص 81 6- نهج البلاغه- نامه 67 7- تفسیر نمونه- ج 14 ص 82 مطالعه منابع زیر پیشنهاد می شود: 1-صهبای صفا: آیت الله جوادی آملی 2- عمره دانشجویی: حجه الاسلام نجفی 3-حج عارفان: رحیم کارگر. 4- با راهیان قبله, علیرضا محمدخانی چاپ نشرمحبت. 5- عرفان حج, آیت الله جوادی آملی. 6-در بارگاه نور, حسین انصاریان. 7-روح حج, جواد محدثی. 8- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، دفتر تبلیغات اسلامی قم 9- محمد(ص) تصویر جمال خدا، حسین بدرالدین، علم تهران 10- سیره نبوی، شهید مرتضی مطهری 11- سیره نبوی، مصطفی دلشاد تهرانی ، انتشارات وزارت ارشاد 12- تاریخ پیامبر اسلام(ص)، محمد ابراهیم آیتی، دانشگاه تهران 13. رسول جعفریان, آثار اسلامی مکه و مدینه, قم, مشعر, 1377؛ 14. مجله میقات وابسته به سازمان حج و اوقاف, نشر مشعر.
چرا خدا از حضرت ابراهیم(ع) خواست تا کعبه را بنا کند؟ اصلا فلسفه وجود خانه کعبه چیست؟ در این رابطه چه کتابی با قلمی زیبا و جذاب می توانم پیدا کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید.
چرا خدا از حضرت ابراهیم(ع) خواست تا کعبه را بنا کند؟ اصلا فلسفه وجود خانه کعبه چیست؟ در این رابطه چه کتابی با قلمی زیبا و جذاب می توانم پیدا کنم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید.
فلسفه و دلیل اصلی ساختن کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع) را می توان تعیین مرکزی برای وحدت امت های توحیدی و خدا جوی دانست و آن را در فلسفه حج جستجو نمود, از این رو شگفت ترین حکمتی که در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگی است که در حد اعلای مفهوم انسانیت، به برکت اسلام، به وجود می آید. عالم و جاهد، کوچک و بزرگ، زن و مرد، سیاه و سفید و از هر نژاد دیگر، همه و همه با دو قطعه لباس سفید، با جدی ترین چهره حیات، در کنار یک (کانون) و براساس یک (قانون) می جوشند، می روند، می دوند، می نشینند و برمی خیزند و این خیزش و خروش و رفت و بازگشت و چرخیدن و گردیدن همه در یک جهت و در یک خط و در یک مدار و بر یک محور است.
تضادها و تنوعاتی که انسانها را از یکدیگر جدا کرده و از هر کدام در برابر یکدیگر گرگی درنده ساخته و آنان را به جنگ و پیکار با یکدیگر واداشته است، مبدل به هماهنگی و وحدتی می گردد که تنها در شعرها، و شعارها و گفتار مبلغان و آرمان اعلای انسانی دیده می شود. این احساس همبستگی و هماهنگی است که اگر ادامه یابد و مربیان جوامع، آن را به طور جدی در آموزش و پرورش بکار گیرند بسیاری از دردها و رنجهای اجتماعی درمان خواهد شد 1 .
حضرت علی(ع) در فرازی دیگر از نهج البلاغه و در بیان فلسفه مشکلات سفر حج می فرمایند: آیا مشاهده نمی کنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم(ع) تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می رسانند، و نه نفعی دارند و نه می شنوند. این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید.
سپس کعبه را در سنگلاخ ترین مکانها، بی گیاه ترین زمینها، و کم فاصله ترین دره ها، در میان کوههای خشن، سنگریزه های فراوان، و چشمه های کم آب، و آبادی های از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند. تا مردم با قلبهای مملو از عشق، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، دره های عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند. شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد کعبه (لااله الاالله) بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، بدنهای پرگرد و غبار در حرکت باشند.
لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح کردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مکان های انجام مراسم حج را در میان باغ ها و نهرها، و سرزمین سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد دارای خانه ها و کاخ های بسیار، و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پر آب در وسط باغستانی شادی آفرین، و جاده های آباد قرار می داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر می شد.
اگر پایه ها و بنیان کعبه، و سنگ هایی که در ساختمان آن، به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب ها اثر می گذاشت، و وسوسه های پنهانی او در مردم کارگر بود. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها می آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می خواند، و به اقسام گرفتاری ها مبتلا می سازد، تا تکبر و خودپسندی را از دل هایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را بر روی آنها بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را در اختیارشان گذارد. )2
این مناسک بزرگ همانگونه که در قبل بدان اشاره گردید دارای چهار بعد است که هر یک از دیگری ریشه دارتر و پرسودتر است، لذا نظر به اهمیت این ابعاد آنها را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- بعد اخلاقی:
مهمترین فلسفه حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسان ها به وجود می آورد، مراسم احرام انسان را به کلی از تبلیغات مادی و امتیازات ظاهری و لباس های رنگارنگ و زر و زیور بیرون می برد و یا تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازی که از وظایف محرم است او را از جان ماده جدا کرده و در عالمی از نور و روحانیت و صفا فرو می برد، و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ها و مدال ها را بر دوش خود احساس می کنند یکمرتبه سبکبار و راحت و آسوده می کند. سپس مراسم دیگر حج یکی پس از دیگری انجام می گیرد. مراسمی که علاقه های معنوی انسان را لحظه به لحظه با خدایش محکمتر و رابطه او را نزدیکتر و قویتر می سازد، او را از گذشته تاریک و گناه آلودش بریده و به آینده ای روشن و پر از صفا و نور پیوند می دهد.
مخصوصا توجه به این حقیقت که مراسم حج در هر قدم یادآور خاطرات ابراهیم بت شکن، و اسماعیل ذبیح الله و مادرش هاجر است. مجاهدت ها و گذشت ها و ایثارگری آنها را لحظه به لحظه در برابر چشمان انسان مجسم می کند، و نیز توجه به اینکه سرزمین مکه عموما و مسجدالحرام و خانه کعبه و محل طواف خصوصا یادآور خاطرات پیامبر اسلام و پیشوایان بزرگ را می بیند و صدای آوای حماسه های آنها را می شنود. آری اینها همه دست به دست هم می دهند و زمینه یک انقلاب اخلاقی را در دل های آماده فراهم می سازند، به گونه ای توصیف ناشدنی ورق زندگانی انسان را برمی گردانند و صفحه نوینی در حیات او آغاز می کنند. بی جهت نیست که در روایات اسلامی می خوانیم، کسی که حج را بطور کامل انجام دهد:(یخرج من ذنوبه کهیئته یوم ولدته امه) یعنی: از گناهان خود بیرون می آید همانند روزی که از مادر متولد شده.
آری حج برای مسلمانان یک تولد ثانوی است، تولدی که آغازگر یک زندگی نوین انسانی می باشد البته احتیاج به یادآوری ندارد که این برکات و آثار- و آنچه بعدا به آن اشاره خواهیم کرد- نه برای کسانی است که از حج تنها به پوسته ای از آن قناعت کرده و مغز آن را بدور افکنده اند و نه برای آنها که حج را وسیله تفریح و سیر و سیاحت و یا تظاهر و ریا و تهیه وسایل مادی و شخصی قرار داده و هرگز به روح آن واقف نشده اند سهم آنها همان است که به آن رسیده اند 3.
2- بعد سیاسی:
به گفته یکی از فقهای بزرگ اسلام مراسم حج در عین اینکه خالص ترین و عمیق ترین عبادت را عرضه می کند، موثرترین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاسی اسلام است. روح عبادت توجه به خدا ، و روح سیاست توجه به خلق خداست، این دو در حج آنچنان به هم آمیخته اند که تار و پود در پارچه. حج عامل موثری برای وحدت صفوف مسلمانان است . حج عامل مبارزه با تعصبات ملی و نژادپرستی و محدود نشدن در حصار مرزهای جغرافیایی است. حج وسیله ای است برای انتقال اخبار سیاسی کشورهای اسلامی از هر نقطه به نقطه دیگر، بالاخره حج عامل موثری است برای شکستن زنجیرهای اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمین. به همین دلیل در آن ایام که حاکمان جبار همچون بنی امیه و بنی عباس بر سرزمین های مقدس اسلامی حکومت می کردند و هرگونه تماس میان قشرهای مسلمان را زیرنظر گرفتند تا هر حرکت آزادی بخشی را سرکوب کنند، فرا رسیدن موسم حج دریچه ای بود به سوی آزادی و تماس قشرهای جامعه بزرگ اسلامی با یکدیگر و طرح مسائل مختلف سیاسی.
روی همین جهت امیر مومنان علی (ع) به هنگامی که فلسفه فرائض و عبادات را می شمرد درباره حج می گوید:(الحج تقویه للدین) (خداوند مراسم حج را برای تقویت آئین اسلام تشریع کرده). بی جهت نیست که یکی از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پرمعنی خود می گوید:(وای به حال مسلمانان اگر معنی حج را نفهمند، و وای به حال دشمنانشان اگر معنی حج را درک کنند.) و حتی در روایات اسلامی، حج به عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادی که حتی پیرمردان و پیرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن می توانند شکوه و عظمت امت اسلامی را منعکس سازند و با حلقه های تو در توی نمازگزاران گردخانه خدا و سردادن آوای وحدت و تکبیر پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.
همچنین از بعد سیاسی این مطلب در اندیشه و گفتار بزرگان کشورمان تجلی یافته است از آن جمله می توان به قسمتی از پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام در هفتم مهرماه سال 1358 اشاره کرد: (جهات سیاسی زیادی در اجتماع گرانبهای حج می باشد، از آن جمله گرفتاری های اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است که در گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح و با مشورت از راه حل ها مطلع و در برگشت به کشورهای اسلامی در مجامع عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند و با ایجاد جبهه مستضعفین و وحدت کلمه و شعار لااله الاالله از تحت اسارت قدرت های شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه کنند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و وحدت کلمه مسلمانان جهان را خواستارم 4.
3- بعد فرهنگی:
ارتباط قشرهای مسلمان در ایام حج می تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و انتقال فکرها در آید. مخصوصاً با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعی و واقعی همه قشرهای مسلمانان جهان است چرا که در انتخاب افراد برای رفتن به زیارت خانه خدا هیچ عامل مصنوعی مؤثر نیست و زوار کعبه از میان تمام گروه ها، نژادها، زبان هایی که مسلمانان به آن تکلم می کنند برخاسته و در آن جمع می شوند.
لذا در روایات اسلامی می خوانیم: (یکی از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول خدا به تمام جهان اسلام است.)
(هشام بن حکم) که از دوستان دانشمند امام صادق(ع) است می گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم، فرمود: (ان الله خلق الخق و... یعنی: (خداوند این بندگان را آفرید... و فرمان هایی در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در (آئین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهی سرمایه های تجارتی را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند... و برای اینکه آثار پیامبر(ص) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نکنند.) به همین دلیل در دوران های خفقان باری که خلفا و سلاطین جور اجازه نشر این احکام را به مسلمانان نمی دادند آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل می کردند و با تماس گرفتن با ائمه هدی و علمای بزرگ دین پرده از چهره قوانین اسلام و سنت پیامبر(ص) برمی داشتند، از سوی دیگر حج می تواند، مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگی شود و اندیشمندان جهان اسلام را در ایامی که در مکه هستند گردهم آورند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند.
اصولا یکی از بدبختی های بزرگ این است که مرزهای کشور اسلامی سبب جدائی فرهنگی آنها می گردد و موجب می شود مسلمانان هر کشور تنها به خود بیندیشند، که دراین صورت جامعه واحد اسلامی پاره پاره و نابود می گردد، آری حج می تواند جلوی این سرنوشت شوم را بگیرد.
و چه جالب می فرماید، امام صادق(ع) در ذیل همان روایت هشام بن حکم: (ولو کان کل قوم انما یتکلمون علی بلادهم و...) یعنی: اگر هر قوم و ملتی تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند تنها به مسائلی که در آن است بیندیشند همگی نابود می گردند و کشورهایشان ویران می شود، منافع آنها ساقط می گردد و اخبار واقعی در پشت پرده قرار می گیرد 5.
4- بعد اقتصادی:
برخلاف آنچه بعضی فکر می کنند، استفاده از کنگره عظیم حج برای تقویت پایه های اقتصادی کشورهای اسلامی نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روایات اسلامی یکی از فلسفه های آن را تشکیل می دهد چه مانعی دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینه های مبادلاتی و تجارتی را در میان خود به گونه ای فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنان بریزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشدکه این دنیا پرستی نیست، عین عبادت است و جهاد.
لذا در همان روایت (هشام بن حکم) از امام صادق(ع) ضمن بیان فلسفه های حج صریحاً به این موضوع اشاره شده بود که یکی از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادی است.
در حدیث دیگری از همان امام(ع) در تفسیر آیه (لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم) می خوانیم که فرمود: (فاذا احل الرجل من احرامه و قضی فلیشتر لیبع فی الموسم) یعنی: هنگامی که انسان از احرام بیرون آید و مناسک حج را بجا آورد در همان موسم حج خرید و فروش کند. (و این موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه دارای ثواب است) همین معنی در ذیل حدیثی که از (امام علی بن موسی الرضا(ع) به طور مشروح در بیان فلسفه های حج وارد شده است آمده و در پایان آن می فرماید: (لیشهدوا منافع لهم). اشاره به اینکه آیه (لیشهدوا منافع لهم) هم منافع معنوی را شامل می شود و هم منافع مادی را که از یک نظر همه معنوی است.
این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که تجارت و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد در این سفر روحانی نبایستی موجبات تفرقه و جدایی مسلمانان را از یکدیگر فراهم سازد همچنانکه امام علی(ع) در نامه ای به یکی از استانداران خود چنین می نگارد: (به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج اجرت مسکن نگیرند. زیرا که خداوند سبحان فرمود: (سواءالعاکف فیه و الباد...) یعنی: عاکف (اهل مکه) و بادی (زائرانی که از دیگر شهرها به حج می آید در مکه یکسانند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفیق عنایت فرماید.) 6
کوتاه سخن اینکه این عبادت بزرگ اگر بطور صحیح و کامل مورد بهره برداری قرار گیرد و زوارخانه خدا در آن ایام که در آن سرزمین مقدس حضور فعال دارند و دلهایشان آماده است از این فرصت بزرگ برای حل مشکلات گوناگون جامعه اسلامی با تشکیل کنگره های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کنند، این عبادت می تواند از هر نظر مشکل گشا باشد و شاید به همین دلیل است که امام صادق(ع) می فرماید: (لایزال الدین قائماً ما قامت الکعبه یعنی: مادام که خانه کعبه برپا است اسلام هم برپا است.)
همچنین امام علی(ع) فرمود: (خانه خدا را فراموش نکنید که اگر فراموش کنید هلاک خواهید شد. و دیگر آنکه فرمود: (الله الله فی بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا یعنی: خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان، هرگز آن را خالی نگذارید که اگر آن را ترک گوئید مهلت الهی از شما برداشته می شود.
لذا به علت اهمیت این موضوع است که فصلی در روایات اسلامی تحت این عنوان گشوده شده است که اگر یکسال مسلمانان بخواهند حج را تعطیل کنند بر حکومت اسلامی واجب است که آنها را به مکه بفرستد 7
پی نوشت:
1-حج یا پرچم پیروز حق ص59
2- نهج البلاغه خطبه 192
3- تفسیر نمونه- ج 14 ص 76
4- وحدت اسلامی- ص 103
5- تفسیر نمونه- ج 14 ص 81
6- نهج البلاغه- نامه 67
7- تفسیر نمونه- ج 14 ص 82
مطالعه منابع زیر پیشنهاد می شود:
1-صهبای صفا: آیت الله جوادی آملی
2- عمره دانشجویی: حجه الاسلام نجفی
3-حج عارفان: رحیم کارگر.
4- با راهیان قبله, علیرضا محمدخانی چاپ نشرمحبت.
5- عرفان حج, آیت الله جوادی آملی.
6-در بارگاه نور, حسین انصاریان.
7-روح حج, جواد محدثی.
8- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، دفتر تبلیغات اسلامی قم
9- محمد(ص) تصویر جمال خدا، حسین بدرالدین، علم تهران
10- سیره نبوی، شهید مرتضی مطهری
11- سیره نبوی، مصطفی دلشاد تهرانی ، انتشارات وزارت ارشاد
12- تاریخ پیامبر اسلام(ص)، محمد ابراهیم آیتی، دانشگاه تهران
13. رسول جعفریان, آثار اسلامی مکه و مدینه, قم, مشعر, 1377؛
14. مجله میقات وابسته به سازمان حج و اوقاف, نشر مشعر.
- [سایر] چرا خانه خدا برای مسیحیان و یهودیان مقدس نیست و مکان مذهبی به شمار نمی رود؟ مگر همه فرزند ابراهیم نیستیم که آن خانه را بنا نهاده است؟
- [سایر] چرا خداوند به جای وحی به حضرت ابراهیم(ع) برای ذبح حضرت اسماعیل(ع) در خواب به او الهام کرد؟
- [سایر] آیا حضرت ابراهیم کتابی داشته است ؟
- [سایر] اگر خداوند جسم نیست، پس فلسفه ساخت کعبه چیست؟
- [سایر] فلسفه زندگی زاهدانه رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) چیست؟
- [سایر] عکس شکاف خانه کعبه و سند اعجاز ولادت حضرت امیر المومنین موجود است، اما آیا خانه کعبه چندین بار خراب و تجدید بنا و بازسازی نشده؟ پس دیگر شکاف کعبه معنای ندارد شاید برای رانش زمین شکاف خورده است؟
- [سایر] آیا حضرت ابراهیم(ع) پسرش را به قربانگاه برد تا بعد از پیروی از فرمان خدا، به مقام امامت برسد؟!
- [سایر] آیا حضرت ابراهیم(ع) پسرش را به قربانگاه برد تا بعد از پیروی از فرمان خدا، به امامت برسد؟
- [سایر] چرا حضرت ابراهیم(ع) پدر مسلمانان نامیده شده است؟
- [سایر] صفات وفضایل حضرت ابراهیم(ع) را بیان کنید؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که وضو ندارد بنا بر احتیاط حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانی نوشته شده باشد؛ مس نماید. و بهتر آن است که اسم مبارک پیغمبر و امام و حضرت زهرا (ع) را هم مس ننماید.
- [آیت الله مظاهری] پیش از داخل شدن در حرم مکّه، شهر مکّه، مسجد الحرام، کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم و حرم امامانعلیهم السلام، مستحب است انسان غسل کند، و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است، و کسی که میخواهد در یک روز داخل حرم مکّه و مسجدالحرام و کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است. و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم شود، یک غسل برای همه کفایت میکند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسئله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل مینماید مثلاً بخوابد، غسل او تا یک شبانه روز باطل نمیشود ولی برای نماز و مانند آن باید وضو بگیرد. _______ 1) شهادت میدهم بر اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست، و بر اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیامبر اوست. خداوندا درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کافر غیر کتابی شهادتین بگوید یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الانبیاء شهادت بدهد به هر لغتی که باشد مسلمان می شود. و بعد از مسلمان شدن؛ بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است. ولی اگر موقع مسلمان شدن؛ عین نجاست به بدن او بوده؛ باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد؛ بلکه اگر پیش از مسلمان شدن؛ عین نجاست برطرف شده باشد؛ احتیاط واجب آن است که جای آن را آب بکشد. و بنا بر اظهر کافر کتابی پاک است.
- [آیت الله سبحانی] پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبر و حرم امامان (علیهم السلام) (که غسل در زیارت آنها وارد شده) مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود، یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام)مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل هایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می کند مثلا بخوابد; غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه و مسجد پیغمبر و حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرّف شود یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیت همه یک غسل کند کافی است. و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیدالشّهداء(علیه السلام) مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسأله گفته شد بجا آورد و بعد کاری که وضو را باطل می نماید مرتکب شود مثلاً بخوابد، غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
- [امام خمینی] پیش از داخل شدن در حرم مکه شهر مکه مسجدالحرام خانه کعبه حرم مدینه شهر مدینه مسجد پیغمبر مستحب است انسان غسل کند و برای داخل شدن در حرم امامان علیهم السلام رجاءا غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود اگر به نیت همه یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله شود یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصا سفر زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگریکی از غسلهایی را که در این مساله گفته شد بجا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می نماید مثلا بخوابد غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را بجاآورد.
- [آیت الله نوری همدانی] پیش از داخل شدن در حرم مکه ، شهر مکه ، مسجد الحرام ، خانة کعبه ، حرم مدینه ، شهر مدینه مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) مستحب است انسان غسل کند و برای داخل شدن در حرم امامان ( علیهم السلام ) رجاءً غسل نماید و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجد الحرام و خانه کعبه شود اگر به نیت همه ، یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) شود ، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سید الشهداء ( علیه السلام ) مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل هائی را که در این مساله گفته شد بجا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می نماید مثلاً بخوابد ، غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را بجاآورد .
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا