آیا حضرت ابراهیم(ع) پسرش را به قربان‌گاه برد تا بعد از پیروی از فرمان خدا، به امامت برسد؟
آنچه از قرآن کریم و منابع روایی استفاده می‌شود، این است که اولیای الهی و در رأس آنان پیامبران و امامان معصوم(ع) تمام اعمال و بندگی‌شان تنها و تنها برای خدا بوده و هست، نه برای رسیدن به مقام و جایگاه دنیایی و حتی مقامات معنوی. آنان خدا را آن‌گونه شناختند که در راه او از جان و مال خویش دریغ نمی‌کنند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین»؛[1] بگو: نماز و قربانی من، زندگی و مرگم برای خدا، پروردگار جهانیان است. در این آیه خداوند به پیامبرش می‌فرماید به مردم بگو؛ نماز و تمام عبادت و بندگی‌ام، مرگ و زندگی‌ام و شئونات آن‌را در هر شرایطی، برای خدا خالص کرده‌ام و کسی و چیزی را در آن شریک نمی‌گردانم، و این همان توحید خالص و صاف است. آری، اولیای الهی نماز، عبادات، بندگی، و قربانی‌شان برای غیر خدا نبوده و نیست، اینان مرگ و زندگی‌شان، تمام حرکات و سکنات‌شان؛ اخلاق، سیاست، اقتصاد، رسالت‌های اجتماعی و..، همه برای خدا است. برای رضای او و برای تحقق ارزش‌های الهی است. امام علی(ع) در همین راستا می‌فرماید خدایا: «‏مَا عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَ لَا طَمَعاً فِی جَنَّتِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ‏ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُکَ»؛[2] من تو را از ترس جهنم و یا طمع بهشت عبادت نمی‌‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم؛ از این‌رو عبادتت می‌کنم. بنابر این، این‌ گونه نیست که پیامبران و اولیای خدا برای به دست آوردن چیزی و یا مقامی خداوند را بندگی کنند. حضرت ابراهیم(ع) نیز قبل از به قربان‌گاه بردند فرزند، از امتحان‌های سخت سربلند بیرون آمد، آن‌گاه خداوند وی را به مقام امامت برگزید، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ ...»؛[3] (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. البته، هر انسانی حتی اولیای الهی اعمال و عباداتی را که انجام می‌دهند، رسیدن به مقام قرب و رضای الهی را دنبال می‌کنند، آن‌گونه که قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»؛[4] و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای تو است امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد! در این آیه تهجد و انجام نافله شب وسیله‌ای برای رسیدن به مقام محمود مطرح شده است. ر. ک: مقام محمود، 15242. در آیه دیگر رضایت و خشنودی خدا که نصیب مؤمنان راستین می‏‌شود برتر و بزرگ‌تر از نعمت‌های بهشتی می‌داند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»؛[5] خداوند به مردان و زنان باایمان، باغ‌هایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن‌‏های پاکیزه‌‏ای در بهشت‌های جاودان (نصیب آنها ساخته) و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است و پیروزی بزرگ، همین است!   [1] . انعام، 162. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏69، ص 287، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.‏ [3] . بقره، 124. [4] . اسراء، 79. [5] توبه، 72.
عنوان سوال:

آیا حضرت ابراهیم(ع) پسرش را به قربان‌گاه برد تا بعد از پیروی از فرمان خدا، به امامت برسد؟


پاسخ:

آنچه از قرآن کریم و منابع روایی استفاده می‌شود، این است که اولیای الهی و در رأس آنان پیامبران و امامان معصوم(ع) تمام اعمال و بندگی‌شان تنها و تنها برای خدا بوده و هست، نه برای رسیدن به مقام و جایگاه دنیایی و حتی مقامات معنوی. آنان خدا را آن‌گونه شناختند که در راه او از جان و مال خویش دریغ نمی‌کنند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین»؛[1] بگو: نماز و قربانی من، زندگی و مرگم برای خدا، پروردگار جهانیان است.
در این آیه خداوند به پیامبرش می‌فرماید به مردم بگو؛ نماز و تمام عبادت و بندگی‌ام، مرگ و زندگی‌ام و شئونات آن‌را در هر شرایطی، برای خدا خالص کرده‌ام و کسی و چیزی را در آن شریک نمی‌گردانم، و این همان توحید خالص و صاف است.
آری، اولیای الهی نماز، عبادات، بندگی، و قربانی‌شان برای غیر خدا نبوده و نیست، اینان مرگ و زندگی‌شان، تمام حرکات و سکنات‌شان؛ اخلاق، سیاست، اقتصاد، رسالت‌های اجتماعی و..، همه برای خدا است. برای رضای او و برای تحقق ارزش‌های الهی است.
امام علی(ع) در همین راستا می‌فرماید خدایا: «‏مَا عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَ لَا طَمَعاً فِی جَنَّتِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ‏ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُکَ»؛[2] من تو را از ترس جهنم و یا طمع بهشت عبادت نمی‌‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم؛ از این‌رو عبادتت می‌کنم.
بنابر این، این‌ گونه نیست که پیامبران و اولیای خدا برای به دست آوردن چیزی و یا مقامی خداوند را بندگی کنند.
حضرت ابراهیم(ع) نیز قبل از به قربان‌گاه بردند فرزند، از امتحان‌های سخت سربلند بیرون آمد، آن‌گاه خداوند وی را به مقام امامت برگزید، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ ...»؛[3] (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم.
البته، هر انسانی حتی اولیای الهی اعمال و عباداتی را که انجام می‌دهند، رسیدن به مقام قرب و رضای الهی را دنبال می‌کنند، آن‌گونه که قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»؛[4] و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای تو است امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!
در این آیه تهجد و انجام نافله شب وسیله‌ای برای رسیدن به مقام محمود مطرح شده است. ر. ک: مقام محمود، 15242.
در آیه دیگر رضایت و خشنودی خدا که نصیب مؤمنان راستین می‏‌شود برتر و بزرگ‌تر از نعمت‌های بهشتی می‌داند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»؛[5] خداوند به مردان و زنان باایمان، باغ‌هایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن‌‏های پاکیزه‌‏ای در بهشت‌های جاودان (نصیب آنها ساخته) و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است و پیروزی بزرگ، همین است!   [1] . انعام، 162. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏69، ص 287، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.‏ [3] . بقره، 124. [4] . اسراء، 79. [5] توبه، 72.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین